دسته بندی | علوم پزشکی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 53 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 72 |
چکیده
سابقه و هدف:
سل از جمله بیماری های شایع عفونی است و از جمله افرادی که در ریسک ابتلا به سل هستند پرسنل بهداشتی درمانی بیمارستان ها می باشند. هدف از بررسی حاضر تعیین شیوع عفونت سل در پرسنل بهداشتی درمانی بیمارستان بوعلی و ارزیابی خطر انتقال سل در این بیمارستان می باشد.
روش بررسی:
این یک مطالعة توصیفی- مشاهده ایی است که بر روی 100 نفر از پرسنل بهداشتی درمانی بیمارستان بوعلی انجام شده است. شرکت کنندگان ابتدا پاسخ نامه ایی شامل سؤالات دموگرافیک، سال استخدام، شغل، محل کار، سابقة واکسیناسیون BCG ، تماس با بیمار مبتلا به سل فعال ریوی در خارج از بیمارستان، ابتلا قبلی به عفونت سل، ابتلا به ایدز و بیماری های سرکوب کنندة ایمنی و استفاده از ماسک در هنگام ورود به اتاق بیماران مسلول و ملزم کردن بیمار به استفاده از ماسک را کامل کردند و سپس با حذف افرادی که سابقة ابتلا به سل یا تماس یا فرد ملول یا ابتلا به ایدز را داشتند برای سایر شرکت کنندگان با در نظر گرفتن TST پایة همة آن ها که صفر بود یک TST مجدد انجام شد و نتایج ثبت گردید و سپس داده ها با سیستم آماری SPSS و آزمون آماری کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و جهت تعیین ریسک انتقال، تعداد تخت ها و موارد ابتلا به سل ریوی اسمیر مثبت در طی سال 1386 از پرونده ها خارج شد و طبق Guidline CDC عمل گردید.
یافته ها:
100 نفر از پرسنل بهداشتی درمانی شامل پرستاران و خدمه، کمک پرستاران مورد بررسی قرار گرفتند که 69% زن و 31% مرد بودند. میانگین سنی آن ها 96/4 31/36 سال (47-23 سال) بود. میانگین مدت زمان استخدام 95/4 9/8 (محدودة 22-1سال) بود و 68% سابقة کاری کمتر از 10 سال و 32% سابقة کاری بیشتر از 10 سال داشتند و 99% شرکت کنندگان سابقة واکسیناسیون BCG را داشتند و 21% از ماسک استفاده نمی کردند. 94% بیمار را ملزم به استفاده از ماسک نمی کردند. و 22% TST بالای mm10 داشتند و بیشترین میزان mm10 < PPD در بین پرسنل بخش داخلی زنان با شیوع 5/45% بود. در این مطالعه بین شیوع عفونت سل با سن ارتباط معنادار بود (0001/0= PV) و بین مدت زمان، استخدام با شیوع عفونت سل ارتباط معنادار پیدا شد (0001/0= PV) و بین شیوع عفونت سل با استفاده از ماسک توسط پرسنل هم ارتباط معنادار وجود داشت (04/0= P) ولی بین شیوع عفونت سل با نوع شغل مکان کار کردن، سابقة واکسیناسیون BCG و جنسیّت و ملزم کردن بیمار به استفاده از ماسک ارتباط معنادار نبود. و بیمارستان از نظر ارزیابی خطر انتقال سل در گروه Medium قرار گرفت.
نتیجه:
شیوع عفونت سل در بیمارستان بوعلی در بین پرسنل بهداشتی – درمانی آن بالا است و با توجه به قرارگیری بیمارستان از نظر انتقال سل در گروه Medium لازم است بیمارستان اقداماتی در جهت تشخیص سریعتر بیماران، درمان هر چه سریعتر آن ها و ایجاد اتاق های ایزولة استاندارد و فراهم کردن وسایل لازم جهت جلوگیری از انتقال سل به پرسنل و انجام سالیانه TST برای پرسنل برنامه ریزی نماید.
واژگان کلیدی:
شیوع / عفونت سل/ سل/ پرسنل بهداشتی درمانی/ خطر انتقال سل/ TST
مقدمه و بررسی متون:
سل (tuberculosis) یکی از کهن ترین بیماری های شناخته شده در انسان است که توسط باکتری از خانوادة مایکوباکتریوم توبرکلوز به نام مایکوباکتریوم توبر کلوزیس ایجاد می شود. مایکوباکتریوم توبرکلوزیس یک باکتری میله ایی شکل است فاقد اسپور، باریک، هوازی به اندازة 3× 5/0 میکرومتر و حاوی یک دیوارة لیپیدی است در رنگ آمیزی گرم خنثی است ولی وقتی رنگ بگیرد دیگر نمی توان آن را توسط الکل از بین برد و به همین دلیل تحت نام AFB طبقه بندی می شود. در محیط کشت رشد بسیار آهسته ایی دارد و حدود 8- 6 هفته طول می کشد تا در محیط جامد رشد کند و قابل دیدن شود.
راه انتقال سل در اکثر موارد از طریق تنفس است، قطراتی که در اثر سرفه، عطسه، یا د رحین صحبت کردن توسط فرد مبتلا به عفونت سل ریوی در هوا پراکنده می شوند به دیگران انتقال می یابد. دیده شده که در هر بار سرفه حدود 3000 هستة عفونی (infection droplet nuclei) پراکنده می شود این هسته های عفونی بین 5-1 میکرون هستند و برای چندین روز می توانند در هوا معلق بمانند و سبب آلوده شدن خیل کثیری از افراد شوند. عواملی که در انتقال سل به یک فرد مؤثر است یا به بیان دیگر فاکتورهای مؤثر در بروز عفونت TB در یک فرد عبارتند از:
1- احتمال تماس با مبتلایان به سل
2- میزان قرابت و نزدیکی
3- مدت تماس
4- محیط این تماس در صورت تماس در یک محیط کوچک و سربسته (close – ended) و یا فقدان کامل تهویه جهت تمیز کردن محیط از قطرات آلوده و یا تماس در اتاقی که تهویة مناسبی ندارد، افرایش میزان تماس بین افراد خطر انتقال TB را بالا می برد.
5- عدم استفادة فرد بیمار از پوشش مناسب در جلوی دهان و بینی در زمان سرفه کردن، عطسه کردن یا صحبت کردن.
6- ویژگی فرد انتقال دهندة سل و شدت عفونت در وی: به طوریکه افرادی که خلط آن ها اسمیر مثبت است و مبتلا به سل ریوی حفره دار ویا اندوبرونکیال هستند و یا سرفه های شدید و زیادی دارند که منجر به خروج تعداد زیادی قطرات با فشار می شود از نظر انتقال سل خطر بیشتری دارند.
7- دیر تشخیص دادن یا دیر گزارش دادن افراد مبتلا به سل در افزایش شیوع میزان سل نقش دارد، طبق مطالعات مرکز CDC در صورت تشخیص و شروع درمان استاندارد سل ظرف 2 روز از شروع درمان در حدود 90% از میزان ارگانیسم در ریه کم می شود به طوریکه دیده شده قبل از شروع درمان 107 میکروارگانیسم در هر ml بوده در طی 2 روز بعد از شروع درمان به حدود 90% کاهش یافته است و در حل 21-14 روز از شیوع درمان 99% کاهش یافته است و بعد از 21-14 روز از شروع درمان میزان بروز عفونت به کمتر از 1% نسبت به قبل از درمان رسیده است.
8- شدت عفونت در فرد مبتلا: مطالعات نشان داده مبتلایانی که خلط آن ها حاوی باسیل اسیدفاست قابل مشاهده توسط میکروسکوپ است بیشترین نقش را در انتقال عفونت ایفا می کنند. اغلب این بیماران به بیماری ریوی حفره دارد یاسل دستگاه تنفسی (سل آندوبرونکیال یا حنجره ایی ) مبتلا هستند و خلط حاوی بیش از 105 باسیل اسیدفاست در هر ml دارند. بیمارانی که خلط آن ها اسمیر منفی ولی کشت مثبت دارند عفونت زائی کمتری دارند و آنان که بیماری ریوی با کشت منفی و یا سل خارج ریوی دارند اساساً عفونت زا نمی باشند و در یک کلام خطر انتقال و سرایت عفونت به عوامل خارجی بستگی دارد و در صورت در تشخیص دادن، یک فرد AFB + تا قبل از تشخیص می تواند 20 نفر را آلوده کند برخلاف خطر سرایت بیماری که به عوامل خارجی وابسته است خطر تبدیل عفونت به بیمار ی فعال به عوامل درونی بستگی دارد این عوامل شامل
1- حساسیت ذاتی فرد به بیماری
2- وضعیت عملکرد ایمنی سلولی
3- سن (در اواخر نوجوانی و اوایل جوانی امکان تبدیل عفونت به بیماری بالاتر است)
4- ابتلا به ایدز (در این افراد ریسک تبدیل عفونت به بیماری 10%-8 در هر سال است)
5- ابتلا به نارسایی مزمن کلیه، دیابت، یا وجود شرایطی مثل سوء تغذیه و کمبود شدید وزن همودیالیز، گاسترکتومی، دورة پس از پیوند، Iv dlug user بودن، استفاده از درمان سرکوب کنندة ایمنی.
در یک فرد با ایمنی طبیعی بدون هیچ ریسک فاکتوری خطر بروز بیماری به دنبال عفونت سل 10000/1 در هر سال است.
از نظر علائم بالینی سل ریوی خود را با علائم: تب، تعریق شبانه، بی اشتهایی، بی حالی عمومی، ضعف، سرفة پایدار به مدت 3 هفته یا بیشتر که ابتدا سرفه ها خشک است و کم کم به سمت چرکی شدن همراه با رگه های خونی پیشرفت می کند نشان می دهد. و بر اساس بروز این علائم 2 واژه تعریف می شود.
1- فرد آلوده یا عفونت یافته که عبارت است از فردی که میکروب سل وارد بدن وی شده ولی بیماری و علائم آن در او ظاهر نگشته است.
2- فرد بیمار عبارت است از فردی که میکروب سل پس از ورود به بدن وی باعث بروز علائم بیماری شده است. در یک فرد ایمن معمولاً به طور متوسط 10-2 هفته بعد از بروز عفونت بیماری می تواند خود را نشان بدهد البته در برخی افراد باسیل سل برای چندین سال باقی می ماند و علائم بیماری سل را بروز نمی دهد به نام latent infection tubeclusis
تشخیص سل
کلید تشخیص سل شک بالا به آن است و برای اثبات آن روش هایی که وجود دارد آزمایش میکروب شناسی خلط که این روش مهمترین وسیلة تشخیص سل ریوی مخصوصاً در بالغین است و باید لااقل 3 نمونه خلط برای آزمایش میکروسکوپی جمع آوری گردد و نمونه ها ترجیحاً بهتر است در عرض 3-2 روز به ترتیب زیر گرفته شود:
1- اولین مراجعة بیمار یک نمونه خلط در جا (spot specimen) از وی گرفته می شود این نمونه با سرفه کردن بیمار و تخلیة پشت گلو زیر نظر یک کارمند آموزش دیده در یک محیط با تهویة خوب انجام می شود.
2- در همان روز اول یک ظرف خلط به بیمار داده می شود تا فردا صبح زود خلط صبحگاهی را در آن بریزد و به واحد بهداشتی بیاورد.
3- در مراجعة روز دوم پس از تحویل گرفتن ظرف خلط صبحگاهی یک نمونه خلط دیگر در جا به ترتیب فوق در واحد بهداشتی گرفته می شود. سپس از خلط ها اسمیر تهیه می شود اگر 2 نمونه از 3نمونه از نظر اسمیر + باشد فرد تحت عنوان خلط مثبت تحت درمان قرار می گیرد. اگر 1 نمونه + باشد بر اساس نظر پزشک معالج و مطابقت با نشانه های بالینی و رادیولوژی درمان ضد سل آغاز می شود و اگر – باشد 14-10 روز درمان غیراختصاصی می شود و اگر علائم پایدار بماند مجدداً 3 نمونه خلط گرفته می شود و اگر – باشد و نشانه های بالینی و رادیولوژیکی با سل مطابقت داشته باشد به عنوان سل ریوی خلط منفی درمان می شود این راه تشخیص عمدتاً برای افرادی است که علائم بالینی دارند ولی در فردی که به عنوان فرد آلوده یا عفونت یافته شناخته می شود ملاک تشخیص عفونت (عفونت سل نهفته) تست پوستی توبرکولین است.
در سال 1981 رابرت کخ اجزای M توبر کلوزیس را در محیط کشت مایع تغلیظ شده کشف کرد و به نام (old tuberculine) OT نام نهاد. بعد در سال 1932 Munday و Seibert این OT را به وسیله پرسپیتاسیون با سولفات آمونیوم خالص کردند و حاصل آن یک بخش پروتئینی فعال تحت عنوان (purified protein derivation) یا توبر کولین بود در سال 1947 توسط PPD , Glemn استاندارد تهیه شد که به عنوان استاندارد بین المللی انتخاب گردید و PPD استاندارد این ترتیب تهیه می شود که ابتدا ارگانیسم در محیط کشت مایع رشد پیدا می کند سپس آن را جوشانده و تصفیه می کنند و به وسیلة بخار آب تغلیظ می نمایند تا عصارة خامی به نام old tuberculine بدست بیاید سپس بخش pr توسط سولفات آمونیوم جداسازی و تلخیص می شود و PPD-S بدست می آید.
اساس تست پوستیPPD این است که مبتلایان به عفونت سل شبت به پروتئین ارگانیسم (یعنی سل) افزایش حساسیت تأخیری پیدا می کنند که باعث مثبت شدن آزمون می گردد. نحوة آنجام تست بدین گونه است که 5 واحد از آنتی ژن PPD معادل cc1/0 به صورت زیرجلدی (intraclemell) (روش مانتو) در ناحیة قدامی ساعد بین 3/2 فوقانی و 3/1 تحتانی تزریق می شود و بعد از 72-48 ساعت قطر عرضی induration (ناحیة سفت و نه اریتم ) اندازه گیری می شود. و سپس به شکل زیر تفسیر می شود.mm 55 Mm 10 < PPD در افراد که معتاد تزریقی هستند، مهاجرینی که کمتر از 5 سال از کشورهای بالای ریسک سل آمده اند افرادی که در بیمارستان ها و مراکز نگهداری افراد مسن، کاری کنند یعنی HCWS ، افراد دیابتی و کسانیکه کورتون می گیرند و سوء تغذیه دارند، کودکان زیر 4 سال که تماس با افراد با ریسک بالا داشته اند ، مثبت در نظر گرفته می شود و mm 15 موارد مثبت کاذب در موارد آلوده شدن با مایکوباکتریوم غیر توبرکلوزی یا واکسیناسیون با BCG دیده شده است در مورد واکسن (Bacile Calmett Guerine) BCG در واقع سوش مایکوباکتریوم بویس و یاویرولانس کم و ثابتی است که بعد از تجویز واکسن در مدت 3 ماه تست PPD باید مثبت شود و یک مصونیت نسبی 4-3 ساله می دهد و طبق بررسی ها BCG ریسک ابتلا به عفونت را کاهش نمی دهد ولی می تواند ریسک گسترش latent TB به active را به خصوص در CNS بچه ها کاهش دهد و این محافظت طبق مطالعات در طی y20 بعد از تزریق تقریباً به صفر می رسد بنابراین زدن واکسن BCG با توجه به کاهش اثر آن به مرور زمان نباید اثر قابل ملاحظه ایی روی تفسیر PPD داشته باشد. اپیدمیولوژی سل: سل در هر سال 3/1 مردم جهان را آلوده می کند و عامل 8 میلیون Case جدید سل و 2 میلیون مرگ در هر سال است در حال حاضر بیش از 20 میلیون نفر به سل آلوده هستند ( با توجه به شیوع HIV در هر ثانیه یک نفر به باسیل سل آلوده می شود و هر 4 ثانیه یک نفر به بیماری سل مبتلا می شود و هر 10 ثانیه 1 نفر در اثر ابتلا به سل می میرد . بر اساس مطالعات WHO سل در مرتبة 7 با جهانی بیماری ها است و تا سال 2020 نیز در این جایگاه می ماند. متأسفانه95% موارد بیماری سل و 98% از مرگ و میرها در کشورهای در حال توسعه عمدتاً آفریقا، جنوب آسیا و جنوب آمریکا دیده می شود و بیشتر هم در سنین 50-15 سال یعنی در گروه هایی که از نظر اقتصادی فعال هستند و از دلایل وسعت جهانی سل 1- شیوع فقر در کشورها 2- تغییرات جمعیتی و افزایش مهاجرت 3- پوشش بهداشتی نامناسب و ناکافی بخصوص در کشورهای فقیر 4- کنترل ناموفق و یا فقدان برنامة سل یعنی عدم اجرای کامل Dot's و پذیرش بیماران برای درمان طولانی مدت 5- همزمانی سل و HIV را ذکر کرده اند زمانی که فرد با فرد مبتلا به سل تماس پیدا کند 90% -70 موارد عفونت رخ نمی دهد و فقط در 30%-10 موارد عفونت ایجاد می شود از این 30%-10 ، 90% آن ها هیچگاه به سمت بیماری سل نمی روند و 10% دچار activeTB می شوند و از این 10%، 5% در عرض 2 سال و 5% در عرض چندین سال به سمت بیماری فعال ریوی پیشرفت می کنند که از این افراد در صورت درمان مناسب تمام آن ها زنده می مانند و درمان می شوند و در صورت عدم درمان 50% طی 2 سال فوت خواهندکرد. در مورد شیوع TB در کشور ایران طبق آمار WHO در سال 2005 شیوع TB 100000/ 100-50 نفر است ولی گزارشات مرکز control عفونت ها در ایران (control disenase in Iran) شیوع سل 100000/14 در سال 2004 بوده است و از خیل کسانی که در معرض ابتلا به عفونت سل و احتمالاً پیشرفت آن به بیماری سل قرار دارند HCWS هستند. HCWS گروهی از مردم شامل پزشکان، پرستاران، کمک پرستاران، دانشجویان پزشکی و پرستاری و پرسنل آزمایشگاهی و پرسنل بخش ها هستند. HCWS در خیل کسانی هستند که در risk انتقال سل و ابتلا به عفونت سل قرار دارند. طبق آمار منتشر شده از طرف CDC افراد High risk جهت ابتلا به عفونت سل شامل این افراد هستند: 1- بچه ها 2- افراد مهاجر 3- افراد HIV+ 4- Iv drug abusers 5- افراد بی خانمان 6- پرسنل بیمارستان ها و مراکز بهداشتی 7- افرادی که تماس نزدیک با افراد عفونت یافته دارند. و ما در اینجا ریسک انتقال به HCWS را مورد بررسی قرار داده ایم. عواملی که ریسک انتقال سل به HCWS را می تواند بالا ببرد شامل این موارد است: 1- تأخیر بین زمان بستری شدن بیمار تا شک به سل 2- تأخیر بین زمان شک کردن به سل تا درخواست اسمیر خلط 3- تأخیر بین زمان درخواست اسمیر خلط تا جمع آوری خلط 4- تأخیر بین زمان جمع آوری خلط تا گزارش پاسخ آن و تشخیص سل 5- تأخیر بین گرفتن پاسخ و شروع درمان مناسب 6- فقدان اتاق های ایزولة استاندارد 7- فقدان یک سیستم تهویه ایی مناسب در بیمارستان ها 8- بازنگه داشتن در اتاق های ایزوله 9- جریان هوا از اتاق های ایزوله به سمت سایر اتاق ها و بخش های بیمارستان 10- عدم الزام بیماران به استفاده از ماسک در اتاق های ایزوله 11- نبود سیستم های محافظت شخصی جهت پرسنل مثل Mask face, respirator و از طرفی ریسک بروز سل در HCWS به عوامل زیر بستگی دارد: 1- مکان کار کردن (مناطق با ریسک بالا برای انتقال سل در بیمارستان شامل الف- ICU ب- اتاق ایزولة بیماران ج- واحد برونکوسکوپی د- واحد بیوبسی ح- واحد اسپیرومتری خ- اتاقی که در آن خلط بیماران جمع آوری می شود، می باشد) 2- شغل (پرستار، کمک پرستار، پزشک، خدمه) 3- تاریخچة تماس با فرد مبتلا به سل در خارج یا داخل بیمارستان 4- تاریخچة ابتلای شخصی به سل و درمان آن 5- تاریخچة ابتلا به ایدز طبق بررسی های انجام شده HCWS که با بیماران مبتلا به سل تماس مستقیم دارند و زمان کاری طولانی تری را دارند و یا با بیمارانی که هنوز سل آن ها تشخیص داده نشده تماس دارند و یا کسانی که در بیمارستان هایی کار می کنند که واحد کنترل عفونت جهت نظارت بر بیمارستان و اتاق های ایزوله و وسایل لازم جهت جلوگیری از انتقال عفونت را ندارند در ریسک بیشتری برای بروز عفونت هستند و در کل تعیین میزان شیوع عفونت در HCWS و اینکه چه کسانی بیشتر در ریسک عفونت هستند به دلایل زیر مشکل است: 1- مشکل در جمع آوری شیوع سل در HCWS. 2- شیوع بالای عفونت و یا بیماری سل در جمعیت عمومی. 3- استفادة گسترده از BCG که باعث اختلال در تفسیر نتایج TST می شود. 4- مشکل در جمع آوری میزان شیوع HIV در HCWS. در مطالعات گوناگون که صورت گرفته بر حسب تعداد تخت های بیمارستان و بیماران مبتلا به سل که در آنجا بستری می شوند و یا وسایل کنترل عفونت که وجود دارد میزان شیوع سل در HCWS بسیار متفاوت بوده ولی آنچه که در تمام مطالعات مشترک بوده استفاده از TST جهت تشخیص عفونت سل در تمام مطالعات است. طبق Guidline Who استفاده از تست TST به چند دلیل جهت Screen کردن زیاد مناسب نیست.
دسته بندی | جغرافیا |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 50 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 102 |
فصل اول
طرح تحقیق
1- بیان مسئله
2- اهداف تحقیق
3- سوالات تحقیق
4- روش تحقیق
5 - روش گردآوری اطلاعات
6- روش تجزیه و تحلیل.
بیان مسئله
یکی از ارکان مهم در توسعه و برنامه ریزی شهری بررسی ویژگی های جغرافیایی می باشد.این ویژگی ها در مولفه های مختلف طبیعی- اقتصادی و اجتماعی و کالبدی مورد توجه قرار می گیرد.در بسیاری از برنامه ریزی ها به دلیل عدم توجه به دیدگاههای پایه ای جغرافیایی این برنامه ریزی ها با شکست مواجه شده است لذا توجه به ویژگیهای پایه ای مطالعات جغرافیایی در مطالعات شهر اساس و جهت گیری این پژوهش می باشد.
اهداف تحقیق
هدف کلی : بررسی ویژگیهای جغرافیایی ناحیه اراک و کاربرد آن در برنامه ریزی شهری.
اهداف اختصاصی : بررسی ویژگیهای جغرافیایی و طبیعی ، اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و کالبدی است.
سوالات تحقیق :
ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی و کالبدی و طبیعی ناحیه مورد طالعه.
روش تحقیق :
نوع تحقیق از نظر هدف کاربردی از نظر روش و ماهیت توصیفی و تحلیلی محسوب می شود.
روش گردآوری اطلاعات :
بر مبنای روش گردآوری کتابخانه ای ، اسنادی و میدانی می باشد.
روش تجزیه و تحلیل :
بر مبنای روشهای متداول در بررسی و تحلیلهای جغرافیایی می باشد.
مقدمه :
پدیده های جغرافیایی زاییده همه خصیصه های فرهنگ انسانی و متاثر از کلیه عوامل و شرایط محیط طبیعی است . پیوند و وابستگی میان ویژگیهای فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی هر جامعه یا مکان زندگی که آثار و تلاشهای انسانی در آن زمینه مساعد میابد اساس علم جغرافیا را تشکیل میدهد . از دوره یونان باستان چنین برداشتی از علم جغرافیا همراه با شکوفایی تمدنها و تغییرات فکری جوامع انسانی بستر شایسته ای جهت توجیه فلسفی از علم جغرافیا بدست داده است . اگر علم جغرافیا را علم برخورد انسان با طبیعت بنامیم میتوانیم در سیر تکوینی آن سه دوره معین و مجزا تشخیص دهیم .
اول : دوره ای که در آن موضوعات جغرافیایی جنبه توصیفی داشته است .
دوم : دوره ای که مطالعه و کشف نظام معیین و وضع قوانین جغرافیا مورد تأکید بوده است .
سوم : دوره ای که علم جغرافیا به همراه تئوری ها فکر ها و اندیشه ها در جهت رفاه اجتماعی جامعه بشری تغییر شکل سیمای محیط و دگرگونیهای محیط های زندگی را اساس کار قرار میدهد .
فصل دوم
موقعیت جغرافیایی و تقسیمات سیاسی استان
موقع جغرافیایی
شهر اراک مرکز استان, استان مرکزی و قسمتی از عراق عجم است. این شهر روی مدار 34 درجه و 5 دقیقه و 30 ثانیه درنیمکرة شمالی از خط استوا قرار گرفته و روی نصف النهار 49 درجه و 41 دقیقه و 30 ثانیه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد.
محدود است از شمال به شهرستان ساوه, از شمال غربی به همدان, از مغرب به شهرستان ملایر به ترتیب خمین و الیگودرز و از شرق به محلات و شمال شرقی به تفرش و آشتیان.
استان مرکزی تقریبا" در مرکز ایران بین 33 درجه و 30 دقیقه تا 35 درجه و 35 دقیقه عرض شمالی و 48 درجه و 57 دقیقه تا 51 درجه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد. این استان از شمال به استان های تهران و قزوین , از غرب به استان همدان , از جنوب به استان های لرستان و اصفهان و از شرق به استان های تهران , قم و اصفهان محدود است . این استان با مساحتی معادل 29530 کیلومتر مربع , حدود 82/1 درصد از مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده است. براساس آخرین تقسیمات کشوری در سال 1375, استان مرکزی دارای 8 شهرستان , 15 بخش , 19 شهر, 60 دهستان و 1394 آبادی دارای سکنه و 46 آبادی خالی از سکنه است. شهرستان های این استان عبارتند از : آشتیان, اراک , تفرش , خمین, دلیجان, ساوه , سربند و محلات .
مطالعات طبیعی
کوهستان های این ناحیه از دو رشته تشکیل یافته است. رشته اصلی از توده گسترده آذرین الوند همدان جدا گردیده و بصورت دیوارهای موازی گاهی فشرده و گاهی گسترده به عرض چند کیلومتر و طول تا 280 کیلومتر از همدان تا راهگرد ادامه می یابد.
جهت اصلی آن از شمال غربی به جنوب کشیده شده و سپس به شمال شرقی متوجه می گردد و در هر مکان به نامی نامیده می شود. در ملایر ارتفاعات دولت آباد و در شازند ارتفاعات راسوند (راسمند) در اراک سپیدخانی, تخت شاه, شاه نشین و تا منطقه راهگرد هفتاد قله نامیده می شود. در راهگرد این کوهستان به جهات مختلف گسترش یافته قسمتی به کوههای مرکزی ایران در کاشان می پیوندند, و بعضی به سوی جنوب غربی متمایل شده به رشته جبال زاگرس متوجه می شود و بعضی به سوی شمال و به طرف ساوه و ارتفاعات البرز متوجه می گردد. قلل عمده این کوهستانها درن واحی اراک دو خواهران. در آستانة 3388 تر در سفیدخانی در جنوب غربی اراک 2820 و در قرق در 2967 متر از سطح دریا ارتفاع دارند.
رشته دوم کوهستان های این منطقه در چهل کیلومتری جنوب غربی شهر اراک از کوههای راسوند جدا شده , و بصورت دو رشته موازی که از جنوب به سوی شمال امتداد یافته در بعضی نقاط به حدی گسترده می شود که تعدادی از ارتفاعات آن از شمال غربی شهر می گذرد. این رشته کاملاً بر کوههای راسوند عمود بوده و دره معروف شراء را با وسعت 1100 کیلومتر مربع بوجود می آورند که یکی از آبادترین نواحی مرکزی ایران بشمار می رود.
عرض این کوهستان در بعضی نقاط از 50 کیلومتر تجاوزه کرده, جهت شمالی این کوهستان به ارتفاعات آشتیان, وفس و خلجستان پیوسته و به سوی ساوه امتداد می یابد. ارتفاعات عمده آن در هزاوه 2735 متر در, وفس 2745 متر و در پنجة رستم تا حدود 3000 متر از سطح دریا ارتفاع دارند.
بنابراین دو رشته کوهستانها, ده ها جلگه و دره های متعدد و حاصلخیز را بوجود آورده اند که بررسی آنها از حوصلة این رساله خارج است.
از لحاظ زمین شناسی, تا اوایل دوران سوم زمین شناسی دریای کم عمق تیس این منطقه را در بر می گرفت , عملیات رسوب گذاری از قدیمی ترین رسوبات دورة کرتاسه آهک های قهوه ای و خاکستری رنگ را در ارتفاعات راسوند می توان یافت, عملیات کوهرانی اوایل دوران سوم زمین شناسی همزمان با سیستم کوهرانی الپی و احتمالاً در اثر فشارهای جانبی لانفرم عربستان و در فاز انجام گردیده است.
رسوبات بسیار متنوعی که این کوهستانها را بوجود آورده, در بسیاری از لحاظ بانفوذ توده های آذین درونی توأم بوده, در آستانة ماگمایی بصورت رگه های فلز است.
قسمتی مانند طلا, سرب و روی در رسوبات این کوهستان نفوذ کرده و در بعضی نقاط معادن پیروقیری (که با ذخیره زیاد و عیار کم چندین فلز در جوار یکدیگر به صورت بلورهای درشت در کنار بلورهای ریزتر یا بصورت سنگ های آذرین اسیدی در سنگ های غیر متبلور رسوبی یافت می شود) در این نواحی بوجود آورده است. در شمس آباد رگه های آهن و در موته ولکان نزدیک خمین ماگمائی بصورت رگه های طلا, نقره, سرب.... در دست استخراج است و صدها معدن مختلف فلزی و غیره در دل این کوهستانها نهفته است که هنوز مورد بهره برداری قرار نگرفته است.
در مورد شهر فعلی اراک بنظر می رسد بصورت فلات مرتفعی در اوایل دوران سوم زمین شناسی از دل دریای تیس مرکزی بیرون آمده و ابتدا بصورت دریاچه کوهستانی با 1550 متر ارتفاع از سطح دریا از آب پوشیده بوده است. بعلت فرسایش شدید ارتفاعات اطراف و محدود بودن آب جاری وارده و تبخیر شدید خشک گردیده است و بقایای نمک های رنگین دریایی را در ته دریاچه میگان (میقان) انباشته شده است که تجزیه شیمیایی املاح باقیمانده پیوند آن را با دریای قدیمی ثابت می کند.
قطر لایه های رسوب گذاری در کف این دریاچه کوهستانی تا 180 متر می رسد که در قشر زیرین طبقات شن ماسه و رسوبات کولای و در روی آنها قشری از کیموین های زرد رنگ و رس های رنگین پوشانده شده است.
از نظر طبیعی فلات فعلی اراک به وسعت 5400 کیلومتر مربع که 2400 کیلومتر آن را جلگه مرتفع اراک و مابقی را ارتفاعات اطراف اراک تشکیل میدهد.
این جلگه مرتفع مانند قلعة طبیعی است که دیوارهای سنگی دور تا دور آن را پوشانده است و با چند معبر یا تنگه (دربند) که باریکی, یکی از آنها از یک کیلومتر تجاوز نمی کند به فلات های مجاور پیوند می یابد. وجود این دیوارهای سنگی و معابر مربوطه مسائل پیچیده ای را که بر آب و هوای این منطقه حاکم می کند بطوریکه هوای فشرده و سرد و گاهی مرطوب و سیکلوت های باران آور غربی از این معابر به سوی کویر و صحاری شمال شرقی در جریانند, و در مواقع تغییر هوا یعنی پائیز و زمستان که بادهای موسمی هم کمک می کنند, جریان هوا به صورتی شدت می یابد که اغلب موجب آشفتگی محیط زیست در شهر اراک می شود, و گاهی که فشار هوا به حالت تعادل در می آید, هوای داخل این فلات حبس گردیده و چندین روز متوالی سرما یا گرمای شدید را بر این جلگه حاکم می کنند.
در قسمت مرکز جلگه اراک دریاچه آب شوری به نا میقان (میگان) وجود دارد که محیط آن از 16 تا 24 کیلومتر متغییر است, جزیره کوچکی در وسط آن قرار گرفته که آثار و خرابه های ساختمانی در وسط آن دیده شده است.
آب دریاچه شور است و در هر لیتر آن در تابستان 50 گرم و در بهار 38 گرم و در زمستان 28 گرم نمک وجود دارد.
زمین های اطراف دریاچه شوره زار بوده و جنس خاک آن رسی می باشد. رسوباتی که بر اثر آبهای جاری از ارتفاعات اطراف آورده شده, روی خاک اصلی نشسته و بهترین نوع زمین را در قسمتی از فراهان جهت کشاورزی آماده ساخته است. چندین رود کوچک که اکثر بهاره میباشند به این دریاچه می ریزند. لازم است که تحقیقات علمی و مفصلی دربارة کویر و دریاچة میقان به عمل آید زیرا در رابطه با شهر اراک مسائلی را مطرح کرده است.
وضع طبیعی و اقلیم استان
استان مرکزی در قلمرو شرقی تقاطع دو رشته کوه البرز و زاگرس واقع شده است. ناهمواری های این استان را قسمت هایی از کوه های مرکزی و پیشکوه های داخلی زاگرس تشکیل می دهد. ارتفاعات آن از حدود 1500 متر تا بیش از 3000 متر متغیر است . پست ترین نقطه استان , دشت جنوب ساوه با حدود 1200 متر ارتفاع است و بلندترین نقطه آن قله ی شهباز با ارتفاع 3388 متر در رشته کوههای راسوند قرار دارد. حدود 9/33 درصد محدوده استان را کوه ها , 9/14 درصد را تپه ها , 8/13 درصد را فلات ها و بقیه را دشت هایی با ویژگی های مختلف تشکیل داده و تنوع اقلیمی جالب توجهی را پدید آورده است. در قسمت های مختلف استان مرکزی آب و هوای متنوعی از انوع زیر وجود دارد :
آب و هوای نیمه بیابانی, آب و هوای معتدل کوهستانی , آب و هوای سرد کوهستانی , در این استان از جهات مختلف بادهای محلی جریان می یابند که عبارتند از :
جریان فشار زیاد آسیای مرکزی , جریان فشارهای اقیانوس هند, جریان اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه .
میزان رطوبت هوا و باران در شهرستان های این استان یکسان نیست . در مناطق کوهستانی , ریزش های جوی اغلب به صورت برف و در مناطق کم ارتفاع بیشتر به صورت باران ظاهر می شود. شمال استان در ناحیة زرند جزو کم باران ترین نواحی و ارتفاعات شازند در جنوب غرب از پرباران ترین مناطق این استان به شمار می آیند.
اگر دمای مطلوب جهانگردی بین 20 تا 25 درجه سانتی گراد در نظر گرفته شود, از اردیبهشت تا شهریور مناسب ترین زمان مسافرت به این استان میباشد.
آب و هوا
آب و هوای اراک خصوصیات اقلیمی فلات مرکزی ایران را داراست. زمستانها سرد و مرطوب و تابستانها گرم و خشک است, کوههای اطراف اراک و دریاچه میقان و دشت فراهان در آب و هوای این منطقه اثر کرده و ویژگیهائی به آن بخشیده است:
ابرها و جریانات غربی در پائیز و زمستان بیشتر رطوبت خود را در ارتفاعات مغرب منطقه به خصوص رشته زاگرس از دست می دهد.
یک جبهه هوای سرد که در زمستان هوای اراک را اشغال می کند بر اثر ارتفاعات اطراف و شاید فشار زیادی که دریاچه میقان ایجاد میکند مدت زیادی میهمان این منطقه خواهد بود هوای شهر و اطراف در بعضی از روزهای زمستان مه آلود است که از لحاظ علمی دربارة مه و مبارزه با آن در منطقه تحقیقی به عمل نیامده است.
(اصولاً مه عبارت است از ذرات ریز آب با کریستالهای برف و یخ معلق دره وا و در نزدیکی سطح زمین , مه مانند ابر است و تفاوتش با آن در ارتفاع از سطح زمین می باشد. اگر بین 50 پائی (تا 17) متری از سطح زمین باشد مه است و اگربالاتر قرار گیرد ابر می باشد).
سه عامل در به وجود آمدن مه مؤثر است که عبارتند از : رطوبت نسبی زیاد, هسته های تراکم , باد ملایم سطح زمین .
بنا بر توضیح بالا مه ای که در اطراف اراک تولید می شود با توجه به ارتفاع اراک از سطح دریا و رطوبت نسبی موجود نمی توان تمام گناه زیان آن را به گردن کویر نهاد با وجود اینکه نمک موجود در سطح کویر می تواند عامل مؤثری در برودت هوا باشد. به هر صورت اگر زمانی کویر مشجر شود شاید در آب و هوای شهر اثر مثبت و مفید داشته باشد.
آب و هوای اراک متغیر است زمستانها اکثراً طولانی و از 4 تا 6 ماه به درازا می کشد, بهار و پائیز فصول کوتاهی هستند. تابستان در تیر و مرداد ظاهر می شود مدت روزهای یخبندان از 65 تا 120 روز در سالهای مختلف متغیر است.
تعداد روزهای مه آلود توأم با سرمای شدید به 15 تا 25 روز میرسد, در مدتی که هوا مه آلود است یک پوشش برفی نازک (که در اصطلاح ملی به آن قرومی گویند) سطح تمام منطقه را می پوشاند.
میزان بارندگی در سالهای مختلف متفاوت است و بین 230 تا 638 میلی متر در سال می باشد متوسط بارندگی حدود 300 میلی متر بوده است.
میزان باران در فصول مختلف سال به شرح زیر است:
37 درصد بارندگی در فصل بهار
1 درصد بارندگی در فصل تابستان
19 درصد بارندگی در فصل پائیز
43 درصد بارندگی در فصل زمستان
درجة حرارت
حداکثر درجة حرارت از سال 1340 تا 1363 برابر 44 درجه در تیر ماه 1356 بوده است و حداقل درجة حرارت در بهمن 1352, برابر 28- درجه بوده که نشانگر پائین بودن برودت است که بایستی توجه کافی در مورد کشت گیاهان به عمل آید, تا بتوانند در این درجه حرارت مقاومت نمایند و دچار سرمازدگی نگردند.
میزان رطوبت نسبی
متوسط میزان رطوبت نسبی در ماههای مختلف طی دورة آماری 40-63 برابر 42/47 میباشد که نشان دهندة خشکی هوا می باشد.
روزهای یخبندان
حداکثر ساعات آفتابی 2/357 ساعت در ماه خرداد و حداقل ساعات آفتابی در ماه دی 7/128 ساعت در ماه می باشد. از 10 آذر تا 10 اسفند اکثر روزها یخبندان است.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 102 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 113 |
مقدمه
یکی ازراههایی که برای شناخت یک کشور ویژگی های آن وجودداردبررسی تاریخ آن سرزمین ومطالعه ادبیات آن است.وقتی سخن ازاندلس پیش می آید،لزوم بررسی تاریخ وادبیات آن درذهن خطورمی کند.اندلس تاریخی گسترده وپرآشوب دارد.دسته های مختلفی چون بربرها،گوتها،مسیحیان ومسلمانان درآنجاحکومت وقدرت نمایی کرده اند. ازاین روی برآن شدیم که تحلیلی ازدوره حکومت مسلمانان دردوره امویان داشته باشیم.مسلمانان تقریباًهشت قرن دراندلس زندگی کردندوتوانستندباتکیه برقوای نظامی وارداین کشورشوند.آنان دراین مدت پایه های تمدنی درخشان راپایه ریزی کردندودرزمینه های علمی وفرهنگی به پیشرفتهای چشمگیری دست یافتند.درنتیجه این سرزمین یکی ازمراکز مهم انتقال تمدن اسلامی به اروپاوهمچنین پل ارتباطی میان شرق وغرب درزمینه های مختلف فرهنگی شد.دراین مدت حکومت های مختلفی دراندلس حکمرانی کردند که یکی ازآنهاحکومت اموی است.حکومت اموی دراندلس،حکومتی مقتدربوده وویژگیهایی داشته است.دراین دوره دامنه ادب گسترش یافت وبرتعدادشاعران وادیبان افزوده شد.وبسیاری ازعلمای شرق رابه خودجذب کرند.ودانشمندان بزرگی راپرورش دادندکه هرکدام ازآنهاآثاربسیار ارزنده علمی وفلسفی راداشتند.خودامراء هم اهل شعروادب بودندوشعردرنزدآنهاجایگاه خاصی پیداکرد.
اکثرتحقیقات پیشین تنها اشاره ای گذرا به این موضوع داشتند.لذاانگیزه من ازانتخاب این موضوع ، جمع آوری و بررسی شعرامرای اموی بوده وبرای اینکه بحث تازه ای درزمینه تاریخ امویان دراندلس انجام شودسبب شدتابه این موضوع بپردازم وبرای انجام این پژوهش ازکتابها ومنابع موجوددرکتابخانه های ایران استفاده کردم.
توجه به شعرامرای اموی چیزجدیدی نبوده،درباره پیشینه چنین موضوعی بایدگفت که درزمان مستنصرهم یک چنین کاری انجام شده.همانطورکه حمیدی درکتاب جذوۃ المقتبس به این نکته اشاره کردکه:اوازهرفرصتی برای تشویق به تالیف استفاده می کرد.گویندکه وقتی برای یکی ازنبردهایش از قرطبه بیرون می رفت(325ق/963م)،ابن صفارخواست که به دلیل ضعف جسمی ازهمراهی بااوخودداری کند،حکم به این شرط پذیرفت که تعهدکنداشعارامراء وخلفای اموی رادرکتابی گردآورد؛درست مانندکاری که صولی درزمینه اشعارعباسیان انجام داده است.ابن صفارهم پذیرفت وچنین کتابی راتالیف نمود.جالب اینکه احمدبن نصر،پیش ازبازگشت مستنصر،کتاب رادرطلیطله از داوبر دو مستنصرازدیدنش بسیارشادمان شد.(951،1/394).امامتاسفانه این کتاب بدست مانرسیده است.وبعدازآن هم کارمستقلی دراین زمینه انجام نشده بود.تااینکه من درمیانه کاربه کتابی برخوردکردم به نام الامراء الامویون الشعراء فی اندلس نوشته ابراهیم بیضون.نویسنده دراین کتاب برخی ازاشعارامراءراگردآوری کرده وبه نقدوتحلیل آنهاپرداخته.اماتفاوت کارمن بااین کتاب دراین است که علاوه برگردآوری همه اشعاربه دسته بندی وبررسی ویژگی های شعری آنها پرداختم ودرانتهای اشعارهریک ازامراءبه نکات بلاغی آن اشاره ای داشته ام.
دراین پژوهش سعی نموده ام که باتکیه برآثارارزشمندمورخانی همچون ابن ابار،مقری،ابن عذاری،ابن بسام،وبامراجعه به منابع کهن وبااستفاده به مصداق های تاریخی مسلم درتاریخ وادب اندلس به جمع آوری وبررسی اشعاربپردازم.
این رساله ی شامل یک مقدمه،سه فصل ونتیجه گیری است.هرفصل ازبخشهایی تشکیل شده،نخستین فصل شامل تاریخ اندلس است.باتوجه به اینکه موضوع رساله من بررسی شعرامرای اموی است لازم بوددرموردتاریخ پیش ازامراءهم بحثی داشته باشیم.لذابخش اول درموردفتح اندلس است وبخش دوم که دنباله بحث پیشین است اختصاص داردبه دوره ی حکومت والیان وبخش سوم شامل روی کارآمدن دولت اموی تاسرنگونی آنان است.
فصل دوم شامل شعراندلسی وویژگیهای آن است.شعراندلسی درزمان حکومت اموی آئینه تمام نمای شعرشرقی بود.اندلسی هادائماًبامشرق زمین ارتباط داشتندوازهمان موضوعات شرقی اتخاذ می کردندوساختاروقالب شرقی رابه کارمی بردند.ازآنجاکه طبیعت اندلس بسیارزیبا وجذاب بودبرروح شاعرتاثیری عمیق می گذاشت.ازاین روی ذوق وقریحه اوشکوفامی شدوآنان طبیعت رامانند یک انسان زنده تصورمی کردندوبااوسخن می گفتندوزیبایی هایش راتوصیف می کردند.
فصل سوم،شعرامرای اموی دراندلس رادربرمی گیرد.دراین فصل ابتداتاجائیکه درمنابع ذکرشده بوداشعارامراءراجمع آوری کردم،بعدبه دسته بندی ابیات پرداختم وباتوجه به اینکه کارم بررسی ابیات بوده پیش ازآوردن هرقطعه معنای کلی ابیات را به گونه ای آوردم که به ترجمه نزدیک است.واگرنکته خاصی دربرخی ازشعراءبوده به آن اشاره کرده ام ونکاتی ازویژگی شعری آنهاراذکرکرده ام.درآخرهم به نتیجه گیری آن پرداخته ام.
درپایان اذعان می دارم رساله ی حاضرعاری از لغزش وکاستی نیست؛اماامیدوارم که این پژوهش فتح بابی برای پرداختن به موضوعاتی ازاین قبیل باشد.
1-1آندلس
آندلس ، نامی است که عرب ها به شبه جزیره ایبریا، واقع در جنوب اروپا اطلاق کردند. این سرزمین در نزد یونانیان به نام ایبریا ودر نزد رومیان به اسم اسپانیا خوانده می شد. (بدر، 1980، 95)
گمان می رود که این کلمه،تحریف شده کلمه واندالیسیا باشدکه این نام از مهاجمین واندال گرفته شده است.آنان مردمی از نژاد ژرمن ویا اصل اسلاوی بودند که پس از استقرار در شبه جزیره ایبریا،دولت خود را به شمال آفریقا توسعه داده وبر آن منطقه نیز حکومت کردند. (بستانی، بی تا، 472-471)
از این رو نخستین قومی که در دوران کهن در این سرزمین ساکن شدند،اندلوش (اندلس،فندلس) نامیده شد. (حجی،1997، 37)
شبه جزیره ایبریه در جنوب غربی قاره اروپا واقع است،که به وسیله کوه های برانس از قاره اروپا، وتنگه جبل الطارق از شمال قاره آفریقا جدا شده است. از شمال غربی تا جنوب غربی آن در امتداد آبهای اقیانوس اطلس واز شرق تا جنوب شرقی آن در امتداد دریای مدیترانه است. (مقری، 1968،1/152،حجی،1977، 35). بدین ترتیب اندلس ناحیه ای است آباد وخرم که دارای کوه ها وآب های روان ومعادنی از زر وسیم وبناهایی سنگی داشته است؛ مورخان اسلام وغرب از آن به نام "بهشت سرزمین های اسلامی" یاد کرده اند. (حمیری، 1937، 162).
1-2 فتح اندلس
هنگامی که نیروهای مسلمان در کناره های نزدیک و جزیره های همسایه اسپانیا گسترش می یافت[1] این سرزمین تحت حکومت گوت ها بود. (ابن قتیبه، 1967 ،2/86-85). مسلمانان، مغرب دور راگشوده وبر شهر طنجه دست یافته بودند وبرای سیطره کامل بر مغرب، کافی بود شهر سبته اگر در مقابل طنجه ودر سوی دیگر زبانه مغربی قرار داشت، به تصرف خود در آورند. تصرف این شهراز آن جهت برای مسلمانان دشوار بود که فرمان روای شهر-کنت جولیان- با تمام توان به دفاع از آن پرداخت وهر گونه حمله ای را که به منظور فتح آنها آن جا رخ می داد، دفع می کرد. با این وصف، موسی پسرنصیر[2]، مشتاق دستیابی بر این شهر مستحکم شد وسرانجام به آن چه می خواست، رسید.(مونس، 1959، 52)
مسلمان زمانی که مغرب را به طور کامل فتح کردند، طبیعی بود که موج کشور گشایی شان آرام نگیرد ولذا طارق[3]با سپاهیان عرب همراه خود، در کنار طنجه اردو زد. (بلاذری، 1959، 232)
موسی نیز نوزده هزار سپاهی از بربرهای به اسلام گرویده رابا سلاح وذخیره کامل در اختیار طارق قرار داد. با گذشت زمان وپس از انتشار اسلام درمغرب، مردم آن سرزمین برای پیش بردن پرچم آیین نو، جرأت وآمادگی پیدا کردند. بدین ترتیب اندیشه فتح اندلس یا اسپانیای اسلامی به اذهان آنان خطور کرد. (مقری، 1968، 1/107، 111، 117)
در این هنگام نامه ای از کنت جولیان به موسی رسید که در آن مسلمانان را به فتح اندلس فراخوانده و وعده داده بود که سنگرهای خود را به ایشان خواهد سپرد. موسی از طریق منابع اطلاعاتی کنت جولیان وهم پیمانانش با خبرشد که اوضاع داخلی اسپانیا سخت دچار آشفتگی واختلاف سیاسی است واز این روی، به ندای وی پاسخ مثبت داد. (ابن عذاری، 1951، 4/2؛ مؤلف مجهول، 1981، 5)
در پی پیشنهاد جولیان مبنی براین که سبته وپایگاه های دیگرش را در اختیار مسلمانان گذاشته وگشتی های خود رابرای حمل لشکر اسلام در اختیار آنان قرار داده ولشکر خود رابه موسی سپرده واورا در تمام مراحل راهنمایی کند، موسی از خلیفه اموی ولید بن عبدالملک برای شروع عملیات نظر خواست وخلیفه موافقت خود رابا این شرط اعلام کرد که نخست، قدرت اندلس را با اعزام گروه هایی برای حمله های کوچک وگذارا بیازمایند. (مؤلف مجهول، 1989،5 عنان،1366، 1/37).
بدین منظور در رمضان 91 ق. برابر با 710 م نیروی کوچکی مرکب از پانصد تن از جنگجویان که صدتن از ایشان سواره بودند با گذر از تنگه به شبه جزیره ایبریا در آمدند. این حمله به فرماندهی ابوزرعه بن مالک معافری انجام شد. این گروه در جزیره ای مقابل سبته که بعدها به نام فاتح آن، "طریف" نام گذاری شد، فرود آمدند وحملات خودرا آغاز کرده، با انبوهی از غنایم به دست آمده به سلامت باز گشتند. موفقیت آمیز بودن این یورش، مسلمانان را به فتح اندلس امیدوارساخت وآنان را تشویق کرد به فرماندهی طارق به حمله ای بزرگ تر بپردازند. (عنان؛ 1366، 1/38-37).
بدین ترتیب طارق در ماه رجب 92ق. برابر با آوریل 711م از تنگه عبور کرد ودر کنار کوهی لنگر انداخت که با انتساب به وی، "جبل الطارق" نام گرفت. (حجی، 1997، 46) طارق در مدتی کوتاه، شهرهای استجه سپس قرطبه، غرناطه، البیره وطلیطله را تصرف کرد، به طرف شمال رفت وپس از عبور از قشتاله ولیون و کوه های آستوریاس، بر سواحل جنوبی اندلس دست یافت ودر مدت یک سال از جنوب تا شمال اندلس را تصرف کرد. (ابن قوطیه، 1982، 35-34).
طارق، اخبار پیشروی ها را به اطلاع موسی رسانید وچون از موسی بن نصیر کمک خواست، او نیز در رمضان 93ق/ ژوئن 712م. با سپاهی مجهز حمله ی خود را آغاز کرد وپس از گذشت یک سال از شروع حمله ی موسی، دو فرمانده در شهر طلبیره واقع در شمال غربی طلیطله، به هم رسیدند وپس از مدتی اندلس به دست مسلمانان فتح شد. آنان از دورترین نقطه جنوبی تا کوهساران پیرنه و سواحل شمالی را از مالقه و طرکونه و در شرق تا اشبونه در غرب را گشودند و از دشت های جنوبی تا ارتفاعات قشتاله را تصرف کردند واز هیچ شهربزرگ یا دژ استواری نگذشتند؛ مگر اینکه برفرازش پرچم اسلام را برافراشته، آنان سرزمین را تحت قلمرو وسیع دولت بزرگ اسلامی درآوردند. (مؤلف مجهول، 1989،15).
سرانجام در سال 95ق. طارق و موسی بن نصیر از سوی ولید بن عبدالملک به دمشق فراخوانده شدند و پیشروی ها متوقف شد.
در برخی منابع آمده است که ولید بعد از باخبرشدن ازفتح وپیروزی موسی بن نصیر به او بدگمان شده و پنداشت که او قصد دارد وی را از خلافت خلع وخود در آن جا حکومت کند. نامه های موسی هم به علت درگیری ها مدتی به تأخیر افتاده بود واین امر بربدگمانی خلیفه اموی افزود. اما موسی چنین فکری درسرنداشت؛ بلکه می خواست سپاه اسلام را پس ازفتح کامل اروپا از طریق قسطنطنیه وآسیای صغیر به شام، پایتخت خلافت اسلامی برساند وبه این ترتیب تمامی حوزه مدیترانه را تحت اختیار دولت اسلامی درآورد. اما اصرار ولید به آمدن اوبه دمشق وی را از هدفش بازداشت. (ابن عذاری، 1951، 2/20؛ مؤلف مجهول، 1989، 19).
به هرحال، موسی در سال 95ق. برابر با 714م اندلس را ترک کرد وهنوز در راه بازگشت به شام بود که ولید بن عبدالملک درگذشت وبرادرش سلیمان به مدت دوسال جانشین او شد. موسی بن نصیر هم درحالی که فرزند خود عبدالعزیز رابه عنوان والی به حکومت اندلس گماشته بود، خود در مدینه درگذشت. (سالم، 1962، 112)
1-3 از فتح تابرپایی دولت اموی
همان گونه که درفصل پیش اشاره شد عبدالعزیزبن موسی بن نصیر از همان زمان که پدرش موسی در صفر سال 95ق. خاک اندلس راترک گفت، عهده دار امارت این سرزمین شد.
یکی از کارهای عمده ی عبدالعزیز به عنوان نخستین حکم ران اندلس درعصر والیان، ادامه وتکمیل فتوحات این سرزمین ود. اونقاطی از اندلس راکه درزمان پدرش ناگشوده بود، گشود؛ به خصوص درطول ساحل شرقی اندلس وتاشهر بارسلون پیش رفت. دراین منطقه بایکی از نجبای گوت به نام تدمیر پیمان بست وبه مقتضای این پیمان، قلمرو اوتحت نظارت مستقیم حکومت مسلمان درآمد. (مراکشی، 1963، 35؛ سالم، 1971، 31)
سپس برای آرامش اوضاع، سیاست مسالمت وآشتی رادر پیش گرفت. اومردی خیرخواه وبا فضیلت بود. به حکومت نوپا واداره ی آن سامان بخشید وبرای اجرای احکام قانونی وتنظیم اصول مدنیت اسلامی، دیوان تأسیس کرد. تا احکام واصول را به تناسب اوضاع رعایای جدید تنظیم کند. ( ابن اثیر، 1944، 5/8). وشهر اشبیلیله را پدرش موسی به پایتختی حکومت برگزید و او( عبدالعزیز) با همسرش دردیر (سانتا روفینا) ساکن شد واز دیر به عنوان مسجد برای برگزاری شعائر اسلامی استفاده کرد. (مؤلف مجهول، 1989، 20). عبدالعزیز به رقم سیاست مسالمت طلبانه خود؛ نتوانست میان قبیله های گوناگون، وفاق ودوستی پدید آورد وحتی به فروخواباندن شورش های سپاه خود موفق نشد؛ زیرا که بیش از حد مطیع همسرش بود وبه آئین ها وتشریفات سلطنت علاقه مند بود ودر اهداف خودثابت قدم نبود. چنان که برخی مورخان گفته اند: ((وی به سان شاهان گوت، افسر گوهرنشانی برسرمی نهاد وبه یارانش درهنگام باریابی فرمان می داد که برایش به خاک بیفتند.)) هم چنین گفته اند که اوبه مسیحی شدن متهم شده بود وبرای استقرار حکومتی مستقل در اندلس تلاش می کرد. به همین دلیل گروهی از سپاه به تحریک سلیمان – خلیفه اموی – درسال 97ق . درحالی که عبدالعزیز درمسجد اشبیلیه درحال نماز بود، او راپس از یک سال ودو ماه حکومت، به قتل رساندند. (مؤلف مجهول، 1989، 20؛ ابن اثیر، 1994، 5/9).
سپاه اندلس پس از ترور عبدالعزیز و بعد از مدتی که اندلس بدون والی بود ایوب – پسر حبیب لخمی – خواهر زاده ی موسی بن نصیر را به حکومت اندلس برگزیدند او مردی صالح و پرهیزگار بود . (عنان ، 1366 ، 1 / 73)
مهمترین اقدامی که از جانب وی انجام گرفت ، انتقال مرکز حکومت از اشبیلیه به قرطبه بود ؛ زیرا که این شهر از مرکزیت بیشتری برخوردار بود و برای پایتخت مناسب تر بود . اما دوران حکومت او کوتاه بود و فقط شش ماه دوام داشت . (سعدون ، 1998 ، 27 )
اما ازآن جایی که حکومت اندلس تحت اختیار کارگزار آفریقا قرار داشت محمدبن یزید – حاکم وقت آفریقا – پس از مرگ عبدالعزیز بن موسی، اقدام سپاهیان درانتخاب ایوب بن حبیب به امارت اندلس را تأیید نکرد و بلافاصله درذیحجه سال 97ق. حربن عبدالرحمن بن ثقفی رابه امارت آنجا فرستاد (ابن خلدون، 1366، 169)، حربه همراه چهارصد نفر از سران افریقیه وارد اندلس شد. این فرمانروای جدید درآغاز به سرکوبی فتنه هاومنازعاتی که میان عرب ها وبربر درگرفته بود پرداخت ولشکر را اصلاح کرد واوضاع را به نظم درآورد وسراسر کشور را امنیت بخشید. سپس لشکری را آماده کرد ورهسپار شمال شد تا شهرها ودژهای شمالی راکه مسلمانان پیش ازاین تصرف کرده بودند وبار دیگر به دست مسیحیان افتاده بود، باز پس گیرد؛ اما به علت اغتشاشاتی که در قرطبه به وجود آمدلشکر راباز پس خواند. وی مرد ستم کار وسخت گیربود وبه مدت دوسال وهشت ماه دراین کشور حکومت کرد.(عنان، 1366، 1/74- 73)
سلیمان بن عبدالملک در دهم صفر سال 99ق. درگذشت وعمربن عبدالعزیز به جای وی به خلافت رسید واو سمح بن مالک خولانی را برای اداره اندلس برگزید. (مؤلف مجهول، 1989 ، 30 ) وی مقرر داشت که اندلس به خاطراهمیتی که دارد ایالتی مستقل از افریقیه، بی واسطه، تابع دستگاه خلافت باشد. (عنان، 1366، 1/74) سمح درجنگاوری ومملکت داری مهارت بسیار داشت وبه اصطلاحات جدید مالی وعمرانی پرداخت. پل رومی قرطبه برروی نهر وادی الکبیر که آن رابه نواحی جنوبی اندلس وصل می کرد ویران شده بود؛ به طوری که مردم فقط با قایق، قادر به عبور ازرودخانه بودند. عرب ها برای رفتن از جنوب به پایتخت خود، نیاز شدیدی به یک پل مستحکم داشتند. سمح طی نامه ای به عمربن عبدالعزیز از وی اجازه تعمیر این پل راخواست. خلیفه نیز به وی این اجازه راداد وسمح موفق گردید پل رومی قرطبه را به نحو زیبا ومستحکمی احداث کند. ( مؤلف مجهول، 1989، 31-30). وی علی رغم تلاش هایی که درجهت اصلاح امور کشور انجام داد به سرکوبی یاغیان پرداخت وفتوحات خودرا ادامه داد وشهرهای شمالی اندلس همچون: قرقشونه، وسپتمانیا ونارین را تصرف کرد ودامنه متصرفات راتاجنوب فرانسه ادامه داد وبه علت علاقه ای که به جهاد داشت، طولی نکشید که در روز عرفه سال 102ق پس از پیشروی دردل سرزمین گالیا وپس از نبرد با مسیحیان آن سوی رشته کوه های پیرنه در نزدیکی دروازه های تولوز به شهادت رسید. (ابن عذاری، 1951، 2/26) دراین جنگ بسیاری از مسلمانان کشته شدند وارتش اسلام درپرتو تلاش یکی از بزرگان سپاه به نام عبدالرحمن بن عبدالله غافقی توانست عقب نشینی کند. عبدالرحمن که سپاهیان، وی رابه ریاست وفرماندهی خود انتخاب کرده بودند – تمام توان خود رادرراه جمع آوری سپاه پراکنده ی مسلمانان وعقب نشاندن آن ها به کارگرفت تا آن که به اندلس بازگشت ونخستین دوره حکومت او از همین جا آغاز شد.(مونس ، بی تا، 252). اما بیش از چند ماه دوام نیاورد تا آن گاه که عنبسه بن سحیم الکلبی آمد. اورا بشربن صفوان الکلبی – والی افریقیه – برای حکومت اندلس انتخاب کرده بود. وی درماه صفر سال 103 ق. به اندلس آمد وبه تنظیم امور واصلاح سپاه وآماده کردن آن برای غزوات تازه پرداخت ودر اواخر سال 105ق. برابر با 724م. به شهرهای شمالی حمله کرد وبار دیگر از کوه های پیرنه گذشت وبسیاری از دژها را تصاحب کرد ودرسال 107ق. برابر با 725م درهنگام نبرد، به سختی مجروح شد ودیده از جهان فروبست. (عنان، 1366، 1/83). پس از او عزره بن عبدالله الفهری به حکومت رسید وتنها دوماه درآن منصب باقی ماند وپس از یحیی بن سلمه الکلبی به حکومت رسید. وی درماه شوال سال 107وارد اندلس شد ودوسال ونیم درآن کشور حکومت کرد ودرایام او اتفاق یا جنگی که قابل ذکر باشد واقع نشد. ( ابن خلدون، 1366، 3/169؛ عنان، 1366،1/83) این سه نفر مجموعا هفت سال براندلس حکومت کردند ودراین مدت به جانب داری از قبایل کلبی – یمنی برخاستند. حمایت این حکام از یمنی ها طبیعتا نارضایتی وخشم قبایل قیسی رابه دنبال داشت. قیسی ها هم به دنبال فرصتی بودند تا انتقام خودرا از قبایل رقیب بگیرند. این انتظارچندان به طول نیانجامید وبا انتخاب عبیده بن عبدالرحمن سلمی به عنوان حکم ران آفریقا اوضاع حکومت به نفع قیسی ها تغییر یافت. (ابن اثیر، 1994، 5/56) از این به بعد اندلس سال ها شاهد فرمانروایی قیسیان بود. دراین مدت یمنی ها با رنج ها ومصائب سختی مواجه شدند. در خلال این سال ها عثمان بن ابی سعید الحثعمی (شعبان 110- محرم111)، حذیفه بن الاخوض القیسی(ربیع الاول 110 – شعبان 110)،هیثم بن عفیر الکنانی (محرم 111- ذیقعد111)ومحمدبن عبدالله اشجعی (ذیقعده 111- محرم 112) براندلس حکومت کردند. (مؤلف مجهول، 1989، 31). از این عده هثیم چنان بریمنی ها سخت گرفت که موجبات خشم آنان را فراهم آورد وسخت گیری او به حدی رسید که هشام به رقم قیسی بودن خود ، کار هثیم رازشت شمرد وپس از عزل او به شدت کیفرش کرد. (مؤنس، 1959، 170)
از دوران هیثم به بعد، خصومت آشکار وخطرناک قیسیان ویمنیان در اندلس آغاز شد که این خصومت در آینده ای نزدیک، بدترین تأثیرات رابرسرنوشت اسلام در اندلس به جای گذاشت. عبیده بن عبدالرحمن سلمی، حکم ران آفریقیه، پس از عزل هیثم در صفرسال 112 ق.عبدالرحمن بن عبدالله غافقی رابه امارت اندلس برگزید. وی از جنگاوران بزرگ اندلس بود وبیش تر زندگی خود راتا آن زمان در جنگ با دشمنان آن سوی جبال پیرنه گذرانده بود. (مؤلف مجهول، 32 ، 1989) وی سرداری بزرگ بود و
وآگاهی او از فنون نبرد دربسیاری از جنگ ها به ثبوت رسیده ودر اداره مملکت و فرمان روایی توانا وخردمند وبدون تردید از بزرگ ترین والیان اندلس بود. (زبیب، 1995، 2/80) اودر آغاز فرمان روایی اش به سرزمین های مختلف اندلس سرکشید وکارها رابه نظم درآورد. همچنین درصدد بود تا انتقام خون سمح بن مالک رابگیرد. به همین منظور دراوایل سال 114ق. با انبوهی از سپاهیان به طرف شمال حرکت کرد وپس از عبوراز جبال پیرنه وارد فرانسه شد. او موفق شد درظرف چند ماه، نیمی از جنوب فرانسه را از مشرق تا مغرب تسخیر نماید. (عنان، 1366، 1/92 -91) شارل مارتل – سردار فرانک ها – که این بارخطر راجدی می دید با تدارک لشکری عظیم از تیره های گوناگون چون فرانک ها وژرمن ها به مقابله با عبدالرحمن شتافت. گرچه درآغاز این جنگ، پیروزی از آن مسلمانان بود؛ اما حادثه ای باعث تغییر سرنوشت جنگ شد. گروهی از لشکریان شارل مارتل موفق شدند خود رابه اردوگاه غنایم برسانند ومسلمانان ترسیدند که مبادا همه آن اموال به دست دشمن بیفتدو درنتیجه گروهی برای دفاع از غنایم به تلاش وتکاپو افتادند وبین سپاهیان مسلمان اختلاف افتاد وتلاش عبدالرحمن برای انسجام سپاه به جایی نرسید وخود لحظاتی بعد درجریان جنگ کشته شد وبامرگ او جنگ به پایان رسید. درپایان آن روز، مسلمانان به عقب بازگشتند واین واقعه در تواریخ اسلامی به واقعه ((بلاط الشهداء)) شهرت پیدا کرده علت این نام گذاری آن بود که شمار بسیاری از بزرگان مسلمین وتابعین درآن به شهادت رسیدند. (عبادی، 1978، 84- 83؛ سعدون ، 1998، 37- 34). شکست مسلمانان در بلاط الشهداء وکشته شدن عبدالرحمن دررمضان سال 114ق. کشور رادربحرانی بزرگ فروبرد. زیرا یمنیان با استفاده از مرگ غافقی- رئیس وبزرگ خود – عبدالملک بن قطن – را دراول شوال 114 ق. به حکومت برگزیدند. وی به منظور سرکوب شورشیان عازم شمال شد وپس از سرکوب آنان با عبور از جبال پیرنه وارد بلاد بشکنس (بسکونیه ) شد. (ابن اثیر، 1994، 5/80). او درچندین نبرد زیان های فراوان دید وبه قرطبه بازگشت وپس ازدو سال حکومت درسال 116ق. عزل شد وعقبه بن حجاج سلولی به جای او به حکومت رسید وبه مدت هفت سال حکومت کرد که طبق گفته صاحب اخبار مجموعه قسمت عمده ای از هفت سال حکومت وی، صرف جنگ وکشورگشایی در آن سوی کوه های پیرنه، درجنوب خاک فرانسه گردید.(34- 33). دراین زمان درافریقیه میان عرب ها وبربرها اختلاف افتاد ودامنه این اختلاف به اندلس کشیده شد. شهرهای مارده، طلبیره واسترقه را آشوب فرا گرفت. دراین هنگام عبدالملک بن قطن هم عقبه بن حجاج رااز حکومت عزل وخود با پشتیبانی یمنی ها برای دومین بار به حکومت اندلس رسید. اوبرای سرکوب شورشیان از بلج بن بشیر قیسری – فرمانده لشکر شام – درسبته یاری خواست وبه کمک او بربرها رادر قرطبه وطلیطله درهم شکست. اما پس از چندی بلج بر عبدالملک شورید واو رابه قتل رساند وحکومت اندلس رابه دست گرفت. (مؤلف مجهول، 1989، 44- 42، ابن اثیر، 1994، 5/92).
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 63 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 67 |
چکیده:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیراشتغال مادران بر سازگاری اجتماعی پسران مقطع راهنمایی شهرستان شهریار در سال تحصیلی 81-1380انجام گردید.
جامعه آماری شامل همه ی دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی شهرستان شهریار بوده که باروش نمونه گیری در دسترس 76 نفر انتخاب شده اند در دو گروه 44 نفری که مادران غیر شاغل(خانه دار) و32 نفر مادران شاغل داشتند به پرسشنامه سازگاری اجتماعی کالیزنیا(cpi) پاسخ دادند.
این پژوهش دو فرضیه داشت که ،پس از تحلیل داده ها نتایج زیر را نشان داده است.
فرضیه اول مبنی بر وجود رابطه معنی دار بین اشتغال مادران وسازگاری اجتماعی پسران در سطح معنی دار 05/0 رد گردیده و 277/0= t بدست آمده حاکی از عدم وجود رابطه می باشد.
فرضیه دوم مبنی بر وجود رابطه معنی دار بین چه کسانی وسازگاری اجتماعی پسران در سطح معنی دار 05/0 ونتایج تحلیل ANOVA رد گردیده وحاکی از عدم وجود رابطه می باشد یعنی،اشتغال مادران،تأثیر در سازگاری اجتماعی فرزندان پسر ندارد.
فصل اول
مقدمه
سازگاری اجتماعی نوجوانان
روسو در قرن 17 مقالات متعددی در زمینه مسائل کودکان ارائه داد وعنوان کرد که کودکان زمینه ذاتی تشخیص درست از نادرست را دارا هستند،ولی تحت تأثیر قیود اجتماعی قرار گرفته اند. وی معتقد بود که کودک به طور ذاتی کارشگر فعالی است که تونائیهای بی شماری دارد واگر بزرگسالان زیاد دخالت نکنندتوانائیهایش شکوفا خواهد شد.(دبس، 1353).
نظرات افرادی مانند فروید،دیوئی وتغییرات اجتماعی حاصل شده در قرن حاضر تربیت کودک را دوباره مطرح کرد.
بطور خلاصه برخی از دانشمندان معتقدند کودک، موجودی گیرنده ودارای مغز انفعالی است که صرفاً به عوامل محیطی مانند تشویق وتنبیه پاسخ داده ورفتارش را بدینسال پایه گذاری می کند برخی دیگر تصور می کنند که رشد ونمو کودک در اثر یادگیری فعالانه او با محیط است وبه واسطه ابتکار وفعالیت وکسب تجارت شکل می گیرد امروزه ما شاهد آن هستیم که مهمترین اهمیت را برای کودکان قائل هستند دانشمندان گوناگون مطالعات گسترده ای در مورد نحوه رشد وپرورش کودکان دنبال می کنند اغلب متخصصین دوران کودکی وبه ویژه از تولد تا 6-5 سالگی را دوران پی ریزی شخصیت واساس مهمی برای رفتارهای آتی فرد می توانند آنان معتقدند شخصیت پدر ومادر وکیفیت آنان، بیش از هر عامل دیگری در تربیت وتکوین شخصیت طفل اثر گذار می باشد. والدین اولین کسانی هستند که در آئینه وضمیر حساس کودک نقش می بندند البته افراد دیگری به غیر از پدر ومادر در شکل گیری عادات ورفتارهای کودک مؤثر هستند ولی کیفیت این تأثیر گذاری نسبت به والدین به خصوص ما در دوران اولیه زندگی ضعیف می باشد.
مطالعات نشان داده است که اختلاف خانوادگی واشتباهات تربیتی ونیز بی اطلاعی والدین از تأثیر رفتار خود، عوامل مؤثری هستند که در سرنوشت آتی کودک سازگاریها وناسازگاریها، خوشبختی یا بد بختی او مؤثر هستند(قاسمی 1357) همه ما می دانیم که در میان همه پستانداران، نوزاد آدمی ناتوان ترین آنهاست وبه طولانی ترین دوره رشد نیاز دارد تا بتواند به کلیه فعالیتها ومهارتهای ویژه خود تسلط یابد فرزند آدمی، سالها وابسته است وتا دست یافتن به مرحله استقلال باید دوره طولانی یادگیری واکنش متقابل را از سربگذارند(اتکینسون، 1368).
اما پژوهشهایی که برروی نفرادان صورت گرفته،به طور فزاینده ای حاکی از آن است که چنین تأثیری جنبه متقابل دارد. یعنی رفتار نوزاد نیز پاسخهای والدین را شکل می دهد. برای مثال نوزادی که با قرار گرفتن در آغوش مادر آرام می گیرد احصاص بسندگی ووابستگی را در مادر ازدیاد می بخشد.
ماسن وهمکاران(1990) معتقدند بر طبق نظر بالبی نتیجه عمده کنش متقابل بین مادر وفرزند، به وجود آمدن نوعی وابستگی عاطفی است این ارتباط عاطفی سبب می شود که کودک به دنبال آسایش حاصل از وجود مادر باشد به خصوص هنگامی که احساس ترس وناامنی می کند، این وابستگی به مادر، نتایج طولانی خواهد داشت این نتایج عبارت است از :
فراهم آمدن سرمایه از امنیت عاطفی برای کودک وپی ریزی شالوده رابطه بعدی کودک با والدین اش ونیز نفوذی که آنها بعداً می توانند در اوداشته باشند.
- هر چند کودک انسان ظاهراً تمایلی فطری برای دلبستگی به دیگران دارد، اینکه کودک به کدام یک از والدین وابسته شود و نیز شدت و کیفیت وابستگی او تا حد زیادی بستگی به رابطه فردی والدین با کودک دارد. مطالعات نشان داده است در اغلب خانواده ها تاثیر مادران در خلق و خوی کودکان بیشتر از پدران است. البته دلیل این امر شاید ناشی از آن باشد که قسمت اعظم مسئولیت پرورش فرزند به مادر محول می شود این تاثیر مادری در صورتی که به حد افراد نباشد هیچ گونه اثر سویی برشخصیت کودکان به جا نمی گذارد (راجرز، . 1357).
- کارکرد زنان در خارج از خانه همانند دیگر پدیده های اجتماعی اززمان به زمان دیگر متحول می شود و این تحول و تغییرات ناشی از آن می تواند مورد مطالعه قرار گیرد (جار اللهی 1373).
- از دیدگاه روان شناسی، اشتغال زن، اولین اثرش تغییر در نحوة اجتماعی و تعاون با انسان هاست که می تواند روی خود پنداری آنها و همچنین موفقیت ایشان در امور مربوط به خانه فرزندان تاثیر بگذارد. از طرفی تثیرات مثبت آن در رابطه با پیشرفت و توسعه اجتماعی است مثل کنترل موالید، جلوگیری از فرهنگ مصرف گرایی و رشد فرهنگی و اجتماعی، از طرفی، تاثیرات منفی به علت قبول بر مسئولیت بیشتر ، عدم تخصیص وقت کافی برای کودکان، ارتباطات کوتاه جنبی با همسر و فرزندان و پرخاشگری نسبت به کودکان می تواند از علل و عوامل شروع بحث های خانوادگی و در نتیجه ایجاد ناسازگاری بین زوجین و دیگر اعضای خانواده شود ( موئل، مترجم رضوی 1367).
مینوچین (1974) عنوان می کند، خانواده خود یک کل ساختاری است یک واحد کل که عناصر درون آن بهم وابسته اند . تعاملات درون سیستم خانواده متقابل هستند و این تعاملات برای همسازی و انطباق با یکدیگر هستند .
پیش از آنکه روان شناسی و روان کاوی در دنیای ناشناخته درون انسان به کاوش بپردازند و پیش از آنکه بهداشت روانی و نقش آن در حفظ سلامت ارتباط های اجتماعی شناخته شود اغلب ناسازگاری ها و رفتارهای غیر اجتماعی و ضد اجتماعی به علت های نامعلوم نسبت داده می شود و به جای هر نوع درمان و کمکی به فرد، صرفا از راه مجازات های غیر عادلانه ظلمی مضاعف بر او روا می داشتند. تردیدی نیست که انواع بزه کاریها و جرائم اجتماعی، ریشه در نابسامانی های روانی دارد که آن نیز اگر علل بیولوژیک نداشته باشد. معلول محیط ناسالم اجتماعی است مطالعه نهاد خانواده و بررسی تغییر و تحولات آن ، از جمله مسائلی است که طی قرون و اعصار، مورد توجه محققان و عالمان بوده و در دهه های اخیر نیز از دید مکاتب مختلف مورد بررسی قرار گرفته است و به عنوان مثال، مکتب کارکردگرایی ساختی، معتقد است که اجزاء تشکیل دهنده یک نظام اجتماعی مرتبط به هم و وابسته به یکدیگر و عملکرد هر یک از اجزاء دوام و بقاء جامعه را موجب می شود در این دیدگاه خانواده سازمانی اجتماعی و متشکل از افرادی است که در رابطه با هم هستند . این سازمان کارکردهایی دارد که به بقا اجتماع کمک می کند.
پارسونز که یکی از طرفرادان این مکتب است، اعتقاد دارد جوامع انسانی به سمت و سویی حرکت می کنند. صاحبنظران بر این باورند از بین اعضاء خانواده آن کس که در تربیت کودک نقش اساسی و مهمی بر عهده دارد، مادر می باشد. علت این امر شاید این باشد که همان ابتدا طفل، بیشترین کنش و واکنش عاطفی خود را با مادر برقرار می کند.
در واقع، هسته اصلی احساس امنیت، اعتماد، یا عدم اعتماد در کودک از رابطه = و مادرش سر چشمه می گیرد، در صورتی که این روابط ناسالم و نادرست باشد، احساس ناامنی و عدم اعتماد بر زندگی او سایه می افکند.
انسان در بسیاری از امور زندگی اجتماعی، با سایر افراد جامعه در رابطه است ، او باید برای رسیدن به هدف های مشترک تشریک مساعی کند . در چنین شرایطی و در رابطه با سایر افراد جامعه است که هر کس ناگزیر باید، نوعی سازگاری رضایت بخش دست یابد. به همین دلیل است که مشکلات و موانع آدمی، از حیات اجتماعی او مایه می گیرد.
مسئله اساسی که در این جامعه وجود دارد این است که آیا اشتغال مادر بر روی سازگاری فرزندان چه اثری دارد؟
اهمیت پژوهش
پژوهش حاضر ، دارای اهمیت فراوان است، بدان جهت که در جامعه کنونی اشتغال مادران و در نزد خانواده ها جایگاه مهمی دارد و در برخی از موارد تبلیغات فرهنگی جامعه هم سو با اشتغال آنان است و از طرفی در راستای اهمیت وجود یک مادر در خانه می باشد به نفش تربیتی مادران اشاره کنید . این مسئله افراد خانواده را دچار دوگانگی کرده و اگر آموزش و برنامه های مثبت برای افراد خانواده صورت نگیرد، احتمال پدید آمدن عواقب سوء برای آنان بسیار خواهد بود.
لذا پژوهش درباره تاثیر اشتغال مادران بسیار حائز اهمیت است.
ضرورت پژوهش:
در خانواده، مهم ترین قشر آسیب پذیر نوجوانان هستند . چرا که در سن رشد قرار دارند و از لحاظ نیاز های روحی، جسمی، عاطفی به حمایت و رسیدگی مضاعف از طرف پدر و مادر ، محتاجند . اشغال مادران به سبب آنکه باعث دور شدن ساعاتی از روز یا شب را از مادر می شود . در رفتار و کنش های نوجوانان تاثیر بسزایی دارد. فرزندان دختر و پسر هر کدام یک سری احتیاجاتی مخصوص به خود دارند که اگر از طرف مادر تامین نگردد،باعث بروز رفتارهای سوء خواهد شد . و شاید اشتغال مادر به نوعی آزادی بی حساب برای نوجوانان بوجود آورد و همچنین کمتر پژوهشی در این زمینه انجام شده . از این جهت پژوهش در اینباره، ضرورت بسیار داشته و این تاثیرات را بررسی می کند تا راهکارهایی برای مقابله با رفتار های نامناسب نوجوانان ارائه دهد .
محدوده پژوهش
پژوهش حاضر در سال تحصیلی 81-80 و بر روی یک مدرسه در شهرستان شهریار انجام شده و قابلیت تعمیم بر روی جامعه فوق را دارد .
تعاریف مفاهیم
اشتغال مادران : در این تحقیق به مادرانی اطلاق می شود که حداقل سه ساعت از شبانه روز را در خارج ازمنزل برای کسب درآمد به سر می برند (حداقل هفته ای 18 ساعت).
سازگاری: در این تحقیق منظور از سازگاری عبارت است از نمره ای که فرد در مقیاس سازگاری اجتماعی پرسشنامه روانی کالیفرنیا (CPI)کسب می کند.
مادر خانه دار: کسی است که از ابتدای تولد کودک هیچ گاه شغلی بیرون از نداشته و کار اصلی او خانه داری بوده است.
سطح تحصیلات: منظور از سطح تحصیلات کسب مدارج تحصیلی رسمی کشور از سطوح ابتدایی تا تحصیلات دانشگاهی است که در پنج قسمت
1- بی سواد 2- سواد قدیم یا ابتدایی
3- راهنمایی 4- دیپلم 5- بالای تر از دیپلم یا تحصیلات دانشگاهی
متغیر های پژوهش
متغیر مستقل : اشتغال مادران، تحصیلات مادر
متغیر وابسته : سازگاری اجتماعی
متغیر های مداخله گر: جو خانوادگی، مشکلات دوره نوجوانی
فرضیه های پژوهش
1- بین اشتغال مادر و سازگاری اجتماعی فرزندان پسر، رابطه وجود دارد.
2- بین تحصیلات مادر و سازگاری اجتماعی فرزندان پسر، رابطه ی وجود دارد.
فصل دوم
پیشینه پژوهش
سازگاری اجتماعی
سازگاری اجتماعی به عنوان مهم ترین نشانه سلامت روانی، از مباحث مهمی است که توجه جامعه شناسان،روان شناسان، روان کاوان، و به ویژه مربیان را طی دهه های اخیر به خود جلب کرده است. پیش از آنکه روان شناسی و روانکاوی در دنیای ناشناخته درون انسان به کاوش بپردازند و پیش از آنکه بهداشت روانی و نقش آن در حفظ سلامت ارتباطهای اجتماعی شناخته شود. اغلب ناسازگاری ها و رفتارهای غیر اجتماعی و ضد اجتماعی و علت های نامعلوم نسبت داده می شد. و به جای هر نوع درمان و کمکی به فرد، صرفا از راه مجازات های غیر عادلانه ظلمی مضاعف بر او روا می داشتند. تردیدی نیست که انواع بزهکاریها و جرائم اجتماعی، ریشه در نابسامانی های روانی دارد که آن نیز اگر عامل بیولوژیک داشته باشد. معلول محیط ناسالم اجتماعی است (مینجر، 1369).
مطالعه نهاد خانواده و بررسی تغییر و تحولات آن، از جمله مسائلی است که طی قرون و اعصار، مورد توجه محققان و عالمان بوده و در دهه های اخیر از دیدگاه مکاتب کاردکرد گرایی ساختی ، معتقد است که اجزاء دوام و بقاء جامعه را موجب می شود در این دیدگاه خانواده سازمانی اجتماعی و متشکل از افراد است که در رابطه با هم هستند. این سازمان کارکردهایی دارد که به بقاء اجتماع کمک می کند (ادیبی ،1385).
پارسونز که یکی از طرفداران این مکتب است اعتقاد دارد جوامع انسانی به سمت و سویی حرکت می کند. صاحبنظران بر این باورند از بین اعضای خانواده آنکس که در تربیت کودک نقش اساسی و مهمی بر عهده دار ، مادر می باشد. علت امر شاید این باشد که همان ابتدا طفل بیشترین کنش و واکنش عاطفی خود را با مادر برقرار می کند.
در واقع هسته اصلی احساس امنیت و اعتماد یا عدم اعتماد در کودک رابطه اولیه وی و مادرش سرچشمه می گیرد در صورتی که این روابط ناسالم و نادرست باشد ، احساس ناامنی و عدم اعتماد بر زندگی او سایه می افکند.
بی توجهی های طولانی بدرفتاری و محرومیت از صحبت ها در ابتدای زندگی منجر به ناسازگاری های موقت و گاهی طولانی در کودک می شود (ماسن ، 1367)
سازگاری ، مسئله ای که مخصوص انسان نمی باشد هر موجود زنده ای به فراخور حال خود ، به اقتضای طبیعت و مرحله تکاملی که بدان دست یافته است، ناچار است به طریقی که متضمن حفظ حیات و بقای اوست، خود را با محیط پیرامونش سازگار کند ، به دلیل اینکه در فرایند سازگاری وجوه اشتراک زیادی بین انسان و حیوان وجود دارد.
بخش عمده ای از دانش ما درباره فرایند سازگاری زیادی بین انسان ها و حیوان وجود دارد. بخش عمده ای از دانش ما درباره فرایند سازگاری در استان به تحقیقاتی که درباره حیوانات به عمل آورده است مبتنی می باشد. هر چه از نردبان تکامل بالاتر می رویم قابلیت انعطاف و یادگیری واکنش های عزیزی او را کاملا تحت شعاع قرار داده سات . انسان باید به استثنای واکنش های بازتابی ائلیه همه چیز را بیاموزد و به ویژه اعمال و رفتاری که وی سازگاری با محیط اجتماعی بکار می گیرد (والی پور، 1363).
انسان در بسیاری از امور زندگی اجتمایع، باس ایر افراد جامعه در ارتباط است او باید برای ادامه حیات و تامنی حوائج خود به زندگی گروهی تن در دهد و با دیگران بیا رسیدن به هدف های مشترک تشریک مساعی کند . در چنین شریطی و در رابطه باس ایر افراد جامعه است که هر کس ناگزیر باید به نوعی سازگاری رضایت مبخش دست یابد به همین دلیل سات که مشکلات و موانع آدمی ،از حیات اجتماعی او مایه می گیرد. به این ترتیب مفهوم سازگاری، از نظر آدمی یعنی سازگاری اجتماعی ، حتی برای ارضاء نیاز های زیستی ، انسان خود را با وضع اجتماعی و شرایطی که ساخته دست انسان است رو به رو می بیند. مقررات، توقعات، ارزشها، رقابت ها، همکاریها، کارشکنی هاموانع و عوامل و واقیع هایی از این نوع که او را در راه تامین خواستهایش هیچ گاه تنها نخواهد گذاشت.
گر چه به درستی بین سازگاری و ناسازگاری حد و مرز مشخص و معینی نمی توان یافت حالات بینابین این دو حالت بسیار زیاد است، فرایند سازگاری و ناسازگاری را باید خط پیوسته ، طولانی و مندرج تجسم نمود که نقطه آن درجه ای از ناسازگاری را بیان می کند.
در خط مفوض، از ناسازگاری شروع نمود و بعد به درجات میانه و سپس در پایان خط، با سازگاری کامل با محیط می رسیم که مقصود و عنایت همه افراد بشر است (والی پور 1363).
سازگاری را این طور تعریف می کند، منظور از سازگاری انطباق متوالی با تغییرات و ایجاد ارتباط بین خود و محیط به نحوی است که حداکثر خویشتن داری را همراه با رفاه اجتماعی ، ضمن رعایت حقایق خارجی پذیر می سازد. به این ترتیب سازگاری به معنی همرنگ شدن به جماعت نیست (راجرز 1357).
سازگاری به معنی شناخت این حقیقت است که هر فرد باید هدف های خود را با توجه به چهار چوب های اجتماعی و فرهنگی مطابق نماید. آن دسته از پاسخ های موجود زنده که باعث سازگاری موثر و هماهنگ او با موقعیتی که در آن گرفته است از پاسخ های موجود زنده که باعث سازگاری موثر و هماهنگ او با موقعیتی که در آن گرفته است می شود تعلیق یا وفق دادن شخص نسبت به محیط گویند ( مان ، مترجم ساعتچی 1364).
شعاری نژاد (1364) در کتاب خود می گوید، سازگاری عبارت است از:
1- عمل برقراری یک رابطه روان شناختی رضایت بخش میان خود و محیط
2- عمل پذیرش رفتار و کردار مناسب و موافق محیط و تغییرات محیطی
3- سازگاری موجود زنده با تحریکات درونی و بیرونی
روان شناسان به طور سنتی، سازگاری را ویژگی هایی از شخصیت بهنجار تلقی کرده اند که به خود کمک می کند تا خود را با جهان پیرامون خویش سازگار نماید . یعنی با دیگران در صلح و صفا زندگی کند جایگاهی در جامعه برای خود به دست آورد.
روان شناسان بسیاری معتقدند اگر اصطلاح سازگاری در معنی همنوایی با اعمال و اندیشه های دیگران تلقی شود، چنان باری از تلویحات منفی خواهد بود که دیگر نمی تواند توصیفی از شخصیت سالم به دست دهد. آنان بیشتر به ویژگی مثبتی مانند فردیت آفرینندگی و شکوفایی استعدادهای بالقوه تاکید دارند (الکینسون، ج دوم، 1368).
اگر می توانستید بر پایه ضوابط معتبر علمی درجه سازگاری افراد جامعه را اندازه گیری و سپس در یک منحنی توزیع پیاده کنید به احتمال قوی منحنی طبیعی به دست می آوریم.
به این ترتیب که در یک طرف منحنی، اقلیت کوچکی خیلی ناسازگار و در طرف دیگر منحنی اقلیت کوچکی وجود خواهد داشت و در میان آن دو گروه اکثریت افرادی وجود دارند که از سازگاری طبیعی برخوردارند (والی پور 1363).
نقش مادری و اهمیت روابط متقابل مادر – کودک
مهم ترین مسئله ای که در اشتغال زنان باید مورد توجه قرار بگیرد وجود نقش های متعددی است که زنان باید به عنوان همسر و مادر و گرداننده خانواده به عهده گیرد نقش هایی که در جامعه ما به صورت سنتی به آن نگریسته می شود و بعضاً با نقش مدرن زن به عنوان یک فرد شاغل در خارج از خانه در تعارض است وقتی زن ها نقش های زنانه را کنار می گذارند و فعالانه در زندگی اجتماعی شرکت می کنند، نه تنها از طریق سیستم اجتماعی تشویق نمی شوند بلکه در داخل جامعه زنان نیز مورد حمایت قرار نمی گیرند.
مادرانی که امکان دستیابی به شکل مناسب را ندانرد اغلب دچار یاس شده و در خانه مانند مشکلات عاطفی فرزندان حضور فعال زنان در بازار کار، تا حدی به ارگانیزم بدنی و روحی انان لطمه وارد می سازد در این میان کودکان وضع اسف بارتری دارند.
نخستن تماس های روحی و جسمی نوزاد با فردی است که در دوران شیر خوارگی مراقبت از او را به عهده می گیرد و این فرد معمولا مادر است (کارمل 1984).
روشی که مادران در قبال پاسخگویی به نیاز های نوزادان اتخاذ می کنند متفاوت است . ممکن است صبورانه و گرم، باشند و خشن و عاری از حساسیت و بی تفاوتی باشد . از دیدگاه علم و تربیت، برخوردهای اولیه مادر و کودک به هر کیفیتی که باشد نقطه ای است تولد روانی کودک از آنجا آغاز می شود.
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 72 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 103 |
درباره پروژه :
در این پروژه ما قصد داشتیم، روال کاری کلینیک تخصصی خون را به صورت مکانیزه درآوریم. البته بخش حسابداری به صورت کامپیوتری بود و ما سیستم پذیرش بیمار و تشکیل پرونده و همچنین اطلاعات مربوط به کارکنان را در نرم افزار طراحی شده لحاظ کردیم.
در این کلینیک تخصصی 4 پزشک فوق تخصص خون مشغول به کارند. یک بخش برای شیمی درمانی و یک آزمایشگاه کوچک برای انجام آزمایشگاه اولیه بیماران می باشد.
این کلینیک در سه طبقه می باشد که طبقه اول بخش شیمی درمانی، طبقه دوم اتاق های ویزیت و طبقه سوم هم آزمایشگاه می باشد.
یک نفر مسئول بخش شیمی درمانی در طبقه اول حاضر است که در صورت لزوم و صلاح دید پزشک به کمک 2 نفر دیگر که تکنسین این بخش هستند به شیمی درمانی بیماران می پردازند. بخش شیمی درمانی دارای 8 تخت برای بیماران است و قابلیت انجام شیمی درمانی برای 8 نفر همزمان را دارد.
در طبقه دوم سه اتاق برای ویزیت بیماران وجود دارد که 4 پزشک در آنها مشغول به فعالیت هستند. دو پزشک به صورت یک روز در میان در این کلینیک کار می کنند و دو پزشک دیگر به صورت هر روز و از ساعت 14 الی ساعت 18 در این کلینیک مشغول به کارند. این کلینیک دارای 2 منشی می باشد که کار رسیدگی به بیماران و تشکیل پرونده را به عهده دارند. در این کلینیک طبق بررسی های انجام شده حدود 000/10 پرونده فعال وجود دارد و بایگانی آنها به صورت سنتی می باشد.
کار تشکیل پرونده به عهده منشی و کار تکمیل آن توسط پزشک مربوطه می باشد. بیمار در هنگام مراجعه اگر هیچ گونه آزمایشی تا به حال انجام نداده باشد، به بخش آزمایشگاه راهنمایی می شود و از او یک سری آزمایش های کلی گرفته می شود و جواب آزمایشگاه در همان روز آماده و به پزشک تحویل داده می شود.
اگر احتیاج به بررسی بیشتر باشد به بیمارستان معرفی می شود و کار درمان در بیمارستان ادامه پیدا می کند.
در بخش آزمایشگاه یک سرپرست و 3 تکنسین آزمایشگاه وجود دارند که کلیه امور انجام و جواب دهی به عهده این افراد می باشد. ارتباط بین کلیه بخش های موجود از طریق تلفن داخلی می باشد.
یک حسابدار هم برای رسیدگی به کارهای مالی در طبقه سوم مستقر است که برای انجام کارهای خود از نرم افزارهای موجود استفاده می کند .
ما در این پروژه به مکانیزه کردن پرونده های بیماران پرداختیم. با دریافت کردن اطلاعات از پزشکان و منشی ها به کار درست کردن فرم های ورود اطلاعات پرداختیم. این نرم افزار تحت وب نوشته شده است و امکان اینکه با تغییرات اندکی تبدیل به یک وب سایت هم شود را دارد. به این صورت پزشکان از هر کجا که باشند می توانند به پرونده های بیماران خود دسترسی داشته باشند و این امر برای آنها اهمیت زیادی داشت.
در این نرم افزار از SQL SERVER 2000 و ASP استفاده شده است و برای رابط گرافیکی هم ترجیح دادیم تا از HTML استفاده می کنیم تا خاصیت تبدیل به وب سایت شدن را هم داشته باشد .
این نرم افزار از4 بخش عمده تشکیل شده است :
1- بخش مربوط به تشکیل پرونده توسط منشی
2- بخش تکمیل پرونده توسط پزشک
3- بخش مدیریت اطلاعات بیماران و اطلاعات پایه کارکنان
4- بخش آزمایشگاه
در بخش اول، منشی ها با وارد کردن کلمه عبور مربوط به خود به قسمتی از نرم افزار دسترسی پیدا می کنند و می توانند که پرونده جدید تعریف کنند.
شماره پرونده به صورت خودکار توسط سیستم درست می شود و پس از کامل کردن پرونده توسط منشی به منشی اعلام می شود، سپس منشی شماره پرونده تشکیل شده را به بیمار می دهد و بیمار به هنگام ورود به اتاق ویزیت آن را به پزشک ارائه می کند .
در بخش دوم پزشک شماره پرونده بیمار را به سیستم وارد می کند و اطلاعاتی را که منشی به سیستم وارد کرده مشاهده می کند و در قسمت مربوط به پزشک، نتایج معاینات و مشاهدات خود را وارد می کند. تمامی فیلدهای طراحی شده، با تایید پزشکان مربوطه صورت گرفته است .
در بخش سوم نرم افزار که قلب نرم افزار است، مدیر سیستم می تواند اطلاعات پایه در مورد تمامی کارکنان و پزشکان مشغول در کلینیک را وارد و ویرایش کند. همچنین می تواند اطلاعات پرونده های بیماران را هم ویرایش کند .
با توجه به صحبت های انجام شده، مدیر سیستم همان پزشکان خواهند بود. بنابراین در این بخش امکان گزارش گیری از پرونده های بیماران را هم قرار داده ایم. این گزارش گیری ها شامل گزارش گیری مبتنی بر سن بیماران، جنسیت آنها، نوع بیماری و نوع و مدت درمان می باشد.
امکان جستجو در پرونده بیماران را هم در این بخش قرار داده ایم تا پزشک بدون داشتن شماره پرونده هم بتواند به بیمار مورد نظر، دسترسی داشته باشد .
در بخش چهارم آزمایشگاه نتایج آزمایش را برای پزشک مربوطه اعلام می کند و این نتایج در همان زمان برای پزشک ارسال می شود. هر آزمایش در یک فیلد بانک اطلاعاتی قرار می گیرد .
در نگاه کلی تر به موضوع، امکان لینک شدن این نرم افزار به یک نرم افزار مالی هم دیده شده است که اگر عملی شود، کلیه کارهای بیمار توسط این نرم افزار انجام خواهد شد و حسابداری هم به صورت خودکار برای هر بیمار اجرا می شود .
با نگاه اولیه پزشکان به طرح نرم افزار، با استقبال مناسبی از طرف ایشان مواجه شدیم و بر آن شدیم که سیستم را جامع تر درست کنیم و در اختیار سایر پزشکان علاقمند هم قرار دهیم .
در این نرم افزار برای برنامه نویسی روی SERVER از زبان ASP و برای برنامه نویسی روی Client از زبان JAVA SCRIPT استفاده شده است. ضمن اینکه برای گرفتن گزارشات و جستجو در پرونده ها از دستورات SQL استفاده شده است.
معرفی UML
UML به افراد اجازه می دهد تا چندین نوع مختلف از نمودارهای بصری را به وجود آورند که جنبه های مختلف سیستم را نمایش میدهد. Rational Rose از ایجاد اکثر این مدلها، همانطور که در زیر آمده، پشتیبانی می کند .
این نمودارهای مدل، جنبههای مختلف سیستم را نشان میدهند . مثلاً نمودار Collaboration ( همکاری ) محاورات ضروری میان آبجکت ها را نشان میدهد، به این منظور که تعدادی از توابع سیستم را به انجام برساند. هر نمودار یک هدف و یک شنونده در نظر گرفته شده دارد.
نمودارهای Use Case
نمودارهای Use Case محاورات میان Use Case ها را نشان میدهند، که عملیات سیستمی و عامل ها ( Actor ) که نشان دهنده افراد یا سیستم هایی است که اطلاعات را برای سیستم فراهم کرده و یا از آن دریافت می کنند را نمایش می دهند . نمودارهای Use Case محاورات میان Use Case ها را نشان می دهند . Use Case ها درخواستهای سیستم را از دید کاربر نشان می دهند . بنابراین Use Case ها عملیاتی هستند که سیستم فراهم می کند. عامل ها در واقع نگهدارنده پول ( بانکدار ) یک سیستم هستند. این نمودارها نشان می دهند که چه عامل هایی به Use Case ها مقدار اولیه می دهند . همچنین آنها نشان می دهند که چه موقع یک عامل، اطلاعات را از Use Case دریافت می کند .
نمودار Use Case محاورات میان Use Case ها و عاملهای یک سیستم را نشان میدهد . بر این اساس، نمودار Use Case می تواند درخواستهای سیستم را نشان دهد. در این مثال مشتری بانک تعدادی از Use Case ها را مقدار دهی می کند : برداشت پول (Withdraw money )، واریز (Deposit Fands ) ، انتقال از حساب ( Transfer Fands ) ، پرداخت ( Make Payment ) ، مشاهده تراز ( موجودی ) ( View Balance ) ، و تغییر ( Change PIN ) PIN .
تعدادی از ارتباطات این ارزش رادارند که بیشتر به آنها اشاره شود. کارمند بانک همچنین به Use Case تغییر PIN مقدار اولیه می دهد . Use Case پرداخت، فلشی را نشان میدهد که به سیستم اعتباری می رود. سیستم های خارجی ممکن است عاملهایی باشند و در این مورد، سیستم اعتباری بعنوان یک عامل نشان داده شده است ، زیرا خارج از سیستم ATM ، است .فلشی که از یک Use Case به یک عامل می رود نشان می دهد که Use Case اطلاعاتی را تولید می کند که یک عامل از آن استفاده می کند . در این مورد Use Case پرداخت، اطلاعات پرداختی کارت اعتباری را برای سیستم اعتباری آماده می کند . اکثر اطلاعات از دیدن نمودارهای Use Case قابل فهم می باشد زیرا این نمودارها همه عملیات سیستم را نشان میدهد . کاربران، مدیران پروژه، تحلیلگران، برنامه نویسان، مهندسین تضمین کیفیت و هر شخص دیگری که به سیستم وابسته است ، می تواند مانند همه، این نمودارها را ببیند و بفهمد که چه سیستمی قرار است به انجام برسد.
نمودارهای Sequence ( توالی )
نمودارهای Sequence برای نشان دادن جریان عملیات در یک Use Case استفاده شدهاند مثلاً Use Case برداشت پول چند توالی ( Sequences ) دارد مانند برداشت پول، تلاش برای برداشت پول از حساب بدون موجودی، تلاش برای برداشت پول با PIN اشتباه و غیره .
نمودار Sequence جریان پردازش رادر Use Case برداشت پول نشان می دهد. عاملهای وابسته در بالای نمودار نشان داده شدهاند ؛. همچنین آبجکت هایی که سیستم نیاز دارد تا Use Case برداشت پول را به نتیجه برساند در بالاترین نقطه نمودار نشان داده شده است. هر فلش یک پیغام ارسالی بین عامل و آبجکت را نمایش می دهد تا عملیات مورد نیاز را به انجام برساند. نکته دیگر درباره نمودارهای Sequence این است که آنها آبجکت ها را نمایش می دهند و نه کلاسها . کلاسها انواع آبجکت ها را نمایش می دهند نمودار Sequence به جای مشتری ( customer ) ( که یک کلاس است ) ، Joe را نشان می دهد .
Use Case بدین ترتیب شروع می شود که مشتری کارتش را وارد کارت خوان می کند، یک آبجکت در بالای نمودار با مستطیلی نشان داده شده است . سپس کارت خوان شماره کارت را می خواند . آبجکت حساب Joe را باز می کند و صفحه نمایش ATM را مقدار دهی می نماید . صفحه نمایش از Joe می خواهد که PIN را وارد نماید . او 1234 را وارد می کند . صفحه PIN را با آبجکت حساب تأیید می کند و آنها را با هم جفت و جور می کند . صفحه انتخابهایش را برای Joe آماده می کند و او 20 دلار را انتخاب می کند . سپس صفحه وجوه را از حساب بر میدارد . این یک سری از پردازشهایی که آبجکت حساب (account ) به انجام می رساند را مقدار دهی می کند .
ابتدا، حساب Joe تأیید می کند که حساب ، حداقل شامل 20 دلار است . سپس وجوه را از حساب کسر می کند . بعداً به صندوق اطلاع می دهد و 20 دلار را آماده میکند. همچنین حساب Joe به صندوق اطلاع می دهد تا یک رسید را آماده کند. سرانجام به کارت خوان اطلاع می دهد تا کارت را باز پس دهد . بنابراین این نمودار Sequence تمام جریان پردازشی Use Case برداشت پول را با نشان دادن یک مثال مشخصی از اینکه Joe 20 دلار از حسابش بر می دارد را توضیح می دهد . کاربران می توانند به این نمودارها نگاه کنند و مشخصات پردازش تجاریشان را ببینند تحلیلگران جریان پردازش را در نمودار Sequence می بینند . برنامه نویسان آبجکت هایی که به کُدنویسی نیاز دارند را به همراه عملگرهای آن آبجکت می بینند . مهندسین تضمین کیفیت می توانند جزییات پردازش و تولید Test Case مبتنی بر پردازش را ببینند . Sequence برای همه کسانیکه در پروژه مسئول نگهدای پول هستند ، مفید می باشند .
نمودارهای Collaboration
نمودارهای Collaboration دقیقاً همان اطلاعات نمودارهای Sequence را نشان می دهند . اگر چه نمودارهای Collaboration اطلاعات را به روشی متفاوت و با یک هدف متفاوت نشان میدهد .
در نمودار Collaboration مانند قبل، آبجکت ها به شکل مستطیلهایی نمایش داده شدهاند و عاملها به شکل آدمک می باشند . در حالیکه در نمودار Sequence آبجکت ها و ارتباطات عامل ها به ترتیب زمان توضیح داده شدهاند . نمودار Collaboration آبجکت ها و فعل و انفعالات عامل ها را بدون توجه به زمان نشان میدهد . مثلا در این نمودار کارت خوان به حساب Joe اطلاع می دهد تا باز شود و حساب Joe به کارت خوان اطلاع می دهد تا کارت را باز پس دهد . همچنین آبجکت هایی که مستقیماً با دیگری ارتباط برقرار می کنند با خطوطی که بین آنها کشیده شده نشان داده شدهاند .
اگر صفحه نمایش ATM و کارت خوان مستقیماً با یکدیگر رابطه داشته باشند ، باید یک خط بین آنها کشیده شده باشد . نبودن این خط به این معنی است که هیچ ارتباط مستقیمی بین این دو آبجکت وجود ندارد .
بنابراین نمودارهای Collaboration همان اطلاعات نمودارهای Sequence را نشان می دهند اما افراد به دلایل متفاوتی به نمودارهای Collaboration مراجعه می کنند . مهندسین تضمین کیفیت و معماران سیستم به این نمودارها نگاه می کنند تا توزیع شدن پردازشهای بین آبجکت ها را ببینند . فرض کنید که نمودار Collaboration به شکل یک ستاره که در آن چند آبجکت که با یک آبجکت مرکزی ارتباط دارند ، باشد. یک معمار سیستم ممکن است نتیجه بگیرد که سیستم خیلی به آبجکت مرکزی وابسته است و آبجکتها را دوباره طراحی نماید تا نیروی پردازش را به طور یکنواخت توزیع کند. دیدن این نوع محاورات در یک نمودار Sequence بسیار مشکل است .
نمودارهای Class ( کلاس )
نمودارهای Class ( کلاس ) ارتباطات بین کلاسها را در سیستم نشان میدهد . کلاسها می توانند بعنوان طرحی کلی برای آبجکت ها دیده شوند مثلاً حساب Joe یک کلاس است . کلاسها شامل اطلاعات و رفتاری هستند که بر روی اطلاعات عمل می نمایند . کلاس حساب ( account ) شامل PIN مشتری و رفتاری که PIN را کنترل می کند می باشد. در نمودار Class برای هر نوع آبجکتی در نمودار Sequence و Collaboration یک کلاس ایجاد شده است .
نمودار Class ، ارتباطات بین کلاسهایی را نشان میدهد که use case برداشت پول را به انجام می رسانند در یک نمودار Class ، هر کلاس با مستطیلی نشان داده شده که به سه بخش تقسیم شده است . بخش اول نام کلاس را نشان می دهد .
بخش دوم صفات کلاس ( attributes ) را نشان می دهد. یک صفت قطعهای از اطلاعاتی است که با یک کلاس مرتبط می باشد . مثلا ً کلاس حساب ( account ) شامل سه صفت است . Account Number ( شماره حساب ) ، PIN , Balance ( تراز ) . آخرین بخش شامل عملگرهای کلاس ( Operations ) می باشد. یک عملگر تعدادی رفتار است که توسط کلاس آماده خواهد شد . کلاس حساب ( account ) شامل چهار عملگر است . Open ( باز کردن) ،Withdraw Funds ( برداشت وجوه ) Deduct Funds ( واریز وجوه ) و Verify Funds ( تأیید موجودی ) برای کلاس حساب ( Account ) ، Private ( خصوصی ) هستند .
برنامه نویسان از نمودارهای Class استفاده می کنند تا که کلاسها را به طور واقعی تولید نمایند. ابزارهایی مانند Rose چارچوب کلاسها را تولید می کنند، سپس برنامه نویس جزییات را در زبان انتخابی خود نشان می دهند . تحلیلگران از نمودارهای کلاس استفاده می کنند تا جزییات سیستم را نشان دهند . همچنین طراحان به نمودارهای Class نگاه می کنند تا طرح سیستم را ببینند .
اگر یک کلاس شامل چند تابع باشد ، یک معمار می تواند این را در نمودار Class دیده و توابع را به چند کلاس بشکند . نباید هیچ وابستگی بین کلاسهایی که با یکدیگر ارتباط دارند وجود داشته باشد . یک طراح یا برنامه نویس نیز می تواند این را ببیند. نمودارهای Class برای این ایجاد شدهاند تاکلاسهایی را نشان دهند که با هم در هر use case کار می کنند و نمودارهای جامع ( Comprehensive ) شامل کل سیستم یا زیر سیستم را می توان به همین ترتیب ایجاد نمود.
نمودارهای حالت ( State Transition Diagrams )
نمودارهای حالت ( ما به آن نمودار حالت می گوییم ) راهی را آماده می کنند تا حالتهای مختلف یک آبجکت را مدل کنند در حالیکه نمودارهای Class یک تصویر ثابت از کلاسها و وابستگی آنها را نشان می دهند. نمودارهای حالت استفاده می شوند تا بیشتر رفتارهای پویای یک سیستم را نمایش دهند. یک نمودار حالت رفتار یک آبجکت را نشان می دهد . مثلاً یک حساب بانکی می تواند به چندین حالت متفاوت وجود داشته باشد . می تواند باز شود، بسته شود یا به طور اضافی ( بیشتر از موجودی ) از حساب برداشته شود. یک حساب ممکن است در هر یک از این حالتها، به طور متفاوتی رفتار کند. از نمودارهای حالت برای نشان دادن این اطلاعات استفاده می شود.
در این نمودار می توانیم حالتهای مختلف یک حساب را ببینیم . همچنین می توانیم ببینیم که چگونه یک حساب از یک حالت به حالت دیگر منتقل می شود. مثلاً وقتی یک حساب باز است و مشتری درخواست بستن رخداد می دهد چیزی است که موجب می شود یک انتقال از حالتی یه حالت دیگر صورت گیرد .
در حالت ویژه start state ( حالت شروع ) و stop state ( حالت پایان ) وجود دارد . حالت شروع با یک دایره توپر سیاه در روی نمودار نمایش داده شده است و نشان می دهد چه حالتی از آبجکت در ابتدا ایجاد شده است . حالت پایانی بوسیله یک خال هدف نمایش داده شده است و نشان می دهد که آبجکت درست قبل از اینکه از بین برود، در چه حالتی می باشد. بر روی یک نمودار حالت ، فقط و فقط یک حالت شروع وجود دارد ، در حالی که شما می توانید حالت پایانی نداشته باشید، یا اینکه هر چند حالت پایانی که نیاز دارید را داشته باشید.
ممکن است زمانی که آبجکت داخل یک حالت ویژه است چیزهای مشخصی اتفاق بیفتد . در مثال ما وقتی که از یک حساب ، زیادی برداشت می شود، یک اخطار به مشتری فرستاده می شود . پردازشهایی که در حالت مشخصی از آبجکت اتفاق می افتند actions نامیده می شوند.
نمودارهای حالت برای هر کلاسی ایجاد نمی شوند. آنها فقط برای کلاس های پیچیده استفاده می شوند. اگر آبجکتی از یک کلاس می تواند در چندحالت وجود داشته باشد و در هر حالت خیلی متفاوت رفتار نماید، ممکن است بخواهد یک نمودار حالت برای آن ایجاد کنید .
بسیاری از پروژه ها اصلاً به این نمودارها نیازی ندارند. اگر آنها ایجاد شدهاند ، برنامه نویسان از آنها در زمان تولید کلاسها استفاده می کنند. نمودارهای حالت فقط برای مستندسازی ایجاد شدهاند. وقتی شما از روی مدل Rose خود کُد را ایجاد می کنید ، کُد از روی اطلاعات روی نمودارهای حالت ایجاد نخواهد شد .
اگر چه add – ins در Rose برای سیستمها بلادرنگ ( real time ) وجود دارد، که می تواند کُد قابل اجرا را بر پایه نمودارهای حالت تولید نماید .
نمودارهای اجزاء ( Component Diagrams )
نمودارهای Component یک دید فیزیکی از مدلتان را به شما نشان میدهد . یک نمودار Component اجزای نرمافزاری سیستم شما و روابط بین آنها را به شما نشان می دهد . دو نوع Component در نمودار وجود دارد، Component های قابل اجرا و کتابخانه کُد .
در Rose ، هر یک از کلاسهای موجود در مدل به یک Component کُد منبع نگاشت شدهاند . اولین باری که Component ها ایجاد می شوند ، آنها به نمودار Component اضافه می گردند . سپس وابستگی های میان Component ها کشیده می شود . وابستگیهای Component ، وابستگیهای زمان اجرا و زمان ترجمه میان Component ها را نشان می دهد .
هر کلاس در نمودار Component های خودش نگاشته شده است . مثلاً کلاس ATM screen به یک Component به نام ATM Screen نگاشته شده است . کلاس ATM Screen همچنین به یک Component دوم ATM Screen نگاشته شده است . این دو Component عنوان و بدنه کلاس ATM Screen را نمایش می دهند. Component سایه دار یک Package Specification ( مشخصات بسته ) نامیده شده است .
این Component بدنه فایل ( .cpp ) کلاس ATM Screen را در c++ نمایش می دهد . Component غیر سایه دار نیز یک Package Specification ( مشخصات بسته ) نامیده شده است . Package Specification ، فایل ابتدایی برنامه (.H) کلاس c++ را نمایش می دهد. Component که ATM . exe نامیده شده یک مشخصات وظیفه است و یک نخ از پردازش را نمایش می دهد. دراین مورد نخ پردازش ، برنامه قابل اجرا می باشد.
Component هایی که با خط چین به هم وصل شدهاند وابستگی روابط بین آنها را نشان میدهد. مثلاً کلاس Card Reader به کلاس ATM Screen وابسته است . به این معنی که کلاس ATM Screen باید موجود باشد تا کلاس Card Reader ترجمه شود . فایل اجرایی ATM Client . exe اولین باری که همه کلاسها ترجمه شدهاند می توان ایجاد شده باشد . مثال ATM دو نخ پردازش دارد. بنابراین به دو صورت قابل اجراست . یک مجموعه اجرایی ATM Client شامل ATM Screen , Card Reader , Cash Dispenser می باشد . دومین مجموعه اجرایی ATM Server شامل Component حساب است .
یک سیستم بسته به تعداد زیر سیستم ها یا قابلیت اجرایی می تواند چندین Component داشته باشد . به طور عمومی ، بسته ها مجموعهای از آبجکت ها هستند. در این مورد بسته ها مجموعهای از Component ها می باشد. ATM شامل دو بسته است : ATM Client و ATM Server
نمودارهای Component بوسیله هر شخصی که مسئول تنظیم و تدوین سیستم است ، استفاده می شود .
نمودارها این ویژگی را بیان می نمایند که به چه منظوری نیاز به کامپایل Component ها وجود دارد . همچنین نمودار نشان خواهد داد که چه Component هایی در زمان اجرا بعنوان نتیجه کامپایل ایجاد خواهند شد . نمودارهای Component ، نگاشته شدن کلاسها به اجزای اجرا شده را نشان میدهد. این نمودارها در جایی که تولید کُد تمام شده است رسم می شوند .