سل یو

سیستم همکاری در فروش فایل

سل یو

سیستم همکاری در فروش فایل

آیا موسیقی آرام بخش می تواند در تمرکز دانشجویان تأثیر گذار باشد

در پژوهش حاضر که به بررسی رابطه بین موسیقی و دقت در دانشجویان دختر دوره کارشناسی دانشگاه تهران مرکز رشته روان شناسی شهر تهران در سال تحصیلی 1387 پرداخته شد ، جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی روان شناسی دانشگاه تهران مرکزی در سال تحصیلی 88 – 1387 می باشد که از این گروه تعداد 50 نفر بعنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری
دسته بندی زبان های خارجی
فرمت فایل doc
حجم فایل 149 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 242
آیا موسیقی آرام بخش می تواند در تمرکز دانشجویان تأثیر گذار باشد

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

چکیده

در پژوهش حاضر که به بررسی رابطه بین موسیقی و دقت در دانشجویان دختر دوره کارشناسی دانشگاه تهران مرکز رشته روان شناسی شهر تهران در سال تحصیلی 1387 پرداخته شد ، جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی روان شناسی دانشگاه تهران مرکزی در سال تحصیلی 88 – 1387 می باشد که از این گروه تعداد 50 نفر بعنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند که برای 25 نفر از این گروه موسیقی اجرا شده و برای 25 نفر اجرا نشده است و روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی است .

ابزار مورد استفاده آزمون تولوز پیه رون می باشد که با استفاده از روشهای آماری به بررسی داده ها پرداخته ، در نهایت نتایج ذیل استخراج شده است :

بین دو گروه آزمودنی آزمایش و گواه از نظر میزان دقت تفاوت معناداری وجود ندارد بنابراین می توان نتیجه گرفت شنیدن موسیقی آرام بخش بدلیل عدم کنترل عوامل مزاحم و .......... نتوانسته بر افزایش دقت آزمودنی تأثیر داشته باشد .


مقدمه

برای مواجهه شدن با سوالات بی شمار این جهان درهایی از رنج های بی شمارش راهی جز رشد هوشیارانه ای برای پیمودن نیست . این هوشیاری ، آن نوع هوشیاری است که از خلال رویا شدن حس زیبا شناسی و ادراک آن حاصل می شود و تداوم می یابد .

این هوشیاری روح شناخت زیبائی های این جهان را در زبان موسیقی ، زبان رقص ( ریتم حرکت) و زبان شعر که به بیانی مهربان ترین و شاید عاشقانه ترین پیام های خلقت می باشند ، بازشناسی می کند و آنها را بعنوان فرزندان هنر به قالب هویت می کشاند و پیام آنها را به زبان رنگ – شکل – طراحی – نقاشی و نور و .......... تفسیر نموده و با نهادو درون انسان و هستی پیوند می دهد و معنا می کند ( کنگره هنر درمانی ، 1385 )

هنر این چشمه زاینده که آب حیات از آن می جوشد ، دارای ارزش جاودانگی و بخشیدن حیات ابدی است . هر کس بخواهد حیات جاودانه بیابد باید در آن وارد شود و شستشو کند . تمام کائنات و عالم خلقت غرق در دریای هنرند و با صدا و رقص و حرکت ، سجود خود را در برابر سازندة خود بجا آورده و نماز می گذارند .

موسیقی

موسیقی نیازی فیزیولوژیک ، ذهنی ، احساسی ، اجتماعی ، فرهنگی در زندگی انسان است و از این طریق نیازهای ریشه ای گسترده در تار و پود زندگی بشر پیدا کرده است .

موسیقی رابطه زیستی و فیزیولوژیک با مغز آدمی دارد . ریتم ، محرک بیولوژیک و ملودی لذّت خوشی و خیال انگیزی است . به این دلیل کوچکترین کنش ریتمیک و نوای موزون روح و جسم را بر می انگیزد .

از آغاز نوزادی بدون آن که آموزشی در کار باشد توجه به ریتم وملودی وجود و مغز به هماهنگی ، نظم و سازماندهی اصرار و گرایش دارد و موسیقی جلوه و تشابهی از این هماهنگی است .

موسیقی نیازی شناختی است . با توجه به موسیقی دنیایی از زیبائی ها ، رمز و راز صوت ها ، هماهنگی ها و وحدت اجزا و ارضای خیال انگیزی ها گشوده می شود و ذهن از ورود به تصورهای تازه ،الهام و خلق افکار جدید لذّت می برد . اندیشه ها و افکاری که در ذات دانش موسیقی وجود دارد وبا کنجکاوی بشر اندکی از آن کشف شده و دانش گسترده موسیقی امروزی را بوجود آورده است .

از سوی دیگر موسیقی با عناصر ذهنی مانند تخیّل ، حافظه ، تداعی ، الهام و ........ درآمیخته که در نتیجة آن مقوله ای شناختی بوجود آورده است.

امّا موسیقی بیش از هر چیزی نیازی عاطفی و احساسی است . موسیقی سیستم عواطف مغز را به سرعت تحریک می کند و به تحریک احساسی و فرافکنی حالت های درونی و هم حسی منجر می شود و از همه مهم تر احساس ها را وسعت می بخشد .

هم چنین موسیقی نیازی اجتماعی است و همبستگی در ذات مطبوع آن وجود دارد . هر جا موسیقی جاری است گروهی در کنار هم جمع اند زیرا موسیقی به راحتی می تواند احساس ها و بیان مشترکی را در جمع بوجود آورد و نیروی عمومی را بر انگیزد . موسیقی نیروی همدلی است ، از آن می توان در تفاهم اجتماعی و سلیقة ملّی بهره جست .

هم چنین موسیقی زبان احساسی تاریخ و فرهنگ ، آیین ها و مراسم بشری است به خصوص آن گاه که کلام و نوشتار ناتوان بوده اند . در طول تاریخ موسیقی وسیله ارتباط و بیان نیاز و القای خواست ها بوده است . موسیقی از احساس برخاسته و با آن شکل و تحول یافته است . موسیقی هر ملتی معرف روحسه و سیر عاطفی و حالت روحی آن است . از این رو با شناخت موسیقی اقوام به روش ها و نگرشهای عاطفی و رفتاری آنها پی برد و رفتارهای احساسی آنها را پیش بینی کرد .

ریتم ها ، ملودی ها ، فواصل فیزیکی و گردشهای آهنگین موسیقی هر منطقه ای بر اساس طبیعت ، گنجایش ظرفیت عاطفی و نگرشهای حسی و حرکتی مردم آن شکل گرفته است .« زاده محمدی ، 1380 »

زمانی موسیقی در دست طبیبان نخستین برای تسخیر امراض و اشباح مزاحم و خروج آنها در هیجان ضرباهنگ و حرکات و آواهای موزون شفابخش بود و روزگاری دیگر در اندیشه یونانیان برای تنظیم هارمونی عناصر بدن به کار رفت و امروز در برداشتی علمی و کاربردی برای ایجاد نیروی زندگی ، سلامت و توانایی در مراکز گوناگون پزشکی ، روان پزشکی و زندگی روزمره مردم حضور یافته است .

امروز دیگر همه افراد از کوچک تا بزرگ ، آرام و بی قرار ، بیمار و سالم ، از فرد رنجور و مضطرب تا افسرده و ...... از قوای آرام بخش و دلنشین موسیقی بهره می برند . (اشمیت تپرز ، ترجم زاده محمدی ، 1380 )

تم های آرام بخش ملایم یکنواخت و ریتم آن آرام است . این تم حالت عاطفی خاصی ندارد بعبارت دیگر شور و حالی بوجود نمی آورد و یا کسی را تحریک نمی کند و در خود فرو نمی برد ممکن است یک ملودی حالت دار مانند ملودی خرین ، فرد افسرده ای را آرامش دهد امّا این آرامش ناشی از ساختار ملودی نیست بلکه ناشی از شرایط زمان و احساس شنونده است . در واقع این ملودی آرام بخش مقطعی و مشروط است .

مهم ترین خصیصه ملودی آرام بخش این است که هیچ احساس و هیجان خاصی را القا نمی کند . ریتم وگردش های ملودیک آرام و یکنواخت آن در فواصل بزرگ کمک می کند تا از سرعت و فشار خیالات و هیجان ها و خستگی ها بکاهد و با آهسته کردن احساس و هیجان در گردشها و فواصل مطبوع وبزرگ حالتی آرام و خوشایند و بدون هیجان و غلبه احساسی ایجاد کند ( زاده محمدی ، 1381 )

بیان مسئله

موسیقی یکی از ابزارهای تربیتی اثر گذار زندگی معاصر است و هر کس ناگزیر به شکلی از آن استفاده می کند . پس فهم آن نیز جزء آموزش فکری مردم و از جمله وظایف آموزش و پرورش هر کشوری است . بی شک موسیقی موهبت و پرتویی الهی است و ضرورت وجود و استفاده از آن در تقدیر بشر و برنامه ریزی یزدانی قرار دارد و نیازی زیستی و سرشتی قوی پیشتوانه آن است که این گونه در زوایای گوناگون زندگی بشر از آموزش و تربیت و یادگیری تا نیایش و درمان و سرگرمی او نفوذ پیدا کرده است . موسیقی هم چون امواج دریا سراسر انرژی ، کشش وعلاقه ، دوستی ، محبت و جذابیت است . این انرژی و کشش وقتی از حد خود بگذرد امواج خروشان و طوفانی می شود که پریشان کننده است وانسان بدون قایق اندیشه در این دریای مواج ادوار خود گسسته ، خواهد شد .

موسیقی مانند یک زبان مطالعه و به دلیل همگانی بودن و نیاز عمومی به آن در واقع نوعی زبان مادری و درونی بشر است . زبانی که هر روز به صورت های مختلف ، کلمه ها ، و مفاهیم آن را می شنویم و حس می کنیم . شایسته آن است که قواعد ، اجزاء ، ترکیب و ارکان این زبان رایج را بشناسیم و با فهم و درایت به دنیای زیبا ، تصور و الهام های آن وارد شویم و زیبایی ، تجربه های عرفانی و الهامی وسیر روحی آن ها را احساس کنیم به همین دلیل فراگیری ارکان و اصول موسیقی جزء اهداف و برنامه های عالی آموزش و پرورش در تمامی مقاطع کشورهای پیشرفته جهان است و از نیازهای انسانی به شمار می رود .

موسیقی درمانی به مفهوم عالی و تجربی آن با گذر از تاریخ کهن و افسانه ای ، سرانجام با کوله باری از دانش و تجربه بعنوان رشته ای علمی و دانشگاهی به ثمر نشست و نیروی سیال و سحر انگیز موسیقی همگام با دانش پزشکی و روان شناسی به زندگی بشر نشاط ، سلامت و انرژی بیشتری بخشید .

موسیقی درمانی راه و روش استفاده از موسیقی برای ایجاد آرامش ، خوشی ، سلامت و توانایی فردی و اجتماعی است .

جامعه ایرانی علاقه مند و نیازمند موسیقی است . موسیقی بخشی از فضا ، مکان ، تاریخ و احساس اوست . در طول تاریخ ، روحیه ایرانی به هنر سرزنده و سازگار بوده است . تاریخ ایران بیش از هر صنعت دیگری با جلوه های هنر نمایان است . روحیه عاطفی حالت های شیدائی و ظرافت های احساسی و الهامی خمیر مایه خلاقیت های تاریخی هنر است . هنری که عشق ورزیدن ، وحدت و دلدادگی های متعالی اساس آن است .« زاده محمدی ، 1380 »

به عبارت دیگر جامعه ایران نیازمند ارتقای درک علمی از موسیقی و ترمیم فرهنگ شنوایی موسیقایی است تا از گردونه محدود احساسی خارج و بر فضای گسترده و فکورانه آن نظر پیدا کند و موسیقی را بفهمد و بخوبی در اختیار گیرد .

موسیقی درمانی یکی از جلوه های کاربردی موسیقی در زندگی عموم است . آشنایی با این رشته نیز می تواند استنبا و انتظار عموم از موسیقی را ارتقا بخشد و ذهن را بسوی کاربرد گسترده آن وارد سازد . « زاده محمدی ، 1380 »

پژوهش های متعددی تأثیر موسیقی را بر علایم حیاتی و هورمونهای بیماران جسمی از جمله جراحی ارتوپدی ، بی هوشی و دندان پزشکی نشان می دهد .

در تحقیقی جامع ، اسپینتج و دورو ( 1985 ) اثر موسیقی ضد اضطرابی ( آرام بخش ) بر ضربان نبض ، فشار سرخرگی خون ، سطح ترشح هورمون رشد ( GH ) ،سطح ترشح ACTH و سطح ترشح پرولاکتین در پلاسمای خون بررسی شد . 50 بیمار جراحی دندان ، با عنوان گروه آزمایش در هنگام درمان، موسیقی آرام بخشی شنیدند و در مقابل گروه موسیقی دریافت نکردند .

این اختلال ( ADD ) و هم چنین اختلال فقدان توجه در افراد بیقرار و ناآرام و بیش فعال ( ADHD ) در حدود 10 تا 15 درصد مردان جوان آمریکایی را مبتلا ساخته است و ویژگی های آن بیقراری و عدم توانایی در تمرکز ، تغییر ناگهانی خلقیات و مشکل ایجاد ارتباط است . در مطالعه نوزده کودک هفت تا هفده ساله ، که مبتلا به اختلالات فوق بوده اند ، محققین موسیقی موزارت را سه بار در هفته پخش می کردند .

موسیقی مورد مطالعه ، Disk بود که 100 نفر شاهکار موسیقی نامیده می شد و شامل مولف کنگ ، آمادئوس موزرات ،کنسرت پیانوی شماره 21 ، عروسی نیگارو ، کنسرت فلوت شمارة 3 از دون جیروانی و سایر کنسرتوها و سوناتها بودند . محققان گزارش دادند که افرادی که به این مجموعه گوش می کردند ، از میزان امواج تتای مغزی آنان کاسته شد واین امواج با آهنگ موسیقی کاملاً انطباق یافتند و از کنترل خلقیات و تمرکز بیشتری بهره مند شده . مهارتهای اجتماعی آنان رشد یافت . در میان افراد مورد آزمایش این توانایی را تا شش ماه پس از آزمایش حفظ کنند . بدون آن که تحت آموزش جدیدی قرار گیرند . « کمپ بل ، ترجمه شیخ جوادی ، 1380 »

تحقیقاتی که توسط کولن در سال 1992 در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان سنت جرج لندن صورت گرفته نشان می دهد که موسیقی به میزان قابل توجهی در تسکین و تقلیل وضعیت بحرانی بیماران که در بخش آی – سی – یو بستری بوده اند تأثیر داشته است زیرا ثابت شده که سیستم اعصاب انسان به محرک های موزیکال پاسخ مثبت می دهد و عملاً موسیقی در تغییر حالت بیماران مؤثر می باشد .« تد ، اندروز ، ترجمه عمرانی ، 1380 »

پژوهش هایی که روی دو گروه بیمار که مورد عمل جراحی قرار گرفته بودند انجام شده ، تأثیر موسیقی را نشان می دهد ، روی دسته اول بیماران از موسیقی استفاده نشد ولی برای گروه دیگر اقدام به پخش موسیقی گردید . کاهش فشار خون و ضربان قلب برای گروهی که از موسیقی استفاده کرده بودند کاملاً مشهود بود ؛ آزمایش ها نشان داده که موسیقی بیشترین اثر را در ایجاد رابطه مثبت و مؤثر بین بیمار و پزشک و پرستار و اطرافیان بیمار دارد .

در چند دهه اخیر موسیقی درمانی جزو رشته های دانشگاهی شده و عامل اصلی این امر رشد مستمر حجم پژوهش در زمینة موسیقی و کاربردش در پزشکی و روان پزشکی است . صرف کمی وقت در کتابخانه عمومی منتج به یافتن حجم عظیمی از اطلاعات ارزشمند خواهد شد .

از دهه 1950 چندین مؤسسه شروع به گردآوری ، سازماندهی و معرفی انبوهی از پژوهشهای مربوط به موسیقی درمانی کرده اند . دو مؤسسه ملی موسیقی درمانی و انجمن آمریکایی موسیقی درمانی از معروفترین آنها می باشند .

بگی ( 1996 ) در تحقیقی نشان داد که موسیقی سبب نوسازی سیرهای عصبی و تقویت چرخه های نوروتراسیمتری بین نورونی می گردد . حتی گوش دادن به موسیقی نیز می تواند تمرینی برای مغز در زمینة افزایش تمرکز و قدرت تفکر است . « به نقل از حسینی تنکابنی ، 1382 »

سوس ( 2001 ) می گوید که دانش آموزان با ناتوانی یادگیری به سختی می توانند برای مدت طولانی تمرکز داشته باشند . هم چنین احتمال بیشتری وجود دارد که حقایق یادگیری را به عنوان کوشش موقتی برای خوشایند معلم یا جهت گذراندن امتحان یاد می گیرند . تحقیقات اخیر نشان می دهد که ناتوانی یادگیری بعلت واحدی بوجود نمی آید بلکه مشکل در یکپارچگی اطلاعات از مناطق مختلف مغز با یکدیگر است .

از آنجایی که بیشتر حافظة فعال در لب فرونتال جای دارد ، منطقه ای است که تمرکز اتفاق می افتد . لب فرونتال به آرامی تا بزرگسالی رشد می کند وقتی سیناپس ها تغییرات شیمیایی و فیزیکی داشته باشند یادگیری صورت می گیرد. زیرا اثر یک نورون دیگر اتفاق می افتد مثلاً یک مجموعه نورون یادگیری را به سوی هم شلیک می کنند . تکرار شلیک ها موفقیت آن را سهل تر می نماید و بالاخره به صورت اتوماتیک و خودکار تحت شرایط معین در می آید و بنابراین حافظه شکل می گیرد . یادگیری فرآیندی است که در آن دانش جدید و مهارتها کسب می شود در حافظه فرآیندی است که فرد مکانیزم عصبی با انواع مختلف یادگیری در زمنیة ارتباط بین یادگیری اطلاعات جدید ، حافظه و تغییرات مغزی در ساختار مغز خبر می دهد و همانطور که ماهیچه با تمرین قوی تر می شود و مغز نیز با استفاده تقویت می شود .

در تحقیق دیگر اثر موسیقی ضد اضطرابی ( آرام بخش ) بر میزان کورتیزول ، نوروآدرنالین در پلاسمای خون بیماران عمل جراحی ( با نوع بی هوشی نخاعی ) اندازه گیری شد .

در این آزمایش 30 بیمار در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل شدند . گروه آزمایش موسیقی آرام بخش شنیدند و گروه کنترل موسیقی دریافت نکردند و در نتیجه تأثیر موسیقی آرام بخش را در کاهش ترشح کورتیزول و نورآدرنالین گروه آزمایش در یک ساعت بعد از عمل و در طول دوران بهبودی ( بعد از عمل ) نشان می دهد .

در تحقیقی دیگر ، مربوط به تأثیر موسیقی ضد اضطرابی بر سطح ترشح ACTH ، آندورفین پی پلاسمای بیماران زایمان در طول 24 ساعت بود . آزمایش با دو گروه 100 نفری از زنان ( گروه آزمایش و کنترل ) انجام گرفت . گروهی موسیقی شنیدند و گروهی کنترل موسیقی دریافت نکردند . موسیقی درد زایمان بیماران را به طور بارزی کاهش داد .

وی پل و گلین ( 1992 ) در مطالعه ای تأثیر موسیقی آرام بخش و محرک را روی آستانه های درد ، پوست ، ضربان قلب و فشار خون 10 زن داوطلب بررسی کردند . در نتیجه موسیقی آرام بخش بر افزایش آستانه درد و پوست اثر نداشت ولی موسیقی محرک هر دو آستانه درد و پوستی را افزایش داد .
« به نقل از زاده محمدی ، 1385 )

در پژوهشی تأثیر موسیقی آرام بخش و محرک را بر واکنش های الکتریکی پوست ، اتساع مردمک چشم و تنویس ماهیچه های افراد معمولی و بیماران روانی بررسی کرده اند . نتیجة این تحقیق نشان داد که موسیقی محرک اتساع مردمک چشم و واکنش های الکتریکی پوست را افزایش می دهد و در عوض موسیقی آرام بخش مردمک چشم را منقبض و تنوس ماهیچه ها را کم می کند .

استیل من ( 1991 ) تأثیر تن آرامی توأم با ضرب آهنگ را قبل و بعد از عمل جراحی بررسی کرد . نتیجه گرفت که موسیقی درمانی بعنوان روشی حمایتی می تواند اضطراب قبل و ناراحتی بعد از عمل جراحی را کاهش دهد .

بنابراین شنیدن موسیقی ضد اضطرابی ( آرام بخش ) می تواند در رسیدن به تمرکز مناسب باشد در صورتی که تم مناسبی را انتخاب کرده باشیم .

موسیقی بیش از هر چیزی نیازی عاطفی و احساسی است و موسیقی سیستم عواطف ( لیمبیک ) مغز را به سرعت تحریک می کند و به تحریک احساس و فرافکنی حالت های درونی و هم حسی را منجر می شود و در بسیاری از مواقع که کلام و بیان پاسخگو نیست ، می تواند موجب همدردی و هم حسی شود و از همه مهم تر احساس ها را وسعت می بخشد . البته موسیقی تنها عاطفه را به توجه وخلسه نمی برد ، بلکه فکر را نیز به تمرکز می رساند .

موسیقی برای رسیدن به تمرکز بسیار مناسب است ، زیرا که دارای انرژی است و جریان دارد ، البته لازمه اش این است که تم های مناسب موسیقی را بدانیم و مناسب ترین آنرا انتخاب کنیم .

مانند موسیقی آرام بخش ، مهم ترین خصیصة ملودی آرام بخش این است که هیچ احساس و هیجان خاصی را القا نمی کند . ریتم و گردش های ملودیک آرام و یکنواخت آن در فواصل بزرگ کمک می کند تا از سرعت و فشار خیالات و هیجانها و خستگی ها بکاهد و با آهسته کردن احساس و هیجان در گردش ها و فواصل مطبوع و بزرگ حالتی آرام و خوشایند و بدون هیجان و غلبه احساس ایجاد کند .

هم چنین موسیقی آرام بخش تغییرات فیزیولوژیک آنچنانی ایجاد نمی کند و خاطره ای را تداعی نمی کند ، ضد اضطراب است و برای تمرکز مناسب است.

تمرکز می تواند به کلمه ، شیء ، صوت و یا سکوت و یا تکرار کلمه باشد . این تکرار سبب تمرکز می شود و مغز به حالت بی حسی می رسد . تمرکز بر شی ممکن است یک شمع ، نقطه ای نورانی یا رنگی ، چشم و بدن ......... باشد . تمرکز به صوت که می تواند یک ریتم ، یک موسیقی یا صوتی بی معنا باشد . سکوت مهم ترین اینهاست . اگر از سکوت به سکوت برسیم ، اگر چه دشوارترین مسیر است امّا واقعی ترین آنهاست .

در تمرکز می خواهیم به یگانگی برسیم ولی چون خاطرات نمی گذارد بهتر است که با ابزار به تمرکز برسیم . در واقع موسیقی برای رسیدن به تمرکز ابزار مناسبی است .

حال سؤال پژوهش در این جا این است « آیا بین موسیقی آرام بخش و میزان تمرکز همبستگی معنادار وجود دارد ؟

هر موسیقی آرام بخش نیست و ذهن را آرام نمی کند . آهنگ های بسیاری وجود دارند که ذهن را پریشان و روح را خموده و یا هیجان زده و بیقرار می کنند . موسیقی آرام بخش دارای خیال انگیز مثبت ، ضرباهنگی ملایم و ارکستراسیون شفاف در فواصل مطبوع است که احساس را در فضایی یکنواخت قرار می دهد .

ملودی های کلاسیک و پاپ انتخاب شده با ایجاد فضایی مطبوع و خیال انگیز ، ذهن شنونده ، را در جریانی ملایم و زیبا متوجه سیر آهنگ خود می کند و بدون آنکه هیجانی بوجود آورد از فشار و تنش های روحی می کاهد .

قطعات کلاسیک انتخاب شده مانند کنسرتو موتسارت و باله چایکوفسکی ذهن را در گردش ملایم و زیبای ملودی ها محصور و دل را یکپارچه و اضطراب و استرس را در سطح گسترده ای رها می کند و از فشار آن می کاهد.

معمولاً انکار پراکنده متعددی به ذهن می آید که طبیعی است . بدون ناراحتی ، فکر خود را بپذیرد و آن را یکبار مرور کنید و مجدداً به ملودی آرام بخش گوش کنید و سیر روحی را دنبال کنید . با شنیدن متمرکز و حفظ ملودی های موسیقی ، ذهن مطبوعی بوجود می آید . وقتی ذهن با احساسات زیبای ملودی ها خو می گرفت افکار منفی کم می شود .

گاستن ( 1968 ) یکی از پایه گذاران اولیه موسیقی درمانی به این واقعیت تأکید می کند که موسیقی یک رفتار انسانی است : « نه فقط برای اینکه انسان آن را خلق می کند بلکه برای این که بستگی و ارتباط خود را با آن می آفریند ........ موسیقی رفتاری ضروری و ذاتی انسان است . تأثیر آن بر حالات و رفتار انسان از هزاران سال پیش مطرح بوده است » . توماس ( 1974 ) محقق و پزشک معاصر که همانند گاستن می اندیشد و می نویسد : « نیاز به ساختن موسیقی و گوش دادن به آن اظهار همگانی افراد بشر است .......... مانند صحبت کردن یا وجه غالبی از بیولوژی انسان » مردم شناسان و موزیک شناسان اقوام اظهار داشتند که موسیقی در همة فرهنگ ها ، هم قبایل ابتدایی و هم اجتماعات متمدن وجود دارد .

موسیقی تأثیر معین جسمی و خصوصیات قابل تعریف علمی دارد که به عنوان روش درمانی فواید مشخصی دارد . دو ویژگی از این خاصیتها که دو رکن اصلی موسیقی به حساب می آیند ریتم و صدا هستند .

اهمیت و ضرورت پژوهش

موسیقی واقعیتی سازمان یافته است . رویدادی واقعی که در زمان اتفاق می افتد و توجه به لحظة فرد را طلب می کند . در موسیقی خصوصیات ذاتی معینی وجود دارد که موجب طلب ، اجاره ، تحریک و برانگیختن رفتارهای خاصی می شود . حتی گوش دادن به موسیقی می تواند تمرینی برای مغز در زمینة افزایش تمرکز و قدرت تفکر باشد . نظم و ساختار موجود در موسیقی ، خصوصاً در ریتم آن می تواند در تشکل درک شخصی از جهان کمک کند .

موسیقی نوعی محرک احساسی قوی و تجربه ای چند حسی است . موسیقی شامل اصواتی است که شنیده می شود ( تحریک شنوایی ) و ارتعاشاتی که می تواند احساس شود ( محرک لمسی ) و اجراهای زندة آن تحریک بینایی را به وجود می آورد . ریتم ها و ملودیهای انتخابی می تواند با ایجاد تأثیرات مطبوع به حفظ توجه اشخاص کمک کند و از طریق تجربیات سازمان یافتة موزیکال تقویت آن را سهل تر کند .

هدف تحقیق

هدف از این پژوهش این است که آیا موسیقی آرام بخش می تواند در تمرکز دانشجویان تأثیر گذار باشد و با توجه به این که تم های آرام بخش موسیقی است و خیز زیادی ندارد و هیجانی ایجاد نمی کند و ریتمی ملایم و پیوسته دارد ، می توان به تأثیر آن بر روی تمرکز دانشجویان پی برد . از آنجا که آرام بخش بودن یا نبودن موسیقی می تواند تأثیر متفاوتی در تمرکز دانشجویان بگذارد ، با پی بردن به آن می توان به دانشجویان خدمات ویژه ای ارائه داد .

سؤال پژوهش

آیا گوش دادن به موسیقی می تواند بر میزان دقت دانشجویان مؤثر باشد؟

فرضیه پژوهش

گوش دادن به موسیقی بر میزان دقت دانشجویان اثر می گذارد .

تعاریف مفهومی :

1 – موسیقی :

نیازی فیزیولوژیک ، ذهنی ، احساسی ، اجتماعی و فرهنگی در زندگی انسان است و از طریق این نیازها ریشه ای گسترده در تار و پود زندگی بشر پیدا کرده است . موسیقی رابطه زیستی و فیزیولوژیک با مغز آدمی دارد . ( زاده محمدی ، 1380 )

2 – دقت و تمرکز :

باریکی و نازکی – باریک بینی و نازک اندیشی – توجه کامل – تمرکز فکر به یک موضوع

تعاریف عملیاتی

موسیقی :

در این تحقیق از قطعه رقص گلها از باله دریاچه توچایکوفسکی استفاده شده است .

2 – دقت :

با استفاده از آزمون دقت تولوز – پیه رون می توان میزان دقت آزمودنی ها را سنجید .


مقایسه شیوع OCD در دو گروه دانش آموزان دختر

فکر وسواسی1 یک فکر، احساس2، یا حس3 مزاحم و تکرارشونده است عمل وسواس فکر با رفتار خودآگاه میزان شده تکراری نظیر شمارش، یا اجتناب است فکر وسواس موجب افزایش اضطراب شخص می­گردد در حالیکه انجام عمل وسواس اضطراب شخص را کاهش می­دهد معهذا، وقتی شخص در مقابل انجام عمل وسواس مقاومت می­کند اضطراب زایش می­یابد (سید محمدی – 1384) شخص مبتلا به اختلال وسواس
دسته بندی روانپزشکی
فرمت فایل doc
حجم فایل 36 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 59
مقایسه شیوع OCD در دو گروه دانش آموزان دختر

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

مقدمه:

فکر وسواسی[1] یک فکر، احساس[2]، یا حس[3] مزاحم و تکرارشونده است. عمل وسواس فکر با رفتار خودآگاه میزان شده تکراری نظیر شمارش، یا اجتناب است. فکر وسواس موجب افزایش اضطراب شخص
می­گردد. در حالیکه انجام عمل وسواس اضطراب شخص را کاهش می­دهد. معهذا، وقتی شخص در مقابل انجام عمل وسواس مقاومت می­کند اضطراب زایش می­یابد. (سید محمدی – 1384)

شخص مبتلا به اختلال وسواس – جبری معمولاً غیرمنطقی بودن افکار وسواسی خود را درک می­کند. هم کار وسواسی و هم اعمال وسواسی برای بیمار خود[4] شناخته می­شود. اختلال وسواس جبری می­تواند اختلالی
ناتوان­کننده باشد. چون افکار وسواسی می­توانند وقتگیر بوده و به طور قابل ملاحظه­ در برنامه معمول شخص، عملکرد حرفه­ای، فعالیت­های اجتماعی معمول، یا روابط با دوستان و اعضاء خانواده تداخل نماید. (همان منبع1384)

در چهارمین ویراست راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی (DSM- IV) اختلال وسواس جبری افکار وسواسی توصیف شده است که شدت آنها برای اتلاف وقت یا ایجاد ناراحتی بارز یا تخریب قابل ملاحظه کافی است. افراد مبتلا به این اختلال واقف هستند که واکنش­های آنها غیرمنطقی یا نامتناسب است. (kaplan – 1196)

درمان اختلال وسواسی – جبری نمونه­ای از اثرات مثبتی است که پژوهش­های امروز می­تواند در زمان کوتاه روی یک اختلال داشته باشد. تا همین اواخر یعنی دهه 1980 اختلال وسواسی- جبری اختلال نه چندان شایع با پاسخ ضعیف نسبت درمان تلقی می­شد. امروز، معلوم شده است که اختلال وسواس جبری شایع­تر از آن است که تصور می­شد و خیلی حساس به درمان است. (Kaplan- 1996)

بیان مسئله:

از آن جا که به نظر می­رسد شیوع اختلالات وسواسی- جبری در طول عمر در جمعیت کلی 2 تا 3 درصد تخمین زده می­شود بعضی از پژوهشگران تخمین زده­اند که بین بیماران سرپائی میزان شیوع این اختلال تا 10 درصد می­رسد. این ارقام اختلال وسواسی- جبری را پس از فوبییا، اختلالات وابسته به مواد و اختلالات افسردگی در ردیف چهارم شایع­ترین تشخیص­های روانپزشکی قرار می­دهد. مطالعات همه­گیری شناسائی در اروپا و آسیا و آفریقا این نسبت­ها را تأیید کرده­اند. بین بزرگسالان احتمال ابتلا مرد و زن یکسان است. معهذا بین نوجوان­ها، پسرها بیشتر از دخترها به اختلال وسواسی- جبری مبتلا می­گردند. میانگین سن شروع حدود 20 سالگی است هرچند در مردها سن شروع کمی پائین­تر از زنها است. از مجموع تقریباً در دو سوم بیماران، شروع علائم قبل از 25 سالگی است و در کمتر از 15 درصد موارد علائم پس از 35 سالگی شروع می­شود. (Kaplan- 1996)

OCD یا اختلال وسواس- جبری شامل افکار و اعمال وسواسی می­باشد که باعث ناراحتی و اتلاف وقت و تخریب قابل ملاحظه در عملکرد حرفه­ای در روابط بین فردی و شخص بیمار می­شود.(همان منبع)

افکار وسواسی[5] یک فکر، احساس، عقیده، یا حس مزاحم و تکرارشونده است در مقابل عمل وسواس[6] رفتاری است خودآگاه، میزان شده و تکراری نظیر شمارش، اجتناب یا بازبینی[7]. (همان منبع)

به طور معمول فکر وسواس اضطراب شخص را افزایش می­دهد در حالیکه انجام عمل وسواس اضطراب شخص را کاهش می­دهد. معهذا، وقتی شخص در مقابل انجام آن مقاومت می­کند اضطراب افزایش می­یابد. هم افکار و هم اعمال وسواسی برای بیمار خود ناهمخوان[8] شناخته می­شوند. این اختلالات می­تواند بسیار وقتگیر بوده و به طور قابل ملاحظه­ در برنامه معمول و عملکرد شخص تداخل نماید از این رو OCD می­تواند به یک اختلال ناتوان­کننده تبدیل شود.

شیوع OCD در طول عمر د جمعیت کلی دو تا سه درصد تخمین زده می­شود. اختلال پس از فوبیا، اختلالات وابسته به مواد و افسردگی اساسی چهارمین تشخیص شایع می­باشد. بین بزرگسالان شیوع در بین زنان و مردان یکسان است ولی در بین نوجوانان میزان ابتلای پسرها بیشتر از دخترها است. میانگین سن شروع حدود 20 سالگی است هرچند در مردها، سن شروع کمتراز زنها است. OCD می­تواند در نوجوانی و کودکی در موارد محدود حتی سن 2 سالگی آغاز شود. (Kaplan- 1996)

در دیدگاه شناختی- رفتاری روی الگوهای تفکر ناسازگارانه تأکید می­کند و اعلام می­دارد که این الگوها در ایجاد و ادامه نشانه­های OCD دخالت دارند، افراد مبتلا به OCD گرایش دارند به رویدادهای اضطراب­آور در محیطشان، واکنش افراطی نشان دهند. فرض شده است که این درمان­جویان به وسیله افکار مرتبط با نیاز به کامل بودن، اعتقاد به اینکه آنها مسئول آزار و اذیت دیگران هستند، نگرانی از امکان وجود خطر، آشفته می­شوند. آنها با تصورات
ناراحت­کننده مرتبط با این افکار دست به گریبان­اند و سعی می­کنند آنها را از طریق انجام دادن تشریفات وسواسی متوقف یا خنثی کنند. اما هر چه سعی می­کنند این افکار را متوقف سازند، ناراحتی و ناتوانی آنها در متوقف کردن آنها بیشتر می­شود. احتمال دیگری که دیدگاه شناختی مطرح می­کند این است که افراد مبتلا به OCD کاستیهای حافظه دارند که باعث می­شود آنها در یادآوری رفتارها، نظیر خاموش کردن اجاق گاز یا قفل کردن در، مشکل داشته باشند، تردید دایمی آنها و نیاز به وارسی کردن، با ناتوانی در یادآوری انجام دادن این اعمال، ارتباط دارد. حتی حافظه مربوط به رویدادهای گذشته در زندگی آنها می­تواند به خاطر وجود افکار مزاحم صدمه ببینند، مخصوصاً اگر به افسردگی هم مبتلا باشند. (سیدمحمدی- 1384)

پرسش و پژوهش:

پس آیا شیوع وسواس در دانش­آموزان ممتاز و ضعیف متفاوت وجود دارد؟

هدف و ضرورت تحقیق:

هدف از این پژوهش مقایسه شیوع OCD در دو گروه دانش­آموزان دختر پانزده الی هجده ساله ممتاز و ضعیف دبیرستان­های منطقه شش تهران است. اهداف فرعی مشتمل بر تعیین فراوانی مطلق و نسبی OCD با توجه به متغیرهای سطح درآمد خانواده، فرزند چندم خانواده بودن، سابقه OCD در بستگان درجه اول و دوم است. روش گردآوری داده­ها از طریقه پرسشنامه بوده است. پرسشنامه مادزلی حاوی 30 سؤال جهت بررسی افکار و اعمال وسواسی می­باشد که جهت دانش­آموزان تهیه و ارائه گردید.

فرضیه پژوهش:

شیوع وسواس در دانش­آموزان ممتاز و ضعیف تفاوت دارد.

سؤال پژوهش:

آیا شیوع وسواس در دانش­آموزان ممتاز و ضعیف تفاوت وجود دارد؟

تعریف عملیاتی:

وسواس: تمره آزمودنی از آزمون وسواس فکری و عملی حادزلی است و منظور از دانش­آموزان ممتاز کسانی هستند که معدل آنها بالای 19 است و منظور از دانش­آموزان ضعیف کسانی هستند که معدل آنها پائین 14 است.

تعریف مفهومی:

OCD شامل افکار و اعمال وسواسی می­باشد که باعث ناراحتی و اتلاف وقت و تخریب قابل ملاحظه در عملکرد حرفه­ای در روابط بین فردی و شخص بیمار شود.


تاریخچه:

OCD یا اختلال وسواسی-جبری شامل افکار و اعمال وسواسی می­باشد که باعث ناراحتی و اتلاف وقت و تخریب قابل ملاحظه در عملکرد حرفه­ای در روابط بین فردی و شخص بیمار شود.

افکار وسواسی[9] یک فکر، احساس، عقیده، یا حس مزاحم و تکرارشونده است در مقابل عمل وسواس[10] رفتاری است خودآگاه، میزان شده و تکراری نظیر شمارش، اجتناب یا بازبینی[11]. (سیدمحمدی- 1384)

به طور معمول فکر وسواس اضطراب شخص را افزایش می­دهد در حالیکه انجام عمل وسواس اضطراب شخص را کاهش می­دهد. معهذا، وقتی شخص در مقابل انجام آن مقاومت می­کند اضطراب افزایش می­یابد. هم افکار و هم اعمال وسواسی برای بیمار خود ناهمخوان شناخته می­شوند. این اختلال می­تواند بسیار وقتگیر بوده و به طور قابل ملاحظه­ در برنامه معمول و عملکرد شخص تداخل نماید از این رو OCD می­تواند به یک اختلال ناتوان­کننده تبدیل شود. شیوع OCD در طول عمر د جمعیت کلی دو تا سه درصد تخمین زده می­شود. این اختلال پس از فوبیا، اختلالات وابسته به مواد و افسردگی اساسی چهارمین تشخیص شایع می­باشد. در بین بزرگسالان شیوع در بین زنان و مردان یکسان است ولی در بین نوجوانان میزان ابتلای پسرها بیشتر از دخترها است. (همان منبع)

میانگین سن شروع حدود 20 سالگی است هرچند در بین مردها، سن شروع کمی پائین­تر از زنها است. در مجموع تقریباً در دو سوم بیماران شروع و علائم قبل از 25 سالگی است و در کمتر از 15 درصد موارد علائم پس از 35 سالگی شروع می­شود. OCD ممکن است در نوجوانی و کودکی و در مواردی حتی سن 2 سالگی آغاز شود. افراد مجرد بیشتر از افراد متأهل به OCD مبتلا می­شوند. هرچند این یافته احتمالاً بازتاب مشکل بیماران در حفظ روابط است. سایر اختلالات همراه با OCD شامل Major depression با شیوع 67% و Social phobia با شیوع 25% و پس از آن اختلالات شایع توأم با OCD مشتملند بر اختلالات مصرف الکل، فوبی خاص Disorder panic و اختلالات خوردن. (انجمن روان شناسی آمریکا- 1994) که حدود 20 تا 30 درصد این بیماران، بهبود قابل ملاحظه و 40 تا 50 درصد بهبود نسبی و متوسط پیدا
می­کنند.(همان منبع)

به طور کلی چهار الگوی شایع علایم وجود دارد که شامل موارد زیر است:

1)آلودگی[12]

2)تردید[13]

3)افکار مزاحم[14]

4)تقارن[15] (انجمن روان شناسی آمریکا- 1994)

سیر و پیش­آگاهی:

در نیمی از بیماران مبتلا به اختلال وسواس-جبری شروع علائم به طور حاد است. در حدود 50 تا 70 درصد موارد شروع علائم در پی یک اتفاق استرس­آمیز، مثل حاملگی، مسائل جنسی یا مرگ یکی از نزدیکان روی می­دهد. چون بسیاری از بیماران علائم خود را پنهان می­کنند، غالباً در مراجعه به
روان­شناس 5 تا 10 سال تأخیر روی می­دهد و سن متوسط برای بستری شدن 30 سالگی است. سیر اختلال معمولاً مزمن است و در بعضی از بیماران علائم سیر نوسانی داشته و در عده­ای دیگر ثابت باقی می­ماند. حدود 20 تا 30 درصد این بیماران بهبود قابل ملاحظه، 40 تا 50 درصد نیز بهبود نسبی پیدا می­کنند. گزارشهای گوناگونی هست مبنی براینکه 20 تا 40 درصد بیماران همچنان مبتلا مانده یا روز به روز بر شدت علائم آنها افزوده می­شود. (سیدمحمدی- 1384)

تقریباً یک سوم این بیماران دچار افسردگی اساسی می­شوند و خودکشی خطر مهمی در تمام این بیماران است. گزارش­هایی وجود دارد مبنی براینکه بیماران وسواسی نسبت به اسکیزوفرنی کمی بیشتر از کل جمعیت آسیب­پذیری دارند. پیش­آگهی تاریک­تر با تسلیم شدن به اعمال وسواسی (تا مقاومت در برابر آن) شروع در دوران کودکی، اعمال وسواسی غیرعادی­تر، و نیاز به بستری شدن رابطه دارد. پیش­آگهی خوب با تطابق شغلی و اجتماعی خوب، فقدان اعمال وسواسی وجود اتفاق آشکارکننده و ماهیت دوره­ای علائم مربوط است. محتوی فکر وسواسی ظاهراً ربطی با پیش­آگهی ندارد. (همان منبع)

بررسی مقالات:

بر طریق آمار جهانی مطالعه­ای که در سال 2003 در کشور انگلستان بر روی 10483 کودک 15-5 ساله انجام شده است شیوع کلی OCD در این جمعیت 25% بوده است. شیوع OCD در این گروه به طور مشخص بعد از 13 سالگی افزایش قابل ملاحظه داشته و در بین کودکان زیر 8 سال تنها 1 مورد مبتلا وجود داشته است. همچنین این میزان در بین اقوام و نژادهای اقلیت واضحاً بیشتر بوده است. در این بررسی مشخص شده است که کودکانی که متعلق به خانواده­هایی با سطح Socio- economic پائین­تر بوده­اند از نظر ابتلاء به OCD افزایش یافته­اند و همچنین در خانواده­های با جمعیت بالا شیوع OCD بیشتر بوده است. (انجمن روان شناس آمریکا- 1994).

همچنین در مطالعه­ای که در سال 2005 در پارتمان روانپزشکی دانشکده پزشکی میشی­گان انجام شده بود 35 کودک مبتلا به OCD در مقایسه با 17 کودک گروه کنترل از نظر سابقه ابتلاء به OCD در بستگان درجه اول و دوم بررسی شدند که نتیجه مطالعات نشان داد در بستگان درجه اول کودکان مبتلا به شیوع این اختلال به مراتب بیشتر از بستگان درجه اول غیرمبتلاست. 5/22% در مقابل 6/4% اما این بررسی تفاوتی از نظر شیوع OCD در بستگان درجه دوم دو گروه را نشان نداد. (همان منبع- 1994).

مطالعاتی که در سال 2004 بر روی 3012 کودک 18-11 ساله در ترکیه انجام شده بود، شیوع OCD را در این جمعیت 3% گزارش کرده است. بررسی­های انجام شده تفاوتی را از نظر سطح تحصیلات، اشتغال و سطح درآمد خانواده بین مبتلایان به OCD نشان داد. بررسی از نظر تعداد فرزندان این طور است که در افراد تک­فرزند بوده یا 1 خواهر و برادر داشته­اند و همچنین افرادیکه بیش از 7 فرزند بوده­اند شیوع OCD بیشتر از افرادی بوده که بین 6-3 فرزند بوده­اند.(همان منبع)

سبب­شناسی:

عوامل زیست­شناختی:

ناقل­های عصبی: از مایش های بالینی بسیاری که با داروهای مختلف به عمل آمده تأیید کننده این فرضیه است که بی­نظمی (سیستم) سروتونین در پیدایش علائم افکار وسواسی و اعمال وسواسی در این اختلال در کار است. داده­ها حاکی است که داروهای سروتونوژیک دوثرترانه داروهایی هستند که بر سایر سیستم­های نوروترانسمیتر مؤثر واقع می­گردند. معهذا اینکه سروتونین در علت اختلال وسواسی-جبری هم دخیل است یا خیر اصلاً معلوم نیست. مطالعات بالینی غلظت­های متابولیت­های سرونین –مثلاً 5- هیدوکسی ایندول استیک اسید (AA- H-5)- را در مایع فلزی مغزی نخاع (csf) و میل ترکیبی و تعداد مکان­های وابستگی پلاکتی ایمی­پرامین حاوی تریتیوم (که به مکان­های جذب مجدد سروتونین وابستگی پیدا می­کند) را ارزیابی کرده و یافته­های متفاوتی از این بیماریها در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری گزارش کرده­اند. به نظر بعضی از پژوهشگران سیستم­های ناقل عصبی کولینرژیک و دوپامنیرژیک در زمنیه پژوهشی آتی در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری است. (پورشریفی- 1384)

مطالعات تصویرگیری از مغز: انواعی از مطالعات فزنکسیونی تصویرگیری از مغز-مثلاً توپوگرافی با نشرپورتیرون (PET)- افزایش فعالیت (مثلاً متابولیسم و جریان خون) در لوب­های پیشانی، هسته­های قاعده­ای (به خصوص هسته­دار) و سینگولوم بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری پیدا کرده­اند درمان دارویی و رفتاری گفته می­شود این نابهنجاری­ها را باز می­گرداند؛ داده­های به دست آمده از مطالعات فونکیسونی تصویرگیری از مغز با داده­های حاصل از مطالعات ساختاری تصویرگیری از مغز هماهنگ هستند. هم مطالعات توپوگرافی فاپستوتری و هم تصویرسازی با دزونانس مغناطیسی (MRI) کاهش اندازه هسته­های دمدار را در دو طرف در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری پیدا کرده­اند. هم مطالعات فونکسیونی و هم ساختاری تصویرگیری از مغز در عین حال با این مشاهدات که روش­های نورولوژیک روی سینگولوم گاهی در میان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری مؤثر است هماهنگ می­باشند. یک مطالعه اخیر با (MRI) افزایش زمان Tirckaut را در قشر پیشانی گزارش کرده است. یافته­ای که با مکان نابهنجاری­هایی که در مطالعه با PET مشاهده شده است هماهنگی دارد. (همان منبع)

ژنتیک: داده­های ژنتیک در مورد اختلال وسواسی-جبری با این فرضیه هماهنگ است که وراثت این اختلال یک جزء ژنتیک قابل ملاحظه دارد. معهذا این داده­ها هنوز تأثیر عوامل فرهنگی و رفتاری را در انتقال اختلال مشخص نکرده­اند، مطالعات تطابقی در دوقلوها برای اختلال وسواسی-جبری به طور ثابت میزان تطابق بالاتر دوقلوهای یک تخمکی را در مقایسه با دو تخمکی نشان داده­اند.

مطالعات خانوادگی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری نشان داده است که 35 درصد بستگان درجه اول بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری دچار این اختلال هستند. (انجمن روان شناس آمریکا- 1994)

سایر داده ­های زیست­شناختی:

از مطالعات الکتروفیزیولوژیک، مطالعات الکتروآنسنالوگرام خواب و مطالعات نوروآندوکرین داده­هایی به دست آمده است که حاکی از وجود مشترکات بین اختلال وسواسی-جبری ناهنجاری­های بالاتر از حد معمولی در (EEg) مشاهده می­شود. در مطالعات (EEg) خواب ناهنجاری­هائی مثابه آنچه در اختلالات افسردگی دیده می­شود.(کاپلان-1991)

مثل کاهش زمان نهفتگی (REM) مشاهده شده است. مطالعات عصبی-غددی نیز شباهت­هائی با اختلالات افسردگی نشان داده­اند. مثل عدم فردنشینیی در آزمون فرد نشانی با دگزامتازون (DST) تقریباً در ثلث بیماران و کاهش ترشح هورمون رشد با افترزیون کلوئیدین (Catapres) (همان منبع)

عوامل رفتاری:

طبق نظریه یادگیری فکرهای وسواسی محرک­های شرطی هستند، یک محرک نسبتاً خنثی از طریق فرآیند شرطی شدن پاسخگو (respondent conditiouing) و با جفت شدن با رخدادهایی که طبیعتاًَ مضر و اضطراب برانگیز هستند با ترس و اضطراب پیوستگی پیدا میکند. به این ترتیب افکار و اشیاء سابقاً خنثی به محرک­های شرطی قادر به برانگیختن اضطراب و ناراحتی تبدیل می­گردند. (کاپلن - 2003)

عمل وسواس به گونه­ای متفاوت پدید می­آید. شخص درمی­یابد که عمل خاصی موجب کاهش اضطراب وابسته به یک فکر وسواسی می­گردد. رهائی و آرامش حاصل از رفع اضطراب که به عنوان سائفی منفی عمل می­کند –در نتیجه وقوع عمل وسواس، موجب تقویت این عمل می­شود. تدریجاً این عمل به علت مفید بودن در کاهش یک سائق دردناک ثانوی (اضطراب) به صورت یک الگوی رفتاری آموخته شده ثابت درمی­آید، تئوری یادگیری مفاهیم مفیدی برای توضیح برخی از جنبه­های پدیده وسواسی-جبری ارائه می­کند. مثل قدرت اضطراب­انگیزی افکاری که لزوماً ترسانده نیستند و برقراری الگوهای وسواسی رفتار. (همان منبع)

عوامل روانی-اجتماعی:

عوامل شخصیتی: اختلال وسواسی-جبری از اختلال شخصیت
وسواسی جبری متفاوت است. در اکثریت بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری علائم جبری پیش از بیماری ندارند. بنابراین چنین صفاتی برای پیدایش اختلال وسواسی-جبری نه لازم و نه کافی است. فقط حدود 15 تا 35 درصد این بیماران دارای صفات وسواسی قبل از بیماران بوده­اند. (سیدمحمدی- 1384)


بررسی وشناخت مرد گرایی زنان متأهل و عوامل تأثیر گذار بر روی آن به منظور کاهش مرد گرایی در جامعه

درطول تاریخ بشر نیاز به ازدواج از گذشته وجود داشته ودر خاص شرایط خود را داشته مرد گرایی زنان در شرایط سخنی در یک دوره تاریخی رشد کرده، و ابعاد اقتصادی،اجتماعی،قابل است مرد گرایی زنان عواملی تشدید یا تضعیف کنندۀ آن می شوند، مرد گرایی آثار ونظریه ندارد عوامل وعلل وجود دارد واین موضوع اندیشمندان وروان شناس ومرد شناسان به فکر واداشته، وآنچه پس از این
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 135 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 163
بررسی وشناخت مرد گرایی زنان متأهل و عوامل تأثیر گذار بر روی آن به منظور کاهش مرد گرایی در جامعه

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

1- مقدمه

درطول تاریخ بشر نیاز به ازدواج از گذشته وجود داشته ودر خاص شرایط خود را داشته مرد گرایی زنان در شرایط سخنی در یک دوره تاریخی رشد کرده، و ابعاد اقتصادی،اجتماعی،قابل است مرد گرایی زنان عواملی تشدید یا تضعیف کنندۀ آن می شوند، مرد گرایی آثار ونظریه ندارد عوامل وعلل وجود دارد واین موضوع اندیشمندان وروان شناس ومرد شناسان به فکر واداشته، وآنچه پس از این خواهد آمد از گذشته تابه حال یکی از بزرگترین خوشبختی انسانها داشتن همسری صالح وشایسته است آن بهره ای انسان را سامان
می بخشد داشتن همسری است که هر گاه به وی نظر بیفکند، شادی ومسرور گردد،اگر از نظرش دورباشد،برایش دلتنگی کند،همیشه حافظ اوباشد ونیززمانی که از اوخواهشی می کند با خوشرویی اطلاعات کند چرا گاهی بنای خانواده به این زیبایی را که خداوند روی آخر نظر دارد،طوری می سازیم که گذشت زمان می تواند هم چون موریانه ای، پایه های آخر را سست کرده تا جای که قادر به ادامه زندگی نبوده وبه ویرانی تبدیل می گذرد وآثار مجذب آخرنه تنها موجب شوربختی زن وشوهر می شود حتی اگر بیانگیر فرزندانشان نیز می گردد ومتأسفانه راهی برای ترسیم آخر باقی نمی ماند در اینجاست که باید بودید که چه عواملی سبب همین شغل بزرگ اجتماعی می گردند.

وچگونه باید از بروز آنها جلوگیری کرد؟به نظری می رسد برای اجتناب از چنین وضعیتی در زندگی قطعاً باید ازدواج راامری مهم به حساب آورده وبدون در نظر گرفتن بسیاری از مسائل وسنجیده است به احترام دراین مورد نزد همه چیز می گذرد حتی اظهار مشتقها،بوسه ها،دربرگه منتها وسایرتظاهرات عشق هایی جسمانی، اما رشته محبت دو روح که یک بار همدیگر را به آغوش کشیده وبه حقیقت،یکدیگر را شناخته اند،مرکز گسیخته نمی شود .

ما در فصل اول به موضوعاتی نظیر بیان مسئله می پردازیم و اهداف پژوهش را که به دو صورت کلی وجزئی است بیان میکنیم و اهمیت موضوع پژوهش را که بها دلائل نظری و کاربردی توضیح میدهیم و فرضیات یا سؤالات اساسی تحقیق را که با توجه به متغیرهای مستقل و وابسته تنظیم شده اند را می آوریم . بخش دیگر دیاگرام است که بیان کننده رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته است و در آخر این فصل هم اصطلاحات و متغیرهای تحقیق را تعریف می کنیم که این تعاریف به دو صورت و در دو سطح نظری وعملیاتی است .

2 - بیان مسئله

چرا در جوامع امروزی با این همه حمایت از زنان تمایل دارند که با بعضی از مردان متأهل رابطه داشته باشند ازدواج وتشکیل خانواده یکی از بهترین ومهم ترین رسوم اجتماعی انسان هااست که از فطرت آنها مایه می گیرد ودر طول تاریخ همواره مورد قبول انسان ها بوده است هر چند ازدواج یکی از ضروریات زندگی انسان ها به شمار می رود اما همیشه موفقیت وشادمانی زوجین نیست عدم رعایت حقوق انسانی اخلاقی،علل اقتصادی،بیکاری ، تفاوت فرهنگی زوجین ناتوانی جنسی،انحراف جنسی،اعتیاد به مواد مخدر،غیبت یکی از زوجین یکی از عمده دلیل اختلاف زناشویی است که باعث می شود زن به خارج از خانه پناه ببرد عواملی که روی مرد گرایی زنان تأثیر می گذارد وباعث جذب زنان متأهل می شود انتقام جویی، بی محبتی، نبودن فرهنگ مذاکره، گفتگو،ازدواج اجباری،خود خواهی، شهوت زیاد.

آثاری که مرد گرایی زنان در جامعه به وجود می آورد زنان به صورت زننده در جامعه ظاهر می شوند وبرای مردانی که دارای تقوای لازم نیستند ویا نمی توانند رابطه شان را براساس معیارهای درست تنظیم کنند بسیار جالب جلوه می کند ولذا نسبت به همسر خود بی رغبت شده واختلافاتی را پدید
می آورد تمایل به مردان متأهل یکی از آسیبهای اجتماعی وخانوادگی بوده وعلتی برای بروز آسیب های بیشتر از جامعه است هگل اعتقاد دارد. جسارت دیدن اولین شرط در تحقیق می باشد جسارت دیدن باعث می شود که
پدیده های اجتماعی خوب ببینیم وقدرت مشاهده بالایی پیدا کنیم. دکارت هم
می گوید برای آن که بدانیم مردم واقعاً چه فکر می کنند وچگونه کار می کنند وبه حرف زدن توجه نکنم به خودش نگاه کن آن چه که می کنند نگاه کن نه به آخر چه می گویند رفتار اجتماعی برخورد اجتماعی صحیح یک زن گویای همه چیزمی باشد در این جا این سوال مطرح می شود آیا حکومت ها فکر کرده اند که رابطۀ زنان با مردان متأهل باعث چه چیزی در جامعه می شود مرد گرایی زنان یک پدیده اجتماعی است. همانند سایر پدیده های اجتماعی متأثر از یک عامل نیست بلکه مجموعه ای از عوامل در آخر دخالت دارند مردی که مبادرت به ازدواج یا صیغه می کند بی محبت می شود بهانه گیر می شود این بهانه گیری منجر به بد شدن شرایط زندگی می شود زندگی حالت معلق وسردرگم پیدا می کند واین عدم ثبات در زندگی را به ارمغان می آورد.

به گزارش نیروی انتظامی: عده ای از زنان پس از ازدواج دست به رفتارهای نابهنجاری می زنند که ما شاهد فرار زنان، فرار دختران هستیم.که به خاطر عدم کفایت مالی، اقتصادی، شغلی، دینی،مذهبی،باعث می شود زن ومردبه نقطه متقابل هم برسند وباعث می شود که ما شاهد این می شدیم که زنان تمایل زیادی نشان می دهند که بامردان متأهل رابطۀ اجتماعی جنسی داشته باشند مرد گرایی زنان به عنوان یک بحران در جامعه مورد تحقیق درآمده و
می خواهیم توسط آسیب شناسان اجتماعی روان شناسان جامعه شناسان پژوهش انجام دهید وراهکار و راه حلی برای این پدیده اجتماعی پیدا کنیم.

جامعه و مسئولین چه وظیفه ای در این قبال دارند ؟ چه عواملی گرایش به مرد گرایی و تمایل به ازدواج آنها میشود ؟

بخشی از عوامل هست که به صورت عمومی بر روی پدیده ها تأثیر میگذارند ، از قبیل سن ، جنس ، تحصیلات ، نژاد ، طبقه ، شغل ، خصوصیات جسمی ، مذهبی ، ملیت ، میزان مطالعه ، درآمد ، ثروت ، محل تولد ، رشته تحصیلی ، نوع تخصص ........ بعضی عوامل دیگر از عواملی هستند که به صورت تخصصی بر روی یک پدیده تأثیر میگذارند : مثل لذت بردن که ممکن است شخصی این تصور را از گرایش خود به سمت مرد گرایی داشته باشد .

شیک بودن و امروزی بودن و راحت بودن از دیگر عوامل تأثیر گذار بر روی گرایش زنان به مرد گرایی است . عدم آگاهی ، افراط و تفریط ، جمال ، فرهنگ ، جامعه ، خانواده ، عدم اطمینان ، تربیت ، خودنمایی و ......... از دیگر عوامل تأثیر گذار در این زمینه است .

مردگرایی امروزه در بین بسیاری از افراد رواج پیدا کرده است به خصوص خانمهای جوان که به نوعی سعی میکنند در زندگی خود از این الگو تبعیت کنند و خود را گرفتار آن کرده اند مثلاً نوع پوشش و حتی در رفتارهای خود به نوعی مرد گرایی است .

حال باید کوشید تا علل و عوامل گرایش به این پدیده ی مهم اجتماعی را کشف کرد و درصدد برطرف کردن آن بود و راهکارهایی را جایگزین آن کرد تا افراد را از این تصور و باور اشتباه بیرون آورد و راه والگوی صحیح را به آنان نشان داد .

3 - اهداف تحقیق:

- اهداف کلی:

بررسی وشناخت مرد گرایی زنان متأهل و عوامل تأثیر گذار بر روی آن به منظور کاهش مرد گرایی در جامعه .

- اهداف جزئی:

الف) بررسی وشناخت عوامل فرهنگی (مانند تحصیلات،مدرسه،ساعت مطالعه ... ) مرتبط با مرد گرایی زنان متأهل.

ب) بررسی وشناخت عوامل روانی(مانند خودخواهی، بی محبتی،نبودن فرهنگ مذاکره وگفتگو،شهوت زیاد و...) مرتبط با مرد گرایی زنان متأهل.

ج) بررسی وشناخت عوامل اقتصادی(مانند درآمد،مردگرایی، ازدواج با صاحبان مشاغل پر اهمیت و...) مرتبط با مردگرایی زنان متأهل.

د) بررسی وشناخت رابطۀ سایر عوامل (مانند امنیت شغلی،جنسیت و...) مرتبط با مردگرایی زنان متأهل.

4 - ضرورت واهمیت تحقیق:.

امروزه مسأله ی مرد گرایی به عنوان یک معضل[1] اجتماعی همگان را به خود مشغول کرده است . بی محبتی ، خودخواهی ، انتقام ، .......... ما از طرفی میبینیم کتابهای مذهبی و تاریخی ما مملو از سفارش به پاکی و درستی است .

به طور طبیعی نگاه مردم در این میان به نحوه عملکرد مسئولین است که موجب الگو سازی در جامعه شده و به دنبال آن رسیدن به نحوه زندگی درست به صورت آرزو و هدف در می آید و قشر بزرگی از مردم وقتی نتوانند به آن خواسته ها برسند تلاش بیش از حدشان برای رسیدن به خواسته هایشان باعث عدم تعادل در زندگی و در نهایت موجب بروز ناهنجاری رفتاری میشوند که همراه با نارضایتی است .

اگر در گذشته دختران و پسران ازدواج کرده و زندگی می کردند و با تحمل تحولات زندگی تاپایان عمر در کنار هم زندگی می کردند . امروزه زندگیها تداوم زیادی ندارد و اگر هم داشته باشد زن در پی خواسته های خودش است

به همین دلیل است که مسأله مرد گرایی باید مورد بررسی قرار گیرد اثرات و پیامد آن به طور دقیق و روشن برای همه مشخص شود و برای مبارزه با این پدیده و کاهش آن در بین مردم باید تلاش بسیاری صورت گیرد در این تا کنون تحقیقاتی صورت گرفته است ولی کافی و جوابگو نیست و در این باره باید تحقیقاتی جدی و مفصل صورت پذیرد تا بتوان به نتایج مثبتی رسید .

5- فرضیه های تحقیق

- به نظر می رسد بین درآمد ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

-به نظر می رسد بین شغل ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می رسد بین سن ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

-به نظر می رسد بین قدرت ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می رسد بین فقر ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می رسد بین فرهنگ ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می رسد بین بی محبتی ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می رسد بین خودخواهی ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می سد بین شهوت ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می رسد بین بیکاری ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می رسد بین ازدواج اجباری ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می رسد بین سن تجرد ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می رسدبین وضعیت مالی ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می رسد بین محل سکونت ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می رسد بین عقیم بودن مرد ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می رسد بین اختلاف سنی ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می رسد بین اعتیاد ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

-به نظر می رسد بین محیط ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می رسد بین خشونت علیه زن ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می رسد بین ناتوانی جنسی ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظرمی رسد بین انتقام جویی ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می رسد بین اقتصاد ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می رسد بین چند همسری ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می رسد بین عدم تمکین ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

- به نظر می رسد بین ساعات مطالعه ومرد گرایی زنان متأهل رابطه معنا داری وجود داشته باشد.

6 - دیاگرام تحقیق:

1- سن

2- تحصیلات

3- تأهل

4- شغل

5- محل سکونت

6- درآمد

7- ثروت

8- فرهنگ

9- رشته تحصیلی

10- اعضای خانواده

11- بی محبتی

12- چند هسری مرد مرد گرایی

13- رابطه با خانواده زن و شوهر

14- فقر

15- تشویق و تنبیه

16- محیط زندگی

17- خشونت علیه زن

18- ساعات مطالعه

19- دوستان

20- وسایل ارتباطی

7- تعریف اصطلاحات و متغیرهای تحقیق

سن : تعداد سالهایی که از عمر افراد میگذرد .

سن بیان کننده طول عمر و میزان عمر افراد است که می توان آن را به کمتر از24سال ،از 24تا27سال و27 سالبه بالاتر تقسیم کرد

تحصیل حاصل کردن ،بدست آوردن ،کسب معلومات ......

کسب سوادو دانش که می توان آن را به صورت کمتر از دیپلم ، دیپلم و فوق دیپلم ،لیسانس و بالاتر تقسیم کرد .

تـاُهل : اهل و عیال داشتن ، زن داشتن ، متأهل شدن ،

یعنی وضعیت زندگی افراد که میتواند به دو صورت مجرد و متأهل باشد

شغل : یعنی کار و پیشه و سرگرمی . فعالیتی که برای کسب درآمد انجام می شود .

کاری که افراد برای برآورده کردن نیازهای اقتصادی و مادی خود انجام می دهند که میتوان آنرا به دو صورت اداری و غیر اداری و سایر تقسیم کرد .

محل سکونت : یعنی جای زیستن .

یعنی جایی که افراد به همراه افراد دیگر یا به تنهایی در آن زنگی میکنند که میتوان آنرا به مناطق 1 تا 5 ، 6 تا 10 ، 11 و بالاتر تقسیم کرد .

درآمد : یعنی مزد حاصل از کار و فعالیت .

پولی که از انجام کاری بدست می آید و میتوان آنرا به کمتر از 300 هزار تومان ، 300 تا 400 هزار تومان و بالاتر تقسیم کرد .

فرهنگ : یعنی خرد وادب .

رفتارهایی که در طول زمان در یک قوم یا اجتماع به صورت هنجار درآمده است و به خرده فرهنگهایی مانند فارس ، کرد ، لر ، ترک و سایر موارد تقسیم می شود .

رشته تحصیلی : یعنی درس خواندن در یک زمینه خاص .

که میتوان آنرا به علوم انسانی ، علوم تجربی ، علوم ریاضی و سایر موارد تقسیم کرد .

اعضای خانواده : افرادی که با یک فرد در حال زندگی هستند و خانواده فرد را تشکیل میدهند و میتوان آنرا به 4 نفر یا کمتر ، 5 نفر ، 6 نفر بیشتر تقسیم کرد .

شیک پوشی[2]: خوش اندام ، خوش جامه ، پاکیزگی ، دلربایی ، خوش نما شدن .

تمایل برای داشتن ظاهری متناسب و مورد پسند و میتوان آنرا به تمایل کم ، متوسط ، زیاد تقسیم کرد .

زیبائی : قشنگی ، جلوه گری ، خوشگل بودن .

خصوصیتی است که افراد برای دستیابی به آن تلاش میکنند و میتوان آنرا به زیبائی ظاهری ، زیبائی درونی و هر دو تقسیم کرد .

توجه به خود ، یعنی اهمیت دادن به وضعیت خود از لحاظ زیبایی و پوشش و سایر موارد که می توان آن را به کمتر از 1 ساعت در روز ، 1 تا 2 ساعت در روز ، 2 ساعت و بیشتر تقسیم کرد.

مد : طرز و روش به حالت روز شدن.

پیروی افراد از یکسری فرهنگ ها و پوشش ها که این پیروی را می توان به صورت کم ، متوسط ، زیاد تقسیم کرد.

فراغت : بیکاری ، آسایش ، فرصت ، نشاط ، فارغ بودن.

یعنی مدت زمانی که افراد فارغ و آزاد از کارهای روزانه هستند و درگیری ذهنی ندارند.و این فراغت را می توان به صورت گردش و تفریح ، مطالعه ، خرید کردن و سایر موارد تقسیم کرد و گذارند.

دوستان : هم راز ، مهربان ، همدم ، غمخوار ، همراه.

و می توان آنها را به 4 نفر و کمتر ، 5 تا 8 نفر ، 9 نفر و بیشتر تقسیم کرد.

وسایل ارتباطی : وسایلی هستند که افراد از طریق آنها اطلاعات و آگاهی به دست می آورند.

و می توان آنها را به رادیو ، تلویزیون ، روزنامه ، اینترنت ،ماهواره و سایر موارد تقسیم کرد.

-1مقدمه

مرد گرایی زنان پدیده ای بشری که امروز جزو پدیده های اجتماعی کنار پدیده های جهان طلاق، جرائم، اجتماعی و... مورد توجه قرار گرفته است ودرصدد مقابله با آن بر آمده اند اما باید قبل از آن این پریدن شناخت وعوامل مؤثر بر آن را شناسایی کرده چرا که در هر کشور وجامعه ای این پدیده دیده شده است.

مرد گرایی دارای معنای ومفاهیم زیادی است وتعریفای زیادی ازآن به عمل آمده وتقسیم بندی های مختلفی ازآن شده است.

مردگرایی زنان نتیجه در رفتار درونی است که ناشی از ناکامی در خود بروز می کند وبنابر عقیده آن را تقسیم بندی ومرتب می کنیم.

مردگرایی ناشی از بی هنجاری بسیاری در بیان عوامل تأثیر گذار مانند جنس،فاصله سنی،بیوگی،مجرد،مطلقه بودن،نداشتن فرزند،تمرکزجمعیت،اقامت در شهرهای بزرگ،بالا بودن هزینه های زندگی،بحران های اقتصادی اعتیاد،سوءسابقه اختلافات خانوادگی،اختلال روانی را مؤثر می دانند گروهی دیگر وجود طبقات اجتماعی در هر جامعه ای بدون اراده افراد بشر بوجود می آیند در بروز این پدیده بشری که در کنار پدیده های دیگر مؤثرمی دانند مرد گرایی در تمام طبقات اجتماعی چه در طبقه بالا وچه در طبقه متوسط ویا پایین دیده می شود برخی از صاحب نظران از خدمت های زندگی مفهوم سبک زندگی را خارج کرده اند وگفته اند که سبک زندگی شامل نحوه گذراندن اوقات فراغت،ورزش، میهمانی دادن، هدیه دادن،دست دادن،نحوه صحبت کردن می شود که تحت تأثیر پایگاه طبقاتی شخص قراردارد. میعاد گاه معاشرت وملاقات با دوستان وهمتایان نیز ظاهراً با موفقیت های طبقانی اشخاص بی ارتباط نیست.

مردگرایی پدیده ای بشری است که محصول زندگی وی در اجتماع می باشد ودر کنارپدیده هایی چون بزهکاری وجرائم دیگر قابل توجه می باشد وبرای کنترل آن در جهت کاهش آن باید اندیشید وبرنامه ریزی دقیق انجام داد.

این پدیده مانند دیگر پدیده های اجتماعی چون طلاق،اعتیاد،فرار از خانه،... در همه جوامع دیده می شود وامکان ریشه کن کردن آن به طور کلی منتفی است اما این پدیده را می توان کنترل کرد وبرای کنترل آن مانند هر پیامد اجتماعی باید ابتدا آن را شناخت وازدیدگاههای متفاوت به آن نگریست وعلتها را یافت وبررسی کرد سپس در جهت کاهش آن اقدام نمود.

می توان گفت مردگرایی زنان پدیده سنجیده ای است ونمی توان به راحتی راهکاری جهت کنترل یا کاهش آن پیدا کرد نظریات مختلفی در مورد مرد گرایی وجود دارد. که نتیجه مستقیم وغیرمستقیم عملی است که شخص وبانی آن را انجام داده است واز نتیجه عملش آگاه بوده است.


شناسایی علل پذیرش فرهنگ بیگانه در بین دانشجویان

مد گرایی حاصل زندگی انسان معاصرنیست بلکه درتمام دوران زندگی بشربوده وهستاما اگراین پدیده درهردوره ای ازتاریخ اگاهانه وبا گزینش انتخاب وبا توجه به فرهنگ وچارچوب های فکری واعتقادی جامعه صورت بگیرد نه تنها موجب پیدایش نارسایی های فرهنگی واجتماعی نشده بلکه به عنوان یک دستاورد اجتماعی به نوبه خود به رشد وتعالی فرهنگ وتمدن انان کمک های زیادی نموده وزمین
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 64 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 86
شناسایی علل پذیرش فرهنگ بیگانه در بین دانشجویان

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

فصل اول :

کلیات

مقدمه

مد گرایی حاصل زندگی انسان معاصرنیست بلکه درتمام دوران زندگی بشربوده وهست.اما اگراین پدیده درهردوره ای ازتاریخ اگاهانه وبا گزینش انتخاب وبا توجه به فرهنگ وچارچوب های فکری واعتقادی جامعه صورت بگیرد نه تنها موجب پیدایش نارسایی های فرهنگی واجتماعی نشده بلکه به عنوان یک دستاورد اجتماعی به نوبه خود به رشد وتعالی فرهنگ وتمدن انان کمک های زیادی نموده وزمینه اراستگی مناسب زندگی را فراهم می کند.درواقع مد گرایی مثبت به معنای اقتباس ازپیشرفت های اجتماعی و به کاربردن دستاوردهای مثبت دیگران ضمن بر طرف ساختن زشتی ها و کاستی ها ازدچارشدن زندگی به یکنواختی خسته کننده پیش گیری کرده وروزبه روز به استحکام بیشتر پایه های زندگی دسته جمعی کمک می کند.اما باید مراقب بود که این فرایند ازحا لت طبیعی خارج نشود زیراهمه ی استعدادهای فطری اگرازحالت طبیعی خارج شود جنبه ی انحرافی پیدا کرده واثارسویی به بارمی اورد.اما جوانان (دانشجویان) بنا به مقتضیات سنی و نیازهای گوناگونی که دارند و بسته به محیط هایی که دران قرارمی گیرند دربرخی قلمروها همچون لباس وارایش بیشتراز دیگران درمعرض جریان مد گرایی قرارمی گیرند وچون مد در بسترزمان درحال دگرگونی است افراد سنین جوانتررا بیشترمی طلبد چون وقت ازادتری دارند و می توانند پا به پای مد حرکت کنند.درک عمومی ما از واژه مدعموما به طرزلباس پوشیدن محدود می شود،اما واقعیت این است که مد می تواند شامل موارد گوناگونی اززندگی روزمره باشد.موضوعاتی از قبیل: نحوه انتخاب موسیقی،ارایش،چیدن دکوراسیون منزل، اتومبیل و حتی حرفه و کار.البته نباید به مقابله با مد بپردازیم بلکه بهتراست به پرورش و تقویت وجوه مثبت ان دقت کنیم تا درسایه این اتفاق جنبه های منفی ان کم رنگ ترشود وجای خود را به جنبه های مثبت دهند. به هرحال هدف ازارائه این تحقیق تحلیل پدیده اجتماعی مد است که سال ها مردم نقاط مختلف جهان را به خود مشغول کرده است و بیشترسعی کردم به میزان تا ثیرپذیری ازفرهنگ بیگانه درزمینه ی مد لباس،ارایش وموسیقی دربین دانشجویان بپردازم.

بیان کلی مسئله تحقیق

MTV, TMF

پدیده مد ازموضوعاتی است که همواره می تواند اقشارمختلف جامعه را به شکل های گوناگون مورد تاثیرخود قرار دهد.درواقع حکومت اسلامی درارائه الگوهای فرهنگی درسال های بعد از انقلاب موفق نبوده است.امروزه گرایش نسل جوان کشور روزبه روزبه مدهای جدید لباس،مدل ورفتارهای تقلیدی گروه های موزیک رپ،تکنو،پاپ،راک و ...هنرمندان و ورزشکاران خارجی به خصوص از نوع غربی و امریکایی افزایش بیش از حد یافته است.چنین گرایشاتی در گذشته بیشتر در جوانان مقیم بالای شهر(ثروتمند به لحاظ مالی)دیده می شد ولی امروز بین جوانان و نوجوانان بالا و پایین شهر درعرصه یک سری تمایلات وخواست های اجتماعی وازادی های مدنی برای یک زندگی بهتر،راحت تروازاد تر توافقی وجود دارد و ان ها درسال های اخیر با ارتباط و تبادل امکانات،روابط گسترده با یکدیگربرقرار کرده اند.نسل سوم کشورمان با وسایلی چون ماهواره ،اینترنت ،نوارویدئو،نوار کاست ،پوسترها،لباس و شلوارهای لی با مارک های مختلف به شدت تحت تاثیر تغیرات وشرایط جهانی شدن قرارگرفته اند و به اشکال گوناگون از خود عکس العمل نشان میدهند و چنان که می بینیم مد در زندگی انها نقش مهمی بازی میکند مراجعه به کانال های موسیقی چون و...از طریق انتن های ماهواره ای به شدت در نسل جوان کشور رایج است.بسیار دیده شده که یک جوان کارگر با درامد روزانه ای 4-3 هزار تومانی ،برای خود پیراهن یا شلواری با مارک خارجی را با قیمت 25 هزار تومان می خرد تا بلکه بدین طریق خود را با شرایط دیگر جوانان وفق دهد ودرواقع یک هفته حقوقش را بابت ان پیراهن یا شلوار پرداخت کرده است .در اینجا لازم به تذکر است که هدایت و ارشاد نسل

جوان این کشوربه برنامه ریزی های اصولی علمی و تلاش بی وقفه نیاز داشته وهرگونه سهل انگاری در این زمینه نه تنها گناهی نا بخشودنی است بلکه زیانهای جبران ناپذیری در بر خواهد داشت.امروز که نسل بیداری مسلمین وارد مرحله ای تازه شده و تلاش های کسانی چون سید جمال الدین ،اقبال ،محمدعبده ،سید قطب ،علامه نائینی،ایت الله طالقانی ومطهری و...بعد عینی به خود گرفته.استفاده از تمامی امکانات جامعه در مقابله با تهاجم فرهنگی وواکسینه کردن تمام احادجامعه به خصوص نوجوانان وجوانان ضروری ترین مسئله بوده و چه زیباست رهنمود استاد شهیدمطهری:"اگر مشکلی در راهنمایی نسل جوان باشد بیشتر در فهمیدن زبان ومنطق او و روبرو شدن او با زبان و منطق خودش است و دراین وقت است که هر کسی احساس می کند این نسل بر خلاف انچه ابتدا به نظر می رسد لجوج نیست و امادگی زیادی برای دریافت حقایق دارد."(مرتضی مطهری،مسئله حجاب،مقدمه کتاب)

ضرورت و اهمیت تحقیق

ضرورت توجه به مسئله تهاجم فرهنگی و تاثیر پذیری ازان درزمینه مد لباس ارایش و موسیقی در بین دانشجویان درهر طبقه ی اجتماعی که خیل عظیمی از جوانان را تشکیل می دهد برکسی پوشیده نیست لذا ازانجایی که فرهنگ هر ملتی یا قومی مجموعه اداب و رسوم و سنت ها ارزش ها ومواریث اجتماعی ان قوم وملت را تشکیل می دهد که از گذشتگان به ارث برده اند،حساسیت بیشتری را در جهت ابقا و مصونیت ان ازهرگزندی را می طلبد وواضح است که میبایست دردوران نوجوانی بین زیر ساخت های فرهنگی هر نسل با ارمان های مقبول و مشروع مکتب حاکم وفاق ایجاد نمود.این مسائل ضرورت تحقیق و ارائه راه حلی هر چند کوچک را افزایش می دهد.

اهداف تحقیق

1 : شناسایی علل پذیرش فرهنگ بیگانه در بین دانشجویان

2 : شناسایی راههای مقابله با تهاجم فرهنگی و الگو برداری از فرهنگ بیگانه در بین دانشجویان

3: دادن نیروی شناخت و تقویت بنیه ارزشی و اصول اسلامی

4: فراهم کردن زمینه های لازم جهت سرمایه گذاری مسئولین در مقابله با فرهنگ بیگانه از قبیل ارائه امکانات تفریحی و ورزشی و تشکیل کلاس های فرهنگی و هنری 5: شناسایی تاثیر بعضی از برنامه های رسانه ،وسایل ارتباط جمعی (ماهواره و اینترنت)،مجلات بر مد.

قلمرو زمانی و مکانی تحقیق موضوع مورد برسی (بررسی عوامل اجتماعی موثر در گرایش به مد ) است که قلمرو زمانی و مکانی در دانشگاه ازاد اسلامی واحد تهران مرکز (مجتمع ولیعصر) انتخاب شده وازطرفی پدیده گرایش به مد در چند سال اخیردر دانشگاه ها افزایش قابل توجهی داشته ،با این تفاصیر قلمرو زمانی دراین تحقیق سال 86ـ85 در نظر گرفته شده است.

فصل دوم :

چهار چوب نظری

پیشینه تحقیق:

گرایش جوانان به فرهنگ غرب یک مسئله اجتماعی است که در چند دهه اخیر افزایش داشته و تحقیقات زیادی برای شناخت علل به وجود امدن این پدیده انجام شده و این که چه اسیب ها و انحرافات اخلاقی و اجتماعی را در فرد و جامعه به دنبال دارد ،از طرفی خصوصیات و ویژگی های جامعه کنونی ما که در مرحله گذارازسنت به مدرنیته است و تحولات به قدری سریع است که مسائل و مشکلات هم با توجه به مکان و زمان دگرگون می شوند و بایستی تحقیقات وپژوهش ها نیز با توجه به این تحولات و نیاز جامعه انجام شود ،تحقیقات انجام شده دراین راستا عبارتند از :

1 :قدیمی ـ بهرام ،بررسی گرایش جوانان به مظاهر فرهنگ غرب در سطح شهر تهران ،1376ـ1375 دانشگاه ازاد اسلامی،واحد مرکز

2:ایوبی ـ محمد رضا ،تاثیر برنامه های ماهواره ای و ویدئو یی در شمال و جنوب تهران ،1378ـ1377،دانشگاه ازاد اسلامی واحد مرکز

3:عرب نجفی ـ اشرف ،سنجش نگرش جوانان دانش اموز نسبت به موسیقی و تصویر پخش شده از سیمای جمهوری اسلامی ایران 1377ـ1376 دانشگاه ازاد اسلامی واحد مرکز

4:خوشکار ـ علیرضا ،جامعه پذیری موسیقی در ایران در دوران معاصر 1381ـ1380 دانشگاه ازاد اسلامی واحد مرکز

5:فداکار ـ مقصود ،بررسی تاثیر عوامل فرهنگی برنامه های ماهواره ای تلویزیون برقشر جوان 1377،1387 دانشگاه ازاد اسلامی واحد مرکز

6:صدر ـ شعله ،اثرات رسانه های همگانی ،بررسی نقش و اثرات فرهنگی و اجتماعی رسانه های همگانی بر روی فرد واجتماع،1379،مدرسه تلویزیون و سینما

7:مزینانی ـ مریم ،میزان تاثیر پذیری دانش اموزان دختر دوره ی دبیرستان منطقه 1 تهران ،از فرهنگ بیگانه در زمینه مد وارایش و موسیقی ،83ـ1382 دانشگاه ازاد اسلامی واحد مرکز .

مد ئ Mode واژه ای است فرانسوی و در لغت به معنای سلیقه ،اسلوب ، روش و شیوه و...بکار می رود ودراصطلاح مد به تغییرناگهانی و مکررهمه یا بعضی افراد اطلاق می شود و منجر به گرایش انجام رفتاری خاص یامصرف کالای به خصوص یا در پیش گرفتن سبکی خاص در زندگی میشود که نتیجه نهاینه نشدن فرهنگ در جامعه است. مد کلمه ای است که در جامعه ی نوین ما حرف اول را می زند.مد یعنی تسخیر روحی استراتژیک. ماهیت کلی مد به وسیله ی اصطلاحات متقابل (مد روز) و (از مد افتادگی) بیان شده.این اصطلاح به یک الگوی تغیرات مداوم دلالت می کند که در ان اشکال اجتماعی معینی موقتا از پذیرش و احترام برخوردارمی شوند فقط به خاطراینکه توسط کسانی که بیشترازجریانات زمانه اگاهند،جایگزین شده اند این نوع جلوه اشکال اجتماعی ،مد را از (رسم) که ثابت و پذیرفته شده است جدا می سازد.مقبولیت اجتماعی که مد از ان بر خوردارمی شود ناشی ازهیچ نوع سود مندی یا شایستگی برتر ان نیست،بلکه درعوض مقبولیت مد پاسخی است که در جهت حساسیت و سلیقه های افراد می باشد.اگرچه مد را بیشتر درحوزه پوشاک می بینیم اما درحوزه های دیگری همچون نقاشی، معماری تزئینات خانگی ،اداب پذیرایی و ...نیز میتوان بر شمرد.در واقع هیچ کدام از حوزه های زندگی اجتماعی که درمعرض تغیرات مستمر قرار دارند ازتجاوز مد در امان نیستند.دکترعلی شریعتی می گوید:اگرمی خواهی فردی را تغییر دهی از کفش او شروع کن ،دلیلش هم این است که با تغییر کفش به دلیل عدم همخوانی ان با شلوارو پیراهن و مدل مو،ان ها را نیاز فرد تغییرمی دهد.

فرهنگ فرهنگ فقط مجموعه ای بر روی انباشته از اداب و رسوم و شیوه های مختلف زندگی نیست بلکه نظامی سازمان یافته ازرفتارهاست .

"فرهنگ شیوه ی عمومی زندگی گروه یا گروه هایی ازمردم است،عناصرفرهنگی ازقبیل عادات، سنت ها،اعتقادات،ارزش ها ونقاط نظر انسان ها را با یکدیگر پیوند می دهد ووحدت اجتماعی خاصی به وجود می اورد."(دکترمنوچهرمحسنی،مقدمات جامعه شناسی،1370؛98) ولی عام ترین تعریف فرهنگ از" ادوارد تایلورمی باشد که مجموعه ی پیچیده ای است که شامل معارف،معتقدات،هنرها،صنایع،فنون ،اخلاق ،قوانین ،سنن وبالاخره تمام عادات ورفتار و ضوابطی که فرد به عنوان عضو جامعه خود فرا می گیرد و در برابران جامعه تعهداتی را برعهده می گیرند."(دکترمحمودروح الامینی،زمینه فرهنگ شناسی،1382؛17 )

هویت فرهنگی

هر جامعه وفرهنگی الگو های خاص خود را دارد که با فرهنگ مردم دیگر جوامع بیگانه است و بران تاکید می کند ودفاع.به عبارت دیگرگذشته های تاریخی،حماسه های ابا اجدادی،سرزمین نیاکان،زبان مادری،باورها وسنت های طایفه ای،اسوه های دینی،عصبیت های قومی ،هنر و ادبیات موروثی، هویت فرهنگی را تشکیل می دهند.باید دانست انچه که اماج حملات تهاجم فرهنگی قرارمی گیردهمان هویت فرهنگی است اما نباید ساده اندیشانه با این موضوع برخورد کردچون هویت فرهنگی به مفهوم فوق تا زمانی که صرفا جنبه ملی داشته باشد وبه گروههای سرزمین خاصی متعلق باشد نه تهدیدی برای فرهنگ استکبار جهانی است و نه ازسوی انها مورد تهاجم قرارمی گیرد بلکه حمایت هم می شود و تحت عنوان نسبیت فرهنگی ازان دفاع می کند انچه که مورد تهاجم قرارمی گیردهویت فرهنگ اسلامی است .این بالندگی ،پویایی و زندگی در متن فرهنگ اسلامی است که تهدیدی جدی برای غرب محسوب میشود و انچه انها به ان همت گماردند مسخ همین فرهنگ میباشد.دکتر شریعتی در این باب می گوید:غرب می دانست ومی داند که برای رام کردن یک ملت وخوار کردن افراد ان بیش ازهرچیز باید فرهنگش را گرفت زیرا انسان بی فرهنگ خوارو ذلیل است وتسلط برچنین انسانی بسیارساده است ومی توان اورا به شکل الگوهای فرهنگ دراورد.دراینجا نیز منظورازفرهنگ همان ماهیت فرهنگی است که مسخ ان به مسخ شخصیت افراد وان فرهنگ وبرده شدن انها و

نهایتا تحت سلطه قرارگرفتنشان می انجامد و خلاصه استعمار تنها هدفش خنثی نگهداشتن ادمیت ازفرهنگ است و دراین راه ازهیچ کوششی برای از بین بردن اداب ورسوم انها،برای جانشین کردن زبان خود به جای زبان انها، برای نابودی فرهنگ انها،فروگذارنمی کند.(جلال ال احمد،درخدمت وخیانت روشنفکران،1357؛32) این همان تهاجم فرهنگی است که تحت هرنام پوششی مطرح می شود.

نشانه شناسی و فرهنگ مادی

"نمادهایی که درگفتارونوشتار بیان می شوند ،شیوه های اصلی تشکیل و بیان معانی فرهنگی هستند اما تنها شیوه ها نیستند،اشیا مادی و جنبه های رفتارهردومی تواند برای تولید معانی استفاده شوند.دال عبارتند از:هر حامل معنی،هر مجموعه عناصری که برای انتقال معنا مورد استفاده قرار می گیرد، صداهایی که در گفتار ایجاد می شود.مانند علامت هایی که روی کاغذ گذاشته میشود دال هستند، اما دال های دیگرلباس،تصاویریا نشانه های دیداری ،شیوه های خوردن،شکل های ساختمان یا معماری و بسیاری از ویژگی های دیگرفرهنگ را شامل می شود. مثل:فهماندن تفاوت های بین دوجنس."(انتونی گیدنز،جامعه شناسی،1382؛62،6)

فرهنگ پذیری

گاه اتفاق می افتد یک عنصرفرهنگی از فرهنگ دیگرگرفته میشود که به این فرایند فرهنگ پذیری می گویند درچنین وضعیتی فرهنگ هایی که با یکدیگر تماس مستقیم دارند هر دو دچار دگرگونی می شوند درعین حال این دگرگونی ممکن است در یک فرهنگ خیلی عمیق تر از فرهنگ دیگر باشد. وقوع حوادث ناگهانی مانند جنگ نیزمی توانند زمینه ساز پیدایش خرده فرهنگ و مد در جامعه شود، البته این گونه خورده فرهنگ ها چون تابع شرایط خاص همان جامعه میباشد برای جوامعی که دران شرایط قرار ندارند تعارض محسوب می شوند.مانند :مد رپ که بعد از فروپاشی یوگوسلاوی در نتیجه ی جنگ میان صرب ها ومردم بوسنی توسط مردم تحت فشاربه وجود امد.رپ درلغت به معنی موسیقی ارامی است که دانشجویان اروپایی قبل از امتحان برای کم کردن اضطراب خود به ان گوش می دهند.

تهاجم فرهنگی

تهاجم فرهنگی به معنای نفی هویت فرهنگی ملی ،پذیرش سلطه ی فکری و فرهنگی بیگانه،تغییر باورها ورفتارها،دگرگونی روش ها واداب و رسوم زندگی فردی واجتماعی منطبق با الگوی بیگانه می باشد که توسط پرسشنامه وگرایش به فرهنگ بیگانه اندازه گیری می شود کسی که تحت تاثیر غرب قرارمی گرفت ایتم های فرهنگ بیگانه را انتخاب میکرد.به طور کلی تهاجم فرهنگی عبارت است از:تلاش برنامه ریزی شده و سازمان یافته از سوی گروه تهاجم برای حمله به جهان بینی ها و بینش ها و در نتیجه گرایش ها و جایگزین کردن باورها و ارزش ها واخلاقیات دررفتارهای مورد نظرخویش برسایرگروهها وجوامع .ویژگی های تهاجم فرهنگی:

1:نامرئی و نامحسوس است؛تهاجم فرهنگی یک کار ارام و بی سرو صداست که باعث فرو ریختن ارزش های معنوی می شود که قابل علاج نیست.

2:ریشه ای وعمیق است ؛دشمن با وارد شدن به سنگ زیرین یک جامعه یعنی فرهنگ می خواهد

پیکره ی جامعه را به سلیقه خود کج کند.

3:درازمدت و دیر پاست ؛کار فرهنگی دیر نتیجه میدهد ولی اثران باقی است.

4:همه جانبه است؛دشمن در این تهاجم ازهمه ی حربه های سیاسی،اقتصادی، نظامی ،روانی و تبلیغاتی بهره می گیرد تا فرهنگ مقابل را به انزوا بکشاند.

5:دارای برنامه ،ابزاروامکانات گسترده است و برای اجرای برنامه های خود ازمتخصصین روانشناس،جامعه شناس و سیاستمداران استفاده میکند و ارتباطات مناسب با روحیات واداب و رسوم هر جامعه را با شرایط جهانی تدارک میبیند و با بودجه ی تبلیغاتی کلان ده هزار کانال ماهواره ای، صدها پایگاه رادیو و تلویزیونی با ده ها زبان زنده دنیا و یا روزنامه ،مجله و کتاب در تیراژ میلیونی تبلیغ می کنند.

6:خطرساز وکارساز است ؛تهاجم فرهنگی ازحمله نظامی خطرناک تراست زیراحمله ی نظامی صلابت ومقاومت ملت را تحت هر عنوانی (ملی یا دینی) بر می انگیزد و به عکس العمل وا میدارد ولی توطئه ی اخلاقی و فرهنگی انسان ها را تدریجا از درون می پوساند و بدون اینکه متوجه باشند به اضمحلال و نابودی می کشاند .

پیشینه ی تهاجم فرهنگی و مد گرایی

برای یافتن این موضوع باید برگردیم به استعمار کهنه ومستقیم انگلستان و سپس جوامع دیگر اروپایی چون فرانسه،اسپانیا وبه دنبال ان استعمار نو. انچه استعمار پیر به عنوان مترقی کردن کشورهای عقب مانده از کاروان تمدن به گمان خودش انجام می داد چیزی جز تهاجم فرهنگی برای دست یافتن و غلبه کردن بی چون و چرا بر این ملل نبوده است.ظواهر تمدن غرب و پیشرفت های تکنولوژی، صنعتی این جوامع با سیاست های استعماری ،تجاوز گرایانه این جوامع ترکیب شده و موجودیت فرهنگی و اقتصادی واجتماعی وسیاسی کشور های مستعمره را به مخاطره انداخته بود و دسته ای از متفکران کشور های تحت سلطه ،چهره ی اول یعنی تمدن غرب را می دیدند لذا اگاهانه یا نا اگاهانه به سوی او گرایش می یافتند ،کسانی را که امروز به نام غرب زده می شناسیم ازاین دسته اند و دسته ای دیگر فقط چهره ای دیگر یعنی چهره ی استعماری این کشور ها را دیده و لذا دشمن همه ی جلوه های تمدن استعمارشدند وحتی درمقابل فرهنگ مادی این جوامع و پدیده های صنعتی ان نیز قرار گرفته اند و حتی بلند گو را نیز صدای شیطان نامیدند.در بین این دسته که نسبت به دسته ی اول دلسوزتر بوده و دارای ریشه های مردمی نیز بودند نوعی وحشت کوراز تمدن و فرهنگ غرب وجود داشته که انها را به سوی نوعی مخالفت غیر منطقی وهمراه با تعصب با نمود های صنعت غرب میکشید و به دلیل عدم توانائی شان در دفاع صحیح از فرهنگ بومی خود،اب به اسیاب گروه اول ریخته اند و به خصوص در زمینه ی جذب جوانان بسیاری از انها را که راه سومی به جز این دو قطب مطرح در جامعه نمی شناختند به سوی گروه اول سوق می داد.

در کنار این دو گروه اندیشه اصلاح طلبی دینی توسط کسانی چون سید جمال الدین اسد ابادی،عبده، سید قطب،کواکبی،اقبال لاهوری وعلامه نائینی مطرح شد وحقانیت خود را ثابت نمود.پیام اینان بازگشت به خویشتن بود ولی منظورایشان ازاین بازگشت تکیه بر فرهنگ معنوی جامعه وحفظ هویت فرهنگی به منظور مجموعه ای از اعتقادات دینی،باورها، زبان، هنر،ادبیات،اداب ورسوم وسنن که باعث تمایزگروههای انسانی می گردد بود و بدین لحاظ از گروه اول جدا می شدند اما در زمینه ی پذیرش تکنولوژی و صنعت نظری متفاوت ازگروه دوم ارائه داده ومعتقد بودند که باید علم و صنعت و تکنولوژی ازهرجا با شد گرفت اما به شکلی که هویت فرهنگی جامعه را تحت الشعاع نفوذ خود قرار ندهد.چنان چه دراثاراقبال داریم که:برخلاف متفکران که می گویند نمی توان علم و صنعت غرب را گرفت وفرهنگ و اخلاق و روابط اجتماعی و شیوه ی زندگی شان را کنار زد نه تنها می توان چنین کرد بلکه هیچ دلیلی وجود ندارد که ثابت کند جامعه ای که با عشق های بلند وعرفان روح واشراق دل و برخورداری از لذت های پاک وعمیق اخلاقی ومعنویت اشناست ،نمی تواند به جای گاواهن تراکتور براند،عوض کجاوه جت سوار شود،پیه سوز را دور انداخته لامپ الکتریکی روشن کند.

طبیعی است که ورود یک تکنولوژی جدید روی فرهنگ غیرمادی نیز تاثیر گذاشته حتی روی دیگر جلوه های فرهنگ نیز بی تاثیر نخواهد بود اما باید در نظر داشت که هویتی فرهنگی حاصل جمع ساده ی اداب و رسوم ،عقاید،هنر ،ادبیات ،سنن و ...نیست بلکه جریانی فرا تر ومحاط از تمام اینهاست که از تداخل ،تاثیر وتاثرو روابط پیچیده بین تمام اینها ناشی شده و برد تاثیرفرهنگ مادی به تنهایی قادر به از بین بردن این هویت فرهنگی نخواهد بود چه بسا پدیده های صنعتی که وارد کشور شده وبه خصوص که امروزه هر کشورجهان، بازاری از پدیده های صنعتی سایر کشورهاست.

اما به هرحال هر کشورموجودیتی به لحاظ فرهنگی مستقل ازدیگران دارد و این تا زمانی است که بتواند این ماهیت فرهنگی را دربعد فرهنگ غیرمادی حفظ کند.شیوه های مقابله با تهاجم فرهنگی به قرن 19 برمی گردد.بسیاری ازروشنفکران ان زمان ازجمله سید جمال الدین اسد ابادی،شیخ محمدعبده راه تجدید نظر و اصلاح دین وپیراستن دین اسلام ازخرافات و بازگرداندن ان به شکل خالص وپاک خود را وجه همت خود گمارده وراه مقابله با استعمارو تبلیقات فرهنگی و سیاسی ان را دراسلام ناب و به دور از خرافه وبه عبارتی بازگشت به خویشتن یافتند اگر چه نظرات این اندیشمندان بی تاثیراز پروتستانیزم وعقاید لوتروکالون نبود. سیدجمال الدین اسد ابادی درپایان رساله ی معروف خود به عنوان حقیقت مذهب نیچری (ناتورالیست) وبیان حاصل نیچریان سه شرطی را که به گفته ی اوموجب عروج امم به مدارج کمالات و سعادت تام و حقیقی ملت هاست بدین گونه برمی شمارد.

نخست؛ ضرورت پاک بودن لوح عقول مردم از کدورت خرافات.دوم؛ضرورت بزرگداشت شخصیت انسان. سوم؛ضرورت استوارکردن ایمان دینی بر پایه عقل و دلیل وپرهیزازعقاید تقلیدی.سید جمال الدین با انکه دین اسلام را حائزهرسه شرط میداند اشکارا مذهب پروتستان را ازمیان مذاهب عالم در مورد دو شرط اخربا اسلام همانند می یابد .

سن

درسنین جوانی افراد درمرحله ی جامعه پذیری قرار دارند وازان جایی که تعریف جامعه پذیری:

(همسازی وهمنوایی فرد با ارزش ها وهنجارها ونگرش های گروهی اجتماعی است).

اگرجامعه نتواند طی فرایند جامعه پذیری قواعد را برای افراد درونی کند منجربه رفتارنامنظم و خلاف قاعده دراین سنین می شود که معمولا ازانگیزه ناگهانی یا محرک انی ناشی می شود وچنین رفتاری نتایج و خشنودی های اتی را در مقابل لذات ورضامندی های انی وزود گذر نادیده میگیرد، برعکس رفتارهای مبتنی بر نظم وانظباط به منظور پذیرش اجتماعی یا برای دستیابی به هدف اتی، خشنودی های انی و گذرا به تعویق انداخته وانها را تعدیل می کند.


معرفی افراد دو جنسیتی به جامعه به منظور آشنایی افراد جامعه با پدیده دو جنسیتی

بدون شک در جامعه امروز ایران قدرت تغییر جنسیت در شکل روابط و انسجام خانوادگی تاثیرات بسزایی داردشناخت وضعیت اخلاقی فرد ، و تاثیر سابقه تغییر جنسیت در خانواده و تاثیر هرکدام از آنان منجر به کاهش یا افزایش انسجام در محیط خانوادگی می شود شایان توجه استو درخواست و رفع نیازهای مالی ، اقتصادی ،فرهنگی والدین و دوستان توسط فرد یا رفت و آمد با والدین دوستا
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 106 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 157
معرفی افراد دو جنسیتی به جامعه به منظور آشنایی افراد جامعه با پدیده دو جنسیتی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

فصل اول (چهارچوب پژوهش)

انگیزه انتخاب موضوع

مسئله یا طرح پژوهش

اهمیت و فایده پژوهش

اهداف پژوهش

فرضیه های پژوهش

مدل نظری پژوهش

پرسش اساسی پژوهش

انگیزه انتخاب موضوع

انگیزه انتخاب موضوع

بدون شک در جامعه امروز ایران قدرت تغییر جنسیت در شکل روابط و انسجام خانوادگی تاثیرات بسزایی دارد.شناخت وضعیت اخلاقی فرد ، و تاثیر سابقه تغییر جنسیت در خانواده و تاثیر هرکدام از آنان منجر به کاهش یا افزایش انسجام در محیط خانوادگی می شود شایان توجه است.و درخواست و رفع نیازهای مالی ، اقتصادی ،فرهنگی والدین و دوستان توسط فرد یا رفت و آمد با والدین دوستان می تواند باعث افزایش تفاهم و روابط میان افراد دو جنسیتی شود.ولی اینگونه موارد (تغییر دادن جنسیت) می تواند در زندگی خانوادگی کارکرد مثبت و یا منفی داشته باشد که گاه این کارکرد باعث افزایش روح همکاری وانسجام خانوادگی می شود مانند پیشرفت در زندگی از جنبه های عاطفی ، عقیدتی و غیره و گاه باعث کاهش انسجام خانوادگی می شود مانند بی مهری و بی علاقگی ، خشونت و انزجار می شود.به عنوان یک مسئله می تواند مورد بحث و بررسی باشد که به صورت یک موضوع که جنبه علمی دارد قابل ارزیابی قرار گیرد.پس چه خوب است که ما به آن درجه از علم و آگاهی رسیده باشیم که روز به روز با افزایش سطح آگاهی نسبت به افراد دو جنسیتی در جهت انسجام خانوادگی گام برداریم.و هرچه بیشتر در مستحکم کردن نهاد خانواده سعی وافر نماییم.

مسئله یا طرح پژوهش

آنچه به عنوان تعریف از اختلالات هویت جنسی ارائه می شود بیانگر این مطلب است که اختلالات هویت جنسی به وضعیتی گفته می شود که فرد به طور مستمر و پایدار از جنسیت بیولوژیک (هویت جنسی) خود ناراضی است.تمایل یا اصرار بر متعلق بودن به جنس مقابل خود را دارد و این وضعیت برای فرد ایجاد ناراحتی شدید و یا اختلال درعملکرد روانی و اجتماعی می نماید (وامقی ، ص2) از نظر روانی پسرهای دارای چنین اختلالی با فعالیت های دخترانه سرگرمند تمایل به پوشیدن لباسهای دخترانه دارند یا لباس های در دسترس خود را به شکل دخترانه در می آورند.عروسک های زن اسباب بازی مورد علاقه آنها است و در بازی هایشان نقش دخترانه به عهده می گیرند ممکن است اصرار داشته باشند و ادعا کنند که آلت تناسلی شان از بین خواهد رفت و یا بهتر است که آن را نداشته باشند این گونه افراد در جمع پسرها مورد اذیت و تمسخر قرار گرفته و اغلب طرد می شوند بعضی از پسرها ممکن است از مدرسه رفتن به دلیل مسخره شدن یا تحت فشار قرار گرفتن برای پوشیدن لباس های پسرانه اجتناب کنند اینگونه تمایلات از یک سو و قرار گرفتن در جامعه ای که با این تمایلات مخالف است و با آنها برخورد می کند از سوی دیگر این افراد را دچاراختلال در عملکرد می نماید.فشار روانی دراین افراد شدت می یابد و ترجیح می دهند کمتر در جمع افراد هم جنس خود حاضر شده و انزوا طلبی را ترجیح می دهند افسردگی یک مشکل شایع در مبتلایان به این اختلال است زیرا مسائل و مشکلات جدیدی در ارتباط با خانواده و مدرسه و محیط زندگی خود دارند که این افسردگی در مواردی منجر به اقدام آنها برای خودکشی می شود به خصوص اگر فرد احساس ناامیدی در مورد تغییر جنسیت داشته باشد در یک مطالعه میزان خودکشی د رمردان دو جنسیتی3/16 درصد بوده است (همان منبع ، ص 15).علاوه بر اختلالات روانی رویکردهای جامعه نیز این افراد را دچار اختلال در عملکرد می نماید.سیری در جوامع گذشته نشان می دهد که افرادی که دارای رفتار غیر عادی بوده و به نوعی دچار آسیب شده بودند همواره پذیرای برچسب هایی مانند شیطان ، جادوگر ، بیمار ، مختل المشاعر ، مطرود و بیگانه بوده اند و جامعه نیز درهمه حال آنان را میکروب های خطرناکی به شمار می آورده که به علت پیشه کردن روش ها و کردارهای ضد اجتماعی ، بهداشت جامعه را در خطر نابودی قرار می دهند ، در بیانی دقیق تر می توان گفت که پیشداوری ها و تصورات قالبی که در فرهنگ هر جامعه درمورد پدیده هایی مانند اختلال هویت جنسی وجود دارد به تدریج تفکرات و باورهای خاص خود را درباره پدید آوردندگان آن ایجاد می کند برداشت های ایجاد شده به تدریج جایگاه خود را به عنوان مبنایی برای قضاوت جامعه در مورد این افراد و ارزیابی جایگاه و کنش های آنان به دست می آورد و بر شیوه برخورد جامعه با آنان تاثیر عمیق و تعیین کننده بر جا می گذارد در عین حال از آنجا که اغلب این تصورات بر شالوده های علمی و تجربی متکی نیست مسیر برخورد جامعه با این گروه همواره به سمت مسیرهای نادرست رهنمون می گردد و در این مسیر نیز همواره آثار منفی خود را در پی آورده و می آورد تصوراتی که هریک به شکلی خاص تصویر ذهنی جامعه را درباره این گروه واژگون می سازد در این میان می توان از انواعی از این دست تصورات نام برد که افراد دوجنسیتی راموجوداتی خطرناک تر از آنچه که هستند یا می توانند باشند جلوه می دهد . پس هراس جامعه را از آنان بیشتر نموده و مقابله با آن را شدیدتر می نماید برخی از ذهنیت های جامعه ناشی از پیشداوری هایی است حاکی از اینکه این گروه از افراد با سایر افراد جامعه متفاوت هستند مضامینی مانند اینکه آنان به اراده و خواست خود و به سبب پای بند نبودن به اصول اخلاقی و ملاحظات انسانی مرتکب رفتار غیر عادی می گردند آرزوها و علایق بشری در قلب و روح آنان تاثیر نمی کند و خلاصه اینکه همه ازیک قماش هستند.نمونه هایی از این دست تصورات در یک طیف وسیع قرار می گیرد که شامل گونه هایی از تصورات پیشینیان است که رفتارهای غیر عادی را ناشی از علل ماوراء الطبیعی در روان افراد یا انواعی دیگر از اثر گذاری این علل می دانستند تصوراتی از این قبیل که آنها در تسخیر ارواح شیطانی اند که در وجودشان رخنه کرده و راه مهار آن نیز خارج کردن این ارواح از کالبد فرد است.حتی اگر این کار به سوزاندن آن کالبدها منجر شود.بدیهی است که اینگونه تصورات در جامعه به دنبال فشارهای روانی نارضایتی هایی را برای افراد دوجنسیتی به دنبال خواهد داشت با پیشرفت علم و آگاهی بشر در مورد این افراد امروزه راه های مختلفی برای درمان و از بین بردن علائم بالینی اختلال هویت جنسی در افراد شکل گرفته که یکی از این راه ها انجام عمل جراحی تغییر جنسیت به منظور از بین بردن جنسیت کنونی فرد و وارد شدن به گروه جنسیتی مورد تمایل فرد می باشد.بدین ترتیب مشکل عمده این افراد از نظر روانی از بین خواهد رفت.متخصصان بالینی بر نیاز به ارزیابی دقیق هر فرد قبل از تصمیم برای برداشتن گام های پزشکی لازم برای تغییر جنسیت تاکید می کنند.اکثر مراکز درمانی به برخی اقدامات اولیه برای افرادی که آزمون های روان شناختی آنها بیانگر ثبات هیجانی و احتمالاً متناسب برای جراحی تشخیص داده می شوند می پردازند بعد از برگزیدن بیماران معمولاً لازم است آنها یک یا دو سال به عنوان عضوی از جنس مخالف زندگی کنند.طی این دوره تزریق هورمون برای ایجاد صفات جنسی ثانویه به کار می رود این دوره حکم آمادگی روان شناختی برای زندگی به عنوان عضوی از جنس دیگر را دارد مطالعات روی بیمارانی که به دقت انتخاب شده بودند نشان دادکه جراحی درمان کارآمدی بوده است هرچند متخصصان در سازگاری جنسی وا جتماعی آنها بهبود مشخصی را نمی دیدند ولی اکثر بیماران گزارش نمودند که از نتایج راضی هستند و بهترین نتیجه به دست آمده از رضایت ناشی از تغییر جنسیت در حد متوسط بود.

نکته قابل توجه این است که هویت جنسی قویاً تحت تاثیر عوامل روان شناختی اجتماعی و فرهنگی است و جراحی در حال حاضر فقط می تواند مشکلات موثر از عوامل روان شناختی را بر طرف نماید اما آیا این شیوه توانسته جوابگوی مشکلات اجتماعی و فرهنگی افراد در جنسیتی در مقابله جامعه باشد؟ و آیا توانسته همان گونه که در حل مشکلات روانپریشی این افراد موثر بوده است در میزان سازگاری اجتماعی این افراد تاثیر گذاشته و میزان رضایت آنها را از تغییر جنسیت افزایش دهد؟

اهمیت و فایده پژوهش

افراد دو جنسیتی هنوز برای جامعه ما شناخته شده نیستند و حضور آنها در اذهان عمومی به عنوان افراد مجرم و منحرف هنوز به قوت خود باقی است.مشکلاتی که افراد دو جنسیتی با آنها روبرو هستند برای جامعه مهم نبوده و همچنان به عنوان سدی در جهت برآورده کردن نیاز این افراد به شمار می رود یکی از راه های درمان این افراد جراحی به منظور تغییر جنسیت است به این امید که مشکلات روحی شان حل شود و بتوانند به زندگی عادی برگردند ولی با توجه به اینکه جراحی فقط مشکلات روحی این افراد را برطرف می کند و دید افراد جامعه نسبت به تغییر جنسیت افراد دو جنسیتی همچنان منفی باقی می ماند وجود تحقیق در مورد میزان رضامندی این افراد از تغییر جنسیت با روش جراحی ضروری به نظر می رسد از آنجا که دلیل عمده و بسیار مهم افراد دو جنسیتی برای تغییر جنسیت این است که از بودن در جنس خود ناراضی بوده و خواهان رهایی از این وضعیت هستند بنابراین این تحقیق با هدف بررسی میزان رضامندی آنها از تغییر جنسیت و قرار گرفتن در جنسیت جدید شکل گرفته است.

اهداف پژوهش

1- معرفی افراد دو جنسیتی به جامعه به منظور آشنایی افراد جامعه با پدیده دو جنسیتی؛

2- معرفی مشکلات آنها و معرفی روش جراحی که به عنوان موثرترین روش برای درمان مشکل این افراد مطرح شده است.

3- آگاهی در مورد میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت.

فرضیه های پژوهش

1- میزان احترام افراد جامعه به تغییر جنسیت افراد دوجنسیتی در میزان رضامندی آنها از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است.

2- میزان ارضای میل جنسی در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛

3- میزان ارضای نیاز به امنیت در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛

4- میزان ارضای نیاز به تعلق اجتماعی در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛

5- میزان رضامندی از پایگاه اجتماعی در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛

6- میزان برخورداری از نظام حمایت اجتماعی در میزان رضامندی افراد دو جنسیتی از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؛


7- مدل نظری پژوهش

پرسش های اساسی پژوهش

1- افراد دو جنسیتی ازتغییر جنسیت خود چقدر رضایت دارند؟

2- آیا میزان احترام افراد جامعه به تغییر جنسیت افراد دو جنسیتی در میزان رضامندی آنها از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟

3-آیا میزان ارضای میل جنسی در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟

4-آیا میزان ارضای نیاز به امنیت در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟

5-آیا میزان ارضای نیاز به تعلق اجتماعی در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟

6- آیا میزان رضامندی از پایگاه اجتماعی در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟

7-آیا میزان برخورداری از نظام حمایت اجتماعی در میزان رضامندی افراد از تغییر جنسیت به روش جراحی موثر است؟

فصل دوم (ادبیات پژوهش)

پیشینه مطالعاتی پژوهش

ادبیات نظری

نظریۀ های جامعه شناسی

نظریۀ برچسب

نظریۀ نیاز

نظریۀ امید و انتظار

نظریۀ حمایت اجتماعی

نظریۀ روانکاوی

پیشینه پژوهش

آدمی همواره در مورد سلامت جسم ، روابط اجتماعی و جایگاه خود در این عالم نگران بوده و هست.و در این زمینه سوالات بسیاری مطرح کرده و پیرامون آنها نظریاتی ابراز داشته است.برخی از این نظریات تقریباً جهانشمول به نظر می رسند.و در بسیاری از مناطق دنیا و اکثر دوره های تاریخ دیده می شوند.شاید بزرگ ترین فایده مطالعه تاریخ آگاه شدن از همین امر است که درمورد نابهنجاری ها ، باورها و بارها نظریات معینی تکرار شده اند.

طبق نظریه ای کهن که امروزه نیز به چشم می خورد رفتار غیر عادی نتیجه عملکرد نیروهای مارواءالطبیعی و جادویی مثل ارواح شرور و شیطان است.در جوامعی که این نظریه را باور داشتند معمولاً درمان ، همان جادو بوده است.نزد بسیاری از جوامع ، جادوگر قبیله یا طبیب همان کسی که گمان می بردند با نیروهای ماوراء الطبیعی در تماس باشد.واسطه ارتباط ارواح با انسانها بوده است و فرد گرفتار به کمک او می توانست دریابد که کدام ارواح باعث مشکل او شده اند و برای آرام ساختن آنها چه باید کرد.

همچنین در تاریخ رفتار غیر عادی این عقیده نیز رواج داشته است که رفتارهای عجیب و غریب بعضی از مردم ناشی از اختلال کار بدن آنها است.مثلاً نقشی که نه همه بدن فرد بلکه عضو معینی را گرفتار می کند.منشایی که برای چنین نقصی قائل می شوند بسته به ماهیت رفتار غیر عادی ، عقاید فرهنگی جامعه و دانش علمی متفاوت بوده است گاهی رفتار غیر عادی با سوراخ کردن جمجمه درمان می شده است در این روش به کمک شی تیزی مثلاً سنگ سوراخی به قطر 2 سانتی متر در جمجمه ایجاد می شد.

شواهدی به دست آمده حاکی از اینکه حتی 2 تا 3 هزار سال قبل از میلاد مسیح نیز سوراخ کردن جمجمه در کشورهای شرق مدیترانه و شمال آفریقا به کار می رفته است.مطالعه روی جمجمه به منظور ایجاد راه گریزی برای ارواح شیطانی بوده است.دانش دوره یونان باستان نیز محصول قرن ها تکامل بوده است.حدود 800 سال قبل از میلاد رفتار آشفته یا جنون آمیز تنیهی در برابر توهین به خدایان تلقی می شد آنهایی که خدایان قصد هلاکشان را داشتند.نخست دیوانه می گردیدند درمان این افراد در معابدی که به اسکلوپیوز[1] ، خدای تندرستی ، اهدا شده بود صورت می گرفت.

هر معبد ساختاری دالان مانند داشت که بیماران روانی در آن راه می رفتند و می خوابیدند و عاقبت به مرکز آن می رسیدند عقیده بر این بود که در اثنای جریان مذبور خدای تندرستی به خواب آنهامی آمد و آنها را شفا می داد در قرون بعد این عقیده که زندگی شخص در دست خدیان است.تدریجاً حداقل در بین شهروندان تحصیل کرده از بین رفت.فلاسفه یونان نسبت به جنبه هایی از وجود فرد که تبیینی از رفتارهای عادی و غیر عادی به دست می دهد کنجکاو شدند و نابهنجاری و اختلالات شدید به عنوان پدیده های طبیعی در نظر گرفته شدند که باید برای آنها درمان منطقی فراهم شود.

درمورد تاریخچه رفتار و هویت جنسی باید گفت که رفتار جنسی همواره برای اکثر مردم موضوعی بسیار قابل توجه بوده است در طول قرن ها نظرات مردم درباره جنسیت و انحراف جنسی تغییرات قابل توجهی را از سر گذرانیده است.طبق مشاهدات موجود در تاریخ هنری سوم پادشاه فرانسه به طور علنی لباس زنانه می پوشید و آرزو داشت که زن به شمار آید و چون یکی از اهالی ارس موهایش را کوتاه می کرد و ترجیح می داد لباس مردانه بپوشد.طی قرن چهارده قبل از میلاد یونانیان امور جنسی را بخش مطبوعی از طبیعت می دانستند این وسعت نظر با دیدگاه متداول دوره بین سقوط روم و قرن 14 یعنی هنگامی که قدرتمندان کلیسا با موضوعات جنسی به عنوان گناه برخورد می کردند در تعارض است در آن دوره هزاران اروپایی برای اقرار به تماس عاشقانه با شیطان شکنجه می شدند.آنگاه آنان را زنده زنده در انزار عمومی می سوزاندند تمام روستاهای جنوب آلمان و سوئیس به این طریق نابود شدند بهایی که زنان باید برای رهایی از این سرنوش نافرجام می پرداختند این بود که از همه افکار جنسی چشم بپوشند.در اواسط قرن نوزدهم این نظر که زنها باید کاملاً اخلاقی و از لحاظ عشقی سرد و از نظر جنسی بی جاذبه باشند به اوج خود رسید.از زنان انتظار می رفت تنها به خاطر ارضای همسرانشان و به انجام رسانیدن تعهد مادر شدن به رفتار جنسی اقدام کنند.تا اینکه برخی از اشخاص شجاع ترجیح دادند با به خطر انداختن موقعیت حرفه ای خود در مورد نقش جنسیت در رفتار انسان به بحث بپردازند.یکی از این افراد فروید بود.وی موضوعات جمع آوری شده از بیماران متعدد را مورد استفاده قرار داد تا اثرات منفی واپس زنی نسبت به مسائل جنسی و تجارب عاشقانه منتشر نمود وی ردپای انحرافات جنسی در دوران بزرگسالی را در رویدادهای مهم دوران کودکی جستجو می کرد.نظرات او در مورد مسائل جنسی دوران طفولیت اکثر مردم را تکان داد هرچند امروزه بسیاری از جنبه های این نظریات هنوز بحث برانگیزند ولی فروید بیش از هر کس دیگری باعث شد در مورد نقش احساسات جنسی تفکر جدیدی صورت بگیرد.

هاولوک الیس یکی دیگر از افراد پر نفوذ در طرح دیدگاههای تازه در مورد مسائل جنسی بود.وی کتاب ها و مقالات زیادی به رشته تحریر درآورد که بر تمامی رفتارهای جنسی متداول در زندگی روزمره مردم متمرکز بود.وی علل جسمانی دراختلالات جنسی را مبتنی بر عوامل روانشناختی ذکر کرد.همچنین معتقد بود اکثر افراد و گروه ها به خاطر اینکه افکارشان بیش از حد با داستان های رذیلانه راجع به جنایات وانحراف جنسی مشغول است.امور جنسی را به عنوان امری پلید می نگرند به موازات توسعه نگرش علمی نسبت به اختلالات روانی ، ترحم و دلسوزی برای افراد که دچار این قبیل اختلال ها بودند افزایش یافت.فیلیپ پینل پیشاهنگ اصلاح بیمارستان های روانی فرانسه همدردی زیادی نسبت به وضعیت بیماران ابراز نمود و اعتقاد راسخ داشت که آن ها به مراقبت و درمان انسانی نیازمندند اگر چه امروزه این نگرش را هم کارگزاران بالینی و هم جامعه تا حدودی پذیرفته اند ولی در زمان خود امری نادر بوده است.پینل مجبور بود با این نظر مبارزه کندکه موسسات ویژه دیوانگان وسیله ای برای محافظت از جامعه به شمار می آید نه برای کمک به بیماران .در قرن 19 به تدریج درمان بیماران روانی و دارای اختلال ، انسانی تر شده بود و امروزه اکثر موسسات مراقبت هایی با کیفیت بسیار خوب ارائه می دهند.خلاصه مطلب آنکه تاریخ روانشناسی رفتار غیر عادی داستان چگونگی برخورد جوامع با افرادی است که متفاوت از دیگران بودند و متناسب با جامعه عمل نمی کردند.فراز و نشیب ها ، پیشرفت ها و عقب گردها به ما احساس خوش بینانه توام با احتیاطی می دهد که در مورد قدرت عقل برای شناخت و تدوین راه های کمک به افرادی که در انطباق با هنجارهای جامعه ناتوانند بیشتر تاکید کنیم.نظریات مربوط به نابهنجاری تقریباً به هیچ روی جدید نبوده و هریک گذشته ای بسیار طولانی دارد.نگرش به افراد نابهنجار همواره منعکس کننده پویایی های اجتماع مسلط زمانه است مثالی از پیوند بین آنچه در جامعه ما می گذرد با نحوه درک و طرز تلقی اختلال به وسیله مطالعات نقش زنان در قرن 19 فراهم آمده است.نظریاتی حاکی از وجود تفاوت هایی مبتنی بر جنسیت در گرفتار آمدن به رفتار غیر عادی ، به وضوح زائیده تفکرات قالبی ، فرهنگی و وضعیت اجتماعی آن دوره بودند نه تنها زنان وابسته به مردان به شمار می آمدند بلکه عقیده بر آن بود که در برابر انواع اختلالات آسیب پذیر تر هستند.

چکیده پژوهش

1- سن بر شکل گیری هویت جنسی تاثیر دارد.دختران در کلیه سنین قبل از بلوغ جنس مونث را زنده سازی می کنند در کلیه سنین تعداد افرادی که هریک از نشانه های اختلال هویت جنسی را داشته اند کمتر از تعداد افرادی بوده که این نشانه ها را نداشتند؛

2- اختلال هویت جنسی در دوران کودکی و نوجوانی ، محمد رضا احمدی- فرزاد مومنی- فرزانه مهرابی؛

هویت جنسی عبارت است از احساس فردی مرد یا زن بودن که از سنین 3 تا 4 سالگی شروع می شود برای تشخیص اختلال هویت جنسی دو ملاک عمده وجود دارد که عبارتند از :

الف) همانند سازی قوی و مستمر با جنس مخالف؛

ب) احساس ناراحتی مستمر از جنس خود یا احساس نامناسب بودن در نقش جنسی خود.

شیوع این اختلال از 6 تا 16 درصد مطالعات همه گیرشناسی غیر رسمی متغیر بوده است.برای ارزیابی این اختلال می توان از گزارش والدین ، روش های رفتاری و فنون فرافکن استفاده کرد.از عارضه های همراه این اختلال می توان به افسردگی ، آشفتگی های رفتاری و اختلالات شخصیت اشاره کرد بین سوگیری جنسی و هویت جنسی نمی توان رابطه اجتماعی فرض کرد.در سبب شناسی این اختلال می توان به عوامل زیستی و روانی و اجتماعی اشاره کرد.درمدل نظری زاکر برادی و کواتیس یک عامل عمومی که اضطراب کودک را افزایش داده وعوامل اختصاصی که به صورت پویا در درون خانواده کودک وجود دارد.به عنوان عامل اصلی اختلال هویت جنسی معرفی شده اند برای درمان می توان از فنون رفتاری و روان تحلیلی و آموزش خانواده استفاده کرد.ولی کار با خود بیمار و درمان عارضه های همراه از جمله افسردگی و سایر مشکلات روانی و اجتماعی از اهمیت ویژه ای برخوردا است؛

3- بررسی فاکتورهای محیطی ایجاد اختلال هویت جنسی در فضای ارتباطات درون خانوادگی کودک ، دکتر حسینیه اسماعیلی ،دکتر محمد رضا ابراهیمی؛

معمولاً در مراجعان مبتلا به اختلال هویت جنسی متغیرهای متعددی را در فضای ارتباطات درون خانوادگی و شرایط اولیه رشد مشاهده می نماییم که آنها را از دیگران متمایز می سازد.این تمایز این فرض را قوت می بخشد که چهارچوب رشد و ارتباطات اولیه کودک می تواند کیفیتی را فراهم سازد که منجر به ایجاد اختلال گردد.در این اختلال ابعاد گوناگونی از نظر سبب شناسی مطرح شده ونظریه های متعددی در این خصوص ارائه شده و پژوهشگران زیادی از منظرهای گوناگون بدان پرداخته اند ولی تمایز اساسی این افراد در کیفیت ارتباطات اولیه رشد در فضای ارتباط درون خانوادگی با مراجع قدرت از اهمیت به سزایی برخوردار است که در این پژوهش به آن پرداخته شده است.مهم ترین هدف این پژوهش پاسخ به این سوال اصلی است که آیا سیستم ارتباطی این افراد در فضای ارتباطات درون خانوادگی و در فرایند اولیه رشد با افراد به هنجار تفاوت دارد یا خیر؟ از اهداف دیگر این پژوهش بررسی نقش اعضای خانواده و کیفیت چهارچوب ارتباط آنان درایجاد این اختلال می باشد.

4- نقش محیط در شکل گیری هویت جنسی- مهرداد محمدیان- مقاله ، سومین سمینار سراسری اختلال رفتاری کودکان و نوجوانان دانشگاه علوم پزشکی زنجان.

5- نقش خانواده در تشکیل هویت جنسی کودکان ، مسعود فلاحی ، اولین کنگره سراسری خانواده و بهتر زیستی ، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی ،اسفند 1373.

6- شکل گیری هویت جنسی و ارتباط آن با شرایط فرهنگی ، نیک چهره محسنی ، نشریه علوم تربیتی دوره چهاردهم شماره 1 تا 4 ، 1370.