سل یو

سیستم همکاری در فروش فایل

سل یو

سیستم همکاری در فروش فایل

دانلود کتاب راهنمای آزمون آیلتس به زبان فارسی

کتاب راهنمای آزمون آیلتس به زبان فارسی
دسته بندی جزوه های درسی
بازدید ها 24
فرمت فایل pdf
حجم فایل 448 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 64
کتاب راهنمای آزمون آیلتس به زبان فارسی

فروشنده فایل

کد کاربری 4678
کاربر

کتاب راهنمای آزمون آیلتس به زبان فارسی

کتاب راهنمای آزمون آیلتس به زبان فارسی می باشد که در طی 64 صفحه بخوبی در این مورد توضیح داده شده است .


دانلود چگونه با ارائه راه حل های مناسب مشکل درس ادبیات و زبان فارسی را برطرف نمایم

چگونه با ارائه راه حل های مناسب مشکل درس ادبیات و زبان فارسی را برطرف نمایم
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 16
فرمت فایل doc
حجم فایل 369 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 27
چگونه با ارائه راه حل های مناسب مشکل درس ادبیات و زبان فارسی را برطرف نمایم

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

چکیده

امروزه به جهت اهمال و سستی و بی توجهی های برخی از متولیان و دستگاه های موظف به حراست و صیانت و نگهداری ریشه و بن مایه و جایگاه و شریان حیاتی اصیل زبان فارسی از یک سو و عدم دقت هایی که در بیان برخی به گوش می خورد و متن هایی که بدون رعایت قاعده و احساس در اصول علمی- کاربردی زبان به چشم می آید کارش به جایی رسیده است که بعضی ها خیلی راحت و بدون دغدغه واژه های بیگانه و نادرست بر سر زبان ها جاری می کنند و در مجموعه های تصویری و آوایی و نوشتاری، واژه های نامأنوس و غیرمعمول و بدون قاعده و حتی گاهی ملهم از ادبیات بیگانه را جایگزین کلمات فاخر و خوش آهنگ زبان فارسی کرده اند. یکی از دلایل کم توجهی به ادبیات نگاه سطحی ما به آن است . در کش و قوس های سال های خود‌باختگی در برابر غرب و نفوذ آداب غربی که اندک اندک چون موریانه ای به جان این درخت تناور و سایه افکن افتاد ، زبان و ادبیات فارسی به عنوان درسی تفننی ، سرگرم کننده و حتی نمره آور و معدل‌چاق کن در نظام آموزشی ما جا خوش کرد . ادبیات فارسی درسی آسان قلمداد شد که هر دبیر غیر‌متخصص و کم سوادی می تواند از عهده ی تدریس آن برآید و چنان شد که خود به خود و از آغاز نیز گروه کم سوادان به سوی رشته ی ادبیات کشیده شدند. اکنون نیز اگر به نحوه ی هدایت تحصیلی دانش آموزان گذری بیندازیم، متوجه این قضیه خواهیم شد . دانش آموزانی که حتی رشته ی ادبیات را کسب نکرده اند نیز، با تشکیل کمیسیون خاص در ادارات آموزش و پرورش به سوی این رشته گسیل داده می شوند . رشته ای که خود دانش آموز به رفتن و ادامه‌ی تحصیل در آن راغب نیست و حتی با توجه به سوابق موجود استعداد راه یابی بدان رشته را ندارد . این است حال و روز رشته ی ادبیات در این روزگار .به همین دلیل بنده ..... در این اقدام پژوهی سعی بر این دارم که درس ادبیات و زبان فارسی را در کلاسم جذاب نموده و به دانش آموزم مهدی کمک کنم تا در رویارویی با مشکلات فرارویش در این درس موفق شود.

مقدمه

ظاهراً جنس روزها و شب‌های نسل امروز با جنس روزها و شب‌های نسل پدران و مادران ما تفاوت‌های اساسی به خود گرفته است. از همین نگاه گذرا و نه موشکافانه می‌توان فهمید که ذائقه ادبی بچه‌های امروز حتماً و نه شاید با بچه‌های دیروز بی‌شباهت شده است.دوست فرهیخته‌ای می‌گفت اگر به نظر من «دیزی» بهترین غذاست، به نظر بچه‌های امروز «پیتزا» بهترین غذاست. اگر من مجذوب و عاشق غزل‌های عاشقانه حافظ هستم، درک این شیفتگی برای بچه‌های امروز ناممکن به نظر می‌رسد، چرا که تغییر ذائقه ادبی آنها پا به پای تغییر ذائقه غذایی آنها پیش می‌رود. ضمن آن که قبول این تغییر و دگرگونی به شرایط موجود برای رسیدن به وضعیت مطلوب و مد نظر ما کمک کرده و راه را برای پذیرش داشته‌های قبلی هموار می‌کند. اگر امروز قهرمانان فیلم‌های غربی همچون «هری‌پاتر» که مبلغ فرهنگ غربی و برهنگی‌اند در برابر بچه‌ها قد علم کرده‌اند، کم‌کاری از ماست که در معرفی «رستم و سهراب» کوتاهی کرده‌ایم.حالا باید به دنبال یافتن پاسخ این سؤال باشیم که چرا این ذائقه شکل گرفته و ما (خانواده، مدرسه، جامعه، کتاب درسی، رسانه و...) چقدر در این شکل‌بخشی دخیل بوده‌ایم.اگر یافته‌های ما نشان می‌دهد که دانش‌آموزان سال‌های اخیر که سال‌ها پشت نیمکت‌های کلاس ادبیات فارسی نشسته‌اند، اما بی‌ذوق و بی‌علاقه و بی‌بهره از این کلاس‌ها و امروز بیگانه‌اند با حافظ و سعدی و رودکی و مولانا و... بی‌شک نیازهایی در آنها شکل گرفته (شاید هم ما شکل داده‌ایم) و شرایط به گونه‌ای رقم خورده و کاستی‌هایی در این باره به جا مانده که امروز این کم‌علاقگی‌ها به ادبیات و ادبا را به نظاره نشسته‌ایم. بنابراین واکاوی شرایط فعلی چه در کلاس و مدرسه و کتاب و چه در خانواده و جامعه می‌تواند در این زمینه راهگشا باشد.ضرورتی که حس نمی‌شود . ادبیات فارسی نقش بزرگی را در انتقال ارزش‌‌ها، هنجارها و مفاهیم اجتماعی در جامعه ما بر‌عهده دارد. بررسی‌های تاریخی گواه این مطلب است که شاعران بزرگی در شکل‌گیری تحولات اجتماعی نقش بازی کرده‌اند، از طرفی تحولات اجتماعی هم بر ادبیات فارسی تأثیر گذاشته است، بنابراین ارتباط دوسویه‌ای بین جامعه و ادبیات فارسی وجود دارد که غیر‌قابل انکار است.


دانلود نحوه صحیح مطالعه درس ادبیات

نحوه صحیح مطالعه درس ادبیات
دسته بندی جزوه های درسی
بازدید ها 23
فرمت فایل pdf
حجم فایل 241 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 2
نحوه صحیح مطالعه درس ادبیات

فروشنده فایل

کد کاربری 4584
کاربر

در این فایل شما با نحوه صحیح مطالعه درس ادبیات و زبان فارسی دبیرستان آشنا خواهید شد.


دانلود مقاله جریان شناسی شعر معاصر افغانستان

مقاله جریان شناسی شعر معاصر افغانستان
دسته بندی تاریخ و ادبیات
بازدید ها 27
فرمت فایل doc
حجم فایل 31 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 36
مقاله جریان شناسی شعر معاصر افغانستان

فروشنده فایل

کد کاربری 4152
کاربر

*مقاله جریان شناسی شعر معاصر افغانستان*


از بیداری تا جمهوری

رضا چهرقانی برچلویی

کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی

دانشگاه تربیت مدرس

نشانی : همدان ، صندوق پستی 517-65155

تلفن : 8404121-021

تلفن همراه : 8118875-0918

E-m : chehregh@yahoo.com

چکیده :

با آنکه شعر کلاسیک و کهن‌گرا در عصر ما نیز حضور جدی و مستمر خود را در افغانستان حفظ کرده است شعر معاصر این کشور پس از نهضت بیداری تحولات زیادی را پشت سر نهاده که ‌جنبش مشروطیت را می‌توان نقطة آغاز این تحولات دانست.

شاعران مشروطه خواه _ به عنوان نمایندگان نخستین جریان شعر معاصر درافغانستان _ علی‌رغم حفظ قالب‌های قدیم با دگرگونی عمیقی که در محتوا، مضمون و زبان شعر به وجود آوردند زمینه را برای ظهور تحولات بعدی در شعر افغانستان فراهم ساختند.

جریان شعری دیگری که به دنبال ورود شعر نو به این کشور حرکت خود را آغاز کرد رمانتیسم بود که با عنایت به اشعار شاعران ایرانی نظیر نادرپور، توللی، فرخ زاد و . . . حرکت خود را در عرصة شعر افغانستان آغاز کرد و تا پایان دهه چهل ادامه یافت.

در همین دوران رگه‌های قوی شعر پایداری با ایدئولوژی اسلامی در آثار بعضی از شاعران به وجود آمد اما شعر مقاومت سوسیالیستی و چپ‌گرا تنها در دهة پنجاه حضور خود را در عرصة شعر معاصر افغانستان نشان داد.

این مقاله کوشیده است ضمن بررسی تحولات شعر افغانستان در دوران معاصر(تا سال 1352ش) زمینه های سیاسی و اجتماعی این تحولات را نیز مورد تحلیل قرار دهد.

کلید واژه ها :

جریان شناسی، شعر معاصر، افغانستان، شعر مشروطیت، رمانتیسم، شعر پایداری

مقدمه :

«افغانستان پس از سقوط سلطنت نادرشاه و تأسیس کشور مستقل افغانی تحت حکومت احمد شاه درانی، به ایفای نقش دیرین خود که یکی از مراکز ادبیات فارسی و وسیله‌انتقال جریان‌های ادبی ماوراء النهر و هند اسلامی بود ادامه داد. پیش از دوره صفویان تعاملات ادبی میان ایران و هند، از طریق خراسان و افغانستان صورت می گرفت. تحولات بعدی، هم در افغانستان و هم در ایران پس از مرگ نادرشاه و طی قرون (نوزدهم / سیزدهم) باعث شد که تعاملات ادبی افغانستان با ایران به حداقل ممکن برسد و حتی قطع شود. ولی نقش افغانستان در انتقال فرهنگ و ادبیات، میان ماوراء النهر و هند تا حدود 1300 ش ادامه یافت»1

قطع ارتباط جریان‌های ادبی ایران و سایر ممالک پارسی زبان در اوج رواج سبک هندی صورت گرفت و باعث شد که افغانستان و به تبع آن هند و ماوراء‌النهر از تحولات ادبی ایران در سال‌های بعد بی‌خبر مانده، به راه خویش ادامه دهند. به همین دلیل حرکت ظاهراً جدید شاعران ایرانی مانند مشتاق، شعله، صبا و . . . در جهت‌رهایی از سبک هندی و بازگشت به سبک‌های قدیم تأثیری در ممالک یاد شده نداشت. فرهیختگان افغانستان هم، به جهت آنکه برای تحصیل و کسب دانش به هند یا بخارا ـ که مرکز رواج سبک هندی بود ـ می‌رفتند در مراجعت به وطن همان سبک و شیوه را پیش می گرفتند به علاوه، سایة سنگین شاعر بزرگی همچون بیدل ـ که در افغانستان مقبولیت عام و تام داشت ـ اجازه نمی‌داد کسی در هواها و فضاهای تازه‌تر دم بزند. با این حال و علی‌رغم قابلیت‌های فراوان شعر پیشرفته بیدل برای گشودن راه‌ها و فضاهای جدید در شعر، این اتفاق در افغانستان نیفتاد و شاعران به تلاش برای تقلید هر چه بهتر از سبک بیدل اکتفا کردند. دلیل این امر شاید عدم تحول در شؤون زندگی و اطوار حیات در افغانستان باشد که نسبت به زمان بیدل تغییر محسوسی پیدا نکرده بود. به هر صورت بیدل‌گرایی و سبک هندی تا چند دهه پیش سبک غالب شعر در افغانستان بوده است و چندان بی‌راه نیست اگر بگوییم هنوز هم هست و در کسوتی جدید به حیات خویش، هم در افغانستان و هم در ایران ادامه می‌دهد. البته تلاش‌های فردی برای گریز از این سبک همیشه در افغانستان وجود داشته اما هیچگـاه تبـدیل به حرکـت و جریانی قدرتمند و فراگیر که سبک هندی را پس بزند نشده است. در گذشته شاعرانی مانند شرر کابلی، سید میر هراتی و بویژه واصل کابلی کوشیدند تا خود را از «عادت زمانه» دور سازند اما هیچگاه موفق به احیای سبک قدیم یا ایجاد جریانی جدید نشدند.2


دانلود مقاله ادبیات عامیانه

دانلود مقاله ادبیات عامیانه وادبیات توده مردم ایران برگرفته از دانشنامه ادب فارسی
دسته بندی تاریخ و ادبیات
بازدید ها 14
فرمت فایل doc
حجم فایل 17 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 14
مقاله ادبیات عامیانه

فروشنده فایل

کد کاربری 4152
کاربر

*مقاله ادبیات عامیانه*


ادبیات عامیانه‌

مهران‌ افشاری‌

برگرفته از: دانشنامه ادب فارسی

اَدَبیّاتِ عامیانه‌ . .ادبیّات‌ تودة‌ مردم‌ ایران‌، اثر مردمانی‌ بی‌سواد یا کم‌سواد و غالباً شفاهی‌، که‌ از جهت‌ ساختار و محتوا، با ادبیّات‌ سنّتی‌ مکتوب‌ فارسی‌ متفاوت‌ است‌. زبان‌ ساده‌، لحن‌ عامیانه‌، حالات‌ و اندیشه‌های‌ عوام‌ در این‌ ادبیّات‌ نمایان‌ است‌ (نک‌: ریپکا، ص‌239ـ240).

امروزه‌ ادبیّات‌ عامیانه‌ در نقاط‌ گوناگون‌ ایران‌ با گویشهای‌ متفاوت‌ میان‌ مردم‌ مناطق‌ گوناگون‌ مشهور و متداول‌ است‌. از جمله‌ در گیلان‌ اشعارشرف‌ شاه‌ دولایی‌، از شاعران‌ قرن‌ هشتم‌.ق‌، به‌ گویش‌ گیلکی‌ (نک‌: صوتی‌، ص‌1)، در مازندران‌ اشعار امیر پازواری‌ * به‌ گویشهای‌ مازندرانی‌ (نک‌: اسماعیل‌پور، ص‌26ـ33)، در کردستان‌ داستانهای‌ کُردی‌ منظومی‌ که‌ اصطلاحاً بیت‌ نامیده‌ می‌شوند و با آواز می‌خوانند (نک‌: حسن‌پور، ج‌ IV ، ص‌ 12-11 )، و نیز بسیاری‌ از قصّه‌های‌ کوتاه‌ عامیانه‌ به‌ گویشهای‌ گوناگون‌ که‌ گاه‌ در آثار پژوهندگان‌ گویش‌شناسی‌ نقل‌ شده‌ است‌ (نک‌: کریستنسن‌، ص‌150ـ151). در این‌ مقاله‌ صرفاً به‌ ادبیّات‌ عامیانة‌ فارسی‌ متداول‌ در درون‌ مرزهای‌ ایران‌ پرداخته‌ می‌شود.

اشعار عامیانه‌ از دیرباز در میان‌ مردم‌ ایران‌ شناخته‌ بوده‌ است‌. این‌ اشعار را، که‌ به‌ گویشهای‌ محلّی‌ بوده‌ است‌، فَهلویّات‌ * می‌گفته‌اند. برخی‌ از این‌ فهلویّات‌، که‌ خنیاگران‌ در کوچه‌ و بازار می‌خوانده‌اند، داستانهای‌ عشقی‌ منظوم‌ بوده‌ است‌ مانند آنچه‌ در مناطق‌ غربی‌ ایران‌ دربارة‌ عشق‌ شروین‌ دشتبی‌ می‌خوانده‌اند؛ به‌ همین‌ سبب‌ است‌ که‌ اشعاری‌ را هم‌ که‌ در زمان‌ ما در جنوب‌ ایران‌ به‌ گویشهای‌ محلّی‌ می‌خوانند «شَروه‌» می‌نامند. در آذربایجان‌ هم‌ خوانندگان‌ این‌ فهلویّات‌ به‌ نام‌ «شهری‌ خوان‌» معروف‌اند (صادقی‌، ص‌237ـ241). امروزه‌ اشعار عامیانه‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ را، که‌ بر زبان‌ عامّة‌ مردم‌ جاری‌ است‌، ترانه‌ و تصنیف‌ نیز می‌گویند (نک‌: بهار، محمّدتقی‌،ص‌115ـ116). وزن‌ بسیاری‌ از این‌ اشعار منطبق‌ با اوزان‌ عروضی‌ نیست‌، امّا با طرز خواندن‌ و تکیه‌ بر برخی‌ از هجاها می‌توان‌ آنها را موزون‌ کرد (ناتل‌ خانلری‌، ص‌69ـ73). اشعار عامیانة‌ متأخّرتر متأثّر از ادبیّات‌ سنّتی‌ است‌ و وزن‌ عروضی‌ دارد. قالب‌ برخی‌ از ترانه‌های‌ عامیانه‌ نیز مطابق‌ با هیچ‌یک‌ از قالبهای‌ شعر رسمی‌ نیست‌، بلکه‌ ساده‌ و ایرانی‌ است‌. قالب‌ دوبیتی‌ بیش‌ از قالبهای‌ دیگر در اشعار عامیانه‌ کاربرد دارد. برخی‌ از اشعار متأخّر نیز به‌ قالبهای‌ غزل‌ و قصیده‌ است‌ (شکورزاده‌، ص‌420ـ421). این‌ اشعار را با آهنگهای‌ خاصّ و همراه‌ با موسیقی‌ (همان‌، ص‌420) و دوبیتیها را بیشتر با آواز دشتی‌ و در گوشة‌ بختیاری‌ می‌خوانند (نک‌: بهار، محمّدتقی‌، ص‌129ـ130). برخی‌ از پژوهشگران‌ دستگاه‌ و مقام‌ موسیقی‌ این‌ اشعار را ثبت‌ کرده‌اند (مثلاً نک‌: همایونی‌، ترانه‌های‌ محلّی‌ فارس‌ ، ص‌ 514ـ528؛ درویشی‌، ص‌.29ـ52). سرایندگان‌ بیشتر آنها معلوم‌ نیستند، اما گاه‌ نام‌ برخی‌ از آنان‌ در دوبیتیها آمده‌ است‌ (همایونی‌، همان‌، ص‌164). این‌ نوع‌ ترانه‌های‌ عامیانه‌ عاری‌ از تشبیهات‌ و استعاره‌های‌ پیچیده‌ و هرگونه‌ تصنّع‌ و گویای‌ احساسات‌ و افکار عامیانه‌ است‌ (شکورزاده‌، ص‌419). در بسیاری‌ از آنها زبان‌ عامیانه‌ و واژگان‌ محلّی‌ به‌ کار رفته‌ است‌ (مثلاً برای‌ ترانه‌های‌ عامیانه‌ به‌ لهجه‌های‌ خراسانی‌ نک‌: همان‌، ص‌422ـ 515؛ برای‌ ترانه‌ها با واژگان‌ محلّی‌ استان‌ فارس‌ نک‌:.همایونی‌، همان‌،ص‌162ـ163، 354ـ.358). بسیاری‌ از این‌ ترانه‌ها نیز همان‌ است‌ که‌ در بین‌ مردم‌ به‌ باباطاهر * یا فایز دشتستانی‌ * منسوب‌ است‌ (مثلاً نک‌: همان‌، ص‌167). مضمون‌ بیشتر ترانه‌های‌ عامیانه‌ عاشقانه‌ و در وصف‌ معشوق‌، طلب‌ وصال‌ او، یا گله‌ از هجران‌ است‌ (نک‌: کوهی‌ کرمانی‌، ص‌66ـ69، 76، 82، 106ـ109؛ شکورزاده‌، ص‌468ـ469، 477ـ478، 481ـ 489، 504ـ515؛ همایونی‌، همان‌، ص‌ 162ـ166). بسیاری‌ از آنها نیز نشانی‌ از زندگی‌ روستایی‌ و عشایری‌ دارد، چنان‌که‌ در آنها از دشت‌ و بیابان‌ و سبزه‌ و چشمه‌ سخن‌ گفته‌ شده‌ است‌ (کوهی‌ کرمانی‌، ص‌64ـ68). در برخی‌ از آنها با سوزی‌ خاصّ سخن‌ از دوری‌ وطن‌ و فراق‌ یار و خویشان‌ است‌ (همان‌، ص‌71، 86). برخی‌ از آنها هم‌ هجو و شوخی‌ و مطایبه‌ است‌ (شکورزاده‌، ص‌454ـ457) و پاره‌ای‌ از آنها حکایتی‌ را نقل‌ می‌کند (از جمله‌، نک‌: همایونی‌، همان‌، ص‌354ـ355). برخی‌ از این‌ اشعار در واقع‌ مناظره‌ * (احمد پناهی‌ سمنانی‌، ترانه‌ و ترانه‌سرایی‌ در ایران‌ ، ص‌62ـ64) یا گفتگوی‌ عاشقانه‌ و دوستانه‌ میان‌ دو تن‌ است‌ (کوهی‌ کرمانی‌، ص‌211ـ220؛ شکورزاده‌، ص‌461ـ 464، 474ـ476،همایونی‌، همان‌، ص‌351ـ353).

پاره‌ای‌ از تصانیف‌ عامیانه‌ درپی‌ یک‌ واقعة‌ تاریخی‌ ساخته‌ شده‌ و به‌ زبان‌ مردم‌ کوچه‌ و بازار خوانده‌ شده‌ است‌. کهن‌ترین‌ ابیاتی‌ که‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ باقی‌ مانده‌ از همین‌ نوع‌ است‌. از جمله‌، تصنیفی‌ است‌ که‌ مردم‌ بخارا، در سال‌ 56.ق‌، به‌ مناسبت‌ عشق‌ پدیدآمده‌ میان‌ سعید بن‌ عثمان‌، امیر گماردة‌ معاویه‌ در خراسان‌، و ملکة‌ بخارا ساختند و در کوچه‌ و بازار می‌خواندند (زرّین‌کوب‌،ص‌143ـ.145).همچنین‌ است‌ «حَراره‌»(=ترانه‌)ای‌ که‌ کودکان‌ در کوچه‌ به‌ دنبال‌ یزید بن‌ مفرّغ‌، عاشق‌ دختری‌ به‌نام‌ سمیّه‌، به‌ آواز می‌خواندند (جاحظ‌، ج‌1، ص‌132؛ تاریخ‌ سیستان‌ ، ص‌96). هنگامی‌ که‌، در 108.ق‌، اسدبن‌ عبدالله، حاکم‌ خراسان‌، در جنگ‌ با امیر خُتَلان‌ شکست‌ خورد، اهل‌ خراسان‌ برای‌ او تصنیفی‌ ساختند و می‌خواندند (طبری‌، ج‌3، ص‌1494). این‌ گونه‌ تصنیفها در تاریخ‌ ادامه‌ یافته‌ است‌. در 508 ق‌ چون‌ احمد عطّاش‌ در عهد سلطان‌ محمّد بن‌ ملکشاه‌ (حک..: 498ـ511.ق‌) شورید و شکست‌ خورد، او را اسیر کردند و در اصفهان‌ گرداندند و مردم‌ اصفهان‌ به‌ دنبال‌ او با دف‌ و طبل‌ و دهل‌ تصنیفی‌ می ‌خواندند (راوندی‌، ص‌161). پس‌ از شکست‌ لطفعلی‌خان‌ زند (حک: 1181ـ 1209ق‌) از آقامحمّدخان‌ قاجار، نخستین‌ پادشاه‌ این‌ سلسله‌، نیز مردم‌ شیراز تصنیفی‌ ساختند (همایونی‌، همان‌، ص ‌405) و همچنین‌ است‌ تصنیف‌ مردم‌ تهران‌ دربارة‌ فرار محمّدعلی‌ شاه‌ قاجار (حک: 1324ـ1327.ق‌؛ احمدی‌، ص‌143). یا آنچه‌ دربارة‌ سخاوت‌ حسن‌خان‌ یگانه‌، پسر یوسف‌خان‌ مستوفی‌الممالک‌ (متوفّی‌ 1303ق‌)، ساخته‌ بودند (همان‌، ص‌35). در بسیاری‌ از اشعار عامیانه‌ نام‌ قهرمانان‌ ناشناس‌ محلّی‌ باقی‌ مانده‌ است‌، از جمله‌ ترانه‌هایی‌ که‌ در خراسان‌ راجع‌ به‌ نصرو یا نصرالله (بهار، محمّدتقی‌، ص‌117ـ119؛ شکورزاده‌، ص‌479ـ481)، در فارس‌ دربارة‌ حسینا (کوهی‌ کرمانی‌، ص‌74ـ75، 88؛ همایونی‌، همان‌، ص‌343، 348) و در ابیانه‌ و اطراف‌ کاشان‌ درباره‌ کریم ‌خان‌ (کوهی‌ کرمانی‌، ص‌156ـ157) مشهور است‌.