دسته بندی | اقتصاد |
بازدید ها | 17 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 40 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 46 |
*مقاله درباره ی شرکای منطقهای ایران و امکان تشکیل هسته مرکزی*
امروزه سطوح متفاوتی از همپیوندی اقتصادی منطقهای در مناطق مختلف جهان تجربه میشود. در منطقهای که ایران واقع شده است، دو تشکل اقتصادی منطقهای ”سازمان همکاری اقتصادی“ و ”شورای همکاری خلیج فارس“ قرار دارند که بالقوه میتوانند شرکای طبیعی تجاری ایران قلمداد شوند. نگاهی اجمالی به وضعیت کلی کشورهای عضو دو تشکل مذکور نشان میدهد که بین این کشورها تفاوتهای بارزی نظیر ساختار اقتصادی ناهمگون، سطوح توسعه متفاوت، نظامهای سیاسی مختلف و تنوع قومی و فرهنگی آشکاری وجود دارد. هدف مقاله حاضر، بررسی امکان تشکیل هسته مرکزی یک همپیوندی اقتصادی منطقهای مناسب در این منطقه است. با آگاهی از این موضوع که یکایک اعضای دو تشکل مورد بحث، بازیگرانی موثر، کارا و فعال نیستند، لذا باید برای تشکیل یک هسته مرکزی، کشورهایی را شناسایی نمود که دارای مجموعه معیارها و قابلیتهایی حداقل از جنبه اقتصاد کلان بینالملل باشند.
مقاله حاضر از هفت قسمت تشکیل شده است: پس از مقدمه، در قسمتهای دوم تا ششم به ترتیب به ادبیات نظری همگرایی و همپیوندی اقتصادی از منظر روابط بینالملل، برخی از شاخصهای اقتصاد کلان بینالملل مؤثر در تشکیل هسته مرکزی یک همپیوندی اقتصادی منطقهای،چگونگی انتخاب کشورها، روش بررسی و رتبهبندی کشورها و نتایج حاصل از رتبهبندی کشورها با هدف تشکیل هسته مرکزی یک همپیوندی مناسب پرداخته شده و در قسمت پایانی هم خلاصه و نتیجهگیری حاصل از تحقیق ارایه گردیده است.
به طور کلی, براساس نتایج حاصل از مقاله حاضر، از نظر توانمندیهای اقتصادی و روابط تجاری، شش کشور عربستان سعودی، ایران، ترکیه، قزاقستان، پاکستان و امارات متحده عربی مناسبترین کشورها جهت تشکیل هسته مرکزی اولیه همپیوندی اقتصادی منطقهای محسوب میشوند.
در عصر جهانی شدن، توسعه اقتصادی دیگر یک مقوله صرفاً ملی نیست و کشورها برای دستیابی به سطح مطلوبی از توسعه و رفاه ملی، به ناچار باید زمینههای برخورداری از امکانات و منابع بینالمللی را فراهم نمایند. چگونگی تمهید این ساز و کار جهت استفاده از منابع جهانی و منطقهای از جمله مهمترین مقولاتی است که امروزه پیش روی تمامی کشورها بویژه ممالک در حال توسعه و به طور اخص کشورهای واقع در محیط منطقهای ایران قرار دارد. این ساز و کار در سطح رفتار کشورها در نظام بینالملل، کارکردی چند لایه دارد.
اولین لایه تلاشی است که کشورها به کمک ترکیبی از امکانات و منابع داخلی و خارجی در راستای نیل به سطح قابل قبولی از توسعه با هدف افزایش توانمندیهای ملی در محدوده اقتصادی ملی خود تجربه میکنند. در دومین لایه، کشورها برای دستیابی به سطح بالاتری از توسعه که لزوماً با مناسبات تجاری پیوند دارد، به مناسبات دو جانبه و چند جانبه منطقهای روی میآورند. در این سطح، همپیوندیهای منطقهای و بهرهگیری ازمنابع و بازارهای کشورهای درون منطقه مناسبترین پاسخی است که کشورها میتوانند به این سطح از نیازهای توسعه خود بدهند. سومین لایه که مستلزم پیوند ژرفتر با اقتصاد جهانی است، نشان دهنده مساعی مشترک کشورهایی است که ابتدا توانستهاند خود را با نظامهای بینالمللی هماهنگ سازند و سپس با اتکا به سطوح پایهای و میانی توسعه موفق شدهاند که به الزامات رقابت در بازارهای جهانی دست یابند و این الزامات را در درون اقتصادهای خود نهادینه نمایند. با توجه به این مقدمه، درک و شناخت هر مرحله از توسعه کشورها میتواند مشخص کند که برای پیشبرد توسعه در مراحل بعدی از چه ساز وکاری باید سود جست.
دسته بندی | اقتصاد |
بازدید ها | 21 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 18 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
تاثیر مخلوط بازاریابی بر صادرات منسوجات مصری با استفاده از شیوه دینامیک سیستم
خلاصه:
مصر همیشه به عنوان یک صادره کننده کیفیت بالای منسوجات پنبه ای و پنبه خام مشهور بوده است. پنبه مصری برای ویژگی های خاصی که مصرف کنندگاه بازار با موقعیت مناسب را جذب می کند شهرت بین المللی دارد.تحت شرایط محیطی بسیاری صادرات پنبه خام ومنسوجات پنبه ای مصر کاهش یافت که به مسائل اجتماعی واقتصادی منتهی شد. وضعیت فعلی صنعت منسوجات مصر وکاربردهای آتی چندین توافق نامه تجاری دوجانبه وجهان از طریق زنجیره ارزش منسوجات که با کشاورزان شروع و با صادرکنندگان خاتمه می یابد، سیگنال های خطر شدیدی را به کارگران ارسال کرد. جورکردن مزیت رقابتی با فرصت های به دانش عمیق صنعت ومدل ذهنی که آن را مطرح می سازد نیاز دارد. پیاده کردن دینامیک سیستم مجازی که صنعت منسوجات را کنترل می کند یک نیاز ضروری برای پیدا کردن راهی برای عوض کردن وضعیت فعلی صنعت وآماده کردن آن برای چالش های بعدی است.
ابن مقاله می خواهد یک مدل دینامیک سیستم برای صنعت ناجی مصر تهیه کند که می توان برای تست کردن ایده های تغییر بکار برد تا وضعیت این صنعت تغییر کند.
آن را برای تغییرات محیطی بین المللی و محلی مورد انتظار نزدیک آماده سازد و عمدتا صادرات صنعت را تقویت کند.بعلاوه عناصر استراتژی ها برای افزایش صادرات صنعت منسوجات مصر آزمایش می شوند تا بهترین استراتژی که برای رسیدن به اهداف دنبال شود حاصل شود.
این مقاله اهمیت بالا سرمایه گذاری در توسعه پنبه خام برای افزایش صادرات پنبه خام ومنسوجات تمام شده مصر را نتیجه می گیرد. این مقاله نشان میدهد که سرمایه گذاری اولیه برای افزایش تولید پنبه خام خوب در افزایش دادن صادرات موثرتر از سرمایه گذاری در توسعه تولید منسوجات است که پس از افزایش تولید پنبه خام اهمیت بیشتری دارد. همچنین این مقاله نشان میدهد که سرمایه گذاری در توزیع و ارتقا در مقابل رقابت کمک می کند با نتایجی که بهتر از کیفیت وتحقیق وتوسعه برای بخش تولید نساجی مصر است.همچنین سرمایه گذاری درکیفیت منسوجات تمام شده باید در سطوح بالا قابل دوام باشد تا تاثیر مثبت واقعی روی صادرات داشته باشد.
مقدمه
صنعت منسوجات همیشه صنعت پیشتاز در مصر بوده است که بسیاری از منابع انسانی را جذب کرده است.مصر به علت عالی ترین تولید پنبه،تاسیسات تولیدی عظیم و منابع انسانی ماهر مزایای رقابتی بسیاری در این صنعت دارد. اخیرا، صنعت نساجی مصر مسائل بسیاری داشته است که همراه با فشارهای اقتصادی داخلی بسیار دشوار و تهدیدهای دنیاهای خارجی بوده است. صنعت نساجی مصر فرصت های برای رقابت در سطح داخلی و جهانی را دارد اگربتواند مسائل را از طریق زنجیره ارزش خود حل کند.
صنعت منسوجات مصر هنوز مهمترین صنعت در مصر تلقی می شود زیرا %30 نیروی کار مصر را جذب می کند و معرف %25صادرات است. بنابراین، اقتصاد مصر برای طراحی مجدد این صنعت برای روبه رو شدن با تغییر کردن متغیرهای محیطی اطراف آن انتخاب نداشته است.مخلوط وبازاریابی، محصول، قیمت، توزیع وارتقاء باید تغییر کند تا این صنعت توسعه یابد و آن را آماده سازد تا با مسائل آتی نزدیک و فعلی روبه رو شود.مصر نیاز داردکه اقدامات آگاهانه انجام دهد تا این صنعت را هموار سازد وصادرات را افزایش دهد بطوری که نیروی کار و درآمد ارز سخت را افزایش دهد.ابزارهای دینامیک سیستم می تواند به مصر کمک کند تا مزایای تطبیقی صنعت منسوجات خود را به مزایای رقابتی جهانی تبدیل کند.
دسته بندی | حقوق |
بازدید ها | 25 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 33 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
مقدمه
امروزه «حقوق بین الملل» به لحاظ مبدأ پیدایش کاملاً خصیصه بین المللی دارد. این امر از آن جهت است که روابط میان حاکمیت های مستقل در جامعه جهانی عمدتاً در قالب عرف ها و معاهدات بین المللی، تشکیل دهنده مقررات و قوانینی است که از آن تعبیر به «حقوق بین الملل» می شود. با این حال دین مبین اسلام به جهت هدف جهان شمول آن که سعادت دنیا و آخرت ابناء بشر است، یک نظام حقوقی جامع که مخاطب آن همه انسان ها می باشند ارائه نموده است. (دکتر حمیدالله در این باره می گوید: اسلام برای تمام دولت ها، بدون ملحوظ داشتن دین یا نژاد، حقوق و تعهداتی یکسان قائل شده و برخلاف ملل باستانی دیگر، حقوق بین الدولی که توسط مسلمانان شکل گرفت فقط ناظر بر تنظیم چگونگی روابط یک دولت اسلامی با سایر دول اسلامی و نادیده انگاشتن سایر دول غیر مسلمان نبود». (محمد حمید الله، سلوک بین المللی دولت اسلامی، ترجمه و تحقیق: سید مصطفی محقق داماد، مرکز نشر علوم اسلامی، تهران، 1380، ص 9)
هدف اصلی شریعت مقدس اسلام ایجاد حکومت واحد جهانی است. در عین حال تا فراهم شدن زمینه ها ایجاد موعود، موازین و مقررات مکتب حقوقی اسلام بالقوه علاوه بر افراد، قابلیت اعمال در روابط میان کشورها را نیز دارد. این در حالی است که کشورهای دیگر به خاطر اختلاف در فرهنگ و سنت ها، به سادگی پذیرای آن موازین چنان که شایسته است نیستند. با این وجود منابع اسلامی به ویژه قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین (علیه السلام) مجموعه ای عظیم و مترقی از مقررات و قوانین در زمینه های مختلف مانند حقوق معاهدات، حقوق بشر، حقوق بشر دوستانه، حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات، حقوق دیپلماتیک و کنسولی و نیز ملاک های قابل اعمال در بسترهای جدید حقوق بین الملل را ارائه کرده است که هریک به طور مستقل جای پژوهش و تحقیق در خور را دارند.