دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 46 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
تعریف بازاریابی
از نظر کاتلر، برجسته ترین صاحب نظر علم بازاریابی، بازاریابی فرآیندی مدیریتی-اجتماعی است که بوسیله آن افراد و گروه ها از طریق تولید و مبادله کالا با یکدیگر، به امر تامین نیازها و خواسته های خود اقدام می کنند.
تعریف فوق در برگیرنده هفت اصطلاح مهم می باشد که عبارتند از : نیاز، خواسته، تقاضا، کالا، مبادله، معامله و بازار است. موارد فوق مفاهیم اساسی بازاریابی هستند که هر یک را بطور مختصر شرح می دهیم.
نیاز: بیان کننده حالت محرومیت احساس شده در فرد است. به عبارت دیگر احساس محرومیت، همان نیاز است.
خواسته: شکلی است که نیازهای انسان تحت تاثیر فرهنگ و شخصیت انفرادی به خود می گیرد، به عبارت دیگر خواسته انسانی شکلی از نیاز انسان است که بر طبق فرهنگ و شخصیت فردی، تغییر شکل می دهد.
تقاضا: چون افراد دارای خواسته هایی نامحدود و منابع محدودی هستند لذا کالاهایی را برای مصرف انتخاب می کنند که در ازای وجوه پرداختی، حداکثر رضایت را برای خودشان بدست آورند. خواسته ای که با قدرت خرید همراه باشد تبدیل به تقاضا می گردد.
کالا یا محصول: محصول عبارت است از چیزی که قادر به ارضای یک خواسته باشد به عبارت دیگر هر چیزی که بتوان برای جلب توجه، بدست آوردن، استفاده یا مصرف به بازار عرضه کرد بطوری که توانایی تامین یک خواسته یا نیاز را داشته باشد کالا تلقی می شود.
مبادله: مبادله عبارتست از دریافت چیزی مطلوب از کسی دیگر، در مقابل ما به ازایی به او. در حقیقت بازاریابی وقتی تحقق می بابد که مردم برای تامین نیازها و خواسته های خود تصمیم به مبادله بگیرند. مبادله هسته مرکزی بازاریابی است و برای تحقق آن، 5 شرط زیر لازم است:
1. حداقل دو طرف باید با یکدیگر مشارکت داشته باشند.
2. هر طرف باید چیزی با ارزشی برای مبادله با دیگری در اختیار داشته باشد.
3. هر طرف باید علاقمند به مبادله با طرف دیگر باشد.
4. هر طرف باید در رد و قبول پیشنهاد طرف دیگر آزادی کامل داشته باشد.
5. هر طرف باید دارای توانایی لازم برای مراوده و تحویل باشد.
بازار: به مجموعه ای از خریداران بالقوه و بالفعل یک کالا، بازار اطلاق می شود. بنابراین روشن است که یک بازار می تواند حول محور کالا، خدمت و یا هر چیز با ارزش دیگری تشکیل شود.
تعریف مدیریت بازاریابی : مدیریت بازاریابی همان مدیریت تقاضاست. زیرا برای نیل به اهداف شرکت مدیریت بازاریابی می کوشد به طریقی سطح، زمانبندی و ماهیت تقاضا را تحت تاثیر قراردهد، بنابراین می توان گفت مدیریت بازاریابی به عنوان تجزیه و تحلیل، برنامه ریزی، اجرا و کنترل برنامه هایی تعریف می شود که برای نیل به اهداف سازمانی تهیه می گردند؛ بر نامه های با هدف ایجاد و حفظ مبادلات سودمند با خریداران.
دسته بندی | بازاریابی و امور مالی |
بازدید ها | 17 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 4836 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 194 |
چکیده
امروزه با گسترش روز افزون صنایع خدماتی و افزایش سطح رقابت در بازار این صنایع؛ کسب مزیت رقابتی به عنوان چالشی مهم برای سازمانها تبدیل شده است. در سازمانهای خدماتی، به دلیل تعاملات مستقیم کارکنان (به خصوص کارکنان خطمقدم) با مشتریان و نقش مشتریمدارانهی آنها در برخورد با مشتریان، نیروی انسانیای که متعهد به اهداف و چشماندازهای شرکت و نیز دارای رفتارهای مشتریمدارانه است را به عنوان یکی از اصلیترین منابع و مزایای رقابتی مطرح نموده است. گسترش مفهوم و ایدهی بازاریابی داخلی در کنار مفاهیم و رویکردهای بازاریابی خارجی و تأکید نسبت به توجه به آن، خود شاهدی بر این ادعا میباشد. اساس ایدهی بازاریابی داخلی، کارکنان را به عنوان مشتریان داخلی و مشاغل را به عنوان محصول مینگرد. این نگرش و رویکرد در بهترین حالت سبب میشود تا کارکنان از خود رفتارهای فرانقش (رفتارهای شهروندی سازمانی) مثبتی بروز دهند. این رفتارها در مجاورت اقدامات بازاریابی داخلی باعث بهبود کیفیت خدمات میگردد و بدین ترتیب رابطهی تنگاتنگی میان بازاریابی داخلی و بازاریابی خارجی صورت میپذیرد. لذا تحقیق حاضر با هدف شناسایی تأثیر اقدامات بازاریابی داخلی بر کیفیت خدمات و با در نظر گرفتن رفتارهای شهروندی سازمانی به عنوان متغیر میانجی صورت گرفته است. روش تحقیق مورداستفاده، توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیهی کارکنان خطمقدم شاغل در ادارات پست استان خراسان رضوی و نیز کلیهی مشتریان خدمات پستی این ادارات میباشند که از بین آنها، نهایتاً نظرات 214 نفر از هر دو جامعه (مجموعاً 428 نفر) جهت تحلیل آماری استفاده شده است که این تعداد در جامعهی کارکنان با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای و در جامعهی مشتریان با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. جهت سنجش متغیر بازاریابی داخلی از پرسشنامهی فورمن و مونی (1995)، متغیر رفتار شهروندی سازمانی از پرسشنامهی پادساکف و همکاران (1990)، و متغیر کیفیت خدمات از پرسشنامهی استاندارد سروکوال استفاده شده است.
نتایج تحقیق حاضر نشان داد که وضعیت اقدامات بازاریابی داخلی در ادارات پست استان خراسان رضوی نامناسب و وضعیت رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان خطمقدم و نیز کیفیت خدمات ادراک شده از سوی مشتریان مناسب میباشد. همچنین نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که اقدامات بازاریابی داخلی بر رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان خطمقدم پست تأثیر معنادار داشته و لیکن اقدامات بازاریابی داخلی و نیز رفتارهای شهروندی سازمانی کارکنان هیچ گونه تأثیر معناداری بر کیفیت خدمات ادراک شده از سوی مشتریان نداشته است. همچنین از مهمترین نتایج جانبی به این میتوان اشاره نمود که در هیچ یک از ابعاد کیفیت خدمات شکافی مشاهده نگردید و از دیدگاه مشتریان، مهمترین بُعد در ادراک کیفیت خدمات از سوی مشتریان بُعد اطمینان میباشد به طوری که میتوان گفت دریافت خدمات پستی همواره با نوعی ریسک و مخاطره از سوی مشتریان همراه است.
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 12 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 3530 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 138 |
چکیده:
امروزه با مطرح شدن ایده و مفهوم بازاریابی داخلی، اهمیت و نقش تعیین کننده مشتریان درونی سازمانها (کارکنان) در موفقیت برنامه های بازاریابی بیرونی بیش از پیش روشنتر شده، رضایت مندی مشتری مهمترین مساله برای تمامی سازمانها چه در بخشهای خصوصی و چه در بخشهای عمومی به شمار می رود. برای بقا، سازمانها بایستی خواسته های مشتریان شان را درک کنند و آن را برای آنان فراهم کنند .مطالعات مربوط در این زمینه حاکی از آن است که فعالیتهای بازاریابی داخلی از طریق نفوذ و ایجاد انگیزه در کارکنان رقابت پذیری سازمان را بهبود بخشیده و شایستگی هارا ارتقاء می دهد، در دنیای پر رقابت کنونی، رضایتمندی مشتریان به عنوان یک فلسفه و دیدگاه مبتنی بر استراتژی بهبود، مهمترین هدف هر سازمانی را تشکیل می دهد و می تواند همچون زنجیره ای فعالیت های کلیه بخش های سازمان را در برگیرد،ایجاد رفتاری مشتری مدارانه یکی از شاخص های مهم در رشد و توسعه هر سازمان است. در این راستا بررسی و اندازه گیری عوامل آمیخته بازاریابی می تواند علاوه بر بیان نحوه تغییر عملکرد کارکنان در این زمینه، وعنصر اساسی در ایجاد وبهبود بهره وری نیروی انسانی باشد.لذا، تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر عوامل آمیخته بازاریابی داخلی بر رفتار مشتری مدارانه کارکنان در معاونت توسعه مدیریت و منابع دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شده است.
این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل 44 نفر از مدیران پایه و میانی و 302 نفر از کارکنان شاغل در معاونت مربوطه می باشند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کرجسی و مورگان برابر 181 نفر برآورد شده است. در این پژوهش با الهام از مدل مفهومی 4پی کاتلر که جهت تشریح ابعاد بازاریابی خارجی استفاده میشود و همچنین از مدل مفهومی 4 پی، احمد و رفیق که به تشریح بازاریابی داخلی در کتاب خود با همین مضمون است استفاده شده است. آمیخته بازاریابی داخلی عبارتست از آمیخته محصول شغلی ،آمیخته قیمت شغلی ، آمیخته ترویج شغلی و محیط شغلی میباشد . ابزاری که با آن به سنجش و اندازه گیری متغیرهای مورد نظر پرداخته شده است پرسشنامه خود ساخته محقق می باشد که پس از اطمینان از پایایی بالای آن در بین نمونه های انتخاب شده توزیع شده است و نظرشان نسبت به متغیرهای تحقیق سنجیده شده است . برای تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق از نرم افزار IBM SPSS با نسخه 21 در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام گردید که نتایج بیانگر وجود تاثیر عوامل آمیخته بازاریابی داخلی بر رفتار مشتری مدارانه کارکنان با میانگین تاثیر 3.98 بوده و هریک از آمیخته های بازاریابی شامل آمیخته محصول با میانگین تاثیر 05/4 ،آمیخته قیمت شغلی با میانگین تاثیر 06/4 ، آمیخته ترویج شغل با میانگین تاثیر 17/4 و در نهایت آمیخته مکان شغل با میانگین تأثیر 64/3 تأثیر مستقیمی با افزایش رفتار مشتری مدارانه کارکنان داشته اند.