سل یو

سیستم همکاری در فروش فایل

سل یو

سیستم همکاری در فروش فایل

چرا در ایران نقد و انتقاد چالشهای سیاسی و اجتماعی بوجود می آورد

گفتمان نقد و انتقاد زبان و بیان نظارت اجتماعی بر رفتارهای سیاسی اجتماعی یک جامعه است و به عبارت دیگر نقد و انتقاد موتور حرکتی هر جامعه از ساختارهای سنتی به صنعتی است
دسته بندی علوم سیاسی
فرمت فایل doc
حجم فایل 150 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 144
چرا در ایران نقد و انتقاد چالشهای سیاسی و اجتماعی بوجود می آورد

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

فصل اول

کلیات

مقدمه :

گفتمان نقد و انتقاد زبان و بیان نظارت اجتماعی بر رفتارهای سیاسی اجتماعی یک جامعه است و به عبارت دیگر نقد و انتقاد موتور حرکتی هر جامعه از ساختارهای سنتی به صنعتی است.

اما مسئله که ذهن انسان را مشغول می کند چرای بد ، عملکردن نقد و انتقاد در جامعه ایران است و مشکلاتی که از این عملکردهای نابجا ، گریبان گیر جامعه ایران شده است.

برای پی بردن به این مسئله مهم اولین فرضیه که به ذهن آدمی می رسد این است که نقد و انتقاد در حوزه گفتمان سیاسی اجتماعی ایران نابجا استفاده می شود برای اینکه فرضیه قبول یا رد شود بعد از طرح مسئله ، تحدید موضوع شد و پس از تعریف مفاهیم و اصطلاحات ، سراغ مبانی نظری می رویم.

در فصل مبانی نظری ابتدا نقد و انتقاد را از قالبهای کلیشه خارج کردیم و بر مبنای ضمایر فاعلی ادبیات فارسی تعریف کردیم و سپس روابط سیاسی اجتماعی بر مبنای ضمایر فاعلی ادبیات فارسی بر اساس اصل راهها و اهداف مرتنی تبیین ارزشی شد.و علاوه بر این نقد و انتقاد در قالب مفاهیم اجتماعی و تضاد اجتماعی نیز تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

در فصل چهارم تلاش شده انتقاد بعنوان یک عمل سازنده درون گروهی از نظر وایزنگر مورد بررسی قرار گیرد و در فصل پنجم تلاش شده است نقد به عنوان اصل رقابت معرفی شود که اگر این در بین گروه های سیاسی اجتماعی تحقق پیدا کند.یعنی از نقد بعنوان اصل رقابت استفاده شود تحول عظیمی در جوامع رخ خواهد داد و در فصل ششم تلاش شده است فرضیه تحقیق بر اساس تفکر ، گفتمان و سلطه انتخاباتی چند روزنامه در فضا ، زمان و مکان خاص مورد ارزیابی قرار گیرد.گفتن این نکات ضروریست پیشنهادات ، منابع و ماخذ ، فهرست منابع و چکیده انگلیسی در فصل هفتم آمده است.

در پایان باید متذکر شد با توجه به حساسیت و سیاسی بودن موضوع پایان نامه روی مصداقها مانوری صورت نگرفته اما همانطوری که در متن مشاهده خواهیم کرد تلاش شده مفاهیم بکار رفته گویای وضعیت امروزی جامعه ایران باشد.

بیان مسئله

هرچند نقدوانتقاد در جامعه ایران تاریخ دیرینه دارد . ودر حوزه های مختلف علوم بویژه درادبیات، هنر، اقتصاد، سیاست، سینماو تلویزیون ، مذهب، فلسفه و... مورد استفاده قرار گرفته اما نقدو انتقاددرحوزه گفتمان سیاسی واجتماعی ایران در گذشته و حال ازویژگی خاص برخوردار بوده به طوری که این پدیده نقدوانتقادبه حدی عمومیت پیداکرده افراد جامعه در فضاهای مختلف جامعه از جمله درحاکمیت،دانشگاه،مکانهای مذهبی، نشریات ،تلویزیون ...حتی درمحافل عمومی عملا علیه همدیگر استفاده می کنند مسئله اینجاست اگر افراد جامعه با هر مسئولیتی ومقامی تبحروتخصص درنقد و انتقاد نداشته باشند چنین روش نقدوانتقاد هیچ دردی را ازجامعه حل نخواهدکرد بلکه مشکلات جامعه رانیز اضافه خواهند کرد. باید بپذیریم نمی توان با دیدگاه آرمانگرایی نقدو انتقاد عقلانی کرد. مگر می شود در آسمانها سیرودر زمین امر ونهی کرد . در جهان متمدن امروزی کشورهایی می توانند بین نهادهای اجتماعی خود ارتباط برقرارکنند که برنامه ریزی و سازماندهی عقلانی برای استفاده از نقد و انتقاد داشته باشند . گذشت آن زمانهایی که تصور شود انسانهایی هستند خارج از تخصص و توانایی خود صرفا قدرت یکی ازنهادهای اجتماعی رادردست دارندمی تواند بدون اینکه مورد نقدوانتقاد قرار گیرند دیگران را مورد مواخذه قرار دهند . چنین فرهنگ عام و گسترده ای که بر پایه سنتهای جامعه استوار بوده کاربردخودرادرجهان امروزی از دست داده است.

چنین فرهنگ عام وگسترده کاربردش عامل بازدارنده است وکورکننده استعداد دیگران همچنین فراری دهنده نخبگان جامعه و... امروزه آنچه مهم است به نقد و انتقاد با دید بادیدتخصصی توجه کردن است.

نقدوانتقاد بایددرچارچوب اخلاق عقلانیت باشدنه تلفیقی ازقدرت وهوس بازی انسانهایی که خود را عقل کل می دانند غافل از اینکه از عقلانیت تجربی هیچ بهره ای نبرده اند. امروزه درحوزه گفتمان سیاسی اجتماعی یک جامعه نقدوانتقادی مورد پذیرش است که دارای ارزش اخلاقی باشدکه بتواند مشکلی را درجامعه حل کند و یا به عبارتی باری را ازدوش جامعه بر دارد. و مهم آن است منتقدین چه خدمتی درجامعه انجام داده اند و چه حد قادرند کاری را انجام دهند.

امامسئله ای که درنظام اجتماعی ایران حائذ اهمیت است در حوزه گفتمان سیاسی و اجتماعی اجتماعی نقدو انتقاد به عنوان یک عیب گویی ومچ گیری از همدیگر تبدیل شده است .چنانچه مسئولین ازهمدیگر،مسئولین از مردم،مردم از مسئولین،مردم از مردم و ... همدیگررا انتقاد می کنند غافل از اینکه مشکلات جامعه چیست ؟وچه باید کرد ؟ و به نظرمی رسد این عمل یک مرض فرا فکنی اجتماعی است به طوری که درحوزه گفتمان سیاسی واجتماعی نظام اجتماعی ایران چالشهای شدید به وجود آورده است که این فرافکنی به عنوان یک مسئله اجتماعی قابل بررسی و پیگیری می باشد.

و زمانی نقدوانتقاد ازحالت مرض فرافکنی خودخارج خواهد شد که درجامعه نوع نگرش نسبت به نقد و انتقاد عوض شود . یعنی از حالت سنتی (مکانیکی)به دیدگاه صنعتی

(ارگانیکی) تبدیل شود . و در چارچوب مشخص علمی قرارگیرد. وبا روش های علمی مورد ارزیابی قرار گیرد.اگر چنین نگرشی تحقق پیدا کند نقد و انتقاد ازحالت مرضی به حالت تحول گرایی سوق پیدا می کند در نتیجه یکی ازساختارهای سنتی جامعه از بین خواهدرفت ومی شود باروش های علمی پاسخی برای تفاوت نقدوانتقادنیازهای اجتماعی که نقد و انتقاد پاسخ می دهند ، علل و شرایطی که نقد و انتقاد از آن ناشی می شود،

کارکردهای بیمارگونه نقد و انتقاد ، تاثیرات که نقد وانتقادبررشدسیاسی ،اجتماعی نظام اجتماعی ایران می گذارد و علل عیب گویی و مچ گیری در جامعه ایران از طریق نقد و انتقاد پیدا کرد.

تحدید موضوع

همانطورکه دربیان مسئله مطرح شدگفتمان نقدوانتقادمفاهیمی هستنددرتمامی حوزه های علوم به ویژه علوم انسانی مورد استفاده قرار می گیرد.واین مفاهیم درکلیت دامنه وسیعی دارند . جهت جلوگیری از پراکنش سخن در این تحقیق تلاش خواهد شد.

الف : جایگاه وشیوه گفتمان نقدوانتقادبین گروههای سیاسی،اجتماعی،حاکم وغیرحاکم (نخبگان حاکم و نخبگان غیر حاکم) نظام اجتماعی ایران مورد بررسی قرار گیرد.

ب : از نظر زمانی فقط گروه های سیاسی ،اجتماعی بعدازپیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.

ج : با توجه به این که اوج گفتمان نقد و انتقاد بین گروه های سیاسی ، اجتماعی نظام اجتماعی ایران دردوران انتخابات است.به این خاطر ازنظر فضای فقط گفتمان نقدو انتقاد دوران انتخابات مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.

ضرورت و اهمیت تحقیق

همانطورکه می دانیم گفتمان نقدوانتقاد زبان وبیان عملی نظارت اجتماعی بررفتارهای سیاسی واجتماعی یک جامعه است .گفتمان نقد وانتقاد می تواند مانند فیلتر نا خالصیهای رفتارهای اجتماعی را در نهاد سیاسی یک نظام اجتماعی تسویه کند و به عبارت دیگر گفتمان نقدو انتقاد موتور حرکت یک جامعه از ساختارهای سنتی (مکانیکی) به جامعه صنعتی (ارگانیکی)است.

اما گفتمان نقد و انتقاد به صورت صحیح استفاده نشود موجب مشکلات و حتی تخریب ساختارها وکارکردهای روابط سیاسی و اجتماعی نظام اجتماعی می شود.

ازآنجا که در بیان مسئله مطرح شده امروزه در جامعه ایران نقد و انتقاد به صورت مرض فرافکنی مورد استفاده قرار می گیرد.

وگاهی این نقدوانتقادچنان بی ربط ونا بجا مورداستفاده قرار می گیردکه خودانتقادکننده نا خود آگاه عملکرد و امتیازاتی که به دست آورده را زیر سوال می برد.

به عنوان مثال وقتی وزیرکشاورزی سابق ایران بعد از 16سال ازوزارت برکنار می شود به عملکرد وزارت کشاورزی انتقاد می کند جالب این که تمامی مسائلی که مطرح می کرد خودش مسبب اصلی آن مشکلات بود.

مثال دیگراینکه رئیس جمهورمحترم ایران در سفر استانی خود به مشهد مقدس در دیدار بانخبگان آن استان طی سخنرانی خود بحث توسعه اقتصادی سیاسی فرهنگی و اجتماعی را توطئه قدرت های جهانی می دانست .غافل از اینکه خودش به مقام ریاست جمهوری رسیده حاصل توسعه سیاسی واجتماعی دولت قبلی(شکل گیری شوراهای شهروروستایی)

بوده علاوه بر این مسائل در بین توده مردم نیز وقتی از حل مشکل خود عاجز می مانند فورا" نقا دانه مشکلات خود را بر گردن دولت و یا دیگران می اندازند .

ضرورت ایجاب می کندبرای حل مسئله اجتماعی به این مهمی یعنی نابجا استفاده کردن ازنقدوانتقادکه موجب مرض فرافکنی سیاسی واجتماعی درنظام اجتماعی شده به صورت علمی بانگرش های تازه وروشنگرانه جهت گشایش افقهای جدیدروابط سیاسی اجتماعی درحال گذرایران مورد بررسی قرار گیرد.

سوال تحقیق

چرا در ایران نقد و انتقاد چالشهای سیاسی و اجتماعی بوجود می آورد؟

هدف تحقیق

ازسالهاپیش دقدقه خاطرداشتیم درزمینه نقدوانتقاد که درحوزه گفتمان سیاسی ، اجتماعی ایران پس از انقلاب اسلامی (1357)مطالعه ای داشته باشم. چون تا بحال تحقیق وبررسی علمی درخصوص نقدوانتقاد درحوزه گفتمان سیاسی و اجتماعی ایران صورت نگرفته است . لذا ترغیب شدم این موضوع را با اهداف زیر به عنوان موضوع پایان نامه انتخاب و مورد مطالغه قرار دهم.

1_ ارائه تقسیم بندی جدید ازگفتمان نقد و انتقاد سیاسی و اجتماعی براساس اصل اول جامعه شناسی(اصل راههاواهداف)که جدول زیرگویای این مطلب است و اما توضیحات بیشتر در بحث مبانی نظری خواهد آمد.

جدول شماره یک(1)تبیین مرتنی از گفتمان نقدو انتقاد براساس اصل اول جامعه شناسی

(اصل راهها و اهداف)

نتیجه

نوع

گفتمان

نوع

روابط

اهداف

راهها

نیازها

اشکال سازگاری

گروههای اجتماعی

سازندگی

انتقادی

درونی

+

+

+

گروه ((ما)) (همنواگریان)

رقابت

نقد

موازی

+

-

+

گروههای ((شما)) (نوگرایان)

تخریبی

انتقادی

غیر

مستقیم

-

-

+

گروههای((آنها)) (واگرایان)

2_تلاش برای برون رفت از ساختارهای سنتی نقد و انتقاد در حوزه گفتمان سیاسی اجتماعی ایران براساس تحلیل مفاهیم اجتماعی.

3_بررسی شیوه گفتمان نقدوانتقاددرمان گروههای سیاسی،اجتماعی نظام اجتماعی ایران

اهداف جزیی تحقیق

1_بررس آثار منفی نقد و انتقاد بر رشد سیاسی ،اجتماعی ایران.

2_بررسی شیوه گفتمان نقد وانتقاد درون گروههای سیاسی ،اجتماعی.

فرضیه های تحقیق

در این پژوهش سه فرضیه مطرح است.

1_به نظرمی رسد نقدوانتقاددرخوزه گفتمان سیاسی،اجتماعی ایران نا بجا استفاده میشود.

2_ به نظر می رسد نا بجا استفاده کردن از نقد و انتقاد،یکی از شاخصهای اصلی سنتی بودن هر جامعه می باشد.

3_احتمالا می شودازنقدوانتقاد درحوزه گفتمان سیاسی،اجتماعی یک جامعه تقسیم بندی جدید ارائه داد.

پیشینه تحقیق

به کتابخانه های دانشگاه تهران ،دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و دانشکده علوم اجتماعی و روانشناسی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز مراجعه کردم و بعد از بررسی فهرست منابع ،کتابهای زیر را مورد مطالعه قرار دادم.

ردیف نام کتاب نویسنده مترجم کدکتابخانه ای اثر

1_نقد تکوینی گدمن لوسین محمد تقی غیاثی 3N6G81DN

2_نقد تئوری های انقلاب کارلوت پیتر 8 الف2ک/491jC

3_نقد چیست منتقد کیست مسعود فراستی 37F 1995 PN

4_ نقد دینداری و مدرنیسم محمد جواد لاریجانی 3 L4R 5/0 190BP

5_ نقد روشهای تجربی و کمی در جامعه شناسی معاصر 55 W 610 H

6_ نقد تحقیق در تاریخ معاصر ایران حسین ملکی 35M 299 DS

7_ انتقاد شخصی واینگر هندری مهدی الوانی 4W 74 C 637 BF

8_ انتقاد شخصی استوارت سیم 7465 C 637 BF

9_ النقد ضیف شوقی 3N3Z507PJ

10_ نقد کالر جاناتان 6 ن 62/81 PN

11_ نقد فرهنگ اصطلاحات ادبی گری مارتین 7G 5/44RPN

12_ نقددید گاهها¸زندگی و طنزها رهی معیری N5Z285A6565PK

13_ نقد و حقیقت (نقد فرانسه) شیرین دخت 313 FAB 99PN

14_ نقد ادبی بلزی کارترین عباس مخبر 4B810PN

15_ نقد ادبی عبدالحسین زرین کوب جستجو در اصول و روشها و مباحث نقادی با بررسی درتاریخ نقد و انتقادات 3 Z 1 PNA

16_ نقد و انتقادات پوپر بر افلاطون و ارسطو علیرضا صدیقی 4ص94پ/1649B7

17_ نقد ایدئولوژی خسروی کمال 7 ن5 خ/3/823B

18_ نقد برنامه گوته مارکس. گارل 7K35M2760RSHX

19_ نقد فلسفه هوی دیوید گوزنز مراد فرهادپور 24H241BD

20_ نقد و نظریه مارلوزه هربرت رویا منسجم 6M2984M945B 21- 21-نقد و نظریه هولاب رابر بشریه 3H3G22HM

22_ نقد ادبی درشناخت ادبیات وجامعه مقاله نقد و بررسی بهروز تبریزی 3T81DN

23_ نقدو الرجال مصطفی بن حسین تفرشی 32T193028 RBP

24_نقدتاریخ وسیاست درروزگارایدئولوژی ریمون آرون نادرانتخابی

5 E73A1018CT

25_ نقد تفسیری 20مقاله_بارت ، رولان B580PN

علاوه بر کتابهای ذکر شده ،پایان نامه ها را نیز موردبررسی قراردادم بجزکتاب قدرت انتقاد سازنده وایزنگرکه مختصری در مورد انتقاد درون گروهی که در قالب روانشناسی اجتماعی مطرح شده بود . مطالبی در مورد بررسی جایگاه نقد و انتقاد در حوزه گفتمان سیاسی اجتماعی ایران وجودداشته باشدنیافتم. این مطلب بیانگربکر بودن موضوع تحقیق می باشد.

روش تحقیق :

تحلیل محتوی

تلاش شده نوع تفکر ، گفتمان و سلطه سیاسی اجتماعی جریانات فکری ایران بر اساس محتوی تیتر و مقالات روز نامه های جمهوری اسلامی بعنوان یکی از نمایندگان نظام سیاسی اجتماعی ایران وکیهان بعنوان یکی از نمایندگان اصولگرایان و روز نامه سلام یا یاس نو بعنوان یکی از نمایندگان اصلاح طلبان تحلیل توصیفی و علیتی شود.

ابتدابرای اینکاردرجدول شماره 5 شاخصهای که به گو یه های مختلف تقسیم می شوند راساختیم واین شاخصها از جوامع ساده به پیچیده کدگذاری شدندو سپس درجدول دیگر

گویه های موردنظررا به شاخصهای مشخص که شامل جوامعه سنتی ،سنتی_ نظم گراینه

،نظم گرایانه،تضاد،تضاد_ عقلانی و عقلانی تقسیم بندی کردیم تا فراوانی نسبی تیترها و مقالات روزنامه های مورد نظر در آنها قرار گیرند.

در مرحله بعد شاخصهای مورد نظر به دو قطب مثبت و منفی تقسیم شده اند

الف_ قطب مثبت شامل شاخصهای که بیانگر تفکر،گفتمان و سلطه عقلانی ، عقلانی _ تضاد وتضاد تیتر ومقالات روز نامه های مورد نظر بودکه باتوجه به مبنای نظری و نتایج گویه ها اصل رقابت را می پذیرند و به گفتمان انتقادی از رقیب را اعتقاد ندارند.

ب_ قطب منفی شامل شاخصهای که بیانگر تفکر، گفتمان و سلطه سنتی ، سنتی _ نظم گرایانه ونظم گرایانه،تیتر ومقالات روزنامه های مورد نظر بودکه باتوجه به مبنای نظری و نتایج گویه ها اصل رقابت را نمی پذیرند و گفتمان انتقادی از رقیب را دردستورکار خودقرارداده اند برای اینکه مقایسه جدولی انجام دهیم هرکدام ازتیترها ومقالات روزنامه های موردنظرراجداگانه باروش زوجهای مثبت ومنفی مقایسه می کنیم تا

الف_فرضه تحقیق را مورد سنجش قرار دهیم.

ب_ به تحلیل محتوی توصیفی داده های روز نامه مورد نظر دست پیدا کنیم .

ج_ در مورد تیتر مقالات روز نامه های مورد نظر تحلیل علی انجام دهیم.

فرمول Z = dfi ±

z± عبارت است از شدت رقابتی یا انتقادی بودن تفکر،گفتمان و سلطه حاکم بر تیترها و مقالات روز نامه مورد نظر می باشد .

Dfi عبارت است از قدر مطلق مقایسه زوجی شاخصهای منفی و مثبت که بین منفی و مثبت صد درجه متغیر می باشد.

n- تعداد سطر یا ستون مقایسه زوجی شاخصهای منفی و مثبت

درجه آزادی _100á±Zá100

نکته آخر اینکه ابتدا داده های جدولی بصورت مقیاس ترتیبی مرتب شده و سپس به مقیاس نسبی تبدیل شده است و تمام شاخصها از شدت یکسانی بر خوردار هستند.

فصل دوم

مفاهیم و اصطلاحات تحقیق

مروری بر تعریف نقد و انتقاد در لغت نامه ها و دایره المعارف

در ادبیات عامه و شفاهی فارسی نقد و انتقاد به صورت مترادف هم مورد استفاده قرار می گیرد . اما از نظر ادبیات کتبی این مفهوم با همدیگر تفاوت اساسی دارند . در این مقوله ابتدا مفهوم انتقاد و سپس مفهوم نقد مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

الف_مفهوم انتقاد

انتقاد یک واژه عربی است که در انگلیسی (( critical)) 1 یعنی انتقادی ، انتقاد آمیز، نکوهشگرانه وخرده گیرانه آمده است . درلغت نامه های فارسی انتقاد مفاهیمی مختلف به خود می گیرد از جمله درفرهنگ معین (( انتقاد معادل سره کردن ، نقد گرفتن پول ،

جداکردن خوب ازبدی هاخرده گرفتن،به گزینی مطرح شده) 2 ودرفرهنگ لغت دهخدا انتقاد معادل (( نیست گردانیدن، نابودساختن ، تمامی چیزی را گرفتن ، به تمام چیزی را گرفتن ، استیفاء حق وشیر دوشیدن))3 معنی شده واضافه می شود در لغت نامه دهخدا

(( نهی از منکربه معنی باز داشتن¸منع کردن،انکارکننده،خلاف امر،مترادف کلمه(انتقاد) در ادبیات فارسی است. )) 4

همانطور که ملاحظه می شود انتقاد در تمامی معانی خود به صورت یک فعل امر منفی به کار رفته یعنی تلاش شده به عنوان یک فعل بازدارنده و بر اساس بایدونباید ها حدود و اندازه ها مشخص شود.

بر خوردهای کلامی انتقادی درحوزه روابط سیاسی،اجتماعی هر جامعه معانی خاص خود را دارد به طوری که شیوه انتقاد یکی از عوامل مرز بندی افکار و اندیشه های افراد و گروههای اجتماعی در یک جامعه می شود. که در جای خود در این موارد بحث خواهد شد .

ب_تعریف نقد

نقد نیز همانند انتقاد یک واژه عربی است که در زبان انگلیسی criti.cism)) )) 5 به معنی نقد ، هنر سنجی ،علم و اصول هنر سنجی ،مقاله ها ،خطابه ای انتقادی ،نکوهش ،عیب جویی ،خرده گیری و تنقید آمده است.

امادرلغت نامه های فارسی مفهوم نقدبرخلاف انتقاددرحوزه های وسیع تری بکار رفته از جمله نقدبه معناهای((جدا کردن دینارودرهم،سره ازناسره،بهای مال وغیره به هنگام خرید آن داده شود ،سکه فلزی وپول رایج،زر و سیم سره رایج،نقدکردن مالی را تبدیل به پول نقد و رایج کردن))6

یادرآنچه درحال داده شودخلاف نسیه ،مال حاضروپول حاضروآماده،خلاف نسیه وعده و حواله))7یا در کتب ادبی فارسی بارها از مفهوم نقد در زمینه های مختلف استفاده شده است به طور خلاصه به چند مورد از آنها اشاره می شود .

از او رسید به تو نقد صد هزار درهم

زبنده بودن او چون کشید شاد مال(عنصری)

گوید به نسیه نقد ندهد هر که نیک است اخترش

با زرق نفروشد تنش در دام خوش آرد سرش ( ناصر خسرو)

نسیه نده نقد اگر چند نیز

به خرما بود وعده و نقد خار( ناصرخسرو)

چمن حکایت اردیبهشت می گوید

نه عاقل است که نسیه خرید و نقد بهشت(حافظ)

چون رفت آن نقد سیمین باز در سنگ

زنقد سیم شود دست جهان تنگ(نظامی)

نقدها را بود آیا که عیاری گیرند

نه هوصومعه داران پی کاری گیرند (حافظ)

هم از آن کس دهش نقد که اودادت

نقد او باید بردنت به بازارش (ناصر خسرو)

امروز با غم فزونترم از دی

وامسال به نقد کمتر از پارم(مسعود سعد)

نقدی که قدر بخشد چه قلب و چه رایج

لفظی که قضا راند چه سلب و چه ایجاب (خاقانی)

شبانگه چو نقدش نیامد به دست

زدلتنگی آمد به کنجی نشست(سعدی)

نقد خود را به کسی مسپار

که پشیمان شوی در آخر کار(اوحدی)

اما می ترسیدم که ازشهوت بر خاستن لذت

نقد را پشت پای زدن کاری دشوار است(کلیله ودمنه)

زآنکه صوفی در دم نقد است مست

لاجرم از کفر و ایمان برترست(مولوی)

چو نقدی را دو کس باشد خریدار

بهای نقد بیش آید پدیدار(نظامی)

هنگام مدح اودل مدحت کنان او

از بیم نقد اوبه هراسد ز شاعری(فرخی)

ما و شما را به نقد بی خودی در خور است

زآنکه نگنجد در او هستی ما و شما (نظامی)

دامن او به دست من روز قیامت افتد

عمر بنقد میرود در سر گفتگوی او (سعدی)

طبع که با عقل به دلالگی است

منتظر نقد چهل سالگی است (نظامی)

نقد حال خویش را گر پی بریم

هم زدنیا هم ز عقبی بر خوریم(مولوی)

دین سره نقدی است به شیطان مده

باده فغفور به سگبان مده (نظامی)

یک ذره غم تو خوشتر آید

از نقد حضور غمگساران(عطار)

دگر نقد شاهانه آنجا نیافت

ستوران رها کرد و آنجا شتافت(نظامی)

بزرگان که نقد صفا داشتند

چنین خرقه زیر قبا داشتند(سعدی)

نقد صوفی همه صافی بی غش باشد

ای بسا خرقه که موجب آتش

اضافه می شود در لغت نامه دهخدا ( معادل نقد را مفهوم امر به معروف را به کاربرد که اشاره به امر کردن به نیکویی است یادرتعابیرمردم فرمان دادن وتوجیه کردن مردم به نیکی است که سعدی می گوید.

مرا امر معرف دامن گرفت فضول آتشی گشت در من گرفت ) 8

ج_تفاوت نقد و انتقاد در لغت نامه های فارسی

نکاتی که ازاین تعاریف به دست می آید:

1_ نقددریک حوزه وسیع ازاقتصاد،سیاست،کلام،عرفان، نقدحال و... به کار رفته ولی از مفهوم انتقاد به صورت آشکار مستقیم کمتر استفاده شده

2_ نکته اینکه انتقاد بیشتربایک فعل بکار رفته درحالی که نقد ازیک گفتمان نرمتری و وسیع تربرخوردار بوده بیشتر به صورت تفسیری و یا امر به نیکویی بوده است.

3_ بر خلاف ادبیات شفاهی و محاوره ای ،امروزی تفاوت در ادبیات کتبی مفهام نقد و انتقادازنظرمکانی ،زمانی،فضا،دستوری و... به وضوح مشاهده می شود .

4_ با اینکه بین مفهام نقدوانتقاد تفاوت اساسی مشاهده می شود ولی این تفاوتها از نظر کارکردی ، ساختاری و حتی تضادها به صورت مکانیکی یا همان سنتی پرداخته شده.

5_نکته آخر اینکه در این رساله تلاش خواهد شد نقد و انتقاد با تعریف و تقسیم بندی مشخص علمی که بتواند از نظرکارکرد ، ساختار ، تضاد ،نظم اجتماعی موردمطالعه قرار گیرد.


بهزیستی وخدمات توانبخشی

منابع علمی عدیده ای گزارش داده اند که بیماریها و مشکلات روانی در بین همه انواع بیماریها و امراض بار عاطفی، اقتصادی، خستگی، روانی و جسمانی و فرسودگی زیادی را بر مراقبان چه خانواده و چه کارکنان مراکز ارائه دهنده خدمات درمانی و توانبخشی تحمیل می کنند، پذیرش این بار شاید تا حدی برای خانواده که جگر گوشه اش به یکی از بیماریهای روانی مبتلا شده است، توجیه
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 109 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 79
بهزیستی وخدمات توانبخشی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

پیشگفتار

منابع علمی عدیده ای گزارش داده اند که بیماریها و مشکلات روانی در بین همه انواع بیماریها و امراض بار عاطفی، اقتصادی، خستگی، روانی و جسمانی و فرسودگی زیادی را بر مراقبان چه خانواده و چه کارکنان مراکز ارائه دهنده خدمات درمانی و توانبخشی تحمیل می کنند، پذیرش این بار شاید تا حدی برای خانواده که جگر گوشه اش به یکی از بیماریهای روانی مبتلا شده است، توجیه پذیر باشد، ولی درباره کارکنان مرکز خدمات سلامت روان چنین موضوعی را به مصداق آن شمع تمثیل گونه که خود آب می شود تا روشنی بخش حیات دیگران باشد جز با واژه هایی چون فداکاری و ازخودگذشتگی نمی توان وصف کرد.

سالها پیش وقتی از خانه هایمان قدم به کوچه و خیابان می گذاشتیم بیمارانی را می دیدیم ژولیده، آشفته و نامرتب و با انواع و اقسام زخمها که زیر لب با خود سخنی می گفتند یا در خودمانده بودند و یا گاه با خشم بردیگری می خروشیدند. با دیدن این تصویر که کم هم رویت نمی شد. عذاب وجدان گریبان مان را می گرفت و با خود یا با دیگران لب به نجوا و اعتراض می گشودیم که چرا کسی نیست تا به اینان کمک کند، دستگیر آنان باشد، مرهمی بر زخمهایشان بگذارد.

اینک چندسالی است که شاهد تحولی در این زمینه هستیم. سازمان بهزیستی بعنوان متولی درجه اول امور توانبخشی کشور موظف شد تا بیماران روانی مزمن را سازمان بخشی کند و مقرر شد تا با همکاری بخش غیردولتی صورت گیرد.

بهزیستی:

عبارت است از مجموعه متشکلی از تدابیر، خدمات و فعالیتها و حمایت های غیربیمه ای که به منظور بسط رحمت اسلامی جامعه و حفظ ارزش ها و کرامات والای انسانی تکیه بر مشارکت های مردم و همکاری های نزدیک سازمان های ذیربط در جهت گسترش خدمات توانبخشی، حمایتی، بازپروری، و پیشگیری از معلولیت ها و آسیب های اجتماعی و کمک به تأمین حداقل نیازهای اساسی گروههای کم بهره اقدام نمایند.

خدمات توانبخشی:

توان بخشی عبارتست از مجموعه ای از اقدامات پزشکی، آموزشی، حرفه ای و اجتماعی که موجبات استقلال نسبی افراد ناتوان و معلولین را در جامعه فراهم نموده و سبب بازگشت و الحاق مجرد آنان به جامعه و استفاده یکسان از فرصت های مختلف اجتماعی، آموزشی و اقتصادی در مقایسه با افراد سالم می گردد.

معلولین روانی:

شامل کلیه مبتلایان به بیماریهای مزمن روانی بوده، به نحوی که حالت ایجاد شده در زندگی فردی و اجتماعی شخص تأثیر گذاشته و وی را ناتوان می سازد. مهمترین بیماریهای این مقوله شامل اسکیزوفرنی، اختلالات خلقی (مثل افسردگی و ترس مرضی)، هیستری، وسواس و اختلالات پسیکوپاتیک می باشد.

درحال حاضر بیش از 130 مرکز غیردولتی درمان و توانبخشی بیماران روانی مزمن در استانهای مختلف کشور مشغول به فعالیت می باشند.

مدتی است که ما به اصطلاح آدم های سالم دیگر کمتر دچار عذاب وجدان در این باره می شویم چرا که هستند مراکزی و کسانی تا به تیمار این عزیزان بیمار بپردازیم و کسانی که با شکیبایی و بردباری زاید الوصف، انرژی زیادی مصروف مراقبت و ارائه خدمات به بیماران روانی مزمن می کنند.

باران مهر نیز نمونه ای از مراکز نگهداری غیردولتی است.

که با ارائه خدمات روانپزشکی، پزشکی، روان پرستاری، روان شناسی، کاردرمانی، تمام وقت در اختیار شما عزیزان می باشد.

مقدمه

بهره وری مقولة جدیدی نیست، قدمت نوشته های راجع به آن به سال های 400 قبل از میلاد مسیح برمی گردد با یک نگرش دقیق تر متوجه می شویم، قدمت نوشته های راجع به بهره وری شاید به زمان شروع زندگی انسان در زمین برمی گردد. کوششها و فعالیت های مختلف انسان همواره بر آن بوده است که حداکثر نتیجه را از حداقل منابع و تلاش ها بدست آورد. شاید بتوانیم این تمایل را که حتی در زندگی انسان های بدوی به نوعی دیده می شود بهره وری بنامیم. در بینش مدیریت علمی با بنیانگذاری فردریک تیلور فردگرایی سازمانی یا رفتار عقلانی سازمان مترادف با بهره وری و استفاده بهینه از منابع و امکانات موجود به منظور نیل به اهداف تعیین شده معنی شده است. از این نوشته و تعریف پیداست که طرفداران مدیریت علمی به عنوان بنیان گذاران مکتب علمی نیاز به علم خاصی برای افزایش بهره وری و کارایی را احساس نموده و مدیریت علمی را پی ریزی نمودند.

بهره وری مفهومی است جامع و کامل که افزایش آن به عنوان یک ضرورت جهت ارتقاء سطح زندگی و رفاه بیشتر تا آرامش و آسایش انسان ها که هدف اساسی برای همة انسان ها می شود.همواره مدنظر دست اندرکاران اقتصاد و سیاست و دولتمردان بوده است. (گلابیان، 80-89).

واژة بهره وری توسط دانشمندان علم اقتصاد و طرفداران مکتب مرکانیلیسم (سوداگری) وارد علم اقتصاد شده است. شاید به طور رسمی و جدی نخستین بار لغت بهره وری در مقاله ای توسط فردی به نام «گوئینزی» در سال 1766 میلادی ظاهر شد. بعد از بیش از یک قرن یعنی در سال 1883 آن طور که فرهنگ لغت شناسی لاروس بیان می کند، فردی به اسم «لیتر» بهره وری را بدین گونه تعریف کرد:

«قدرت و توانایی تولید کردن» که در این جا اشتیاق به تولید را بیان می کند.

از قدم های علم مدیریت از «آدام اسمیت» (تحلیل گر روابط بین انسان و تقسیم کار) و «کارل مارکس» (ارائه دهنده نظریة ارزش نیروی کار) را می توان نام برد که هر دو در ارائه جامع مفهوم بهره وری در جهان نقش بسزایی دارند.(گلابیان، 80-79).

مارکس معتقد بود در راه قرار گرفتن در مسیر پیشرفت فنی گرایش بسیار شدید به افزایش سریع تعداد ماشین آلات و دیگر ابزار نسبت به تعداد کارگر وجود دارد و به همین مناسبت سرمایه داران در مددجویی از شگردهای نو که بهره وری فردی کار را ارتقا می بخشد، نیازمند ذخایر هنگفتی از سرمایه می باشند و باز عنوان می نماید که ارتقاء بهره وری نیروی کار اساسی ترین طریقی است که سرمایه داران می کوشند به مدد آن ارزش اضافی یا مازاد هر چه بیشتر افزایش دهند. (دلیریان، 80) .

از اوایل قرن بیستم اقتصاددانان واژه مفهوم کاملاً مشخص ذیل را ارائه دادند، «رابطة قابل سنجش بین تولید و عوامل کار».(گلابیان، 80-79).

در اوایل قرن بیستم این واژه مفهوم دقیق تری به عنوان رابطه بازده (ستانده) و عوامل و مسائل به کار رفته برای تولید آن بازده بدست آورد. فردی بنام ارلی در سال 1900 بهره وری را رابطة بین بازده و وسایل به کاررفته برای تولید آن بازده عنوان کرد.

تیلور با بررسی و تجاربی که کسب کرده بود در صدد بهبود بخشیدن به فعالیت های کارگاههای صنعتی براساس پیروی از روش مدیریت علمی بود. مدیریت علمی او شامل دو عنصر اساسی است، یکی کشف بهترین طریقه انجام دادن هر عمل در زمان مشخص و لازم و با استفاده از بهترین ابزار لازم و دوم تقسیم کار بین مدیران و کارکنان. به عقیدة تیلور کشف بهترین راه انجام عملیات، تهیه ابزارو روش های انجام کار و تعیین زمان و مکان مناسب و صدور دستور به عهدة مدیران است و فایده این کار و پیروی از آن را در افزایش سطح تولید (بهره وری) و جلوگیری از اتلاف وقت و هزینه می دانست.

- استیرفیلد: بهره وری را نسبت بازده سیستم تولیدی به مقداری که از یک یا چند عامل تولید به کار گرفته شده است تعریف می کند.

(NIPO) سازمان بهره وری ملی ایران: براساس تعریف این سازمان بهره وری یک فرهنگ است، یک نگرش عقلانی به کار و زندگی است که هدف آن هوشمند کردن فعالیت ها برای زندگی بهتر است. (گلابیان ، 80-79).

(EAP) آژانس بهره وری اروپا: این سازمان می گوید بهره وری درجة استفاده مؤثر از هر یک از عوامل تولید است. بهره وری در درجة اول یک دیدگاه فکری است که همواره سعی دارد آن چه را که در حال حاضر موجود است بهبود بخشد. بهره وری مبتنی بر این قاعده است که انسان می تواند وظایف و کارهای خود را در هر روز بهتر از روز قبل انجام بدهد. ارتقاء سطح بهره وری مستلزم آن است که بطور پیوسته تلاش هایی در راه انطباق فعالیت های اقتصادی با شرایط دائماً در حال تغییر و همچنین تلاش هایی برای به کارگیری نظریه ها به روش جدید انجام گیرد. بهره وری ایمان راسخ انسان ها به پیشرفت است.

تاریخچه مرکز توانبخشی باران مهر

در سال 1384 مرکز توانبخشی باران مهر شروع به کاردرمانی کرده است. در ابتدای کار این مرکز درمانی با 13 نفر پرسنل در حوزه درمان، مراقبت از بیماران و کلیه فعالیتهای درمانی خویش را آغاز کرده است. مرکز توانبخشی باران مهر فعالیتهای درمانی خود را به منظور درمان بیماران روانی مزمن و بهبودی بیماران با خدمات روانپزشکی، پزشکی، روان پرستاری، روان شناسی، کاردرمانی، تمام وقت کار خود را شروع کرده است. این مرکز بر اساس مجوز صادره از سازمان بهزیستی استان تهران در حیطة کاملاً خصوصی تأسیس شده است.

ظرفیت پذیرش بیماران در مرکز توانبخشی باران مهر

ظرفیت مرکز 50 نفر ظرفیت آزاد موجود 8 نفر

ظرفیت رایانه ای 40 نفر ظرفیت رایانه موجود 40نفر

ظرفیت آزاد 10 نفر کارتن خواب 2 نفر

بیماران مرکز توانبخشی باران مهر دارای بیمارهای روانی از قبیل اسکیزوفرنی، افسردگی، روان پریشی، اختلال وسواس و سایر بیماریهای اعصاب و روان که موجب بروز اختلال در آن ها شده، شامل می شود. کارکنان این مرکز هر کدام لباس کار مخصوص به خود را می پوشند. مراقبین لباس آبی رنگ (روپوش مانند)، خدمه لباس طوسی رنگ، مدیرعامل لباس رسمی و پزشکان هم لباس مخصوص به خود را می پوشند. این مرکز توانبخشی در سال 1384 به صورت استیجاری توسط صاحب امتیاز جناب آقای دکتر مجید بهروزنیا فعالیتهای درمانی خود را شروع کرده و در سال 1385 توسط همین صاحب امتیاز خریداری شد و تعداد پرسنل به 20 نفر رسید.

فعالیتهای اجرایی مورد نظر در مرکز توانبخشی باران مهر:

فعالیت های لازم براساس آیین نامه سازمان بهزیستی استان تهران در حوزة نگهداری و درمان بیماران روانی مزمن آقایان می باشد و با ارائه خدمات روانپزشکی، پزشکی، روان پرستاری، روان شناسی، کار درمانی کمک به بهبودی بیماران می نماید. همچنین آموزش به مددجویان جهت مهارت های زندگی، حرفه آموزی، تقویت اعتماد به نفس و رفع اضطراب از فعالیتهای مهم در این مرکز محسوب می شود به دلیل آنکه مددجو با روحیه ای قوی و اعتماد به نفس بالا و عاری از هرگونه ترس و تنش و اضطرابی شروع به فعالیت نماید و همین امر موجب جلب اعتماد از سوی دیگران بخصوص بیماران می شود و در ضمن یک رابطه دوستانه و صمیمی بین مددجو و بیمار ایجاد می شود و بیمار خیلی راحتر می تواند مشکل خود را بیان کند و از مددجو کمک بخواهد.

1- استفاده از تست Gaf برای نمره گذاری میزان توهم و هذیان موجود در بیماران روانی مزمن از سوی روانشناس بالینی صورت می گیرد و نتیجه آن به پزشک معالج داده می شود برای تجویز دار. البته قابل ذکر است که این تست قبل از پذیرش هر بیمار، توسط روانشناس بالینی گرفته می شود و بعد بیمار پذیرش می شود و 2 هفته بعد از استفاده از داروهای تجویز شده از سوی پزشک معالج دوباره این تست توسط روانشناس بالینی از بیمار گرفته می شود برای آگاهی از این مطلب که آیا بعد از دارو درمانی از میزان توهمات بیمار کاسته شده یا نه و اگر این میزان کم نشده بود داروی دیگری تجویز می شود.

2- استفاده از فرم مشاهده رفتاری و ثبت کلیه رفتارهای مشاهده شده در طول دوره درمان بیماران از سوی روانشناس بالینی صورت می گیرد و نتیجه آن به پزشک معالج داده می شود.

3- رفتاردرمانی هم از سوی روانشناس بالینی در مورد بیمارانی که به هیچ وجه نظافت شخصی خود را رعایت نمی کنند و خیلی بی اعتنا هستند نسبت به انجام کارهای شخصی خود و توضیحاتی از سوی روانشناس بالینی به بیماران داده می شود که چگونه لباس بپوشند، چگونه صحبت بکنند و با دیگران برخورد کنند، چگونه نظافت شخصی خود را رعایت کنند، و این که انجام این کارها به نحو احسنت چه محاسنی برای بیماران دارد و در روحیة آن ها تأثیر بسزایی می گذارد.

4- مهارتهای زندگی بر روی بیمارانی که از هوش و استعداد بالایی برخوردارند و تحصیلاتی داشته اند و از درک و فهم بالایی برخوردار هستند.

5- گروه درمانی هم از جمله فعالیتهای مورد نظر می باشد که از سوی روانشناس بالینی بر روی بیماران اجرا می شود. در گروه درمانی بیماران بر طبق معیار عقلی، هوشی، استعداد و درک و فهم به چند گروه تقسیم می شوند و روی موضوعی صحبت می کنند و از فواید و مضرات مثلاً استفاده از سیگار یا مواد مخدر صحبت می کنند.

6- کار درمانی: بیماران در اتاق کاردرمانی از هوش، استعداد و خلاقیت هنری خود استفاده می کنند دست به ساخت کارهای دستی می زنند مثلاً ساخت تابلو با گل های خشک یا جعبه های کادویی و یا نقاشی و تزئین بر روی کوزه های گلی، ....

البته قابل ذکر است که کارهای دستی بیماران مرکز توانبخشی باران مهر در سال 1386 در یکی ازغرفه های نمایشگاه شیرخوارگاه آمنه در جشن رمضان به نمایش گذاشته شد و نتیجة خوبی هم داد و مردم بسیار استقبال کردند.

7- تفریح درمانی: ایجاد شادی و نشاط در روحیه بیماران بسیار الزامی است، لذا با تأیید سازمان بهزیستی و اجازه از سوی مدیر و مسئول بخش بیماران را به پارکها و فضاهای سبز در اطراف شهر می برند و چند ساعتی را در آن جا به تفریح، ورزش، ... می گذرانند.

8- ورزش های صبحگاهی: هر روز بیماران ساعات بین 30/6-6 نرمش می کنند و ورزش های صبحگاهی را همراه با مسئول بخش یا هر شخصی که این مسئولیت به آن واگذار شده انجام می دهند و خیلی خوب همکاری می کنند و بعدازظهرها ساعت 15-4 وارد سالن ورزشی می شوند و به صورت اختیاری بازی های مختلف چون فوتبال دستی، پینگ پونگ، گل کوچک، فوتبال و سایر ورزش های ساده را انجام می دهند و سرگرم می شوند.

مقررات مرکز توانبخشی باران مهر

مدت زمان کاری پرسنل مرکز توانبخشی و همچنین کارکنان خدماتی این مرکز بطور متوسط 12 ساعت در روز می باشد ولی ساعت کاری مراقبین در مرکز توانبخشی باران مهر به صورت شیفتی (24 ساعت شیفت کاری و 48 ساعت استراحت) می باشد و در هر شیفت 2 مراقب برای نگهداری از بیماران گذاشته می شود. ساعت ورود کارکنان مرکز توانبخشی باران مهر در طول هفته 8 صبح و ساعت خروج آن ها 8 عصر می باشد. و کارکنان باید تا پایان ساعت کاری خود حتی اگر کارشان هم تمام شده در مرکز بمانند و حق خروج از مرکز را تا زمان اتمام ساعت کاری خود ندارند. ساعت استراحت کارکنان 1 - 12 می باشد که در عرض این یک ساعت باید کارهای شخصی خود را به اتمام برسانند. برای گرفتن مرخصی باید از قبل فرم مرخصی گرفته و پرکرده و به مسئول قسمت مربوطه تحویل بدهند و همچنین مرخصی های ساعتی و نیمروزی خود را باید از یک روز قبل اطلاع دهند.

مدت مرخصی در طول مدت سال نمی تواند بیش از 30 روز باشد.


میزان تحصیلات کارکنان مرکز توانبخشی باران مهر

مرکز توانبخشی باران مهر دارای 20 نفر پرسنل است. بطوریکه:

مراقبین دیپلم

کارگران خدمه زیردیپلم

مدیرعامل کارشناسی مدیریت دولتی

کاردرمان کارشناسی کاردرمانی

مشاور کارشناسی روانشناسی بالینی

حسابدار کارشناس حسابداری

پرستار کارشناسی پرستاری

نگهبان زیر دیپلم

روانپزشک متخصص اعصاب و روان

پزشک عمومی متخصص داخلی

آشنایی کلی با مکان

مرکز توانبخشی باران مهر واقع در شهریار، به سمت ملارد، شهرک جعفریه، کوچه یازدهم غربی، پلاک 5 می باشد و مساحت این مرکز تقریباً 1000 متر است با 550 متر زیربنا و حدود 3 سال از شروع کار آن می گذرد. این مرکز توانبخشی دارای چندین اتاق است که عبارتند از:

اتاق کاردرمانی، استیشن پرستاری، استراحت، معاینه پزشکی(ویزیت)، انبار دارویی، مدیریت و چند اتاق برای بیماران در نظر گرفته شده است.

ارگونومی محیط کار

انسان در محیط کارخود همیشه تحت تأثیر عوامل زیان آور مختلفی است که همه آن ها باعث خستگی، فرسودگی و تحلیل زودرس و در نگاهی اقتصادی تر باعث از بین رفتن وقت و افزایش هزینه های معمولی او می گردد. وظیفه کارفرما و متخصصین امر تعادل بین انسان و محیط کار او در نهایت بهینه سازی فضای کار است علاوه بر عوامل محیط کار ممکن است سایر اشکال وجود داشته باشد که در کارکنان عدم رضایت و ناکامی ایجاد کند. در جهان امروز بسیاری از کارکنان ناچارند خود را با شرایطی نامناسب که محیط و ابزار نامناسب؛ مورد استفاده بر آن ها تحمیل می کند منطبق و مناسب سازند و با محدودیت های ایجاد شده به گونه ای کنار آید. پیامد چنین مصالحه ای می تواند بسیار بوده و بر زندگی فرد تندرستی و ایمنی بهره آوری وی اثر نامطلوب داشته باشد در چنین وضعی انسان از نظر جسمانی یا روانی بلوغ کار یا تجهیزاتی که بکار می برد و یا از محیطی که در آن زندگی یا کار می کند تناسبی ندارد.

از سوی دیگر زمانی که کار با مسئولیت محوله نیازمند توانایی روانی قدرت تفکر و ضریب هوشی چندانی نیست بکارگیری فردی با توانمندی ذهنی و روانی بالا می تواند مشکل آفرین باشد چنین فردی در هنگام انجام وظیفه هیچگاه فرصت استفاده از قدرت آفرینش و استعداد خدادادی خود را نمی یابد و همواره از یکنواختی کار شکایت می کند.

بر خلاف توان بسیار بالای خود هرگز مایل نیست بر انجام مطلوبتر کار، کوشش بیشتر به خرج دهد این وضعیت فشار روانی و سرانجام کاهش بهره وری را خواهد شد.

مرکز توانبخشی باران مهر برای جلوگیری از آسیب روانی به کارکنان در طول روز یک ساعتی استراحت برای آن ها در نظر گرفته است و در تمامی بخش ها و اتاق های ذکر شده کپسول آتش نشانی موجود است و همچنین دستگاه تهویه هوا در هر اتاق و در هر بخش نصب شده است و همچنین سیستم گرمایی در فصل زمستان و سیستم سرمایی در فصل تابستان را دارا می باشد و بخش های درمانی از نظر نور وضعیت نسبتاً مطلوبی دارد.

...... این مرکز کاملاً به صورت استاندارد بنا نهاده شده است و با همت مدیریت این مرکز و همچنین حمایت های مالی از سوی صاحب امتیاز در یک سال اخیر معایب مورد نظر از لحاظ ارگونومی کاملاً برطرف شده است.

برای کارگران و پرسنل مرکز سرویس های بهداشتی در داخل سالن ورودی گذاشته شده است سرویس بهداشتی بیماران جدای از کارگران و دیگر پرسنل مرکز می باشد.

این مرکز تقریباً از نظر ارگونومی وضعیتی مطلوب را داراست.

از نظر رطوبت هیچ گزارشی نشده است.

و تمامی مراقبین این مرکز و کارگران خدمه آقا هستند به غیر از دو آشپز که خانم هستند و دارای پروانه بهداشت از سازمان بهزیستی می باشند و روانشناس مربوط به کاردرمانی و مشاوره با بیماران خانمی دارنده لیسانس بالینی می باشد. بطوری که در این مرکز توانبخشی فقط 2 نفر خانم هستند به عنوان آشپز که مدرک زیر دیپلم دارند و تمامی کارکنان، مراقبین و کارگران خدمه قراردادی و هر شش ماه یکبار قرارداد آن ها تمدید می شود و مراقبین دارای مدرک دیپلم و خدمه دارای مدرک زیر دیپلم می باشند.

به دلیل فضای محدود و نظارت بیش از اندازه بر روی مرکز درمانی مورد نظر، هر نوع ایرادی که دیده شود با کمک مدیرعامل و حمایتهای مالی از سوی صاحب امتیاز خیلی زود برطرف می شود و بسیار رسیدگی می شود تا اشکالی در سایر بخش ها ایجاد نشود و با نارضایتی کارکنان روبرو نشوند.

روشنایی

منطق عمومی حاکی از این است که کیفیت کار در فقدان نور کافی لطمه خواهد خورد وقتی فرد در معرض متوالی نور کم، هنگام مطالعه و غیره .... بینایی فرد لطمه خورده و دچار آسیب خواهد گردید و یا تحقیقات نشان می دهند که انجام کارهای مستلزم ظرافت در نور ناکافی منبع پریشانی است.

تابش شدید نور، لامپ های کم نور، فقدان روشنایی طبیعی در عملکرد شغلی آثار منفی دارند (ناو، 1984، ساتن و رافلی ، 1987). [1]

شدت و میزان نور(روشنایی) مهم ترین عامل عمومی است که با روشنایی پیوسته است. میزان شدت نور با ماهیت کار و سن کارگران متغیر است. کارمندان مسن تر نسبت به کارمندان جوان تر به نور بیشتری نیاز دارند. و برخی مشاغل به دریافت نور بیشتری نیاز دارند مانند مونتاژ قطعات الکترونیکی از جمله این مشاغل هستند. عامل مهم دیگر در روشنایی، توزیع نور در محیط کار است. مطلوب است که روشنایی بطور یکنواخت در میدان دید منتشر گردد. روشنایی بیش از حد محیط کار به دلیل گرایش حرکت چشم به سوی نور منجر به خستگی آن خواهد گردید.

روشنایی زیاد منجر به کاهش کارایی بینایی شده و به خشکی چشم کمک کند.

روشنایی زیاد در زمانی کمتر از 20 دقیقه منجر به افزایش خطا در کارهای دقیق می گردد. همچنین ممکن است منجر به تیره و تار شدن بینایی گردد که شما ممکن است هنگام رانندگی در شب و مواجه شدن با خودرویی با نور بالا دچار آسیب گردید.

روشنایی یکنواخت محیط کار را می توان از طریق روشنایی غیرمستقیم فراهم نمود. و به این ترتیب هیچ روشنایی بطور مستقیم با چشم ها برخورد نمی کند. در برابر، روشنایی مستقیم بوسیله تعبیه لامپ هایی در سقف برای روشن کردن مکان های خاص عاملی برای روشنایی مکان هاست.

روانشناسان صنعتی و سازمانی به ترکیبی روان شناختی از نور طبیعی و مصنوعی تأکید دارند. افرادی که در محیط های کار بی پنجره کار می کنند، میل شدید به داشتن پنجره دارند و به رغم آن که نور مصنوعی موجود در محیط کار کافی است. بیشتر کارکنان متمایل به تماشای منظر بیرون اند و معتقدند که نور طبیعی نسبت به نور مصنوعی برای چشم ها بهتر است. مردم همچنین نیاز فیزیولوژیک به مقداری نور طبیعی دارند.

چشم همان قدر که عضو خارق العاده و شگفت انگیزی است، به همان اندازه نیز ظریف و بی پناه و آسیب پذیر می باشد، بنابراین در هنگام کار یا هر جای دیگر باید از آن محافظت نمود. ناراحتی های چشمی اکثراً در ساعات اتفاق افتاده و ناشی از علل گوناگون می باشد. این صدمات ممکن است ناشی از ازدیاد نور، کمبود نور، پرتاب ذرات سمی، اشعه ایکس و سایر تشعشعات یونیزان و حرارت باشد.

خوشبختانه کلیه اتاق های موجود در طبقه دوم که شامل اتاق مدیریت، استیشن پرستاری، انبار دارویی اتاق های مربوط به بیماران و سالن استراحت طوری طراحی شده است که نور از همه طرف به آن وارد می شود و کلیه اتاق ها آفتابگیر و کاملاً روشن است. اما اتاق های کاردرمانی و معاینه پزشکی و سالن غذاخوری که در طبقه اول این مرکز واقع شده است به دلیل عدم وجود نور کافی چندان مناسب نیست اما در حال حاضر اقدام به ساخت این اتاق ها با شرایطی کاملاً مطلوب و استاندارد در قسمتی از ساختمان می باشند.

صــدا

سروصدا یک علت شکایات زندگی مدرن است. در خانه، خیابان، مغازه ها و اداره ها و کارخانه های صنعتی و ... همه از آلودگی صوتی رنج می بریم. سروصدا برای ما تحریک پذیری، عصبی بودن، خواب زدگی و آثار فیزیولوژیکی مانند کاهش شنوایی به همراه دارد.

واحد اصلی اندازه گیری صوتی «دسیبل» (db) است که مقیاس های فنی فشارهای روانی صوتی را اندازه گیری می کند. از بعد روان شناسی دیسبل عبارت از اندازه گیری شدت ذهنی یا درک شده صداست، سطوح بلند صدا شنوایی را تهدید می کند.

روانشناسان می گویند که سروصدا می تواند سلامت روانی فرد را دچار آسیب کند و ایجاد فشار روانی (استرس) بنماید. طی بررسی های انجام گرفته آنان دریافتند که کارکنانی که در محیط های پرسروصدا مشغول به کارند بیشتر مبتلا به پرخاشگری، بی اعتمادی و تحریک پذیری می شوند تا کارگرانی که در مکان های ارام کار می کنند.(دونرستاین و ویلسون 1976).

تحقیقات نشان داده است که افرادی که در معرض صدا با دامنه 95 تا 110 دسیبل قرار می گیرند دچار فرسودگی عروق خون، تغییرات ضربان قلب و گشاد شدن مردمک چشم می شوند. (برسن 1979)

سروصدا آسیب های روانی بسیاری بر روی کارکنان و همچنین بیماران که وضعیت روحی نامساعدی دارند می گذارد. همچنین وجود سروصدای زیاد در داخل بخش موجب بی توجهی مراقبین به بیماران می شود و ممکن است خطراتی را برای بیماران مثل ضربه زدن و کتک زدن به هم به دنبال داشته باشد.

بسیاری از مشاغل کارکنان را دچار آسیب شنوایی می کند که سالیانه میلیاردها دلار هزینه دربردارد.

همه صداها آزاردهنده نیستند. اکثر ما قادر به سازگاری با صدای مداوم و همیشگی هستیم. در صورتی که سروصدای محیط کار در حدی باشد که باعث مختل شدن مکالمه عادی بین دو نفر گردد و بالاتر از حد مجاز بوده و کارگران باید از گوشی جهت محافظت سیستم شنوایی استفاده کنند. صدای متناوب و غیرمنظم بیشتر ایجاد آشفتگی می کند. وقتی صدای چرخش پنکه یا تهویه هوا در محیط منتشر می شود از همان ابتدا به آشفتگی منجر می شود به این دلیل است که در مقابل یک آرامش نسبی پیشین قرار گرفته است.

سر و صدا در اتاق های مدیریت، ویزیت (معاینه پزشکی)، مشاوره، کاردرمانی بسیار کم است چرا که سکوت و ایجاد آرامش از جمله فاکتورهای بسیار مهم محسوب می شود به خصوص در این مرکز درمانی و در کل سروصدا در بخش های درمانی بسیار کمتر از سایر بخش هاست به این دلیل که بخش های درمانی مجزا از سایر بخش هاست.

رنـــگ

ادعاهای اغراق آمیزی دربارة مزایای استفاده از رنگ برای خانه ها، ادارات و کارخانجات و مراکز درمانی ابراز شده گفته اند که رنگ های خاص باعث افزایش عملکرد، کاهش تصادفات و افزایش روحیه کارکنان می گردد. مقالات موجود در محلات حاکی از این است که رنگ ها بر شخصیت ما تأثیر می گذارد و می توانند روند زندگی ما را تغییر دهند. قاعده مناسبی برای استفاده از رنگ در محیط کار وجود دارد. رنگ می تواند در فراهم نمودن محیط کار با نشاط نقش داشته باشد و به همین جهت به سلامت فرد کمک می نماید. در کارخانجات، مؤسسات، مراکز درمانی رنگ های مختلف به منظورهای گوناگون مورد استفاده قرار می گیرد.

روانشناسان صنعتی و سازمانی می گویند که استفاده از رنگ به دلیل خواص انعکاسی متفاوت از چشم جلوگیری می کند. یک دیوار با رنگ سفید روشنایی بیشتری را نسبت به رنگ تیره باز می تاباند. در رنگ آمیزی محیطی مرکز توانبخشی باران مهر از رنگ طوسی خیلی روشن و آبی (بیشتر برای رنگ پنجره ها و حفاظ پنجره ها) استفاده شده است برای درب ورودی از رنگهای آبی و کرم و دیوارهای حیاط مرکز توانبخشی باران مهر رنگ کرم استفاده شده است و کلیه حفاظهای اطراف حیاط و به خصوص پنجره ها و درب ورودی سالن آبی رنگ می باشد. و در اتاق مدیر از چند تابلو و مناظر طبیعی نصب گردیده است و همچنین 3 قفسه برای گذاشتن مدارک موجود در نظر گرفته شده است و روی برد در اتاق مدیریت کلیه فعالیت های درمانی بیماران که توسط پزشکان صورت گرفته شامل کاردرمانی، گروه درمانی، تفریح، ورزشی به نمایش گذاشته شده و با توضیحی مختصر شرح داده شده است. لیست اموال موجود در دفتر مدیر بر روی برد زده شده که شامل گاو صندوق، رخت آویز، میز مدیریت، صندلی (به تعداد)، دراور فایل 4 کشویه، فایل کوچک تلفن فلکس، ماشین حساب، منگنه، بخاری گازسوز، پرده رول دراپه، تابلوی اعلانات ـ ساعت دیواری، میز مهمان، دستگاه کامپیوتر و ... می باشد. و در بخش دیگری از این اتاق کلیه جوازهای صادر شده از سوی سازمان بهزیستی و لیست پذیرش و ظرفیت بیماران بر روی دیوار نصب شده است.

درجه حرارت و رطوبت

همة ما از تأثیر دما و رطوبت در روحیه، کارایی و سلامت جسمانی افراد آگاهیم. بعضی از ما در آب و هوای سرد خوشحال و بانشاط ایم، درحالی که عده ای دیگر هوای گرم را ترجیح می دهند. بعضی در روزهای بارانی افسرده می شوند در حالی که بعضی این روزها را ترجیح می دهند.

اکثر ما در مکان هایی که دمای هوا و رطوبت تنظیم شده است به سهولت به فعالیت می پردازیم اما کارکنانی هستند که در کابین کشتی و صنایع با حداکثر دما کار می کنند. دمای کاملاً یکسان می تواند قابل تحمل و یا غیرقابل تحمل باشد که بستگی به میزان رطوبت دارد.

تحقیقات نشان می دهد که دمای حداکثر 60 درجه سانتی گراد با کمترین سطح رطوبت 10 درصد قابل تحمل است ولی اگر درجه رطوبت به 80 درصد رسید دیگر غیرقابل تحمل می شود. شرایط اب و هوایی ناراحت کننده ای روی کیفیت و کمیت فعالیت جسمی اثر می گذارد.

انگیزه همچنین یک عامل نشان می دهد که کارکنان با انگیزه بسیار در دمای بسیار بالا در مقایسه با کارکنانی که انگیزه پایین دارند قادر به تولید اند. تجهیزات اداری خودکار در درجه حرارت و رطوبت محل تأثیر دارد.

اولین واکنش انسان به گرما احساس ناراحتی است افراد شاغل در مواجهه با گرما واکنش نشان می دهند که شامل کاهش کارایی، گرمازدگی[2]، بی حالی به علت حرارت انقباض های عضلانی، خستگی مزمن، اختلالات روانی ـ عصبی و ... است. باید حتی المقدور سعی کرد تا جریان هوا در محیط کار برقرار گردد، چرا که جریان هوا و تعریق دو عاملی هستند که باعث می شوند کارگر احساس خنکی نماید. برای برقراری جریان هوا می توان با کمک وسایلی مانند پنکه ها و هواکش ها رطوبت زیاد را از بین برد و از تشکیل هوای راکد و کثیف جلوگیری کرد و مؤثرترین روش برای کنترل رطوبت استفاده از دستگاه تنظیم رطوبت است و این دستگاه در برخی از کشورها مورد استفاده واقع می شود و این دستگاه شبانه روز و اصولاً تا زمانی که رطوبت بالاتر یا پایین تر از حد لازم است باید کار کند.

خوشبختانه کلیه اتاق های موجود در این مرکز چه در طبقه اول و چه در طبقه دوم دارای 2 الی 3 دستگاه تهویه هواست و رطوبتی در هیچ اتاق و سالنی دیده نمی شود و درجه حرارت در همه اتاق ها متعادل است چون مدام هوای داخل اتاق ها و سالن کنترل می شود تا مشکلی برای بیماران و کارگران فراهم نیاید و فشار روانی بر آن ها وارد نشود.


فیزیو تراپی قلبی- عروقی و ریوی جلد 3

اصول تمرین درمانی فیزیکی در مدیریت افراد با شرایط قلبی و عروقی اصلی می‌تواند بطور نرمال در برنامه‌های ساختار بندی شده یا در جلسات پی در پی به کار گرفته شوند برنامه‌های قلبی ساختاری و احیای قلبی تنفسی برنامه‌های درمانی چند بعدی هستند که ضروریات بهترین تمرین درمانی فیزیکی را ارائه می‌دهند تمایزات میان برنامه‌های ساختار بندی شده در جمعیت بیماران اصل
دسته بندی پزشکی
فرمت فایل doc
حجم فایل 451 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 97
فیزیو تراپی قلبی- عروقی و ریوی جلد 3

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

تست و تمرین : عملکرد گردش خون اصلی دستگاه قلبی و تنفسی

اصول تمرین درمانی فیزیکی در مدیریت افراد با شرایط قلبی و عروقی اصلی می‌تواند بطور نرمال در برنامه‌های ساختار بندی شده یا در جلسات پی در پی به کار گرفته شوند. برنامه‌های قلبی ساختاری و احیای قلبی تنفسی برنامه‌های درمانی چند بعدی هستند که ضروریات بهترین تمرین درمانی فیزیکی را ارائه می‌دهند. تمایزات میان برنامه‌های ساختار بندی شده در جمعیت بیماران اصلی نهفته است که مد نظر قرار می‌گیرند نه در اصول مدیریت درمانی فیزیکی.

اصول کلی درمان قابل درک شامل کار تیمی، آموزش به بیماران، تست تمرین و آموزش است و نیز تغییر طولانی مدت نحوه زندگی و غیر است و این موارد در مورد گروههای بیمار رایج و معول است. نقش درمانگر فیزیکی به عنوان مأمور سلامت در مدیریت این گروه از بیماران مورد تأ‌کید قرار گرفته شده است. این اصول همچنین هنگامی به کار گرفته می‌شوند که سوء عملکرد قلبی و تنفسی در یک معاینه ثانویه تشخیص داده شود. برای مثال، در یک بیمار که تشخیص در مورد او گرفتگی ماهیچه‌های شانه است، اما سابقه بیماری قلبی نیز در او دیده می‌شود و یا دارای فاکتورهای خطرزا می‌باشد. این شرایط زیر برای کاربردهای اصلی تغییر یک برنامه ورزشی برای گرفتگی شانه گرفته شده است.

منفعت اصلی از این برنامه‌ها بالابردن کیفیت زندگی و سطوح تحمل فعالیتهای روزانه است. یک هدف اساسی پایه‌گذاری تمرینات سلامت در طول زندگی است که شامل پیشگیری ثانویه است. کاربرد این اصل در مرکزیت مدیریت شرایط قلبی و عروقی قرار دارد. البته بسته به اینکه اولیه هستند یا ثانویه امروزه در تمرین کلی، بیماران (شامل کودکان) که به فیزیوتراپ‌ها تحویل داده می‌شوند و مشکلات عصبی عضلانی با عضلانی اسکلتی دارند بالاترین احتمال مشکل اساسی قلبی یا بیماری ریوی یا مربوط به فاکتورهای خطرناک است.

خطوط هدایت بنا شده برای برنامه‌های احیا و فعالیت قلبی، عروقی شامل ارائه سرویس با مرکزیت بیمار است. هر دو برنامه روی تقویت سلامت قلب و عروق در طول برنامه‌های فردی تأکید دارند که برای بهبود وضعیت قلب و عروق طراحی شده‌اند بعلاوه آنها پیشگیری ثانویه را در طول تشخیص فاکتور خطر و تغییر در تلاش برای پیشگیری از پیشرفت بیماری و اتفاقات تلخ قلبی ارائه می‌کنند. این در دوره‌ای روی مقالات و کتب چاپ شده حجم اکسیژن VO2 max غالباً در مطالعات مورد گزارش قرار گرفت و برای تعبیر VO2 Peak حجم اکسیژن مورد استفاده قرار گرفت. علی رغم این واژه مورد استفاده توسط تخمین گرهای اصلی در هر مطالعه در خلاصه این مطالعات مورد استفاده قرار گرفت.

احیای قلبی و عروقی : پایه شواهد، تأثیر و قابلیت‌ها برای عملی‌ بودن:

اگرچه یک دیدگاه تیم با مدیریت و خط‌مشی چند وجهی، در مورد هر دو نوع برنامه مورد توجه است، افرادی که به طور منظم در برنامه شرکت می‌کنند قابلیت عملکردی آنها افزایش می‌یابد. استراتژی‌های مدیریت خود همان بدست گرفتن کنترل علائم و بدست آوردن اعتماد به نفس لازم می‌باشد. این نوع از کنترل شاید بهمترین دلیل ساده برای حمایت از دخالت برای مدیریت شرایط قلبی باشد. این جزء ممکن است به طور ساده در تعیین نتایج طولانی مدت مهم باشد. از قبیل درخواست‌های کاهش یافته برای مراقبت از سلامت و هزینه‌های مراقبت سلامت کمتر موثر بودن احیای قلبی عروقی بسیار مورد تأکید قرار گرفته است و با شواهد زیادی اثبات گردیده است. این برنامه‌ها بطور بین‌المللی استانداردهایی را تشخیص می‌دهند که به خوبی توضیح داده می‌شوند و برای تمام بیماران با شرایط قلبی و عروقی پیشنهاد می‌شوند. آنها در آموزش بیماران به طور خاص آمده‌اند شامل منع سیگار، تغذیه و کنترل وزن و ارتقاء مدیریت خود و آموزش. واژه نیازهای درجه نهایی مورد بازبینی قرار می‌گیرد، البته با دادن تأثیر احیا در افرادی که به شدت مورد نظر هستند با دادن این منابع و کاربردهای اقتصادی بزرگ در مورد نگهداری سلامت افراد و دفاتر خارجی پزشکان و بیماران، احیا می‌تواند به عنوان یک دخالت اصلی بجای یک اولویت دوم بعد از تأثیرات بعدی جراحی و پارا درمانی مورد حمایت قرار گیرد. احیای قلبی و عروقی غیر تهاجمی تأثیرگذاری قیمتی بیشتری نسبت به درمانهای جراحی و دارویی دارد. (به صرفه تر است) و منافع سلامتی طولانی مدت و خطر کمتری را در بر دارد. یک تمایز یا عدم تطابق مهم میان پیش‌نگری و فعالیت احیای قلبی وجود دارد. این دخالت‌های بی‌پایه شواهد و غیر تهاجمی و به صرفه از نظر قیمت، به ندرت مورد استفاده هستند و سرعت استفاده از آنها پایین است. بازگشت به احیای قلبی اینطور گزارش شده است که روی گروههای انتخابی، نامها، گروههای سنی جوانتر و آنهایی که قبلاً شرکت کرده‌اند تأثیر گذار بوده است.

همچنین گزارش شده است که در خصوص در دسترس بودن و استفاده از این برنامه‌ها، موانع بزرگی وجود دارد. مباحثی نیز در مورد پرداخت وجود دارد. تنها یک بخش کوچک از افراد مورد نظر هستند و از آنها تنها یک بخش کوچک هستند که می‌توانند به این برنامه‌ها دسترسی داشته باشند. فاز 1 احیای قلبی، یک مسیر حرکت صعودی تعریف شده‌اند. فیزیک‌دانان و جراحان ممکن است که آگاهی و علم تأثیر دیدگاههای غیر تهاجمی را در مورد مشکلات سلامتی نداشته باشند. مشکلاتی که اساساً با جراحی و دارو مدیریت می‌شوند.

بنابراین کاندیداهای مناسب همیشه مد نظر نیستند. بعلاوه دلائل اجتماعی، روانی برای تحت استفاده قرار دادن این منابع وجود دارد. زن‌ها کمتر درگیر این مشکلات هستند و سرعت‌‌های افت منحنی‌های آنها بالاتر است. بنابراین یک انتخاب در میان افراد نمونه‌برداری شده برای مطالعات در زمینه احیای قلب و عروق وجود دارد. شرکت زن‌ها مرتبط است با تضمین، سطح آموزش، جراحی و در دسترس بودن امکانات نقل و انتقال. هزینه در حال افزایش و در دسترس نبودن دو مانع برای شرکت در احیای قلبی به شمار می‌آیند. سرعت‌های پایین شرکت کردن در این فعالیت به ویژه سرعت های مربوط به زنها، اعضاء گروه اقلیت و افراد پیر و نیز قابلیت دستیابی رو به افزایش یک مرکزیت اصلی در مسئله است. از حقایق پیچیده مربوط به یک برنامه احیای قلبی، اجزاء مختلف ممکن است تأثیرات مختلفی روی سلامت قلب افراد داشته باشد. به علاوه تفاوتهای فیزیولوژیک میان مردها و زن‌ها منجر به تفاوتهای در شرایط قلبی و عروقی می‌شود و این قبیل تغییرات ممکن است تفاوتها را در پاسخ‌های دو جنس به احیای قلبی توضیح دهد.

زنها تمایل دارند که فشار خون سیستولیک و فشار پالسی پایین‌تری داشته باشند نسبت به مردان و نیزچربی خوب کمتر و سطوح هوموسیستین کمتری نسبت به مردان دارند. زنها همچنین بیماری قلبی خاموش (بی صدای) بیشتری نسبت به مردان دارند که غالباً مربوط است به مشکلات مربوط به خواب در زنها. نتایج یک مطالعه توضیحی نشان می‌دهد که زنها کمتر به نظر می‌رسد که به رژیم جواب دهند و نیز به خطوط راهنمای تغییر تمرینی در مقایسه با رژیم‌های ترک سیگار، مصرف دارو و مدیریت استرس لازم است توجه خاصی به انگیزه بخشی از افراد شرکت کننده داده شود. برای کمک به آنها در تشخیص مهارت‌های جدید خود فعالیت‌های منزل و جامعه و برای ادامه رفتارهای روزمره زندگی جدید خود در چارچوب برنامه با در نظر داشتن این نکته که آموزش و تمرین اجزاء هسته‌ای احیای قلبی و عروقی هستند. درمان فیزیکی به طور نادر قرار داده می‌شود با مراقبت برای افراد با مشکل قلبی انجام شود. مواد و ابزار آموزش باید مطابق با نیازهای یادگیرنده و ظرفیت‌های او تخصصی شده باشند؛ در غیر اینصورت منابع از بین خواهند رفت. یک گوناگونی نشاندار و قابل توجه میان توانایی متوسط خواندن آمریکایی و سطوح قابلیت یادگیری ابزار آلات احیاء قلبی وجود دارد. تعداد بیشمار کلمات پلی سیلابیک (چند بخشی) یک فاکتور اصلی است.

برنامه‌های احیای قلبی در مراکز طبیعی در مجامع بزرگ مورد اجرا قرار دارند. اکثریت وسیعی از بیماران به احیاء قلب و عروق دسترسی ندارند. دوم اینکه، شرکت طولانی مدت و پیروی از اصول برنامه مورد بی توجهی قرار می گیرد به ویژه برای زنان

اصول این برنامه‌ها روی عملکرد درمان فیزیکی تأثیر می گذارد که می‌تواند روی یک پایه یک به یک در یک تمرین خصوصی مورد اجرا قرار گیرد و یا در یک بیمارستان فرمال در مورد احیای قلب و عروقی ندارد. در چنینی شرایطی نتایج قابل مقایسه با برنامه‌های فرمال است. یک فلسفه مراقبت در منزل در رشته مراقبت سلامت شکل گرفت شامل احیاء قلب و عروق و این بمنظور دستیابی به افراد گروههای مورد نظر است. بیمارانی که بعد از جراحی بایپس حالت ثابت دارند با یک برنامه خانگی دقیق فردی به خوبی افرادی که در برنامه احیای بر پایه مرکزیت شرکت دارند، عمل می‌کنند. همینکه بیماران فعالتر می‌شوند وضعیت دارویی آنها نیز تغییر می‌کند. درمانهای دارویی باید روی یک اساس پیش رنوده بازنگری شوند و تجویزها طبق آن تغییر کنند. این تغیییرات روی تأثیرات متابولیک طولانی مدت تمرین اثر می‌گذارد به علاوه سلامت افزایش داده شده و کاهش وزن بالقوه کار تمی پی در پی برای مانیتور کردن وضعیت دارویی بیمار لازم است تا اطمینان پیدا کنیم که تجویزات دارویی به نحوی تغییر داده می‌شوند که مناسب هستند، شامل آموزش و تمرین، حذف یا کاهش نیاز برای مصرف دارو و حمایت پارا ماکولوژیکال یک نتیجه درمانی فیزیکی مهم با فلسفه اخذ نتیجه بهتر است. تست و تمرین عملی فرمال مهارت‌های درمانی فیزیکی اصلی در تشخیص، ارزیابی و توضیح تمرین بیمار وجود دارند.

اختراعات و اکتشافات اخیر در مورد تمرین برای بهتر کردن شرایط قلب و رویه با تمرکز روی بالابردن اکسیژن باقی مانده ذخیره شده هستند. یک مقیاس کیفیت زندگی با حالت آنالوگ خطی ساده درخصوص ارزیابی ویژگی بیماری و مباحث کیفیت زندگی مرتبط با سلامت به منظور کمک به افراد با بیماری قلبی نشان داده شده است. با ارزیابی‌هایی بر اساس نتایج و پایه های اطلاعاتی، درمانگرهای فیزیکی قادر خواهند بود تا برنامه‌ها را برای هر فرد خاص تخصصی کرده و آن را مطابق با ویژگی هر فرد طراحی کنند تا به نتایج با ماندگاری سرعت و تأثیر پیشبرد دست پیدا کنند. به علاوه برنامه ها طوری ارزیابی می شوند که کیفیت استراتژی های ابداع شده توسط مراقبین سلامت تقویت می‌شود. چنین کیفیت تقویت شده‌ای که شامل حال آموزشی تعاملی تیم‌های بیمارستانی و آموزشی کامپیوتری می شود، خطوط هدایت پیشگیری از بیماری قلبی را تقویت می کند. از یک خط پایه تا 1 سال پیشرفتهای نمایان و علامت‌گذاری شده‌ای در ترک دخانیات، کنترل چربی، کنترل فشار خون و دسترسی به احیای قلبی اتفاق افتادند. آغازگرهای پیشرفت کیفیت برای فعالیت‌های مرتبط با احیای قلبی و عروقی منافع و دستاوردهای پاخص و نمایانی را به همراه داشته‌اند.

به علاوه تمرینات ساختاری، احیای قلبی متمرکز است روی مشاوره و آموزش درباره کاهش ریسک به نحوی که سلامت در طول زندگی ارتقاء پیدا کند. مطالعات طولانی لازم است تا مبحث فاکتورهای خطرزا و رفتارهای مربوط به نوع زندگی در طول زمان مورد بررسی قرار گیرد. یک برنامه چند وجهی بر پایه نتایج بدست آمده برای احیای قلبی خیلی ساده و روان نشان داده شده است. این امکان وجود داشت که اطلاعات ، مطابق با برنامه نشانه‌گذاری و درج شوند این نتایج شامل تحقیقات و مطلعه سلامت 36 – SF است و یک تست علمی از بیمار و یک تست فاصله‌ای 6 دقیقه پیاده‌روی همه نتایج هم در برنامه احیای ریوی و هم در قلبی پیشرفت کردند.

چنین نتایجی برای قضاوت در مورد تأثیرات برنامه‌های احیای ریوی و قلبی مفید هستند. اگر چه احیای قلبی مرگ کار دیاک را کاهش می دهد، چه تمرین به تنهایی روی دهد چه از یک رنج قابل فهم از دخالت ‌ها استفاده شود نتیجه غیر واضح خواهد ماند. پاسخ به این سوال در بازسازی اصول و تمرینات برنامه‌های احیای کاردیاک مهم است.

  • بیماران مبتلا به اختلالات قلبی مزمن (واکنش‌های تمرین)

دسیفانکشن قلبی شامل یک رنج از انواع پاتولوژی، علت‌ها (ژنتیکی یا اکتسابی) و شدت است که ممکن است با دارو کنترل شود یا با جراحی و یا با هردوی آنها

رایج‌ترین علت بیمای قلبی ایسکمیک و انفارکتوس عضله قلبی است. عضله‌ای که دچار انفارکتوس شده هیچ‌گاه بهبود نمی یابد بنابراین ترمیم قلب اتفاق می افتد و این مسئله سبب تغییر کارکردهای الکتریکی و الکرتوکاردیوگرافی و مکانیکی قلب می‌شود. شکل‌گیری دوباره در طول زمان اتفاق می افتد و البته با تمرین. کسر تخلیه در استراحت یک نشانگر ضعیف برای عملکرد قلبی و ظرفیت تمرین است. در حقیقت نارسایی قلبی می‌تواند با وجود یک کسر تخلیه طبیعی اتفاق بیافتد، یک فرم از نارسایی قلبی در زنانی اتفاق می‌افتد که سابقه‌ هایپر تنشن و افزایش بافت بطن چپ را داشته‌اند. بیماران می توانند بدون هیچ علائمی بوده و فاکتورهای خطر را داشته باشند. ممکن است نیاز به سطوح بالای اکسیژن و حمایت دارویی و نیز پیوند قلب باشند.

بیماری شدید ممکن است نیازمند تهویه‌ی مکانیکی باشند. تمرین هم‌اکنون یک جزء مهم و اساسی در درمان افراد مبتلا به نارسایی قلبی پایدار و هم‌چنین در افرادی که تحت عمل جراحی پیوند قلب قرار گرفته‌اند.

گزینه‌های جراحی شامل جراحی حفره کلیدی، جراحی قلب باز (بازسازی یا ترمیم دریچه و عمل بایسپس و ترمیم آنورسیم) و پیوند قلب است. یک تعامل میان ریتم‌های یک دوره 24 ساعته و عامل بیماری و ناپایداری فشار خون و سرعت قلب وجود دارد. این ریتم‌ها، تحت تأثیر آدرنال / هیپوتالاموس / سیستم اتونوم و فعالیت غده هیپوفیز است. بنابراین محرومیت از خواب، حرکات فیزیکی اضافه، استرس روحی، غذاهایی با چربی بالا فاکتورهای اصلی سکته، مرگ ناگهانی قلبی، آنژین، انفارکتوس، اسیکمیک هستند. تفاوتهای فشار خون و سرعت قلب در علم پاتوژن و پیشرفت آرترو اسکروریس، نارسایی قلب و ترومبوز و فاکتورهای خطر غیر وابسته کاربرد دارند. در طول این مدت، ویتامین C و E پایین‌تر هستند نسبت به باقی روز : گفته می‌شود که استفاده و تنظیم این ویتامین‌ها و تمرین می تواند ناپایداری و تغییرات سرعت قلب و فشار خون را کاهش دهد. اینکه آیا چنین تنظیمات می تواند بعداً اتفاقات بد و تلخ قلبی و عروقی را از بین ببرد یا نه نیازمند تحقیق و کار بیشتر است. اگر چه ناراحتی تفنسی یک محدود کننده معمولی برای تمرین بخاطر نارسایی قلبی است، فاکتورهای دیگری که به محدودیت تمرین مربوط هستند، چندین فاکتور هستند علاوه بر مشکلات همودینامیک مرکزی، ظرفیت تمرین تحت تأثیر آسیب تهویه‌ای و نیز عملکرد ریه‌ها، گردش خون محیطی و عملکرد عضلات اسکلتی می‌باشد. دیس پنه در تنظیم PH شریانی در طی تمرین نقش دارد.

هایپر تنشن ریوی و هیپو تنشن سیستمیک نیز می توانند عملکرد یا اجرای تمرینات را محدود کنند. توضیحات برای این محدود کننده‌ها شامل دسیفانکشن گیرنده‌های فشار، گیرنده بتا عملکرد ضعیف، وفق یا تطابق عروقی طبیعی و خروجی قلبی ضعیف در ارتباط با پس بار کاری افزایش یافته بطن راست است. پاسخ‌های حجم اکسیژن تعویق افتاده شده مرتبط هستند با تولید لاکتات و فرایندهای غیر هوازی زودرس

با تغییرات راه رفتن غیر تطابقی به عنوان یک فاکتور تأثیرگذار روی تهویه در بیماران با نارسایی قلبی فرمن تلقی می‌شود.

ظرفیت فیزیولوژیک بیماران با دسیفانکشن کاردیاک برای وفق با تمرینات بستگی دارد به نوع و شدت آسیب قلبی و در قدمهای بعدی به جریان اکسیژن انتقالی کاهش ظرفیت انتشار غشایی مویرگ‌های آریوئول‌ها و عدم تطابق میزان تهویه – انتشار ممکن است منعکس کننده افزایش فشار مزمن مویرگی باشد.

مشکل نارسایی قلبی می تواند توضیح دهنده پاسخ‌ تهویه‌ای افزایش یافته که تمرین باشد اما این تئوری هنوز تحت سوال است بیماران با دسیفانکشن شدید بطن چپ اساساً ظرفیت آیروبیک خود را با افزایش خروجی اکسیژن در سطح بافت افزایش می دهند بجای اینکه از وفق یا تطابق مرکزی استفاده کنند. بطور مشابه با تمرینات آیروبیک این بیماران جریان خون را به رگهای محیطی افزایش می دهند و تولید اکسید نیتریک را در رگهای خونی تقویت می کنند که باعث گشاد شدن (ریلکسیشن) وابسته به اندو تلیوم می‌شود. این تأثیر در ارتباط دو سویه با ظرفیت عملکردی است. بنابراین ارزیابی واکنش مرکزی وازوموتور به عنوان یک ابزار برای توضیح تأثیرات مداخلات درمانی از قبیل تمرین و دارو پیشنهاد می شود.

بطن چپ را ممکن می سازد و نیز سبب بهبود جریان عروق خون عروق کرونر می‌شود. سرعت موج نبض یک شانگر برای سخت‌ بودن آئورت است و یک نشانگر مستقل برای حداکثر حجم اکسیژن است.

عدم تحمل تمرین در بیماران مبتلا به گشاد شدن عضله قلبی را می توان با افزایش سفتی شریانی توضیح داد.

  • بیماران دارای نارسایی و اختلال قلبی مزمن

دسیفانکشن کاردیاک مداوا شده توسط فیزیوتراپ‌ها می تواند از ضعیف به خیلی شدید رنج پیدا کند. با افزایش شدت بیماری واکنش و تطابق فرد به تمرین به طور قابل ملاحظه‌ای تغییر می کند که عوارض بسیار زیادی برای آموزش و تست تمرین دارد.

نارسایی قلبی کرونیک :

معمولاً توسط دسیفانکشن بطن چپ نشان داده می‌شود. در حالت طبیعی به همراه افزایش سرعت قلبی سبب افزایش خروجی قلبی منجر می‌شود به خروجی کاردیاک بیشتر و درخواست یا نیاز متابولیک بالاتر (در طول تمرین) همین که بطن چپ در معرض خطر قرار می‌گیرد فرد دارای نارسایی قلبی و افزایش خروجی قلبی و افزایش اکسیژن محیطی کسر تخلیه بطن چپ در طول تمرین در ارتباط با کسر تخلیه حالت استراحت نمی باشد حتی در افرادی که علائم عینی ایسکمیک عضله قلب و افزایش سرعت قلب در طی تمرین دارند. بنابراین کسر تخلیه بطن چپ در باقی مانده باید بطور هوشمندانه‌ای در دایره تمرین و پاسخ‌های تمرینی پیش‌بینی شده مورد تفسیر و تعبیر قرار گیرد.

تعیین اینکه کدام بیماران از یک برنامه احیای قلبی سود می‌برند، یک سوژه مورد بحث است. Goebbels و هم دانشگاهی های او گزارش دادند که بیماران با عملکرد بطن چپ از این سود می برند و بیمارانی که عملکرد بطن چپ آنها حفظ preserved شده است از قبیل اینکه ممکن است بعد از infraction میوکاردیال و جراحی by pass آئورت کرونر اتفاق بیافتد، به طور همزمان در طول 3 ماه بهبود پیدا می کنند. مخالفان انتخاب بیماران برای احیای کاردیاک در درنظر گرفتن سابقه بیماران کوتاهی کرده‌اند و نیز دستیابی و امکان آن به احیاء قلبی، بازگشت به کار و استراتژی‌های پیشگیری ثانویه برای بالابردن نتایج طولانی مدت و مراقبت مدیریت بیماران با مشکل قلبی که درمان فیزیکی نیاز دارند به عنوان تمرکز اصلی در نشریات پزشکی مطرح است این تا حدودی بخاطر قیمت جراحی و جراحی‌های خصوصی است.

منافع شامل کاهش تغییر شکل، که این خود شامل ذخیره بالانس اتوماتیک نرمال می‌شود است و بطور بالقوه برخی تأثیرات اصلی روی پاتولوژی مبهم در زیرلایه‌ای

بیماران با نارسایی قلبی کرونیک به خوبی به تمرین آیروبیک پاسخ می‌دهند و پیشرفتهایی را در کلاس عملکردی همانطور که با مجمع قلب نیویورک تعریف می‌شود نشان دادند. هر دو آستانه anaerobic و VO2 max پیشرفت کردند. به علاوه پاسخ بزرگ‌نمایی شد. بطن در سرعت‌های کاری ماکزیموم و شبه ماکزیموم که در این بیماران مشاهده شد کاهش پیدا کرده به همین علت علائم کاهش می‌یابد.

منافع تمرین تا بعد از اینکه بیماران از یک وضعیت تحت نظارت به یک برنامه خانگی انتقال پیدا کنند، پایدار می مانند. این کشف کاربردهای اقتصادی و عملی مهمی دارد. در طول سالیان اخیر توجه دانشمندان به تمرین بیماران مبتلا به نارسایی کاردیاک و نقش تغییرات بطن معطوف شده است. تنفس مدت‌دار (قاعده‌دار) بیماران با بیماری قلبی عروقی از نظر کلینیکی مشهور است. مکانیزم نهفته چرخه‌ هایپوپنیا و هایپرنیا روشن و واضح نیست. معلق بودن‌ها در جریان خون پلونری به عنوان یک مکانیزم برای این تنفس قاعده‌مند مدت‌دار پیشنهاد شده است. درخصوص ارتباطات دو سویه دیگر بطن مربوط به نارسایی قلبی، تأثیر بطن و نسبت‌های VE و حجم دی‌اکسید کربن VCO2 اطلاعات تشخیصی مهمی را به ما می‌دهند.

VE /VCO2 (≥ 50 L/L)هنگامی که در ترکیب با حجم اکسیژن VO2 مورد استفاده است می تواند در تعریف یک گروه ریسک بالا که باید برای پیوند قلب در اولویت باشند مفید باشد. در آخر افراد با نارسایی قلبی شدیدتر پاتولوژی ریه محدود کننده بیشتری دارند و نیز تغییر گاز در آنها با آسیب بیشتری همراه است. در طول تمرین، این بیماران فضای مرده را افزایش داده‌اند و نیز تغییر گاز آسیب دیده و پاسخهای بطن شبه ماکزیموم بیشتر نسبت به بیمارانی که بیماری انها با شدت کمتری همراه است. محدودیت تمرین در بیماران با نارسایی قلبی کرونیک در ارتباط دو سویه با FVC و FEV کاهش یافته است که مقاومت جریان هوا را در کار افزایش یافته تنفس در تمرین بکار می گیرد. به علاوه یک مشکل تمرینی تشخیص داده شده است.

Alveolar – capillary membrane conductance به عنوان بهترین نشانگر عملکرد ریه مربوط به قله حداکثر حجم اکسیژن در بیماران با نارسایی قلبی کرونیک تعیین شده است. آسیب در حجم یا کافی بودن کار بطن مرتبط است با مقاومت تمرین کاهش یافته و فشارهای آئورت ریوی. پارامترهای تمرینی بطن، شامل قله VO2 ، VE/VCO2 و VE/VCO2 نشانگرهای قوی برای مرگ هستند.

قله حجم اکسیژن VO2 ممکن است تحت بررسی قرار گیرد. تغییرات گاز بنابراین باید ادامه پیدا کند تا در طول بازیافت (احیا) مانیتور شوند. indexهای گاز تنفس شبه ماکزیموم به عنوان چیزهایی که حساستر از VO2 قله برای تشخیص آسیب عملکردی هستند، مد نظر هستند و نیز برای پیش‌بینی امکان نجات در بیماران اورژانسی با بیماری قلب کرونیک حجم بطن به نظر نمی‌رسد عملکرد تمرین را محدود کند (در بیماران با نارسایی قطبی کرونیک ثابت)

عمل بطن و پسخ‌های سرعت قلب نشانگرهای قوی و محکمی از مرگ در این بیماران است و آنها برای استفاده از قله VO2 در اولویت هستند. ظرفیت تنفس با فشار لبه pulmonary capillary در افراد با نارسایی قلبی کرونیک متفاوت است و این یک نشانگر و ابسته قوی برای ظرفیت عملکرد است. بیماران با نارسایی قلبی کرونیک شدید اغلب در طول تمرین نیازهای بطنی بالایی دارند. (یعنی درخواست بطن آنها بالاست) آنها آلکانوریس تنفسی دارد که همراه است با تکاپوی بطن حدر رفته قابل توجه

تنها یک تأثیر نسبتاً کوچک منسوب است به عدم وفق تلمبه بطن. حرکت بطنی افزایش یافته همانطور که با دی‌اکسید کربن (VE/VCO2) قابل اثبات است، گفته می شود که یطور غیر مکرر و بدون تناوب اتفاق می‌افتد. علم و درک اینکه کدام بیمار این پاسخ را نشان می دهد و کدام نمی‌دهد از نظر کلینیکی مهم خواهد بود.

بیماران با نارسایی قلبی کرونیک شدید یک نسبت کاهش یافته در افزایش حجم اکسیژن VO2 برای افزایش در سرعت کار در طول تمرین دارند.

DO2 کاهش یافته بخاطر خروجی کاردیاک که به شدت Compromise شده کاملاً توسط یک افزایش در خروجی اکسیژن آرام و بهبود داده نمی‌شود. این بیماران تمایل دارند پاسخ‌های تمرین پیشرفت داده شده‌ای را از طریق استخراج اکسیژن محیطی از خود نشان دهند. تغییرات در عملکرد کاردیاک ممکن است روی نتیجه Frank- Starliny تأثیر بگذارد بجای تغییرات تعامل. خروجی پایین کاردیاک به ویژه در تمرین با شدت کمتر لزوما منجر به ظرفیت تمرین پایین تر نمی شود. این قضیه برمی گردد به یک مکانیزم نادر که تفاوت حجم اکسیژن را تنظیم می کند تا DO2 را به بافتهای بیماران با نارسایی شدید قلبی افزایش دهد. در تمرین قله extraction اکسیژن در ماهیچه بالا است. (در بیماران با نارسایی قلبی کرونیک نسبت به افراد سالم) این مشاهده اهمیت وفق محیطی با تمرین آیروبیک در بیاران با نارسایی قلبی را تأیید می کند. نارسایی قلبی می تواند به عنوان هم سیستولیک و هم دیاستولیک دسته‌بندی شود : دومی ممکن است فرم dominant در افراد مسن‌تر باشد. مرگ و میر بخاطر نارسایی دیاستولیک در حدود نصف مرگ و میر بخاطر نارسایی سیستولیک است. هنگامی که بیماران بستری می‌شوند، سرعت‌ها قابل مقایسه هستند. بخاطر شیوع قوی میان افراد پیرتر نارسایی دیاستولیک بر نارسایی سیستولیک پیشی می‌گیرد که باعث مرگ می‌شود. در نارسایی دیاستولیک مکانیزم FS مورد آسیب قرار می گیرد که باعث کاهش خروجی کاردیال ماکزیمال می شود و نیز سرعت قلب درجه ضربه و فشار پرکننده بطن چپ سفتی عروقی نیز افزایش می‌یابد. بزرگ‌نمایی‌های تند و تیزی در ادم ریووی ایجاد می‌شود و مرتبط هستند با هایپر تنشن دریافت سدیم و فقدان برنامه درمان دارویی یک هدف اصلی کاهش فشار خون است که علائم را کاهش می‌دهد و یز بزرگ‌نمایی‌ها را

تست تمرین یک ابزار مهم بنا کردن تشخیص در مورد نارسایی قلبی کرونیک است. درخصوص پاسخ به معالجه، morbidity شیوع مرض و مرگ و میر قلب، نبض VO2 و حجم بدنه وفق داده شده برای نبض O2 برای تشخیص مفید هستند.

پاسخ فشار خون قبل از تمرین یک نشانگر خوب برای وقایع قلبی در افراد مبتلا به مشکلات کاردیو است. پاسخ فشار خون قبل از تمرین به عنوان نسبت فشار خون سیستولیک در 3 دقیقه قبل از تمرین مطرح است. با یک معیار 79% یا بالاتر برای پیش‌بینی شکایت‌ها و مشکلات تست راه رفتن 6 دقیقه ای گزارش شده که حداکثر حجم اکسیژن را به عنوان یک نشانگر در افراد با نارسایی قلبی پیشرفته قرار نمی دهد.

پیش بینی تشخیص افراد با نارسایی قلبی کرونیک می‌تواند با یک پروتوکل تمرینی تستی دو مرحله‌ای بهبود پیدا کند (پیشرفت کند). این تست تمرین شدت پایین وحداکثر را باهم تلفیق می کند تا درستی و قابلیت زایایی را بیشتر کند. به علاوه یک فاصله کمتر از 300 متر پیاده‌روی شده در 6 دقیقه تست پیاده روی یک نشانگر تشخیصی مفید معرفی شده است. تست تمرینی همچنین ارزش تشخیصی خوبی در تعیین نتایج قبل از عمل جراحی به شمار می‌آید. اگر چه تست‌های حداکثر اکسیژن می‌توانند برای شروع برای بیمار مفید باشند، این تست‌ها می توانند بی ارزش هم باشند بخاطر عدم آگاهی و پختگی فرد تست‌کننده یا نبود انگیزه در فرد بیمار

تست‌های آستانه آنا آیروبیک ممکن است کمترین تأثیر را از این فاکتور‌ها بگیرند. ترکیب یک حجم اکسیژن در یک آستانه آناآیروبیک (آستانه تغییر گاز) کمتر از 11 ml/kg/min و یک EE در برابر حجم دی اکسید کربن بیش از 34 یک نشانگر بهتر مرگ و میر در 6 ماه است نسبت به حداکثر حجم اکسیژن و این ممکن است یک هدایت را فراهم کند هنگامی که افراد بیمار را برای پیوند قلب اولویت‌بندی می‌کنیم.

تست‌های شبه ماکزیمال و تعیین آستانه آناآیروبیک روی تست‌های ماکزیمال برای ارزیابی کلینیکی بیماران با نارسایی قلبی advocate شده‌اند. زیرا آنها نسبتاً عملی‌تر و آسانتر هستند و ریسک کمتری دارند. افراد با نارسایی قلبی احتمال تحمل کم گلوکز را نسبت به افراد سالم دارند. (تحمل 20% پایین‌تر است) بعد از یک برنامه تمرین آیروبیک، مصرف بالای گلوکز می تواند به 25% افزایش پیدا کند. مکانیزم کاهش در تحمل گلوکز در افراد با نارسایی قلبی و تأثیرات تعدیل کننده تمرین آیروبیک تاکنون به اثبات رسیده است.

وضعیت بدن ممکن است یک فاکتور مهم برای بررسی این نکته باشد که چه هنگام بیماران مبتلا به نارسایی قلبی کرونیک باید تمرین کنند. هنگامی که پاسخهای تمرین در وضعیت‌های قائم و تاق‌باز در یک مطالعه مورد مقایسه قرار گرفتند، هیچ تغییری در تنگی نفس گزارش نشد و هیچ تغییر در VE/VCO2 اتفاق نیافتاد. قله VE در وضعیت عمودی بزرگتر بود.

بیماران با نارسایی قلبی کرونیک می توانند از تمرینات آیروبیک سود ببرند. تمرینات بیماران با عملکرد بطن چپ آسیب دیده باعث بهبود آن می‌شود. به علاوه خروجی کاردیاک پیشرفت داده شده، تمرین با شدت بالا و طولانی مدت منجر به فضای مرده کاهش پیدا کرده بطنی می‌شود و نیز مؤثر واقع شدن بیشتر بطن. حتی تمرین با شدت بالا (2 ساعت پیاده‌روی در روز با شدت، دوچرخه‌زدن در 70% تا 80% ظرفیت قله برای 4 دقیقه، 4 بار در هفته به مدت 8 هفته) می تواند منجر به افزایش‌ها قابل مشاهده در حداکثر حجم اکسیژن شود. هیچ پیشرفت یا بهبودی در تعامل میوکاردیال در آن دسته از بیماران بعد از چندین برنامه تمرینی مشاهده نشد.

تمرین با شدت بالا وضعیت همودینامیک را آسیب نمی‌زند یا منجر به آسیب بیشتر میوکاردیال نمی‌شود. تمرین با شدت پایین در افراد با نارسایی قلبی کرونیک تن اوتونومیک را افزایش می دهد و نیز قابلیت عکس‌العمل به محرک سمپاتیک و عصب واگ

تأثیرات تمرینات روی عملکرد پلمونری در افراد مبتلا به نارسایی قلبی هم‌اکنون بهتر درک می شود. بعد از تمرینات، افراد با بیماری آئورت کرونر هیچ تغییری را در عملکرد پلمونری نشان نمی دهند. بجز نسبت تغییر تنفس در قله تمرین. همچنین ظرفیت انتشار alveolar capillary ممکن است برگردد به پیشرفت در پایانه تحمل تمرین بعد از انجام آن عملکرد قلبی عروقی قبل از تمرین در ارتباط دو سویه با پیشرفت در اجرای تمرینات نسبت با تمرینات آیروبیک تحمل و کشسانی عضله تنفسی بیشتر می‌شود و این مربوط است به ظرفیت کلی تمرینات که پیشرفت کرده است. احساس خفگی و بی‌هوایی نیز کاهش می‌یابد. برعکس آن هم اتفاق می افتد تمرین عضله تنفس به حداکثر حجم اکسیژن افزایش می‌یابد و نیز کشسانی و پایانه تحمل عضله تنفس در افراد با نارسایی قلبی کرونیک ترکیب تمرینات مقاومتی عضله اولویت دارد بر تمرینات مقاومت به تنهایی (در این بیمار با توجه به عملکرد بطن چپ) حداکثر حجم اکسیژن و قدرت بهتر شده است. یک درک کلی از عملکرد ماهیچه اسکلتی در افراد با نارسایی قلبی کرونیک بسیار مهم است زیرا پیشرفت در ظرفیت آیروبیک ممکن است تا حدود زیادی بستگی داشته باشد به استخراج اکسیژن محیطی و ماکزیموم کردن آن. تمرینات قدرتی با ترکیب با تمرینات آیروبیک فاصله راهپیمایی را در تست پیاده‌روی 6 دقیقه‌ای افزایش می‌دهد که یک نشانگر تشخصیص وابسته در افراد با نارسایی قلبی کرونیک است.

تمرینات مقاوتی منظم، آنزیمهای اکسید کننده را در عضله‌های کاری افزایش می‌دهد و این مربوط است به یک تغییر جهت از فیبرهای نوع II به I . این وفق‌های ماهیچه‌ای اسکلتی مستقل از تطابقات چرخه محیطی هستند. تطابق با تمرینات عضله‌ای مقاومتی روی تغییرات در زنجیره سنگین میوسین عضله اسکلتی محیطی اثر می‌گذارد و نیز یک تغییر جهت از آیروبیک آرام به گلیکولیتیک سریع و ویژگی های اکسید اتیو سریع این یافته‌ها مربوط هستند به حداکثر حجم اکسیژن، نبض O2 و درجه tidal

قدرت کاهش یافته فلکسورهای گردن و کش‌دهنده‌ها در بیماران با نارسایی قلبی بر کرونیک مربوط است به پاسخ‌ بطن آسیب‌ دیده به تمرین : بنابراین از دسیفانکشن عضله‌ای به عنوان یک فاکتور مربوط به علائم یاد می‌شود. نتایج عملکردی پیشرفت داده شده، افزایش فاصله پیاده‌‌روی ناحیه ماهیچه‌ای کاهش یافته با فضای بینابینی افزایش یافته بعد از انجام تمرینات از این تئوری حمایت می کند که این تأثیرات توسط ضخامت capillary توسعه داده شده و جریان دادن به سمت ماهیچه در حال تمرین mediate می‌شود.

میوپاتی محیطی در افراد با نارسایی قلبی کرونیک ممکن است مربوط باشد به عدم تحمل تمرین و ظرفیت تمرین. موارد شامل بخش یا سهم کاهش یافته فیبرهای نوع I و تغیر جهت به سمت فیبرهای نوع II، تغییر جهت بیوشیمیایی با قابلیت چاقی عضله افزایش یافته، ضخامت میتوکندری کاهش یافته و ضخامت capillary کاهش یافته است.

برخی از این تغییرات از قبیل تغییر ضخامت مویرگها ژنتیکی هستند، که می تواند کاربردهایی برای تمرین داشته باشد ماهیچه اسکلتی به نظر می‌رسد که با آسیب مرکزی انتقال اکسیژن در نارسایی قلبی مطابق باشد.

شواهد هیستو شیمیایی و تغییرات گازی وجود دارد که نشان می‌دهد که بازیافت یا کشف فیزیولوژیک در افراد با نارسایی قلبی به تعویق می افتد. نشانگرهای اکسیژنه شدن عضله اسکلتی شامل میوگلوبین و ر طول تمرینات رو به افزایش و ماکزیموم شده آیروبیک کاهش می‌یابد و نیز در طول بازیافت تورم سیتوکین‌ها در میوپاتی نشان داده شده‌اند (درخصوص نارسایی قلبی) این امکان که این نتیجه یا پیامد روی تغییر شکل اثر می‌گذارد، نمی تواند عملی باشد زیرا بیماران شدت‌های تمرین را بدست نمی‌آورند در مقایسه با گروهی که تحت کنترل علمی هستند. پروسه بهبودی (recovery) در این بیماران کاربردهای مهمی برای بهتر کردن پارامترهای تمرینات دارند. مطالعه دیگری روی تفاوتهایی در ویژگی های بازیافت تمرین میان بیماران با نارسایی قلبی و افراد سالم انجام شده است. شواهد از این عقیده که تحمل تمرین در بیماران توسط تطابق آرامتر با تمرین تیز و تند و بازیافت و نیز با ظرفیت تمرینی ماکزیموم در مقایسه با افراد سالم مشخص می‌شوند، دفاع می‌کند. بعد از آنژیوگرافی قرارگیری و حرکت (نقل و انتقال) نقشهای مهمی بعد از ساعت‌ها خوابیدن در بستر ایفا می کنند. محدود کردن قابلیت حرکت محدود شده بعد از کاتتریزاسیون به 2 ساعت از 6 ساعت مفید و بی‌ضرر گزارش شده است و این ممکن است پیچیدگی ها را کم کند.

انواع مختلف استرس تمرین تأثیرات مختلفی روی قلب و چرخه خون دارد. در بحث سلامت، برای مثال، تمرین استاتیک (پایدار) یک بار فشار روی قلب وارد می کند که می تواند از پاسخ‌ همودینامیک نرمال به تمرین دینامیک تشخیص داده شود که شامل یک درجه بار روی قلب است. تمرین مداوم و پایدار منجر به هایپرتروفی کاردیاک همگرا (بطن چپ) می‌شود و تمرین دینامیک مرتبط است با هایپر تروفی واگرا. تمرین مداوم (بدون خستگی گرفتن و طول کشنده) می تواند نتایجی را ایجاد کند که مرتبط هستند با تمرینات آیروبیک. تمرین با داشتن یک تن با استفاده از وزنه‌های دستی مرتبط با افزایشاتی در فشار خون سیستولیک و دایستولیک گزارش شده‌اند و نیز با سرعت‌دادن به تولید فشار نوراپی فرین سرهم و exertion دریافتی. فشار لبه capillary قلبی عروقی، اتفاقات مربوط به عدم وجود ریتم خاص و منظم و تغییرات بخش ST با ثبت‌های سرعت‌گذاری شده در آخر فرقی ندارند. به طور کلی، تمرین اینروتونیک، توسط افراد با نارسایی قلبی به خوبی تحمل می‌شود و هیچ دیس‌پنه یا آنشرینی اتفاق نمی‌افتد. تمرین قدرتی آرام رو به تقریباً شدید مشکلات قلبی و عروقی کمتری را ایجاد می کند تا تمرین آیروبیک (در افرادی که از مشکلات میوکاردیال رنج می‌برند) فشار خون باقی مانده می تواند کاهش پیدا کند، البته با پیشنهاد فعالیت گیرنده baro و سمپاتیک کاهش یافته.

به علاوه جاگیری چربی و تنظیمات آن بهبود پیدا می کند. این نتایج می توانند در بیماران با پاتولوژی چرخه خون و قلب بدون نتایج بعدی جایگزین (عوارض) مشاهده شود.

حتی بیماران پیرتر می‌توانند تمرینات وزنی را در 40 تا 60 درصد تحمل کند. پاسخ‌های همودینامیک مشابه کیفی در پاسخ به تمرین مقاومت اتفاق می‌افتند. همینطور در تمرین آیروبیک در افراد با نارسایی قلبی

به طور کلی، تمرینات مقاومتی با تکرارهای پشت سر هم با وزنه متوسط به تأثیرات را به همراه دارند. برای حصول اطمینان از اینکه یک بیمار قادر است فعالیت‌ها را در طول روز به طور خوب انجام دهد، که نیازمند یک درجه معین از قدرت عضله است، تمرین قدرتی یک جزء از یک برنامه احیای قلبی به حساب می‌آید. تأثیر دسیفانکشن قلبی روی چرخه محیطی مورد بحث و نظر است. به ویژه درخصوص میزان گردش خون مغز.

یک مطالعه نشان داده است که بیماران با دسیفانکشن بطن چپ می توانند cp آسیب‌دیده‌ای در طول تمرین داشته باشند، درستی cp بستگی دارد به درستی عملکرد قلب و عروق این در بیمارانی که خروجی قلب آنها آنقدر زیاد و کافی نیست که به تمرین پاسخ دهد کامپیوتری می‌شود. برخی افراد با نارسایی قلبی کرونیک، سندروم euthyriod بیمار دارند که در آن تری ید و تیرونین بدون سرم کاهش می‌یابد با وجود تیرو تروپین و L تیروکسین غیر نرمال.

سندرم euthyriod بیمار یک علامت تشخیصی ضعیف است. تمرین، می‌تواند سطوح trioo do thyronine را نرمال کند و ظرفیت تمرین را بهبود بخشد. افراد با ریتم قلب خطرناک مداوم نیازمند فضا سازهای مصنوعی هستند. البته ممکن است پیشرفتها در این ناحیه از علم شامل جاسازی دو بطنی برای افراد با نارسایی بطن چپ سیستولیک با مدت زمان طولانی شده QRS است.

گزارشات اولیه می گویند که این فضا‌سازها سالم و مطمئن هستند. جاسازی دو بطنی دیگر می توانند علائم و کیفیت زندگی را با پیشرفت در زمانهای مربوط به راه رفتن و غیره بهبود دهد. این تأثیرات تا 6 ماه یا بیشتر پابرجا می‌مانند و سرعت نجات 2 ساله بسیار عالی است. خطوط هدایت‌ویژه اندکی برای این افراد در خصوص تست تمرین و تجویز وجود دارد به طور مشابه خطوط هدایت اندکی برای افراد با کاشت قلب وجود دارد . گزارشات حاکی از این هستند که تمرین و نوع زندگی برای افراد با جاسازها و کاردیو ورتر دفیلاتورهای کاشته شده لازم است.

نبود ریتم منظم و خوب بطنی منجر به بسیاری از مرگ و میرها می‌شود. علی‌رغم پیشرفت در روند نجات مردم، این فاکتور از افراد با خطر بالا برای احیای قلب مناسب نیست. برخی بیماران با عدم ریتم بطنی خوب ممکن است خیلی خوب در احیای قلبی شرکت کنند. البته اگر ارزیابی‌ها و محاسبات دقیقی در مورد فرد بیمار انجام شود.

  • افراد بعد از کاشت قلب :

کاشت قلب یک درمان پذیرفته شده برای نارسایی قلبی است در مرحله آخر است و این در طول 20 سال گذشته مرسوم شده. هدف اصلی آن بازگشت فعالیت و یک کیفیت خوب برای زندگی است.

قبل از عمل، سرعت مانده قلب برای دریافت کننده قلب مصنوعی بالاتر از نرمال است. در مدت زمان ابتدایی قبل از جراحی حداکثر حجم اکسیژن و سرعغت کار افرادی که کاشت قلب دارند 50% افراد سالم است.

در آستانه بطنی، سرعت کار و حجم اکسیژن نیز 50% نرمال بود، حداکثر سرعت قلب که برای بیش از 3 دقیقه بعد از تمرین افزایش می‌یابد نیز به طور قابل توجهی پایین‌تر است. این شواهد عقیده نیاز برای احیای mandatory را مورد حمایت قرار می‌دهد. به نحوی که منافع این جراحی با ریسک بالا شامل بهتر کردن ظرفیت فعالیت بازگشت به کار و رضایت‌مندی از زندگی است. بدون تمرین، سطح تحمل تمرین به شدت روی اولین شش ماهه بعد از جراحی باقی می‌ماند. این توسط ظرفیت کاهش یافته در پاسخ به مکانیزم FS توضیح داده می‌شود. احیای قلبی از زمان قبل از عمل آغاز شده و برای یک سال بعد از خالی شدن شارژ ادامه می‌ یابد. اصول احیای قلبی به کار گرفته می شوند : پاسخ قلب عصب کشی‌شده به تمرین نیازمند یک گرمادهی طولانی و سرد کردن است و محدوده‌های سرعت قلب و VO2 که می‌توانند بدست آورده شوند. عصب دهی (فعال کردن) دوباره اعصاب سمپاتیک که به سمت قلب می‌آیند مربوط است به پاسخ سرعت قلبی پیشرفت داده شده به تمرین و فعالیت متقابل

پاسخ‌های همودینامیک به تمرین در ابتدا مربوط هستند به exogenous atecholamines نه به گریز یا رهش سمپاتیک با پاسخ سریع از سره‌های عصب‌ها فشار خون سیستولیک بسیار مناسب تر از سرعت قلب برای پاسخ تمرین تشخیصی و بازیافتی است.

فعالیت‌های غیر هوازی اخیراً به دست آمده است. درجه‌ای که به آن نوروپلاستیک بودن می تواند تحت تأثیر تمرین قرار بگیرد تا احیای عصب به طور اتوماتیک بعد از عمل انجام شود. تاکنون پایه‌گذاری شده است.


وضعیت داخلی حکومت باوندیان اسهبدیه ، چگونگی روابط آنها با حکومت های همجوارترک

شناخت و بررسی تاریخ بومی و محلی، از موضوعات مهم و قابل بحث درتاریخ می باشد پژوهش های علمی در مورد تاریخ و تمدن محلی نقش به سزایی در شناخت تاریخ هر ملتی دارد یکی از نقاط مهم و معروف ایران، سرزمین مازندران (طبرستان) است مازندران (طبرستان) به عنوان یکی از ایالات شمالی فلات ایران همواره از جهات مختلف نقش مهمی در تاریخ و تمدن این مرز و بوم داشته است از
دسته بندی تاریخ و ادبیات
فرمت فایل doc
حجم فایل 6709 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 140
وضعیت داخلی حکومت باوندیان اسهبدیه ، چگونگی روابط آنها با حکومت های همجوارترک

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

مقدمه:

شناخت و بررسی تاریخ بومی و محلی، از موضوعات مهم و قابل بحث درتاریخ می باشد. پژوهش های علمی در مورد تاریخ و تمدن محلی نقش به سزایی در شناخت تاریخ هر ملتی دارد. یکی از نقاط مهم و معروف ایران، سرزمین مازندران (طبرستان) است. مازندران (طبرستان) به عنوان یکی از ایالات شمالی فلات ایران همواره از جهات مختلف نقش مهمی در تاریخ و تمدن این مرز و بوم داشته است از جمله : جنگاوری، اقتصاد، مذهب، علم و دانش و .....

مازندران که قبل از هجوم مغولان به طبرستان معروف بود، از شرق به تمیشه و از غرب به روستای ملاط (سرحد بین گیلان و مازندران) محدود بوده و در آن شهرهای معروفی بوجود آمد که شهر ساری (سارویه) یکی از شهرهای مهم و تاریخی آن در طول تاریخ بوده است.

شهر ساری در قرن پنجم و ششم هجری مقر حکمرانی باوندیان اسپهبدیه، نقش مهمی را در جریان های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایفا می کرد. شهر ساری و مهمتر از آن منطقه مازندران (طبرستان) به جهت قرار گرفتن در نقطه ثقل منطقه شمالی ایران همیشه مورد توجه دولتمردان و حکومت های مختلف به شمار می رفت و در بسیاری از زمان ها مقر حکومتی و دارالملک مازندران نیز بود.

لذا دانستن تاریخ و جغرافیای این شهر می تواند کمک مؤثری به شناخت بیشتر و درک عمیق تر از تاریخ و فرهنگ منطقه مازندران و به طور عام، تاریخ و تمدن سرزمین ایران داشته باشد. زیرا که تاریخ و فرهنگ ساری و مازندران جدا از تاریخ و فرهنگ ایران نمی باشد.

بیان مسأله:

مازندران (طبرستان) به عنوان یکی از ایالات شمالی ایران، همواره مورد توجه پادشاهان سلجوقی و خوارزمشاهی بوده و برای آنها اهمیت فراوانی داشته است، زیرا از این طریق می توانستند بر راه عبور خراسان به عراق اشراف داشته باشند و این عامل باعث شده بود که شهرهای طبرستان از جمله ساری- که در این مسیر بود- دارای اهمیت باشد. ساری به عنوان یکی از شهرهای قدیمی و تاریخی مازندران (طبرستان) در این دوران مقر حکومتی باوندیان اسپهبدیه بود و خود باوندیان هم به خاطر تنوع حوادث مهم سیاسی در آن ایام- که دوران فروپاشی سلجوقیان و ظهور خوارزمشاهیان بود- به صورت جزئی از جریان های مهم سیاسی درآمده بودند . بنابراین ، پژوهش در مورد وضعیت داخلی حکومت باوندیان اسهبدیه ، چگونگی روابط آنها با حکومت های همجوارترک و درگیری های منطقه ای میان دولت ها و نیز بررسی اوضاع فرهنگی و اجتماعی ساری در این دوران می تواند باعث شناخت بیشتر و درک بهتری از تاریخ و فرهنگ تمدن مازندران شود . این نوشته بر آن است تا با مراجعه به منابع موجود و تحلیل و بررسی اطلاعات به دست آمده به پرسش های مطرح در باره این موضوع پاسخ گوید .

سؤال های پژوهش:

سؤال های پژوهشی که در این تحقیق مورد ارزیابی قرار گرفته است عبارتنداز:

1- روابط اسپهبدان باوندی با دولت های سلجوقی و خوارزمشاهی چگونه بود؟

2- وضعیت ساری و مازندران در دوره مغول چگونه بود؟

3- چرا در دوره کینخواریه- در زمان ملک حسام الدوله اردشیر باوندی- مرکزیت مازندران از ساری به آمل منتقل شد؟

4- وضعیت اجتماعی و فرهنگی ساری در این دوران چگونه بود؟

فرضیه ها :

1- اسپهبدان باوندی ، اغلب دست نشانده دولت های سلجوقی و خوارزمشاهی بودند . اما در مقاطعی به عنوان یک دولت مستقل عمل می کردند .

2 ـ با پناه گرفتن سلطان محمد خوارزمشاه به مازندران، این منطقه مورد یورش مغولان قرار گرفت و ساری به دلیل آمد و شد مغولان به مخروبه ای تبدیل شد.

3- چون ساری در معرض یورش مغولان بود ، مقر حکومتی مازندران ، به آمل انتقال یافت . .

4- با توجه به تحولات سیاسی در مازندران دوره مورد بحث و اختلافات بین حکومت های محلی، وضعیت اجتماعی و فرهنگی مازندران این دوره نسبت به دوره قبل رشد نسبی داشته است.

تعریف واژگان:

1- طبرستان: تا قرن هفتم هجری قسمت هایی از مازندران و گیلان کنونی شامل دشت و کوه و دریا بود که از ناحیه دیلمان تا مرز تمیشه وسعت داشت و این قسمت را طبرستان می گفتند. ابن اسفندیار حدود طبرستان را از شرق به غرب از دینار جاری تا به ملاط (مرز بین گیلان و مازندران در غرب رامسر فعلی) دانسته است. ظاهراً از قرن هفتم هجری ، بعد از حمله مغولان کلمه مازندران جانشین طبرستان شد.

2- مازندران: ابن اسفندیار مازندران را منسوب به ماز دانسته است، به سبب آن که ماز نام کوهی است که از گیلان شروع شده و به لار و قصران ختم می شود. قدمت تاریخی آن به زمان قبل از ورود آریایی ها و زمان مهاجرت اقوام تپور و آمارد به این منطقه بر می گردد. این منطقه قبل از حمله ی مغو لان به نام تپورستان و طبرستان معروف بود و بعد از این بیشتر به نام مازندران شهرت یافت.

3- ساری: شهرستان ساری یکی از شهرستان های استان مازندران و مرکز آن می باشد. این شهرستان 3923 کیلومتر مربع وسعت دارد . این شهرستان در بسیاری از زمان ها مقر حکومتی طاهریان، باوندیان اسپهبدیه و مرعشیان و در دوره های بعد مرکز ایالت مازندران بوده است. در لغت به نقل از مؤلف کتاب پژوهشی در زمینه های نام های باستانی ماندران ، این واژه را به صورت ( سری آریه ) و به معنی سروری کردن و آسایشگاه ( آسودن ـ گاه ) و محل استقرار و آرامش آریاها آورده است . در ماخذ و منابع اسلامی نام ساری به صورت ساریه آمده است . که فرخان اسپهبد طبرستان در اواخر قرن اول هجری ، به یکی از بزرگان درباری خود به نام « باو « فرمان داد که شهر ساری را در محل ده « وهر » بنا کند و او شهری را که « باو » ساخته بود ، به نام پسر خود سارویه نامید .

4- باوندیان: نام سلسله ای از امیران محلی مازندران ، منسوب به باوندی شاپوراست که احتمالاً از نوادگان قباد ، شاه ساسانی ، که میان سال های 45- 750 هـ . ق /665- 1349م به نام اسپهبدان یا شاهان مازندران حکومت کرده اند . اینان در سه دوره ی حکومتی به نام کیوسیه ، اسپهبدیه یا ملوک جبال، کینخواریه- بر بخش هایی از مازندران و گیلان حکم رانده اند . .

5- اسپهبدیه: شاخه دوم از دودمان باوندی بود ک هبه غیر از طبرستان بر گیلان ، ری و قومس نیز فرمانروایی داشتند و غالباً دست نشانده سلاجقه و بعداً هم تبعیت خوارزمشاهیان را پذیرفتند. مؤسس این سلسله حسام الدوله شهریار بن قارن بود که در سال 466 هجری امارت یافت و آخرین فرد این سلسله شمس الملوک رستم بود که در سال 607 هجری کشته شد و متصرفات آن ضمیمه قلمرو سلطان محمد خوارزمشاه گردید و مرکز فرمانروایی این شاخه شهر ساری بود.

اهمیت تحقیق:

ساری در بیشتر دوره های تاریخی ایران به عنوان یکی از شهرهای مهم مازندران و دارالملک آن، بوده است. از زمان پادشاهان ایرانی نژاد باوندی مقر حکومتی از ناحیه پریم (در جنوب ساری) به شهر ساری منتقل شد. این شهر به عنوان پایتخت حکومتی باوندیان اسپهبدیه نقش مهمی را در جریان های سیاسی منطقه طبرستان و حکومت های همجوار ایفا کرد. اهمیتی که طبرستان به خاطر قرارگرفتن در مسیر خراسان برای حکومت های سلجوقی و خوارزمشاهی داشت، ساری و دیگر شهرهای طبرستان را به عنوان نقاط تأثیر گذار درآورده بود، لذا پرداختن به تاریخ و جغرافیای تاریخی این شهر و شناخت تاریخ و فرهنگ آن می تواند در شناخت بیشتر و درک عمیق تر تاریخ و فرهنگ مازندران و به گونه عام ایران تأثیر داشته باشد.

محدودیت ها و مشکلات تحقیق :

1 ـ محدودیت منابع در تاریخ محلی .

2 ـ کمبود منابع مکتوب در زمینه ی اوضاع اجتماعی و فرهنگی

3 ـ ناقص بودن تحقیقات انجام شده در این زمینه

روش تحقیق:

در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و استخراج مطالب از متون و منابع مربوط ، به مقایسه و تحلیل و توصیف داده ها پرداخته ام و در ضمن سعی کرده ام که به تحقیق میدانی نیز توجه نمایم .

در این پژوهش با رجوع به منابع و متون تاریخی به فیش برداری از آنها پرداخته ، سپس به تصفیه و پالایش و موضوع بندی و در پایان با تجزیه و تحلیل و جمع بندی مطالب ، شروع به نگارش متن کرده ام .

پیشینه تحقیق:

پرداختن به تاریخ و جغرافیای تاریخی ساری به عنوان دارالملک مازندران در طی دوره های سلجوقی و خوارزمشاهی مهم است و میث تواند در غنای تواریخ محلی ایران نقش به سزایی داشته باشد . دردوره های مختلف ، پژوهش های گوناگونی در مورد تاریخ و جغرافیای تاریخی مازندران و شهرهای آن انجام شده است که از جمله آن ها در دوره اخیر می توان به کتاب های تاریخ تبرستان اثر اردشیر برزگر ـ تاریخ مازندران اثر اسماعیل مهجوری ـ جغرافیای تاریخی و اقتصادی مازندران اثر عباس شایان اشاره کرد که از مطالب موجود در این کتاب ها می توان به اطلاعات مفیدی در باره ی تاریخ و جغرافیای تاریخی ساری به دست آورد . اما در باره ی ، بررسی تحولات سیاسی اجتماعی و فرهنگی ساری از سقوط آل زیار تا مرعشیان ، تاکنون تحقیق جامعی صورت نگرفته است.

قلمروتحقیق :

تاریخ ساری جزئی از تاریخ مازندران است و جدا کردن تاریخ ساری و مازندران امری مشکل می نماید . پایان نامه حاضر از سقوط آل زیار در طبرستان آغاز می شود و به وقایع و حوادث مهم تا روی کارآمدن مرعشیان در ساری و طبرستان می پردازد . علاوه بر وقایع سیاسی به جغرافیای تاریخی ساری و شناخت اوضاع اجتماعی ، نژاد و قومیت ، مذهب ، مشاهیر و آثار و بناهای تاریخی نیز توجه شده است . در این پایان نامه تلاش شده علاوه بر ذکر تاریخ ساری ، به اوضاع مازندران و تا حدودی سرزمین های همجوار نیز توجه شود .

بررسی منابع:

تاریخ طبرستان: این کتاب اثر بهاءالدین محمد بن حسین بن اسفندیار کاتب است. وی از مردم شهرآمل و نخستین نویسنده تاریخ طبرستان در دوره اسلامی است. و امروزه می توان او را «پدر تاریخ طبرستان» نامید.

ابن اسفندیار در نگارش کتاب خود از منابع گوناگونی بهره برده که متأسفانه شماری از آنها چون عقد سحر و قلائدالدور و باوند نامه نشانی به دست نیامده است. هر چند این کتاب در اوایل قرن هفتم نگاشته شده ، قدیمی تریم منبعی است که ما در باره ی طبرستان در اختیار داریم .

ابن اسفندیار این کتاب را بر اساس تاریخ یزدادی که با عربی نوشته شده بود تألیف کرده است. تاریخ طبرستان بر چهار قسمت تقسیم می شود:

قسم اول از ابتدای بنیاد طبرستان و در چهار باب است: باب اول در ترجمه سخن ابن المقفع – باب دوم در ابتدای بنیاد طبرستان و بنیاد عمارت شهرها از جمله ساری است- باب سوم در خصایص و عجایب طبرستان- باب چهارم در ذکر ملوک و اکابر و زهاد و کتاب و اطبا و اهل نجوم و حکما و شعرا است.

قسم دوم در ابتدای دولت آل وشمگیر و آل بویه و مدت استیلای ایشان بر طبرستان است.

قسم سوم در نقل ملک مازندران از آل وشمگیر که آخر ایشان انوشیروان بن منوچهر بن قابوس بود با سلاطین محمودی و سلجوقی .

قسم چهارم از ابتدای آل باوند دوم تا انقراض آنان می باشد. این قسم که مربوط به آل باوند اسپهبدیه است منبع اصلی در این پژوهش بوده است. ابن اسفندیار همچنین به بنیاد ساری و آثار و ابنیه که در دوره باوندی در ساری بوده است اشاره می کند. تاریخ طبرستان با درآمیختگی بخش های چهارگانه در سال 1320 به کوشش عباس اقبال در دو جلد به چاپ رسیده است.

تاریخ رویان: این کتاب اثر مولانا اولیاء الله آملی- از مورخان قرن هفتم هجری- است که در شهر‌ آمل متولد شد. از سال تولد و مرگ وی اطلاعاتی نداریم. او در سال 750 هجری پس از کشته شدن اسپهبد فخرالدوله آخرین اسپهبد و پادشاه باوندی در آمل به اغوای میر قوام الدین مرعشی به دست پسران کیا افراسیاب چلاوی افسرده و غمگین شده و از آمل به کجور و رویان رفت و نزد استندار شاه غازی فخرالدوله پادوسبانی پسر تاج الدوله زیار ماندگار شده و تاریخ رویان را به نام او نوشت.

اصلی ترین منبع مورد مراجعه اولیاء الله آملی تاریخ طبرستان است و لیکن نامی از ابن اسفندیار نمی آورد و علاوه بر آن از منابع مورد استفاده ابن اسفندیار نیز بهره برده است. مؤلف پس از مقدمه، مطالب کتاب را از ابتدای عمارت رویان آغاز می کند و با ذکر وقایع سال 750 هجری به پایان می رساند. این منبع از این جهت که به چگونگی درگیری منطقه ای حاکمان باوندی اسپهبدیه ساری با حاکمان استندار رویان به ویژه شاه غازی رستم و همچنین ذکر ماجرای کیا افراسیاب و قتل فخرالدوله حسن پرداخته ، از منابع مهم و معتبر این پژوهش می باشد.

تاریخ طبرستان و رویان و مازندران: تاریخ طبرستان، رویان و مازندران اثر سید ظهیرالدین بن سید نصیرالدین مرعشی است. سید ظهیرالدین نبیره پسری سید قوام الدین بنیانگذار حکومت مرعشیان و مادرش دختر اسپهبد ویشتاسب باوندی می باشد. وی در اوایل قرن نهم هجری قمری متولد شد و در اواخر همان قرن وفات یافت.

وی در دربار کارکیا میرزا علی لاریجانی این کتاب را تألیف کرد و قسمت های زیادی از مطالب تاریخ طبرستان ابن اسفندیار را اقتباس نمود و لیکن نامی از آن نبرده است. وی در نخستین اثر خود قبل از پرداختن به خروج سید قوام الدین مطالب ارزشمندی راجع به بنیاد شهر های مازندران از جمله ساری دارد و به ذکر وقایع ملوک طبرستان چون دابویان و پادوسبانان و ملوک باوندی در هر سه نوبت به ویژه دوران حکمرانی باوندیان اسپهبدیه در ساری ارائه می دهد.

این کتاب چندین بار چاپ گردید. چاپ اول آن را برنهارد دارن در سال 1850م در سن پطرزبورگ انجام داده و آن را به صورت بسیار علمی از روی چندین نسخه به چاپ رسانده است. چاپ های بعدی توسط عباس شایان و محمد حسین تسبیحی که هر کدام با چندین مقدمه با ارزش انجام گرفته است. در این اثر بسیاری از جملات و عبارات وجود دارد که در دو اثر چاپی ایران موجود نیست.

حبیب السیر فی اخبار افراد بشر: این کتاب تألیف غیاث الدین بن همام الدین الحسینی معروف به خواند میر است. وی نوه دختری میرخواند است و در حقیقت حوادث تاریخی جلد ششم روضة الصفا را ادامه داد و به پایان رساند. این کتاب معروفترین کتاب تاریخ به زبان فارسی پس از روضة الصفا میر خواند است و به لحاظ جامعیت و تنوع مطالب تاریخی امتیاز خاصی بر دیگر آثار دارد. نوع کار در این اثر تاریخ عمومی است که از ابتدای تاریخ بشر آغاز شده و تا درگذشت شاه اسماعیل صفوی در سال 930 هجری ادامه می یابد. مؤلف کتاب را به نام خواجه حبیب الله وزیر دورمیش خان حاکم خراسان نوشته و نامیده است. تألیف این اثر در سال 927 هجری آغاز و در سال 930 هجری به پایان رسیده است.

این کتاب در چهار جلد می باشد که در جلد دوم مطالب مفیدی راجع به خاندان آل باوند دارد .. مؤلف در این بخش به اختصار به شرح حوادث هر یک از پادشاهان باوندی پرداخته است. این کتاب می تواند اطلاعات مفیدی راجع به وضعیت سیاسی مازندران در دوره مغول ارائه دهد.

التدوین فی احوال جبال الشروین: این کتاب اثر اعتمادالسلطنه، نویسنده درباری ناصرالدین شاه قاجار است به همراه شاه قاجار و میرزا علی اکبر خان اتابک به ناحیه سوادکوه رفته و به مناسبت تعلق خاطر اتابک به سوادکوه تصمیم به تدوین تاریخ گرفته و نام این اثر را التدوین فی احوال الجبال الشروین خواند. نویسنده بر آن بود تاریخ سوادکوه را بنگارد اما به سبب پیوستگی تاریخ این منطقه با دیگر نقاط مازندران ناگزیر رویدادهای مازندران را آورده است.

این کتاب اطلاعاتی را راجع به ملوک باوندی در هر سه نوبت به ویژه حاکمان باوندی ساری و سلسله نسب آل باوند ارائه می دهد.این اثر نخست در سال 1312 به خط محمد تویسرکانی به صورت چاپ سنگی منتشر گردید و در سال 1373 با تصحیح مصطفی احمد زاده به چاپ رسیده رسید.

پژوهش های جدید:

تاریخ تبرستان: این کتاب اثر اردشیر برزگر است. این کتاب جزء نخستین کتاب هایی است که بر مبنای متون کلاسیک و پروژه های نوین نوشته شده است و اطلاعات ارزشمندی در مورد وجه تسمیه ساری و جغرافیای تایخی این شهر، تاریخ پادشاهی اسپهبدان باوندی در ساری و مشاهیر این شهر مانند ابو علی طبری ارائه می دهد و یکی از منابع مهم و ارزشمند در این پژوهش می باشد.

این کتاب در سه جلد تحت عنوان تاریخ تبرستان به تصحیح محمد شکری چاپ شد که مصحح برخی از بخش های نیمه تمام نوشته های مؤلف را تکمیل و چالش ها را برطرف کرد.

تاریخ مازندران: این کتاب اثر اسماعیل مهجوری فرزند هدایت الله ساروی است که در سال 1273 شمسی در یک خانواده روحانی در شهر ساری متولد شد. وی از شخصیت های ممتاز فرهنگی بود که پس از دوران بازنشستگی با شور و شوق زیاد به نوشتن تاریخ مازندران از دورترین زمان تا دوره پهلوی اول مشغول شد.

کتاب تاریخ مازندران در دو جلد می باشد که جلد اول آن حاوی وقایع پیش از اسلام تا سال 750 هجری است و می تواند اطلاعات مفیدی راجع به وضعیت سیاسی مازندران ارائه دهد. جلد اول کتاب به خاطر اینکه مؤلف دست به ریشه یابی و توضیح واژگان و مفاهیمی چون مازندران، دیو، طبرستان و پتشخوار و ساری زده است دارای اهمیت می باشد.

سفرنامه مازندران و استرآباد: این کتاب اثر یاسنت لویی رابینو است. رابینو به مدت 6 سال (1285- 1291 هجری) به عنوان کنسول انگلیس در رشت بود و در ظرف این مدت یک بار در بهار 1288 و بار دیگر در پاییز سال 1289 در سراسر مازندران و گرگان مسافرت کرد و در تمام خط سیر خود ضمن مشاهداتی دقیق به جمع آوری اطلاعات و تحقیق پرداخته و در مراجعت به اروپا این مشهودات و معلومات را به عنوان یک کتاب تکمیل نمود.

این کتاب گذشته از شرح سفر رابینو که اوضاع اجتماعی شهرهای سواحل جنوبی دریای خزر را در نیم قرن پیش روشن می سازد و فهرست جامعی نیز از دهات و کتیبه های ابنیه تاریخی مازندران را در بر دارد. برخی از این آثار تاریخی اکنون بر اثر گذشت زمان و حوادث دوران از میان رفته، ولی رابینو در کتاب خود نام آنها را از دستخوش نابودی نجات داده است.

این کتاب در یازده فصل نوشته شده است که البته دو ضمیمه به آن افزوده شده است. در فصل ششم مطالب مفیدی راجع به وجه تسمیه ساری و شرحی از تاریخ ساری، وضع شهر ساری، دروازه ها و محله های شهر و بناها و آثار موجود در ساری و راجع به بلوکات و توابع ساری ارائه می دهد.

فصل دوم:

جغرافیای تاریخی ساری

2-1- جغرافیای تاریخی مازندران

استانی که امروزه با نام مازندران کرانه های جنوبی و جنوب شرقی دریای خزر را در بر گرفته است دارای پیشینه تاریخی بسیار کهنی است. در طول تاریخ و اعصار، نام های مختلف و گوناگونی داشته است.

در بررسی اسناد به جا مانده از تاریخ نویسان قدیم و متون باقی مانده از کتب دیگر مانند سنگ نوشته ها و کتیبه های دوران هخامنشی و بعد از آن، یشت ها در اوستا و مانند آن تا حدود زیادی مشخص گردیده است که مازندران امروزی در واقع بخشی از سرزمین بزرگتری به نام «پتشخوارگر» است[1].

این نام جغرافیایی به گونه های بسیار در کتاب های تاریخ و جغرافیا دیده می شود، مانند بدشوارگر، بدشخواجر، فرجوارجر، فرشواذگر، پذشخوارگر، پتشخوارگر و گونه پهلوی آن به نام پتشخوارگر یا پذشخوارگر و نام اوستایی پذشخوارگریه است. در کتیبه های هخامنشی بیستون به گونه Patishuvarish یا Patisnuwarish است[2].

ابن اسفندیار در کتاب خود در سندی مربوط به دوره ساسانی معروف به نامه تنسر واژه پتشخوارگر را آورده است[3]. همو در جای دیگر می گوید: «فرشواذگر را آذربیجان، وسر؟ و طبرستان و گیل و دیلم و ری و قومس و دامغان و گرگان می داند. معنی آن را «باش خوار» (سالم و تندرست باش) «ای عش سالماً و صالحاً» می داند و می نویسد: «بعضی از اهل طبرستان گویند که فوشواذجر را معنی آنست که فرش هامون را گویند و از کوهستان را گر(به معنی جر) دریا را یعنی پادشاه کوه و دشت و دریا و این معنی محدوثست و متقدمان گفته اند به حکم آنکه جر به لغت قدیم کوهسان باشد که برو کشت توان کرد و درختان و بیشه باشد سوخرانیان را در قدیم لقب جرشاه بود یعنی ملک الجبال[4]

پروکوپیوس مورخ هم در موقع سخن گفتن از کیوس برادر مهتر خسروانوشیروان لقب وی را «پتشوارشاه» می نویسد و می گوید:‌ «وی پسر قباد بود و مادر وی همان زمینه دختر قباد بوده است[5]

میر ظهیر الدین مرعشی نیز در قرن نهم هجری محدوده فرشواذگر (پتشخوارگر) را در آذربایجان و گیلان و تبرستان و ری و قومس می داند. وی معتقد است «به لغت طبری (فرش) و هامون باشد و (واذ) کوهستان و (گر) دریا و فرش و اذگر یعنی صحرا و کوهستان و دریا[6]

محمد حسن خان اعتمادالسلطنه در التدوین، فرشواذگر را نام اصلی سوادکوه دانسته و می گوید: «سواتکوه به تای منقوط و یا سوادکوه به دال افت و یا سوادکوه به اضافه ی ها، چنان که به همه ی این املا آت به نظر رسیده است. علی جمیع التقادیر مخفف است از فرشواد و لفظ فرشواد قدیم ترین اسمی است که از تواریخ عقیقه ی آنها در جایی دیده و شنیده نمی شود[7]

مهجوری در مورد معنی پتشخوارگر می نویسد: «پتشخوارگر خود از سه واژه ترکیب شده است:

یعنی پتش= پیش، مقابل (در پهلوی : پتیش یا پتش و در اوستایی: پیپتیش و در پارسی باستان: پتس) + خوار (نام ناحیتی است) + گر که بی گمان به معنی کوه یا کوهستان است[8]

علی اکبردهخدا در لغت نامه خود به نقل از مؤلف مجمل التواریخ و القصص می گوید: «او (کسری نوشیروان) را به لقب فذشخوارگرشاه گفتندی به روزگار پدرش زیرا که او پادشاه طبرستان بود و فدشخوار نام کوه و دشت باشد و گر نام پشتها[9]

2-1-1- وجه تسمیه طبرستان

نام سرزمین مازندران در مأخذ و منابع اسلامی طبرستان است که از کلمه طبر به اضافه ستان (پسوند مکان) ترکیب شده است. نام قدیم مازندران تاپورستان بوده و این نام را در سکه های اسپهبدان (اخلاف ساسانیان) با حروف پهلوی و همچنین در مسکوتات حکام عرب آن ناحیه که از جانب خلفای بغداد حکومت می کردند مشاهده می کنیم[10].

ابن اسفندیار حدود طبرستان را از شرق به غرب از دینار جاری تا به ملاط دانسته است. طبرستان شامل دشت و کوه و ساحل دریا بود که از جانب دیلمان تا مرز تمیشه وسعت دارد[11].

در مورد معنای کلمه طبر قبل از الحاق آن به پسوند (ستان) و همچنین درباره طبرستان به صورت اسم مرکب بین جغرافیا نویسان اسلامی و مستشرقین اختلاف نظر وجود دارد. بارتولد می گوید: «ایرانیان مازندران کنونی را به نام آنها تاپورستان خواندند. تاپورستان که بعدها اعراب تحریف طبرستان کردند در سکه های ودوره ساسانیان و اوایل فتح اسلام دیده می شود[12].» در فرهنگ آنندراج ذیل ماده تبرستان آمده که تبر به معنی پشته و تپه و کوه های کوچک است[13]. لسترنج کلمه طبر را به زبان بومی کوه و طبرستان را به معنی ناحیه کوهستانی می داند[14]. ملاشیخ علی گیلانی در این مورد می نویسد: «طبر سپید موله باشد که عوام بید معلق گویند استان اضافت مکانی است مثل خرماستان و گلستان[15].» یاقوت حموی طبر را به معنی تبر (ابزار شکستن یا ابزار جنگی) می داند[16].

منوچهر ستوده در مورد طبرستان می نویسد: «در میان مازندران دو قوم سرشناس تر از اقوام دیگر بودند یکی تپوریها (تپیرها) و دیگری ماردها (آماردها) که تپورها در کوههای شمال سمنان سکونت داشتند و آماردها که شهر آمل را مأخوذ از نام ایشان است، در حوالی شهر مزبور سکنی داشته اند. این طایفه را اسکندر مقدونی شکست داد و بعد در زمان پادشاه پارتی اشک پنجم فرهاد اول در سال 171 ق م آماردها را به ناحیه خوار در مشرق ورامین کوچ داد و اراضی سابق آماردها به تصرف تپوران درآمد. ظاهراً کلمه طبرستان به این سرزمین اطلاق شد که در دست تپیرها (تاپوران) بود و طبرستان شکل نام گذاری اعراب است[17].» ابوالفداء در تقویم البلدان در مورد وجه تسمیه طبرستان می گوید: «از آن روی طبرستان نامیدندش که (طبر) به زبان فارسی نام آلتی است که آن را تبر می گویند و آن سرزمین را بیشه ها انبوه باشد و سپاه در‌ آن پیش نرود جز آنکه با طبر (تبر) درختان پیش روی خود را قطع کنند و استان به فارسی ناحیه باشد. پس طبرستان به معنی تبر است[18]

اعتمادالسلطنه در مورد وجه تسمیه طبرستان می نویسد: «چون حربه و سلاح این مملکت به واسطه ی اشتمال بر جنگل همیشه تبر بوده و هست و غالباً مردم آن جا به این آلت مسلح می باشند و هیچ وقت بدون این حربه بیرون نمی آیند و لهذا آن مملکت به نام طبرستان مشهور شده است[19].» اما حجازی کناری می نویسد: «تپورستان از سه جز: (تپه + اورود + ستان) ترکیب شده، بیانگر و نمایانگر مفهوم سرزمینی است که دارنده ی (تپه) و (رود) باشد[20].» مرعشی هم معتقد است :« به زبان طبری ، طبر کوه را گویند . چون کوههای بزرگ آن ولایت بود بدان نام بازخواند و همه می گویند[21]. ملگونوف هم در این مورد می گوید: «تپورها پیش از سرازیر شدن آریان ها به سوی فلات ایران در نواحی شمالی ایران از باکتریا (بلخ) تا آتروئن (آذربایجان) پراکنده بودند سپس در نواحی جنوبی دریای خزر در کنار آماردها سکونت اختیار کردند و در زمان اشکانیان (فرهاد اول- اشک پنجم) حدود سال 176 ق م سرزمین مازندران امروز در اختیار این قوم قرار داد و آنان نام خود را بر آن نهادند و به تپورستان شهرت یافت[22]

اردشیر برزگر در کتاب تاریخ تبرستان در مورد تبری ها می گوید: «شگفت اینکه برخی از نویسندگان که اندکی خود را در فن آشنا و دانا می دانند تاپور را از واژه ترک جغتایی به معنی دسته و مردمانشان را ترک نژاد دانسته اند. نام تپور در دوره ی ساسانیان (56/ 254- 2/651 م) یعنی در دوره ی پیدایش زبان پهلوی به تپر و در دوره ی اسلامی به زبان تازی طبر بر گردانیده شده است. و این که مورخان اسلامی این نام را از طبری می دانند که این دسته همیشه برای تراش جنگل و بیشه و نبرد با جانوران با خود داشته اند از اندیشه و حقیقت تاریخ فرسنگها دور است. امروزه نیز این نژاد و دسته را به نام تبری (طبری) و سرزمینشان را تبرستان (طبرستان ) خوانده و می نامند که نام دیگری هم دارد :مازندران و مازندرانی ، که پایه ی درستی نداشته است[23]

ظاهراً در قرن هفتم هجری (13 مسیحی) مقارن با حمله مغول نام طبرستان متروک شد و از آن به بعد مازندران عنوان عمومی این ایالت گردید. چیزی که هست برای مدت کوتاه (1250-1290م) به مناسبت سکه هایی که در ساری ضرب می کرده اند واژه طبرستان استفاده می شد[24].

2-1-2- وجه تسمیه مازندران

واژه مازندران، نیز بر اساس مدارک و شواهدی موجود قدمت دیرینه دارد و همانطوری که قبلاً اشاره شد، تقریباً مصادف با فتنه ی مغول، اسم طبرستان از استعمال افتاد و کلمه ی مازندران جای آن را گرفت[25]. لسترنج معتقد است که یاقوت حموی اولین مورخی می باشد که اسم مازندران را ذکر کرده است. وی به نقل از یاقوت حموی می گوید : «نمی داند اسم مازندران از چه وقت استعمال شد. و با این که او در کتاب های قدیم اثری از این اسم نیافته استعمال آن در آن زمان معمول بوده است[26]

کهن ترین منبعی که واژه ی مازندران در آن اشاره شده شاهنامه ی فردوسی است. بسیاری از حادثه های افسانه ای شاهنامه ی در مازندران روی داده که مهم ترین و درازترین آنها، هفت خان رستم زال است[27].

درباره ی معنای واژه مازندران اختلاف است. ابن اسفندیار در مورد علت نامیده شدن این ولایت به مازندران می نویسد: «این ولایت را موزاندرون گفتند به سبب آنکه موز نام کوهیست از حد گیلان کشیده تا به لار و قصران که موزکوه گویند. همچنین تا به جاجرم یعنی این ولایت درون کوه موزست[28]

مرعشی هم در مورد وجه تسمیه مازندران می نویسد: «مازیار پس از فتح مازندران دیواری در جهت حراست منطقه کشید و چند دروازه نصب و نگهبانانی گماشته تا کسی بی اذن او آمد و شد نتواند کردن و آن دیوار را ماز می خواندند و درون او را مازندرون می گفتند[29]

اعتمادالسلطنه اشتقاق اسم مازندران را از طایفه مارد یا مازد می داند و معتقد است که «مازندران یعنی مملکتی که طایفه ی مازد یا مارد اندران ساکن می باشند، مازد اندران یا مارد اندران در استعمال مازندران شده و این که گفته اند ماز به معنی ابریست و چون در مازندران ابر زیاد می شود آن را مازندران گفته اند[30]

صادق کیا در مورد ریشه واژه مازندران می نویسد: «گمان می شود که نام مازندران از سه جزء ساخته شده باشد. نخست «مز» maz به معنی «بزرگ» دوم «ایندره» indra نام یکی از پروردگان آریاییان که در دین مزدیسنی از دیوها شمرده شده است، سوم پسوند «آن» که در ساختن نام جای بسیار به کار رفته است. در ادبیات سنسکریت نیز manendra «ایندره ی بزرگ» نام کوهی یا رشته کوهی و همچنین نام جایی و manendra نام رودخانه است[31]

دارمستتر نام مازندران را مشتق از مازنه می داند که ترکیب پنداری مازنه- تره (-tara mazana) از آن پدید آمده است. به گمان او واژه مازنتر (= مازندر) از حیث ساختمان با دو نام جغرافیایی شوش و شوشتر یکسان است[32]. استاد پورداوود و دارمستتر هم عقیده اند که در اوستا همه جا صفت مازینیه (Mazainyn) همراه با دروغ پرستان ورنه برای دیوان ستمگر به کار رفته است[33].

یاقوت حموی در مورد طبرستان و مازندران می گوید: «طبرستان در بلاد معروف مازندران است و نمی دانم از چه تاریخ به نام مازندران نامیده شد. زیرا این نام را در کتب قدیم نیافتم و فقط از افواه مردم طبرستان کلمه مازندران شنیده ام و شک نیست که مفهوم هر دو لفظ یکی است[34]

لسترنج هم دو اسم یعنی طبرستان و مازندران مترادف می داند و معتقد است که اسم طبرستان بر تمام نواحی کوهستانی و اراضی پست ساحلی اطلاق می شد. کلمه مازندران بر منطقه اراضی پست ساحلی و سپس بر تمام نواحی کوهستانی و ساحلی اطلاق گردید[35].

2-2- جغرافیای طبیعی ساری

شهرستان ساری یکی از شهرهای معروف و مهم استان مازندران و مرکز‌ آن می باشد. فاصله آن تا تهران 277 کیلومتر ست. از شمال به دریای خزر، از مشرق به شهرستان نکا و از مغرب به شهرستان جویبار، قائم شهر و سوادکوه و از جنوب و جنوب شرقی به رشته کوه های البرز و استان سمنان محدود است و در 36 درجه و 38 دقیقه عرض شمالی و 53 درجه و 2 دقیقه طول شرقی است. این شهر در دشت واقع شده و تا دریای خزر 27 کیلومتر فاصله دارد. وسعت آن 3923 کیلومتر مربع است و ارتفاع آن از سطح دریا 118 متر می باشد و جمعیت آن بر اساس سرشماری سال 375 ، 423806 نفر بوده است. سلسله جبال البرز در منتهی الیه جنوبی شهرستان قرار گرفته با ارتفاع متوسط تقریبی سه هزار متر و هفت رشته فرعی از آن در جهت تقریباً جنوب به شمال و مایل به غرب کشیده شده است. این ارتفاعات پوشیده از جنگل بوده و راه های آن محدود و صعب العبور است. از قلل مرتفع آن، شعبات هفتگانه، چلوکوه بین دره زارم رود و گرم رود و قله جنوبی دشت پریم از سایر قله ها مرتفع تر است.

ساری از نظر آب و هوای جزء منطقه مرطوب استان مازندران محسوب می شود. هوای قسمت کوهستانی ساری عموماً مرطوب و یا نیمه مرطوب با تابستان خنک می باشد. در بخش جلگه ای هوا نیمه گرم و نیمه مرطوب با تابستان گرم می باشد. رود تجن با شعبه هایش فریم، لاجیم، زارم رود و گرمارود ساری را مشروب می کند و در فرح آباد به دریای مازندران می ریزد. مرعشی این رود را «تجینه رود[36]» و مؤلف نامعلوم حدود العالم من المشرق الی المغرب این را «تیژن رود» خوانده است[37]. اعتمادالسلطنه در مرآت البلدان در مورد این رودخانه می نویسد: «...سیزدهم رود تیجن است که از کنار شهر ساری عبور می کند و در فرح آباد از سمت جنوب وارد بحر خزر شود و سرچشمه این رودخانه از هزار جریب است و در بهار آبش طغیان دارد[38].» پل آجری آن در روزگار پیشین چوبی بود و به فرمان اسپهبد رستم (سوم) شاه غازی (یکم) ملقب به نصیر الدوله باوند پادشاه تبرستان (536- 560 ﻫ ق) به هزینه شخصی او تعمیر شد تا آب به هرزه نرود و در دفعه دیگر یعنی در سده دوازدهم اسلامی با یکصد و بیست هزار ریال هزینه شخصی محمد حسن خان قاجار (پسر فتحعلی خان نیای آقامحمد خان قاجار مقتول به سال 1172 ﻫ ق در کلباد به دست شیرعلی بیک گماشته خود) به پل آجری کنونی تبدیل یافت[39].

شهرستان ساری طبق آخرین تقسیمات کشوری شامل پنج بخش، پانزده دهستان و سه شهر ساری، کیاسر سورک می باشد.

شهرستان ساری دارای 5 بخش است که عبارتنداز:

1- بخش مرکزی، مرکز بخش ساری است. دهستان های رودپی شمالی، مذکور، رودپی جنوبی، کلیجارستاق سفلی، اسفیورد شوراب، میاندورود کوچک.

2- بخش کلیجاق رستاق، مرکز بخش سورک است. شامل دهستان های میاندورود بزرگ و کوهدشت.

3- بخش میاندرود مرکز بخش سورک است که شامل دهستان های میان دورود بزرگ و کوهدشت می باشد.

4- بخش دو دانگه، مرکز بخش محمدآباد است. شامل دهستان فریم (پریم) و بنافت.

فریم (پریم) یکی از دهستان های بخش دو دانگه است. پیشینه تاریخی آن به قبل از اسلام می رسد. فریم (= فریم، پریم یا قارن) مرکز حکومت شاخه کیوسه از آل باوند بود. پریم در کنار شهریار کوه واقع در شرق سلسله کوه های طبرستان بود[40]. فریم دژی بود در کوه های قارن در دامن های شمالی دماوند در جنوب ساری واقع بود.


بررسی اشتغال زنان و تاثیر آن بر ساخت خانواده

زن نیمی از پیکره اجتماع است و به تعبیر رابیند رانات تاثور متفکر بزرگ هندی بهترین دوست مرد هیچ متفکر واقع بین و حق شناسی نمی تواند این حقیقت مسلم را مورد انکار قرار دهد که اگر نقش زنان در پیشرفت و تعالی جامعه ای از مردان آن جامعه بیشتر نباشد، کمتر هم نیست
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 161 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 212
بررسی اشتغال زنان و تاثیر آن بر ساخت خانواده

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

مقدمه:

زن نیمی از پیکره اجتماع است و به تعبیر رابیند رانات تاثور متفکر بزرگ هندی: بهترین دوست مرد. هیچ متفکر واقع بین و حق شناسی نمی تواند این حقیقت مسلم را مورد انکار قرار دهد که اگر نقش زنان در پیشرفت و تعالی جامعه ای از مردان آن جامعه بیشتر نباشد، کمتر هم نیست.

تجربه «اصلاح ساختار فرهنگی» و تجدید نظر درباورها و نگرش ثابت کرده است که هر اندازه جامعه ای شرایط مساعد و همسانی را برای رشد و سپردن مسئولیت ها (فارغ از چارچوب های تنگ نظرانه و متحجرانه) فراهم آورد، به همان میزان توسعه و ترقی جامعه نیز روند شتابان تری یافته است.

در عصر حاضر زن در جامعه نقش قابل توجهی دارد. همچنین در خانواده نیز نقش های مهمی را ایفا می کند: از جمله تربیت فرزندان آگاه و عالم، فراهم کردن محیط آرام و ایجاد آرامش در خانواده و فعالیت در امور اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و این امر موجب شده است که زنان باری از جامعه را بدوش بکشند و پای به پای مردان در پیشبرد اهداف جامعه نقش مهمی داشته باشند.

اکنون به رسمیت شناختن نیروی کار زنان در تمام امور فرهنگی و اقتصادی و سیاسی خواست و نیاز جوامعی است که در قرنها این نیرو را در زیر انواع پوشش های اخلاقی، نادیده گرفته بودند.

بیان مسئله

انسان بطور طبیعی ، گرایش به رشد و تکامل دارد و اصلی‌ترین تفاوت او با دیگر موجودات داشتن تفکر و خلاقیت است. این انسان متفکر، علی‌القاعده می‌باید بر اساس تفکر علمی، روشهای نوین و شیوه‌های جدید در زندگی و محیط مادی اطراف خویش بیافریند. در نتیجه، دینامیک بودن ، آفریدن و خلق‌کردن و حرکت به سوی تکامل جزو ذاتی انسان است. بطور طبیعی از انسان انتظار رشد و تکامل می‌رود و اگر سکون و ایستایی بر دوره‌ای از تاریخ بشر حاکمیت دارد و یا مللی علیرغم تحولات توسعه صنعتی هنوز زندگی دردوران معیشتی را سپری می‌کنند، بدون تردید موانعی در مقابل رشد و ترقی آنها وجود دارد.

با رفع این موانع و آماده‌سازی زمینه‌های رشدن جامعه باید در یک روند طبیعی به تحولات مادی و توسعه صنعتی نائل آید. با توجه به این فرض، انسان محور و کلید اصلی توسعه به شمار می‌آید. یکی از موضوعات اساسی در برنامه‌ریزی‌های خرد و کلان اقتصادی کشورها، توجه به نیروی انسانی است. چنانجه این نیروی انسانی ماهر و متخصص باشد، سهم زیادی را در رشد و توسعه خواهد داشت. زنان در حدود نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند و نقش آنان عمدتاً در برنامه‌های ملی و بین‌المللی ، در رابطه با نحوه با مقاطع بحران اقتصادی و توسعه سرمایه‌گذاری ، در مناطق قابل پیشرفت، بسیار حائز اهمیت است.

بنابراین زنان می‌توانند در فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی سهیم بوده و با کسب آموزش در جهات مختلف از جمله حرفه، در بالا بردن سطح تولید و بهره‌وری بیشتر از نظر اقتصادی و رشد و توسعه کشور سهم بسزایی داشته باشند. (هر چند که تجزیه و تفکیک شغل و تفاوت دستمزد، تقریباً در همه جا بر شکاف بین آنچه که زنان تولید می‌کنند و آنچه را که بدست می‌آورند تأکید می‌کند.)

یکی از مشکلاتی که زنان در همه جوامع باآن درگیر هستند، مسئولیت پرورش فرزندان و اداره امور خانه می‌باشد. به واسطه این مسئله آنان امکان دسترسی به تخصصها و آگاهی‌های سطوح بالا را کمتر دارند و همچنین زمانی را که می‌توانند در شغل و حرفه خود صرف نمایند محدود می‌باشد.

در این پژوهش سعی می‌شود به بررسی اشتغال زنان و تاثیر آن بر ساخت خانواده پرداخته شود و البته توجه به این امر که، آیا کسی که در تمامی قرون و اعصار ، با حضور مداوم خود، عنصر بقای خانواده بوده، حال با ترک خانه، بدان لطمه می‌زند؟ همچنین پاسخ به این سئوالات در این زمینه مهم بنظر می‌رسد:

با توجه به دگرگونی‌های بنیادی در ساخت شغلی جامعه، و نظام ارزشهای سنتی و توزیع نقشها و پایگاههای زن و مرد، اشتغال زنان بر روابط زن و شوهر، چه تاثیری داشته است، آیا در جهت ثبات خانواده بوده است و یا در جهت تضعیف آن؟

یکی از اجزای مهم در ساختار خانواده، کودکان هستند و توجه به این نکته نیز بسیار حائز اهمیت است که : تاثیر خروج بی‌سابقه زن و ابعاد گسترده آن، تا چه حد بر سرنوشت کودکان تاثیر نموده و این تأثیر در چه جهتی اعمال گردیده است؟

در انجام این پژوهش ، سعی می‌شود به این سئوالات پاسخ داده شود و نتایج آن ، مورد بررسی قرار گیرد.

اهمیت موضوع:

اثر اشتغال زن بر خانواده از آن جهت حائز اهمیت است که نکات مثبت و منفی اشتغال زنان در خانواده را برای ما روشن می سازد و مشکلات و عوارض ناشی از این امور را آشکار می سازد در واقع باید دید که چگونه می توان مابین پذیرش مسئولیت های اجتماعی از طرف زنان و قبول مسئولیت های خانوادگی از طرف ایشان، رابطه ای قابل قبول و انسانی ایجاد کرد. بدیهی است که ایجاد شرایط مناسب در باب اشتغال زنان تنها هنگامی میسر است که ایجاد شرایط متناسب با این امر پذیرفته و تبلیغ شوند. بهر حال با اینکه در اکثر جوامع و بخصوص در جامعه ما رشد تکنولوژی و صنعت خواستار ورود زن به بازار کار است اما بدلیل عدم پذیرفتن فرهنگ، امر تحقق کامل اشتغال زنان در کلیه مشاغل امکان پذیر نشده است و فاصله حقوقی میان زن و مرد همچنان مشهود است.

آنچه در این مبحث مورد نظر ماست، از بین بردن تعصب و تبعیض هایی است که به عناوین مختلف، چه از نظر حقوقی و چه از نظر فرهنگی باعث جدایی زن و مرد و احجاف حقوق زنان شده است. زنان در هر جامعه ای دارای نقش دو گانه ای هستند به این معنی که از یکسو به شدت مایلند نقش خود را در خانه و خانواده به نحو احسن ایفا کنند و از سوی دیگر تمایل دارند تا شخصیت خود را به حد کمال پرورش دهند و در صحنه زندگی اقتصادی و اجتماعی، نقش عمده ای داشته باشند. برای اینکه نقش دوگانه زنان بتواند در پیشرفت اقتصادی اجتماعی کشور موثر افتد لازم است تعادل منطقی میان این دو وظیفه پدیدآید. بنابراین در این بخش از بررسی سعی می شود تا تاثیرات ناشی از اشتغال زن بر خانواده مورد بررسی قرار گیرد. زیرا اشتغال زن در ایران، نقش منتهی او را در معرفی و دگرگونی های بیشماری قرار داده است و این دگرگونیها نیز به نوبه خود بر عرصه های مختلف زندگی خانوادگی، اثرات مختلفی بر جای گذاشته و روابط و وظایف خانواده و نقش زن و شوهر را در درون خانواده دچار تغییراتی کرده است.

هدف های تحقیق:

با وجود تحولات عظیمی که در جامعه ایران به وجود آمده مسلما زنان که نیمی از منابع انسانی بشمار می روند تحت تاثیر این تحولات قرار گرفته و امروزه درصد زیادی از زنان به بازار اشتغال راه یافته اند. بنابراین می خواهیم بدانیم زنان که عامل پیشبرد اهداف توسعه اقتصادی-اجتماعی هستند، آیا می توانند در محیط خانواده هم به همان نسبت موثر واقع شوند، در واقع هدف اصلی ما شناخت آثار و نتایج اشتغال زن بر کارکرد خانواده می باشد و اینکه استفاده مالی زن تا چه اندازه شرایط زندگی خانوادگی و منزلت اجتماعی وی را بهبود می بخشد و همچنین رابطه زن و شوهر تا چه اندازه از کار زن تاثیر می پذیرد. برای این منظور در این تحقیق علاوه بر مباحث نظری از روش میدانی و پرسشنامه استفاده گردیده است.

سئوالات تحقیق:

- تغییرات ایجاد شده در زمنیه اشتغال زنان ، چه تأثیری بر خانواده خواهد داشت؟

- آیا کسی که در تمامی قرون و اعصار با حضور مداوم خود عنصر اصلی بقای خانواده بود، حال با ترک خانه بدان لطمه می‌زند؟

- اشتغال زن با ایجاد دگرگونیهای بنیادی در ساخت شغلی جامعه، نظام ارزشهای سنتی، توزیع نقشها و پایگاههای زن و مرد، بر روابط زن و شوهر چه آثاری بر جای گذاشته است؟

- این آثار در جهت ثبات خانواده و یا تضعیف آن به کار افتاده است؟

- خروج بی‌سابقه زن با ابعادی گسترده ، تا چه حد بر سرنوشت کودکان تأثیر نموده و این تأثیر در چه جهت اعمال گردیده است؟

تعاریف نظری :

1-اشتغال : هر نوع عمل فکری یا بدنی که مجاز بوده و برای ایجاد درآمد صورت گیرد و نتیجه آن تولید کار و خدمتی باشد.

2-شاغل : کسی که به قصد درآمد به شغل مشروعی که عرف و قانون آن را مجاز می‌داند، اشتغال دارد.

3-زنان شاغل : کلیه زنانی که در داخل خانه یا خارج از خانه به شغلی اشتغال دارند.

4-زنان غیرشاغل : کلیه زنانی که از نظر اقتصادی غیرفعال بوده ، بیشتر اوقات آنان در خانه‌داری می‌گذرد. (معمولاً از نظر اقتصادی وابسته هستند).

5-خانواده : گروهی از افراد که با پیوندهای خونی ، ازدواج یا فرزندخواندگی با یکدیگر مربوط بوده، یک واحد اقتصادی را تشکیل دهند، بزرگترین و محکمترین نهاد اجتماعی است. همه جوامع شناخته شده دارای شکلی از نظام خانواده هستند.

6-اختلاف خانوادگی: منظور مشاجرات لفظی و زبانی است. (معمولاً بین زن و مرد به وجود می‌آید).

7-درآمد : منظور از آن دستمزدی می‌باشد که فرا از کار کردن خود بدست می‌آورد.

8-وضعیت مسکن : چگونگی سکونت و محل زندگی فرد می‌باشد.

9-بیکار : فردی که به هر دلیلی شغل و بدنبال آن ، درآمد ندارد.

10- کار: کسب و کار و پیشه ( فرد به وسیله کار می‌تواند درآمدی را برای خود داشته باشد.

11- تقسیم کار : تخصصی شدن و ظایف کاری ( هر فردی مسئول انجام دادن کاری باشد).

تعاریف عملیاتی :

طبقه : توافق آشکاری در مورد چگونگی تعریف دقیق آن وجود ندارد. اما بیشتر جامعه‌شناسان این اصطلاح را برای اشاره به تفاوت‌های اجتماعی ـ اقتصادی در میان گروهها به کار می‌برند که باعث ایجاد اختلاف در پیشرفت مادی و قدرت آنها می‌گردد.

خانواده : گروهی از افراد که با پیوندهای خونی ، ازدواج یا فرزند خانوادگی با یگدیگر مربوط بوده، یک واحد اقتصادی را تشکیل می‌دهند و اعضای بزرگسال آن مسئول پرورش کودکان هستند.

طرفداری از حقوق زنان : طرفداری از حقوق برابر زنان با مردان در تمام زمینه‌های زندگی که این طرفداری از اواخر قرن هجدهم در اروپا آغاز گردید.

تقسیم کار : تخصصی شدن وظایف کاری که به وسیله آن مشاغل مختلف در درون نظام تولید با هم ترکیب شوند.

ازدواج : پیوند زناشویی بین یک مرد و یک زن که به موجب قراردادهای اجتماعی ، آنها در جامعه خود حق تولید مثل و زندگی با هم را بطور دائم یا موقت بدست می‌آورند.

ارزشهای اجتماعی : مقیاس‌هایی که از طرف یک جامعه بعنوان ملاک ارزیابی افکار، هدفها و اعمال افراد یا گروهها پذیرفته شده‌اند و اساس پذیرش و رد پاداشها و کیفرها هستند.

استعداد : قدرت ذهن در یادگیری و انجام یک مورد خاص

افکار عمومی : عکس‌العمل جامعه است در برابر حوادثی که برای آن جامعه رخ می‌دهد و بیشتر ناشی از احساس است تا استدلال.

پایگاه اجتماعی : ارزش و اعتباری که گروه یا جامعه برای نقش اجتماعی قائل است.

پیشرفت تحصیلی : در آموزش و پرورش ارتقای تحصیلی از یک کلاس به کلاس بالاتر پیشرفت تحصیلی خوانده می‌شود.

شغل : هرگونه اشتغال مزدبگیری که در آن فرد بطور منظم کار می‌کند.

شعور اجتماعی : هر انسانی دارای اندیشه و شعور است. شعور انسان همواره آگاهی از روابط اجتماعی است.

مفاهیم :

خانواده : گروهی است اجتماعی و متشکل از افرادی که دارای روابط سببی و احیاناً نسبی و گاه فرزندپذیری با یکدیگرند.

وضعیت تأهل : منظور موقعیتی است که فرد بعد از انتخاب همسر در آن قرار دارد.

اشتغال زن : منظور مشغول شدن زن به کار در خارج از خانه ، در طول شبانه‌روز می‌باشد.

مشارکت شوهر در امور مربوط به خانه : با ایجاد دگرگونی در ساخت خانواده ، نقش‌های زوجین هم متناسب با جوامع مختلف دچار دگرگونی شد.

قدرت تصمیم‌گیری : میزان اداره کردن شخص در انجام هر کاری می‌باشد.

نیاز اقتصادی : منظور از نیارهای اقتصادی ، میزان میل و احتیاج به دخل و خرج امور مربوط به خانواده می‌باشد.

پیشرفت تحصیلی فرزندان : میزان موفقیت فرزندان در پایان هر سال تحصیلی ، نشانگر میزان پیشرفت تحصیلی آنان خواهد بود.

مروری بر برخی از مطالعات پیشین تحقیق در ایران:

یکی از مسائلی که همواره در ارتباط با اشتغال زن مطرح می‌شود، نقش مادری اوست. اشتغال مادران و تأثیر آن بر خانواده مسئله‌ای است که به دلیل حضور زیادی از مادران دارای فرزند در دنیای کار ، اهمیت روزافزونی یافته است. یکی از مشکلات عدیده که زنان در همه جوامع با آن درگیرند، مسئولیت پرورش فرزندان و امور خانه است. از غالب تحقیقات چنین برمی‌آید که اشتغال زنان در روابط زناشویی آنان تاثیر چشمگیری دارد و موجب بروز تحوّلاتی در روابط آنان با فرزندان می‌گردد.

حال باید دید که با وسعت دامنه اشتغال زنان، فعالیت دوگانه زنان در خارج از خانه، به چه میزان ارزش‌های سنّتی را متحول ساخته و مناسبات خانوادگی تا چه حد تحت تأثیر این تغیرات واقع شده است؟ آیا این تغییرات در جهت افزایش ثبات خانواده است یا موجبات تضعیف آن را فراهم آورده است؟ همچنین بررسی شود که این نقش اجتماعی زن ، با ابعاد گسترده خود تا چه حد بر امر تعلیم و تربیت کودکان مؤثر بوده و تأثیر آن چه کیفیتی پیدا کرده است؟ اینها مسائلی هستند که همواره مورد توجه صاحبنظران که اشتغال زن را از دیدگاه جامعه‌شناسی بررسی کرده‌اند قرار گرفته است.

در این فصل ، به پاره‌ای از مطالعاتی که در زمینه اشتغال زنان ایران و آثار و تبعات آن در خانواده صورت گرفته ، اجمالاً اشاره می‌کنیم:

1- در بخش هفتم از مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی خانواده تحت عنوان «اشتغال زن و خانواده»

نویسنده به بررسی عواملی پرداخته که در حیات خانواده مؤثرند. وی اشتغال زن را از جمله مهمترین این عوامل تشخیص داده و به این نتیجه رسیده که بر اثر دستیابی زنان به منابع اقتصادی ناشی از کار در خارج از خانه و شرکت در فعالیت‌های اجتماعی، ساخت چند صدساله خانواده دگرگون شده است.(ساروخانی، 1370 ص 160) . به زعم محقق در بیشتر جوامع صنعتی و با تناوب اشتغال زنان در بازار کار رو به روییم که خروج و جذب مجدد آنان به بازار کار از خصوصیات بارز آنست. عوامل این تناوب سن زن و تشکیل خانواده و عده فرزندان است.

در واقع کار زن بطور کلی، بیشتر با در نظر گرفتن نقش‌های سنتی او در خانواده مورد توجه قرار می‌گیرد تا مقتضیات شغلی، شرایط خانوادگی، از قبیل وجود فرزند خردسال ، چه بسا مانع ادامه اشتغال زن در خارج خانه می‌گردد در حالیکه اشتغال او در دوران تجرّد یا در نبود فرزند خردسال امری پذیرفته است. (همان ص 166)

نویسنده سپس نتایج مثبت و منفی مرتبت با اشتغال زن در خارج از خانه را بررسی می‌کند و با توجه به مبانی نظری موجود، از طریق پرسشنامه با دو گروه از مادران شاغل و خانه‌دار، با شرط داشتن شوهر و فرزند و نیز سکونت در شهر تهران ، مصاحبه مستقیم انجام می‌دهد.

نتایج تحقیق نشان می‌دهد که در میان موافقان با کار زن ، بر حسب آنکه سطح زندگی و تحصیلی آنان چه بوده باشد، دلایل توجیه کننده کار زن تعدّد و تنوع می‌پذیرد. عده‌ای دلایل اقتصادی را مطرح و کسانی ضمن ارضای نیازهای مادی، نیازهای اجتماعی نظیر اعتبار و استقلال را عنوان می‌کنند. از آن سو، استدلال‌های مخالفان رنگ سنتی دارد و اکثریت قاطع در این گروه با کسانی است که یگانه وظیفه زن را خانه‌داری می‌دانند. با وجود این گرایش سنتی، جامعه زن ایران با پذیرش این واقعیت که خروج زن از خانه با ورود مرد به آن مقارن نیست، در عین احساس وظایف دوگانه خود، به اشتغال رو می‌آورد.

با توجه به این امر، بر اساس نتایج تحقیق، در بیش از 36% از موارد، زن تنها در شرایطی می‌تواند به اشتغال تن دهد که مشکل امور خانه و نگهداری فرزندش حل شده باشد. (همان صص 181-178)

2- موضوع اشتغال زن، در اثر دیگری بنام جامعه‌شناسی خانواده با تأکید بر نقش، ساختار و کردار خانواده در دوران معاصر از دید یک جامعه‌شناس زن بررسی شده است. نویسنده در این تحقیق اشتغال زن را ضرورتی اجتماعی می‌داند که هیچ تعارضی با نقش مادری ندارد: زیرا مشکلاتی که زن، در مقام شاغل بعنوان خانه‌دار ، با آنها مواجه است و به زن بودن او مربوط است نه به نوع فعالیت او. این جامعه‌شناس به زن بعنوان یکی از ارکان مستقل خانواده می‌نگرد و در بررسی اشتغال وی به ویژه در ایران ، وضعیت خود را با توجه به استعداد و توانایی‌های ذاتی -اش در نظر می‌گیرد. وی، همچنین ، از پدیده فشار مضاعف که بر زنان شاغل ـ خانه‌دار وارد می‌شود، سخن می‌گوید و به وظایف دولت در کمک به مادران و پدران در تقسیم نقش‌های سنتی اشاره دارد. به نظر او ، راه از میان بردن فشار مضاعف دگرگونی نگرش اجتماعی است نه تشویق زنان به خانه‌داری. تقسیم نقش سنتی در خانواده باید دگرگون شود تا شرایط تنش‌زا در خانواده کاهش یابد. (اعزازی ، 1376، صص 166) .

بطور کلی ، نویسنده با طرح اشتغال زن بعنوان ضرورتی اجتماعی ، بخش عمده بحث خود را به بررسی وضعیت زن در نقش زن خانه‌دار و شاغل اختصاص می‌دهد.

با این رویکرد، وی به این سؤال اشاره می‌کند که آیا واقعاً این شرایط بخشی از زندگی زناشویی است یا پدیده‌ایست نو برای ارائه خدمات به مرد.

به نظر او، در بسیاری از موارد، تقسیم نقش جنسیتی خود مانعی برای زنان در جهت پیشرفت شغلی است. زیرا باعث دور شدن آنان از انتخاب شغل دلخواه به ملاحظه مسائل خانوادگی می‌گردد. علاوه بر این ، زنان معمولاًبه نفع رسیدگی به امور فرزندان و شوهر خود ، از ساعات فراغت ناچیزی که در اختیار دارند، چشم‌پوشی می‌کنند.

3- زن جامعه‌شناس دیگری به نام خدیجه سفیری در جامعه‌شناسی اشتغال زنان به بررسی زمینه‌های نظری و تجربی مسئله زن و اشتغال پرداخته است. وی می‌نویسد : یکی از مشکلاتی که زنان در همه جوامع با آن درگیرند مسئولیت پرورش فرزندان و اداره امور خانه است که امکان دسترسی آنان را به مقاطع تحصیلی و معلومات سطوح بالا کاهش می‌دهد و زمانی را که می‌توانند صرف شغل و حرفه خودکنند محدود می‌سازد. بنظر نویسنده ، زنان نسبت به مردان از اوقات فراغت کمتری برخوردارند و ، به محض ختم کار در خارج از خانه، باید خود را به منزل برسانند تا به مراقبت از فرزندان و خانه‌داری بپردازند. محقق، مسئله اشتغال زن را از نظر روانشناسی اجتماعی بررسی و اظهار می‌کند که جایگاه حرفه‌ای زن به میزان قابل ملاحظه‌ای از موقعیت خانوادگی و ضرورت ادغام نقش‌های او متأثر است که انتخاب نوع فعالیت او را محدود و پیشرفت شغلی او را کند می‌سازد. وی میزان موفقیت در ترکیب نقش‌های حرفه‌ای و خانوادگی را وابسته به عوامل زیر می‌داند. چگونگی نگرش شوهران زنان شاغل نسبت به کار آنان ، میزان ساعاتی که آنان در محل کار حضور دارند، علاقه آنان به شغل خود . در صورت تعارض نقش‌های مربوط به حرفه و خانواده عده زیادی از زنان راه خانه را در پیش می‌گیرند و از حرفه خود دور می‌شوند. در مواردی نیز که ادغام هماهنگ نقش‌ها بیشتر باشد، کار و خانواده بطور مساوی در نظر زن اهمیت پیدا می‌کنند و در هر دو زمینه موفقیت حاصل می‌شود. در این حالت، رضایت از شغل و شوه هر رو خانواده در حد بالایی است و هیچ تعارضی در نقش‌ها وجود ندارد. تعارض نقش در خانواده ممکن است از نگرش منفی شوهر نسبت به کار همسرش، نظر سلطه‌جویانه او در کارهای خانه و سرانجام ، مشکلات مربوط به بچه‌داری ناشی گردد. نویسنده نتیجه می‌گیرد که با توجه به مشکل‌آفرینی تضاد نقش‌ها و شرایط جدید زندگی زنان و حضور فعال آنان در فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی مسئولیت مادری و همسری و توقّعات متعدد از آنان ، تلفیق نقش‌ها و انجام وظایف با مشکلات زیادی رو‌به‌رو خواهد بود. چنان که یاد شد، زنان در خانواده زیر سلطه مردان قرار دارند. بنابراین ، اگر از اشتغال آن حمایت و در ادغام نقش‌ها با آنان مساعدت شود، تعارضی پدید نمی‌آید. البته ، این جمله بستگی دارد به پذیرش امر رشد و ارتقای زنان در محیط اجتماعی از جانب پدران و شوهران از آنسو، چنانچه از زن حمایت کافی نشود، وی ناگزیر باید شغل یا خانواده خود را ترک کند و معمولاً ترجیح می‌دهد شغل خود را ترک و خانواده خود را حفظ کند. این امر، در سطح کلان ، به زیان جامعه و رشد آن تمام می‌شود، چون جامعه امکاناتی در زمینه اشتغال و آموزش برای افراد فراهم می‌آورد و چنانچه افراد به راحتی جایگاه شغلی خود را ترک کنند، از مهارتها و تخصص‌های آنان در توسعه کشور استفاده نخواهد شد. (سفیری ، 1377، صص 35-33) .