سل یو

سیستم همکاری در فروش فایل

سل یو

سیستم همکاری در فروش فایل

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع تفکر انتقادی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع تفکر انتقادی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 4
فرمت فایل doc
حجم فایل 68 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 60
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع تفکر انتقادی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

تفکر انتقادی[1]:

مقدمه:

برای توسعه و پیشرفت علوم در هر کشوری نیاز به بازسازی، اصلاح و تقویت نظام آموزشی وجود دارد. در جامعه ‌علمی ما نیز تعیین نیازهای آموزشی دانش پژوهان، محققان و دانشجویان باید در الویت برنامه‌های‌ آموزشی سازمانها و نهادهای مربوط قرار گیرد. تفکر انتقادی با ویژگی ارزیابی کردن مفاهیم و شناخت پدیده ها روند حل مسائل را با ریشه یابی عمیق و تجزیه و تحلیل کردن آن ها برای دانش آموزان تشریح می کند و توانایی ایجاد روحیه جستجوگری وانگیزه‌مسأله یابی و حل آن را در یادگیرندگان به وجود می آورد و مهمترین نتیجه آموزشی حاصل از تفکر انتقادی به ایجاد قدرت بیان و فن نقادی کمک کرده و تحمل درک دیدگاه های مخالف را در دانشجویان به‌وجود می آورد. تفکر خلاق که دائماً با تغییرات سر وکار دارد باآموزش دانش

آموزان ‌به‌وسیله ‌شیوه‌های خاصی قدرت تجسم‌ و واضح کردن مسائل رابه‌آن ها می‌دهد؛بنابراین این شیوه ‌از اندیشیدن ‌ارزش کاربردی زیادی دارد و دانش آموزان را وادار می کند تا با نگاهی متفاوت‌ قضایا را تحلیل کرده و با به کارگیری توانایی های ذهنی خود یک فکر یا مفهوم جدید از مسأله‌پیش روی خود بسازد و به این نحو نیز به نوعی خودباوری مثبت دست می‌یابد. همچنین آموزش تفکر خلاق با شیوه ‌مهمی چون تفکر افقی که برای جهت دهی به ایده های خلاقانه بهترین راه‌حل‌هارا از دیدگاه‌های کاملاً نو و بکر به دانشجو نشان می‌دهد.روش‌ذهن انگیزی که با نوعی مشورت و همیاری ذهنی به شکلی آزاد و جدا از قید و بندهای قوانین بسته فکری و چارچوب قالبی کتاب های درسی می تواند دانش آموزان را با ایجاد فضای باز برای نقد نظرات همدیگر راهنمایی کند این شیوه از آموزش تفکر ظرفیت نقدپذیری و قدرت انتقاد کردن را در دانش آموزان قوت می بخشد. برای آموزش این شیوه‌های اندیشیدن باید به سطح دانش ، توانمندی های ذهنی و سطح کیفی اندیشه‌دانش آموزان توجه داشت و لازمه ‌آن نیز فراهم نمودن بستر مناسب برای ذهن های فعال و پویای دانش آموزانی است که با رویکردی منتقدانه مسائل را می‌نگرند و با روز آمد کردن نگرش هایشان به وسیله‌ معلمان مجرب و آگاه به خلق ایده های نو می پردازند.آشنایی دانش آموزان با آثار،نبوغ و فعالیت‌های علمی اندیشمندان و متفکران بزرگ که الگوهای مناسبی از رشد و تعالی روح و فکراند می‌تواند راهنمای مؤثری در جهت هدایت نیروهای جسمی و فکری آنان بوده و به‌ اصلاح ضعف ها و نقاط قوت اندیشه‌جوانان منجر می‌شود.

2-2-1 تاریخچه‌ تفکر انتقادی‌ و تفکر خلاق:

تفکرمحوراصلی شناخت و ارائه راه حل های ممکن در هنگام مواجه‌بامسائل است. تفکر دارای عناصری می‌باشدکه‌شامل نشانه‌هاورموزی هستندکه‌انسانها با آن میزان یادگیری خود را گسترش داده، آموخته‌هایشان را باز شناسی می کنند و به‌کار می‌برند.« تفکر فعالیت جهت دار ذهن برای حل مسأله‌است».( شعبانی1372 ) دونوع‌ازاقسام مختلف تفکر هدایت شده (جهت دار )،تفکر انتقادی و تفکر خلاق می باشد.تفکر انتقادی به بررسی ارزیابی ، اصلاح،تعویض و دوباره سازی یک مسأله می پردازد و به‌سطوح بالاتر یادگیری یعنی تجزیه و تحلیل و ترکیب مربوط می شود.این فرایند فکری بحث جدیدی نیست و ریشه‌ی‌آن به‌زمان افلاطون برمی گردد.بهترین نمونه‌ کلاسیک آن « تفکر انتقادی»اثر « مکس بلاک» (1952) و دیگری مقاله«رابرت انیس»(1962)با عنوان«تفکرانتقادی » است. ماهیت و ذات تفکر انتقادی قضاوت معلق یا تردید سالم می باشد و به دسته‌ای‌ازامور که به جریان تفکر سنجیده و منطقی منجر می‌شود،ارتباط می‌یابد.«تفکرخلاق» نوعی تفکر که‌است باانعطاف پذیری،نوآوری و ارزش اجتماعی همراه ‌است. واژه‌نامه ‌انگلیسی‌ آکسفورد ظهور کلمه «خلاق»رابه‌سال (1875) میلادی نسبت می‌دهد. این تفکر درهمه‌ی‌ابعاد زندگی بشری بروز کرده و بین تمام انسان ها مشترک می باشد، هنگامی که قدرت آگاهی و اطلاعات ذهن افراد با رشد مناسب فکری توأم باشد،آنگاه قدرت استدلال ذهنی بیشتر می‌شودوتفکر خلاق که ‌تفکری‌ سطح بالاست،به‌وجود می‌آید.اهداف مشترکی بین تفکرانتقادی و تفکر خلاق است چون پبشرفت و تعییر، روحیه‌‌ ‌جستوگری، کنجکاوی ودانش وسیع که به نحوی محکم این دو تفکر رابه‌هم نزدیک کرده، نیاز به ایجاد بستر مناسب برای ترویج این افکار را در جامعه ضروری می سازد.



[1] Critical Thinking


دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق خشونت خانوادگی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق خشونت خانوادگی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 4
فرمت فایل doc
حجم فایل 74 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 64
مبانی نظری و پیشینه تحقیق خشونت خانوادگی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

مفهوم خشونت

تاریخچه خشونت خانوادگی

از لحاظ تاریخی شاید بتوان نخستین سابقه امر خشونت را در اسطوره های دینی و مذهبی مانند داستان"آدم و حوا" یا هابیل و قابیل به روایات کتب مقدس سراغ گرفت، در واقع داستان آدم و حوا عاملی شد تا در غرب و در دنیای مسیحیت، زنان را مورد ظلم و جور قرار دهند و مقامات کلیسا در روزگار قدیم، حتی خشونت در ازدواج را توصیه می نمودند. چنین طرز نگرشی بر نظرات برخی مقدسین مسیحی نظیر سنت اگوستین نیز تأثیر گذاشت، که معتقد بود مردان در تصویر خداوند آفریده شده اند و اگر زنی را به اتفاق شوهرش در نظر بگیریم شاید بتوان گفت که آن ها هر دو در تصویر خداوند آفریده شده اند. یک هزار سال بعد از عیسی مسیح، نخستین قانون مصوب کلیسا در جهت اعمال خشونت بر زنان صادر شد که البته امروزه بسیاری از متولیان کلیسا، منکر نقش این نهاد در خشونت ورزی علیه زنان هستند، لیکن اقدامات مارتین لوتر در سده شانزدهم میلادی خود بیانگر این واقعیت می باشد، کما این که به زعم برخی از نویسندگان، کتک زدن زنان اگرچه به صراحت در قوانین مدنی ناپلئون پذیرفته شد، لیکن برداشتی رایج و غیر قابل انکار از آن محسوب می شود و این بیشتر ناشی از خطابه ناپلئون به شورای حکومت است که اعلام کرد شوهر باید دارای قدرت مطلقه در ارتباط با همسرش باشد.

بنابراین، سابقه خشونت در خانواده را باید در اسطوره ها و اعتقادات باستانی ایران و جهان جست و جو کرد. خشونت در خانواده با وجود قدمت بسیار زیاد از پنهان ترین مسایل به شمار می رود و تنها در چند دهه اخیر پژوهشگران نظیر روان شناسان، جامعه شناسان، جرم شناسان و ... سعی در پرداختن به این پدیده مهم نموده اند. وسعت دامنه خشونتی که زنان در خانواده در معرض آن قرار دارند در اوایل دهه1970 آشکار شد یعنی زمانی که گروه های هوادار آزادی زنان با تشکیل خانه های امن برای زنانی که خواهان ترک مردان خشن بودند به این نیاز بدیهی پاسخ گفتند. زنانی که به این خانه ها روی آوردند غالبا با مردانی زندگی کرده بودند که سال ها ایشان را کتک می زده اند. بسیاری از این زنان بارها برای ترک شوهر خود به تلاش ناموفقی دست زده بودند اما دشواری تأمین سر پناه و معاش برای خود و فرزندانشان غالبا آنان را به خانه پر خشونت بازگردانده بود(آبوت و والاس، ترجمه عراقی، 1380).

مارتین[1] از جمله کسانی بود که در سال 1976 بررسی هایی در مورد زنانی که از شوهران خود کتک می خوردند انجام داد. مایسل من[2](1978)، در مورد سوء استفاده جنسی از زنان اطلاعات نسبتا کاملی در دسترس دیگران گذاشت. سپس مبحث خشونت به تدریج وارد مجامع علمی شد و در اولین کنفرانس ملی بررسی خشونت در خانواده در سال 1981 به بررسی مسایل و مشکلات خانوادگی پرداختند. در سال 1987، مقوله ی خشونت خانوادگی در پارلمان اروپا مورد بحث قرار گرفت و سازمان ملل آن را مطرح ساخت و در نامه هایی دولت های گوناگون آن را امضاء کردند. در نتیجه دولت های امضاء کننده موظف شدند حمایت های لازم از زنان و کودکان را در جامعه و خانواده به عمل آوردند، به آن ها امکان تحصیل، کار و برابری اجتماعی اعطا کنند. در سال جهانی خانواده نیز بار دیگر بر مسأله خشونت در خانواده تأکید شد(اعزازی،1380).

2-2-1-2. تعریف خشونت

معمولاًخشونت با مفهوم پرخاشگری به کار برده می شود. پرخاشگری اصطلاحی است بسیار کلی برای انواع گوناگون از اعمال همراه با حمله، خصومت و خشونت(پورافکاری،1386).

رفتار پرخاشگرانه در انسان ها به شکل اعمال خشن نسبت به دیگران فرض می شود، که ممکن است موجب اجتناب دیگران یا مقابله به مثل بسیاری از آنان گردد. پرخاشگری تلویحا به قصد آسیب زدن یا به نوعی آزار دادن فردی دیگر صورت می گیرد. مفهومی که از رخدادهای قبل یا پس از عمل پرخاشگرانه استنباط می شود(کاپلان-سادوک، ترجمه پورافکاری،1379).

خشن به کسی گفته می شود که به طور خطرناک، شدید و بیرحمانه با کسی یا چیزی رفتار یا عمل کند. شدت عملی که انسان مرتکب می شود، چه در جنگ، آدم کشی، تجاوز به عنف، یا هر رفتار خشن دیگر بازتابی از حس پرخاشگری است(پورافکاری،1386)

در تعریف دیگری از گلس[3] و استراوس(1979)، آمده است که خشونت عبارت است از عملی که با قصد انجام گیرد و منجر به آسیب بدنی به شخص شود، این آسیب دامنه اش از درد جزیی سیلی زدن تا جراحات شدید و حتی قتل در نوسان است(آمرمان و هرسن،1999).

خشونت خانوادگی اصطلاحی است که تمام انواع خشونت، از جمله خشونت با اطفال، خشونت بین زن و شوهر و خشونت بین فرزندان والدین سالمند را در بر می گیرد(پورافکاری،1386).

مؤسسه ملی بهداشت روان(1992)، خشونت خانوادگی را چنین تعریف می کند:

اعمالی که به طور فیزیکی یا هیجانی مضر هستند یا به صورت بالقوه منجر به آسیب بدنی می شود. هم چنین شامل زورگویی یا تجاوز جنسی، تهدید بدنی، تهدید به کشتن یا آسیب رساندن، محدود نمودن فعالیت های عادی، سلب اختیار و محرومیت از دسترسی به منابع (آمرمان و هرسن،1999). سازمان بهداشت جهانی نیز تعریفی از خشونت خانوادگی ارایه داده است و آن عبارت است از هر گونه رفتار غیر طبیعی که منجر به آزار رساندن به خود و یا دیگران باشد(آزار به صورت جسمی، روانی و یا هر دو می باشد)(بیگلویی و همکاران،1380).

2-2-1-3. تعریف خشونت خانوادگی نسبت به زنان

اولین تلاش ها در تعریف خشونت نسبت به زنان در خانواده توسط کمپ، سیلورمن و همکاران[4](1962)، انجام گرفت. این افراد سوء رفتار را براساس شرایط بالینی، یعنی با علایم تشخیص پزشکی و جسمی تعریف کرده اند و افرادی که به عمد به آن ها تجاوز جسمی شده و مجروح شده بودند مورد نظرشان بود(شهنی ییلاق، 1386). خشونت علیه زنان به هر فعل خشونت آمیز مبتنی بر جنسیت مؤنث اطلاق می گردد که منجر به آسیب دیدگی یا رنج جسمانی،روانی یا جنسی می شود یا ممکن است منتهی شود(معتمدی مهر،1380). به طور کلی خشونت خانوادگی علیه زنان عبارت است از رفتارهای هجومی و سرکوبگرانه از جمله حمله های بدنی، جنسی و روانی و نیز اعمال فشار اقتصادی توسط عده ای از مردان نسبت به زنان خود یا دیگر زنان خانواده(فنی، 1378).

کروپ و همکاران[5](1999)، خشونت زناشویی را این گونه تعریف می کنند: هرگونه اقدام، سوء قصد واقعی یا تهدید به آسیب بدنی توسط زن و مردی که با هم رابطه جنسی نزدیک داشته باشند بر علیه یکدیگر. البته لازم به ذکر است با توجه به بافت فرهنگی جامعه ما منظور از زن و مرد در این پژوهش زن و مردی است که به صورت قانونی با هم ازدواج کرده باشند و در غالب خانواده مطرح باشند.



[1] - Martin

[2] - Meiselman

[3] - Gelles

[4] - Kemp, Silverman & et al

[5] - Kropp & et. al


دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق سلامت عمومی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق سلامت عمومی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 3
فرمت فایل doc
حجم فایل 32 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 28
مبانی نظری و پیشینه تحقیق سلامت عمومی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

سلامت عمومی

توصیف وتعریف سلامت عمومی

انسان موجودی متفکر است که نه بدلیل حوادثی که برایش اتفاق می افتد،بلکه بدلیل نحوه ونوع نگرش نسبت به قضایا،مسائل،مشکلات وحوادثی که با آن روبرو می شودسلامت جسمانی وروانی خود را تحت تاثیر قرار می دهد(آقایی وهمکاران،1386).سلامتی موضوعی مشترک دربسیاری از فرهنگ هاست.درواقع هر جامعه ای به عنوان بخشی از فرهنگ خود،مفهوم خاصی از سلامتی دارد.وجود محیط سالم خانوادگی،ضروری ترین عامل درسلامت روانی است.این محیط را می توان آن طوری تنظیم کردکه دربهبود وضع افراد،اگرموثرنباشد حداقل موجب تخریب آن نگردد(موروکوف وگیلی لاند[1]،1993).آسیب پذیری افراد خانواده دربرابر فشارها ومسائل مختلف زندگی،پژوهشگران ودرمانگران را در سال های اخیر به بررسی سلامت روانی وعوامل وابسته به آن سوق داده است.موضوع بهداشت وسلامت روانی از زمانی که بشر وجود داشته وخصوصا از زمانی که او زندگی اجتماعی را شروع کرده،مطرح بوده است زیرا انسان همواره سلامتی خود را دوست داشته وتمهیدات فراوانی را درپیشگیری ازابتلاء به انواع بیماری ها وگرفتاری های روانی که آرامش او را برهم می زند،فراهم می ساخته وجهت مقابله با فشارهای روانی هم بسیار تلاش می کرده است(فقیهی،1384،ص35).ولی بعضی ازمسائل مشکلات خاصی را برای اعضای خانواده رقم می زند وباعث استرس دراعضای خانواده به ویژه والدین می گردد(هدا[2]وهمکاران،2010،سلدا[3]وهمکاران،2009)وکیفیت زندگی اعضای خانواده را تحت تاثیر قرار می

دهد(اسچیپو[4]وهمکاران،2007).بدون سلامت روان سلامتی معنا ندارد.سلامت روان بطور نزدیکی بادیگرشرایط سلامتی همبسته است.

کسانی که دارای مشکلات سلامت روان هستند،احتمال خطردرسلامت جسمانی آنها هم وجود دارد وافراد دارای اختلالات جسمانی به احتمال زیاد دارای مشکلات سلامت روان هستند(ایتون وپاتل[5]،2009).به طورکلی روان شناسان معتقدند سلامت روانی هنگامی وجود دارد که انسان رفتاری صحیح ومناسبی با جامعه خود داشته باشد.این رفتار برخاسته ازاندیشه واقع گرا ،درک وعکس العمل مناسب است:از این رو فرد سالم با جامعه رابطه سالمی برقرار می کند.بنابراین می توان گفت :سلامت وبهداشت به این معنا است که شخص،علاوه بر دور بودن از مشکلات وبیماریهای روانی ،باشرایط خود به خوبی سازش داشته ودر تعامل با اطرافیان وافراد جامعه موفق ودر نتیجه ،دارای رغبت وشوق زندگی باشد(موسوی،1388).

سلامتی یک موضوع چند بعدی است که سازمان بهداشت جهانی[6] به ابعاد جسمی،روانی واجتماعی اشاره نموده است وصرفا عدم حضور بیماری یا ناتوانی به عنوان سلامتی تعریف نمی شود(تیلور،2003:به نقل ازآشتیانی وکندوان،1390).بعد جسمی که معمول ترین بعد سلامتی است که نسبت به ابعاد دیگر سلامتی می توان آن راارزیابی کرد.سلامت جسمی در حقیقت ناشی از عملکرد درست اعضاء بدن وهماهنگی آنها باهم نشانه سلامت جسمی است.به عنوان نمونه برخی از نشانه های سلامت جسمی عبارتند از:ظاهر خوب وطبیعی،وزن مناسب،اشتهای کافی،خواب راحت ومنظم ،حرکات بدنی هماهنگ ،طبیعی بودن نبض و فشار خون و.....

دربعد روانی سنجش سلامت روانی نسبت به سلامت جسمی مشکل تر خواهد بود.در این بعد تنها نداشتن بیماری روانی مد نظر نیست بلکه داشتن عکس العمل مناسب در برابر مشکلات وقدرت تطابق با شرایط محیطی جنبه مهمی از سلامت روانی را تشکیل می دهد.سازگاری فرد با خودش ودیگران ،قضاوت نسبتا صحیح در برخورد با مسائل ،داشتن روحیه انتقاد پذیری وداشتن عملکردمناسب دربرخوردبا مشکلات برخی از نشانه های سلامت روانی می باشد(موسویان،1392).

یکی از زمینه های عمده بیماریهاومشکلات روانی وعوارض جسمی واجتماعی آن احساس پوچی،بیهودگی وتزلزل روحی است که ناشی ازفقدان بعد معنوی در افراد می باشد.ایمان،هدفدار بودن،پای بندی اخلاقی،تعاون،داشتن حسن ظن وتوجه بیشتر به مسائل معنوی باعث کاهش اضطراب،تزلزل روحی وعوارض ناشی از آن می شود.جنبه های معنوی زندگی باعث می شودفرد همواره برای اهداف عالی تر زندگی تلاش نمایدودر مقابل کمبودها ومشکلات تحمل وبردباری بیشتری داشته وهمواره از رضایت خاطربرخودارباشد.بنابراین تقویت جنبه معنوی به سلامت جسم وروح افرادونهایتا سلامت جامعه کمک بسزایی خواهد کرد.

دربعد اجتماعی ازدو جنبه قابل بررسی است؛یکی ارتباط سالم فرد با جامعه ،خانواده،مدرسه،محیط شغلی ودیگری سلامتی کلی جامعه که با توجه به شاخص های بهداشتی قابل محاسبه،می توان سلامت جامعه را تعیین وبا هم مقایسه کرد(حاتمی وهمکاران،2006؛به نقل از موسویان،1392).



3-Morokoff & Gilliland

4-Hedda

5-Selda

1-Schieve

2-Eaton & Patel

3-World Health Organization (WHO)


دانلود ادبیات نظری و پیشینه تحقیق سواد رسانه ای

ادبیات نظری و پیشینه تحقیق سواد رسانه ای
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 4
فرمت فایل doc
حجم فایل 170 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 83
ادبیات نظری و پیشینه تحقیق سواد رسانه ای

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

سواد رسانه ای

سواد:

با ورود به قرن بیست و یکم و ظهور جامعه دانایی محور، مفهوم سواد تغییر پیدا کرده است. سواد، دیگر‌‌‌ همان معنی سنتی توانایی خواندن و نوشتن را ندارد، بلکه مفهوم سواد در معنای جدید خود شامل سواد دیجیتالی، سواد اطلاعاتی و سواد رسانه‌ای است. با توجه به اینکه در عصر حاضر، شکل و سطح سواد تغییر کرده است؛ همه افراد جامعه نیاز به سوادآموزی در معنای جدید آن دارند. در عصر کنونی کسی که خواندن و نوشتن می‌‏داند و حتی تحصیلات دانشگاهی دارد، ولی به عنوان مثال نحوه استفاده از اینترنت و جستجو در آن را نمی‌داند، یا توان درک پیام‌های رسانه‌ای را ندارد، باسواد تلقی نمی‌شود.

2-1-2 انواع سواد:

2-1-2-1سواد دیجیتالی[1] :

مردم، هنوز نحوه استفاده صحیح از کامپیو‌تر و تجهیزات کامپیوتری را نمی‌‏دانند و در نتیجه کامپیو‌تر در بسیاری از خانه‌ها تبدیل به وسیله تزئینی یا وسیله بازی شده است. در جامعه مبتنی بر دانایی، اکثر مشاغل، به سواد، دانش و مهارت‌های جدید از جمله توانایی کار با کامپیو‌تر و اینترنت نیاز دارند. بنابراین مردم به ویژه، دانش آموزان، دانشجویان، اساتید و شاغلان باید مهارت استفاده از اینترنت و جستجوی اطلاعات در آن و مهارت بهره‌گیری از نرم افزارهای عمومی و تخصصی را داشته باشند.

کامپیوتر‌ها نحوه آموزش در مدارس و دانشگاه‌ها را تغییر داده است، در مدارس و دانشگاه‌ها دانش آموزان یا دانشجویان می‌آموزند تا انبوهی از اطلاعاتی را که از اینترنت می‌گیرند پردازش کنند و از این اطلاعات در جهت یادگیری بیشتر استفاده کنند. آن‌ها می‌توانند به منابع و اطلاعات علمی در سراسر جهان دسترسی پیدا کنند. اگر دانش آموزان یا دانشجویان سواد دیجیتال نداشته باشند، نمی‌توانند همگام با این تحولات پیش روند. کارمندان و شاغلان با بهره‌مندی از سواد دیجیتال و استفاده صحیح از امکانات و تجهیزات فناوری اطلاعات، می‌توانند با بهره وری، سرعت و دقت بیشتری کار خود را انجام دهند.

سواد دیجیتالی شامل مهارت‌های زیر خواهد بود:

مهارت کار با سیستم عامل‌ها و راهبری عمومی کامپیو‌تر

مهارت استفاده از امکانات اطلاعاتی اینترنت نظیر جستجو و یابش اطلاعات در اینترنت و پایگاه‌ها و منابع علمی و اطلاعاتی و دانشنامه‌های اینترنتی.

مهارت استفاده از امکانات ارتباطی اینترنت نظیر پست الکترونیک، شبکه‌های اجتماعی، تالارهای گفتگو، گروه‌های خبری، سیستم‌های پیام رسانی فوری و کنفرانس‌های اینترنتی.

مهارت استفاده از امکانات همکاری اینترنت نظیر سیستم‌های دورکاری الکترونیکی، آموزش الکترونیکی، پرداخت اینترنتی، بانکداری اینترنتی، دولت الکترونیکی و خدمات الکترونیکی.

مهارت کار با نرم افزارهای عمومی نظیر نرم افزارهای چندرسانه‌ای، آموزشی، واژه‌پرداز، صفحه گسترده، پایگاه داده، طراحی و گرافیک و …

مهارت استفاده از نرم افزارهای تخصصی مربوط به رشته تخصصی هر فرد نظیر نرم‌افزارهای آماری، برنامه‌نویسی، مهندسی، محاسباتی، اقتصادی، حسابداری، مدیریتی و …

مهارت استفاده از امکانات و تجهیزات سخت افزاری نظیر کامپیو‌تر خانگی، لپ تاپ، تبلت، تلفن همراه هوشمند، پرینتر، اسکنر و …

2-1-2-2سواد اطلاعاتی[2]:

افراد در عصر اطلاعات و جامعه مبتنی بر دانش، به منظور دسترسی به منابع اطلاعاتی و استفاده از آن، باید سواد اطلاعاتی داشته باشند. سواد اطلاعاتی مجموعه مهارت‌ها و توانمندی‌هایی است که فرد را قادر می‌سازد، نیاز اطلاعاتی خود را تشخیص دهد، منابع و پایگاه‌های اطلاعاتی لازم را شناسایی کند، به تدوین روش جستجو در این منابع و پایگاه‌های اطلاعاتی بپردازد و پس از انجام جستجو، اطلاعات به دست آمده را ارزیابی کرده و به منظور تولید اطلاعات جدید، پیوند لازم بین اطلاعات جدید را با دانش قبلی خود برقرار سازد.

عوامل متعددی باعث شده است، سواد اطلاعاتی در جامعه دانایی محور اهمیت روزافزونی بیابد، برخی از این عوامل عبارتند از:

انفجار اطلاعات و در نتیجه آن آلودگی اطلاعات

توسعه فناوری اطلاعات و پیوند مستمر آن با زندگی روزمره انسان‌ها

تغییر در شیوه‌های آموزشی و توجه به جایگاه پژوهش و تحقیق در آموزش

افزایش تنوع در قالب‌های منابع اطلاعاتی

مهارت‌های مختلف سواد اطلاعاتی عبارتند از:

مهارت تشخیص نیاز اطلاعاتی

مهارت شناسایی روش‌های دسترسی به اطلاعات و منابع و پایگاه‌های اطلاعاتی

مهارت تدوین راهبردهای جستجو در اطلاعات

مهارت جستجوی ساده و تخصصی در منابع اطلاعاتی

مهارت مقایسه و ارزیابی اطلاعات به دست آمده از جستجو

مهارت سازماندهی، برقراری ارتباط بین اطلاعات به دست آمده و اطلاعات و دانش قبلی فرد.(فاطمه شعبانی و سمیه فاطی زاده:1390)

2-1-3 سواد رسانه ای:

بر اساس نظر جیمز پاتر[3]، بسیاری از افراد واژه سواد را با رسانه­های چاپی ربط می دهند و آن را معادل توانایی خواندن قلمداد می­کنند. برخی نیز، در رویارویی با رسانه های دیگری همچون فیلم و تلویزیون، این اصطلاح را به سواد دیداری[4] بسط می دهند. نویسندگان دیگری نیز از اصطلاحاتی نظیر سواد رایانه ای[5] و سواد خواندن[6] استفاده می کنند، اما هیچ یک از این ها معادل «سواد رسانه ای» نیستند، بلکه صرفا اجزای سازنده آنند. «سواد رسانه ای» شامل تمام این توانایی های ویژه و نیز چیزهای دیگری است. اگر خواندن بلد نباشیم، از رسانه های چاپی چیزی دستگیرمان نمی شود. اگر در درک آداب دیداری و روایی مشکل داشته باشیم نمی توانیم از تلویزیون یا فیلم چیز زیادی بفهمیم. اگر نتوانیم از رایانه استفاده کنیم. ازآنچه به مرور زمان در مهم ترین رسانه رخ می دهد، بی خبر می مانیم. در واقع، سواد رسانه ای فراتر و عمومی تر از این توانایی های ویژه است. بدین ترتیب، سواد رسانه ای چنین تعریف می شود:

سواد رسانه ای مجموعه ای از چشم اندازها[7] یا جنبه های فکری است که ما برای قرار گرفتن در معرض رسانه، فعالانه[8] از آن­ها بهره برداری می کنیم تا معنای پیام هایی را که با آن­ها روبه رو می شویم، تفسیر کنیم. ما چشم اندازهای خود را با استفاده از ساختارهای دانش خود می سازیم و برای ساختن ساختارهای دانش، به ابزار و مواد اولیه نیاز داریم. این ابزار، مهارت های ما و ماده اولیه، اطلاعات به دست آمده از رسانه ها و دنیای واقعی است. استفاده فعالانه از رسانه ها بدان معنی است که ما از پیام ها آگاهیم و به طور خودآگاهانه با آن ها تعامل داریم. به طور سنتی، سواد رسانه ای به توانایی تحلیل و ارزیابی محصولات رسانه ای و به طور گسترده تر به ایجاد ارتباط موثر و از طریق نگارش خوب اطلاق می شود. طی نیم قرن گذشته، سواد رسانه ای شامل توانایی تحلیل شایسته و به کارگیری ماهرانه روزنامه نگاری چاپی، محصولات سینمایی، برنامه های رادیویی و تلویزیونی و حتی اطلاعات و مبادلات رایانه ای (از جمله تعاملات زمان واقعی از طریق شبکه جهانی اینترنت) شده است.(بروان،1998: 44)

بر این اساس، برخی کارشناسان حوزه ارتباطات سواد رسانه ای را "توانایی دستیابی، تجزیه و تحلیل، نقد، ارزیابی و ایجاد پیام های رسانه ای به گونه های مختلف" تعریف می کنند. کارشناسان ارتباطات معتقدند، فرد با مهارت سوادرسانه ای قادر است به طور منتقدانه، درباره آنچه در کتاب، روزنامه، مجله، تلویزیون، رادیو، فیلم، موسیقی، تبلیغات، بازی های ویدیویی، اینترنت و... می بیند، می خواند و می شنود، فکر کند. گروهی از دانشمندان سواد رسانه ای را "تقویت تجارب رسانه ای" تعبیر می کنند.(همان منبع)

کنفرانس بین المللی سواد رسانه ای نیز در دهه 1990 تعریف زیر را از سواد رسانه ای ارائه کرد:« توانایی دسترسی و ارزیابی پیام های رسانه ای در اشکال مختلف».(کرست و پاتر، 1998: 13-5)

از سوی دیگر سواد رسانه ای از نظر برخی دیگر از کارشناسان به معنای فراگیری چگونگی تولید پیام با استفاده از رسانه های چاپی، سمعی و بصری و ... است. مارین بارون[9]، مدیر بخش بخش چند دسانه ای و عضو هیات مدیره آموزشکده زبان انگلیسی مونترال کانادا، سواد رسانه ای را جزو مؤلف های باسوادی می پندارند و می نویسد، امروزه با سواد باید بتوانند:

توانایی رمز گشایی، درک، ارزیابی و کار با اشکال مختلف رسانه را داشته باشند.

بتوانند متن، صدا و تصویر بیافرینند یا ترکیبی از این عناصر را داشته باشند(قاسمی، 1385: 87)

آموزش سواد رسانه ای در جامعه آمیزه ای از فنون و تکنیک های بهره برداری مؤثر از تولیدات رسانه ای و نوعی کسب بینش و نگرش برای تشخیص این است که، در عصر رقابت رسانه ای امروزه کدامیک از این وسایل ارتباط جمعی می توانند اطلاعات سودمند و ضرورت مندی را برای افکار عمومی آماده کنند. بر این اساس« انسان شناسان، جامعه شناسان، زبان شناسان، مورخان، دانشمندان ارتباطات و در واقع تمامی رشته هایی که در باب چگونگی ارتباط افراد و گروه ها جهت ادامة حیات، بهروزی و پیشرفت مطالعه می کنند، مدت هاست که بدین نتیجه رسیده اند که گذار انسان از فرهنگ شفاهی به فرهنگ مکتوب، منجر به افزایش توانایی او در کنترل زندگی و محیط پیرامونی اش گشته است. (باکینگهام، 1389: 14)

بنابراین هدف اساسی سواد رسانه ای در رسانه های جمعی می تواند به نوعی رابطه با عدالت اجتماعی باشد، که این مهارت در هر جامعه ای تا چه حد مورد اهمیت و ضرورت قرار می گیرد؛ و سیاست های اجتماعی و فرهنگی هر حاکمیتی تا چه حد حاضر است از طریق وسایل ارتباط جمعی این مهارت را در بین شهروندان و مخاطبان رسانه ای خود اشاعه دهد تا از این طریق بتواند سرمایه های اجتماعی و پیوند اعتمادی خود را با افکار عمومی تحکیم و استمرار بخشد.

«پل ماریس[10]، محقق رسانه می گوید: " سواد رسانه ای، دانایی نسبت به نحوه ی کارکرد رسانه ها در جامعه است".... ژاستین لوئیس[11] و سوت ژالی معتقدند: "سواد رسانه ای عبارت است از فهم و درک محدودیت های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و فناورانه ی خلق، تولید و انتقال پیام ها"..... آلن روبین معتقد است: " تمامی تعریف ها، بر دانش، آگاهی و عقلانیت خاصی تکیه و تأکید دارند و آن پردازش شناختی اطلاعات است. عمده ی آن ها بر ارزیابی انتقادی پیام ها متمرکز می شوند. در حالی که برخی نیز تبادل و انتقال پیام ها را نیز در بر دارند. پس سواد رسانه ای مقوله ای است راجع به فهم منابع و فناوری های ارتباطی، رمزگان بکار رفته، پیام هایی که تولید شده و گزینش، تفسیر و تأثیر آن پیام ها" و...» (همان: 17-16)



[1] Digital Literacy

[2] Information Literacy

[3]Jams potter

[4] f Visual Literacy

[5] Computer Literacy

[6] Reading Literacy

[7] Perspective

[8] Actively

[9]Marin Bron

[10] Poll Maris

[11] Jastin Loees


دانلود پیشینه تحقیق و مبانی نظری کیفیت زندگی

پیشینه تحقیق و مبانی نظری کیفیت زندگی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 13
فرمت فایل doc
حجم فایل 38 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 15
پیشینه تحقیق و مبانی نظری کیفیت زندگی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

کیفیت زندگی:

مفهوم کیفیت زندگی طی قرن های متمادی همواره موضوعی چالش برانگیز و متاثر از نوع جهان بینی افراد بوده است. آغاز بحث کیفیت زندگی به زمان ارسطو (322 - 384قبل از میلاد) برمی گردد. ارسطو بویژه درکتاب اخلاق نیکو ماخس به موضوع سعادت انسانی و اینکه سعادت چیست، متشکل از چه فعالیت هایی است و چگونه می توان سعادتمند شد، می پردازد. او زندگی خوب را معادل شاد کامی میداند در قرنهای بعد، این موضوع در بین فلاسفه اسلامی جایگاه ویژه ای پیدا کرد چنان که ابن سینا در اشارات، ملاصدرا در اسفار، امام خمینی (ره) در تقریرات فلسفی درسهای اسفار و بسیاری دیگر از علمای اسلامی در باب سعادت و شادکامی بحث های مبسوطی مطرح کرده اند.

رویکرد آکادمیک به کیفیت زندگی از سال 1920 میلادی یعنی زمانی که پیگو در کتاب اقتصاد و رفاه به این موضوع پرداخت، سیر تازهای پیدا کرد. از دهه 1930 محققان به ارزیابی کیفیت زندگی در مناطق مختلف جهان پرداختند و بعلت گستردگی، تدریجاً در سایر علوم مانند روان شناسی، اقتصاد، سیاست، جامعه شناسی و پزشکی بصورت یک موضوع میان رشته ای مورد توجه قرار گرفت ولی حدود 40 سال قبل برای اولین بار کیفیت زندگی در رابطه با وضعیت سلامت مطالعه و گزارش شد( رضوانی و منصوریان، 1387).

سازمان جهانی بهداشت درسال 2000 ، مفهوم کیفیت زندگی را درک افراد از موقعیت خود در زندگی از نظر فرهنگ، سیستم ارزشی که درآن زندگی می کنند، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویت های آنان تعریف کرد. تعریفهای جدیدتر، کیفیت زندگی را اختلاف بین سطح انتظارات انسان ها و سطح واقعیت ها عنوان می کنند و هرچقدر این اختلاف کمتر باشد، کیفیت زندگی بالاتر میرود. بنابراین کیفیت زندگی کاملاً فردی بوده و توسط دیگران قابل مشاهده نیست و بر درک افراد از جنبه های مختلف زندگی آنان استوار است. از سویی شکل گیری، رشد و گسترش مفهوم کیفیت زندگی طی نیم قرن اخیر، آن را به مفهومی کلیدی و مهم در عرصه مباحث جهانی و مسائل انسانی تبدیل کرده است بطوری که امروزه در کنار مفاهیم کیفیت زندگی، کیفیت زندگی کاری، رضایتمندی از زندگی و هم مطرح است که بعنوان Quality Adjusted life year (QALY) کیفیت زندگی وابسته به سلامت مفهوم دیگری بنام یک شاخص بهداشتی بجای شاخص امید به زندگی بکار می رود و حاکی از گسترش مفهوم کیفیت زندگی است. مفهوم اخیر ترکیبی از کمیت (تعداد سال های باقی مانده عمر) و کیفیت (وضعیت بهره برداری از عمر) زندگی است که نشان دهنده تعداد سال های عمر با رضایت مندی و نشاط و بدون درد و رنج و علایم بیماری است. از سویی نظریات اولیة مربوط به کیفیت زندگی، بیش تر بر نگرانی ها و اولویت های فرد ی تأکید داشتند؛ اما در سال های اخیر مباحث نظری، از فرد محوری به سمت نگرانی های اجتماعی نظیر امنیت، آزادی، گستردگی کیفیت زندگی و ساختار و کیفیت روابط اجتماعی افراد در جامعه تغییر یافته است. با این وصف، به طور کلی می توان کیفیت زندگی را با استفاده از شاخص های ذهنی و عینی محاسبه نمود. شاخص های ذهنی، منعکس کنندة ارزیابی ذهنی افراد از زندگی می باشند. این ارزیابی با استفاده از اطلاعات افراد که وضعیت رفاهی خود را از طریق پرسشنامه های مختلف و یا سرشماری ها، اظهار نموده اند، به دست می آید. چنین شاخص هایی، نشان دهندة شرایط کلی زندگی افراد و نحوة نگرش آن ها به این شرایط بوده و با جمع آوری و تحلیل آماری این شاخص ها، می توان به ارزش های طبقات مختلف اجتماعی پی برد (جواهری و همکارن، 1389).

محاسبات عینی کیفیت زندگی، بر پایة متغیرهای قابل لمس بنیان نهاده می شوند. این متغیرها به صورت معمول توسط نهادهای رسمی جمع آوری و منتشر می شود. حساب های اقتصادی، بهداشت، آموزش، آلودگی شهری و سایر اطلاعات کلی، نمونه هایی از این گونه اطلاعات هستند. هدف روش عینی، بررسی وضعیت جامعه در حالت های کلی مانند اقتصاد کلان، وضعیت کلی جامعه و شاخص های مربوط به نفوس می باشد. طبق روش محاسبة عینی، کیفیت زندگی ممکن است به صورت رابطة متقابل میان این چهار، چهار مشخصة اساسی فعالیت های انسان تعریف گردد. مشخصه عبارتند از کیفیت جمعیت، رفاه مادی، کیفیت نظام اجتماعی و کیفیت اکوسیستم و محیط زیست. هرکدام از این مشخصه ها را می توان تا حدی که سیستم آمارگیری کشور اجازه می دهد، به صورت جز ئی تری مورد استفاده قرار داد