دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 72 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 60 |
بررسی علل فرار دختران
مقدمه :
همه روزه شاهد درج عکسهایی از کودکان و نوجوانان در جراید رسمی کشور هستیم که بدون اطلاع والدین، خانه و کاشانة خود را ترک نموده و به دیگر سخن اقدام به فرار از خانه نمودهاند و چشمان مضطرب خانوادهای را بیصبرانه در انتظار بازگشت خویش به دور انداختهاند. البته این تنها بخش کوچکی از جامعه آشنا با مطبوعات را شامل شده که دسترسی به جراید داشته و با درج آگهی در آن، ملتمسانه مردم را در یافتن فرزند خویش به استمداد طلبیدهاند در صورتیکه بسیاری از خانوادههای بحران زده آشنایی چندانی با جراید نداشته تا بنابر دلایلی! «بالاخص در ترس از آبرو» از درج آگهی در مطبوعات خودداری نمودهاند. بعلاوه هیچ آمار دقیقی از تعداد فراریان از منزل در ایران وجود ندارد و مسئولین اداره آگاهی نیز از ارئه آمار به دلایل مختلف طفره رفتهاند. همچنین مشخص نیست از میان فراریان نوجوانان، چه تعدادی دوباره پس از برخورد با مشکلات خود به منزل مراجعت میکنند؟ یا آنکه بوسیلة نیروهای انتظامی دستگیر شده و به والدین تحویل میگردند؟ یا با در پیش گرفتن کاری شرافتمندانه مستقل از والدین خانواده به زندگی خود ادامه میدهند؟ وتعداد زیادی نیز پس از ارتکاب جرمی دستگیر شده و پس از تشکیل پرونده تحویل کانون اصلاح و تربیت گردیده تا اقدامات تعلیمی و تربیتی لازم در مورد آنان صورت گیرد و این تنها قسمتی است که در صورت همکاری مقامات زیربط در آگاهی آمار دقیقی دارد که متأسفانه ارائه نگردیده است.
فصل اول :کلیات تحقیق
اهمیت مسأله:
در تحقیقی که در سال 1365 بوسیلة انجمن اولیاء و مربیان در مورد علل انحرافات، اخلاقی و فرار دختران انجام گرفته است متوسط سن فرار 16 سال میباشد. دلایلی چون: اختلافات شدید خانوادگی، عاشق شدن، داشتن رابطة نامشروع و ترس از برملا شدن آن، داشتن نامادری، ناپدری و بدرفتاری والدین را برای فرار آنها ذکر نمودهاند. «فراهانی، 1365» بنابر گزارش سازمان بهداشت جهانی، یکصد میلیون کودک و نوجوان در جهان وجود دارد که در کوچهها و خیابانها زندگی میکنند و در برابر مواد مخدر و خشونتهای جسمی آسیب پذیرند. موضوع مهم در این فرارها یافتن پاسخ برای سئوالات زیر است:
1 . نوجوانان چرا خانههای خود را ترک میکنند؟
2 . نوجوانان در مدتی که خانه را ترک میکنند کجا بسر میبرند؟
3 . اوقات خود را چگونه و با چه کسانی سپری میکنند؟
4 . هزینههای زندگی خود را از چه محلی تأمین میکنند؟
گروه فراریان دختران از خانه و کاشانه رقم عمدهای را تشکیل میدهند. آنها به هر علتی از خانه فرار کرده باشند امروزه در وضعیتی قابل مطالعه بسر میبرند. اختلافات خانوادگی، وضع مدرسه و تحصیل، روابط بین دوستان و اطرافیان همه مسائلی هستند که ممکن است به امنیت، استقلال و شخصیت نوجوانان لطمه بزنند و آنها را دچار نگرانی کنند و در این موارد است که ما باید آنها را درک کنیم و به آنها کمک کنیم تا بتوانند استقلال و امنیت از دست رفتة خود را باز یابند. این کار ارزش آن را دارد که قبلاً مورد توجه قرار گیرد و از آن پیشگیری گردد.
تعریف علمی واژهها:
فرار بخشی از رفتار ناسازگارانهای است که کودکان و نوجوانان مرتکب میشوند که ابتداء برای رفع نیازهای عادی خود یا پرکردن اوقات فراغت و سپس به اعمال ناهنجار دیگری از قبیل دزدی، ولگردی، روی می آورند. از همه مهمتر یافتن افراد همسن و سال خود در پارکها و کوچهها و خیابنها به تشکیل گروههای بزهکاری مبادرت میورزند.
نوجوانی:نوجوانی به دورهای اطلاق میشود که حدفاصل بین کودکی و میانسالی است 18 – 12 سالگی و آغاز بزرگسالی، به عبارت دیگر فرد از کودکی به بزرگسالی، از مرحلهای می گذرد که نوجوانی گویند «نوایینژاد، 1366».
بحرانیترین ادوار زندگی به حساب میآید. چون عوامل زیست، روانی، اجتماعی، تواماً در بروز نوجوانی دخالت دارند. تعیین سن دقیقی برای آغاز و پایان آن امکانپذیر نیست ولی معمولاً نوجوانی در دختران سنین 15 – 11 و در پسران 16 – 12 سالگی را شامل میشود.
کجروی یا انحراف: انحراف نوعی درد، عارضه یا بیماری است که آن را آسیب اجتماعی نام نهادهاند. بدین خاطر که آثار و عوارض آن در اجتماع ظهور مییابد.
مقدمه :
همه روزه شاهد درج عکسهایی از کودکان و نوجوانان در جراید رسمی کشور هستیم که بدون اطلاع والدین، خانه و کاشانة خود را ترک نموده و به دیگر سخن اقدام به فرار از خانه نمودهاند و چشمان مضطرب خانوادهای را بیصبرانه در انتظار بازگشت خویش به دور انداختهاند. البته این تنها بخش کوچکی از جامعه آشنا با مطبوعات را شامل شده که دسترسی به جراید داشته و با درج آگهی در آن، ملتمسانه مردم را در یافتن فرزند خویش به استمداد طلبیدهاند در صورتیکه بسیاری از خانوادههای بحران زده آشنایی چندانی با جراید نداشته تا بنابر دلایلی! «بالاخص در ترس از آبرو» از درج آگهی در مطبوعات خودداری نمودهاند. بعلاوه هیچ آمار دقیقی از تعداد فراریان از منزل در ایران وجود ندارد و مسئولین اداره آگاهی نیز از ارئه آمار به دلایل مختلف طفره رفتهاند. همچنین مشخص نیست از میان فراریان نوجوانان، چه تعدادی دوباره پس از برخورد با مشکلات خود به منزل مراجعت میکنند؟ یا آنکه بوسیلة نیروهای انتظامی دستگیر شده و به والدین تحویل میگردند؟ یا با در پیش گرفتن کاری شرافتمندانه مستقل از والدین خانواده به زندگی خود ادامه میدهند؟ وتعداد زیادی نیز پس از ارتکاب جرمی دستگیر شده و پس از تشکیل پرونده تحویل کانون اصلاح و تربیت گردیده تا اقدامات تعلیمی و تربیتی لازم در مورد آنان صورت گیرد و این تنها قسمتی است که در صورت همکاری مقامات زیربط در آگاهی آمار دقیقی دارد که متأسفانه ارائه نگردیده است.
فصل اول :کلیات تحقیق
اهمیت مسأله:
در تحقیقی که در سال 1365 بوسیلة انجمن اولیاء و مربیان در مورد علل انحرافات، اخلاقی و فرار دختران انجام گرفته است متوسط سن فرار 16 سال میباشد. دلایلی چون: اختلافات شدید خانوادگی، عاشق شدن، داشتن رابطة نامشروع و ترس از برملا شدن آن، داشتن نامادری، ناپدری و بدرفتاری والدین را برای فرار آنها ذکر نمودهاند. «فراهانی، 1365» بنابر گزارش سازمان بهداشت جهانی، یکصد میلیون کودک و نوجوان در جهان وجود دارد که در کوچهها و خیابانها زندگی میکنند و در برابر مواد مخدر و خشونتهای جسمی آسیب پذیرند. موضوع مهم در این فرارها یافتن پاسخ برای سئوالات زیر است:
1 . نوجوانان چرا خانههای خود را ترک میکنند؟
2 . نوجوانان در مدتی که خانه را ترک میکنند کجا بسر میبرند؟
3 . اوقات خود را چگونه و با چه کسانی سپری میکنند؟
4 . هزینههای زندگی خود را از چه محلی تأمین میکنند؟
گروه فراریان دختران از خانه و کاشانه رقم عمدهای را تشکیل میدهند. آنها به هر علتی از خانه فرار کرده باشند امروزه در وضعیتی قابل مطالعه بسر میبرند. اختلافات خانوادگی، وضع مدرسه و تحصیل، روابط بین دوستان و اطرافیان همه مسائلی هستند که ممکن است به امنیت، استقلال و شخصیت نوجوانان لطمه بزنند و آنها را دچار نگرانی کنند و در این موارد است که ما باید آنها را درک کنیم و به آنها کمک کنیم تا بتوانند استقلال و امنیت از دست رفتة خود را باز یابند. این کار ارزش آن را دارد که قبلاً مورد توجه قرار گیرد و از آن پیشگیری گردد.
تعریف علمی واژهها:
فرار بخشی از رفتار ناسازگارانهای است که کودکان و نوجوانان مرتکب میشوند که ابتداء برای رفع نیازهای عادی خود یا پرکردن اوقات فراغت و سپس به اعمال ناهنجار دیگری از قبیل دزدی، ولگردی، روی می آورند. از همه مهمتر یافتن افراد همسن و سال خود در پارکها و کوچهها و خیابنها به تشکیل گروههای بزهکاری مبادرت میورزند.
نوجوانی:نوجوانی به دورهای اطلاق میشود که حدفاصل بین کودکی و میانسالی است 18 – 12 سالگی و آغاز بزرگسالی، به عبارت دیگر فرد از کودکی به بزرگسالی، از مرحلهای می گذرد که نوجوانی گویند «نوایینژاد، 1366».
بحرانیترین ادوار زندگی به حساب میآید. چون عوامل زیست، روانی، اجتماعی، تواماً در بروز نوجوانی دخالت دارند. تعیین سن دقیقی برای آغاز و پایان آن امکانپذیر نیست ولی معمولاً نوجوانی در دختران سنین 15 – 11 و در پسران 16 – 12 سالگی را شامل میشود.
کجروی یا انحراف: انحراف نوعی درد، عارضه یا بیماری است که آن را آسیب اجتماعی نام نهادهاند. بدین خاطر که آثار و عوارض آن در اجتماع ظهور مییابد.
فهرست عناوین
مقدمه
فصل اول: کلیات تحقیق
اهمیت مسئله
تعریف علمی واژهها
نوجوانی
کجروی یا انحراف
فصل دوم: فرار دختران از خانه
مقام زن در جهانبینی اسلامی
فرار دختران
نقش عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و خانوادگی در انحراف
نقش مسائل اجتماعی در انحراف
تراکم جمعیت
محل سکونت
مناطق جرمخیز
مهاجرت
ماهیت زندگی شهری
دوستان و رفقا
تأثیر عوامل فرهنگی بر انحراف
تأثیر عوامل اقتصادی بر انحراف
خانواده و انحراف
خشونت والدین و اثرات آن
فساد و آلودگی والدین
فصل سوم: علل فرار
چه کسانی از خانه فرار میکنند؟
شرایط عمومی افراد فراری
از نظر خانوادگی
از نظر اجتماعی
اقسام فرار
علل فرار
فقدان یکی یا هر دو والدین
جدایی و طلاق
وجود ناپدری یا نامادری
فقر عاطفی
شکست تحصیلی و نگرانی از سرزنش یا تنبیه والدین
سختگیری و وجود شرایط تنبیه
تمایل به دیدن نقاط دیدنی
فصل چهارم: نحوة ارائة خدمات به دختران فراری
نحوة ارائة خدمات در ایران به افرادی که از خانه فرار میکنند
مرکز بازپروری زنان و دختران آسیبدیدة اجتماعی
خانة سلامت
اهداف
شرایط پذیرش
نحوة پذیرش
کمیتة امور آسیبدیدگان اجتماعی استان
شرایط و مراحل ترخیص و تحویل به خانواده یا بستگان
شرایط و مراحل زندگی مستقل
شرایط ترخیص از طریق ازدواج
شرایط ترخیص از طریق ادامة تحصیل
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
توصیه و پیشنهادات برای مسئولین
چند توصیه به والدین
نتایج پژوهشهایی که در خصوص دختران انجام شده است
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 10 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 301 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 100 |
بررسی میزان مسئولیت پذیری در حیطه خانواده و جامعه بین دانش آموزان دختر مدارس عادی و غیر انتفاعی
« فصل اول »
تعاریف و مفاهیم
مقدمه
آغاز زندگی اجتماعی کودک
مهمترین مراحل تحول شخصیت اجتماعی کودکان از نظر مید :
جامعه پذیری
عوامل یا کارگزاران جامعه پذیری
عوامل دیگر
هدفهای جامعه پذیری
اجتماعی شدن
پاسخ به این سؤال که آیا انسان اجتماعی است؟
گونه های اجتماعی شدن
تأثیر هنجار ها بر اجتماعی شدن فرد
اهداف اجتماعی شدن
عوامل اجتماعی شدن
خانواده
روابط همالان
مدارس
رسانه های همگانی
سایر عوامل اجتماعی شدن
باز اجتماعی شدن
روشهای پرورش مسئولیت پذیری و رشد عزت نفس
« فصل دوم »
چهارچوب عملی تحقیق
موضوع تحقیق
اهداف تحقیق
هدف کلی
هدف جزئی
طرح مسئله تحقیق
فرضیات
جامعه آماری
واحد آماری
روش نمونه گیری و حجم نمونه
روش تحقیق
تعاریف و مفاهیم
پیشینه تحقیق
مسئولیت آموزش ارزش ها وظیفه همه نیروهای تربیتی جامعه
نتایج پژوهش به شرح زیر بوده است :
« فصل سوم »
توصیف یافته های آماری
« فصل چهارم »
تجزیه و تحلیل داده ها و
آزمون فرضیات
« فصل اول »
تعاریف و مفاهیم
مقدمه
آغاز زندگی اجتماعی کودک
مهمترین مراحل تحول شخصیت اجتماعی کودکان از نظر مید :
جامعه پذیری
عوامل یا کارگزاران جامعه پذیری
عوامل دیگر
هدفهای جامعه پذیری
اجتماعی شدن
پاسخ به این سؤال که آیا انسان اجتماعی است؟
گونه های اجتماعی شدن
تأثیر هنجار ها بر اجتماعی شدن فرد
اهداف اجتماعی شدن
عوامل اجتماعی شدن
خانواده
روابط همالان
مدارس
رسانه های همگانی
سایر عوامل اجتماعی شدن
باز اجتماعی شدن
روشهای پرورش مسئولیت پذیری و رشد عزت نفس
« فصل دوم »
چهارچوب عملی تحقیق
موضوع تحقیق
اهداف تحقیق
هدف کلی
هدف جزئی
طرح مسئله تحقیق
فرضیات
جامعه آماری
واحد آماری
روش نمونه گیری و حجم نمونه
روش تحقیق
تعاریف و مفاهیم
پیشینه تحقیق
مسئولیت آموزش ارزش ها وظیفه همه نیروهای تربیتی جامعه
نتایج پژوهش به شرح زیر بوده است :
« فصل سوم »
توصیف یافته های آماری
« فصل چهارم »
تجزیه و تحلیل داده ها و
آزمون فرضیات
پرسشنامه
فصل اول
مقدمه
امروز جامعه در حال پیشرفت، نیازمند افرادی مسئول و خودکفا است و آموزش مسئولیت پذیری به کودکان نیازمند جوی خاص در خانه و مدرسه است.
بایستی شرایطی فراهم کرد تا کودکان و نوجوانان، ابزارهای نگرش و ارزشیابی پیدا کنند تا به کمک آنها بتوانند بهتر تصمیم گیری کنند. تصمیماتی که آنان را در این دنیای پیچیده به سوی زندگی بارور و رضایت بخش رهنمون کند. انسانهای امروز بیش از بیش نیازمند پذیرش مسئولیت برای زندگی و سرنوشت خود هستند و این امر میسر نمی شود مگر اینکه مبنای آموزش و پرورش آنها مبتنی بر افزایش درک کودکان و نوجوانان در مورد نقش خود آنها به تعیین سرنوشت و ساخت کیفیت زندگیشان باشد و برای رسیدن به این اهداف، سعی و کوشش و برنامه ریزی دقیق لازم است.
آغاز زندگی اجتماعی کودک
همانطور که می دانیم انسان اجتماعی متولد شده و از زمانی که کودک به مادرش مهر می ورزد و یا به دیگران احساس عشق ، حد و یا دشمنی می کند ، اجتماعی است . روان شناسان تربیت اولیه را در شکل گیری شخصیت کودک بسیار مؤثر دانسته اند .
فروید اولین کسی که نقش نخستین تربیت را در تشکیل شخصیت کودک عنوان کرد ، و جامعه شناسان را بر آن داشت تا از این دریچه به افراد و گذشتة آنان بنگرند و به تحصیل آن بپردازند . چرا که شخصیت هر فرد از ترکیب دو زمینه فطری و اکتسابی صورت می پذیرد . بدین معنا که بعضی از خصوصیات زمینه وراث و ژنتیکی دارند و برخی از آنها اکتسابی است. رفع نیازهای زیستی نوزاد و گرفتن پستان مادر و مکیدن و شیرخوردن، خوابیدن و نظایر آن، به طور غریزی و بدون آموزش صورت می پذیرد. ولی در زمان اندک، زمانی که کودک دست خود را برای گرفتن اشیاء ( خوب یا بد ، خطرناک و یا بی خطر ) دراز می کند، وقتی که سراپا ایستاده آهنگ راه رفتن می کند، آموزش و پرورش اهمیّت و ضرورت خود را می نمایاند، در این موقع است که مرحله ی یادگیری کودک آغاز می گردد. اساس یادگیری اجتماعی کودک که با مشکلات آموزشی نیز توأم است. از وقتی شروع می شود که با« دیگری »مواجه می گردد.یعنی اولین برخورد وی با افراد غیر از والدینش، یا افرادی چون خودش که تا کنون در ذهن و تصورش نبوده است.
او نه پدر و مادرش است و نه اسباب بازی، بلکه او« دیگری » و بیگانه است. کودک در نخستین برخورد و با این« دیگری » اولین نیاز اجتماعی شدن را درک می کند . و با این احساس « زندگی اجتماعی » وی آغاز می گردد. در برابر این وضع جدید مبهوت و سرگردان می شود. نمی داند چه بکند و چه واکنشی از خود نشان دهد. بخندد ، گریه کند ، سازش نماید و یا تسلیم شود. احساس نیاز اجتماعی از طرفی در« خویشتن خود » و از طرف دیگر، کشمکش درونی ایجاد می کند و، واکنش پناه بردن به مادر را در وی می آفریند. کودک تا چهار سالگی در مرحلة سرگردانی و تزلزل تصمیم قرار دارد. تسلط بر دیگران را با همکاری با دیگران و شیر را با سازش در هم می آمیزد. چرا که هنوز یادگیری انجام نشده و تجربة اجتماعی را کسب نکرده است او باید بعضی از بازتاب های اجتماعی را که بکارگیری آنها لازمة زندگی اجتماعی است، و نیز اصول و قواعد رفتارهای لازم و مورد قبول اجتماع را از طریق خانواده و بعضی از نهادها بیاموزد.
در این صورت که فرد با حفظ خویشتن خود شخص اجتماعی می شود و با جامعه و محیط اجتماعی خود روابط پیدا می کند این یادگیری اجتماعی به تدریج تا ۹ سالگی صورت می پذیرد و ادامه می یابد .
مهمترین مراحل تحول شخصیت اجتماعی کودکان از نظر مید :
به عقیده مید کودک طی دو مرحله شخصیت اجتماعی و خودش شکل می گیرد که عبارتند از مرحلة نمایشی و مرحله بازی . کودک در مرحلة نمایش نقشهای آدمهایی که برایش مهمند ، مانند پدر ، مادر ، برادر ، یا خواهر را یاد می گیرد و از این طریق نقشهای متنوعی را به نمایش می گذارد و خودش را در نقشهای گوناگون می بیند که در آینده بخشی از شخصیت و خود اجتماعی او را می سازند . اما در این مرحله ، کودک هر یک از این نقشها را به گونه ای جداگانه و بدون ارتباط متقابل آنها فرا می گیرد . هر کودکی برای آن که ادراک یکپارچه تر و منسجمتری از خود و جامعه اش به دست آورد ، باید علاوه بر مرحلة نمایشی مرحلة بازی را نیز پشت سر گذارد تا به خود و شخصیت اجتماعی کاملی دست یابد . در این مرحله ، کودک چشم انداز فراگیری از نقشهای گوناگون اجتماعی را در قالب یک جامعیت یکپارچه و تعمیم یافته به دست می آورد و در نتیجه ، به ادراک منسجمتری از خود نیز دست می یابد .
جامعه پذیری
همانطوریکه اشاره شد کلیه عناصر جامعه (از جمله گروههای اجتماعی، خرده گروهها و حتی کوچکترین عنصر آن یعنی فرد) به طور مستمر و مداوم در حال تغییر و تحول می باشند .
افراد جدیدی که به جامعه می پیوندند (مثلاً نوزادان) ضرورتاً باید با هنجارها ،معیارها، ضوابط و ارزشهای اجتماعی و فرهنگی جامعه آشنا شده و خود را با آنها همساز و هماهنگ نمایند .فرایند و جریانی که از طریق آن عناصر فرهنگی و اجتماعی به افراد جدید هر جامعه منتقل شده و در درون آن جایگزین می شوند را جامعه پذیری می نامند .
جامعه پذیری جریانی است که الگوها ، مفاهیم اجتماعی ، ضوابط رفتاری ، زبان ، ارزشهای فرهنگی و هنجارهای گروهی را به افراد جامعه انتقال می دهد .
جامعه پذیری ، در جریان زندگی اجتماعی ، فرد را با کلیة مظاهر جامعه و زندگی اجتماعی هماهنگ می نماید و او را برای زندگی اجتماعی مهیا و مجهز می کند .
کودکی که در یک جامعه متولد می شود ، از هر گونه شناخت از محیط پیرامون ( از جمله محیط اجتماعی ) تهی و خالی است . روابط او با والدین و اطرافیان ، بتدریج معیارها و مفاهیم زندگی اجتماعی را ( در ذهن ) او تعبیه می کنند و کودک را به موجودی اجتماعی و همساز با عناصر مختلف حیات اجتماعی تبدیل می نمایند . این جریان را جامعه پذیری می خوانند .
جامعه پذیری در هر جامعه یا از طریق نهادها و سازمانهای اجتماعی ، فرهنگی با برنامه ریزی و به طریقی هدفمند صورت می گیرد ( نظیر خانواده و مدرسه ) و یا به صورت خود بخودی ( غیر برنامه ریزی شده ) از طریق خود فرد بدست می آید ( از طریق گروههای همبازی و . . . ) .
عوامل یا کارگزاران جامعه پذیری
فرآیند جامعه پذیری در بر گیرندة تأثیرات متفاوتی است که در طول زندگی بر فرد وارد می آید مهمترین این تأثیرات عبارت است از تأثیر عوامل ( کارگزاران ) جامعه پذیری یعنی افراد ، گروه ها و نهادهای مهمی که وضعیت های ساختی را ، که جامعه پذیری درون آنها رخ می دهد ، فراهم می سازند . چهار عامل از عوامل یاد شده یعنی خانواده ، مدرسه ، گروه همسالان و وسایل ارتباط جمعی بویژه در جوامع نوین حائز اهمیت می باشند زیرا که عوامل مذکور به طور مداوم و مؤثر بر هر کسی تأثیر می گذارند .
مدرسه عامل یا کارگزاری است که رسماً توسط جامعه موظف به اجتماعی کردن نوجوانان در زمینة مهارتها و ارزشهای خاصی گردیده است .
در مجموعه مدرسه ، نوجوان برای اوّلین بار تحت نظارت مستقیم کسانی که خویشاوند او نیستند قرار می گیرد . پس از این دیگر کودک در مدرسه به عنوان فردی مخصوص و شناخته شده محسوب نمی شود بلکه او اکنون یکی از افراد گروه دانش آموزان است و تابع همان مقررات و انتظاراتی است که هر فرد دیگر تابع آنها می باشد .
موفقیتها یا شکستهای تحصیلی و چگونگی رفتار شخصی بخشی از سوابق رسمی و همیشگی فرد می شود و کودکان مدرسه ای می آموزند که خود را با همان معیار هایی که دیگران در مورد آنها بکار می برند ، ارزیابی کنند . مشارکت در زندگی مدرسه همچنین وابستگی و اتکای کودکان را به خانواده کاهش می دهد و ارتباطات جدیدی با جامعه بزرگتر که ورای خانواده قرار دارد ،ایجاد می کنند.
عوامل دیگر
علاوه بر عواملی که بیان شد.ممکن است مردم تحت تأثیر عوامل دیگر جامعه پذیری مانند، گروههای مذهبی، سازمانهای جوانان و بعدها در زندگی تحت تأثیر شرکتها ،کلوپها، جنبشهای سیاسی و خانه های سالمندان ، قرار گیرند.
دنیس رانگ:توجه را به مفهومی جلب کرده است که تحت عنوان« فراسوی جامعه پذیری انسان » نامیده است یعنی این عقیده که ما اندکی بیش از محصول قابل پیش بینی جامعه پذیری هستیم که بطور یکنواخت و سازگار با نظم اجتماعی آشنا شده ایم . او خاطر نشان می سازد که مردم غالباً احساس می کند تحت اجبار و فشار جامعه قرار دارند که آنچه را مایل به انجام آن نیستند ، انجام دهند و این نشانة آن است که جامعه پذیری کامل نیست .
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 8 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 20 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 21 |
نظارت و راهنمایی آموزشی
بسیاری از اندیشمندان، مشکلات راهنمایان تعلیماتی را ناتوانی در ایجاد رابطه مفید و برقراری تفاهم موثر با معلمان و مدیران ذکر کرده اند. مضافا به منظور آن که معلمان بیشتر به ارزش و مقام خود پی برده و محیط را طوری آماده سازند که دانش آموزان در هر فرصتی از توانایی های خود حداکثر استفاده را ببرند.
راهنمایان تعلیماتی که تجربه و آمادگی بیشتری در تدریس دارند سریعتر توسط مدیران و معلمان پذیرفته شده و بهتر می توانند با آنان در جهت یاددهی- یادگیری دانش آموزان ارتباط برقرار سازند.
بسیاری از اندیشمندان، مشکلات راهنمایان تعلیماتی را ناتوانی در ایجاد رابطه مفید و برقراری تفاهم موثر با معلمان و مدیران ذکر کرده اند. مضافا به منظور آن که معلمان بیشتر به ارزش و مقام خود پی برده و محیط را طوری آماده سازند که دانش آموزان در هر فرصتی از توانایی های خود حداکثر استفاده را ببرند، راهنمایان تعلیماتی بایستی نکات چندی را به قرار زیر به منظور بهبود امر نظارت و راهنمایی تعلیماتی مورد توجه قرار دهند:
۱) اهداف و فلسفه های نظارت و راهنمایی تعلیماتی را به خوبی بشناسند وکلیه معلمان و مدیران را با این اهداف و فلسفه ها آشنا سازند.
۲) کلیه مدیران و معلمان را چه با تجربه و چه کم تجربه، مورد تکریم قرار داده و به طرق مختلف به شخصیت آنان احترام بگذارند.
۳) به اظهارنظرهای مدیران و معلمان و سایر کارکنان مدرسه توجه نشان داده و پیشنهادهای سازنده آنان را به منظور بهبود آموزشی و پرورشی مدرسه لحاظ کنند.
۴) روحیه معلمان و مدیران حوزه فعالیت خود را به خوبی شناخته و در تقویت هرچه بیشتر آنان تلاش نمایند.
۵) با بها دادن به روابط انسانی که روز به روز در مناسبات انسان ها گسترش می یابد، فضای مدرسه را به فضایی سالم و صمیمی و بالنده مبدل سازند.
۶)شنونده خوبی باشند و به مسائل معلمان و مدیران به دقت گوش داده و در رفع و حل مسائل، هم از خود آنان و هم از متخصصان کمک بگیرند.
۷) صمیمی و خونگرم بوده و در جهت ایجاد رضایت خاطر معلمان و مدیران بکوشند.
۸) با نظریه های یادگیری، اصول برنامه ریزی آموزشی و درسی، روش های تدریس و به طور کل طراحی آموزشی آشنا بوده و در فرایند آموزش و پرورش مدرسه و نحوه رهبری آموزشی خود، معلمان را به استفاده از اصول و نظریه های ترتیبی ترغیب نمایند.
۹) اعتماد معلمان و مدیران را به خود جلب کرده تا آنان برای رفع نیازهای آموزشی خویش به ایشان مراجعه نموده و توصیه های آنان را با اطمینان بیشتری به کار گیرند.
۱۰) مانند هر مربی دیگری نیاز به مطالعه مستمر داشته تا از مطالب و اصطلاحات جدید در خصوص نظارت و راهنمایی تعلیماتی اطلاع یافته و خودرا در سطح مسائل جاری، علمی و حرفه ای قرار دهند.
۱۱) نقش راهنمای تعلیماتی در محیط های آموزشی باید براساس تقویت، حمایت، همکاری و یاری معلم و مدیر مبتنی باشد، نه بر صدور دستور و امریه، تا تحقق اهداف ترتیبی امکان پذیر گردد.
۱۲) تا می توانند بایستی نظرات و پیشنهادهای سازنده معلمان و مدیران را مورد استقبال گرم و دوستانه قرار داده و با استفاده از آنها در اتخاذ تصمیمات، ایشان را در ادامه همکاری و شرکت فعال در محیط های آموزشی تشویق کنند.
۱۳) نظارت و راهنمایی تعلیماتی به الگو یا روش خاصی محدود نمی گردد، از این رو راهنمایان تعلیماتی باید براساس تحقیقات و نظرات اندیشمندان و تجارب ارزنده خویش همواره راه های موثر و قاطع تری برای کار کردن مطلوب با معلمان و مدیران را جستجو کنند.
۱۴) همچنان که نظارت مداوم و اعمال کننده زیاد، آزادی عمل معلمان و مدیران را سلب می کند، همان طور هم نظارت محدود و کنترل ناکافی موجب می گردد که نیروها و منابع مفید در سازمان های آموزشی به نحو مطلوب مورد بهره برداری قرار نگرفته و در نتیجه نیل به اهداف سازمانی مشکل گردد. از این رو راهنمایان تعلیماتی باید چنان تعادلی بین نظارت و کنترل معلمان و مدیران و آزادی عمل آنان به وجود آورند که زمینه های رشد محیط های آموزشی و توسعه خلاقیت های معلمان و مدیران فراهم گردد.
۱۵) تا می توانند در اجرای طرحهای آزمایشی برنامه های درسی و ارزشیابی از وسایل آموزشی و تجویز و نمایش فنون جدید تدریس پیشگام و پیشتاز بوده تا امر نظارت و راهنمایی همچنان پویایی خود را حفظ کند.
۱۶) بایستی خدمات برجسته و کارهای ممتاز معلمان و مدیران را مورد تشویق و تقدیر قرار داده و ترتیبی اتخاذ کنند که این قبیل اقدامات به طرق مختلف به اطلاع یکایک معلمان برسد.
این کار چنان که کیمبل وایلز می نویسد ۲حسن دارد:
۱) موجب می شود تا معلمی که به اقدامات برجسته مبادرت کرده تشویق گردیده و در نتیجه کوشش های خود را افزونتر سازد.
۲) باعث می شود تا سایر معلمان و مدیران در اجرای فعالیت های مشابه و جدید تشویق و ترغیب گردند.
مقایسه نظارت و راهنمایی آموزشی سنتی و جدید از سال 1900 میلادی تا حال
قبل از سال 1900 عمدتاً نظارت و راهنمایی از طریق بازرسی اداری و رسمی مدرسه و کلاس درس به وسیله افراد غیر حرفه ای و در بعضی موارد به وسیله شهروندان محلی یا مذهبی یا کمیته های ویژه ( متشکل از افراد عادی) انجام می گرفت. در آن زمان، بازرسی به معنای تفتیش کار معلم و نگاه تیز بینانه و منتقدانه بازرسان به برنامه های مختلف مدرسه، بویژه معلم بود. بازرسان همواره در صدد عیب یابی و یافتن نقطه ضعفهای ناشی از عدم انطباق معیارهای وضع شده در آموزش و پرورش با فعالیتهای در حال اجرای معلم بودند. رابطه بین معلم و بازرس خشک و مستبدانه و تؤام با ترس، ظن و شک بود.
در اوایل قرن بیستم، همزمان با تحولات جدید علمی و صنعتی، مفهوم نظارت و راهنمایی در مدارس تغییر یافت. به معلمان دستورالعملهایی داده می شد که موظف بودند طبق آنها عمل کنند و هدف راهنمایان از بازرسی مدارس آگاهی از امر بود که معلمان مطابق دستورات انجام وظیفه می کنند یا خیر، چون در آن زمان آموزش هنوز جنبه تخصصی نداشت و بیشتر معلمان افرادی بودند که برای حرفه معلمی آموزش رسمی ندیده بودند و مانند معلمان امروزی تحصیلات آکادمیک نداشتند، بلکه فقط دوره دبیرستان را به اتمام رسانده بودند
در اواخر دهه 1920 اعتراض به تعیین برنامه درسی و روش تدریس به وسیله مدیران رده بالای آموزش و پرورش و تحمیل آن به معلمان بیشتر شد. نویسندگان هدف از نظارت را راهنمایی معلمان می پنداشتند، نه بازرسی و تعیین روشهای تدریس و برنامه های درسی برای آنان. معلمان باید افرادی حرفه ای باشند و برای حرفه ای شدن بناچار بایست به حداکثر رشد حرفه ای می رسیدند.
در دهه 1930 بدلیل تأکید اساسی بر نظارت و راهنمایی دموکراتیک یا آزاد منشانه با معلمان به نحوی رفتار می شد که مجبور می شدند از طریق این نوع رفتار و روابط دوستانه که غالباً بر جنبه های انسانی تأکید داشت، فعالیتهایی را که راهنمایان آموزشی بر عهده آنها گذاشته بودند انجام دهند.
در دهه 1930 و 1940 کسانی که در سیستم آموزشی فعالیت داشتند باید یکدیگر را در امور آموزشی راهنمایی کرده، برای رفع مشکلات خود از تجربیات ونظریات افراد کارآزموده و مجرب استفاده نمایند، خواه آنان به طور رسمی راهنمای آموزشی باشند، خواه نباشند. در این دوره بر مشارکت و همکاری گروهی همه کارکنان مدرسه در بهبود وضع آموزش تأکید می شد.
در اواخر دهه 1940 و 1950 با تأکید بر پیشرفت کار آموزش وقت زیادی برای کمک به پیشرفت معلمان صرف می کردند و کمتر در مورد کار آنان به قضاوت می پرداختند. در خلال این سالها کارهای گروهی مشترک و روابط آزاد منشانه برای اصلاح و پیشرفت کار آموزش توسعه فراوانی یافت و در همین سالها بود که نظارت و راهنمایی در آموزش و پرورش جنبه تخصصی یافت و صاحبنظران و نویسندگان در این زمینه آثاری را خلق کردند. در بسیاری از مناطق آموزشی راهنمایان آموزشی مسئولیت توسعه برنامه های درسی جدید را عهده دار شدند.
در اواخر دهد 1950 ، دیگر نظارت و راهنمایی به مفهوم بازرسی، پیدا کردن نقاط ضعف معلم، حذف طرحهای نامناسب و استفاده از روشهای دستوری و اجرای آنها به وسیله اشخاص خاص نبود، بلکه به مفهوم بررسی و تحلیل کل فرایند تدریس، یادگیری، هدفها، ابزار و وسایل، روشها، معلم، دانش آموز و محیط کار بود.
در دهه 1960 بار دیگر نقش و وظیفه راهنمایان آموزشی تغییر یافت؛ بدین معنا که برخی از راهنمایان آموزشی خود را عامل اصلی هدایت فرایند تغییر در مدارس می دانستند و مشکلشان پیدا کردن استراتژی مناسب برای هدایت این تغییر بود و برخی دیگر خود را افرادی حرفه ای می پنداشتند که باید مشکلات برنامه درسی و تدریس را حل کنند. راهنمایان آموزشی در تصمیم گیریها یا تغییر برنامه های درسی به منظور اصلاح شرایط یادگیری دانش آموزان نیز با معلمان همکاری می کردند. در نتیجه در این دهه راهنمایان آموزشی نقشهای چندگانه ای پیدا کردند و بالطبع معلمان در مورد نظارت و راهنمایی آموزشی دچار ابهام و سردرگمی شدند.
در اوایل دهه 1970 صاحبنظران در آثار خود عمدتاً به تجزیه و تحلیل فرایند تدریس و یادگیری و همچنین گسترش مفهوم جدید نظارت و راهنمایی بالینی پرداختند. در این دهه با اینکه عواملی مانند تشکیل اتحادیه های معلمان در روابط بین راهنمایان آموزشی و معلمان موانعی ایجاد کرد، راهنمایان آموزشی همچنان به کار خود و حمایت از معلمان ادامه دادند.
در دهه 1980 راهنمایان آموزشی تحت عنوان معاون آموزشی مدیر یا مدیر برنامه کار می کردند و در بسیاری از مناطق آموزشی به علت کم اهمیت شدن نقش آموزشی راهنمایان کار آنان بیشتر جنبه مدیریتی پیدا کرد و مفهوم جدید مدیریت آموزش مورد توجه قرار گرفت.
در حال حاضر، با توجه به دگرگونیها و تحولات بسیار در زمینه های مختلف علوم و تکنولوژی که موجب تغییر روشهای تدریس معلمان و ابزار مورد استفاده آنان گردیده است. در نظامهای آموزشی پیشرفته، برنامه های نظارت و راهنمایی آموزشی بطور وسیعی به کار گرفته شده است. هدف از این تلاشها حفظ و تداوم هماهنگی مدارس و معلمان با الگوهای توسعه در جامعه است.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 7 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 42 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
نظام آموزشی پاکستان
• تاریخچه و ساختار نظام آموزشی
o آموزش پیش دانشگاهی
o آموزش پیش دبستانی
o آموزش پایه
o آموزش ابتدایی
o آموزش متوسطه
o آموزش عالی
o آموزش معلمان
o آموزش ضمن خدمت
o آموزش استثنایی
o آموزش بزرگسالان
o آموزش زنان
o آموزش علوم مذهبی
نظام آموزشی پاکستان
آموزش پیش دانشگاهی
ساختار آموزشی
تحصیلات ابتدایی طی دوره5ساله (Grades 1-5) ازسن5سالگی آغاز میگردد.سپس دانش آموزان وارد دوره آموزشی دو مرحله ای مشتمل برمرحله اول(Grades 6-8) و مرحله دوم (Grades 9-10) می گردند.نهایتا در پایان دوره های مذکورو پس ازگذراندن آزمونهایدوره10ساله،گواهینامهSecondary School Certificate (SSC) به فارغ التحصیلان اعطا میگردد.پسازدریافتگواهی مذکور،دانش آموزان ازمجوز ورود مستقیم به کالجهای وابسته بهدانشگاهها واحرازمدرک(Bachelor Degree)پساز4سال تحصیل برخوردارمی گردند.علاوه براین،با گذراندن دوره پیش دانشگاهی2ساله(Grades11-12)گواهینامه(SSC)به فارغ التحصیلان اعطا می گردد.درمجموع دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی، پس از12سال تحصیل با شرکت درآزمونهای نهایی با دریافت مدرک دیپلم متوسطهHigher Secondary Certificate(HSC) به آزمودن شانس خود جهت ورود به دانشگاه می پردازند .
آموزش پیش دبستانی
مقطع آموزش پیش دبستانی در کشور پاکستان مدت زمان 6 ماه به طول انجامیده و از سن5سالگی آغاز می گردد.گفتنی است که کلیه برنامه های آموزشی و مراقبتی مراکز آموزش پیش دبستانی کشور پاکستان به صورت اجباری و رایگان به کلیه کودکان پاکستانی ارائه می گردد.مهدکودک از جمله اولین مکان های آموزشی کشور پاکستان به شمار می آیدکه کودکان را جهت آموزش و تربیت بدانجا می سپارند. پس از مهدکودک دورة آمادگی است، این مرحله از مراحل آموزش بمدت 1سال برای کودکانی که قصد ورود به مقطع ابتدایی را دارند در کودکستانها ارائه می گردد.گذراندن دوره آمادگی برای کودکان بین رده های سنی 4 تا 5 سال که قصد ورود به مقطع ابتدایی را دارند، الزامی است. چراکه والدین کودکان به هنگام ثبت نام کودکان خود در مدارس ابتدایی، ملزم به ارائه مدرک قبولی دوره آمادگی فرزند خود را می باشند.هدف از گذراندن این دوره ، آشنایی کودکان با دروس، ضوابط، شرایط مدرسه و همچنین تقویت و پرورش قابلیت های فکری و روحی و اجتماعی آنان و نهایتا آماده سازی کودکان جهت ورود به مقطع آموزش ابتدایی است.
آموزش پایه
تحصیلات اجباری(آموزش پایه) بر5/10سال تحصیلی (مقاطع پیش دبستانی تا مقطع تکمیلی متوسطه)مشتمل می گردد.
آموزش ابتدایی
ساختار آموزش ابتدایی
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 7 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 120 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 131 |
نظام آموزشی چین
• ساختار نظام آموزشی
o آموزش پیش دبستانی
o آموزش پایه
o آموزش همگانی
o آموزش پیش دانشگاهی
o مقطع آموزش ابتدایی
o مقطع آموزش متوسطه
o آموزش عالی
o آمار تحصیلی
o مؤسسات پایه
o آموزش بزرگسالان
o آموزش غیر رسمی
o آموزش فنی حرفه ای
o آموزش اقلیت های قومی
o آموزش معلمان
o تکنولوژی آموزشی
نظام آموزشی چین
آموزش پیش دبستانی
آموزش پیش دبستانی همواره به عنوان یکی از مقاطع آموزشی کشور چین مدنظر قرار داشته است. در نواحی شهری، آموزش پیش دبستانی عمدتاُ در کودکستان ارائه گردیده و مدت زمان سه ، دو یا یک سال به طول می انجامد گفتنی است که مراکز فوق بصورت تمام وقت، پاره وقت و یا پانسیونی فعالیت می نمایند. در نواحی روستایی آموزش پیش دبستانی عمدتاً بصورت کلاس های نگهداری اطفال و کودکستان های فصلی است. در مناطق باستانی، قومی، دور افتاده و فقیرنشین کشور علاوه بر آموزش پیش دبستانی طبیعی و معمول، آموزش غیر معمول با اشکال مختلف از قبیل مراکز فعالیتی کودکان، مراکز تفریحی و مراکز آموزشی متحرک «کاروان» فعالیت دارند. در این مقطع ، کودکان رده سنی3 تا 6 سال به کودکستان نزدیک خانه خودرفته و درآنجابه تعلیم موضوعات اصلی و زبان بومی خود مبادرت می نمایند. آن ها بازی می کنند، می رقصند و آواز می خوانند. در این مقطع به کودکان ارزش حقیقت، مهربانی و زیبایی آموخته می شود در کشورچین آموزش کودکان جدی گرفته می شود زیرا شخصیت هر فرد طی سال های اولیه شکل می گیرد. طی سالهای اخیر، سیاست آموزشی پیش دبستانی با توسعه چشمگیری روبرو بوده است. به نحوی که مطابق آمار بدست آمده طی سال 1998، کشور چین از بیش 180000 کودکستان با 24000000 دانش آموز برخوردار می باشد. طبق این آمار نرخ افرادی که در دورة یکساله آموزش پیش دبستانی شرکت دارند به 70% بالغ می گردد. طی سالهای اخیر برنامه های آموزش پیش دبستانی در شهرهای بزرگ و متوسط کشور گسترش یافته است. این در حالی است که برنامه های آموزش پیش دبستانی در نواحی روستایی، دورافتاده و فقیرنشین نیز از رشد چشمگیری برخوردار بوده است به نحوی که طی سال 1998، از میان 11 استان جنوب غربی و شمال غربی کشور بالغ بر 9/39 درصد از کودکان نواحی فقیرنشین از برنامه های آموزش پیش دبستانی سه ساله دولتی و 7/66 درصد نیز از برنامه های یکساله آموزش پیش دبستانی بهره مند گردیده اند. از جمله مهم ترین مزایای کودکستان ها و مراکز پیش دبستانی کشور چین به ترکیب امور مراقبتی و آموزشی کودکان در جهت رشد بدنی، اخلاقی، فکری و زیبایی شناسی کودکان در اجزاء موزون و آمادگی آنان جهت بهره برداری از آموزش مدرسه ای ضابطه مند اشاره نمود. فعالیتهای آموزشی مراکز پیش دبستانی در ساختاری متشکل، هدفمند و چند جانبه از آموزش هدایت کننده به سوی تقویت و توانمندسازی و رشد ذهنی کودکان سازمان یافته است. علاوه بر پرداختن به فعالیتهای تفریحی کودکان که بخش اصلی فعالیتهای مراکز پیش دبستانی است، فراهم سازی محیط مناسب جهت ایجاد شرایط و فرصتهایی جهت مواجه واقعی کودک با مسائل و مشکلات زندگی و تقویت درک معانی از اهم اهداف اینگونه مراکز محسوب می گردد. در جهت ارتقاء کیفیت مدیریت مراکز پیش دبستانی، دولت به اتخاذ سری قواعد دسته بندی شده مشتمل بر« نظام مدیریتی و نظام کاری کودکستانها» بر پایه اصول علمی مدیریتی مبادرت نموده است. دولت چین همچنین به طراحی نظام ها و قوانینی در جهت ارزیابی کیفیت کاری معلمین و برآورد توانایی های آنان اقدام نموده است.
هدف مقطع آموزش پیش دبستانی ایجاد آمادگی ک ودکان جهت ورود به مراکز آموزش ابتدایی است.
طول دوره آموزش بر 1 سال مشتمل می گردد که از سن 5 سالگی آغاز می گردد. هر کلاس درسی 30 دقیقه به طول انجامده و بر 12 ساعت کلاسی هفتگی مشتمل می گردد.
اولویتهای آموزشی
از جمله مهمترین اولویتهای آموزشی مقطع آموزش پیش دبستانی در کشور چین می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1- توسعه سرمایه گذاریهای خارجی در حوزه آموزش پیش دبستانی
بخش آموزش پیش دبستانی(ویژه کودکان رده های سنی 6-1 سال )با آینده درخشانی روبرو است. طبق آمار بدست آمده تاکنون بیش از 20 مؤسسه زنجیره ای پیش دبستانی در پکن تأسیس گردیده که هر یک از مراکز متعددی در سطح شهر برخوردارمی باشند . مراکزی از قبیل مرکز مراقبتی کودکان شرق، مرکز مراقبتی کودکان Body Care وابسته به آمریکا و مرکز مراقبتی Fun Dazzle هر یک از روش مدیریتی آموزشی خاص خود استفاده می نمایند .مرکز مراقبتی کودکان شرق که در سال 1998 به عنوان تنها مرکز تخصصی خصوصی در زمینه آموزش کودکان در پکن دایر گردید هم اکنون از 5 شعبه در سطح شهر پکن برخوردار می باشد که 4مرکز به نگهداری و آموزش کودکان رده های سنی 6-1 سال و 1 مرکز به آموزش زنان باردار اختصاص دارد.لازم به ذکر است که تاکنون مبلغی بالغ بر10 میلیون یوان (معادل 2/1 میلیون دلار ) جهت راه اندازی و فعالیت این مراکز سرمایه گذاری گردیده است. در این مرکز سیستم بهره گیری از والدین جهت ارائه برنامه های آموزشی ( Teacher as Parents ) که در کشورهای غربی مورد استفاده بوده به کار گرفته شده و به تدریج به روش چینی تغییر وضعیت داده است.
طبق آمار بدست آمده طی سال 1999 ، تعداد30 مرکز مراقبتی کودکان در26 شهر مختلف چین دایر گردیده است.مؤسسه چند ملیتی Body Care که مرکزیت آن در کشور آمریکا قرار دارد، از سال 1998 به فعالیت خود به صورت رایگان جهت برگزاری دوره های آموزش تغذیه و بهداشت کودک در پکن مبادرت نموده است. درسال 1999 موسسه فوق به منظورتوسعه فعالیتهای مراقبتی کودکان به تاسیس نخستین مرکزمشاوره درخصوص تغذیه و بهداشت کودکان مبادرت نمود .مؤسسه فوق همچنین به تاسیس دو مرکز جهت آموزش والدین در زمینه تغذیه ، هوش و روانشناسی کودک در پکن مبادرت نموده است.گفتنی است که کلیه معلمین این مراکز از زنان برخوردار از مدارک تحصیلی بهداشت و آموزش کودکان متشکل می گردد. مؤسسه فوق همچنین مرکر دیگری در شهر دالیان دایر نموده است .طبق آمار بدست آمده ، از سال 1999 تاکنون مبلغی بالغ بر 13میلیون دلار با مشارکت با نک آمریکایی DDB و شرکت Body Care در این زمینه سرمایه گذاری شده است . درسال1994، مؤسسه آموزش کودکان Fun Dazzle با هدف آموزش کودکان ازطریق سرگرمی و تفریح درچین آغاز به فعالیت نمود. این مؤسسه به ارائه خدمات مختلفی ازقبیل سرگرمی ،آموزش وتغذیه به کودکان مبادرت می نماید.
استفاده از سرگرمیها ی آموزنده برای کودکا ن به منظور تقویت نیروی آموزشی آنان بخش اعظمی از روش تدریس این مؤسسه راتشکیل می دهد .درمرحله نخست، این مؤسسه 12 میلیون یوان (معادل45/1 میلیون دلار)جهت دایرنمودن 1مرکز در شهرپکن و 1 مرکز در شانگهای سرمایه گذاری نموده است .
این مؤسسه امیدوار است بتواند 80 مرکز در شهرهای مختلف چین دایر نماید. این در حالیست که در حال حاضر کلیه این مؤسسات به دلیل بالا بودن هزینه های مختلف و پایین بودن درآمد والدین از درآمد ناچیزی برخوردار بوده و امیدوارند با افزایش نرخ در آمد مردم و افزایش آگاهی آنان نسبت به اهمیت آموزش پیش دبستانی در آینده از بازار کار خوبی برخوردار گردند. درحال حاضر در کشورچین 20 میلیون خانواده برخوردار از کودکان رده های سنی 3-1 سال وجود دارند که تا سال 2005 هفت در صد به این رقم افزوده خواهد شد.بنا به اعتقاد کارشناسان ، درکشوری که هرخانواده ازحق برخورداری از 1 فرزند بهره مند می باشد، 30 درصد هزینه های خانواده متعلق به کودک خا نواده می باشد که این رقم خود به جذب سرمایه های فراوانی در بخش آموزش پیش دبستانی منتهی می گردد. به واسطه توسعه مراکز فوق طی سالهای اخیر دولت چین به اتخاذ تدابیری در جهت ساماندهی این مراکز مبادرت نموده است.
علی رغم قوانین ومقررات تبیین شده توسط شهرداری پکن برای این گونه ، مقررات سرمایه گذاری دراین خصوص همچنان با مشکلات زیادی مواجه می باشد که باید مد نظر قرار گیرد.چراکه اغلب روشهای آموزشی بکار گرفته شده دراین مراکز از کشورهای غربی اتخاذ گردیده وتغییر آن بر اساس فرهنگ چینی چالش بزرگی برای این مراکز فراهم آورده است.
2- تأ مین سلامت و بهداشت کودکان
از سال 2002، آموزش چگونگی تأمین سلامت کودکان در کلیه مهدهای کودک و مدارس پیش دبستانی شهر شانگهای بعنوان برنامه درسی ویژه گنجانده شده است. گفتنی است که در صورت موفـقیت آمیز بودن ، برنامه فوق در سایر مراکز آموزشی کودکان کشور نیز به مورد اجرا گذارده خواهدشد.
لازم به ذکر است که طرح مذکور با همکاری سازمان جهانی KidsSafe برای نخستین بار در کشورچین به مورد اجرا گذارده شده است. طبق آمار بدست آمده، 1/26 درصد مرگ و میر کودکان در چین بر اثر جراحات وارده از طریق سوانح مختلف بوده است که جان کودکان را تهدید می کند.بر اساس آمار ، در شهر شانگهای 45/3 نفر از هر یکصد هزار کودک در اثر غرق شدن و 93/1نفر در اثر تصادف رانندگی جان خود را از دست می دهند.طبق این آمار 52 در صد از جراحتها هنگامی رخ می دهد که کودکان همراه خانواده خودمی باشند. این آمار و ارقام سبب گردیده تا توجه والدین به تضمین سلامت وامنیت کودکان جلب شده و اجرای برنامه آموزشی فوق نیز در این راستا می باشد.
3- اجباری سازی درس انگلیسی در دوره های آموزش پیش دبستانی
باتوجه به روند رو به افزایش علاقه والدین به آماده سازی فرزندان خود برای آینده ، درس انگلیسی در مهدهای کودک شهرهای بزرگ کشور چین به ویژه شهر پکن به صورت اجباری در آمده و در بسیاری از مهدهای کودک، از معلمین انگلیسی و کانادایی جهت تدریس دروس انگلیسی بهره برداری می گردد. بنابر آمار منتشره، بیش از 3 هزارموسسه آموزش زبان خارجی، در کشور چین فعالیت دارند که در آمد آنها بر10میلیارد یوان (معادل 2/1 میلیارد دلار آمریکا) بالغ می گردد.
معضلات آموزشی
از جمله مهمترین مشکلات پیش روی آموزش مقطع پیش دبستانی می توان به افت راندمان نظام آموزش پیش دبستانی اشاره نمود. در قانون آموزش و پرورش چین بطور واضح آمده است که آموزش و پرورش کودکان پیش دبستانی نخستین مرحله آموزش و پرورش و بخش مهمی از برنامه های آموزشی دولت است . این نوع آموزش در ”برنامه اجرایی ارتقا آموزش و پرورش چین طی قرن 21 ” پیش بینی شده و در آن آمده است که آموزش و پرورش کیفی و توانمند باید از مقطع آموزش پیش دبستانی آغاز گردد.این در حالیست که از سال 1995 تا 2001 تعداد مراکز آموزش پیش دبستانی و شمار کودکان تحت تعلیم این مراکز با سیر نزولی مواجه بوده است. تعداد مراکز آموزش پیش دبستانی سراسر چین از 180 هزار باب به 110 هزار باب و شمار کودکان حاضر در این مراکز نیز از 112 / 27 میلیون نفر به 218 / 20 میلیون نفر و نسبت کودکان رده های سنی3 تا 6 سال از 41 درصد به 34 درصد کاهش یافته است .علت اصلی این مسئله آنست که برخی از دولت های محلی به آموزش وپرورش پیش دبستانی اهمیت نداده و بر این عقیده اند که آموزش و پرورش پیش دبستانی بخشی از آموزش اجباری محسوب نمی گردد . در زمان اجرای کوچک سازی ساختار اداری دولت ، برخی از سازمانهای اداری مرتبط با آموزش پیش دبستانی حذف شده و آموزش کودکستانی تحت نظارت دولت قرار نگرفته است ، برخی از دولتهای محلی نیز، مقطع آموزش پیش دبستانی را وارد عرصه بازار خصوصی نموده و مبادرت به قطع بودجه مدارس پیش دبستانی نمودند. بدین ترتیب حقوق معلمین مدارس پیش دبستانی و هزینه آنان تامین نگردیده است. بلکه آنان جهت تامین بودجه مورد نیاز خود به کارهای دیگر روی آوردند . به علت کمبود بودجه حتی تعدادی از مدارس پیش دبستانی به بخش خصوصی فروخته شده و یا به انبار تبدیل گردیده اند . با توجه به وضعیت پیش آمده و جهت جلوگیری از بروز لطمات بیشتر به بخش آموزش پیش دبستانی ، ادارات مربوطه دولتی در حال تدوین مقرراتی جهت ” اصلاح ساختار و توسعه آموزش پیش دبستانی ” می باشند.