دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 30 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
بررسی نحوه گذراندن اوقات فراغت
مقدمه :
فراغت پدیده ای است اجتماعی و فرهنگی و می توان گفت از آن هنگام که جامعه و فرهنگی به وجود آمده این پدیده نیز در زندگی مردمان به صورتی مورد یافته ، مطرح گردیده است . در گذشته این اوقات به صورت کار وبازی تواما انجام می پذیرفته که بیشتر به خاطر مذهب و اعمال آن این زمان را می گذرانیدند ولی در طول تاریخ و تحولات جوامع ، به تدریج کار و بازی از همدیگر جدا شدند و اهمیتی که بشر برای اوقات فراغت خود قائل شد انواع هنرها و بازیها و . . . بسط و توسعه باور نکردنی پیدا کردند .
در کتاب مقدمه ای بر جامعه شناسی ایران ، شاپور راسخ خطاب به اوقات فراغت آن را چنین تعریف می کند :
(( فراغت به اوقاتی اطلاق می شود که در ان آدمی نه تنها از تعهدات شغلی و اقتصادی بلکه از تکالیف شخصی و خانوادگی و اجتماعی آسوده باشد و آن را به طیب خاطر به امور صرف کند ، چون تفریح ، بازی ، ورزش و کارهای ذوقی و تفننی فرهنگی ، مصرف دارد . ))
دانش آموزان مقطع اول در دبیرستان عطارکه در حال حاضر مشغول به تحصیل می باشند .
هدف تحقیق :
از آنجا که همواره به این مسئله که (( تشخیص ، نیمی از شناخت موضوع است )) معتقد بوده ام و اصولاً هر تحقیقی با هدف خاصی آغاز می گردد و تحقیق بدون هدف نتیجه ای بار نمی آورد در این تحقیق هدف بدست آوردن آن سری از علاقه و خواسته های این دانش آموزان در چگونگی گذراندن اوقات فراغت خود می باشد .
بیان مسئله :
ما با تمدنی رو به رو هستیم که در آن فراغت نقش مهمی دارد زیرا از یک طرف تکنولوژی به تدریج کار توان فرسا را از دوش افراد بر می دارد مثل (( رایانه )) و از طرف دیگر زمان کار به علت افزایش حجم تولید ، کاهش می یابد در نتیجه در آینده ای نه چندان دور افراد با ساعات فراغت زیادی روبرو خواهند بود .
براستی برای پرکردن ساعات طولانی فراغت چه باید کرد ؟ ساعات فراغت به چه نحو گذرانده شود که در پرورش استعداد افراد موثر واقع گردد و از هدر رفتن وقت جلوگیری گردد ؟
روش تحقیق :
از آنجا که تحقیق درباه ی چگونگی گذراندن اوقات فراغت دانش آموزان می باشد مطلوب ترین روش جهت انجام چنین تحقیق استفاده از روش ارائه پرسشنامه است .
جامعه آماری :
جامعه آماری این تحقیق شامل دانش آموزان مقطع اول دبیرستان در مدرسه عطار شهرستان نیشابور در سال 83 – 82 می باشد که جمعاً تعدادشان 254 نفر است .
حجم نمونه :
به دلیل تعداد دانش آموزان که در 8 کلاس و با میانگین 32 نفر و مجموع دانش آموزان 254 نفر تمام افراد را در یک برگ به ترتیب شماره نوشته و افرادی که شماره راست آنها به صفر و پنج ختم شده به عنوان نمونه انتخاب کردم مثلاً : شماره های 5 ، 10 ، 15 ، 20 ، 25 ، . . . ، 250 در نتیجه تعداد افراد جامعه برابر 50 نفر بوده که مورد بررسی قرار می گیرد .
تعیین پایانی پرسشنامه :
جهت تعیین پایانی پرسش نامه از حجم نمونه کل 10 نفر را انتخاب کرده و پرسش نامه ها را به آنها داده و بعد از چند هفته باری دیگر همان سوالات را به همان افراد ارائه دادم . سپس جوابها را بررسی و با یکدیگر تطبیق نمودم لذا سوالاتی که متناسب نبوده است از جدول سوالات حذف کرده ام .
روشهای آماری :
پس از استخراج پرسشنامه برای تجزیه و تحلیل از فراوانی مطلق و بشی استفاده می شود و همچنین از میانگین جهت تعیین متوسط زمان مصرف شده فعالیتها استفاده شده است .
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 9 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 9 |
نقش خلاقیت و نوآوری در پیشرفت دانش آموزان
انسانها دارای قوّه خلاقیت هستند؛ برخی در یک زمینه دارای خلاقیت بیشتر و برخی در زمینهای دیگر. خلاقیت میتواند توسط معلمان در دانشآموزان شکوفا گشته و یا از بین برود. بنابراین باید محیط و فضای مساعدی برای رشد و پرورش قوّه خلاقیت دانشآموزان فراهم آورد.
مفهوم خلاقیت
خلاقیت و نوآوری محرک اصلی تمدنهاست. تلفن، اتومبیل، هواپیما، رادیو، تلویزیون، رایانه، الکترونیک، قدرت اتمی و مسافرتهای فضایی و خلق ادبیات و انواع هنرها و ... نقاط عطفی از اختراعات و اکتشافات و نمودی ارزشمند از تفکر و ذهن خلاق بشر است.
بنابراین، برای پیشرفت در صنعت، اقتصاد، سیاست و همه علوم، نیازمند تفکری خلاق و نوآور هستیم؛ خلاقیتی که در ضمیر همه ما نهفته و در نحوه زندگی ما تأثیر دارد. تحولات سریع عصر کنونی ما، نیازمند حل مسائل و مشکلات به گونهای خلاق است.
هرچند علم، توسعه و پیشرفت نیاز اولیه بشر امروزی است، ولی باید دانست که علم به خودی خود، ضامن حل بسیاری از مسائل و مشکلات آیندهای که ما با آنها مواجه خواهیم شد نیست، تنها نیروی فوقالعاده و قدرتمند خلاقیت است که میتواند مسائل و مشکلات را به طرز خارقالعادهای از سر راه بشر بردارد. روانشناسان در تعریف خلاقیت متفقالقول نیستند و به خلاقیت از زوایای گوناگونی مینگرند؛ در گذشته محور بحث روانشناسان از خلاقیت بود. امروزه نیز اگرچه بسیاری از اندیشمندان به خلاقیت به عنوان یک فرایند مینگرند، اما تعریف آنان از خلاقیت، مبتنی بر ویژگی است.
شاید به جرات بتوان گفت که جامعترین تعریف خلاقیت توسط دانشمند آمریکایی عرضه شده است. او خلاقیت را با تفکر واگرا (دست یافتن به رهیافتهای جدید برای مسائل) در مقابل تفکر همگرا(دست یافتن به پاسخ) مترادف دانسته است. افرادی که تفکر واگرا دارند در فکر و عمل خود با دیگران متفاوتند و از عرف و عادت دور شده روشهای خلاق و جدید را به کار میبرند. برعکس کسانی که از این خصوصیت برخوردار نیستند، تفکر همگرا دارند و در فکر و عمل خود از عرف و عادت پیروی میکنند. پس تفکر واگرا یعنی دور شدن از یک نقطه مشترک که همان رسم و سنت و عرف اجتماع است و تفکر همگرا یعنی نزدیک شدن به آن نقطه.
امروزه ثابت شده است که برخلاف باور بسیاری که ابداع و خلاقیت را خصوصیت ذاتی بعضی افراد میدانند، این استعداد در نوع بشر به اندازه حافظه عمومیت دارد و میتوان آن را با کاربرد اصول و فنون معین و ایجاد طرز تفکرهای جدید و ایجاد محیطی مناسب پرورش داد.
در چند دهه اخیر پژوهشهای بسیاری در زمینه خلاقیت انجام شده است. پژوهشهای انجام شده در زمینه آموزش خلاقیت، عموماً به این نتیجه رسیده است که خلاقیت را هم میتوان آموزش و هم پرورش داد. روشن است که هر کسی ممکن است در زمینهای خاص خلاقیت داشته باشد. از هر کسی در هر زمینه نمیتوان انتظار خلاقیت و ابتکار داشت. باید این بسترها و علایق و زمینهها را شناسایی کرده و زمینه رشد آنها را فراهم نمود.
معلم و شیوههای پرورش تفکر اخلاق
تعلیم و تربیت به یک معنا عبارت است از رشد قوّه قضاوت صحیح در افراد. تقلید از دیگران یا پیروی از تمایلات و عادات، سبب رکود فکری و عجز فرد در برابر مسائل و مشکلات می شود. امروزه جامعه نیازمند افرادی است که فکر و خرد را حاکم بر اعمال و افکار خویش قرار میدهند و مشکلات را به گونه ابتکاری از سر راه خود برمیدارند. اجمالاً وظایف یک معلم در تحقق این هدف بدین شرح است:
* دانشآموزان را به داشتن ایدههای بکر و نو تشویق نماید؛ ایدههایی که کم و بیش برای خود آنها بکر است. ضمن پذیرش ایدههای بکر، زمینه ابراز آنها را فراهم کند. مثلاً، میتوان از دانشآموزان خواست که به جای ارائه گزارش ساده از یک کتاب، آن را شخصاً ارزیابی کرده و هر نظری که درباره آن دارند بیان کنند و یا این که فصلی از فصلهای سال را توصیف کنند به طور کلی، نقاشیهای آزاد، مقالهنویسی و نگارش داستانهای کوتاه، زمینه ارائه ایده فرد و تفکر خلاق در دانشآموزان را بهتر فراهم میکند.
* مطالب درسی را به صورت مسأله و معما برای شاگردان طرح کند؛ مطالعه کتاب و یا گوش دادن به سخنان معلم و حفظ کردن حقایق علمی و تاریخی، رشد قوه ابتکار شاگردان را به دنبال ندارد. معلم به جای بیان مطالب درسی یا ذکر حقایق علمی، باید دانشآموزان را به طرح مسائل ترغیب کند.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 72 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 60 |
بررسی علل فرار دختران
مقدمه :
همه روزه شاهد درج عکسهایی از کودکان و نوجوانان در جراید رسمی کشور هستیم که بدون اطلاع والدین، خانه و کاشانة خود را ترک نموده و به دیگر سخن اقدام به فرار از خانه نمودهاند و چشمان مضطرب خانوادهای را بیصبرانه در انتظار بازگشت خویش به دور انداختهاند. البته این تنها بخش کوچکی از جامعه آشنا با مطبوعات را شامل شده که دسترسی به جراید داشته و با درج آگهی در آن، ملتمسانه مردم را در یافتن فرزند خویش به استمداد طلبیدهاند در صورتیکه بسیاری از خانوادههای بحران زده آشنایی چندانی با جراید نداشته تا بنابر دلایلی! «بالاخص در ترس از آبرو» از درج آگهی در مطبوعات خودداری نمودهاند. بعلاوه هیچ آمار دقیقی از تعداد فراریان از منزل در ایران وجود ندارد و مسئولین اداره آگاهی نیز از ارئه آمار به دلایل مختلف طفره رفتهاند. همچنین مشخص نیست از میان فراریان نوجوانان، چه تعدادی دوباره پس از برخورد با مشکلات خود به منزل مراجعت میکنند؟ یا آنکه بوسیلة نیروهای انتظامی دستگیر شده و به والدین تحویل میگردند؟ یا با در پیش گرفتن کاری شرافتمندانه مستقل از والدین خانواده به زندگی خود ادامه میدهند؟ وتعداد زیادی نیز پس از ارتکاب جرمی دستگیر شده و پس از تشکیل پرونده تحویل کانون اصلاح و تربیت گردیده تا اقدامات تعلیمی و تربیتی لازم در مورد آنان صورت گیرد و این تنها قسمتی است که در صورت همکاری مقامات زیربط در آگاهی آمار دقیقی دارد که متأسفانه ارائه نگردیده است.
فصل اول :کلیات تحقیق
اهمیت مسأله:
در تحقیقی که در سال 1365 بوسیلة انجمن اولیاء و مربیان در مورد علل انحرافات، اخلاقی و فرار دختران انجام گرفته است متوسط سن فرار 16 سال میباشد. دلایلی چون: اختلافات شدید خانوادگی، عاشق شدن، داشتن رابطة نامشروع و ترس از برملا شدن آن، داشتن نامادری، ناپدری و بدرفتاری والدین را برای فرار آنها ذکر نمودهاند. «فراهانی، 1365» بنابر گزارش سازمان بهداشت جهانی، یکصد میلیون کودک و نوجوان در جهان وجود دارد که در کوچهها و خیابانها زندگی میکنند و در برابر مواد مخدر و خشونتهای جسمی آسیب پذیرند. موضوع مهم در این فرارها یافتن پاسخ برای سئوالات زیر است:
1 . نوجوانان چرا خانههای خود را ترک میکنند؟
2 . نوجوانان در مدتی که خانه را ترک میکنند کجا بسر میبرند؟
3 . اوقات خود را چگونه و با چه کسانی سپری میکنند؟
4 . هزینههای زندگی خود را از چه محلی تأمین میکنند؟
گروه فراریان دختران از خانه و کاشانه رقم عمدهای را تشکیل میدهند. آنها به هر علتی از خانه فرار کرده باشند امروزه در وضعیتی قابل مطالعه بسر میبرند. اختلافات خانوادگی، وضع مدرسه و تحصیل، روابط بین دوستان و اطرافیان همه مسائلی هستند که ممکن است به امنیت، استقلال و شخصیت نوجوانان لطمه بزنند و آنها را دچار نگرانی کنند و در این موارد است که ما باید آنها را درک کنیم و به آنها کمک کنیم تا بتوانند استقلال و امنیت از دست رفتة خود را باز یابند. این کار ارزش آن را دارد که قبلاً مورد توجه قرار گیرد و از آن پیشگیری گردد.
تعریف علمی واژهها:
فرار بخشی از رفتار ناسازگارانهای است که کودکان و نوجوانان مرتکب میشوند که ابتداء برای رفع نیازهای عادی خود یا پرکردن اوقات فراغت و سپس به اعمال ناهنجار دیگری از قبیل دزدی، ولگردی، روی می آورند. از همه مهمتر یافتن افراد همسن و سال خود در پارکها و کوچهها و خیابنها به تشکیل گروههای بزهکاری مبادرت میورزند.
نوجوانی:نوجوانی به دورهای اطلاق میشود که حدفاصل بین کودکی و میانسالی است 18 – 12 سالگی و آغاز بزرگسالی، به عبارت دیگر فرد از کودکی به بزرگسالی، از مرحلهای می گذرد که نوجوانی گویند «نوایینژاد، 1366».
بحرانیترین ادوار زندگی به حساب میآید. چون عوامل زیست، روانی، اجتماعی، تواماً در بروز نوجوانی دخالت دارند. تعیین سن دقیقی برای آغاز و پایان آن امکانپذیر نیست ولی معمولاً نوجوانی در دختران سنین 15 – 11 و در پسران 16 – 12 سالگی را شامل میشود.
کجروی یا انحراف: انحراف نوعی درد، عارضه یا بیماری است که آن را آسیب اجتماعی نام نهادهاند. بدین خاطر که آثار و عوارض آن در اجتماع ظهور مییابد.
مقدمه :
همه روزه شاهد درج عکسهایی از کودکان و نوجوانان در جراید رسمی کشور هستیم که بدون اطلاع والدین، خانه و کاشانة خود را ترک نموده و به دیگر سخن اقدام به فرار از خانه نمودهاند و چشمان مضطرب خانوادهای را بیصبرانه در انتظار بازگشت خویش به دور انداختهاند. البته این تنها بخش کوچکی از جامعه آشنا با مطبوعات را شامل شده که دسترسی به جراید داشته و با درج آگهی در آن، ملتمسانه مردم را در یافتن فرزند خویش به استمداد طلبیدهاند در صورتیکه بسیاری از خانوادههای بحران زده آشنایی چندانی با جراید نداشته تا بنابر دلایلی! «بالاخص در ترس از آبرو» از درج آگهی در مطبوعات خودداری نمودهاند. بعلاوه هیچ آمار دقیقی از تعداد فراریان از منزل در ایران وجود ندارد و مسئولین اداره آگاهی نیز از ارئه آمار به دلایل مختلف طفره رفتهاند. همچنین مشخص نیست از میان فراریان نوجوانان، چه تعدادی دوباره پس از برخورد با مشکلات خود به منزل مراجعت میکنند؟ یا آنکه بوسیلة نیروهای انتظامی دستگیر شده و به والدین تحویل میگردند؟ یا با در پیش گرفتن کاری شرافتمندانه مستقل از والدین خانواده به زندگی خود ادامه میدهند؟ وتعداد زیادی نیز پس از ارتکاب جرمی دستگیر شده و پس از تشکیل پرونده تحویل کانون اصلاح و تربیت گردیده تا اقدامات تعلیمی و تربیتی لازم در مورد آنان صورت گیرد و این تنها قسمتی است که در صورت همکاری مقامات زیربط در آگاهی آمار دقیقی دارد که متأسفانه ارائه نگردیده است.
فصل اول :کلیات تحقیق
اهمیت مسأله:
در تحقیقی که در سال 1365 بوسیلة انجمن اولیاء و مربیان در مورد علل انحرافات، اخلاقی و فرار دختران انجام گرفته است متوسط سن فرار 16 سال میباشد. دلایلی چون: اختلافات شدید خانوادگی، عاشق شدن، داشتن رابطة نامشروع و ترس از برملا شدن آن، داشتن نامادری، ناپدری و بدرفتاری والدین را برای فرار آنها ذکر نمودهاند. «فراهانی، 1365» بنابر گزارش سازمان بهداشت جهانی، یکصد میلیون کودک و نوجوان در جهان وجود دارد که در کوچهها و خیابانها زندگی میکنند و در برابر مواد مخدر و خشونتهای جسمی آسیب پذیرند. موضوع مهم در این فرارها یافتن پاسخ برای سئوالات زیر است:
1 . نوجوانان چرا خانههای خود را ترک میکنند؟
2 . نوجوانان در مدتی که خانه را ترک میکنند کجا بسر میبرند؟
3 . اوقات خود را چگونه و با چه کسانی سپری میکنند؟
4 . هزینههای زندگی خود را از چه محلی تأمین میکنند؟
گروه فراریان دختران از خانه و کاشانه رقم عمدهای را تشکیل میدهند. آنها به هر علتی از خانه فرار کرده باشند امروزه در وضعیتی قابل مطالعه بسر میبرند. اختلافات خانوادگی، وضع مدرسه و تحصیل، روابط بین دوستان و اطرافیان همه مسائلی هستند که ممکن است به امنیت، استقلال و شخصیت نوجوانان لطمه بزنند و آنها را دچار نگرانی کنند و در این موارد است که ما باید آنها را درک کنیم و به آنها کمک کنیم تا بتوانند استقلال و امنیت از دست رفتة خود را باز یابند. این کار ارزش آن را دارد که قبلاً مورد توجه قرار گیرد و از آن پیشگیری گردد.
تعریف علمی واژهها:
فرار بخشی از رفتار ناسازگارانهای است که کودکان و نوجوانان مرتکب میشوند که ابتداء برای رفع نیازهای عادی خود یا پرکردن اوقات فراغت و سپس به اعمال ناهنجار دیگری از قبیل دزدی، ولگردی، روی می آورند. از همه مهمتر یافتن افراد همسن و سال خود در پارکها و کوچهها و خیابنها به تشکیل گروههای بزهکاری مبادرت میورزند.
نوجوانی:نوجوانی به دورهای اطلاق میشود که حدفاصل بین کودکی و میانسالی است 18 – 12 سالگی و آغاز بزرگسالی، به عبارت دیگر فرد از کودکی به بزرگسالی، از مرحلهای می گذرد که نوجوانی گویند «نوایینژاد، 1366».
بحرانیترین ادوار زندگی به حساب میآید. چون عوامل زیست، روانی، اجتماعی، تواماً در بروز نوجوانی دخالت دارند. تعیین سن دقیقی برای آغاز و پایان آن امکانپذیر نیست ولی معمولاً نوجوانی در دختران سنین 15 – 11 و در پسران 16 – 12 سالگی را شامل میشود.
کجروی یا انحراف: انحراف نوعی درد، عارضه یا بیماری است که آن را آسیب اجتماعی نام نهادهاند. بدین خاطر که آثار و عوارض آن در اجتماع ظهور مییابد.
فهرست عناوین
مقدمه
فصل اول: کلیات تحقیق
اهمیت مسئله
تعریف علمی واژهها
نوجوانی
کجروی یا انحراف
فصل دوم: فرار دختران از خانه
مقام زن در جهانبینی اسلامی
فرار دختران
نقش عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و خانوادگی در انحراف
نقش مسائل اجتماعی در انحراف
تراکم جمعیت
محل سکونت
مناطق جرمخیز
مهاجرت
ماهیت زندگی شهری
دوستان و رفقا
تأثیر عوامل فرهنگی بر انحراف
تأثیر عوامل اقتصادی بر انحراف
خانواده و انحراف
خشونت والدین و اثرات آن
فساد و آلودگی والدین
فصل سوم: علل فرار
چه کسانی از خانه فرار میکنند؟
شرایط عمومی افراد فراری
از نظر خانوادگی
از نظر اجتماعی
اقسام فرار
علل فرار
فقدان یکی یا هر دو والدین
جدایی و طلاق
وجود ناپدری یا نامادری
فقر عاطفی
شکست تحصیلی و نگرانی از سرزنش یا تنبیه والدین
سختگیری و وجود شرایط تنبیه
تمایل به دیدن نقاط دیدنی
فصل چهارم: نحوة ارائة خدمات به دختران فراری
نحوة ارائة خدمات در ایران به افرادی که از خانه فرار میکنند
مرکز بازپروری زنان و دختران آسیبدیدة اجتماعی
خانة سلامت
اهداف
شرایط پذیرش
نحوة پذیرش
کمیتة امور آسیبدیدگان اجتماعی استان
شرایط و مراحل ترخیص و تحویل به خانواده یا بستگان
شرایط و مراحل زندگی مستقل
شرایط ترخیص از طریق ازدواج
شرایط ترخیص از طریق ادامة تحصیل
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
توصیه و پیشنهادات برای مسئولین
چند توصیه به والدین
نتایج پژوهشهایی که در خصوص دختران انجام شده است
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 8 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 20 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 21 |
نظارت و راهنمایی آموزشی
بسیاری از اندیشمندان، مشکلات راهنمایان تعلیماتی را ناتوانی در ایجاد رابطه مفید و برقراری تفاهم موثر با معلمان و مدیران ذکر کرده اند. مضافا به منظور آن که معلمان بیشتر به ارزش و مقام خود پی برده و محیط را طوری آماده سازند که دانش آموزان در هر فرصتی از توانایی های خود حداکثر استفاده را ببرند.
راهنمایان تعلیماتی که تجربه و آمادگی بیشتری در تدریس دارند سریعتر توسط مدیران و معلمان پذیرفته شده و بهتر می توانند با آنان در جهت یاددهی- یادگیری دانش آموزان ارتباط برقرار سازند.
بسیاری از اندیشمندان، مشکلات راهنمایان تعلیماتی را ناتوانی در ایجاد رابطه مفید و برقراری تفاهم موثر با معلمان و مدیران ذکر کرده اند. مضافا به منظور آن که معلمان بیشتر به ارزش و مقام خود پی برده و محیط را طوری آماده سازند که دانش آموزان در هر فرصتی از توانایی های خود حداکثر استفاده را ببرند، راهنمایان تعلیماتی بایستی نکات چندی را به قرار زیر به منظور بهبود امر نظارت و راهنمایی تعلیماتی مورد توجه قرار دهند:
۱) اهداف و فلسفه های نظارت و راهنمایی تعلیماتی را به خوبی بشناسند وکلیه معلمان و مدیران را با این اهداف و فلسفه ها آشنا سازند.
۲) کلیه مدیران و معلمان را چه با تجربه و چه کم تجربه، مورد تکریم قرار داده و به طرق مختلف به شخصیت آنان احترام بگذارند.
۳) به اظهارنظرهای مدیران و معلمان و سایر کارکنان مدرسه توجه نشان داده و پیشنهادهای سازنده آنان را به منظور بهبود آموزشی و پرورشی مدرسه لحاظ کنند.
۴) روحیه معلمان و مدیران حوزه فعالیت خود را به خوبی شناخته و در تقویت هرچه بیشتر آنان تلاش نمایند.
۵) با بها دادن به روابط انسانی که روز به روز در مناسبات انسان ها گسترش می یابد، فضای مدرسه را به فضایی سالم و صمیمی و بالنده مبدل سازند.
۶)شنونده خوبی باشند و به مسائل معلمان و مدیران به دقت گوش داده و در رفع و حل مسائل، هم از خود آنان و هم از متخصصان کمک بگیرند.
۷) صمیمی و خونگرم بوده و در جهت ایجاد رضایت خاطر معلمان و مدیران بکوشند.
۸) با نظریه های یادگیری، اصول برنامه ریزی آموزشی و درسی، روش های تدریس و به طور کل طراحی آموزشی آشنا بوده و در فرایند آموزش و پرورش مدرسه و نحوه رهبری آموزشی خود، معلمان را به استفاده از اصول و نظریه های ترتیبی ترغیب نمایند.
۹) اعتماد معلمان و مدیران را به خود جلب کرده تا آنان برای رفع نیازهای آموزشی خویش به ایشان مراجعه نموده و توصیه های آنان را با اطمینان بیشتری به کار گیرند.
۱۰) مانند هر مربی دیگری نیاز به مطالعه مستمر داشته تا از مطالب و اصطلاحات جدید در خصوص نظارت و راهنمایی تعلیماتی اطلاع یافته و خودرا در سطح مسائل جاری، علمی و حرفه ای قرار دهند.
۱۱) نقش راهنمای تعلیماتی در محیط های آموزشی باید براساس تقویت، حمایت، همکاری و یاری معلم و مدیر مبتنی باشد، نه بر صدور دستور و امریه، تا تحقق اهداف ترتیبی امکان پذیر گردد.
۱۲) تا می توانند بایستی نظرات و پیشنهادهای سازنده معلمان و مدیران را مورد استقبال گرم و دوستانه قرار داده و با استفاده از آنها در اتخاذ تصمیمات، ایشان را در ادامه همکاری و شرکت فعال در محیط های آموزشی تشویق کنند.
۱۳) نظارت و راهنمایی تعلیماتی به الگو یا روش خاصی محدود نمی گردد، از این رو راهنمایان تعلیماتی باید براساس تحقیقات و نظرات اندیشمندان و تجارب ارزنده خویش همواره راه های موثر و قاطع تری برای کار کردن مطلوب با معلمان و مدیران را جستجو کنند.
۱۴) همچنان که نظارت مداوم و اعمال کننده زیاد، آزادی عمل معلمان و مدیران را سلب می کند، همان طور هم نظارت محدود و کنترل ناکافی موجب می گردد که نیروها و منابع مفید در سازمان های آموزشی به نحو مطلوب مورد بهره برداری قرار نگرفته و در نتیجه نیل به اهداف سازمانی مشکل گردد. از این رو راهنمایان تعلیماتی باید چنان تعادلی بین نظارت و کنترل معلمان و مدیران و آزادی عمل آنان به وجود آورند که زمینه های رشد محیط های آموزشی و توسعه خلاقیت های معلمان و مدیران فراهم گردد.
۱۵) تا می توانند در اجرای طرحهای آزمایشی برنامه های درسی و ارزشیابی از وسایل آموزشی و تجویز و نمایش فنون جدید تدریس پیشگام و پیشتاز بوده تا امر نظارت و راهنمایی همچنان پویایی خود را حفظ کند.
۱۶) بایستی خدمات برجسته و کارهای ممتاز معلمان و مدیران را مورد تشویق و تقدیر قرار داده و ترتیبی اتخاذ کنند که این قبیل اقدامات به طرق مختلف به اطلاع یکایک معلمان برسد.
این کار چنان که کیمبل وایلز می نویسد ۲حسن دارد:
۱) موجب می شود تا معلمی که به اقدامات برجسته مبادرت کرده تشویق گردیده و در نتیجه کوشش های خود را افزونتر سازد.
۲) باعث می شود تا سایر معلمان و مدیران در اجرای فعالیت های مشابه و جدید تشویق و ترغیب گردند.
مقایسه نظارت و راهنمایی آموزشی سنتی و جدید از سال 1900 میلادی تا حال
قبل از سال 1900 عمدتاً نظارت و راهنمایی از طریق بازرسی اداری و رسمی مدرسه و کلاس درس به وسیله افراد غیر حرفه ای و در بعضی موارد به وسیله شهروندان محلی یا مذهبی یا کمیته های ویژه ( متشکل از افراد عادی) انجام می گرفت. در آن زمان، بازرسی به معنای تفتیش کار معلم و نگاه تیز بینانه و منتقدانه بازرسان به برنامه های مختلف مدرسه، بویژه معلم بود. بازرسان همواره در صدد عیب یابی و یافتن نقطه ضعفهای ناشی از عدم انطباق معیارهای وضع شده در آموزش و پرورش با فعالیتهای در حال اجرای معلم بودند. رابطه بین معلم و بازرس خشک و مستبدانه و تؤام با ترس، ظن و شک بود.
در اوایل قرن بیستم، همزمان با تحولات جدید علمی و صنعتی، مفهوم نظارت و راهنمایی در مدارس تغییر یافت. به معلمان دستورالعملهایی داده می شد که موظف بودند طبق آنها عمل کنند و هدف راهنمایان از بازرسی مدارس آگاهی از امر بود که معلمان مطابق دستورات انجام وظیفه می کنند یا خیر، چون در آن زمان آموزش هنوز جنبه تخصصی نداشت و بیشتر معلمان افرادی بودند که برای حرفه معلمی آموزش رسمی ندیده بودند و مانند معلمان امروزی تحصیلات آکادمیک نداشتند، بلکه فقط دوره دبیرستان را به اتمام رسانده بودند
در اواخر دهه 1920 اعتراض به تعیین برنامه درسی و روش تدریس به وسیله مدیران رده بالای آموزش و پرورش و تحمیل آن به معلمان بیشتر شد. نویسندگان هدف از نظارت را راهنمایی معلمان می پنداشتند، نه بازرسی و تعیین روشهای تدریس و برنامه های درسی برای آنان. معلمان باید افرادی حرفه ای باشند و برای حرفه ای شدن بناچار بایست به حداکثر رشد حرفه ای می رسیدند.
در دهه 1930 بدلیل تأکید اساسی بر نظارت و راهنمایی دموکراتیک یا آزاد منشانه با معلمان به نحوی رفتار می شد که مجبور می شدند از طریق این نوع رفتار و روابط دوستانه که غالباً بر جنبه های انسانی تأکید داشت، فعالیتهایی را که راهنمایان آموزشی بر عهده آنها گذاشته بودند انجام دهند.
در دهه 1930 و 1940 کسانی که در سیستم آموزشی فعالیت داشتند باید یکدیگر را در امور آموزشی راهنمایی کرده، برای رفع مشکلات خود از تجربیات ونظریات افراد کارآزموده و مجرب استفاده نمایند، خواه آنان به طور رسمی راهنمای آموزشی باشند، خواه نباشند. در این دوره بر مشارکت و همکاری گروهی همه کارکنان مدرسه در بهبود وضع آموزش تأکید می شد.
در اواخر دهه 1940 و 1950 با تأکید بر پیشرفت کار آموزش وقت زیادی برای کمک به پیشرفت معلمان صرف می کردند و کمتر در مورد کار آنان به قضاوت می پرداختند. در خلال این سالها کارهای گروهی مشترک و روابط آزاد منشانه برای اصلاح و پیشرفت کار آموزش توسعه فراوانی یافت و در همین سالها بود که نظارت و راهنمایی در آموزش و پرورش جنبه تخصصی یافت و صاحبنظران و نویسندگان در این زمینه آثاری را خلق کردند. در بسیاری از مناطق آموزشی راهنمایان آموزشی مسئولیت توسعه برنامه های درسی جدید را عهده دار شدند.
در اواخر دهد 1950 ، دیگر نظارت و راهنمایی به مفهوم بازرسی، پیدا کردن نقاط ضعف معلم، حذف طرحهای نامناسب و استفاده از روشهای دستوری و اجرای آنها به وسیله اشخاص خاص نبود، بلکه به مفهوم بررسی و تحلیل کل فرایند تدریس، یادگیری، هدفها، ابزار و وسایل، روشها، معلم، دانش آموز و محیط کار بود.
در دهه 1960 بار دیگر نقش و وظیفه راهنمایان آموزشی تغییر یافت؛ بدین معنا که برخی از راهنمایان آموزشی خود را عامل اصلی هدایت فرایند تغییر در مدارس می دانستند و مشکلشان پیدا کردن استراتژی مناسب برای هدایت این تغییر بود و برخی دیگر خود را افرادی حرفه ای می پنداشتند که باید مشکلات برنامه درسی و تدریس را حل کنند. راهنمایان آموزشی در تصمیم گیریها یا تغییر برنامه های درسی به منظور اصلاح شرایط یادگیری دانش آموزان نیز با معلمان همکاری می کردند. در نتیجه در این دهه راهنمایان آموزشی نقشهای چندگانه ای پیدا کردند و بالطبع معلمان در مورد نظارت و راهنمایی آموزشی دچار ابهام و سردرگمی شدند.
در اوایل دهه 1970 صاحبنظران در آثار خود عمدتاً به تجزیه و تحلیل فرایند تدریس و یادگیری و همچنین گسترش مفهوم جدید نظارت و راهنمایی بالینی پرداختند. در این دهه با اینکه عواملی مانند تشکیل اتحادیه های معلمان در روابط بین راهنمایان آموزشی و معلمان موانعی ایجاد کرد، راهنمایان آموزشی همچنان به کار خود و حمایت از معلمان ادامه دادند.
در دهه 1980 راهنمایان آموزشی تحت عنوان معاون آموزشی مدیر یا مدیر برنامه کار می کردند و در بسیاری از مناطق آموزشی به علت کم اهمیت شدن نقش آموزشی راهنمایان کار آنان بیشتر جنبه مدیریتی پیدا کرد و مفهوم جدید مدیریت آموزش مورد توجه قرار گرفت.
در حال حاضر، با توجه به دگرگونیها و تحولات بسیار در زمینه های مختلف علوم و تکنولوژی که موجب تغییر روشهای تدریس معلمان و ابزار مورد استفاده آنان گردیده است. در نظامهای آموزشی پیشرفته، برنامه های نظارت و راهنمایی آموزشی بطور وسیعی به کار گرفته شده است. هدف از این تلاشها حفظ و تداوم هماهنگی مدارس و معلمان با الگوهای توسعه در جامعه است.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 7 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 42 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
نظام آموزشی پاکستان
• تاریخچه و ساختار نظام آموزشی
o آموزش پیش دانشگاهی
o آموزش پیش دبستانی
o آموزش پایه
o آموزش ابتدایی
o آموزش متوسطه
o آموزش عالی
o آموزش معلمان
o آموزش ضمن خدمت
o آموزش استثنایی
o آموزش بزرگسالان
o آموزش زنان
o آموزش علوم مذهبی
نظام آموزشی پاکستان
آموزش پیش دانشگاهی
ساختار آموزشی
تحصیلات ابتدایی طی دوره5ساله (Grades 1-5) ازسن5سالگی آغاز میگردد.سپس دانش آموزان وارد دوره آموزشی دو مرحله ای مشتمل برمرحله اول(Grades 6-8) و مرحله دوم (Grades 9-10) می گردند.نهایتا در پایان دوره های مذکورو پس ازگذراندن آزمونهایدوره10ساله،گواهینامهSecondary School Certificate (SSC) به فارغ التحصیلان اعطا میگردد.پسازدریافتگواهی مذکور،دانش آموزان ازمجوز ورود مستقیم به کالجهای وابسته بهدانشگاهها واحرازمدرک(Bachelor Degree)پساز4سال تحصیل برخوردارمی گردند.علاوه براین،با گذراندن دوره پیش دانشگاهی2ساله(Grades11-12)گواهینامه(SSC)به فارغ التحصیلان اعطا می گردد.درمجموع دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی، پس از12سال تحصیل با شرکت درآزمونهای نهایی با دریافت مدرک دیپلم متوسطهHigher Secondary Certificate(HSC) به آزمودن شانس خود جهت ورود به دانشگاه می پردازند .
آموزش پیش دبستانی
مقطع آموزش پیش دبستانی در کشور پاکستان مدت زمان 6 ماه به طول انجامیده و از سن5سالگی آغاز می گردد.گفتنی است که کلیه برنامه های آموزشی و مراقبتی مراکز آموزش پیش دبستانی کشور پاکستان به صورت اجباری و رایگان به کلیه کودکان پاکستانی ارائه می گردد.مهدکودک از جمله اولین مکان های آموزشی کشور پاکستان به شمار می آیدکه کودکان را جهت آموزش و تربیت بدانجا می سپارند. پس از مهدکودک دورة آمادگی است، این مرحله از مراحل آموزش بمدت 1سال برای کودکانی که قصد ورود به مقطع ابتدایی را دارند در کودکستانها ارائه می گردد.گذراندن دوره آمادگی برای کودکان بین رده های سنی 4 تا 5 سال که قصد ورود به مقطع ابتدایی را دارند، الزامی است. چراکه والدین کودکان به هنگام ثبت نام کودکان خود در مدارس ابتدایی، ملزم به ارائه مدرک قبولی دوره آمادگی فرزند خود را می باشند.هدف از گذراندن این دوره ، آشنایی کودکان با دروس، ضوابط، شرایط مدرسه و همچنین تقویت و پرورش قابلیت های فکری و روحی و اجتماعی آنان و نهایتا آماده سازی کودکان جهت ورود به مقطع آموزش ابتدایی است.
آموزش پایه
تحصیلات اجباری(آموزش پایه) بر5/10سال تحصیلی (مقاطع پیش دبستانی تا مقطع تکمیلی متوسطه)مشتمل می گردد.
آموزش ابتدایی
ساختار آموزش ابتدایی