سل یو

سیستم همکاری در فروش فایل

سل یو

سیستم همکاری در فروش فایل

دانلود فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز

فلسفة تعلیم و تربیت درجایگاه یکی از فلسفه‌های مضاف، از دو زاویه قابل بررسی و مطالعه است 1 دیدگاه‌های فیلسوفان دربارة تعلیم و تربیت؛ 2 رشتة دانشگاهی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 5
فرمت فایل doc
حجم فایل 18 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20
فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز

چکیده
فلسفة تعلیم و تربیت درجایگاه یکی از فلسفه‌های مضاف، از دو زاویه قابل بررسی و مطالعه است: 1. دیدگاه‌های فیلسوفان دربارة تعلیم و تربیت؛ 2. رشتة دانشگاهی. فلسفة تعلیم و تربیت از نگاه اول، تاریخی به قدمت اندیشه‌ورزی و نظریه پردازی فیلسوفان شرق و غرب عالم در باب تربیت دارد؛ اما از نگاه دوم حدود یک قرن از عمرش سپری می‌شود. از فلسفة تعلیم و تربیت، بسته به نوع دید و مبانی فلسفی متناسب با آن، مفاهیم و تعاریف گوناگونی ارائه شده است: استنتاج آرای تربیتی از مبانی فلسفی، کاربرد فلسفه در تعلیم و تربیت، نظریة عمومی تعلیم و تربیت، تحلیل و پردازش مفاهیم و گزاره‌های تربیتی و مانند آن. نگارندة این مقاله، فلسفة تعلیم و تربیت را تبیین و اثبات مبادی تصوری و تصدیقی تعلیم و تربیت تلقی می‌کند و در سه سطح پیش استنتاجی یا باز یافت، استنتاجی یا کشف، و فرا استنتاجی یا خلق به بررسی فلسفة تعلیم و تربیت می‌پردازد. طراحی و اجرای تدابیر و راهکارهایی در سه سطح بازیافت، کشف و خلق، از شرایط اساسی پی‌ریزی فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی است.
رشتة فلسفة تعلیم و تربیت، تحولات و تطوراتی را پشت سر نهاده که در دو مرحله قابل تشخیص و بررسی است؛ مرحله رویکرد ایسم‌ها و مرحله رویکرد تحلیلی. فلسفة تعلیم و تربیت در حال حاضر در مرحلة پساتحلیلی و مشتمل بر رویکرد‌ها و دیدگاه‌های متنوعی در جهان غرب است. واژگان کلیدی: فلسفة تعلیم و تربیت، مفهوم فلسفة تعلیم وتربیت، تحولات فلسفة تعلیم و تربیت. مقدمه فلسفة تعلیم و تربیت (philosophy of education) به منزلة یکی از حوزه‌های معرفت بشری، از دو دیدگاه قابل مطالعه و بررسی است: 1. دیدگاه‌های فیلسوفان دربارة تعلیم وتربیت؛ 2. رشته دانشگاهی. فلسفة تعلیم و تربیت از دیدگاه اول، یک حوزة معرفتی دیرپا و کلاسیک است که تاریخی به قدمت تاریخ تأملات فیلسوفان در باب تعلیم و تربیت دارد. میان فیلسوفان غربی، افلاطون، نخستین فیلسوفی است که در کتاب معروف خویش، جمهوری (Republic) به این گونه تأملات پرداخته، دیدگاه تربیتی به نسبت جامعی را عرضه داشته‌ است. پس از افلاطون می‌توان از فیلسوفان دیگری همچون ارسطو، ابن‌سینا، خواجه نصیر طوسی، آگوستین، آکوئیناس، بیکن، دکارت، لاک، روسو و کانت نام برد که در این حوزه کار کرده‌اند. در باره فلسفة تعلیم و تربیت، به معنای تأملات و تفکرات فیلسوفان دربارة تعلیم و تربیت، سه نکته مهم قابل ذکر است: اولاً همة فیلسوفان، به معنای دقیق کلمه، تأملات تربیتی نداشته‌اند. به بیان روشن‌تر، برخی از آنان، آرا و اندیشه‌های تربیتی خود را آشکارا بیان کرده و برخی چنین نکرده‌اند. افلاطون، کانت و ابن سینا از فیلسوفانی هستند که در گروه اول جای می‌گیرند، و بکین و دکارت و صدرالدین شیرازی از فیلسوفانی که در گروه دوم قرار دارند. ثانیاً فلسفة تعلیم و تربیت، در گروه دوم، به صورت استنتاج مدلول‌های تربیتی از اندیشه‌های فلسفی در می‌آید. این صورت دوم از دیدگاه اول فلسفة تعلیم و تربیت را برخی از فیلسوفان تربیتی، با عناوینی چون "فلسفه و تعلیم و تربیت" (Smith , 1965 , P. 52)، "رویکرد مواضع فلسفی" (Chambliss , 1996 , P. 471) یا "رویکرد دلالت‌ها" (Ibid) معرفی کرده‌اند. فیلیپ اسمیت در فصل سوم از کتاب فلسفة آموزش و پرورش می‌نویسد: این نظریه که فلسفه و تعلیم و تربیت با یک‌دیگر ارتباط عمیقی دارند، به‌‌یقین‌ نظریة جدیدی نیست. ... از آن‌جا که فلسفه، به‌طور سنتی، چیستی واقعیت، معرفت و ارزش را بررسی کرده است، روابط آشکاری با تعلیم و تربیت دارد ... (Smith , Idib , P. 53). آنگاه به مسأله "استنتاج" (derivation) اشاره می‌کند: هنگامی که روابط بین فلسفه و تعلیم و تربیت مورد تأکید قرار می‌گیرد، برخی تصور می‌کنند که یک فلسفة تربیتی معین از یک فلسفة معین استنتاج می‌شود (Ibid). کامبلیس هم در این زمینه چنین اظهار نظر می‌کند: از دهة 1930 و در ادامه تا سال‌های 1940 و 1950، یک راه برای مرتبط ساختن فلسفه و تعلیم و تربیت این اندیشه بود که فلسفه، یک مبنا یا مطالعة اساسی است که فلسفة تعلیم و تربیت از آن استنتاج می‌شود ((Chambliss ,Ibid ,P. 471 ثالثاً فیلسوفانی که در گروه اول قرار دارند نیز به دو دسته تقسیم می‌شوند: دستة اول، فیلسوفانی هستند که تأملات تربیتی فلسفی داشته‌اند، و دستة دوم، فیلسوفانی که تأملات تربیتی غیرفلسفی داشته‌اند. افلاطون، آکوئیناس و کانت در دستة اول، ولاک، هگل و راسل دردستة دوم قرار دارند. رابین بارو (Barrow , 1994) در این زمینه سخن جالبی دارد: [برخی‌] فیلسوفان نیز به شیوه‌ای غیرفلسفی دربارة تعلیم و تربیت چیزهایی نوشته‌اند. "لاک، هگل و راسل از جمله فیلسوفان معروفی هستند که این‌گونه عمل کرده‌اند. کتاب لاک به نام اندیشه‌هایی در باب تعلیم و تربیت" (1963) صرفاً به مقداری اندک به آثار فلسفی‌اش مبتنی است. استنتاج‌های وی دربارة اولویت‌های تربیتی یک اشراف‌زادة زمین‌دار نمی‌تواند نتیجة منطقی نظریات معرفت‌شناختی و وجودشناختی‌اش باشد (P. 4451). فلسفة تعلیم و تربیت از دیدگاه دوم، یعنی رشتة دانشگاهی، حوزة معرفتی نوپایی است که حدود یک قرن از عمر آن سپری می‌شود. بسیاری از متخصصان و کارشناسان، سرآغاز ظهور و پیدایی این رشته را قرن بیستم و به‌طور مشخص، سال 1935، یعنی سال تأسیس انجمن جان دیویی (JDA) در امریکا می‌دانند. کامینسکی (1988) در این باره می‌نویسد: فلسفة تعلیم و تربیت، کاری مربوط به قرن بیستم است. انضمام فلسفه به پرسش‌های ناشی از عمل آموزش و پرورش مدرسه‌ای، موضوع جدیدی است. تاریخچة این رشته، فقط به اندازة سازمان‌های معاصرش قدمت دارد؛ حتی اگر برای این رشته، مقدور باشد که سودمندانه به آثار افلاطون و ارسطو استناد ورزد. مطالعة منظم فلسفة تعلیم و تربیت در ایلات متحده از سال 1935 آغاز شد (P.14). به هر روی، قرن بیستم، چه به لحاظ تأسیس و راه‌انداز‌ی رشتة فلسفة تعلیم و تربیت در سطوح کارشناسی ارشد و دکترا و در نتیجه، پرورش نیرو‌های متخصص در این قلمرو مستقل معرفتی، و چه به لحاظ انجام تحقیقات و مطالعات منظم و سازمان یافته در ارتباط با موضوعات و مسائل خاص این رشته، و چه به لحاظ تشکیل انجمن‌های حرفه‌ای فلسفة تعلیم و تریبت، از قبیل انجمن فلسفة تعلیم و تربیت امریکا (1941)، انجمن فلسفة تعلیم و تربیت بریتانیای کبیر (1965)، انجمن فلسفة تعلیم و تربیت استرالازیا (1970) و مانند آن، قرن پیدایی و ظهور رشتة فلسفة تعلیم و تربیت است. 1.مفهوم فلسفة تعلیم و تریبت پیش از تجزیه و تحلیل مفهوم فلسفة تعلیم و تربیت باید به این نکته توجه داشت مجموعة بحث‌هایی که در این مقاله مطرح می‌شوند، به قلمرو معرفتی دیگری مربوطند که به لحاظ طولی، فراتر از فلسفة تعلیم و تربیت است و بر آن احاطه و اشراف علمی دارد. "پرسش دربارة [مسائلی چون] ماهیت، محتوا و فایدة فلسفة تعلیم و تربیت، پرسشی نیست که درون فلسفة تعلیم و تربیت پدید آید، بلکه پرسشی است که دربارة فلسفة تعلیم و تربیت مطرح می‌شود؛ در نتیجه، این پرسش، مستلزم تفکر فلسفی دربارة فلسفة تعلیم و تربیت است، نه دربارة تعلیم و تربیت؛ به همین جهت، به متافلسفة تعلیم و تربیت، یعنی به فلسفة فلسفة تعلیم و تربیت مربوط می‌شود" (Ducasse , 1956 ,P 169). در باره مفهوم فلسفة تعلیم و تربیت، دیدگاه‌های گوناگونی وجود دارد که پرداختن به همة آن‌ها از حوصله این مقام خارج است . این‌جا برخی از مهم‌ترین آن‌ها را ارائه و در سرانجام دیدگاه خود را مطرح می‌کنیم. نیوسام (1956 , P. 162) دیدگاه‌های رایج در تعریف فلسفة تعلیم و تربیت را در سه طبقه به شرح ذیل طبقه بندی کرده است: 1. فلسفة تعلیم و تربیت به ‌صورت دیدگاه دربارة تعلیم و تربیت؛ 2. فلسفة تعلیم و تربیت به صورت کاربرد فلسفه در تعلیم و تربیت؛ 3. فلسفه به صورت نظریة عمومی تعلیم و تربیت. وی دیدگاه دوم را عمومی‌ترین دیدگاه می‌خواند و رویکرد استنتاج نکته‌های تربیتی از فلسفه‌های نظامدار را هم در همین دیدگاه تلقی می‌کند (Ibid). ویلیام فرانکنا (1956 ,P. 287) بعد از تقسیم بندی فعالیت‌های فلسفی در سه بخش فلسفة نظری (speculative philosophy)، فلسفة هنجاری (normative philosophy) و فلسفة تحلیلی ((analytical philosophy از سه نوع فلسفة تعلیم و تربیت نظری، هنجاری و تحلیلی سخن به میان می‌آورد. به اعتقاد وی: فلسفة تعلیم و تربیت نظری در جست‌وجوی فرضیه‌هایی دربارة انسان و جهان است که با فرایند تعلیم و تربیت ارتباط دارد. فلسفة تعلیم و تربیت هنجاری، اهداف لازم التحقق و اصول لازم الاتباع را در فرایند تربیت انسان‌ها مشخص و توصیه‌هایی را در باب وسایل دستیابی به این اهداف عرضه می‌کند. و فلسفة تعلیم و تربیت تحلیلی در پی ایضاح مفاهیم بسیار مهم است. از این سه، فلسفه‌های تربیتی نظری و هنجاری به فلسفة فرایند تعلیم و تربیت، و فلسفة تربیتی تحلیلی به فلسفة رشته تعلیم و تربیت تعلق دارد (Ibid , P.291). کینگسلی پرایس (1956 , PP . 126 - 127) بعد از تقیسم‌بندی فلسفة تعلیم و تربیت به چهار شاخة فرعی: تحلیل تعلیم و تربیت، متافیزیک تعلیم و تربیت، اخلاق تعلیم و تربیت، و معرفت شناسی تعلیم و تربیت، این تعریف را از فلسفة تعلیم و تربیت عرضه می‌دارد: بررسی تحلیلی تعلیم و تربیت، همراه با کوشش برای ارتباط دادن آن به شیوه‌ای خاص با متافیزیک، اخلاق و معرفت شناسی (P. 125). به اعتقاد وی، تحلیل تعلیم و تربیت یعنی "روشنگری واژه‌های مورد نیاز در تعلیم و تربیت" (Ibid). متافیزیک تعلیم و تربیت، یعنی "تبیین واقعیت‌هایی که به وسیلة تعلیم و تربیت بیان می‌شود" (P.126)، اخلاق تعلیم و تربیت، یعنی "توجیه و تصحیح توصیه‌های اخلاقی تعلیم و تربیت" (P.129)، و معرفت شناسی تعلیم و تربیت، یعنی "معرفی و تبیین معیارهای لازم برای کسب معرفت" (P.130). فیلیپ اسمیت (1965) در تبیین و تشریح مفهوم فلسفة تعلیم و تربیت از چهار گونه ترکیب سخن به میان می‌آورد: فلسفه و تعلیم و تربیت، فلسفه در تعلیم و تربیت، فلسفه برای تعلیم و تربیت، و فلسفة تعلیم و تربیت (P.52). فلسفه و تعلیم و تربیت، دربردارنده این مفهوم است که فلسفه به صورت دانشی که از ماهیت واقعیت، معرفت و ارزش سخن می‌گوید، با تعلیم و تربیت روابط آشکاری دارد. به دیگر سخن، می‌توان از مکاتب و نظام‌های فلسفی گوناگون، دیدگاه و طرح‌های تربیتی مختلفی را استنتاج کرد (P.53). فلسفه در تعلیم و تربیت یعنی کاربرد تفکر فلسفی یا فلسفیدن در تعلیم و تربیت (P.59). فلسفه برای تعلیم و تربیت، یعنی تلاش‌ برای تهیه طرح‌های ویژه‌ای جهت عمل و سیاست تربیتی و نیز تحلیل مسائل تربیتی (PP.61-62)؛ و سرانجام، فلسفه‌ تعلیم و تربیت عبارت است از تجزیة تعلیم و تربیت به مهم‌ترین ابعاد آن به صورت شالوده‌ای برای تدوین نظریة تربیتی (P.69). به اعتقاد ما می‌توان در یک نتیجه‌گیری کلی در سه سطح از مفهوم یا ماهیت فلسفة تعلیم و تربیت سخن گفت: "سطح پیش استنتاجی"، "سطح استنتاجی"، و "سطح پسااستنتاجی". این سه سطح در عرض یک‌دیگر نیستند؛ بلکه در طول یک‌دیگرند و به اصطلاح، به یک‌دیگر ترتب دارند. فلسفة تعلیم و تربیت در سطح پیش استنتاجی، چیزی جز بازیافت، گردآوری، تنظیم و تدوین دیدگاه‌هایی که فیلسوفان (اعم از متقدم و متأخر) در باب تعلیم و تربیت مطرح کرده‌اند نیست. فلسفة تعلیم و تربیت در این سطح، ملازمه‌ای با خلق و ابداع ندارد؛ جز در حدّ باز نمودی تازه و هنرمندانه از آنچه پیش‌تر آفریده شده است. فلسفة تعلیم و تربیت در این مرتبه، جوهره و هویتی تاریخی دارد و به ارائه مجدد و تنسیق و تألیف دوبارة دیدگاه‌های فیلسوفان محض ناظر است. فلسفة تعلیم و تربیت در سطح استنتاجی، کوشش فکری منظم، منطقی و قاعده‌مند فیلسوف تعلیم و تربیت برای کشف و استنتاج دیدگاه‌های تربیتی فیلسوفان محض درسه حوزة اهداف، برنامه‌ها و روش‌های تربیتی، از اندیشه‌های فلسفی آن‌ها در سه قلمرو معرفت شناسی، وجود شناسی و ارزش شناسی است، و سرانجام، فلسفة تعلیم و تربیت در سطح پسااستنتاجی، یعنی خلق و ابداع مبانی فلسفی نو و اندیشه‌ها و دیدگاه‌های تربیتی متناسب با آن. چنان‌که ملاحظه می‌‌شود، مفاهیم سه‌گانة پیش‌گفته از فلسفة تعلیم و تربیت، در سه سطح یا مرتبة فکری متفاوت، یعنی "بازیافت"، "کشف" و "خلق" قرار دارند. ناگفته پیدا است که برای دستیابی به فلسفة تربیتی اسلامی-ایرانی، بایسته است مطالعات و تحقیقات بنیادی و کاربردی دامنه‌داری در هر سه عرصة مذکور انجام شود. به‌طور خلاصه، فلسفة تعلیم وتربیت، به لحاظ معرفت‌شناختی، یکی از علوم فلسفی یا فلسفه‌های مضاف است که با روش عقلانی به تبیین و اثبات مبادی تصوری و تصدیقی تعلیم و تربیت می‌پردازد. مقصود ما از مبادی تصوری و تصدیقی تعلیم و تربیت، مفاهیم گزاره‌ها، استدلال‌ها و نظریه‌های تربیتی است. این‌جا ما مبادی تصوری و تصدیقی را از علم منطق اخذ کرده‌ایم؛ چنان‌که حاج ملاهادی سبزواری در منظومة منطق (1369: ص 9) می‌گوید: ثم‌المبادی خصةٌ شرکیة تصوریة و تصدیقیة. ضمناً در این تعریف، موضوع و روش پژوهش در فلسفة تعلیم و تربیت نیز مشخص شد. موضوع فلسفة تعلیم و تربیت، مبادی تصوری و تصدیقی تعلیم و تربیت، و روش تحقیق در این رشته، روش تعقلی است. 2. مروری بر تحولات رشتة فلسفة تعلیم و تربیت در قرن بیستم همان‌گونه که در صدر مقاله گفته شد، فلسفة تعلیم و تربیت به‌صورت رشتة علمی و دانشگاهی از اوایل قرن بیستم در دنیای غرب پایه‌گذاری شد. این رشته حدود صد سالی که از عمرش می‌گذرد، دو مرحلة مهم را پشت‌سر نهاده است و اکنون در مرحلة سوم قرار دارد. این مراحل عبارتند از: 1-2. مرحلة رویکرد ایسم‌ها استنتاج دیدگا‌های تربیتی از مکاتب فلسفی، سرآغاز فعالیت‌های علمی سازمان‌یافته در جهان غرب به منظور پایه‌گذاری رشتة فلسفة تعلیم وتربیت است. این مرحله با عناوینی چون "رویکرد ایسم‌ها" (Barrow , 1994, P. 4459)، "رویکرد مواضع فلسفی" (Chambliss , Ibid, P. 475)، "رویکرد دلالت‌ها (Ibid)، "رویکرد سنّتی" (Ibid) و مانند آن شناخته می‌شود. پیش فرض اساسی طرفداران این رویکرد آن بود که میان دیدگاه‌های بنیادین وجود‌شناختی،معرفت‌شناختی و ارزش‌شناختی هر مکتب با مواضع و دیدگاه‌های تربیتی مأخوذ و مستنتج از آن، رابطه‌ای منطقی و ضرور وجود دارد. این رویکرد از اوایل دهة 1930 آغاز شد و تا اواسط قرن بیستم به اوج خود رسید و هنوز هم در ادبیات این رشته مطرح است؛ اما به تدریج در مسیر پیشرفت این رویکرد، موانع و اشکالاتی پدید آمد. اگر به حقیقت چنین رابطه‌ای میان بنیان‌های فلسفی مکتب‌ها و اندیشه‌های تربیتی مأخوذ از آن‌ها وجود داشته باشد، باید اولاً دیدگاه‌های تربیتی یکدست و منسجمی از هر مکتب فلسفی استخراج شود، و ثانیاً با توجه به تفاوت‌های جدّی و انکارناپذیر میان مکتب‌های فلسفی ‌باید دیدگاه‌های تربیتی متفاوتی نیز از آن‌ها به‌دست ‌آید؛ درحالی که در هر دو مورد نقض‌هایی آشکار شد. در مورد اول، عدم همگرایی میان آرای تربیتی پیروان مکتب فلسفی و در مورد دوم، وجود همگرایی میان آرای تربیتی پیروان دو یا چند یک مکتب فلسفی، اتقان و استحکام اولیة رویکرد ایسم‌ها را متزلزل ساخت. 2-2. مرحلة رویکرد تحلیلی دهة 1960 شاهد ظهور انقلاب در رشتة فلسفة تعلیم و تربیت بود که به "رویکرد تحلیلی" شهرت دارد. این رویکرد، طی این دهه، فلسفة تعلیم وتربیت در دنیای انگلیسی زبان به ویژه، بریتانیای کبیر را تحت نفوذ خود درآورد. رویکرد تحلیلی، انقلاب ضد رویکرد ایسم‌ها و از چهار جهت با آن متفاوت است. اولاً فلسفة تعلیم و تربیت را به پیروی از ویتگنشتاین متقدم، روش یا یک فعالیت می‌داند، نه رشته؛ ثانیاً از نظریه پردازی‌های فلسفی در دو عرصة نظری (speculative) و هنجاری (normantive) گریزان است و در عوض، تحلیل مفهوم‌ها، گزاره‌ها، استدلال‌ها و نظریه‌های تربیتی و نیز تحلیل و نقادی پیش‌فرض‌های فلسفی زیرساختی آن‌ها را وجة همت خود قرار می‌دهد؛ ثالثاً فلسفة تعلیم و تربیت را فعالیت درجه ‌دوم می‌داند، نه درجة اول؛ و رابعاً نقطة آغاز کار خود را اعمال و فرایند‌های واقعی تربیتی قرار می‌دهد، نه نظریه پردازی تربیتی
یکی از نکات قابل ذکر در باره رویکرد تحلیلی آن است که رویکرد مذکور، طیف واحد و یکپارچه‌ای نیست؛ بلکه دیدگاه‌های گوناگونی را دربر می‌گیرد. این وضعیت در رشتة فلسفه تعلیم و تربیت، حالت بالتبع و بالعرض دارد، نه بالاصاله و بالذات؛ به این معنا که اصل وجود تنوع و تفرّق مربوط به رشتة مادر یعنی فلسفه است و این فلسفه تحلیلی غرب است که شاخه‌ها و شعبه‌‌هایی دارد. به‌طور مشخص، در فلسفة تحلیلی، سه شاخه مطرح است: اتمیسم منطقی، به نمایندگی راسل، وایتهد و ویتگنشتاین متقدم؛ پوزیتیویسم منطقی، به نمایندگی شلیک، کارناپ و آیر؛ و فلسفة زبان عادی، به نمایندگی ویتگنشتاین متأخر و رایل (ر. ک: پاپکین و استرول، مجتبوی، 1380: ص 396- 419)؛ اما در فلسفة تعلیم و تربیت تا آن‌جا که نگارنده تحقیق کرده، به‌طور عمده همان دو رویکرد پوزیتیویسم منطقی و فلسفة زبانی رواج دارد. گاه در منابع درسی این رشته، از دو رویکرد نامبرده با عناوین صورت گرایی (formalism) و زبان‌گرایی (linguism) (Park, 1970, P. 337) نام برده شده است.


دانلود فناوری آموزشی در کتب درسی ، تحلیلی از محتوای کتب درسی

سوالی که بسیاری از اوقات ذهن ما را به خود مشغول داشته، این است که چقدر آنچه را می دانیم در عمل به کار می بندیم
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 5
فرمت فایل doc
حجم فایل 31 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 33
فناوری آموزشی در کتب درسی ، تحلیلی از محتوای کتب درسی

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

فناوری آموزشی در کتب درسی فناوری آموزشی تحلیلی از محتوای کتب درسی فناوری آموزشی

چکیده
سوالی که بسیاری از اوقات ذهن ما را به خود مشغول داشته، این است که چقدر آنچه را می دانیم در عمل به کار می بندیم. نویسندگان و خوانندگان کتاب های درسی فناوری آموزشی نیز با این سوال روبرو هستند. در این پژوهش با انتخاب 9 کتاب درسی دانشگاه در این رشته به عنوان نمونه هدف مند و با استفاده از روش تحلیل محتوا و نیز تحلیل همخوانی سعی شده است به سوال فوق پاسخ داده شود. در واقع هدف این بوده است که معلوم شود چه مفاهیم و عناصری از فناوری آموزشی در این کتاب ها رعایت شده است و آیا رعایت یا عدم رعایت آنها با متغیرهایی چون جنسیت نویسنده، تعداد نویسندگان، نوع ناشر، نوبت و تیراژ چاپ همخوانی دارد یا نه. عناصر مورد توجه به عنوان واحدهای تحلیل در 6 دسته طبقه بندی شد. پس از بررسی کتاب ها و صفحه های نمونه، داده های مربوط استخراج و سپس وارد رایانه شد. نتایج به تفصیل در متن مقاله شرح داده شده است. نتایج اجمالا ً حکایت از آن دارد که عناصر یا ویژگی های مربوط به دو طبقه سبک نگارش و اصول آموزش و یادگیری در کتاب های درسی فناوری آموزشی حضور پر رنگ تری داشته اند که از نقاط قوت این کتاب ها تلقی می شود.عناصر مربوط به طراحی آموزشی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند، طوری که در اغلب کتب مورد مطالعه ویژگی های مربوط بدان غایب بوده است. به رغم اینکه طراحی پیام ها و کاربرد مواد دیداری می تواند بیش از پیش از توانمندی های فناوری های نوین بهره مند شود، اما ویژگی ها و عناصر آن در کتب فناوری آموزشی حضور چشمگیری نداشته است. اگرچه نویسندگان تلاش در خوری را برای ساده و ملموس ساختن مطالب به عمل آورده اند، اما نیاز به تدارک دیدن تجربیات متنوعی از یادگیری در کتب درسی که بتواند مخاطب را به فعالیت و مشارکت فراخواند، بیش از پیش حس می شود. ویژگی های کالبدی کتاب از جمله مقولاتی بوده است که آنها را در این گونه کتاب ها کمتر از بقیه ویژگی ها می توان سراغ گرفت.
مقدمه
با وجود اینکه واژگانی چون فن و فناوری آموزشی در ذهن بسیاری از شنوندگان ناآشنای آن پژواکی از افزارها و سخت افزارها را به همراه دارد ، اما نیک می دانیم که فوت و فن آموزش فراتر و فراگیرتر از آن است. خوشبختانه در برهه ای به سر می بریم که در پی تحمل سختی های بسیار برای کاستن از کاستی ها، اکنون بشر گونه ای بس شگرف از فناوری، یعنی فناوری نوین اطلاعات و ارتباطات را در عرصه های مختلف به کار گرفته است. در این میان آموزش و فناوری آموزشی نیز از مواهب آن بی بهره نمانده است. پیداست که این هردو می توانند در کمک و یاری به یکدیگر بسیار موثر باشند، اما اگر هرگزفراموش نکنیم که هیچیک از این دو جای یکدیگر را نمی گیرند و عرصه را بر سایر عناصر تنگ نمی کنند، بلکه می توانند به ترقی و تعالی همدیگر کمک کنند.
کتاب درسی یکی از همین عناصر و کانون توجه ما در این گفتار است. تصور اینکه افزارهای الکترونیک امروزی بتواند جای آن را اشغال کند، تصوری دور از واقعیت است. البته همان طور که یکی از پژوهشگران گفته است شاید در برخی موارد نیز پافشاری بیش اندازه بر این ادعا که رایانه یا کتاب الکترونیک جای کتاب درسی را خواهد گرفت از سویی ناشی از منفعت طلبی صاحبان این صنایع است و از سویی هم شیفتگی هایی را به دنبال دارد که موجب اتلاف منابع مالی است.(گری چاپمن ، 1998)
شیفتگی در مقابل دعاوی بسیار زیبا همچون انطباق نشر الکترونیک با سیاست های حفظ محیط زیست، صرفه جویی در مصرف میلیون ها تن کاغذ و در نتیجه نجات جنگل ها دامنگیر دست اندرکاران مدارس هم شده است (توماس ویلسون، 2004).
اما مقصود این گفتار این نیست که ثابت کند، کتاب ماندگار است، بلکه مقصود بیشتر گوشزد کردن این نکته است که تبلور یافتن دانش در کنش و رفتار که در نزد همه اقوام و فرهنگ ها مورد تایید است، بیش از سخن و سخنرانی موثر و کارگر می افتد. برای ما که داعیه فناوری آموزشی را داریم بهترین جا برای نشان دادن الگوی کاربردی آن همانا ساعات کلاس و صفحات کتاب و صحنه های برنامه های آموزشی و درسی ماست و اکنون با برخورداری از امکانات فناوری اطلاعات و ارتباطات بهتر و آسانتر می توان به این مهم جامه عمل پوشاند. در این گفتار سعی بر آن است آینه ای فراهم شود تا از چگونگی تبلوردانش خود در گوشه ای از عمل خویش با خبر شویم، نه چیزی بیشتر نه کمتر. برای این منظور ناگزیر بایستی به تحلیل محتوا پرداخت.
با وجود اینکه تحلیل محتوا روشی دیرآشنا است، اما کمتر آن را در عرصه بررسی کتب درسی دانشگاهی به کار گرفته ایم و در زمینه کتب درسی فناوری آموزشی شاید نتوان نمونه ای برای آن سراغ گرفت. این موضوع صرفاً به کتاب های فارسی هم منحصر نمی شود، بلکه با جستجوی مختصری در اینترنت می توان مشاهده کرد که تحلیل محتوا در این عرصه در دسترس نیست. با این حال کسانی به ارایه پیشنهاد هایی در زمینه تحلیل محتوای کتب درسی پرداخته اند. به عنوان نمونه براون پیشنهاد کرده است که در بررسی متون درسی سه طبقه یا مقوله مورد توجه قرار گیرد که عبارت اند از نظام کتاب (شامل ویژگی های کالبدی و مواد همراهی کننده نظیر راهنما، آزمون و نوارهای دیداری- شنیداری)، درسها یا آموختنی های آن( شامل تجربیات یادگیری، تنوع و سودمندی آنها) و بالاخره ویژگی های فوق العاده شامل طرح جداگانه نکات برجسته، پیش سازمان دهنده ها و استفاده از سایر مواد دیداری. وی برای اندازه گیری این عناصر فرم خاصی را تهیه کرده است. (جیمز براون، 1994)
آنچه در این پژوهش مبنای تصمیم گیری و عمل بوده است یکی مفاهیم و اصول آموخته شده فناوری آموزشی بوده است و دیگری نکات مورد توجه در تحلیل محتوا. در این بخش بیشتر از آثار لورنس باردن و جک فرانکل و نورمن والن بهره گرفته شده است.
هدف
به عبارتی فنی تر هدف پژوهشی این مقاله در وهله نخست این است که با تحلیل محتوای برخی از کتب درسی دانشگاهی فناوری آموزشی به تعیین این موضوع بپردازد که چه مفاهیم و عناصری از فناوری آموزشی در کتب درسی همین قلمرو تبلور یافته است و چه مفاهیم و عناصری غایب است. این عناصر در 6 طبقه زیر دسته بندی شده است:
1- طراحی آموزشی2- طراحی پیام ها و کاربرد مواد دیداری3- سبک نگارش و ارایه4- تنوع تجربیات یادگیری5- ویژگی های کالبدی6- اصول آموزش و یادگیری
در وهله دوم هدف این است که با استفاده از تحلیل همخوانی مشخص شود که آیا بین حضور و غیاب این مفاهیم و عناصر و متغیرهایی همچون جنسیت نویسنده، تعداد نویسندگان(همکاری)، نوبت چاپ، تیراژ و نوع ناشر(دانشگاهی یا خصوصی) رابطه و همخوانی برقرار است یا نه.
روش
از لابه لای آنچه تا اینجا گفته شد پیداست که روش تحقیق مورد استفاده در سطح اول، تحلیل محتوا است. البته تحلیلی از نوع بررسی حضور یا غیاب ویژگی های مورد مطالعه. در سطح دوم که به بررسی رابطه بین متغیر ها می پردازد روش تحقیق، همخوانی است که با استفاده از تکنیک آماری مجذور خی، توافق یا همخوانی بین متغیرها مورد بررسی قرار می گیرد.
جمعیت و نمونه
جمعیت در این تحقیق عبارت بوده است از کتب درسی دانشگاهی که در باره فناوری آموزشی به زبان فارسی به رشته تحریر درآمده و اکنون در دانشگاه ها تدریس می شود. بنابر این کتب ترجمه شده مد نظر نبوده است. از بین این کتب، کتاب هایی که مستقیما به معرفی و بحث در باره فناوری آموزشی پرداخته بودند به عنوان نمونه هدف مند انتخاب شد که در تحلیل محتوا پیکره تحلیل را تشکیل می دهد. فهرست این کتاب ها در جدول 1 دیده می شود. برای مطالعه عناصر یا واحدهایی از تحلیل که بررسی کل یک کتاب لازم بوده (مثل عناصر طبقه اول یعنی طراحی آموزشی) لاجرم نیازی به نمونه گیری از صفحات نبوده است.
اما در مواردی که اندازه گیری و تحلیل ماهیتاً مستلزم شمارش موارد بسیار زیادی بوده و این کار از حیث زمانی عملا ناممکن می نموده است، نمونه گیری از صفحات کتاب ها ضرورت پیدا کرده است. این نمونه گیری با رعایت تخصیص متناسب بر اساس حجم کتاب و با استفاده از نمونه گیری تصادفی با کمک رایانه انجام شده است.


دانلود فناوری آموزشی در کلاس

از نگاه معلمان ، منظور از فناوری در آموزش شامل تابلو ، گچ ، قلم و شاید نمایش فیلمی از طریق پروژکتور باشد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 6
فرمت فایل doc
حجم فایل 19 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 19
فناوری آموزشی در کلاس

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

فناوری آموزشی در کلاس

تغییرات تدریجی
از نگاه معلمان ، منظور از فناوری در آموزش شامل : تابلو ، گچ ، قلم و شاید نمایش فیلمی از طریق پروژکتور باشد .
در حالی که ، به طور گسترده دامنه ای از ابزارهای فناوری نظیر تلویزیون ، دوربین های ویدیویی ، ماشین های گرافیگی ،رایانه ها، دوربینهای دیجیتالی، اسکنرها و بسیاری از فناوریهای دیگر در نظامهای تربیتی استفاده میشود . همانگونه که معلمان و دانش آموزان به این ابزارها دسترسی می یابند ، نگرانی هایی درباره استفاده از آنها در معلمان ایجاد می شود که چگونه فناوری را در آموزش ادغام و چطور کوشش ها یشان را در کمک به یادگیری دانش آموزان به طور موثر به کار گیرند.
تجربه و نتایج بررسی های انجام شده به ما می گوید که این عمل ، آنی و یک شبه صورت نمی گیرد و این کار نیازمند توانایی ها و مهارتهایی است که از طریق آموزش بصورت تدریجی صورت می گیرد.
از جمله مهارتهایی که معلمان و دانش آموزان باید مجهز به آن باشند ، سواد دیجیتالی است .
استفاده از ICT در ظهور ظرفیت های پنهان دانش آموزان اثر گذار خواهد بود . وسبب میشود حواس بیشتری از دانش آموزان به کار بیفتد و یادگیری بهتر صورت گیرد.
شاید بتوان ICT را کاتا لیزوری در نظر گرفت که شیوه های تفکر در باره یاد دهی ـ یادگیری را فعال میکند و موجب تغییر در کلاس درس میشود. برای پاسخ گویی نیازهای مطرح شده ، تلفیق ICT با آموزش ضرورتی انکار ناپذیر است.
یکی از راههای ایجاد انگیزه در دانش آموزان برای بکارگیری ICTبه عنوان یک ابزار ،تعیین فعالیتهای مناسب برای آنان در زمینه تولید اطلاعات و نیز پرورش خلاقیت آنان از طریق معرفی ابزارهای تولیدو پردازش اطلاعات است .
مشاهده واقعیت های زندگی در عصر دانایی و تغییر و تحول در مشاغل و شیوه های تعامل و ارتباطات ،وتوسعه خدمات و مهارتهای حرفه ای ایجاب می کند که دانش آموزان ضمن کسب دانش ، دامنه ارتباط خود را با دیگران توسعه دهند،در فعالیتهای گروهی بطور موثر شرکت کنند، تفکر انتقادی و خلاق داشته باشند ،و برای تصمیم گیری وانتخاب راه حلهای مناسب ،از دانش و توانایی لازم برخوردار باشند واین در سایه ICT امکان پذیر است .
برای ایجاد محیط های یادگیری فعال ،فناوری های اطلاعات و ارتباطات میتوانند، ابزار و امکانات نرم افزاری بسیار موثری را در اختیار معلم قرار دهند. هر چه معلمان با امکانات و قابلیت های فناورانه بیشتر آشنا شوند، بهتر می توانند از ویژگی های فناوری استفاده کنندو در ایجاد و غنی سازی محیط های یادگیری فعال در کلاس درس از خود ابتکار و نوآوری نشان دهند و توفیق بیشتری بدست آورند. زیرا نوآوری ، بیشتر از جوشش درون مایه می گیرد تا تقلید صرف .
فناوری ICT زمینه را برای یادگیری مادام العمرفراهم می کند و همه افراد با توجه به نیازها و تواناییهای خود میتوانند ، با دسترسی به فناوری مناسب ،به یادگیری بپردازند. معلمان نیز باید با استفاده از فناوری های گوناگون شیوه های تدریس و یادگیری به شیوه سنتی را تغییر دهندو دگرگون کنند و با این تغییر ،در پیشرفت علوم و اثربخشی آن بکوشند.در حل مسایل به شکل گروهی ، درعین این که همه بطور فعال درگیر انجام دادن تکالیف و فعالیت اند هر دانش آموز نقش خاصی دارد.


کلیدواژه : فناوری آموزشی ، تدریس ،یادگیری ،علوم ،فناوری اطلاعات ،ارتباطات ،سواد دیجیتالی


مقدمه
یکی از مهمترین موضوعاتی که امروزه دست اندرکاران تعلیم و تربیت کشور را به خود مشغول کرده است ، نحوه ی مواجه شدن آموزش و پرورش با فرصت ها و تهدیدهای حاصل از گسترش و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و برنامه ریزی دقیق و اصولی برای بهره برداری و استفاده از آن است . به ویژه ، با توجه به تأثیر این فناوری های نوین در شیوه های یاددهی ـ یادگیری و تغییر نقش معلمان ، ضروری است که زمینه هایی فراهم شود تا هم وزارت آموزش و پرورش بضاعت موجود در جامعه ی معلمان را شناسایی کند و هم معلمان گرامی به شناسایی و ارتقای مهارت های خود در زمینه های کاربرد فناوری های نوین نظیر ICTو ITو در آموزش بپردازند .
فناوریهای اطلاعات و ارتباطات ((ابزارها و وسایلی که به هر طریق موجب تولید ، انباشت ، پردازش و اشاعه ی اطلاعات شوند، فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی (ICT) نامیده می شوند)) همچنین بنا به تعریفی دیگر ، ((فناوری اطلاعات وسیله ای برای ذخیره سازی ، پردازش و ارائه اطلاعات است که به صورت الکترونیکی و مبتنی بر تعدادی رسانه است )) .هیچ تعریف روشن جامع و کاملی از سواد دیجیتالی وجود ندارد معلمان و دانشمندان علاوه بر سواد سنتی که شامل خواندن، نوشتن، گوش دادن و صحبت کردن است، نیازمند مهارتهای فناوری برای برقراری ارتباط ، بررسی ، دسترسی به اطلاعات ، استفاده از اطلاعات ، پردازش ، تفکر انتقادی در باره ی پیامها از طریق رسانه ها و درک ارزشیابی داده ها هستند. بنابراین، معلمان و دانش آموزان نیازمند این سواد هستند. این سواد ، خود مشتمل بر: الف) سواد بنیادی ب) سواد علمی ج) سواد اقتصادی د) سواد تکنولوژیکی ه) سواد تصویری و) سواد اطلاعاتی ز) سواد چندفرهنگی ح) سواد آگاهی جهانی است .

فناوری چیست؟
(( فناوری یعنی علم و فن انجام دادن کارها از طریق کار بست )) ، ((بینش های فناورانه در قلب آمال ، آرزوها و باورهای بشر برای آینده قرار دارند.)) امروزه ((طبقه های ))متعددی از فناوری را می توان به شرح زیر شناسایی کرد:
1ـ فناوری به عنوان ابزار .
2ـ فناوری به عنوان دانش.
3ـ فناوری به عنوان مجموعه فعالیت ها.
4ـ فناوری به عنوان یک فرایند .
5ـ فناوری به عنوان یک نظام اجتماعی ـ فنی .

ویژگیهای فناوری ؟
فناوری دارای ویژگیهای مشخصی به شرح زیر است:
الف) هر فناوری مبتنی بر یک طرح است .
ب) اگرچه فناوری با علم مرتبط است اما به استثنای بعضی موارد از فناوری های صنعتی در سطح بالا ،در سایر موارد نمی توان فناوری را یک علم کاربردی دانست .
پ) فناوری سازنده است .
ت) فناوری همکاری چند بعدی را ایجاد میکند .
ث) فناوری به ارزشها پایبند است .
ج) فناوری ضمن تأثیر پذیری از جامعه برآن اثر می گذارد.

سواد فناوری چیست و جایگاه آن کجاست ؟
سواد فناوری عبارت از (( توانایی و قابلیت )) فرد در (( فهم درست )) ، (( اداره کردن )) ، (( کاربرد )) و (( ارزیابی )) فناوری است . سواد فناوری بسیار فراتر از دانش مربوطه به رایانه و کاربرد آن است . سواد فناوری چشم اندازی کلی بر دانش ، ماهیت ، رفتار ، قدرت و نتایج مرتبط بر هر نوع فناوری از جانب هر شهروند است .سواد آموزی فناوری عبارت از درگیر کردن یاد گیرنده در یک گستره تفکر انتقادی است ، به نحوی که خود بتواند ضمن فهم درست از فناوری به طراحی و تولید فناوری های جدید بپردازد و در یک محیط مملو از فناوری با استفاده از فنون درست به بهترین راه حل مسائل برسد .


معلمان و نقش آنان در پرتو فناوری اطلاعات
در فضای کنونی مدارس ،معلمان نخستین کسانی هستند که محیط خانواده را به محیط خارج پیوند می دهند و اولین الگوی دانش آموزان به شمار می آیند . از سویی به نظر می رسد با توسعه ی فناوری اطلاعات و ازدیاد منابع معرفت و سهولت دستیابی به منابع گوناگون دانش ، اقتدار معلمان که برخاسته از دانش آنها ست کاهش می یابد و در تعلیم و تربیت آینده ، دانش سرچشمه ی قدرت و منزلت معلمان به شمار نمی آید و معلمان باید کانون اقتدار و منزلت خویش را در جنبه های دیگری از روا بط انسانی با شاگردان جست و جو کنند . برخی توصیه کرده اند که در رقابت میان فناوری اطلاعات و معلمان ، اگر معلمان در مقام مدیران کاربرد استفاده از فناوری عمل کنند ، قدر و منزلت شان دستخوش کاهش نخواهد شد . آنان همچنین تاکید کرده اند که معلمان باید دریابند که نقش مهم تری یافته اند؛ و آن مدیریت کلاس و اداره ی فرایند یادگیری است .


دانلود گزارش کار درس کارگاه مطالعات شهری: شهر قدمگاه

درس کارگاه مطالعات شهری همان طور که از نام آن معلوم است بررسی و مطالعه روی شهر است که به دلیل پیچیدگی و گستردگی کار انتخاب به صورت شهرها کوچک و زیر 30000 نفر صورت گرفت
دسته بندی معماری
بازدید ها 10
فرمت فایل doc
حجم فایل 87 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 32
گزارش کار درس کارگاه مطالعات شهری: شهر قدمگاه

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

گزارش کار درس کارگاه مطالعات شهری: شهر قدمگاه

مقدمه
معرفی درس و چگونگی کار، درس کارگاه مطالعات شهری همان طور که از نام آن معلوم است بررسی و مطالعه روی شهر است. که به دلیل پیچیدگی و گستردگی کار انتخاب به صورت شهرها کوچک و زیر 30000 نفر صورت گرفت. شهری که مورد انتخاب ما یعنی گروه 6 قرار گرفت،شهر قدمگاه بود که حدود 8000 نفر جمعیت را در خود جای داده و روستاهایی هم جزوء حوزه نفوذ خود قرار داده است.
در طول ترم کلاً کار بر روی شهر قدمگاه و روستاهای تحت حوزه نفوذ بوده است، که باکمک طرح هادی شهر که توسط مهندسین مشاور تهیه می شود. تهیه نقشه های مختلف از فرمانداری، شهرداری و... صورت گرفته است.
نقشه هایی مثل نقشه جمعیت، خدمات ، توپوگرافی،زلزله،منابع و.... که در ابتدای کار بر روی کاغذهای پوستی ایجاد شدند و در آخر به صورت نقشه های کامپیوتری (Autocad) جمع آوری و آرشیو شدند. البته کار فقط جمع آوری داده ها و اطلاعات موجود نبود و بسیاری از نقشه ها بصورت پیشنهادی و با توجه به پتانسیل آن روستا یا دهستان جمع -آوری شده اند در طول کار اطلاعاتی هم توسط نرم افزارهای excelجمع آور شدند و اطلاعات نظیر جمعیتوخدمات چه موجود و چه پیشنهادی در این برنامه ها ثبت شدند. نقشه -هایی که در پایان باید ارائه شوند نقشه های تقسیمات کشوری که از بزرگترین جزء یعنی کشور گرفته تا کوچکترین جزء خدمات روستا باید مشخص شوند. نقشه هایی چون خدمات، کمبود خدمات، راه ها، جمعیت که بصورت های مختلف و بیان تصویری مختلف می توانند ارائه شوند. با توجه به بررسی های لازم بر روی روستاها و دهستانهاوخدمات موجود آنها و منابع و کلیه شرایط دیگر یک سری نقشه های پیشنهادی می توان ارائه داد که حاصل کار و مطالعات صورت گرفته روی آنها می باشد. کلکسیون ارائه شده در آخر باید به صورت لوح فشرده باید که کلیه نقشه ها و برنامه ای excel را در خود بگنجانده است که البته نقشه هایی هم به صورت پلات زندگی ارائه خواهد شد.

تقسیمات سیاسی
با توجه به عکس های تهیه شده ملاحظه می شود که منطقه مورد مطالعه گروه در چه موقعیتی در کشور قرار دارد.، وهمچنین با مطالعه نقشه های کشوری می توان موقعیت شهر قدمگاه و حوزه نفوذ ش را در استان و شهرستان و بخشی که در آن قرار دارد بررسی کرد.



آشنایی اجمالی با منطقه زبرخان

موقعیت جغرافیایی بخش زبرخان
بخش زبرخان بین 25 درجه و 52 دقیقه شمالی و نیز 58 درجه و 52 دقیقه تا 59 درجه و 18 دقیقه طول شرقی قرار دارد. این بخش یکی از بخشهای ششگانه شهرستان نیشابور می باشد که در دامنه جنوبی رشته کوههای بینالود واقع شده است ، این بخش از شمال به بخش طرقبه مشهد ، از شرق به بخش احمدآباد مشهد و از جنوب به بخش کدکن تربت حیدریه و از غرب به بخشهای مرکزی و میان جلگه نیشابور محدود می شود.
این بخش با وسعتی حدود 1102 کیلومتر مربع و با مرکزیت شهر قدمگاه حدود 9 درصد از مساحت شهرستان نیشابور را به خود اختصاص داده است. قرار گرفتن این بخش در دشت حاصلخیز پایکوهی بینالود و نزدیکی به دومین شهر پرجمعیت کشور یعنی مشهد مقدس و عبور راه مواصلاتی و راه آهن سراسری تهران - مشهد از داخل این منطقه ، موقعیت جغرافیایی و استراتژیکی ممتازی را برای این بخش بوجود آورده است که از این نظر می توان دورنمای توسعه آن را روشن دید.

بررسی و شناخت شهرقدمگاه
شناخت تاریخچه شهر، نام و سابقه تاریخ شهر و منشاء پیدایش و روند گسترش شهر تاکنون
به لحاظ تاریخی قدمگاه از سابقه بسیار طولانی برخوردار است. دورانی با نام شاهپور کری، زمانی با نام قدمگاه حضرت علی(ع) و نیز از زمانی که حضرت امام رضا(ع) در سال 200 هجری از مدینه عازم مرو بوده‌اند و در این مکان توقف نموده‌اند، به این نام شهرت یافته و زبانزد مردم شده است. در قسمت شمال شرق باغ قدمگا تپه‌ای وجود دارد که به ده سرخ معروف می‌باشد که در دامنه این تپه خانه‌های روستائیان ساخته شده است. احیاء عمارت قدمگاه را نیز در نیشابور واقع از غایت شهرت محتاج بیان نیست. بناهای ارزشمند تاریخی که در قدمگاه وجود دارند عبارتند از: بقعه قدمگاه، باغ قدمگاه، گرمابه قدمگاه، کاروانسرای قدیم قدمگاه، کاروانسرای جدید، آب انبار و... که وجود این بناها مؤید ارزش تاریخی قدمگاه می‌باشد.
شهر قدمگاه در دو دهه اخیر مورد اقبال و توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه صنعتی استان خراسان قرار گرفت و با احداث و توسعه شهرک صنعتی شهرستان نیشابور در این منطقه و تعداد زیادی از صنایع پراکنده ، بخش زبرخان چهره صنعتی به خود گرفته است.. بر طبق آمار اداره کل صنایع استان خراسان در سال 1378 حدود 54 واحد فعال صنعتی در زمینه صنایع غذایی و نساجی کاغذ ، چوب و چرم و لوازم خانگی و ... در این منطقه وجود دارد که حدود 2/2 درصد از کل صنایع و 3/2 درصد اشتغال استان را به خود اختصاص داده در حالیکه کمتر از 1% جمعیت استان را در خود جای داده و نسبت اشتغال به جمعیت در این منطقه نسبت به استان خراسان و شهرستان نیشابور به بیش از دو برابر می رسد که این امر نشانگر توسعه در بخش زبرخان می باشد.

برخی از خصوصیات شهر قدمگاه
تاثیر بقعه رضوی و قدمگاه امام رضا و حضور و آمد و رفت زوار این قسمت را به یگ گره ترافیکی نسبتا شلوغ تبدیل کرده و اغلب در حاشیه خیابان اصلی که در جهت شرقی – غربی است شکل گرفته و این خیابان را به راسته تجاری شهر تبدیل کرده است. این خیابان بر شبکه اصلی شهر نقش جمع و پخش کننده نیز دارد.
شهر قدمگاه مانند بسیاری از شهرهای دیگر ایران فاقد سیستم شبکه فاضلاب شهری می‌باشد و در حال حاضر در کلیه مراکز خدماتی و واحدهای مسکونی چاههای جذبی حفر شده و از طریق آن فاضلاب دفع می‌شود. به علت شیب عمومی شهر که در جهت شمال به جنوب می‌باشد، آبهای سطحی در این جهت جریان یافته و به زمین‌های پایین دست جاده قدیم مشهد – نیشابور راه می‌یابند.
شهر قدمگاه دارای شبکه برق رسانی می‌باشد و کلیه روستاهای اطراف آن نیز تحت پوشش شبکه برقرسانی قرار دارند. شهر دارای مرکز مخابرات خودکار بوده و امکان برقراری ارتباط بین مشترکین داخل شهر و همچنین مشترکین دیگر شهرهای ایران و جهان را فراهم می‌آورد. در حال حاضر شهر قدمگاه فاقد سیستم گازرسانی است.


دانلود تشریح پیاده سازی نرم افزار تبدیل فرمت dos به فرمت windows

گاهی با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی در زمینه کامپیوتر و به بازار آمدن انواع نرم‌افزارهای جدید که سازگاری شدیدی با محیط ویندوز و تقریبا به هیچ کدام از آنها محیط و برنامه‌های تحت سیستم عامل را پشتیبانی نمی‌کنند
دسته بندی برنامه نویسی
بازدید ها 14
فرمت فایل doc
حجم فایل 33 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 38
تشریح پیاده سازی نرم افزار تبدیل فرمت dos به فرمت windows

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

تشریح پیاده سازی نرم افزار تبدیل فرمت dos به فرمت windows

پیش گفتار
گاهی با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی در زمینه کامپیوتر و به بازار آمدن انواع نرم‌افزارهای جدید که سازگاری شدیدی با محیط ویندوز و تقریبا به هیچ کدام از آنها محیط و برنامه‌های تحت سیستم عامل را پشتیبانی نمی‌کنند ضرورت پیدا می‌کند که برای کنار گذاشتن برنامه‌های تحت Dos خود بتوانیم آنها را به طریقی تبدیل به انواع مختلف قابل شناسایی تحت ویندوز تبدیل کنیم.
یکی از موارد کاربرد آن در مواقعی است که به بانکهای مختلف موجود در محیط بانک اطلاعاتی تحت Dos از جمله foxpro را بتوان به یک بانک تحت سیستم عامل win تبدیل کرد. خصوصا این که در کشورمان داده‌های این بانکها تقریبا تماما فارسی بوده وکار را برای ما مشکل می‌کند.
به همین جهت تصمیم گرفته شد که با تکیه به تجربه چندین ساله در زمینه برنامه‌نویسی‌های تحت Dos و Windows نرم‌افزاری فراهم آورده شود که نیازهای این گونه افراد را برآورده سازد.
در این جزوه سعی شده است که ضمن نشان دادن و توضیح کامل این نرم‌افزار تمام مطالب به صورت واضح و شفاف به همراه لیست و توضیح تمام دستورات به کار گرفته شده آورده شود تا استفاده کنندگان بتوانند درک بهتری از رابطه‌ی این دو سیستم عامل با هم داشته باشند. در عین حال به جنبه‌هایی از تئوری و مقدمات برنامه‌نویسی نیز توجه شده است.
در این جا لازم می‌دانم که از همکاری همه کسانی که تولید و آماده‌سازی این پروژه با کمک آنان میسر گشت تشکر کنم. در این میان از آقای نیک‌فرجام و آقای اخلاقی که در تمام مراحل انجام این پروژه نهایت همکاری را داشته‌اند سپسگذارم.


نحوه پیاده‌سازی
به طور کلی این پروژه از دو نرم‌افزار جداگانه تشکیل شده که شامل یک برنامه تولید شده به زبان foxpro است که به طور خلاصه می‌توان گفت حمل تبدیل تمام حروف و اعداد به کار گرفته شده در بانک‌ها را شامل حروف و اعداد فارسی و انگلیسی بهکدهای اسکی آنان که قابل فهم برای محیط ویندوز باشد، فراهم می‌آورد.
همچنین شامل یک برنامه آسان شده به زبان Delphi است که در آن بانکهای تحت Dos که اطلاعات رکوردهای آن فقط شامل کد اسکی آن علائم و حروف است را تبدیل به کدهای معادل آن در محیط ویندوز و ایجاد یک بانک جدید تحت ویندوز می‌نماید.
در ذیل به جزئیات هر دو برنامه و تشریح عملکرد آنها می‌پردازیم:
تشریح برنامه تحت Dos
در ابتدا توسط تابع feount تعداد فیلدهای بانک را در متغیر c- field ریخته‌ایم و یک آرایه به طول تعداد فیلدهای بانک و به اندازه 4 برای نگهداری لیست فیلدها به همراه نوع و اندازه آنها تعریف کرده و آن را با مقادیر بانک پر می‌کننیم.
c-field = fcount()
Dimension array 1 (o- field,4)
? afield (array 1)
سپس برای این که اطلاعات موجود در بانک پاک نشود یکبانک جدید درست کرده و تمام رکوردها را در آن اضافه می‌کنیم، توجه داشته باشید که طول فیلدهای از نوع رشته‌ای در بانک دوم ضرب در 3 شده (علت آن این است که چون حروف در مبنای اسکی بین Q تا 255 است و ما نیاز داریم در بانک دوم به جای حروف کدهای 3 حرفی آنها را قرار دهیم.

فهرست مطالب

نحوه پیاده‌سازی 3
تشریح برنامه تحت Dos 3
تشریح برنامه تحت ویندوز 4
روش اجرا و به کارگیری برنامه 5
مرجع دستورات 7
APPEND FROM 7
CLEAR 7
CREATE 7
DIMENSION 8
DO WHILE 9
GOTO یا GO 9
SET PATH 9
REPLACE 10
USE 11
AFIELDS 11
ALLTRIM 12
FCOUNT 12
LEN 12
PROCEDRE 13
PUBLIC 14
سورس برنامه فاکس پرو 16
سورس برنامه دلفی 17