سل یو

سیستم همکاری در فروش فایل

سل یو

سیستم همکاری در فروش فایل

دانلود سبک شناسی کشف المحجوب

چکیده این مقاله تلاشی است در جهت بررسی سبک کتاب کشف المعجوب نوشته ی ابوالحسن علی بن عثمان جلابی هجویری که در سه سطح نحوی، واژگانی و بلاغی است تلاش شده تا با توجه به جملات و لغات و اصطلاحات ویژگی بارزی را پیدا کرد که از آن برای یافتن سبک کتاب بهره برد و یا در هر یک از سطوح بدین شکل کار شده است ودر نهایت به نتیجه ای رسیدم که می توان گفت سبک این
دسته بندی تاریخ و ادبیات
بازدید ها 21
فرمت فایل doc
حجم فایل 36 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 16
سبک شناسی کشف المحجوب

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

سبک شناسی کشف المحجوب

چکیده

این مقاله تلاشی است در جهت بررسی سبک کتاب کشف المعجوب نوشته ی ابوالحسن علی بن عثمان جلابی هجویری که در سه سطح نحوی، واژگانی و بلاغی است .

تلاش شده تا با توجه به جملات و لغات و اصطلاحات ویژگی بارزی را پیدا کرد که از آن برای یافتن سبک کتاب بهره برد. و یا در هر یک از سطوح بدین شکل کار شده است ودر نهایت به نتیجه ای رسیدم که می توان گفت سبک این کتاب کمی با نثرهای هم دوره اش متفاوت است . و البته هنوز هم فضایی برای بررسی باقی است.

کلید واژه : سبک شناسی، کشف المحجوب، جلابی هجویری

مقدمه

کشف المحجوب از کهن ترین متون صوفیه است . که در اوایل قرن 5 توسط ابوالحسن علی بن عثمان نوشته شده است که هم دوره با تاریخ بیهقی و قابوسنامه و سفرنامه ناصر خسرو است و اما شباهتی با آن کتب ندارد چرا که نه آمیخته ای از تجارب شخصی، و آداب و عادات اجتماعی و باورهای همگانی و نه گزارشی صمیمانه از مشاهدان سیر و سفر حتی به تمامی شرح تجربیات روحانی و یافته های خاطر مولف نیز نیست .

هجویری در روزهای پادشاهی سلطان محمود غزنوی زاده شد ( م :‌421)

علوم متداول عصر، خاصه قرآن، حدیث ، تفسیر ، فقه و کلام را درزادگاه خود آموخت آن چه که که درباره ی شخصیت ومقام او می توان گفت اینکه او طبعی نازک و روحیه ای حساس داشت تنها اثری که از دیرزمان به هجویری نسبت داده اند و امروزه در دست است کشف المحجوب است و از طریق همین کشف المحجوب از دیگر آثار وی می توان آگاهی یافت، هجویری در ضمن سخن و مناسبت های گوناگون از کتب و رسایل خود نام برده است نظیر:

ذهن و قلم هجویری تحت تآثیر زبان عربی بود بخصوص که اصطلاحات تصرف نیز تقریباً همه کلماتی قرآن اند و کمتر واژه ای فارسی مثل دوستی، درویشی، نیستی و ... ظرفیت معنایی را داشت که به خوبی بتواند به جای محبت ، فقر و فنا و ... به کار رود

دیوان اشعار ، منهاج الدین ، کتاب فنا وبقا و البیان لاهل العیان و چند کتاب دیگر

موضوع کشف المحجوب تصرف اسلامی است و شامل مطالب زیر است :

1. مقدمه ای در سبب تالیف کتاب و بیان موضوع آن :

در این مقدمه علاوه بر طرح سوالات ابوسعید هجویری – همشهری مولف که وی را متعهد کرده تا با این کتاب بدان ها پاسخ دهد – مولف مجال یافته از روزگار و نااهلان شکایت کند.

2. باب اثبات العلم (ص 21-11)

3. باب الفقر (ص 34-21)

4. باب التصوف (ص 49-34).

5. باب مرقعه داشتن (لبس المرقعات ) ص 65-49.

6. باب اختلافهم فی الفقر و الصفوه (ص 68-65)

7. باب بیان ملامه ( ص 78-68)

8. باب ذکر ائمتهم من اصحابه التابعین (ص 85-87)

9. باب فی ذکر ائمتهم من اهل البیت (ص 97-85)

10. باب ذکر اهل الصفه ( ص 107-97)

11. باب فی ذکر ائمتهم من اتباع التابعین الی یومنا ( ص 202-107)

12. باب فی ذکر ائمتهم من المتاخرین (ص 214-202)

13. باب فی ذکر رجال الصوفیه من المتاخرین علی الاختصار اهل البلدان (ص 218-214)

14. باب فی فرق فرقهم و مذاهبهم و آیاتهم و مقاماتهم و حکایاتهم (ص 219-218)

15. مکتبهای صوفیه ، عقاید و اقوال و نظریات آن ها ( 245-219)

سپس در حقیقت نفس و معرفت آن و دیگر مقولات عرفانی و فلسفی به اشباع تمام سخن می راند (546-245).

نثر این کتاب زلال و از برترین نمونه های نثر قرن 4 و 5 است و به همان شیوه ای است که در زبان اهل ادب به نثر مرسل ساده شهرت دارد.

روش انجام تحقیق:

حدود چند باب از این کتاب را مورد بررسی قرار دادم و تلاش کردم تا موارد گویایی را که نشان از سبک این کتاب داشته باشد را بیابم و خلال سه سطح نحوی، واژگانی و بلاغی قرار دهم و هر کدام از این سطوح خود دارای چند قسمت است . ابتدا درباره ی آن نمونه توصیفی ارائه دادم تا مخاطب با آن آشنا شود سپس بعد از تحلیل، نمونه هایی از آن را در ادامه آورده ام .

پیشینه ی تحقیق:

  1. ملک الشعرای بهار در کتاب سبک شناسی جلد 2 درباره ی سبک این کتاب اختصار سخن گفته است .
  2. در مقدمه ی کتاب گزیده ی کشف المحجوب به انتخاب و توضیح دکتر محمود عابدی نیز بحث های پیرامون این کتاب وجود دارد.

مقالاتی درباب کشف المحجوب پیدا کردم اما سبک آن مد نظرم بود که هیچ یک در این باره نبودند و برای کار سبک شناسی من مفید نبود.

سطح واژگان

نویسنده در جای جای این کتاب، هرکجا که قصد بیان مطلبی را دارد که نسبت به آن تاکید دارد بعد از بیان آن از احادیث پیامبر و ائمه و نیز از آیات قرآن بهره می برد.

1. صفحه 11[1] (می گوید : خدای عزوجل دم کرد آنان را که علوم بی منفعت آموزند )

در ادامه آیه ای از قرآن می آورد : « یتعلمون ما یضرُهم و لاینفعهم (102/بقره ) و پیامبر نیز فرمود« اُعوذُبک من علم لایَنْفع»

2. صفحه 13: زمانی که قصد دارد بگوید : « که علم ما صفت ماست و به ما قایم و اوصاف ما متناهی ) از آیه ی 85 سوره اسراء استفاده می کند « مااوتیتم من العلم الاقلیلاً»

3. صفحه 12. کاربند آن باش که دانی تا به بوکات آن نادانسته نیز بدانی «‌انتَ لاتعمل بما تعلم ، کیفَ تطلُبُ مالا تعلم»

4. صفحه 50 سپردن طریق معانی دشوار باشد جز بر آن که وی را از برای آن آفریده بود، و پیامبر گفت : صلی الله علیه :‌« کل میسر لما خلق له »‌

« لغات و عبارات تازی »

این کتاب متعلق به 5 است پس طبیعی است که دستخوش لغات و عبارات تازی باشد از طرف دیگرصبغه ی مذهبی و عرفانی این کتاب باعث شده تا برای فهم بیشتر و القای معانی که مقصود نویسنده است از آیات قرآن و احادیث بهره برد که مخاطب با آن امن دارد و قبول دارد

بسیاری از لغات و اصطلاحات عربی وجود دارد که در این کتاب به معنی هایی استفاده شده که قبل از آن اینگونه استمال نمی شده است یا اصطلاحات دیگری جایگزین آن شده است . [2]

نمونه : عبودیت ، خیریت ، مجاهدت، زیادت، قلت، فراسات و ...

حروف متروک

برخی از حروف در این کتاب دیگر کاربردی ندارند و معنای آن ها تغییر کرده ودیگر در این معنا استعمال نمی شود.

1) ص 61 : رسول – صلی الله علیه و سلم – مامور بود به صحبت و قیام کردن به حق ایشان تا رسول (ع) هرک جایی که از ایشان بدیدی گفتی ..... تا در معنای چنانکه ، تا حدی که

2) صفحه 74: گفت به خدمت برده ام ، که وی به خدمت خداوند مشغول شد و ما به خدمت ...

بر دوام (در معنای همیشگی، دایم ( حرف اضافه + اسم )

3) آنچه به ابتدای کتاب نام خود اثبات کردم (آنچه در معنای این که )

4) و این اندر ماه رمضان بود. ( اندر در معنای در )

5) غنا فاضل تر که فقر (که به معنی « از » )

سبک این کتاب قدیمی و کهنه است و از این حروف واژگان بسیار در آن دیده می شود و نویسنده متناسب با دوره ای که در آن قرار داشته و آن بدان را شکل که واژگان و حروف بکار برده می شدند ، استفاده کرده است


[1] - شماره صفحات این مقاله بر اساس کتاب درویش گنج بخش (گزیده کشف المحجوب) به انتخاب و توضیح /دکتر محمود عابدی نوشته شده است.

[2] - ملک الشعرای بهار در کتاب سبک شناسی ج2 صفحه ی 203 )


دانلود زندگی نامه عبدالرزاق کاشانی

اهل کاشان است، نامش عبدالرزاق، کنیه‌اش ابوالفضل و ملقب به کمال‌الدین می‌باشد، پدرش نیزبا لقب جمال‌الدین و کنیه ابوالغنائم مشهور است
دسته بندی تاریخ و ادبیات
بازدید ها 31
فرمت فایل doc
حجم فایل 101 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 69
زندگی نامه عبدالرزاق کاشانی

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

زندگی نامه عبدالرزاق کاشانی

نام ونسب کاشانی:

اهل کاشان است، نامش عبدالرزاق، کنیه‌اش ابوالفضل و ملقب به کمال‌الدین می‌باشد، پدرش نیزبا لقب جمال‌الدین و کنیه ابوالغنائم مشهور است.

تاریخ زندگی جناب عبدالرزاق بخاطر همزمانی و شباهتهای اسمی با سه عالم برجسته دیگر- دونفر هم نام ودیگری همشهری – دچار ابهامات و تناقضات زیادی گردیده است تا جائیکه از کنیه او گرفته تا محل زندگانی، نام پدر و آثار او را تحت الشعاع خود قرار می دهد. این سه که به ترتیب عبارتند از:

1- کمال الدین عبدالرزاق مشهور به (ابن فوطی) (م723 هـ ق) تراجم نگار هم عصر کاشانی و صاحب <مجمع الآداب فی معجم الالقاب> و تلخیصی ازآن بوده، پدرش احمد و شانزده سال پیشتر از کاشانی دار فانی را وداع گفته است.

2- کمال الدین عبدالرزاق سمرقندی (ت 816هـ ق م 887 هـ ق) مؤلف «مطلع سعدین و مجمع بحرین»، پدرش اسحاق،ملقب به جلال الدین می‌باشد.( همچنانکه می بینیم نزدیک به یک قرن بعد از کاشانی می زیسته است).

3- عزالدین محمود کاشانی (م735هـ ق) صاحب دو اثر مشهور «مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه»- که در اصل ترجمه وتلخیص از عوارف المعارف سهروردی است – و شرح عالمانه وادیبانه تائیه ابن فارض مشهور به «کشف الوجوه الغر لمعانی نظم الدّر» می‌باشد.

این همعصر وهمشهری ملا عبدالرزاق – همچون او – در عرفان عملی و نظری تبحر داشته و دو اثر ماندگارش نشان از تضلع او در این دو حوزه دارند.گروهی چون علامه امین عاملی[1] و حاجی خلیفه[2]،علامه مدرس تبریزی[3]، مرحوم آقا بزرگ تهرانی[4] - به اشتباه- ابوالغنائم را کنیه ملا عبدالرزاق بر شمرده اند در حالیکه

می دانیم- براساس آنچه تلمیذ نامدارش قیصری در مقدمه شرح مخصوص خود ضبط کرده ابوالغنائم کنیه پدرش می باشد.

علامه طهرانی نام پدر او احمد[5] و مدرس تبریزی اسحاق[6] می دانند و این در حالیست که این دو بترتیب – نام پدر ابن فوطی[7] و عبدالرزاق سمرقندی[8] می‌باشند.

در مورد زادگاه ایشان نیز با اینکه همه جا، نام «قاسی»[9]«قاسانی»[10]و«کاشی»[11] «کاشانی»[12] «قاشانی»[13]آمده است.اما حاجی خلیفه در کشف الظنون[14] هنگام معرفی «تأویلات القرآن الکریم» لفظ «سمرقندی» را بعد از «الکاشی» بکار می‌برد، تا جائیکه جناب آقای بیدار فر در مقدمه وزین خود برشرح منازل السائرین – با توسل به کاربرد «القاسانی»توسط قیصری و قول یاقوت حموی در معجم البلدان_ تمایل خود را به سمرقندی بودن ملا عبدالرزاق ابزار می‌دارد.[15]و این در حالیست که ابوالفداء در تقویم البلدان قاشان را به صورت قاسان را نیز مجاز دانسته[16] و بغدادی نیز در مراصد الاصلاع، قاسان و قاشان –هر دو – را شهری در نزدیکی اصفهان معرفی می‌کند[17] پس باید گفت که حاجی خلیفه بین صاحب مطلع سعدین و ملا عبدالرزاق دچار خلط شده است. از طرفی می دانیم کاشی مخفف کاشانی و قاشی نیز تلفظ

دیگری از قاشانی در زبان عامه است[18]پس نام کاملش – همچنانکه قیصری(ره) در مقدمه شرح فصوص الحکم آورده – عبارتست از: <کمال الدین ابوالفضل عبدالرزاق بن جمال الدین ابی الغنائم الکاشانی[19]>

آغاز ، حیات وانجام کاشانی:

در هیچیک از تراجم مشهور نظری نسبت به تاریخ تولد ایشان به چشم نمی خورده لذا ما برای مشخص شدن دوران حیات و سال تولد تقریبی او به تحقیقی درباره تاریخ وفات ورویکردش به عرفان دست می زنیم باید گفت که در مورد تاریخ وفات ایشان چهار نفر ارائه شده است.

1) حاجی خلیفه در کشف الظنون تاریخ وفات کاشانی را سال (730 هـ ق) می‌دانند[20]که همین نظر به اعیان الشیعه[21] نیز راه یافته است.

2) صاحب روضات الجنات سال وفات را سال( 735هـ ق) ضبط نموده است[22] و مدفنش را خانقاه زین الدین ماستری داخل شهر نطنز و در جوار مسجد جامع می دانند.

3) سومین تاریخ ازآن صاحب مجمل التواریخ می ‌باشد ایشان سال وفات را سوم محرم سال 736 هـ.ق) می‌دانند که از دقت بیشتری نسبت به بقیه برخوردار است.

4)حاجی خلیفه در کشف الظنون ذیل معرفی تأویلات القرآن الکریم سال وفات ایشان را 887 (هـ ق) می‌دانند چرا که اولاً اگر تاریخ نوشتن شرح منازل السائرین- همچنانکه در آخر یکی از نسخ آن آمده – سال(731 هـ ق)باشد[23] بدون تردید سال وفات ایشان سال (730 هـ ق) نمی‌باشد. ثانیاً حاجی خلیفه- همچنانکه فراوان از او دیده شده – بین ملاعبدالرزاق و

سمرقندی، صاحب مطلع سعدین،خلط نموده و سال وفات ایشان را برای کاشانی آورده است.

نظر برجای مانده قابل جمعند، چرا که اگر تاریخ وفات ایشان را سوم محرم سال (736هـ ق) بدانیم، می‌توان گفت که صاحب روضات الجنات این سه روز را به حساب نیاورده است پس صحیح‌ترین تاریخ همان سوم محرم سال (736 هـ.ق)‌می‌باشد.

حال اگر- براساس نامه کاشانی به علاءالدوله سمنانی، رویکرد کاشانی به متصوفه در اوایل جوانی او- بعد از بحث فضلیات وشرعیات- و با مصاحبت مولانا نورالدین عبدالله نطنزی (م 699 هـ ق) و بعد- و همزمان با او –شمس‌الدین کیشی و اصیل‌الدین عبدالله (م 685 هـ ق) صورت گرفته باشد. در این حالت جناب کاشانی سال بعد ازوفات شیخ اصیل‌الدین زیسته‌اند. واگر شروع مصاحبتش با متصوفه را بین 25 تا 35 سالگی ایشان بدانیم، مدت حیات این عارف وارسته بین 75 تا 85 سال و سال تولد ایشان ، بین سالهای (650هـ ق تا 660 هـ ق) بوده است. وصدق این استدلال زمانی آشکار می‌گردد که در هیچیک از کتاب تراجم عمر طولانی و غیرطبیعی برای این بزرگمرد عرفان ثبت نشده است سوگمندانه باید گفت که حتی نسبت به مدت عمر کاشانی نیز اشتباهات فاحشی صورت گرفته است تا جائیکه برخی با دیدن نامی از <محمد بن مصلح المشتهر بالتبریزی[24]> در مقدمه شرح فصوص کاشانی به اشتباه آنرا شمس تبریزی ( م 645هـ ق)دانسته و شرح فصوص کاشانی را به سفارش ایشان می‌دانند. غافل از اینکه در این صورت اگر هنگام نوشتن به شرح خصوص کاشانی 40 ساله باشد.

با توجه به اینکه فصوص در سال(632 هـ ق) نوشته شده ومحی الدین متوفی 638 (هـ ق) است- باید عمری 130 تا 140 ساله برای او در نظر گرفت که اشاره کردیم در کتب تراجم به چنین عمری اشاره نشده است. از طرفی می دانیم که کاشانی شرح خود را بعد از شرح

جندی[25] و جندی نیز شرحش را بعد از وفات شیخ کبیرصدرالدین قونوی[26] (م 673 هـ ق) نگاشته است. پس این سخن که کاشانی شرح خود را به سفارش شمس تبریزی نوشته،سخی ‌بی‌پایه است و اگر به این نکته نیز توجه کنیم که شمس تبریزی نگاهی منتقدانه به عرفان محی الدین دارد این بی پایگی روشنتر خواهد بود.

کاشانی و آموخته ها :

کاشانی نه تنها یک تاز عرفان و مجمع البحرین عرفان نظری وعملی است که پیشتر جستجوگری پرتلاش در عرصه علوم ظاهری بوده است و آنگونه که از مقدمه <اصطلاحات الصوفیه> و تنها مرجع ما -نامد کاشانی به شیخ علاء الدوله سمنانی - بر می آید او قبل از ورود به عرفان از فضلیات ( علم ادبی)

2- شرعیات (فقه و حدیث و تفسیر وعلوم مرتبط) گرفته تا 3- اصول فقه و 4- کلام و 5- معقولات ( منطق وعلوم طبیعی) و درآخر علوم الهی (فلسفه) را به گونه ای کاویده که< استحضارآن به جائی رسید که بهتر از این صورت نبندد»[27] و این خود نشانگر تضلع این «عالم عامل»[28] و <جامع میان علوم ظاهری و باطنی> در جمع وباطن میان ظاهر دارد.در اینجا باید نکته ای را خاطر نشان شویم و آن اینکه افرادی همچون کاشانی که ابتدا میدان دار عرصه علوم ظاهری، مناسب دنیوی بوده اند، پس از ورود به فراخنانی عرفان همچون طایری رهیده از نفس آنچنان در بلندای عرفان بال گسترانده که کمترکسی می‌تواند به افق آنان نزدیک گردد دراین زمینه می‌توان از بزرگانی چون ابراهیم ادهم، سنائی غزنوی، ابن عربی، سید حیدر املی وغیره نام برد.

مشایخ و همعصران او:

باید گفت یگانه منبع شناخت مشایخ کاشانی- همچون دیگر ابعاد زندگی ایشان- نامه مختصر وبا ارزش ایشان به علاء الدوله سمانی است ملا عبدالرزاق در آن نامه مشایخ خود را اینگونه برشمرده است.

1-‌نورالدین عبدالصمد نطنزی (م 699 هـ ق) مرشد اصلی ملاعبدالرزاق که اگر ورود کاشانی به محضراورا بین سالهای( 685-675 هـ ق) بدانیم، تقریباً به مدت 15 تا 25 سال از محضر ایشان بهره برده است و حتی بعد ازوفاتش < مرشدی که دل بر او قرار گیرد نمی‌یافت.>[29]

ایشان از مریدان نجیب الدین علی بن بزغنش شیرازی(م 678 هـ ق) و همدوره سعید الدین فرغانی است و به گفته کاشانی پدرش نیز از صوفیان بوده و نزد شیخ شهاب الدین سهروردی، صاحب عوارف المعارف آمد و شد می کرده است.[30]

باید این نکته را افزود که ملا عبدالرزاق به دستور نورالدین نطنزی- و همزمان با مصاحبت او – در محضربزرگان دیگری که در ذیل به آنها می‌پردازیم – نیز حاضر می شده و ازآنها بهره می‌برده است.

2- شمس‌الدین کیشی: از مریدان ضیاءالدین ابوالحسن مسعود شیرازی (م 655 هـ ق) است که او خود از شاگردان فخر رازی و ملازم شیخ نجم الدین کبری (م 618 هـ ق) است. در مقام کیشی همین بس که کاشانی از قول شیخ نورالدین نطنزی می‌آورد: < دراین عصر مثل او در طریقت کسی نیست.»[31]

3- شیخ اصیل الدین عبدالله (م 685 هـ ق) او را «امامی فاضل بارع متورع[32]» نامیده اند و نسب او به واسطه محمد بن حنفیه به حضرت علی(ع) می‌پیوندند.

4- صدرالدین روزبهان: مشهور به «روزبهان ثانی» است. پدرش فخرالدین احمد کوچکترین فرزند شیخ روزبهان بقلی- صاحب شرح شطحیات و عبهر العاشقین می‌باشد.

5- ظهیرالدین عبدالرحمن ابن شیخ نجیب الدین بزغش (م 716 هـ ق) : او نخستین شخصی است که ترجمه‌ای از عوارف المعارف بدست داد.

6- ناصرالدین ابوحامد محمد ( م 705 هـ ق): او فرزند ضیاء الدین ابوالحسن مسعود شیرازی است.

7- قطب الدین: فرزند دیگر ضیاء الدین ابوالحسن مسعود شیرازی است.

8- نورالدین عبدالرحمن اسفراینی: یگانه شیخ کاشانی است که به دقائق وحدت وجود راه نبرده و می‌فرماید «مرا حق تعالی علم تعبیر وقایع و تأویل بوده اند بخشیده است و به مقامی برتر از آن نرسیده ام[33]»

9- مولانا نورالدین ابرقوهی

همچنانکه مشاهده می‌شود اکثر مشایخ کاشانی – بجز نورالدین اسفراینی – که با او در بغداد دیدار داشته[34] - غالباً ساکن در شیراز و اطراف آن بود پس نتیجه می گیریم که اکثر عمر کاشانی در شیراز و اطراف آن سپری شده است.

از همعصران کاشانی به سه شخصیت مرتبط با او بسنده می‌کنیم که عبارتند از :

1- عزالدین محمود کاشانی (م 735 هـ ق) همشهری عارف کاشانی که همچون ملاعبدالرزاق در هر دوحوزه عرفان نظری و عملی تبحر داشته است هر چند که ازلحاظ عمق مطالب به پای ملاعبدالرزاق نمرسد- ایشان صاحب دو اثر برجسته <مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه> و شرح تائید کبری ابن فارض مشهور به «کشف الوجوه الغر لمعانی نظم الدّر» که این دومین اثر اشتباهاً به ملاعبدالرزاق نیز نسبت داده شده است.[35]

2- علاء الدوله سمنانی (726-659 هـ ق): این شیخ قدرتمند با اینکه درتمام ایران واطراف آن معروف بوده با این حال از ظرافتها ولطائف جمالی تصوف بی بهره بوده است تا جائیکه هماره به نقد سخنان ابن عربی می‌پرداخت می تواند تغییر موضع او نیست به ابن عربی به سبب مکاتبات – واحتمالاً همنشینی – با کاشانی صورت گرفته باشد. چرا که در اواخر عمر از اعتراضات خود دست کشیده و ابن عربی را «مصاب» می‌داند.[36]ازآثار ایشان می‌توان به

«العروه لأهل الخلوة و الجلوة»، «مطلع النقط و مجمع اللفظ» ، «چهل مجلس» و «ما لا بدمنه فی الدین»

3- «محمد بن مصطلح المشتهر با تبریزی» از این همعصر کاشانی که شرح فصوص کاشانی به سفارش اوست ، متأسفانه در کتب تراجم اثری بدست نیامد اما مسلماً ایشان فردی غیر از شمس تبریزی (م645 هـ ق) مشهور است.

طریقه آشنایی کاشانی با مکتب ابن عربی

اینکه کاشانی چگونه واز طریق کدامیک از اساتیدش با مکتب ابن عربی آشنا شده است به درستی مشخص نیست اما می توان گفت که- همچنانکه مرحوم علامه سید جلال الدین آشتیانی (ره) اشاره فرموده اند - « اساتید او از اتباع ابن عربی نبوده اند.» [37]

زیرا استفاده کاشانی از صدرالدین قونوی (م673 هـ ق) نه در آثار ونه در هیچیک از کتاب تراجم نیامده و از طرفی درک محضر فرغانی (م 700 یا 699 هـ ق) – نیز با اینکه غیرممکن نیست- اما بعید به نظر می رسد چرا که فرغانی – همچنانکه و در مقدمه مشارق الدراری اشاره کرده – ابتدا شاگرد نجیب الدین علی بن بزغش (م 678 هـ ق) بوده و به خدمت قونوی (م 637 هـ ق) درآمده [38] و با مکتب ابن عربی آشنا شده است. و با توجه به اینکه بعد از وفات قونوی در شیراز نبوده ، لذا کسب فیض کاشانی از او منتفی می‌گردد. واز طرفی خود کاشانی نیز او را در شمار اساتیدش نیاورده است.

از طرفی اگر نیک بنگریم استاد کاشانی، جندی (م691 هـ ق) نیز نخواهد بود چرا که جندی پس از درگذشت قونوی سالها در بغداد و سینوپبه سر می‌برده است[39] و این در حالیست که کاشانی تا زمان وفات نورالدین عبدالصمد – یعنی سال 699 هـ ق - در شیراز به سر می‌برده است.

به نظر می رسد که کاشانی همچنانکه در نامه‌اش به علاءالدوله سمنانی به آن اشاره کرد « .. ومن از آن در حیرت بودم تا فصوص اینجا رسید چون من مطالعه کردم این معنی را باز یافتم»[40]

خود با مطالعه فصوص به نکات و ظرائف آن دست یافته و سپس به واسطة ریاضت آنرا شهود کرده است «تا آنکه چون خود به این مقام نرسیده بودم هنوز دل قرار نمی گرفت تا بعد از وفات شیخ الاسلام مولانا و شیخنا نورالمله والدین عبدالصمد نظنزی مرشدی که بر او دل قرار گیرد نمی یافت هفت ماه در صحرائی که آبادانی نبود در خلوت نشست و تقلیل طعام بغایت کرد تا این معنی بگشود و برآن قرار گرفت و مطمئن شد «الحمد الله علی ذلک»[41]

جایگاه کاشانی در تصرف :

اگر به پیشنیه تصوف قبل از کاشانی نگاه کنیم، می بینیم که قبل از او عرفان عملی و نظری با آثار بزرگانی چون خواجه عبدالله انصاری سهروردی، و محی الدین عربی وفارص و دیگران به اوج خود رسیده و توسط شاگردان آنان نیز به خوبی بسط یافته است. اما در این میان کمتر کسی چون کاشانی توفیق یافته، حلقه اتصال و مجمع البحرین این دو حوزه گردد. کاشانی با شرح منازل السائرین از طرفی و شرح فصوص الحکم از طرف دیگر این امر خطیر را به انجام رساند و به راستی که به چه خوبی از عهده برون آمد.

قبل از کاشانی بزرگانی چون قونوی،جندی، تلمسانی وغیره بر فصوص الحکم شروحی چند نوشته بودند.اما این شروح با وجود مزایای فراوانشان در یک مشخصه مشترک بودند و آن اینکه هیچکدام توجهی به شرح غموض این کتاب پررمز و راز برای مخاطبان تازه آشنای آن نداشته اند. اما کاشانی با احساس این نقیصه به این مهم دست زد و به پیرو او شاگرد نامدارش قیصری و جامی شرح رموز فصوص را به مهمترین صورت بیان نمودند [می‌دانیم که قیصری در شرح خود به کرات مطالب کاشانی را بیان کرده و یا آنرا بسط داده است] از طرف دیگر با اینکه بر منازل السائرین شروح متعددی همچون شرح سدید الدین عبدالمعطی، تلمسانی وغیره نوشته اند اما شرح ملاعبدالرزاق –

با اینکه ازشرح تلمسانی بهره ها برده – جایگاهی است نایافتنی در میان شروح منازل یافته است چنانکه عارف بزرگوار شیعی در وصف آن از عباراتی چون «أعظمهم»، «أجودهم تقریراً» و «أحسنهم تحقیقاً»[42] استفاده می‌نماید. از طرفی بجز گردهم آوردن دو حوزه عرفان علمی و نظری، کاشانی از نظر جامعیت آثار نیز حتی در میان بزرگانی چون قونوی، جندی، تلمسانی، فرغانی و غیره بی نظیر است چرا که <اصطلاحات الصوفیة> ایشان که بالغ بر 760 اصطلاح می باشد- واگر لطائف الاغلام را از او بدانیم که دارای بالغ بر 1560 اصطلاح می‌باشد- درحالیکه تمامی اصطلاحات گرد آمده در کتبی چون <رساله قشیریه> (47 اصطلاح) ،< کشف المحجوب> (85 اصطلاح)، اصطلاحات الصوفیه آمده در فتوحات مکیه (164) اصطلاح و کتاب اصطلاحات الصوفیه شیخ اکبر (251 اصطلاح) می‌باشد.[43] که مجموع آنها حتی برابر با اصطلاحات الصوفیه کاشانی نیست. پس اودر این میدان حتی گوی سبقت را از شیخ اکبر نیز ربوده است.

از طرفی ایشان دارای تأویل عرفانی «تأویلات القرآن الکریم» باشد که بصورت مزجی از اول تا آخر قرآن را در برگرفته است. در حالیکه در میان اتباع ابن عربی فقط قونوی است که با تأویل اعجاز البیان خود سوره حمد را به تأویل درآورده‌اند پس دراین زمینه نیز جناب ملاعبدالرزاق یکه تاز عرصه تأویل عرفانی است.

اما این سخن،به معنی برتری کاشانی برقونوی و جندی وغیره می‌باشد چرا که جناب شیخ کبیر، از نظر تحقیقات و تدقیقات و عمق مطالب جایگاهی به مراتب فراتر از کاشانی دارا می باشد.

خلاصه کلام اینکه کاشانی از نظر جامعیت آثار و شرح رموز عرفانی – نه عمق مطالب – از جایگاهی منحصر به فرد در میان اتباع ابن عربی برخوردار است.

کاشانی از منظردیگران

تلمیذ نامدارش قیصری او را «الامام العلامه الکامل المکمل وحید دهره و فرید عصره فخرالعارفین قرة عین ذات الموحدین ونور بصرالمحقیق>[44]معرفی کرده و جناب سید حیدر آملی نیز هماره او را به بزرگی ستوده و ازاو با عباراتی همانند «المولی الأعظم و البحر الخضم[45]» ،«المولی الأعظم الأکمل، قطب الموحدین، سلطان العارفین ، کمال الملة و الحق والدین عبدالرزاق الکاشی»[46] نام می‌برند وا ین ستایش در جامی نیز- همچنانکه در نفحات الانس آورده اند- دنبال می‌شود: «جامع میان علوم ظاهری و باطنی»[47] که اگر بخواهیم به آراء دیگران دربارة کاشانی بپردازیم، نمونه‌های فراوان از اینگونه گفتارها در آثار عرفا و تراجم نویسان متأخر به چشم می‌خورد که جملگی نشان از جایگاه والای این عارف علامه دارد.

عقیده و مذهب کاشانی

تاکنون درباره مذهب کاشانی تحقیق مبسوطی صورت نگرفته تا جائیکه برخی ایشان را در شمار عرفای شیعی ذکر کرده ،[48] و برخی دیگر نیز به واسطه دیدن مدح وتعظیم خلفاء در آثار ایشان در تشیع ایشان تردید روا داشته‌اند.[49] ما در این تحقیق سعی کرده با توجه به مطالب تأویلات به این مهم دست زده و تشیع کاشانی را به صورت آشکار بیان داریم. قبل از هر چیز باید خواننده محترم را به این نکته توجه دهیم که کاشانی در تأویلات درصدد ادله کلامی اثبات ولایت وتشیع خود نبوده است . چرا که هدف از نگاشتن تأویلات فقط «ارائه الگویی به اهل ذوق»[50]می‌باشد. وظیفه ما نیز در این تحقیق کنار هم نهادن مطالب و ارائه طرحی منسجم از این موضوع است. هرچند که براین باورم که سخنان کاشانی در تأویلات- با وجود گزیده گوئی- به قدری روشن بیان شده که ما را از هر گونه استدلالی در این زمینه بی نیاز می‌نماید.

نکته دیگری که باید به آن توجه کنیم اینکه در این تحقیق تمام جوانب موضوع در نظر گرفته شده و به طرف دیدن چند نقل قول و یا حدیث در مدح ائمه اطهار(علیهم السلام) – همچنانکه در آثار بقیه عرفا نیز مشاهده می‌شود – قائل تشیع این عارف گرانقدر نگشته‌ایم.

و سه دیگر اینکه فقط به گفتارها اکتفاء نکرده بلکه به مقایسه آراء ایشان در تأویلات- با وجود اینکه بصورت مجمل می باشند- با مختصات شیعه از قبیل نفی جبر وتفویض، رجعت، شفاعت با نگاه خاص شیعی آن، عصمت وغیره دست زده‌ایم.


[1] -عاملی، امین/ اعیان الشیعه/ تحقیق:حسن امین/ دارالتعارف للمطبوعات/ بیروت ، 1403/ ج 7، ص 470

[2] - حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله / کشف الظنون/ تحقیق :یالتقیاالکیسی/ وکالة المعارف/استانبول،1360 /جستون336

[3] - مدرس تبریزی،محمد/ریحانة الادب / خیام/ تهران، 1374 /ج 5،ص 34

[4] - تهرانی، آقا بزرگ / الحائق الراهنه/ اسماعیلیان/ قم،بی تا/ ص 112

[5] - همان منبع /ص 112

[6] - مدرس تبریزی ، محمد علی / ریحانة الادب/ همان منبع/ ج 5،ص 34

[7] - زرکلی، خیرالدین/ الاعلام/دارالعلم للملائین/بیروت، 1986/جص 349

[8] -سمرقندی،عبدالرزاق/ مطلع سعدین و مجمع بحرین/مقدمه و تصحیح: عبدالحسین نوائی/طهوری/ تهران،1353/ مقدمه، ص 9

[9] - ابن فوطی، عبدالرزاق/ تخلیص مجمع الآداب فی معجم الألقاب/ تحقیق:محمد الکاظم/ ارشاد اسلامی / تهران ،1416/ج 4،ص 180

[10] -قیصری، محمد داود/ شرح فصوص الحکم/ همان منبع /ص 4

[11] -تهرانی،آقا بزرگ / الحائق الراهنه/ همان منبع /ص 112

[12] -مدرس تبریزی،محمد علی/ ریحانة الادب/ همان منبع/ ج5،ص 34

[13] -

[14] - حاجی خلیفه،مصطفی بن عبدالله / کشف الظنون/ همان منبع/ ج1،ستون336

[15] -کاشانی،عبدالرزاق/ شرح منازل السائرین/ تصحیح وتعلیق: محسن بیدار فر/ قم،1372/مقدمه،ص 18

[16] - ابی الفداء/ تقویم البلدان/ مکتبة المثنی/ بغداد،بی تا /ص 420و 421

[17] -بغدادی، علی محمد / مراصد الاطلاع/ دارالاحیاء الکتب العربیة/ قاهره، 1373/ ج 3،ص 1056و1057

[18] - حموی،یاقوت / معجم البلدان / دارصادر/بیروت، 1388/ج4،ص 296

[19] - قیصری، محمد داود /شرح فصوص الحکم/ تصحیح و تعلیق: جلال الدین آشتیانی/ علمی و فرهنگی/ تهران،1375/ص 4

[20] - حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله / کشف الظنون/ همان منبع/ ج 1، ستونهای107تا226

[21] - عاملی، امین/ اعیان الشیعه/ همان منبع/ ج 7،ص 480

[22] - خوانساری، محمد باقر/ روضات الجنات/ اسماعیلیان/قم، 1339/ ج4،ص 198

[23] - کاشانی،عبدالرزاق/شرح منازل السائرین/ همان منبع/ مقدمه، ص 35

[24] - لوری، پییر/ تأویلات القرآن از دیدگاه عبدالرزاق کاشانی/ ترجمه :زینب پودینه آقائی/ حکمت/ تهران،1383/ص 133

[25] - کاشانی، عبد الرزاق/شرح فصوص الحکم /قم،1370 /مقدمه،ص21

[26] - جندی ،مؤیدالدین / شرح فصوص الحکم / تحقیق و تعلیق : سید جلال الدین آشتیانی / دانشگاه مشهد/ مشهد،1361/ ص 10

[27] - لوری ، پییر /تأویلات القرآن از دیدگاه عبد ارزاق کاشانی /همان منبع/ص233

[28] - ابن فوطی ، ،عبدالرزاق/ تلخیص مجمع الآداب/ همان منبع/ ج 4، ص 181

5-جامی،عبدالرحمن/ نفحات الانس من حضرات القدس / تحقیق: محمودعابدی/اطلاعات/تهران،1375/ص483

[29] - لوری، پییر/ تأویلات القرآن از دیدگاه عبدالرزاق کاشانی / همان منبع/ ص 234

[30] - کاشانی، عبدالرزاق / تأویلات القرآن الکریم انتشار یافته با نام تفسیر ابن عربی/ تحقیق : سمیر ارباب مصطفی / دارالاحیاء التراث العربی/ بیروت ، 1422/ ج 5،ص 122

[31] - لوری، پییر/ تاویلات القرآن از دیدگاه عبدالرزاق کاشانی / همان منبع/ ص 233

[32] - شیرازی، عیسی بن جندی / تذکره هزار مزار/ تصحیح : تحشیه نورانی وصال / احمدی/ شیراز، 1364 / ص 375

[33] - لوری، پییر/ تأویلات القرآن از دیدگاه عبدالرزاق کاشانی / همان منبع/ ص 234

[34] - همان منبع/ص234

[35] - حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله / کشف الظنون/ همان منبع/ ج 1، ستون 266

[36] -

[37] - قیصری، محمد داود / شرح فصوص الحکم / همان منبع/ مقدمه،ص 6

[38] - فرغانی،سعید الدین سعید/ مشارق الدراری/ مقدمه و تعلیغیات: سید جلال الدین آشتیانی / دانشگاه مشهد / مشهد ، 1357/ مقدمه،ص 5

[39] - بغدادی/ اسماعیل/ هدایتة العارفین/ استانبول، 1951/ ج 2،ص 484

[40] - لوری ، پییر/ تأویلات القرآن از دیدگاه عبدالرزاق کاشانی / همان منبع / ص 234

[41] - همان منبع/ص 234

[42] - آملی ، سید حیدر / جامع الاسرار و منبع الانوار/ علمی وفرهنگی / تهران ، 1368/ ص 326

[43] - کاشانی ،عبدالرزاق / مجموعه رسائل و مصفات/ تصحیح : مجید هادی زاده / میراث مکتوب/ تهران ،1380/ص 233

[44] -قیصری، محمد داود / شرح فصوص الحکم / همان منبع/ مقدمه، ص 4

[45] - آملی ، سید حیدر/ جامع الاسرار و منبع الأنوار / همان منبع/ ص 326

[46] - آملی، سید حیدر/ المقدمات من نص النصوص / تصحیح وتعلیق : هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیی / توس / تهران ،1362/ ص 456

[47] - جامی ، نورالدین عبدالرحمان/ نفحات الانس فی حضرات القدس / همان منبع/ ص 483

[48] - شوشتری ، قاضی نورالله/ مجالس المومنین /دارالکتب اسلامیه / تهران،1375 /ج 2،ص 69

[49] - خوانساری، محمد باقر / روضات الجنات/ ج 4،ص 198

[50] - لوری ،پییر/ تأویلات القرآن از دیدگاه عبدالرزاق کاشانی / همان منبع/ص 71


دانلود زندگی نامه و شرح حال مولوی

جلال الدین محمد فرزند بهاء الدین محمد معروف به «بهاء الدین ولد» و ملقب به «سلطان العلما» فرزند حسین بلخی، این خانواده پدر بر پدر ازمردم خراسان قدیم ساکن ناحیه ی بلخ بوده اند
دسته بندی تاریخ و ادبیات
بازدید ها 20
فرمت فایل doc
حجم فایل 71 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 98
زندگی نامه و شرح حال مولوی

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

زندگی نامه و شرح حال مولوی

شرگذشت و احوال مولوی

جلال الدین محمد فرزند بهاء الدین محمد معروف به «بهاء الدین ولد» و ملقب به «سلطان العلما» فرزند حسین بلخی، این خانواده پدر بر پدر ازمردم خراسان قدیم ساکن ناحیه ی بلخ بوده اند و به نسبت بلخی و خراسانی شهرت داشته اند؛ اما شهرت مولوی به «مولانای رومی» و «مولای روم» بعد از آنست که از بلخ مهاجرت کرده و در شهر «قونیه» موطن برگزیده اند که از بلاد معروف آناتولی و آسیای صغیر و ترکیه ی فعلی است و آن را در قدیم کشور «روم» می گفتند؛ به طوری که نگارنده تبع کرده ام این شهرت از اوایل قرن ششم هجری به بعد است. برای اینکه من درمؤلفات نیمه‌ی اول این قرن دیده ام که ازمولوی به عنوان «مولانای روم» اسم برده و اشعاری نقل کرده اند؛ برای کسانی که سرگذشت مولوی را از روی کتاب ها خوانده اند هم این نکته تازگی دارد، زیرا تاکنون دیده نشده کسی متعرض باشد از این که چه تاریخ مولوی را به عنوان «مولانای روم» یا «ملای رومی ها» خوانده اند.

ولادت مولوی در بلخ روز یکشنبه ششم ربیع الاول سنه 604 و وفاتش در قونیه هم در روز یکشنبه پنجم جمادی الاخر سال 672 هجری قمری است. همان سال که نابغه‌ی فلسفه‌ی ریاضی خواجه نصیر الدین طوسی و برخی بزرگ مردان دیگر فوت شده اند. مدت عمر مولانا جلال الدین به حساب شمسی 66سال و به حساب قمری 68 سال و 89 روز یعنی سه ماه و یک روز کم بود.

پدرش بهاء الدین ولد با خانواده به قصد زیارت کعبه‌ی معظمه و انجام عمل حج درحدود سال 616 که گیراگیر حمله ی مغول به ایران است ازبلخ مسافرت کرد. درحقیقت سبب عمده‌ی این مسافرت یا مهاجرت رنجشی بودکه در باطن از سلطان محمد خوارزمشاه داشت، خواه باعث مسافرتش، گزاردن مناسک حج و خواه و رنجش از سلطان محمد باشد، این ها همه علل و اسباب ظاهری بود و حقیقت امراراده ی حج بود که می خواست آن نهال الهی یعنی وجود مولوی را که درآن وقت حدود سیزده ساله بود از آن آفت خانمانسوز هجوم شوم مغول محفوظ نگاه بدارد و او را در سرزمینی دو از فتتنه پرورش دهد تا همچون درختی بارآور، سایه بر سر مشرق و مغرب عالم افکند.

این سبب ها برنظر ها پرده هاست

که نه هر دیدار صنعش را سزاست

از مسبب می رسد هر خیر و شر

نیست اسباب و وسایط را اثر

از این ادبیات مولوی بر می آید که همه چیز در دید و قدرت آفریدگار بی همتاست و دلیلش برهیچ کس آشکار نیست. آری! حق نمی خواست که این چراغ فیض رحمانی درآن تندباد شیطانی خاموش شود و چشم جهان بشریت از انوار تابناک او بی نصیب بماند. خلاصه مولوی درآن وقت که حدود 13 سال داشت همراه پدرو مادرش از بلخ سفر کرد. گفته اند که پدرش درعبور از نیشابور شیخ فریدالدین عطار نیشابوری معروف را که صاحب تذکره الاولیا و منظومه های منطق الطیر و اسرارنامه و مصیبت نامه است ملاقات کرد و شیخ عطار نسختی از «اسرارنامه»‌ی خود را بدو هدیه نمود و برای مولوی به فراست ایمانی، آتیه‌ی درخشانی را پیش بینی کرده و به پدر او گفت که این پسر راگرامی بدار، باشدکه نفس گرم او آتش، در سوختگان عالم زند.

«مقدمه»

ادبیات در هر شکل و قالبی که باشد، نمایشگر زندگی وبیان کننده‌ی ارزش ها و معیارها وویژگی هایی است که زندگی فردی و جمعی برمحور آنها می چرخد. نقد وبررسی و ارزیابی آثار ادبی نیز چنین است و نمی تواند بدور از آن ارزش ها و معیارها باشد و بی توجه از کنار آنها بگذرد. به عبارت دیگر نقد و بررسی آثار ادبی از دیدگاهی می توان درس زندگی نامید، باهمه‌ی گستردگی و تنوع و خصوصیات و مظاهر آن.

ادبیات از دو دیدگاه ما را با زندگی پیوند می‌دهد: از گذرگاه عاطفی، وقتی که آنرا می خوانیم، از گذرگاه خرد ورزی، وقتی که آنرا بررسی و نقد می کنیم؛ وقتی ما قطعه شعری را می خوانیم، عواطف و احساسات ما با عواطف و احساسات شاعر جنبه‌‌های مشترک پیدا می کند و با او هم سوئی روانی پیدا می کنیم، و یا وقتی سر‌گشتکی را در مطالعه می آوریم، به قول «آندره موروا» در حادثه‌ی کشاکش بزرگی قرارمی گیریم و لحظات زندگیمان با آن حادثه آمیختگی پیدا می کند؛ دراین موارد نفس و جان ما می تواند از اثر پذیری برکنار بماند. از جهت خردورزی نیز، اگر به درستی به تحلیل و نقد آثار ادبی بنشینیم و جنبه های مثبت و مفنی آنها را دریابیم، زندگی را مطرح ساخته ایم؛ مطالعه وبررسی آثار ادبی باید با بررسی جنبه های زبانی، هنری ومحتوایی همراه باشید، به این معنی که پس از حل دشواری های واژه ای و تعبیرها و اصطلاحات متن و اشاراتی که به تارخ و قصص و اساطیر ممکن است وجود داشته باشد، باید به بررسی ارزش هنری و سپس به تجزیه و تحلیل محتوای آن بپردازیم. اندیشه های والا و ارزشمند را باز نماییم و پندارهای سخیف و کج اندیشی های نابخردانه را نقد کنیم. عبارات وابیات و تعبیرهای زیبا و استوار را با دلیل وحجت نشان دهیم و ابیات و جملات و عبارات نازیبا و نااستوار را باز نماییم. و اگر اثر شکل داستانی دارد، آنرا از جهت شناخت داستان بررسی کنیم: مثلاً اگر در داستان رستم و سهراب، فقط واژه دشوار را معنی کنیم و چند ویژگی زبانی را که درسخن فردوسی هست باز گوییم که مثلاً برای یک متمم دو حرف اضافه آورده است، یا «کجا» را در معنی «که» به کاربرده، داستان را به عنوان یک پدیده ی لسانی مطرح کرده ایم. برای آنکه داستان به عنوان یک اثر ادبی مطرح شود، پس از طرح و توضیح نکته های زبانی و ارزش های هنری یا ارزش های مربوط به فنون بلاغی، درمرحله‌ی سوم باید محتوای داستان را از جهت داستان شناسی، و دراین مورد به خصوص از جهت تراژدی شناسی، گره خوردگی، اوج و فرود داستان، جنبه های روان شناختی قهرمانان و سرانجام ظرایفی که داستان را به عنوان تراژدی برتر معرفی می کند، مطرح سازیم.

بنده از تهیه و تحقیق درباره‌ی شعر و ادب فارسی، اهدافی داشتم که یکی از آنها بیان کردن و روشن شدن مطالب دراین باره بود؛ و دراین تحقیق از استاد بزرگوار ادب و شعر فارسی، جناب آقای دکتر ده پنا که دانشجویان را به شناخت و درک ارزش های شعر و متون فارسی تشویق می کنند، تشکر می‌کنم؛

دراین تحقیق از منابع مختلفی استفاده کردم که از آن جمله می توان کتاب مقالات ادبی، اثر دکتر جلال الدین همایی، مکتب حافظ یا مقدمه برحافظ شناسی، تألیف دکتر منوچهر مرتضوی و گزیده‌ی غزلیات مولوی، اثر دکتر سیروس شمیسا است؛ امیدوارم این تحقیق بتواند برای علاقه مندان به شعر و متون فارسی مفید واقع شود و تفکر و توجه آنان را به این موضوع بیشتر کند.

بهاء الدین ولد بعد از اتمام عمل حج دیگر به خراسان برنگشت، برای این که اخبار هجوم وحشیانه‌ی مغولان را می شنید و بازگشتن او به وطن درآن حال، مصلحت نبود. این بود که سفر به آسیای صغیر کرده و در بلده‌ی لارنده که از توابع قونیه است اقامت جست سلطان علاءالدین، پادشاه آن سرزمین، کم کم به وی ارادت خاص به هم رسانید و مقامش را عزیز وگرامی شمرد. بهاءالدین حدود هفت سال در «لارنده» بود و همان جا مولوی در 18 سالگی با دخترخواجه لالای سرقندی که گوهر خاتون نام داشت ازدواج کرد و سلطان ولا فرزند مشهور وی از بطن همان زمان درسال 622 در لارنده به دنیا آمد.

بهاء الدین دراواخر عمر خود از لارنده به قونیه نقل مکان کردو پس از سه سال در روز جمعه 18 ربیع الآخر 628 درگذشت و درهمان جا مدفون شد. درآن هنگام مولوی 25 ساله بود و تا آن زمان تحت تربیت پدرو سایر اساتید آن عصر از ادبیات فقه و کلام و حدیث و امثال آن اشتغال داشت و در نتیجه‌ی 20 سال تحصیل، عالمی از کاردرآمده و سرگرم تدریس و وعظ و تبلیغ معارف مذهبی شده بود.

درسال 629 که یکسال بعد از وفات پدرش بود، سید برهان الدین محقق ترمذی که از مشایخ طریقت و از دوستان و ارادتمندان پدر مولوی بود به «قونیه» رفت؛ مولوی درخدمت وی وارد سیر و سلوک عرفانی و طریقه‌ی تصوف گردید و مدت 9 سال تحت تربیت او مشغول ریاضت و از کار طریقت بود. پس ازفوت استادش به مدت 5 سال خود به تنهایی همان آداب و رسوم و خلوت نشینی را که از شیخ خود آموخته بود ادامه داد و به مدت 13 سال ریاضت و جهد وی به طول انجامید. در سنه 642 هجری که مولوی 29 سال داشت که به تفصیلی، ملاقات وی با شمس الدین تبریزی دست داد که موجب تحولی عظیم در روح مولوی گردید و به کلی او را منقلب ساخت.

فهرست مطالب

عنوان صفحه

فصل اول: «سرگذشت و احوال مولوی»..........................................................

1-1سرگذشت و احوال مولوی .......................................................................

1-2افکار و عقاید عرفانی ................................................................................

فصل دوم «مولوی چه می گوید؟»....................................................................

2-1مسلک عرفانی و افکار و عقاید مولوی ......................................................

2-2علم الیقین-عین الیقین-حق الیقین...............................................................

2-3تعلق –تخلق –تحقق....................................................................................

2-4پایه اصلی مسلک و طریقه عرفانی مولوی ................................................

2-5 رسالت عرفانی و ادبی مولوی .................................................................

2-6فروغ خورشید روح بخش عرفان مشرق...................................................

2-7طریق اصلاح نفوس و درمان دردهای اجتماعی و روحانی بشر...............

2-8داروی دردهای روحانی پنهانی بشر ........................................................

2-9پراکندگی و جمعیت حواس و اوقات .........................................................

فصل سوم : «مولوی و حافظ».........................................................................

3-1-عشق از دیدگاه مولوی ...........................................................................

3-2-پیر از دیدگاه مولانا ...............................................................................

3-3جام جم ا زدیدگاه مولانا............................................................................

3-4مولوی و حافظ .........................................................................................

فصل چهارم: «مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک ............................................

4-1 درمراحل سیرو سلوک علمی و عرفانی ...................................................

4-2 دوره ی اول زندگانی با شخصیت اول مولوی ........................................

4-3 دوره ی دوم و شخصیت دوم مولوی .....................................................

4-4 شخصیت سوم و فعلیت نهایی مولوی .....................................................

4-5 تقسیم بندی ..............................................................................................

1-4-5افکار و عقاید مولوی.............................................................................

2-4-5مارمیت اذرمیت ....................................................................................

1-2-4-5شعار مسلک علمی و عرفانی و کلید رمز افکار و عقاید مولوی........

3-4-5جبر واختیار و قضا و قدر ...................................................................

1-3-4-5قضا و قدر .......................................................................................

2-3-4-5تجلی و ظهور حق درمظاهر بشری و صدور معجزات و کرامات از انبیا واولیای خدا

4-4-5 اتصال پنهانی روح انسان کامل به مبدأ غیب مجرد الهی .....................

فصل پنجم : «آشنایی بیشتر با اشعار مولانا»

5-1شرح برخی از ادبیات مثنوی شریف

5-2شرح سه غزل شیوا از مولانا

5-3چند نمونه از کنایات اشعار مولوی

5-4القاب شعر اودبا و علما و هنرمندان ایران


دانلود بررسی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو

پژوهش حاضر با عنوان بررسی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو کوششی است جهت شناساندن سبک فردی شعر شاملو به لحاظ معیارهای زبانشناختی
دسته بندی تاریخ و ادبیات
بازدید ها 17
فرمت فایل doc
حجم فایل 206 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 179
بررسی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

بررسی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو

چکیده

پژوهش حاضر با عنوان "بررسی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو" کوششی است جهت شناساندن سبک فردی شعر شاملو به لحاظ معیارهای زبانشناختی. یافته های این پژوهش از طریق بررسی منتخب اشعار شاملو در کلیه مجموعه آثارش بدست آمده است. در این پژوهش این نکته را دریافتیم که راز زیبایی و زبان نسبتا منحصر به فرد شعر شاملو در فراهنجاری های زبانی خاصی است که او در اشعارش از آنها بهره برده است؛ فراهنجاری هایی از نوع واژگانی، صرفی، نحوی ،معنایی و کهن گرایی. با بررسی آین فراهنجاری ها در منتخب اشعار شاملو پی بردیم که برجسته ترین فراهنجاری بکار رفته در اشعار، فراهنجاری زمانی یا همان کهن گرایی است، که شاملو بطرز مبالغه آمیزی در اشعارش از آن بهره برده بطوری که زبان شعرش را نسبتا یکدست آرکائیک کرده است.

شاملو با بهره گیری از این قبیل شگردها نه تنها به زیبایی، صلابت، فصاحت و بلاغت اشعارش افزوده بلکه کاربرد فراهنجاری هایی از این دست توسط او به آفرینش سبکی منحصر به فرد با عنوان "شعر سپید" انجامیده است.

پیشگفتار

ادبیات به اقتضای ماهیت خود که دربارﮤ زندگی و پیچیدگی وجوه گوناگون آن است، از سرشتی پذیرنده برخوردار است و این قابلیت را دارد که از دیدگاه علوم دیگر مورد بررسی قرار گیرد. سالهاست که شیوه هایی در نقد ادبی متداول شده اند که اصول و روشهای آنها از علوم نشأت می گیرد؛ از قبیل نقد فلسفی، نقد روانکاوانه، نقد تاریخ مبنایانه، نقد ساختار گرایانه، نقد مارکسیستی، نقد صور نوعی، نقد جامعه شناسانه، نقد نشانه شناسانه، و... . با این حساب زبانشناسی را نباید یک استثنا تلقی کرد. از آنجا که زبانشناسی مطالعه ی علمی زبان یعنی تار و پود بوجود آورندﮤ ادبیات است، قاعدتاً می تواند با نقد ادبی پیوند داشته باشد.(خوزان مریم، 1369، ص 12)

پیشرفت سریع دانش زبانشناسی در قرن حاظر به فراهم آوردن امکاناتی جدید برای مطالعه ی زبان و ادبیات انجامیده است. حاصل پژوهش هایی از این دست در زمینه ی زبان به شکل مجموعه ای از دستورهای ساختاری در اختیار ما است، و اگرچه استفاده از امکانات ساختگرایی در زمینه ی ادبیات و بررسی ویژگی های آن گامهای نخستین راه را می پیماید، بازده آن حتی امروز نیز چشمگیر است.

پیشگامان استفاده از زبانشناسی در ادبیات و پیروان آن سعی داشته و دارند که برای ادبیات بطور اعم و هر یک از گونه های ادبی بطور اخص توجیهی زبانشناختی بیابند و توصیفی علمی از هر فن ادبی به دست دهند، زیرا چنین می نماید که استفاده از فنون پراکنده ای چون عروض و قافیه، بدیع، معانی و بیان در مطالعات ادبی سنتی در چهارچوب مبنایی نظری قابل توجیه نباشد.(صفوی کورش، 1383، ص 7)

مجموعه ی حاضر با این امید نوشته شده است که دانشجویان و علاقه مندان به زبانشناسی بتوانند تصویری کم و بیش روشن از کاربرد زبانشناسی در ادبیات بدست آورند. اما پنداری خطاست اگر تصور کنیم صرف آشنایی با مباحث زبانشناسی می تواند مجوزی برای بررسی ادبیات باشد.

از آنچه گفته شد می توان چنین نتیجه گرفت که زبانشناسان مایل به تجزیه و تحلیل متون ادبی از دیدگاه زبانشناسی، باید پیش از کار، شناخت کافی از ادبیات داشته باشند؛ و به همین ترتیب، منتقدان ادبی که قصد نقد متون ادبی با شیوﮤ نقد زبانشناسانه را دارند، باید نخست با آن مباحثی از زبانشناسی که به این زمینه مربوط می شود آشنا باشند.

زبان با تمام شگردهای شاعرانه ای که آن را به چشم خواننده بیگانه و خلاف عادت می سازد، در خدمت بیان عاطفه و حادثهٴ ذهنی انگیخته از آن است. اما زبان خاص شعر نه تنها بیگانه نمایی خاص خود را در پرتو عاطفه ی آمیخته با معنی یا معنی گرایی حادثه انگیز به دست می آورد، بلکه در عین حال کلید های گشودن طلسم گنج عاطفه و معانی پنهان و رمز زیبایی ها و ظرافت های شعر را در خود نهفته دارد. عناصر آشنایی زدایی از زبان که هم می تواند با کاهش و هم افزایش عناصری از زبان و بر زبان صورت گیرد، متعدد است. اما برجسته ترین آنها را می توان به مقوله های موسیقی، بیان و بلاغت، صرف و نحو و واژگان زبان و مطالب فرعی مربوط به هر یک از آنها محدود کرد. زبان از این نظرگاه گسترده که به آن بنگریم، چنان که اشاره کردیم، از دیدگاه نظریه پردازان جدید، مهم ترین عنصر شعر است. شکلوفسکی، که شعر را رستاخیز کلمه ها خوانده است، زبان شعر را از همین چشم انداز گسترده دیده است و به همین سبب تعریف او می تواند دربرگیرندﮤ تعریف های متعدد دیگری که بر اساس توجه و تاکید بر یکی از این ابعاد گستردﮤ زبان، صورت گرفته است، نیز باشد: (( اگر بپذیریم که مرز "شعر و نا شعر"، همین رستاخیز کلمه هاست، یعنی تمایز و تشخیص بخشیدن به واژه های زبان، آنگاه به این نتیجه خواهیم رسید که چون "رستاخیز کلمه ها" یا صورت تشخیص یافتن آنها در زبان می تواند هم علل و هم صور متعدد داشته باشد، کسی که در تعریف شعر، وزن و قافیه را اساس قرار می دهد، درک او از قیامت کلمه ها، و تمایز زبان شعر از زبان مبتذل و اتوماتیکی، در حد وجود وزن و قافیه و یا عدم آنهاست، آنکه فراتر از این می رود و شعر را کاربرد مجازی زبان تعریف می کند، او نیز تمایز با قیامت کلمات را در جابجا شدن مورد استعمال آنها می داند...)).(شفیعی کدکنی محمدرضا، 1358، ص 6)

به هر حال هر تعریفی که از شعر تا کنون به دست داده شده است براساس مصادیق موجود بوده است. و این مصادیق همواره رو به تغییر و تبدیل و تحول پذیر بوده است. نظریه های جدید تکمیل و توسعه ی نظریه های قدیم براساس دگرگونی و غلبه ی نوعی خاص از مصادیق، یا پیدا شدن مصداق های تازه به علت تغییر وضع هستی انسان در جهان بوده

است. زبان عاطفه در شعر، اگر در مفهومی گسترده آن را در نظر آوریم، مهم ترین عنصر مشترک و پایدار شعر در طول قرن ها هم در حوزﮤ مصادیق و هم در حوزﮤ نظریه های متنوع است. (تقی پور نامداریان، 1381، ص 82)

پژوهش حاضر با نام بررسی فراهنجاری های زبانی در شعر احمد شاملو به عنوان پایان نامه ی کارشناسی ارشد، طرحی بین رشته ای محسوب شده و مانند پلی بین زبانشناسی به لحاظ علمی از یک سو، و ادبیات فارسی به لحاظ ادبی از سوی دیگر، ارتباط برقرار می کند.

به دلیل این که در ادبیات فارسی بیشتر به ویژگی های زیبایی شناختی آثار ادبی پرداخته شده، و جای بررسی های علمی آن تقریبا خالی مانده یا اگر پژوهشی انجام شده رد پای آن در تحقیقات زبانشناسی بسیار کمرنگ است؛ لذا به جز تعداد محدودی اثر پژوهشی با موضوعاتی از این قبیل، این طرح کار نسبتأ نویی به حساب می آید. از این جهت در این پژوهش سعی بر این بوده تا از زبانشناسی به عنوان دانش بررسی زبان بطور عام، و زبان شعر بطور خاص، برای انجام این مهم استفاده شود.

در زمینه آشنایی با شعر شاملو تالیفات اندکی وجود دارد که می توان گفت هر کدام در کامل کردن دیگری نقش بسزایی داشته است اما با این حال بدلیل پیچیده بودن شعر شاملو چه به لحاظ ادبی و چه به لحاظ زبانشناختی این کوششها هنوز هم بسیار اندک بوده و بررسی های بیشتری را می طلبد.

بعضی از این تالیفات که به نقد و بررسی شعر شاملو پرداخته است را می توان شامل موارد زیر دانست:

امیرزاده کاشی ها، نوشته دکتر پروین سلاجقه؛ سفر در مه، نوشته تقی پور نامداریان؛ طلا در مس، نوشته ابراهیم براهنی؛ سنگ بر دوش؛ شعر زمان ما وغیره.

تا جایی که نویسنده این سطور بررسی کرده است در بین مقالات و رساله های انجام شده نیز تحقیقی که مستقیما به بررسی شعر شاملو پرداخته باشد وجود ندارد به جز دو پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوعات مشابه، بررسی زبانشناختی اشعار فروغ فرخزاد و سهراب سپهری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.

این پژوهش بطور کلی تلاشی است در جهت طبقه بندی زبانشناختی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو، و در تحلیل نهایی کوششی است برای یافتن پاسخ به این پرسش که میزان بکارردن فراهنجارهایی در شعر به چه گونه ای است.

به این ترتیب می توان گفت که پژوهش حاضر به بررسی زبانشناختی شعر شاملو به عنوان سبکی از شعر فارسی می پردازد و هدف های زیر را دنبال می کند:

هدف اول این پایان نامه، بررسی زبانشناختی و علمی فراهنجاری های زبانی گزیده ای از اشعار احمد شاملو، یعنی آنچه زبان او را به شعر بدل کرده است، و پس از آن تبیین و رده بندی این فراهنجاری ها به لحاظ جنبه های مختلف زبانی، از جمله نحوی، معنایی، واژگانی و غیره می باشد.

هدف دوم در این طرح، شناساندن یک سبک ادبی به لحاظ معیارهای زبانشناختی خاص آن سبک است.

در واقع منظور اصلی از این طرح، فراهم آوردن زمینه های آشنایی بیش تر و دقیق تر و سنجیده تر با شعر شاملوست.

بنا بر آنچه اشاره شد، اساس بررسی شعر شاملو در این پایان نامه بررسی و توصیف زبان شعر او است. از این رو در این پژوهش به تحلیل و توصیف عناصری که زبان شعر شاملو را فراهنجار کرده است، به خصوص در حوزﮤ صرف و نحو و واژگان و ترکیبات زبان و دیگر عناصری که به این مباحث و به دیگر شگرد های فراهنجاری از زبان مربوط است، خواهیم پرداخت.

شاید اشاره به این نکته بی فایده نباشد که در این بررسی، به توصیف شعر شاملو و قضاوت درباره ی آن بر اساس این توصیف پرداخته شده است. بنابراین بررسی افکار و عواطف مطرح در شعر او که بخشی از این توصیف است، دلیل قبول یا رد نظرگاه های شاملو درباره ی مقوله های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیست.

به هنگام جمع آوری نمونه های ادبی به هیچ وجه به ارزش ادبی آن ها توجه نشده است؛ زیرا این کار ممکن است از ارزش علمی کار بکاهد؛ به همین دلیل تمامی نمونه ها بطور اتفاقی و بدون کوچکترین پیش انگاری انتخاب شده اند. در ضمن شاملو در نوشتن اشعارش از دیکتهٴ خاص خود استفاده کرده است؛ در واقع او در نوشتن روش جدایی کلمه ها از پیشوند و پسوند آنها، و استفاده از "ی" به جای همزه، را به کار برده است. در این پایان نامه سعی بر آن شده تا حد ممکن در نوشته های شاملو هیچ دست کاری نشود، لذا ممکن است خطا های دیکته ای و نگارش زیادی در این پایان نامه دیده شود که به لحاظ بکر ماندن دست نوشته های شاملو آنها را نادیده می انگاریم.

ساختمان اصلی رسالهٴ حاضر در سه فصل به دست داده شده است. فصل نخست الزامأ به ملاحظات نظری اختصاص یافته است تا چهارچوب نظری این بررسی مشخص گردد.

فصل دوم به پیشینهٴ مطالعات زبانشناختی ادبیات اختصاص یافته است. در این فصل بیشترین توجه معطوف مطالعاتی می شود که به شکلی با بررسی حاضر ارتباط دارند.

فصل سوم در برگیرندﮤ هستهٴ اصلی بررسی حاضر است. در این فصل فراهنجاری های زبانی در شعرهای منتخب شاملو مورد بررسی قرار می گیرد. در فصل چهارم از طریق آمار و اطلاعات به دست آمده در فراهنجاری های زبانی توصیف و طبقه بندی می شوند. این فصل حاوی مرتبط با تعداد و آمار فراهنجاریهای زبانی در منتخب اشعار شاملو نیز می باشد.

فهرست منابع پژوهش نیز در پایان رساله به دست داده می شود.



مقدمه

فصل حاضر شامل پنج بخش است که در مجموع، چهار چوب نظری بررسیهای بعدی رابه دست میدهد. از آنجا که مبنای نظری بررسی حاضر نقش ادبی زبان است، بخش نخست به ارائه ی نقشهای زبان از دیدگاه صورتگرایان می پردازد. در بخش بعد نقش ادبی زبان به صورتی دقیق تر مورد بررسی قرار می گیرد. بخش سوم و چهارم به بررسی نقش های زبان هنجار و فراهنجار اختصاص داده خواهد شد و سر انجام با توجه یه این که از دیدگاه ساختگرایان، هنر آفرینی در قلمرو ادبیات از طریق فرایند برجسته سازی توجیه می گردد، بخش پنجم به این فرایند و دو گونهٴ آن یعنی هنجار گریزی و قاعده افزایی می پردازد. در این بخش به فرایند قاعده افزایی کمتر پرداخته می شود، زیرا هدف اصلی این نوشته در کل، بررسی فرایند هنجار گریزی و طبقه بندی گونه های آن است.

1-1 نقشهای زبان

کمتر کتابی درزمینه ی زبانشناسی می توان یافت که بخشی از آن به توصیف نقش های زبان اختصاصی داده نشده باشد. درمیان تمامی این توصیف ها، بیش از همه باید به دید گاه مارتینه(Martinet, A 1960) هلیدی(Halliday, M.A. K. et al.1973. ) ویا کوبسن(Jakobson, R, 1960) توجه کرد.

در قرن بیستم که زبان شناسی وارد مرحله نوینی شد زبان شناسان نظراتی متفاوت درباره نقش های زبان ارائه دادند، همچنین روان شناسان و اهل منطق. بعضی نقش های زبان را چهار تا دانسته اند و بعضی بیشتر، حتی یعضی برای زبان پانزده نقش بر شمرده اند. چند عامل یا اشکال سبب اختلاف نظر دانشمندان در مورد نقش های زبان شده است. ما در این گفتار ضمن بررسی نظرات این سه زبان شناس معروف درباره نقش های زبان، به بررسی اشکالات تقسیم بندی آنان می پردازیم و نظر جدید خود راارائه می دهیم.( وحیدیان کامیار، تقی. 1383. صص 28-29.)

نقش های گوناگون که این زبانشناسان به دست داده اند، به نظر می رسد که کامل کننده یکدیگرند وچنین می نماید که طرح به دست داده شده از سوی یا کوبسن را بتوان نمونه ای منسجم تر دراین میان دانست.

یاکوبسن به هنگام طرح نقش های زبان(فالر، راجر و دیگران. 1369، ص 77) .

ابتدا نموداری کلی از روند ایجاد ارتباط به دست می دهد. به اعتقاد وی، گوینده پیامی را برای مخاطب می فرستد، پیام زمانی موثر خواهد بود که معنایی داشته باشد وطبعاً می باید از سوی گوینده رمز گذاری واز سوی مخاطب رمز گردانی شود. پیام از طریق مجرای فیزیکی انتقال می یابد. وی فرایند ارتباط کلامی را درنمودار (1) به دست می دهد. فالر، راجر و دیگران، 1369، ص 77.)

موضوع

پیام

مخاطب ........................................................گوینده

مجرای ارتباطی

رمز

نمودار (1)

یا کوبسن شش جزء تشکیل دهندهٴ فرایند ارتباط یعنی گوینده، مخاطب، مجرای ارتباطی، رمز پیام وموضوع را که حاصل معنی است، تعیین کنندﮤ نقشها ی ششگانه­ی زبان می داند.

1-1-1 نقش های زبان از دیدگاه یاکوبسن

وی دراصل دیدگاه بولر را مبنای کار خود قرارمی دهد(Bühler, K, 1935. P. 25 ) وبه تکمیل آن می پردازد این نقشهای ششگانه عبارتند از:

1-1-1-1 نقش عاطفی(emotive)

به اعتقاد یاکوبسن دراین نقش از زبان جهت گیری پیام به سوی گوینده است. این نقش زبان تأثیری ازاحساس خاص گوینده را به وجود می آورد، خواه گوینده حقیقتاًًًًًً آن احساس را داشته باشد وخواه وانمود کند که چنین احساسی را دارد فالر، راجر و دیگران،1369، ص 78). یاکوبسن معتقد است که نقش صرفاً عاطفی زبان در حروف ندا تظاهر می یابد، مانند « ای وای » یا حتی اصواتی نظیر«نچ نچ »وجز آن. این نقش نخستین بار توسط مارنی مطرح شد(Lyons, J. 1977. P. 52.

). این همان نقشی است که مارتینه آن را با اندکی کسترش «حدیث نفس» می نامد(Martinet, A. Eléments de Linguistique Générale, Paris, 1977. p. 10. )

1-1-1-2 نقش ترغیبی(conative )

دراین نقش جهت گیری پیام به سوی مخاطب است. ساختهای ندایی یا امری را می توان بارز ترین نمونه های نقش ترغیبی زبان دانست. صدق یا کذب این گونه ساختها قابل سنجش نیست، مانند«این کتاب را بخوان »، «ای خدا» و جزآن. این نقش زبان، پیش از یاکوبسن با اندک تفاوتی از سوی بولر مطرح شده بود. آنچه مارتینه تحت عنوان حدیث نفس به دست می دهد، در اصل آمیزه ای از نقش عاطفی و برخی از ساختهای ندایی مطروحه درنقش ترغیبی است. ازنظر مارتینه صورتهایی نظیر«ای وای»و« یا خدا» هردو در چهار چوب نقش حدیث نفس زبان قرار می گیرند.( Martinet, A. 1977. PP. 9-10.)

1-1-1-3 نقش ارجاعی(refrential)

دراین نقش، جهت گیری پیام به سوی موضوع پیام است و صدق وکذب گفته هایی که ازنقش ارجاعی برخوردارند به دلیل آن که جملاتی اخباری به شمار می روند، از طریق محیط امکان پذیر است. مانند « امروز باران می بارد»، « برادرم به دانشکده رفته است» وجز آن. یا کوبسن براین نکته تاکید دارد که تمایز میان نقش ارجاعی ونقش ترغیبی زبان از طریق امکان تشخیص صدق یا کذب گفته مشخص می گردد وجملات اخباری زبان تماماً از نقش ارجاعی برخوردارند. لاینز(Lyons, J, 1977. P. 50.)

این نقش را توصیفی(Descriptive) و بولر آن را بیانی انگلیسی می نامد(- Lyons, J 1977. P.52.).

1-1-1-4 نقش فرازبانی(metalinguistic )

به اعتقاد یا کوبسن، هرگاه گوینده یا مخاطب یا هر دو آنها احساس کنند لازم است از مشترک بودن رمزی که استفاده می کنند مطمئن شوند، جهت گیری پیام به سوی رمز خواهد بود. درچنین شرایطی زبان برای صحبت دربارﮤ خود زبان به کار می رود و واژگان مورد استفاده شرح داده می شود. از نقش فرازبانی بویژه درفرهنگهای توصیفی استفاده می شود، برای نمونه جمله ای نظیر «عمو یعنی برادر پدر» نشان دهندﮤ کاربردی فرازبانی است، یا مثلاً « گفتم جواد، جیم واو الف دال » Lyons, J 1977. P.10.)

1-1-1-5 نقش همدلی(phatic)

دراین نقش، جهت گیری پیام به سوی مجرای ارتباطی است. بنا به گفته­ی یاکوبسن، هدف برخی از پیام ها این است که ارتباط برقرار کنند، موجب ادامه­ی ارتباط شوند یا ارتباط را قطع کنند، برخی دیگر عمدتاً برای حصول اطمینان از عمل کردن مجرای ارتباط استفالر، ترجمه مریم خوزان. ، ص79). مانند «الو؛ صدایم را می شنوی؟ »،« خانم وبچه ها چطورند؟» وجز آن.

1-1-1-6 نقش ادبی(literally)

دراین نقش از زبان، جهت گیری پیام به سوی خود پیام است. دراین شرایط پیام فی نفسه کانون توجه قرار می گیرد. به اعتقاد یاکوبسن، پژوهش دربارﮤ این نقش زبان بدون درنظر گرفتن مسائل کلی زبان به ثمر نخواهد رسید واز سوی دیگر بررسی زبان نیز مستلزم بررسی همه جانبهنقش شعریpoetic آن است(فالر، راجر و دیگران، 1369، ص 81.)

به اعتقاد نگارنده این سطور کاربرد اصطلاح « نقش شعری» واستفاده از واژﮤ« شعر» یاکوبسن خود براین نکته اذعان دارد که نقش شعری زبان را نمی توان محدود به شعر دانست وساختار شعر نیز محدود به نقش شعری زبان نیست بنابراین شاید بهتر باشد از این پس دراین مختصر به هنگام طرح این زبان از اصطلاح « نقش ادبی» استفاده شود، که دراصل همان نقشی است که ماتینه آن را« نقش زیبایی آفرینی» می نامد.( Martinet, A, 1977. P. 10.)

به این ترتیب می توان براساس دیدگاه یاکوبسن، نمودار (2) را که تلفیقی از عناصر سازندﮤ ارتباط ونقشهای ششگانه­ی زبان است به دست داد:

فهرست مطالب

پیشگفتار............................................................................................................... 2

1- مباحث نظری..................................................................................................

مقدمه .................................................................................................................. 2

1-1 ساختگرایی................................................................................................... 3

1-2 زبان و نشانه ................................................................................................ 3

1-2-1 زبان و گفتار.............................................................................................. 4

1-2-2 نشانه زبانی ............................................................................................... 5

1-2-3 رابطه ....................................................................................................... 5

1-2-4 همزمانی و درزمانی ................................................................................... 5

1-3 نقش های زبان ............................................................................................. 8

1-3-1 نقش های زبان از دیدگاه یاکوبسن............................................................... 9

1-3-1-1 نقش عاطفی.......................................................................................... 9

1-3-1-2 نقش ترغیبی.......................................................................................... 10

1-3-1-3 نقش ارجاعی ........................................................................................ 10

1-3-1-4 نقش فرازبانی ....................................................................................... 10

1-3-1-5 نقش همدلی ......................................................................................... 11

1-3-1-6 نقش ادبی ............................................................................................ 11

1-3-2 اشکالات تقسیم بندی یاکوبسن.................................................................... 12

1-3-3 اشکالات تقسیم بندی مارتینه....................................................................... 13

1-3-4 اشکالات تقسیم بندی هلیدی ...................................................................... 13

1-4 نقش زیبایی آفرینی یا ادبی............................................................................. 14

1-5 نقش های زبان هنجار..................................................................................... 17

1-6 نقش های زبان فراهنجار................................................................................. 17

1-7 برجسته سازی ادبی ....................................................................................... 19

1-7-1 فراهنجاری ............................................................................................... 20

1-7-1-1 فراهنجاری واژگانی................................................................................ 22

1-7-1-2 فراهنجاری نحوی ................................................................................. 22

1-7-1-3 فراهنجاری نوشتاری............................................................................... 23

1-7-1-4 فراهنجاری معنایی.................................................................................. 23

1-7-1-5 فراهنجاری گویشی ............................................................................... 24

1-7-1-6 فراهنجاری سبکی ................................................................................. 24

1-7-1-7 فراهنجاری زمانی (کهن گرایی) .............................................................. 25

1-7-2 قاعده افزایی.............................................................................................. 25

2- پیشینه............................................................................................................. 25

مقدمه................................................................................................................... 28

2-1 مطالعات زبانشناختی ادبیات در غرب.............................................................. 28

2-2 مطالعات زبانشناختی ادبیات در ایران .............................................................. 32

3- فراهنجاری های زبانی شعر شاملو......................................................................

مقدمه...................................................................................................................

3-1 فراهنجاری زمانی یا کهن گرایی......................................................................

3-1-1 کهن گرایی صرفی .................................................................................... 36

3-1-1-1 بکار بردن پسوند جمع ساز "گان"........................................................... 36

3-1-1-2 بکار بردن پسوند جمع ساز "ان"............................................................. 37

3-1-2 کهن گرایی نحوی ..................................................................................... 37

3-1-2-1 کاربرد "را" به جای "به"، "با"، و "برای"............................................... 37

3-1-2-2 رعایت "ی" شرط در جملات شرطی...................................................... 39

3-1-2-3 افزودن پیشوند "ب" در آغاز فعل برای تأکید........................................... 39

3-1-2-5 بکار بردن "همی" به جای "می"............................................................. 41

3-1-2-6 افزودن "ا" در آخر اسم یا اسم مصدر برای تعظیم، تفخیم و تعجب............ 41

3-1-3 کهن گرایی واژگانی .................................................................................. 41

3-1-3-1 فعل های کهن ...................................................................................... 41

3-1-3-1-1 فعل های ساده................................................................................... 42

3-1-3-1-2 فعل های پیشوندی ............................................................................ 49

3-1-3-1-3 فعل های مرکب ................................................................................ 58

3-1-3-1-4 عبارت های فعلی ............................................................................. 64

3-1-3-2 اسم های کهن ....................................................................................... 69

3-1-3-3 صفت های کهن ................................................................................... 77

3-1-3-4 قیدهای کهن ......................................................................................... 81

3-1-3-4-1 قیود یا ادوات شک وتردید................................................................. 81

3-1-3-4-2 قیود یا ادوات تشبیه .......................................................................... 83

3-1-3-4-3 قیود و حروف ربط مرکب.................................................................. 86

3-1-3-5 حرف اضافه های کهن .......................................................................... 91

3-1-3-6 ضمایر کهن........................................................................................... 99

3-1-3-6-1 ضمایر شخصی.................................................................................. 99

3-1-3-6-2 ضمایر انعکاسی ................................................................................ 100

3-1-3-6-3 ضمایر اشاره...................................................................................... 102

3-1-4 کهن گرایی معنایی..................................................................................... 104

3-2 فراهنجاری واژگانی ....................................................................................... 109

3-2-1 واژگان جدید............................................................................................. 109

3-2-1-1 ترکیبات ابداعی ..................................................................................... 110

3-2-1-1-1 اسم + اسم......................................................................................... 110

3-2-1-1-2 اسم + صفت...................................................................................... 112

3-2-1-1-3 صفت + اسم...................................................................................... 113

3-2-1-1-4 اسم + پسوند..................................................................................... 116

3-2-1-1-6 پیشوند + اسم....................................................................................

3-2-1-1-7 پیشوند + صفت.................................................................................

3-2-1-1-8 اسم + بن فعل...................................................................................

3-2-1-1-9 صفت + بن فعل ...............................................................................

3-2-1-1-10 حرف اضافه + بن فعل.....................................................................

3-2-1-2 واژگانی ابداعی .....................................................................................

3-2-1-3 عبارت های ابداعی ...............................................................................

3-2-2 فعل های جدید..........................................................................................

3-3 فراهنجاری نحوی...........................................................................................

3-3-1 جابجایی نهاد.............................................................................................

3-3-1-2 جابجایی فعل و عبارتهای فعلی .............................................................

3-3-1-3 جابجایی قید..........................................................................................

3-3-1-4 جابجایی ضمایر منفصل و متصل............................................................

3-3-1-5 جابجایی سایر عناصر جمله.....................................................................

3-3-1-5-1 جابجایی منادا....................................................................................

3-3-1-5-2 جابجایی جمله پیرو...........................................................................

3-3-2 ایجاد فاصله میان اجزای عبارت فعلی .........................................................

3-3-3 حذف عناصر جمله....................................................................................

3-3-4 کاربرد واژگان در نقش های متفاوت............................................................

3-3-4-1 کاربرد اسم به جای صفت.......................................................................

3-3-4-2 کاربرد صفت به جای صفت....................................................................

3-3-4-3 کاربرد صفت به جای اسم.......................................................................

3-3-4-4 کاربرد اسم به جای قید...........................................................................

3-3-5 استفاده از شناسه فعل به جای فعل...............................................................

3-4 فراهنجاری صرفی..........................................................................................

3-5 فراهنجاری معنایی..........................................................................................

4 نتیجه گیری........................................................................................................


دانلود تاثیر قرآن و حدیث در ادب فارسی

هدف از این گردآوری اشاره به تاثیر قرآن و حدیث، که هر دو در هدایت بشر نقش به سزایی دارند، است برای این منظور ما در این تحقیق به ترتیب زندگانی و تاثرات هشت تن از شاعران بزرگ را دنبال کردیم
دسته بندی تاریخ و ادبیات
بازدید ها 16
فرمت فایل doc
حجم فایل 3476 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 127
تاثیر قرآن و حدیث در ادب فارسی

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

تاثیر قرآن و حدیث در ادب فارسی

پیشگفتار

قرآن مجید کتاب دینی ماست و معانی و مفاهیم آن در طول چهارده قرن از جهات مختلف در حیات فردی و اجتماعی ما تأثیر پنهان و آشکار نهاده است. چنان که امروزه نمی توان جنبه ای از جنبه های گوناگون زندگی مسلمانان را یاد کرد که قرآن مجید و معانی والای آن به نحوی مستقیم یا غیرمستقیم در آن تأثیری نگذاشته باشد و هر کس در این باره تأملی به سزا کرده باشد و عناد نورزد ، به صحت این اعتقاد اقرار می کنند. حدیث نیز که همان«قول و فعل و تقریر» پیامبر اکرم است ، همین حکم را دارد و الفاظ و معانی آن به صورت های گوناگون در زندگی مسلمانان و در رفتار و گفتار و کردار آنان تأثیر نیرومند و دراز آهنگی داشته است.

یکی از بارزترین موارد این تأثیر، سروده های شاعران و نوشته های نویسندگان است. هر ملتی به سرمایه هایی اعم از مادّی و معنوی، می تازد. یکی از سرمایه های جاودانی و افتخار آمیز ما ایرانیان نیز سروده های شاعران و سخنوران و نوشته های دبیران و نویسندگان و تأمّلات عارفان و اندیشه های حکیمان و فیلسوفان و متکّلمان ایرانی مسلمان است و همه می دانند که بسیاری از ابیات و عبارات این بزرگان را " اشاره"، "تلمیح" ، "اقتباس" ، "تضمین" ،"تحلیل آیات " ، "قصص" و "تمثیل"های گوناگون این کتاب مبین و سخنان پیامبر بزرگوار خدا تشکیل می دهد و همه ی آن بزرگان در عبارت پردازی، استدلال و بیان آن چه در ضمیر خود از این موارد بهره مند شده اند. لذا اگر کسی ادعا کند که مثلاً می تواند اشعار رودکی، فردوسی بزرگ، ناصر- خسرو،خاقانی، سنایی، عطار، مولوی، سعدی، حافظ، جامی و صدها تن شاعر دیگر و نیز آثار مردانی چون غّزالی، عنصر المعالی زیادی، نصرالله منشی و بسیاری دیگر را بدون فهم قرآن مجید و تفسیر آن و تأمّل در احادیث نبوی به درستی دریابد، باید در صحّت ادعای او تردید کرد زیرا به قول حافظ:« هر چه دارم همه از دولت قرآن است»؛ به دلیل انواع تأثیراتی که این دو منبع گران مایه ی عظیم در ادب فارسی بر جای گذ اشته اند.

ما در فصل اول این تحقیق به بیان ضرورت و اهمیت گردآوری این پژوهش پرداخته ایم و در فصل دوم درباره ی تاریخچه ی موضوع و پیشینه ی آن سخن گفتیم و در فصل سوم به بیان روش های مورد استفاده اشاره کرده ایم و در فصل چهارم به تأثیر و اقتباس هر یک از شاعران و کاتبان به صورت اجمالی موردی پرداخته ایم؛ زیرا اگر هر پژوهنده ای بخواهد تمام موارد تأثّر شاعران را مطرح کند باید درباره ی هر کدام از آن ها کتابی کلان بنویسد که برای ما این کاری ناممکن است. هم چنین در این فصل به بررسی پاسخ نامه ها و نتایج حاصل از آن نیز پرداخته ایم و فصل پنج هم شامل بحث و نتیجه گیری، پیشنهادات، مطرح کردن مشکلات، منابع و مآخذ می- باشد.

ناگفته نماند که موارد ارائه شده در این فصول تنها مشتی از خروار است و از شما خواننده و صاحب نظر ارجمند خواهشمندیم ما را در رفع کاستی های موجود یاری و راهنمایی فرمایید تا ان شاء الله در گردآوری های آتی درصدد رفع این معایب برآییم و از راهنمایی های علمی شما بهره- مند گردیم.

مقدمه

قرآن بزرگترین یاور و استوارترین پناهگاه برای همه ی نویسندگان و شاعران اسلامی بوده است حتی کسانی هم که اندیشه ای ناهمسو با اسلام داشته اند به این ریسمان خدایی چنگ زده- اند و در پس این دژ استوار، پناه گرفته اند، اگر چه اینان از این تمسک طرفی برنبسته بلکه در تیرگی ها فرو رفته اند که:«من یهدالله فهو المهتدی و من یضلل فأولئک هم الخاسرون» (آیه ی 178/اعراف) و کلام مولانا هم به معنی این آیه اشاره دارد:

در بنی فرمود کاین قرآن ز دل

هادی بعضی و بعضی را مضل

قرآن برای مسلمانان نیز هم زبان دل است و هم ترجمان اعتقاد و پشتیبان آن تقدیسی را متداعی می کند که هم آرام بخش است و هم شکوهمند، شکوهی معنوی که همه را به سکوت وا- می دارد، «اذا قرﺉ القرآن فاستمعوا له و انصتوا» (آیه ی204 / اعراف) و آرامشی که نتیجه هدایت و ایمان است، «هدی للناس و بنیات من الهدی و الفرقان» (آیه ی 185/بقره ) به علاوه مضامین قرآنی بخش عمده ای از عاطفه ی جمعی همه ی مسلمانان را به خود اختصاص داده است.

رشته استواری است که میان آنان پیوند برادری ایجاد کرده، هم ضامن بقا و دوام خود است و هم جاودانگی اعتقادات اسلامی را تضمین می کند. این ویژگی همان عنایت الهی است که مانع هر گونه تحریف و تغییر احکام و قرآن نیز هست.

زبان فارسی از زبان های عمده ی بهره دهنده به فرهنگ اسلامی و بهره برنده از معارف انسان ساز قرآنی است از این رو دانستن قرآن و حدیث و درک معانی و مضامین والای آن لازم می نموده و پیوسته مورد نظر مردم به ویژه ادب دوستان و منتقدان بوده است.

بدین ترتیب ما بر آن شدیم تا پژوهشی درباره ی نقش قرآن و حدیث در ادب فارسی، داشته باشیم.

چکیده

خداوند برای هدایت انسان ها، پیامبران الهی را به سوی بشر مبعوث کرده است تا اندیشه و تفکر آنان را تحول و در رفتار و کردار افراد بشر و جوامع آنان تغییر ایجاد کند.

هدف از این گردآوری اشاره به تاثیر قرآن و حدیث، که هر دو در هدایت بشر نقش به سزایی دارند، است.

برای این منظور ما در این تحقیق به ترتیب زندگانی و تاثرات هشت تن از شاعران بزرگ را دنبال کردیم و برای این که تاثر هر نویسنده و سخنور را بهتر ردیابی کنیم از زندگانی آن شاعر و نویسنده به اجمال سخن گفتیم و میزان اشتغال وی به علوم قرآنی از جمله تفسیر کتاب مجید و احادیث رسول اکرم و اخبار معصومین را تا حد ممکن یادآوری کردیم.

در این تحقیق با توجه به پرسشنامه ای که تهیه گردید و در اختیار چهل نفر از دانش آموزان سال سوم و پیش دانشگاهی مدرسه آرمینه مصلی نژاد قرار گرفت، ما به بررسی میزان آشنایی آن ها با مفهوم قرآن و حدیث و نقش آن ها در ادبیات فارسی پرداختیم و پس از مشاهده- ی پاسخ نامه ها نتایج حاصل را به صورت جداول و نمودار هایی برای هر سوال به صورت مجزا نشان دادیم و پی بردیم که هر دو گروه آماری نتایج یکسانی داشتند.

فهرست مطالب

پیشگفتار...............................................................................................................................................ا-ب

مقدمه..................................................................................................................................................ب-ج

چکیده...................................................................................................................................................ج-د

فصل اول: کلیات تحقیق

1-1 مقدمه ........................................................................................................................1

1-2 بیان مسئله..................................................................................................................2

1-3 اهداف تحقیق..............................................................................................................2

1-4 اهمیت تحقیق.............................................................................................................2

1-5 سئوالات تحقیق......................................................................................................3-2

1-6 فرضیه ها...................................................................................................................3

1-7 کلید واژه ها...........................................................................................................4-3

فصل دوم: پیشینه تحقیق

2-1 مقدمه..................................................................................................................5

2-2 تاریخچه موضوع.............................................................................................. 7-6

2-3 پیشینه نظری...............................................................................................8-7

2-4 پیشینه عملی(نقد کتاب)............................................................................................................9

2-5 ضرورت تحقیق...............................................................................................................................9

فصل سوم: روش تحقیق

3-1 مقدمه..........................................................................................................................................10

3-2 روش های مورد استفاده در تحقیق......................................................................................11

3-3 فنون گردآوری اطلاعات و توضیح آن ها.............................................................................12

3-4 جمع آوری داده ها...................................................................................................................12

3-5 تجزیه و تحلیل داده ها...........................................................................................................13

فصل چهارم: یافته های تحقیق

4-1 مقدمه...........................................................................................................................................14

4-2 قرآن کتاب آسمانی ما.............................................................................................................15

4-3 تعریف ادبیات............................................................................................................................ 15

فرضیه 1: ادبیات فارسی از کلام قرآن بهره های فراوانی گرفته است..................................17-16

4-4 تاثیرات دین اسلام در عرصه ی ادبیات........................................................................19-17

5-4 صبر و شکیبایی قرآن در نظم شاعران..........................................................................20-19

6-4 حدیث چیست.....................................................................................................................21-10

4- 6-1-حدیث محبت در ادب فارسی...................................................................................25-21

فرضیه 2: برخی از شعرای متقدم در آیات و احادیث در شعر خود بهره گرفته اند............. 35-27

فرضیه 3: میزان استفاده حافظ از احادیث و قرآن در اشعارش زیاد بوده است..............42-36

فرضیه 4: مولوی داستان یوسف را در اشعار خود بررسی کرده است.............................59-43

فرضیه 5: سنایی در اشعار خود به تصویر پردازی قرآنی پرداخته است.........................66-60

فرضیه 6: شهریار دراشعار خود از نهچ البلاغه بهره برده است........................................98-67

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

5- 1مقدمه........................................................................................................................................128

5-2 بحث و نتیجه گیری.................................................................................................... 130-129

5-3 مشکلات تحقیق.....................................................................................................................130

5-4- پیشنهادات تحقیق...............................................................................................................131

فهرست منابع و مآخذ.......................................................................................133-132

پیوست

فهرست جداول......................................................................................127-99

جدول 1-4- توزیع فراوانی افراد شرکت کننده در تحقیق بر حسب سن

جدول 2-4- شاخص های تمایل مرکزی و شاخص های پراکندگی سن افراد شرکت کننده در تحقیق

جدول 3-4- توزیع فراوانی سن افراد شرکت کننده در تحقیق به تفکیک پایه تحصیلی

جدول 4-4- توزیع فراوانی افراد شرکت کننده در تحقیق بر حسب پایه تحصیلی

جدول 5-4- توزیع فراوانی شغل پدر افراد شرکت کننده در تحقیق

جدول 6-4- توزیع فراوانی شغل پدر افراد شرکت کننده در تحقیق به تفکیک پایه تحصیلی

جدول 7-4- توزیع فراوانی تحصیلات پدر افراد شرکت کننده در تحقیق

جدول 8-4- توزیع فراوانی تحصیلات پدر افراد شرکت کننده در تحقیق به تفکیک پایه تحصیلی

جدول 9-4- توزیع فراوانی آشنایی افراد شرکت کننده در تحقیق با تاثیر قرآن در ادب پارسی

جدول 10-4- توزیع فراوانی آشنایی افراد شرکت کننده در تحقیق با تاثیر قرآن در ادب پارسی به تفکیک پایه تحصیلی

جدول 11-4- توزیع فراوانی آشنایی افراد شرکت کننده در تحقیق با تاثیر حدیث در ادب پارسی

جدول 12-4- توزیع فراوانی آشنایی افراد شرکت کننده در تحقیق با تاثیر حدیث در ادب پارسی به تفکیک پایه تحصیلی

جدول 13-4- توزیع فراوانی علاقه افراد شرکت کننده در تحقیق نسبت به شعرهای استفاده کننده از قران و احادیث

جدول 14-4- توزیع فراوانی علاقه افراد شرکت کننده در تحقیق نسبت به شعرهای استفاده کننده از قران و احادیث به تفکیک پایه تحصیلی

جدول 15-4- توزیع فراوانی نظر افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد ماندگاری اشعار شعرای پارسی استفاده کننده از قرآن و حدیث

جدول 16-4- توزیع فراوانی نظر افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد ماندگاری اشعار شعرای پارسی استفاده کننده از قرآن و حدیث به تفکیک پایه تحصیلی

جدول 17-4- توزیع فراوانی نظر افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد تاثیر قرآن و حدیث در ادبیات پارسی

جدول 18-4- توزیع فراوانی نظر افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد تاثیر قرآن و حدیث در ادبیات پارسی به تفکیک پایه تحصیلی

جدول 19-4- توزیع فراوانی دیدگاه افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد تاثیر قرآن و حدیث در فراگیر شدن ادبیات پارسی در سطح جهان

جدول 20-4- توزیع فراوانی دیدگاه افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد تاثیر قرآن و حدیث در فراگیر شدن ادبیات پارسی در سطح جهان به تفکیک پایه تحصیلی

جدول 21-4- توزیع فراوانی آشنایی افراد شرکت کننده با شعرای استفاده کننده از قرآن و حدیث در اشعار خود

جدول22-4- توزیع فراوانی آشنایی افراد شرکت کننده با شعرای استفاده کننده از قرآن و حدیث در اشعار خود به تفکیک پایه تحصیلی

جدول23-4- توزیع فراوانی موافق بودن افراد شرکت کننده در مورد تاثیر استفاده از قرآن و حدیث در کسب عبرت برای سایرین

جدول 24-4- توزیع فراوانی موافق بودن افراد شرکت کننده در مورد تاثیر استفاده از قرآن و حدیث در کسب عبرت برای سایرین به تفکیک پایه تحصیلی

جدول 25-4- توزیع فراوانی نظر افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد نقش قرآن و حدیث استفاده شده در ادبیات پارسی در زندگی بشری

جدول 26-4- توزیع فراوانی نظر افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد نقش قرآن و حدیث استفاده شده در ادبیات پارسی در زندگی بشری به تفکیک پایه تحصیلی

جدول 27-4- توزیع فراوانی آشنایی افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد اشعار استفاده کننده از قرآن و حدیث استفاده شده از طریق رسانه ها

جدول 28-4- توزیع فراوانی آشنایی افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد اشعار استفاده کننده از قرآن و حدیث استفاده شده از طریق رسانه ها به تفکیک پایه تحصیلی

جدول 29-4- تجزیه و تحلیل آماری بین پاسخ های داده شده توسط دو گروه شرکت کننده در تحقیق ( پایه تحصیلی پیش دانشگاهی ، پایه تحصیلی سوم دبیرستان )

فهرست منحنی ها..........................................................................126-100

منحنی 1-4- درصد فراوانی سن افراد شرکت کننده در تحقیق

منحنی 2-4- توزیع فراوانی سن افراد شرکت کننده در تحقیق بر حسب پایه تحصیلی

منحنی 3-4- درصد فراوانی پایه تحصیلی افراد شرکت کننده در تحقیق

منحنی 4-4- درصد فراوانی شغل پدر افراد شرکت کننده در تحقیق

منحنی 5-4- توزیع فراوانی شغل پدر افراد شرکت کننده در تحقیق به تفکیک پایه تحصیلی

منحنی 6-4- درصد فراوانی تحصیلات پدر افراد شرکت کننده در تحقیق

منحنی 7-4- توزیع فراوانی تحصیلات پدر افراد شرکت کننده در تحقیق به تفکیک پایه تحصیلی

منحنی 8-4- درصد فراوانی آشنایی افراد شرکت کننده در تحقیق با تاثیر قرآن در ادب پارسی

منحنی 9-4- توزیع فراوانی آشنایی افراد شرکت کننده در تحقیق با تاثیر قرآن در ادب پارسی به تفکیک پایه تحصیلی

منحنی 10-4- درصد فراوانی آشنایی افراد شرکت کننده در تحقیق با تاثیر حدیث در ادب پارسی

منحنی 11-4- توزیع فراوانی آشنایی افراد شرکت کننده در تحقیق با تاثیر حدیث در ادب پارسی به تفکیک پایه تحصیلی

منحنی 12-4- درصد فراوانی علاقه افراد شرکت کننده در تحقیق نسبت به شعرهای استفاده کننده از قران و احادیث

منحنی13-4- توزیع فراوانی علاقه افراد شرکت کننده در تحقیق نسبت به شعرهای استفاده کننده از قران و احادیث به تفکیک پایه تحصیلی

منحنی 14-4- درصد فراوانی نظر افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد ماندگاری اشعار شعرای پارسی استفاده کننده از قرآن و حدیث

منحنی 15-4- توزیع فراوانی نظر افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد ماندگاری اشعار شعرای پارسی استفاده کننده از قرآن و حدیث به تفکیک پایه تحصیلی

منحنی 16-4- درصد فراوانی نظر افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد تاثیر قرآن و حدیث در ادبیات پارسی

منحنی 17-4- توزیع فراوانی نظر افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد تاثیر قرآن و حدیث در ادبیات پارسی به تفکیک پایه تحصیلی

منحنی 18-4- درصد فراوانی دیدگاه افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد تاثیر قرآن و حدیث در فراگیر شدن ادبیات پارسی در سطح جهان

منحنی 19-4- توزیع فراوانی دیدگاه افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد تاثیر قرآن و حدیث در فراگیر شدن ادبیات پارسی در سطح جهان به تفکیک پایه تحصیلی

منحنی 20-4- درصد فراوانی آشنایی افراد شرکت کننده با شعرای استفاده کننده از قرآن و حدیث در اشعار خود

منحنی21-4- توزیع فراوانی آشنایی افراد شرکت کننده با شعرای استفاده کننده از قرآن و حدیث در اشعار خود به تفکیک پایه تحصیلی

منحنی22-4- درصد فراوانی موافق بودن افراد شرکت کننده در مورد تاثیر استفاده از قرآن و حدیث در کسب عبرت برای سایرین

منحنی 23-4- توزیع فراوانی موافق بودن افراد شرکت کننده در مورد تاثیر استفاده از قرآن و حدیث در کسب عبرت برای سایرین به تفکیک پایه تحصیلی

منحنی 24-4- درصد فراوانی نظر افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد نقش قرآن و حدیث استفاده شده در ادبیات پارسی در زندگی بشری

منحنی 25-4- توزیع فراوانی نظر افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد نقش قرآن و حدیث استفاده شده در ادبیات پارسی در زندگی بشری به تفکیک پایه تحصیلی

منحنی 26-4- درصد فراوانی آشنایی افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد اشعار استفاده کننده از قرآن و حدیث استفاده شده از طریق رسانه ها

منحنی 27-4- توزیع فراوانی آشنایی افراد شرکت کننده در تحقیق در مورد اشعار استفاده کننده از قرآن و حدیث استفاده شده از طریق رسانه ها به تفکیک پایه تحصیلی