دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 162 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 150 |
فهرست مطالب
فصل اول : بیان مسئله
مقدمه ..................................... 1
تاریخچه در ایران و جهان ................... 4
چهار چوب نظری تحقیق ...................... 13
دیدگاه زیست شناختی ....................... 13
تئوری روانشناختی انحراف .................. 16
نظریه جامع شناسان ........................ 20
تئوری ساختاری و خرده فرهنگی انحراف ....... 33
نظریه ها ................................. 40
تعریف کج روی ............................. 43
تعریف انحراف اجتماعی ..................... 43
تعریف انحراف اجتماعی با توجه به ملاک اجتماعی 44
تعریف آماری کج روی اجتماعی ............... 45
تعریف بزهکاری ............................ 45
انواع انحرافات و کج روی ها ............... 47
کجروی گروهی .............................. 49
انحرافات جنسی ............................ 51
عوامل موثر و مرتبط با کج روی اجتماعی ..... 52
رابطه جنسیت با انحراف .................... 52
تبیین جرم در گروه های سنی مختلف .......... 53
رابطه سواد با انحراف ..................... 54
آموزشگاه و مدرسه به عنوان نهادی آسیب زا و آسیب زدا 55
نقش معلم در گرایش نوجوانان به انحراف ..... 56
نقش روح جمعی حاکم در مدرسه در تمایل انحرافات دانش آموزان 57
روش های نادرست والدین در دوران بلوغ ...... 59
خود خواهی و استبداد والدین در انظباط فرزندان 61
افراط در محبت و عوارض ناشی از آن.......... 62
عوارض روانی افراط در اعمال قدرت .......... 63
گروه همسالان .............................. 66
دوستان و تقلید پذیری از آنان ............. 67
اعتیاد به مواد مخدر....................... 67
رابطه بزهکاری فرزندان و الکلیسم والدین . 69
فقر و بیکاری ............................. 71
عقده حقارت ............................... 72
عوامل اجتماعی بروز حقارت ................. 73
طلاق ...................................... 74
وضع روانی کودکان پس از طلاق والدین ........ 76
تاثیر وجود زن پدر و ناسازگاری کودکان ..... 77
نقش عدم کفایت مسکن در عدم بروز کج روی .... 80
سستی پایه های مذهبی ...................... 81
اختلاف خانوادگی ........................... 82
جمع بندی و نتیجه گیری .................... 83
فایده تحقیق .............................. 87
اهداف تحقیق .............................. 89
فصل دوم : طرح مسئله
بیان مسئله ............................... 90
سوالات تحقیق............................... 96
فرضیه های تحقیق .......................... 97
دیاگرام روابط متغیر مستقل وابسته ......... 98
فصل سوم : روش تحقیق
روش تحقیق ................................ 99
جامعه آماری .............................. 99
حجم نمونه و روش نمونه گیری ............... 99
ابزار اندازه گیری ........................ 100
روش تجزیه و تحلیل آماری .................. 101
انواع متغیر های تحقیق..................... 102
تعاریف نظری و عملیاتی متغیر ها ........... 103
فصل چهارم : جداول
جداول یک بعدی و نمودارها ................. 108
جداول دو بعدی ............................ 129
فصل پنجم : نتیج گیری و پپیشنهادات
نتیجه گیری .............................. 135
نتایج به طور خلاصه ........................ 137
پیشنهادات ................................ 139
فصل ششم : محدودیت های پژوهش
تنگناها و محدودیت ها ..................... 141
پیوست ها
منابع و مآخذ.............................. 142
پرسشنامه ................................. 144
مقدمه:
سازه اصلی این پژوهش کجروی و انحرافات اجتماعی می باشد و موضوع بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با کجروی اجتماعی در بن نوجوانان دانش آموز دختر در مقطع تحصیلی متوسطه و راهنمایی واقع در منطقه 17 تهران می باشد. جامعه آماری به تعداد 100 نفر از دانش آموزان دختر در مقطع تحصیلی متوسطه و راهنمایی انتخاب گردیده اند.
هدف اصلی این پژوهش بررسی وشناخت عوامل مرتبط با پدیده کجروی اجتماعی می باشد. عواملی چون: سن، تحصیلت، والدین، درآمد خانواده، وضعیت مسکن، و میزان نظارت و کنترل والدین واستفاده از وسایل ارتباط جمعی و ...
البته نمی توان گفت همه این عوامل با پدیده کجروی اجتماعی رابطه مستتقیمی دارند. از آنجا در همه جوامع به گونه ای کجروی وا نحراف از اهداف اصلی جوامع و تخطی از قوانین وجود دارد، لذا آشنایی و آگاهی افراد جامعه با کجروی و انحرافات اجتماعی و همچنین آگاهی از عواقب کجروی اجتماعی امری ضروری می باشد.
جرم و تبهکاری پدیده است که از قدیمی ترین ایام در هر جامعه ای با تفاوت هایی وجود داشته است. لذا می توان ادعا کرد که از عصر این پدیده همان قدر می گذرد که از عمر جوامع بشری گذشته است به طوری که هیچ جامعه ای خواه ساده یا پیچیده از آن مبرا نیست. سنت ها، میزان، نوع و شدت آن از هر فرهنگی به فرهنگ دیگر و از دوره ای به دوره دیگر کاملاً متفاوت بوده است. در این جا بحث نسبی بودن جرم وکجروی اجتماعی مطرح می شود دکتر شیخاوندی در این باره می گوید، انحرافات همیشه به معنی واقعی خطا واشتباه نیست بلکه جامعه در شرایطی است که آن را نمی پذیرد و آن را آسیب می داند. مثلاً سقراط را به جرم منحرف کردن جوانان به دادگاه خواندند و بالاخره جام شوکران به کامش دادند، بدین معنی نبود که گفتار سقراط واقعاً خطا نابخردانه بوده است به خاطر این که گفته هایش با ارزش های حالکم جامعه ناسازگار بود.
کجروی اجتماعی مانند هر پدیده اجتماعی دیگر زاییده علل بی شماری است که این عوامل کم و بیش در ارتباط باهم بوده است و بر هم تأثیر گذاشته و از هم تأثیر می پذیرند، لذا هیچ گاه برای عارضه و معلولی علت خاصی وجود نداشته است، بر همین اساس است که وقتی به مطالعه و بررسی علمی این پدیده می رسیم، می بینیم متخصصان و محققان رشته های مختلف مخصوصاً روان شناسان، جامعه شناسان و حقوق دانان هر یک از زاویه دید خود به مسأله نگاه کرده اند و هر کدام عللی را مورد توجه قرار داده اند. لذا ترسیم این بررسی ها آسان نیست، چرا که بر حسب آنکه بررسی ها را در چه چارچوبی قرار دهیم و چه عنوانی بر آن نهیم باید از زاویه های متفاوتی به آن توجه کنیم و این موضوع خود به تحقیقات چند رشته ای نیازمند است که به طور قاطع با توجه به مفروضات و قلمرو تحقیق در این بررسی نمی گنجد.
تاریخچه در جهان و ایران
برخی از اندیشمندان، نخستین هنجارگذاریها را مربوط به زمان آفرینش انسان و حضرت آدم مربوط می دانند، شیخاوندی هم همین نظر را دارد او پس از طرح بخشهای از کتب مذهبی و بخصوص بابهای از تورات چنین استنتاج می کند... انسان در بدو آفرینش خود آگاه نبوده است و آگاهی در برون وجود او د رمیوه درخت دانش نهفته بود که به زبان مردم شناسان می توان آن را تابو برخاسته از توتم نامید. وی در ادامه اشاره می کند که نخستین نهی و هنجارگذاریها خداوندن، نخوردن از میوه درخت های زندگی جاویدان و دانش مربوط به خود آگاهی است. هنجارگذاری تعیین کننده هنجارشکنی است.
به دنبال نخستین نهی و نخستین نقص نهی، نخستین کیفرها به ترتیب در مورد مرتکبان انسان و حیوان به اجرا درآمد ....
و پس از آن هنجارشکنی وجود داشته است که نمونه آن در پی رشک و حسادت برادر بزرگ قابیل، برادر کوچک خود را می کشد[1]. (نخستین قتل، هنوز مرگ در خلقت شناخته نشده است).
در دوره های متوالی تاریخ نیز هنجارشکنی و هنجارگذاری همچنان ادامه داشته است. به عنوان مثال در قرونی که بر تمدنهای مختلف بین النهرین گذشته است با انواع تصویب قوانین متناسب با رفتارهای انحرافی آن دوره مواجه هستیم. مهمترین آن قوانین منتسب به حمورابی است که در بخش ها و موارد مختلفی دسته بندی شده است قوانین در مورد تشریفات قضایی، سرقت و مجازاتهای مربوط به آن، امور خانواده امور مربوط به ضرب و جرح و امور مربوط به مجازات و خسارت بوده همچنین در امور جنایی و کیفری، قوانین حمورابی بیشتر روی قانون قصاص تأکید می کرد.
در یونان باستان، هم علت ارتکاب بزه تقدیر یا سرنوشت می دانستند و معتقد بودند که سرنوشت و یا تقدیر، که رفتار و کردار افراد را تحت تأثیر قرار می دهد. ناشی از مشیت الهی یا نفوذ اراده نیروی مرموزی است که خواست و اختیار بشر در بروز آنها دخالت ندارد.
مجرم فرد بدطینتی است که ارواح خبیث در او حلول کرده اند اجرای مجازاتهای شدید و شکنجه جسمی و روانی را سبب تسکین خشم خدا و تزکیه نفس و اخلاق بزهکار می دانستند. با تحولات اجتماعی فلاسفه شدت مجاز آنها را مورد انتقاد قرار دادند و علل بزهکاری به عناوین مختلف بیان داشتند:
سقراط: (399 – 470 قبل از میلاد)
فیلسوف یونانی که ضمن انتقاد از شدت مجازاتها، می نویسد: ما نبایستی با تبه کاران با خشونت رفتار کنیم بلکه باید به آنها بیاموزیم، که به چه ترتیب از ارتکاب بزه خودداری نمایند زیرا جنایت ثمره نادانی و جهل است و تعداد بی شماری از افراد، که در نتیجه بدشانسی نتوانسته اند معرفتی کسب کنند مرتکب جرم می شوند[2].
افلاطون (347- 428 قبل از میلاد)
فیلسوف یونانی، در تشریح علل وقوع جرائم، عوامل اجتماعی، اقتصادی مخصوصاً فقر و ثروت را منشاء بروز جرائم می داند و معتقد است که دو عامل مذکور عواطف انسانی را دگرگون ساخته و افراد را به طرف ارتکاب بزه می کشانند.
ارسطو (322- 483 قبل از میلاد)
وضع جسمی روانی را عامل بزه بیان می کند[3].
جان ویر (1588- 1515 م .) اسکات (1599- 1538 م .) و توماس مور (1535- 1478 م .) اوهام و جادوگری را که از سوی عده ای عامل بزه عنوان می شد رد کردند و مورس فقر را عامل مهم شورش و اغتشاش و ارتکاب بزه دانست.
در سال 1640 دلاپور تا ایتالیایی در مطالعه ای قیافه دیوانگان و کسانی که رفتار خشونت آمیز داشتند با سر حیوانات مقایسه نمود و بعضی از علائم آنها مشابه اعلام کرد لاواتر سوئیسی در سال 1776 م همین نظر را تأیید کرد و در سال 187 ویرجیلو ایتالیایی تأثیر وراثت را در امر وقوع جرائم تشریح کرد.
پینل فرانسوی هم (1826- 1754) به بررسی علمی بیماریهای روانی پرداخت کم کم به مرور زمان مطالعات جنبه علمی به خود گرفت و از اواخر قرن 19 نظریه های علمی تر واثبات شده ای در مورد علل بزهکاری مطرح گردید.
در ایران نیز تحقیقات زیادی در مورد بزهکاری بخصوص بزهکاری نوجوانان و جوانان صورت گرفته است که از جمله:
1- در سال 1347 تحقیقی توسط گیتی راهنما با عنوان عوامل اجتماعی جرم جوانان در زمینه انحراف اجتماعی صورت گرفته. پژوهشگر نشان داده است اکثر مجرمان از گروههای پایین اجتماعی بوده اند. شغل اکثر مجرمان کارگری و پادویی مغازه بوده است. بیشتر کودکان با پدر و مادر زندگی می کرده اند. 73 درصد مجرمین بیسواد و 27 درصد تحصیلات ابتدایی و متوسطه داشتند و 77 درصد آنها در گروه سنی 15 تا 18 ساله بوده اند. این تحقیق بر روی 50 نفر در کانون اصلاح و تربیت انجام گرفت که افراد مورد مطالعه، علت ارتکاب اولین جرم خود را دوستان و نیاز مالی دانسته اند.
2- تحقیق دیگری در سال 1363 توسط گروه روانشناسی دانشگاه تربیت مدرس با عنوان میزان پراکندگی انحرافات اخلاقی و علل بوجود آورنده آموزشگاهی آنها در مقطع راهنمایی و دو سال دبیرستان در سطح مناطق بیست گانه تهران صورت گرفت که این نتایج بدست آمد:
5/50 مدارس، فضای آموزشی کافی ندارند و 9/61 درصد دو نوبته اند، 8/37 درصد مدارس از فعالیت پرورشی مطلوب برخوردار نیستند 8/53 درصد مدارس هیچ ارتباطی با والدین ندارند و مواردی که والدین ارتباط نسبی با مدارس دارند. تنها 42 درصد والدین در جلسات انجمن شرکت می کنند و 4/38 درصد معلمین ویژگیهای تربیتی لازم یک معلم را ندارند. و 7/40 درصد معلمین فاقد تخصص لازم و 36 درصد هیچ دوره معلمی را نگذرانده اند.
در بین انحرافات رفتاری، رفتارهای پرخاشگرانه، اعتیاد به سیگار و انحرافات از نظر کمی، بیشتر از سایر اختلالات بوده است. ثابت گرید دانش آموزانی که معلمین آنها مهارت کافی دارند انحرافات آنها کمتر است.
در مدارسی که میزان فعالیت های آموزشی آنها کمتر از حد استاندارد است و کلاسهای پرجمعیتی دارند میزان انحراف اخلاقی بیشتر است و در مدارسی که میزان ارتباط فعال والدین با اولیاء مدرسه بیشتر است میزان انحراف اخلاقی آن کمتر است.
3- در سال 65 و 66 پژوهشی با عنوان عوامل مؤثر در ایجاد بروز اختلالات رفتاری و بزهکاری دانش آموزان بوسیله معاوت فرهنگی – اجتماعی نخست وزیری انجام شد که حدود 2652 نفر دانش آموز در سطح کل کشور در سنین 13 تا 20 سال، که عامل اعمال بزهکارانه بودند مورد بررسی قرار گرفتند که در پایان مشخص شد 82 درصد از دانش آموزان بزه کار به اشکال مختلف با اولیاء مدرسه درگیر شده اند ودانش آموزان هنجارشکن در محیط مدرسه در مقایسه با دانش آموزان غیر هنجارشکن سازگاری کمتری دارند. و وضعیت تحصیلی دانش آموزان بزهکار در مقایسه با غیر بزهکاران در سطح پایین تری است.
4- در تحقیق دیگری که تحت عنوان انحراف اجتماعی و هنجارشکنی در میان دبیرستانهای شهر جیرفت توسط محمد فرایابی انجام گرفته، محقق دو گروه از دانش آموزان هنجارشکن و غیر هنجارشکن را انتخاب نموده است و از جهات مختلف اقتصادی و روابط اجتماعی، عاطفی و نظارت خانواده آنها را با هم مقایسه نمود و نشان داد که نقصان و ناکارآمدی جریان کنترل اجتماعی و نظارت خانواده عامل مؤثری در بروز ناهنجاریهاست.
5- پژوهش دیگری در مورد دانش آموزان هنجارشکن توسط علی اصغر نقدی انجام گرفته است که محقق به عوامل خانوادگی مؤثر بر بزهکاری، از جمله پایین بودن پایگاه اجتماعی، پایین بودن سطح سواد والدین و از هم گسیختگی خانواده در میان دانش آموزان شهر کرمانشاه پرداخته است.
6- تحقیق نسبتاً جامعی هم با عنوان بزهکاری نوجوانان و جوانان در مرکز آموزشی دبیرستانهای تبریز صورت گرفته است که نتایج نشان م یدهد نوع بزهکاریها جنبه تربیتی و آموزشی داشته است. وضعیت تحصیلی دانش آموزان بزهکار نامطلوبتر از دانش آموزان غیربزهکار است میزان علاقه به تحصیلات عالیه در نزد بزهکاران کمتر از غیربزهکاران است و محیط آموزشی دان شآموزان بزهکار و همچنین رابطه آنها نامطلوب تر از محیط آموزشی و نیز رابطه والدین دانش آموزان غیربزهکار بوده است.
7- در سال 1372 تحقیق دیگری توسط خلیف عبدالهی با عنوان بررسی ساختار خانواده با تنوع فراوانی ناهنجاریهای دانش آموزان سه دوره تحصیلی در استان سمنان انجام شد که نتایج نشان می دهد که بین عوامل ساختاری خانواده دانش آموزان با ناهنجاریهای آنان ارتباط وجود دارد. و هر قدر عوامل ساختاری خانواده در حال تعادل قرار داشته اند، موجب کاهش ناهنجاریها، و هر چه آشفتگی و گسستگی خانواده ها زیادتر بوده به همان میزان هم اختلالات و ناهنجاریهای بیشتری وجود داشته است.
8- پژوهش دیگری توسط خانم سیما کاهنی در سال 72 با عنوان بررسی تأثیر طلاق بر بروز رفتارهای نابهنجار نوجوانان در شهر بیرجند انجام یافت که مشخص گردید میزان پرخاشگری و نابهنجاری در نوجوانان دارای خانواده های گسسته با تفاوت معنی داری بیشتر از نوجوانان خانواده های پیوسته است.
9- پژوهش دیگری در سال 1372 با عنوان عوامل مؤثر در انحرافات اجتماعی با تأکید بر عوامل خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی مؤثر بر بزهکاری نوجوانان توسط ذبیح ا... صادقی صورت گرفت. در این تحقیق او نشان داد: از هم گسیختگی خانواده و کاهش انسجام و یکپارچگی آن افزایش سوء رفتارهای والدین منجر به اخراج یا فرار فرزندان از خانواده می شود. همچنین مدرسه و اجتماع (مردم) اگر نتوانند بر رفتار و انتظارات نوجوانان، نظارت کافی داشته باشند و ارزشها و هنجارهای اجتماعی در کانال طبیعی به آنها بیاموزند موجب سر درگمی به تبع آن بروز هنجارشکنی و ناهنجاریها در نوجوانان خواهد شد.
10- پژوهش دیگری توسط سلیمان محبی با عنوان عوامل خانوادگی مؤثر بر بزهکاری نوجوانان شهر کرمانشاه صورت گرفت محقق در این پژوهش دو گروه دانش آموزان بزهکار و غیربزهکار را با هم مقایسه نمود و متغیرهای سواد والدین، پایگاه اجتماعی و ساختار خانواده های هر دو گروه را به آزمون گذاشت.
11- حمید امانت در پژوهشی به این نتیجه رسید که خانواده گسسته و حمایت خانوادگی در شدت بزهکاری تأثیر زیادی دارند. گسستگی خانواده و بی توجهی آن نسبت به نوجوانان موجبات بزهکاری را فراهم آورده و بر عکس حمایت و توجه به عواطف نوجوان در کاهش بزهکاری تأثیر زیادی دارد.
12- پژوهشی دیگر توسط ابراهیم پورصالح با عنوان بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر هنجارشکنی دانش آموزان پسر دبیرستانهای رشت انجام گرفت که محقق در این پژوهش به بررسی پایگاه اجتماعی، کنترل و نظارت خانواده، گسیختگی خانواده، ستیز والدین و دوستان کجرو در بزهکاری و مقایسه دو گروه هنجار هنجارشکن و غیرهنجارشکن پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که کنترل و نظارت اجتماعی ابزار مهمی در تثبیت هنجارهای اجتماعی محسوب می شود و می تواند مانع بروز و پیدایش هرگونه انحراف شود او نشان می دهد هر قدر ستیز و اختلاف در روابط خانوادگی زیاد باشد میزان هنجارشکنی فرزندان افزایش می یابد.
13- تحقیقی دیگر توسط امید اطیایی با عنوان هنجارشکنی دختران دبیرستانی در مناطق شمال و جنوب تهران پرداخته که نتایج نشان می دهد خانواده های دانش آموزان هنجارشکن نسبت به خانواده های سایر دانش آموزان در معرض از هم گسیختگی قرار دارند.
چارچوب نظری تحقیق
علل و عوامل بزهکاری از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. عمده ترین دیدگاههای که بزهکاری را مورد بررسی قرار داده اند سه رویکرد زیست شناختی، روانشناسی و جامعه شناسی است که در بیان مبانی نظری این تحقیق عمده ترین دیدگاهها مطرح شده در این سه رویکرد مورد بررسی قرار می گیرد.
دیدگاه زیست شناختی:
برخی از آسیب شناسان اجتماعی بر این باورند که عامل زیست شناختی مانند نقص جسمانی و وضعیت ژنتیکی را باید علت کجروی دانست از پیشگامان این نظریه می توان سزار لمبوزر و جرم شناس ایتالیایی را نام برد. او پس از آنکه دزد و جنایتکار معروف ایتالیایی را کالبد شکافی نمود، به این فکر افتاد که با روشهای تجربی و علمی مجرمان را مطالعه کند و علل اصلی جرم را بر اساس شیوه های علمی پیدا کند او متوجه شده بود که اغلب جنایتکاران و کجروان اجتماعی در ساختمان بدن یا اعمال بدنی خودداری نقص هستند از این مقدمات نتیجه گرفت که میان نقص بدنی از یک سو و جنایت از سوی دیگر رابطه نزدیکی وجود دارد. از این رو، این فکر در او قوت گرفت که جنایتکاران تابع عوامل و نیروهای هستند که بیرون از اراده آنان است.
اعتقاد به این که بین بدن و مزاج یا خلق افراد رابطه وجود دارد از عقاید، پایدار تاریخ بشری است یکی از قدیم ترین تقسیم بندهای نظر بقراط است که اشخاص را بر اساس مزاج چهارگانه سودایی، صفرادی، دموی و بلغمی تقسیم کرده در کتاب و نسخه قدیمی از جمله کلیله و دمنه هم به این موضوع پرداخته شده است[4].
نظریه جانی زادگان:
نتیجه بررسیهای لمبروزو منجر به پیدایی این نظریه شد که در هر جامعه ای عده ای پیدا می شوند که جانی زاده یا جائی مادرزاد بوده و خواه ناخواه مرتکب جنایت می شوند. به نظر او چنین افراد را می توان از روی علائم بدنی آنها باز شناخت از جمله: داشتن پشت خمیده، دندانهای غیرعادی، همتراز نبودن چهر، ده انگشت، دیدی قوی و ....[5]
نظریه آیزینگ:
هانس آیزینگ اظهار می دارد که توارث می تواند عامل بسیار قوی در ارتکاب تبهکاری باشد. به نظر او انگیزه نخستین انسان لذت جویی و دردگریزی است. بنابراین نمی توان به وسیله مجازاتهای قانونی این انگیزه ها را مهار کرد. چرا که در بیشتر موارد لذت جویی به گذشت نیاز ندارد و آنی است. حال آنکه مجازات با دید کار کرد زمانی در انتظار فرد است. بدین گونه به خاطر شکاف زمانی میان کج رفتاری و مجازات، کج رفتاری تکرار می شود و مجازات نمی تواند جلو آنرا بگیرد.
آیزینگ در ضمن مدعی است که بین ویژگیهای شخصیتی چون برون گرایی و رفتار انحرافی رابطه وجود دارد.
فرد برونگرا ماجراجو و مغرور است، تمایل به پرخاشگری دارد. به نظر آیرینگ همه مردم در جایی میان دو درون گرا و برون گرا قرار دارند. اما نمونه رفتاری که امکان جنایت را افزایش می دهد از نوع برون گرا است[6].
نظریه تیپ شناسی شلدون:
بار دیگر اندیشه ارتباط میان ساختمان زیستی و تهبکاری در مطالعات ویلیام شلدون در سالهای 1940 احیاء شد. او کوشید تا شخصیت و رفتار افراد را به تیپ بدنی آنها و چاقی، عضلانی و استخوانی مرتبط سازد. او پس از تحقیق و بررسی به این نتایج دست یافت:
کسانی که بدن قوی دارند، احتمال تبهکاری آنها بیشتر است. زیرا اینگونه افراد زورگو، پرتوان و عصبی هستند. افراد چاق معمولاً مهربان و آسایش طلب هستند.
در سال 1965 بر اساس نتایجی که در مقایسه بین پانصد پسر جوان بزه کار با پانصد جوان معمولی انجام شد. معلوم گردید که از نظر آماری درصد چشمگیری از جوانان بزهکار از تیپ عضلانی هستند[7].
تئوریهای روانشناسی انحرافات
تئوریهای روانشناسی انحرافات، تشابهات چندی با تئوریهای بیولوژیکی دارند: 1- این تئوریها فرد منحرف را از جامعه به طور اعم متفاوت می دانند. 2- فرد منحرف در یک جامعه بهنجار، غیرعادی محسوب میشود. 3- غیر عادی بودن او، وی را در معرض انحراف قرار می دهد با وجود این تئوریهای روانشناسی در ادعایشان مبنی بر اینکه ناهنجاری بیش از آنکه ژنتیکی باشد آموختنی است با تئوریهای فیزیولوژیکی تفاوت دارند.
تئوریهای روانشناسی پایه و اساس انحراف را پیش از آنکه به ژنها غیرعادی نسبت دهند به تجربه نابهنجار مربوط می دانند. این تجربه موجب بروز نقصان های شخصیتی و شخصیتهای کژ سازگار میشود که آنهم سبب انحراف می گردد. اغلب تئوریهای روانشناسی برآنند که در فرآیند اجتماعی شدن فرد منحرف و معمولاً در رابطه بین مادر و فرزند، نقصان وجود دارتشه است این نقیصه شامل ناراحتی عاطفی است که به شکل خصلتهای شخصیتی گژ سازگار منتهی می شود.
جان باولبی در یکی از آثارش در باره روانشناسی انحراف چنین استدلال می کند که کودک نیازهایی دارد که مهمترین نیاز او امنیت عاطفی است که به مؤثرترین وجه ممکن می تواند با رابطه صمیمانه ای که بین مادر و فرزند بر قرار می شود تأمین می گردد. چنانچه کودک، به ویژه در اوایل کودکی، از عشق مادری محروم شود. این امکان وجود دارد که به شخصیت روان رنجور مبتلا گردد.
افراد روان رنجور معمولاً بدون تأمل و اندیشه عمل می کنند و به نتایج اعمال خود توجه چندانی ندارند. آنان، به ندرت احساس گناه می کنند و در مقابل مجازات و درمان واکنش چندانی نشان نمی دهند.
باولبی مدعی بود، آن عده از بزهکارانی که به کرات مرتکب جرم می شوند بدین معنی که همواره بدون توجه به عواقب امر به اعمال غیرقانونی دست می زنند. در دوران اولیه کودکی از محبت مادری محروم بوده اند. از شخصیتهای روانی رنجور اغلب در یتیم خانه هایی که کودکان از محبت مادری محروم بوده اند مشاهده می شود.
آندری عقیده داشت که نقصانهای شخصیتی ناشی از روابط بین فرزندان و والدین عامل مهمی برای توجیه بزهکاری است.
نوجوانی که محبت کافی از پدر و مادر دریافت نکرده برای پذیرش انواع اختلالات رفتاری و انحرافات اخلاقی آمادگی بسیار دارد و محبتی که فرزندان از خانواده دریافت می کنند موجب آرامش روانی آنها می شود دختر نوجوانی که محبت نیاز دارد به هر کسی که سر راه او قرار گیرد و به او اظهار محبت کند علاقمند می شود و به دوستی های ویرانگرش در می دهد و چه بسا در این مسیر تباه شود[8].
مکتب فروید
فروید معتقد است که انسان دارای غریزه پرخاشگری و کجروی هستند. لکن در جریان رشد در خانواده، مدرسه و اجتماع بیشتر آنها را یاد می گیرد که چگونه این غرایز را مهار کنند.
فروید می گوید کودکان از طریق همانندی با مادر و تقلید از بزرگترها یک من برتر یا وجدان اخلاقی در درون خود پدید می آورند که وظیفه اش جلوگیری از ارتکاب فرد به کاری است که مورد قبول فرد و جامعه نباشد.
از دیدگاه او روان یا شخصیت انسان به مثابه قطعه یخ قطبی بسیار بزرگی است که فقط قسمت کوچکی از آن آشکار و در سطح آگاهی است و قسمت عمده زیر آن یعنی در ناخودآگاه قرار گرفته است و دنیا وسیع خواستها و تمایلات و انگیزه ها و عقاید سرکوب شده ای را که انسان از آنها آگاهی ندارد ولی در حقیقت تبیین کننده اصلی رفتارهای بشری همین عوامل ناخودآگاه است. که بدین ترتیب فروید شخصیت را متشکل از نهاد خود و فرا خود می داند.
1- نهاد:
یا به اصطلاح قدما نفس اماره، سرچشمه نیروی نفسانی بوده از غرایز اولیه ناخودآگاه انسان است که هیچ گونه قید و بندی نمی شناسد. فعالیت آن بر اصل لذت استوار است و می خواهد به سرعت ارضاء شود غریزه جنسی و پرخاشگری در مراحل آغازین چنین وضعیتی قرار دارد.
2- من یا خود
هسته اصلی شخصیت است و با رشد کودک و آشنایی او با حقایق محیط تشکیل می شود من مبین آموزش و فراگیری واقعیات زندگی است در حقیقت اتصال بین نهاد و من برتر است این بخش که به آن دروازبان شخصیت می گویند. به انسان کمک می کند تا نیازهایش را بر اساس واقعیات و در ارتباط با آن و با استفاده از امکانات واقعی برآورد و از تنش درونی خود بکاهد.
3- من برتر
شامل ارزشهای اخلاقی و وجدان هر فرد است که بتدریج با آموزش و پرورش و تأثیر عوامل محیط در ضمیر ناخودآگاه او پدیدار می گردد. و به وسیله پاداش و تنبیه استوار و پایدار می گردد. و می تواند در مقابل نهاد مقاومت کند.
روانشناسی مکتب فروید معتقد است زمانی انحراف پیش می آید که نهاد بسیار فعال در ترکیب با من برتر کم فعالیت ظاهر می شود حال آنکه در این میان من بی تفاوت باقی می ماند و در راهنمایی و رفتار فرد نقشی را ایفا نمی کند.
عدم توازن بین نهاد و فرا خود در کودکی که در اثر شرایط ناسالم اجتماعی به وجود می آید فرد را به بزهکاری سوق می دهد[9].
نظر جامعه شناسان
جامعه شناسان به همان ترتیب که با تئوریهای بیولوژیکی، برخورد کردند، برآنند که تبیین های روانشناسی انحراف را نیز کنار بگذارند. اولاً آنان چنین استدلال که این قبیل تئوریها عوامل اجتماعی و فرهنگی را در تبیین انحراف نادیده می گیرند. دومین استدلال جامعه شناسان این است که در روش مطالعات روانشناسی اتفاق نظر وجود ندارد. سوم بسیاری از جامعه شناسان اولویت دادن به تجارب دوران کودکی را مردود می دانند. آنان این نظر را که فرد، زندانی و محکوم تجارب دوران کودکی است و نتیجه تجربه های او در دوران بعدی زندگی ظاهر می شود را قبول ندارند. به عقیده جامعه شناسان، این برداشت سبب می شود که تأثیر و نفوذ شمار کثیری از عوامل اجتماعی را که بر رفتار فرد در طول زندگی اثر می گذارد، نادیده گرفته می شود.
مهمترین نظریات جامعه شناسان در مورد انحرافات عبارتند از:
انحرافات اجتماعی از نظر دورکیم
به نظر دورکیم نظم اخلاقی یا وجدان اخلاقی نیروی بیرونی است که بر خواهشها و امیال درونی انسانها مهار می زند. این نظم به صورت وجدان جمعی در می آید و امیال سیری ناپذیر انسان را کنترل می کند. وقتی تغییرات ساختاری (ناشی از پیشرفت یا پسرفت اقتصادی) یک ساختار هنجارمند را بهم می زند، امیال سیری ناپذیر از قید هنجارها آزاد می شود. اما منابع اقتصادی، اجتماعی برای پاسخ دادن به خواهش ها، ماهیتاً محدود است.
فرد نمی داند که نمی تاند به هر خواهشی دست یافت. رقابت برای رسیدن به هدفهایی دست نیافتنی افزایش می یابد. لذت در رقابت است و هدف دست نیافتنی است. کوشش ها افزایش می یابد. و نتیجه کمتر حاصل می شود. در این وضعیت شوق زندگی از میان می رود و در نتیجه زمینه گرایش به انحراف و ناامنی فراهم می گردد.
آنومی یا بی هنجاری صرفاً به دوران بحران اقتصادی محدود نمی ماند. به نظر دورکیم مسئله آنومی در جامعه مدرن به صورت مزمن درآمده است. و این وضع بسیار اسفبار است. به نظر او ورود جوامع به دنیای صنعت در قرن بیستم روابط انسانها را از نظر نظارت نظم اخلاقی جامعه سنتی آزاد می کند. به طوری که اجتماع سنتی مورد هجوم نیروهای گسستگی جامعه مدرن قرار گرفته و اجتماعات ساده رو به تحلیل می روند و با افزایش و تراکم جمعیت ، زندگی اجتماعی پیچیده تر می شود.
1- شیخاوندی، داور: جامعه شناسی انحرافات، ص 148.
2- دانش، تاج زمان: مجرم کیست، جرم شناسی چیست، ص 16.
1- ستوده، هدایت ا... آسیب شناسی اجتماعی، ص 90.
3- ستوده، هدایت ا.... آسیب شناسی اجتماعی، ص 92.
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 59 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 35 صفحه
سیستمهای اطلاعاتی حسابداری برای سازمانهای خدماتی و غیر انتفاعی در میان پرسشهای مهمی که شما باید قادر باشید پس از خواندن این فصل به آنها پاسخ دهید ، سئوالات زیر مطرح می شوند : مشکلات معمول سیستمهای اطلاعاتی حسابداری در سازمانهای خدماتی نظیر دفاتر حقوقی و کلینیکهای پزشکی چه هستند ؟
چرا یک سازمان خدماتی نظیر دفتر مشاوره فاقد دارایی « موجودی کالا » در ترازنامه خود می باشد ؟
چرا سیستمهای برنامه ریزی و کنترل بودجه در سازمانهای خدماتی معمولاً اثرگذاری کمتری نسبت به سیستمهای بودجه ای در سازمانهای غیر خدماتی ؟
برنامه ریزی و کنترل بودجه ای موثر در یک سازمان غیر انتفاعی نظیر دانشگاه دولتی مهمتر از یک سازمان انتفاعی محور است ؟
آیا یک بیمارستان به عنوان یک سازمان خدماتی ، یک سازمان غیر انتفاعی یا ترکیبی از هر دو نهاد طبقه بندی می شود ؟
مقدمه تا اندازه ای هم به سازمانهای خدماتی ( نظیر دفاتر حقوقی ، دفاتر حسابداران مجاز ، دفاتر مشاوره ، کلینیکهای پزشکی ، بانکها و رستورانها ) و هم به سازمانهای غیر انتفاعی ( نظیر دانشگاهها ، ارتش و پلیس ) توجه کمتری شده است .
به طور معمول یک نهاد خدماتی به جای « کالاهای ملموس » ، « خدمات ناملموس » را به مشتریان خود ارائه نموده و یک سازمان غیر انتفاعی است.
از آنجائیکه یک سازمان غیر انتفاعی ( که گاهی اوقات یک سازمان سودناخواه نامیده می شود ) نیز عمدتاً « خدمات ناملموس » را به مشتریان خود عرضه میدارد ، سازمان غیر انتفاعی نوعی سازمان خدماتی است .
با این حال براساس تعریف ، سازمانهای غیر انتفاعی سود محور نیستند .
دستاوردها و موفقیت این سازمانها براساس سهم آنها در رفاه عمومی جامعه مورد ارزیابی قرار می گیرد .
در این فصل برخی از جنبه های عملیاتی عمده سازمانهای خدماتی و سازمانهای غیر انتفاعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است .
از آنجائیکه بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهها سرانجام از سوی یکی از این سازمانها به خدمت گرفته می شوند ، پوشش این نهادها در این فصل ضروری است .
توجه عمده, به بحث و بررسی ویژگیهای سیستم های اطلاعاتی حسابداری که منحصر به نهادهای خدماتی و غیر انتفاعی است اختصاص خواهد یافت .
همچنین نمونه های عملی از کاربرد کامپیوتر در سازمانهای خدماتی و غیر انتفاعی فراهم گردیده است .
سازمانهای خدماتی اصطلاح سازمانهای خدماتی ، محدوده گسترده ای از موسسات تجاری را در بر می گیرد که خدماتی را به مشتریان خود ارانه می نمایند .
رستورانها ، هتلها ، مغازه های آرایش و زیبایی ، دفاتر حقوقی ، دفاتر حسابداران مجاز ، دفاتر حمل و نقل ، کلینیکهای پزشکی ، دفاتر مشاوره ، استودیوهای تلویزیونی و نهادهای ورزشی نظیر تیمهای حرفه ای بیسبال و فوتبال در گروه تجاری سازمان های خدماتی قرار می گیرند .
ویژگیهای منحصر به فرد سازمانهای خدماتی سازمانهای خدماتی در مقایسه با سازمانهایی که کالاهای ملموس ( نظیر تولید کنندگان اتومبیل) به مشتریان خود عرضه می کنند ، دارای خصوصیات عملیاتی منحصر به فردی می باشند .
ویژگیهای متمایز کننده اغلب نهادهای خدماتی عبارتند از (1) عدم وجود موجودی کالای قابل فروش ، (2) اهمیت کارکنان حرفه ای ، (3) دشواری اندازه گیری کیفی و کمی م
دسته بندی | گردشگری و توریسم |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 7678 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 87 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 87 صفحه
سیستم گرمایش و ذوب برف بر اساس پمپ حرارتی زمین گرمایی در فرودگاه گولنیو لهستان خلاصه: طراحی یک سیستم گرمایش و ذوب برف در فرودگاه GolenioW در کشور لهستان هدف این مقا له میباشد.
سیستم بر اساس کار کرد و استفاده از انرژی زمین گرمایی در منطقة Sziciecin نزدیک به شهر Goleniow طراحی شده است.
در این منطقه آب زمین گرمایی در محدودة دمایی 40 تا 90 درجه سانتیگراد یافت میشود.
مبنای طراحی سیستم استفاده از هیت پمپ هایی میباشد که گرما را از آب گرم 40 تا 60 درجه سانتیگراد جذب میکنند.
برای درک عملکرد چیدمان پمپ حرارتی مختلف در یک سیستم گرمایی برای سیال زمین گرمایی 40 oc مقایسه هایی به عمل آمده است.
برای منطقه مورد نظر محاسبات جریان سیال و محاسبات گرمایش موجود میباشد.
سیستم دیواره های پخش گرما شامل یک دبی سنج مبدل حرارتی زمین گرمایی و پمپ حرارتی (که به طور الکتریکی کار میکند) میباشد.
اگر سیستم با یک اوپراتور که مستقیماً بعد از مبدل حرارتی زمین گرمایی نصب شده است کار کند سیم نوع I و اگر با اوپراتوری که بطور غیرمستقیم روی شبکة برگشت آب نصب شده است کار کند سیتم نوع I I و اگر شامل یک منبع حرارتی معمولی با یک دیگ گازی (که میتوانند با هم با یک مبدل حرارتی زمین گرمایی کار کنند) سیستم نوع I I I میباشد.
منطقه گرمایش توسط یک سیستم توزیع (شامل اتصالات موازی) گرما را بین مصرف کنندگان با احتیاجات مختلف توزیع میکند.
در اولین مصرف کننده (سیستم گرمایش با رادیاتور دما پایین) محاسبات در دو حالت کاری متفاوت انجام میشود.
در اولین حالت دمای آب خروجی و ورودی تابعی از دمای هوای بیرون میباشد.
در دومین حالت دمای آب خروجی و ورودی به دمای بیرون بستگی ندارد و ثابت فرض میشود.
دومین مصرف کننده یک سیستم تهویه وآب گرم مصرفی است که آب شبکه را با دمای ثابت در طول سال به حرکت در میآورد.
نوع سوم استفاده یک سیستم ذوب برف است.
که در محدوده دمایی 3oc تا– 16 oc با تأمین گرماهای متفاوت در دو حالت ذوب برف و در جا کارکردن، عمل میکند.
گرمای ناشی از زمین در این سیستم توسط مبدل حرارتی تامین میشود.
هر یک از سه سیستم فوق الذکردر این مقاله مورد نظر میباشند و توسط دیاگرام شماتیکی مربوطه کاربرد انرژی زمین گرمایی، الکتریکی و انرژی کسب شده توسط دیگ گازی را شرح میدهد معرفی میشوند.
در سیستم های گرمایی، هیت پمپ مستقیم از هیت پمپ غیر مستقیم اقتصـــادی تر و موثرتر میباشد.
با کنترل هدفمند وبا استفاده از یک حسگر برف در یک سیستم ذوب برف مقدار آب گرم و هزینه عملیات کاهش مییابد.
معرفی متاسفانه اخیراً همه احتیاجات سوخت لهستان برای گرمایش از سوزاندن زغال سنگ قهوه ای تأمین میشود.
مهمترین نتیجه سوزاندن چنین سوختهای فسیلی تخریب محیط زیست است.
برای مهار رشد سریع آلودگی محیط زیست، صاحب نظران تمایل زیادی بسمت جایگزینی منابع انرژی (بازگشت پذیر) که در میان آنها انرژی زمین گرمایی نقش مؤثری ایفاء میکند دارند.
لهستان یک کشور غنی در منابع آب زمین گرمایی با آنتالپی متوسط میباشد.
حجمی از این آبهای گرمایشی ، در حدود تقریباً 6500 Km3 (در سوکولوسکی) دمایی بین 30 تا 120 درج
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1019 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 50 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده .................................. 1
فصل اول :بیان مسئله
مقدمه .................................. 3
ضرورت پژوهش............................. 6
سوالات پژوهش............................. 7
فرضیه های پژوهش......................... 8
تعیین متغیرها........................... 8
تعاریف مفهومی........................... 9
تعاریف عملیاتی.......................... 10
فصل دوم:پیشینه وادبیات تحقیق
سلامت ................................... 12
وضعیت سلامتی............................. 13
ارتقا،آموزش وپیشگیری.................... 13
حفظ سلامت ............................... 15
راه های ازدواج.......................... 15
اجرای مراسم خواستگاری................... 17
دوستی دختران وپسران..................... 18
فصل سوم:اجرای روش تحقیق
جامعه مورد پژوهش........................ 21
نمونه مورد پژوهش........................ 21
روش نمونه گیری.......................... 21
روش پژوهش............................... 22
ابزاراندازه گیری........................ 22
شیوه نمره گذاری......................... 25
اعتبار وروایی پرسشنامه (GHQ)........... 26
روش تحلیل پژوهش......................... 26
فصل چهارم :تجزیه وتحلیل
ویژگی های جمعیت شناختی.................. 28
تحلیل توصیفی............................ 36
تحلیل استنباطی.......................... 43
فرضیه پژوهش............................. 44
فرضیه صفر............................... 44
نتیجه گیری.............................. 45
فصل پنجم : نتیجه گیری
مقایسه پژوهش با پژوهش های دیگر.......... 51
محدودیت های دیگر........................ 52
منابع................................... 53
چکیده
هدف از پژوهش حاضر ، بررسی سلامت روان افرادی است که ازدواج سنتی ، نیمه سنتی و مدرن داشته اند . به منظور بررسی و رسیدگی به این مهم در فصل 1 این پژوهش سوالاتی مطرح شد و در راستای رسیدگی به این سوالات و پاسخدهی به آنها . یک نمونه 30 تایی از جامعه مورد پژوهش ( منطقه 2 تهران ) را انتخاب کردیم و روش اندازه گیری ما در این تحقیق پرسشنامه GHO ( سلامت روان ) و یک پرسشنامه محقق ساخته بود و نیز استفاده از روش تحلیل استنباطی (کروسکال والیس ) .
در انتها به بحث و نتیجه گیری در مورد نتایج بدست آمده پرداخته و مشخص شد که تفاوت معناداری بین سلامت روان این 3 گروه وجود نداشت و تنها رضایت از زناشویی در بین گروه سنتی بالاتر بود که شاید به دلیل بالا بودن مدت زمان تاهل این افراد بود که در سطح معناداری قرار داشت .
فصل اول
مقدمه
بدون شک سلامت افراد جامعه اهمیت بسزایی دارد جوامع انسانی بدون حفظ سلامت و رعایت بهداشت نمی توانند بقا و استمرار خود را حفظ کنند. بیماری و ناتوانی روابط انسانی را مختل می کند در نتیجه احساس امنیت و همبستگی را از انسان سلب می کند . پس طبیعی است که علم طب با هدف دستیابی به اطلاعات جدید همواره در حفظ و بهبود سلامت جامعه تلاش می کند ، حفظ سلامت جسمانی افراد یک جامعه یعنی جلوگیری از شیوع یا ریشه کن ساختن بیماریهایی که باعث از کار افتادن یا نابودی انسان می شوند .
همانگونه که بهداشت به عنوان وظیفه علم طب و در حیطه علوم پزشکی از اهمیت بسزایی برخوردار است و حفظ سلامتی جسمانی افراد بدان وابسته است بهداشت و سلامت روانی فرد فرد جامعه نیز مورد توجه خاص متخصصین و دست اندرکاران قرار گرفته است . ( شهیدی ، 1381 ، ص 7) در نظام آفرینش و در حیات پدیده ها و سیر حرکت آنها ، اگر با دیدی عمیق و عارفانه بنگریم جلوه وحدت و محبت آن را می بینیم که این جلوه در میان انسان ها از عوامل انس و روابط انسان است . دست آفرینش میان زن و مردچنین جلوه ای را مبلغی ساخت تاآن دو را به هم پیوند دهد و در کنار هم آرامش گیرند و بنیان اصلی خانواده را تشکیل دهند .
به درستی هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند ، چنانچه از خانواده هایی سالم برخودار نباشد . بی هیچ شبهه ، هیچ یک از آسیب های اجتماعی نیست که فارغ از تاثیر خانواده پدید آمده باشد . لذا ما در این پژوهش بر آنیم تا یکی از فاکتورهای مهمی را که در تعیین سلامت روان خانواده نقش بسزایی دارد که در واقع نحوه شروع و آغاز رابطه زوجین با یکدیگر است را بررسی می کنیم . ما در این پژوهش 3 شیوه ارتباط و آشنایی را که مورد بررسی قرار می دهیم که عبارتند از :
1) سنتی 2) نیمه سنتی 3) مدرن
در فصل 1 این پژوهش : ما سوالات و مفروضاتی را که در ذهنمان یا در ذهن سایر مردم وجود دارد را مطرح ساخته و انواع متغیرها را تعیین کرده و تعریف می کنیم .
در فصل 2 این پژوهش : ادبیات و پیشینه موضوع مورد تحقیق را اعم از سلامت روان و ازدواج را مطرح می کنیم .
در فصل 3 ما جامعه آماری ، نمونه ، روش نمونه گیری ، ابزار تحقیق و... را مد نظر قرار خواهیم داد .
در فصل 4 داده های بدست آمده از پرسشنامه ها را تحلیل توصیفی و استنباطی خواهیم کرد .
در فصل 5 نتیجه گیری کرده و محدودیت های پژوهش را عنوان خواهیم کرد و نتیجه پژوهش را با دیگر پژوهش هایی که در این زمینه انجام شده است مقایسه کرده و در آخر منابع را ذکر می کنیم .
ضرورت پژوهش :
می دانیم که خانواده رکن بنیادی و اساسی جامعه است و برای داشتن جامعه ای سالم باید افراد سالمی داشته باشیم ، لازمه برخورداری افراد( کودکان ، نوجوانان ، جوانان ) از سلامت روان ، داشتن والدینی است که خود از سلامت روانی بالایی بهره مندند . برای اینکه یک زوج احساس رضایتمندی کرده وسلامت روانی مطلوبی داشته باشند ، علل و شرایط مختلفی دخیل است . از جمله : وضعیت اقتصادی ، نوع اشتغال ، وجود تفاهم در علائق ، در فرهنگ ، تفاوت سنی که بینشان وجود دارد و پیشینه ای که در زمان تجردی و زندگی با پدر و مادرشان تجربه کردند و...
ولی از آنجایی که یکی از فاکتورهای مهم واساسی در تضمین سلامت روانی زوجین نحوه آشنایی و شیوه همسرگزینی آنهاست ، لذا ضرورت ایجاب می کند تا ما در این پژوهش این مهم را بررسی نماییم .
در این تحقیق ماسه شیوه همسرگزینی را مدنظر قرار داده ایم :
1)آشنایی و دوستی قبل از ازدواج ( بدون دخالت اولیه خانواده ها ) = مدرن
2)آشنایی به هنگام خواستگاری ( گذراندن مدت زمانی بیش از 6 ماه به عنوان نامزد با نظارت و آگاهی خانواده های هر دو طرف و آزادی در مورد قطع یا ادامه ارتباط) = نیمه سنتی
3)آشنایی به هنگام خواستگاری ( و در مدتی کمتر از 6 ماه عقد و عروسی کردن)= سنتی
سوالات پژوهش
1- سلامت روانی افرادی که با استفاده از دیدگاه « سنتی – مذهبی » ازدواج کرده اند چگونه توصیف می شود ؟
2- سلامت روانی افرادی که با استفاده از دیدگاه « نیمه سنتی – مدرن » ازدواج کرده اند چگونه توصیف می شود ؟
3- سلامت روانی افرادی که با استفاده از دیدگاه « غیر سنتی – مدرن » ازدواج کرده اند چگونه توصیف می شود ؟
4- آیا سلامت روانی افرادی که ازدواج سنتی » داشته اند و افرادی که « ازدواج غیر سنتی و مدرن » داشته اند تفاوت معناداری با یکدیگر دارد ؟
5- میزان رضایت شغلی ، رفاه اقتصادی ، اعتقادات مذهبی و... در این 3 گروه افراد با ازدواج سنتی ، نیمه سنتی و مدرن چگونه توصیف می شود ؟
فرضیه های پژوهش :
1)سلامت روانی افرادی که ازدواج سنتی داشته اند و افرادی که ازدواج غیر سنتی داشته اند تفاوت معناداری دارد .
2)افرادی که ازدوج « نیمه سنتی » داشته اند نسبت به دو گروه دیگر از سلامت روانی بیشتری برخوردارند .
تعیین متغیرها :
متغیر مستقل ß ( انواع ازدواج ) 1)سنتی – مذهبی 2)نیمه سنتی
3)غیر سنتی- مدرن
متغیر وابسته ß سلامت روان در زندگی زناشویی
متغیرهای مزاحم ß جنسیت ، تحصیلات ، مدت تاهل، عقاید مذهبی ، شغل رفاه مالی –داشتن و نداشتن فرزند
متغیر کنترلßسن (افراد 35-20 ساله ) ،منطقه سکونت(منطقه 2 تهران)
تعاریف مفهومی
1)ازدواج : ازدواج از نظر لغوی بعضی جفت کردن و شوهر کردن و با یکدیگر جفت و قرین شدن و نکاح اما به طور کامل رابطه حقوقی است که به وسیله عقد مخصوص بین زن و مرد ایجاد می شود ( معین ، 1375 ).
2)ازدواج مدرن : در این پژوهش عبارت است از : مراوده و تعامل بین دو جنس مخالف که همراه با « رابطه عاطفی » است و بعضا می تواند با رابطه جنسی همراه باشد و میزان تعهد در این روابط اغلب متغیر است و ممکن است گاهی به ازدواج ختم شود .
3)ازدواج سنتی : اساسا ازدواجی است که طبق اسلام با خواستگاری و توصیه بزرگترها شروع شود و افراد فرصت و آزادی برای شناخت یکدیگر را ندارند و در کمتر از 6 ماه ازدواج کنند .
4)ازدواج نیمه سنتی : این نوع ازدواج ، ازدواجی است که علیرغم شروع با خواستگاری و توصیه بزرگترهای خانواده ، افراد فرصت و آزادی برای شناخت یکدیگر را دارند و نیز حداقل 6 ماه قبل از عقد با یکدیگر رفت و آمد کرده و به راحتی در مورد قطع یا ادامه رابطه تصمیم بگیرند .
تعاریف عملیاتی :
سلامت روان : در این پژوهش نمره ایی که هر فرد با استفاده از پرسش نامه با GHQ خواهد گرفت تعیین کننده سلامت روان وی خواهد بود .
فصل دوم
سلامت
سنت علمی بر آسیب شناسی مبتنی است .نیومن (1979) برای یکپارچه کردن دیدگاه ها به سلامت و بیماری ،تعریف گسترده ای از سلامت را بدین شرح ارایه می کند که در آن سلامتی ترکیبی از بیمار بودن و بیمار نبودن است:
1.سلامتی ،شرایطی را شامل می شود که به صورت بیماری و آسیب شناسی توصیف می شود.
2.شرایط آسیب شناسامه را می توان تظاهر سبک کلی فرد تلقی کرد.
3.سبک فرد که عاقبت خود را به صورت آسیب شناسی نشان می دهد،ابتدایی بوده و قبل از تغییرات ساختاری ،کارکردی وجود دارد .
4.شما بر طرف کردن آسیب ،سبک فرد را تغییر نخواد داد.
5.اگر بیمار شدن شما راهی است که می تواند سبک خود را آشکار کند پس این بیماری ،شکلی از سلامتی را برای او به نمایش می گذارد.
6.سلامتی ،گسترش هشیاری است.(کیت تودور،ترجمه خواجوی ،1382،ص 56و55)
وضعیت سلامتی
وضعیت سلامتی به تجربه کلی فرد یا جمعیت از سلامت گفته می شود . از نظر نیومن(در کنار سلامت به عنوان ظرفیت ،یا فرایند)وضعیت سلامتی یک رویکرد به تعریف سلامت ،و از نظر سنتی به عنوان یک تعریف علوم طبیعی است،یعنی وضعیت عینی که نیازمند تایید زیستی – پزشکی است ، اگرچه هیچ دلیلی برای عدم امکان ارایه یک تعریف ذهنی از وضعیت سلامتی و جود ندارد.
شاخص سلامتی ،مقیاس و وضعیت سلامتی است.
فهرست سلامتی ،ترکیبی از شاخص های متعدد سلامتی است.
فهرست وضعیت سلامتی ،مقیاس خلاصه شده ای از وضعیت سلامتی است.(همان منبع ،1382،ص 57)
ارتقا،آموزش و پیشگیری
بیشتر بحث های ارتقای سلامت شامل نظریه های ارتباط بین «ارتقا و آموزش » و «ارتقا پیشگیری» است. دانشگاه ها با ارایه روش های مختلف از موضوع خود دفاع می کنند .تا ناهیل (1985)اظهار می دارد که به قدری برای ارتقای سلامت معافی گفته شد ه که آن را بی معنی کرد ه است. از نظر مفهومی ،آیزنبرگ(1987) با اطمینان ارتقای سلامت را همراه با حفظ سلامت بخشی از پیشگیری سطح اول تعریف می کند.وی سپس ارتقای سلامت را به آن اقداماتی که زیر سلطه قوانین هستند (مثلاً واکسیناسیون اجباری یا شیوه های غربالگری) و اقداماتی که بیشتر مربوط به آموزش و کنترل رفتار هستند،تقسیم می کند. دیدگاه نوکیشی از سبک های زندگی (وکیفیت زندگی ) و رفتاری که برخی از برنامه های آموزش /ارتقای سلامت آن را ترویج کرده اند،انتقاد کرده است ،و امروزه از اعتبار آن بسیار کاسته است. برای مثال اداره آموزش سلامت قبول دارد که مردم قبل از اینکه بخواهند یا بتوانند رفتار شخصی خود را اصلاح کنند،باید بتواند نیاز برای تغییر را بفهمند و بپذیرند.از طرف دیگر ،تونز(1990) پیشنهاد می کند که ارتقای سلامت موضوعی است که درمان، پیشگیری و سیاست را تحت پوشش قرار می دهد.تاناهیل(1985) سبکی از ارتقای سلامت را پیشنهاد می کند که شامل سه خوره فعالیت است که با هم همپو شی دارند- آموزش سلامت ،پیشگیری و حفظ سلامت .دکر(1978) بین پیشگیری به عنوان برنامه هایی که هدف آن گروه هایی «در معرض خطر» است و ارتقای سلامت که هدف آن عموم مردم است،تفاوت می گذارد.
حفظ سلامت
در سنت سلامت عمومی،حفظ سلامت به معنی کنترل های قانونی یا مالی (مالیاتی ) است،هدف سایر مقررات،سیاستها و فعالیت های داوطلبانه در جهت پیشگیری از بیماری،سلامت یا تقویت مثبت بهزیستی است (تاناهیل ،1985). نیومن و همکاران (1989) از یک چشم انداز روانی اجتماعی تر ،نقش سلامت روان را یک عامل حفاظتی برای سلامت می بننید.(همان منبع،59و58)
راه های ازدواج:
در این بخش شرحی در مورد اینکه برای یک ازدواج مناسب از چه راههایی باید استفاده کرد و واقعاً این سوال که چگونه ازدواج کرد که طلاق نهایت راه آن نباشد خواهیم داشت.
الف: انتخاب از طریق خواستگاری
ب: انتخاب از طریق شناخت قبلی و بعد خواستگاری
انتخاب و ازدواج از طریق خواستگاری کردن یک سنت بسیار خوب قدیمی است که در دنیا شاید از نه هزار سال قبل از میلاد مسیح(ع) وجود داشته است.مردم تمامی کشورهای دنیا به مراسم خواستگاری اعتقاد داشتند و دوتسینهای قبل از ازدواج نامشروع و ممنوع شناخته شده بود.
در خانواده های سلطنتی انگلستان ازدواج فقط از طریق خواستگاری صوت می گرفت و کسانی که خارج از قوانین خانواده ،سنت و عرف اجتماعی ،ازدواج می کردند،داماد یا عروس خانواده محسوب نمی شدند و حتی در پاره ای از موارد در خانواده های بسیار سنتی و قدیمی از خانواده طرد و ممنوع المیراث می شدند.ودر بعضی ازخانواده ها فرد خاصی را مجبور میکردند که فامیلی خود را تغییر دهد.آنان اعتقاد داشتند که دنیا دارای قوانینی است که باید از آن ها اطاعت کرد. اجرای قوانین اجتماعی که در هر جامعه ضروری است و فقط افرادی که افکار و رفتارهای ضد اجتماعی دارند و بیمار هستند،از این قوانین اجتماعی تعیین شده سرپیچی می کنند.این گونه افراد بدون عقد کردن درکلیساها و بدون مدرک با همدیگر به صورت مشترک زندگی میکنند وبعد از دوستی هم یکدیگر را رها می سازند.آنان هیچگونه مسئولیت و قیدی نسبت به زندگی و فرزند ندارند.
سنت خوب ما ایرانیان مسلمان،ازدواج همراه با خواستگاری است.مولف که بیش از 28 سال به عنوان مشاور خانواده و مددکار اجتماعی با مردم زندگی کرده است،ازهمه شما جوانان خوبی که آماده ازدواج هستید،می خواهد که مقید به خواستگاری باشید و هرگز نگوئید که این مراسم کهنه و پوسیده است و من خواستگاری را دوست ندارم .چون کسانی که همسرشان را در داخل پارکها و خیابان ها انتخاب کرده اند بزرگترین اشتباه خود را در زندگی مرتکب شده اند و هرگز نتوانسته اند بار زندگی را تا به آخر به دوش کشند.هیچ اشکالی ندارد اگر با جوانی آشنا شدید،بلافاصله او را به خانواده معرفی کنید زیرا این مساله به شما حرمت و احترام می بخشد .(رنجبر،1381،ص83)
اجرای مراسم خواستگاری:
مراسم خواستگاری یکی از زیباترین مراسم ،در زندگی هر جوانی می باشد.برای والدین نیز به همین صورت می باشد.بدین خاطر که با رفتن به مراسم خواستگاری برای فرزندانشان به یاد خاطرات خوب دوران جوانی خودشان می افتد.
در هر مراسم خواستگاری احتمالاً یکی از دو حالت زیر وجود دارد:
1.مراسم خواستگاری بدون شناخت قبلی از خانواده های طرفین.
2.مراسم خواستگاری با شناخت قبلی از خانواده های طرفین.
به طور کلی اجرای مراسم خواستگاری راکه از مراسم لازم برای شروع زندگی است ،نباید آن را سرسری گرفت و اگر می خواهید درخانواده همسرتان مورد احترام و دارای ارزش باشید زندگی مشترکتان را حتماً از طریق خواستگاری شروع کنید. ( همان منبع ،ص 86)
دوستی دختران و پسران:
از جمله انواع روابطی که بین دختران و پسران در جامعه ما وجود دارد رابطه به اصطلاح دوستی دختران و پسران است که از اصطلاحاتی مانند «دوست پسر» و «دوست دختر» در اینگونه موارد،استفاده می شود. «مقصود از دوستی دختران و پسران رابطه ای نسبتاً صمیمانه و گرم و عمدتاً پنهانی که از طریق دیدارهای مخفیانه ،ردو بدل کردن نامه و یا برقرار ساختن ارتباط تلفنی بین دختر و پسر و یا از طریق اینترنت ،ایجاد می شود».این دوستها دارای ویژگی ها وتبعاتی است که باید مورد شناسایی و تحلیل قرار گیرد. در این دوستیها معمولاً پسری با دختری طرح آشنایی می ریزد برخی اوقات پسری ممکن است با چند دختر و در مواردی نادر نیز یک دختر با چند پسر طرح دوستی و آشنایی بریزد. اینگونه دوستها معمولاً به صورت پنهانی و به دور از چشم خانواده و آشنایان ،انجام می گیرد ،و به همین لحاظ دختر و پسر باید برای ملاقات و برقراری ارتباط وقت و انژری زیادی صرف کنند.
انگیزه های دوستی دختران و پسران معمولاً برای آن ها مهم است ،ولی از نظر یک انگیزه اجتماعی ، باید بگوییم که پسران داشتن دوست دختر را یک قدرت فردی و اجتماعی برای خود تلقی می کنند و دختران نیز داشتن دوست پسر را یک جاذبه فردی و اجتماعی برای خود می شمارند. به همین دلیل در بین افرادی که این افکار وجود دارد ،نداشتن دوست دختر یا دوست پسر نوعی بی عرضگی و ناتوانی تلقی می شود.(احمدی،1381،ص114و113)