دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 36 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
روشهای نوین تدریس
کلیات
جامعه در حال خیزش ما به شدت نیازمندیک دیدگاه آموزشی جدید و در عین حال شاداب است که هم نوعی " فلسفه توسعه آموزشی ـ پرورشی " باشد و هم بتواند چشم انداز روشنی از آینده آموزش کشور ترسیم نماید. شرایط جدید، ملت ها را در برابر دو دیدگاه آموزشی زیر قرار داده است :
• دیدگاه آمـــوزش با تکیه بر فناوری اطلاعاتی و ارتباطی
• دیدگاه یادگیری دائمی و مادام العمــر و ژرف
انقلاب تکنولوژی سیمای جهان را به سرعت تغییر میدهد و فناوری اطلاعات هم اکنون نیز زندگی مردم رادگرگون کرده است. خط شکنیهایی که در فناوری مواد و نانو تکنولوژی و بیوتکنولوژی روی میدهد این دگرگونیها را تشدید خواهد کرد. این تکنولوژیها نه تنها تاثیرات عمیقی بر زندگی انسان دارند بلکه چنان در هم تنیده اند که انقلاب فناوری را به انقلاب چند رشته ای تبدیل کرده اند از اینرو شتاب پیشرفت درهر زمینه مضاعف شده است. فناوری اطلاعاتی و ارتباطی ((ICT شالوده بقا و توسعه ملی کشور, در یک محیط جهانی به سرعت در حال تغییر و تحول است و همین امر ما را در پی ریزی طرحهای نو, برجسته و شوق انگیز به چالش فرا می خواند تا در پرتو آن ,منابع انسانی و زیرساخت های قابل اعتماد بنا شود و در واقع ابزارها و وسایل لازم برای برنامه ریزی, مدیریت و ارزیابی تغییرات توسعه و دستیابی به رشد پایدار مورد نظر قرار گیرد و البته از سویی نیز اطلاعات بدون ارتباطات و ارتباطات نیز بدون اطلاعات کاربرد نداشته استفاده از فناوری برای تسهیل در رفع نیازهای افراد هر جامعه بسیار مهم است. داشتن دید و دانشی جامع راجع به فناوری , مهارت های ابزاری و توانایی به کارگیری فناوری و مهارتهای مربوطه, درک فرایندهای گردش اطلاعات, توانایی سازگاری همراهی و تسلط بر تغییرات سریع و مداوم همه و همه از طریق آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات در قالب مدلهای نوین آموزش در کلاسهای درس میسر خواهد بود.
یادگیری, فراگیران را آماده می کند تا از موضع لیاقت با چالش های خصوصی و حرفه ای خود روبه رو شوند اما این کافی نیست فراگیران باید بتوانند به شهروندان شایستهی جامعهی مدنی جهانی در عصر حاضر و آینده تبدیل شوند و این تنها در سایه یادگیری ژرف از راه توزیع عادلانه فرصتهای یادگیری در جامعه, مشارکت عمومی همه بخشهای کشور در ایجاد جامعه یادگیرنده و بهره برداری از منابع آن امکان پذیر خواهد بود. از طریق تمرکز یادگیری, جامعه شرایطی را می آفریند که پشتیبان توسعه پایدار و موفقیت آمیز و مبتنی بر دانش خواهد بود. جامعه یادگیرنده بالاترین اولویت ها را به آموزش می دهد و بر توسعه ظرفیتهای آموزشی خود تاکید می کند. در جامعه یادگیرنده, خلاقیت و نو آوری دو ارزش اجتماعی بسیار پرقیمت محسوب می شوند و گسترش همکاریها و هم افزاییها در خلق و توزیع دانش ,تسهیل و تشویق می شود و تعامل دانش و مهارت به مثابه ی فرایند افزایش خلاقیت, مورد توجه قرار می گیرد. کلید طلایی جوامع یاد گیرنده, سیستم آموزشی و در راس آن مدارس به ویژه مدارس با مدلهای خاص یادگیزی است. در مدلهای خاص یادگیری تلاش میشود تا یادگیرندگان آینده را ببینند, بفهمند و در اختیار بگیرند.
مقدمـــــــــه
بهره گیری ازتکنولوژی آموزشی به مفهوم جدید آن بی شک یکی از نوآوریهای آموزشی محسوب میشود. تکنولوژی آموزشی یا فناوری آموزشی اکنون صرفا" کاربرد دستگاههای سمعی و بصری نیست آموزش نیز امروز معنی و مفهوم جدیدی پیدا کرده است. مواد و وسایل آموزشی روز به روز تنوع بیشتری می یابند و کتاب درسی تنها یکی از آنها به حساب می آید. نقش معلم هم بیشتر راهنمایی و رهبری و هدایت است تا متکلم وحده بودن. پیشرفت علوم وفنون و توسعه حجم دانش بشری,تغییر شرایط و امکانات زندگی فردی و اجتماعی ,نفوذ تکنولوژی و صنعت در روابط ملی و بین المللی, نقش زمان در سرنوشت ملتها, ظهور مشاغل وتخصصهای جدید تغییر نیازهای جامعه, آگاهی ملت و... همه و همه در تغییر و تحول برنامه ها اثر میگذارند. یکی از برنامه های ویژه, تاسیس هسته اصلی فعالیت مدارس, محیطهایی است که به صورت ( مرکز مواد آموزشی (IMC طراحی میشوند. چند نوع مرکز مواد آموزشی تا کنون طراحی شده و مورد بهره برداری قرار گرفته است.
نــــــوع اول
این مرکز به گونه ای است که مورد استفاده مشترک معلمان و دانش آموزان چندین مجتمع آموزشی به هم پیوسته است.
نـــــوع دوم
مزکز مواد آموزشی یک مجتمع آموزشی است که منبع ذخیره و تغذیه همه مدارس یک مجتمع است.
نـــــــوع سوم
مربوط به یک مدرسه است و امکان یادگیری از یک مجموعه وسایل آموزشی را در مدرسه فراهم می سازد.
نــــــوع چهـــــارم
مربوط به کلاس درس است و فرصت یادگیری مفاهیم هر ماده درسی را در محیط کلاس درس فراهم می آورد. در این نوع مرکز یادگیری تحت عنوان مرکز یادگیری کلاس classroom learning center دانش آموزان میتوانند با دسترسی به انواع ابزارها ی آموزشی فرصتهای یادگیری را در سطوح مختلف گسترش دهند در نوع چهارم مرکز موادآموزشی انواع لوازم و ابزار آموزشی از قبیل کتاب و سایر مطالب چاپی, فیلمهای علمی, آموزشی, نشریات, عکس, اسلاید, کلکسیونها و دستگاههای سمعی و بصری (تلویزیون, نوار ضبط صوت, ویدئو, و کامپیوتر و ...) هنگام اجرای روشهای تدریس با توجه به تفاوتهای فردی فراگیران شرایطی را پدید می آورند که تحت این شرایط مفاهیم آموخته شده عمق و وسعت بیشتری می یابند و مطالب درسی با درک کامل دریافت میشوند.
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 29 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 30 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
مراکز رشد benchmarking
مقدمه:
در این نوشتار سعی شده به برخی از موارد مهم در خصوص مراکز رشد بخصوص benchmarking ارزیابی و نظارت بر مراکز رشد اشاراتی گردد. از آنجا که در مورد benchmarking مانند بسیاری موارد دیگر معادل فارسی واحدی صورت نگرفته، واژه انگلیسی آن بکار می رود. برای ورود به بحث ابتدا تعریفی از این واژه صورت خواهد گرفت. در تعریف benchmarking گفته شده که استاندارد یا مبنای رجوع که براساس آن تخمین ها زده می شود و راهنمایی است که براساس آن تصمیمات اتخاد می گردد. مواردی که در benchmarking مراکز رشد غیر خصوصی مد نظر است می تواند از این قرار باشد:
ماموریت و اهداف، شهرت، نتایج نظرخواهی دیگران، میزان مشارکت و شکل حقوقی، موقعیت جغرافیانی، تامین بودجه، مدیریت، طراحی کسب وکار، بازار هدف و ارتقای آن، معیار پذیرش و خروج، تعداد کل متقاضیان و پذیرفته شده ها و نیز تعداد فارغ التحصیل شده های موفق، فضا و خدمات مرکز رشد، استانداردهای کیفی، نرخ راه اندازی و بقا، اثرات استخدام، عملکرد شرکت ها، نتایح نظرخواهی از فارغ التحصیلان پس از سه سال
در بخش های بعدی به مراکز رشد می پردازیم. در مورد اهداف آن گفته شده که محلی است که:
فرصت های شغلی ایجاد و در رقابت شرکت می کند
به مراکز تحقیق و توسعه کمک می کنند تا دانش فنی را تجاری کنند
به شرکت ها کمک می کنند تا فعالیت های off-spin داشته باشند
به افراد و گروه های نیازمند کمک می کنند
نقش دولت ها و مقررات باید بگونه ای باشد که: مقررات را ساده کرده و زمان و هزینه پذیرفته شدن را کمتر کنند. برای اخذ اعتبار و وام مکانیسم های منعطف و مناسبی بوجود آورند. از نظر مالیات و ایجاد سرمایه تشویق هایی در نظر بگیرند. تقویت سیستم های مرتبط با حقوق شرکت ها و مالکیت فکری ایده.
اصولا مراکز رشد مفید تلقی شده و اعتقاد بسیاری بر این است که می تواند محلی باشد برای تجمع افراد خلاق و کارآفرین، ایجاد فرصت های شغلی، تجاری شدن تکنولوژی های برتر و مطرح و نیز پیشرفت و توسعه مسائل حقوقی. شرکت ها به مراکز رشد روی می آورند بدلایل زیر: داشتن فضا و چهره موجه، کیفیت قیمت و داشتن واحدهای قابل تغییر، در اختیار گذاشتن خدمات حرفه ای و ایجاد فرصت های شبکه شدن و یافتن همکاران.
برای ورود به بحث لازم است ابتدا تعریقی از مرکز رشد صورت پذیرد سپس موارد مهم آن مورد مطالعه دقیقتر قرار گیرد. در خصوص تعریف یک مرکز رشد مطالب مختلفی گفته شده که ذیلا به برخی از آنها اشاراتی می نمائیم:
براساس تعریف الن و مک کلاسکی (1990) یک مرکز رشد جایی است که موارد زیر را فراهم می سازد:
داشتن فضای فیزیکی قابل پرداخت، به همراه امکانات مشترک اداری و مساعدت های کسب و کار آنهم در فضائی که منجر به ایجاد، بقا و رشد مشخص در یک کسب جدید می شود.
براساس تعریف دیگر مرکز رشد عبادرت است از جایی که شرکت های تازه تاسیس در فضای محدود دور گرد هم می آیند، هدف مراکز رشد افزایش بقا و رشد این شرکت ها از طریق در اختیار گذاشتن فضای اداری و خدمات مشترک مانند تلفن فاکس و تجهیزات کامپیوتری، حمایت های مدیریتی و خدمات پشتیبانی می باشد. البته تاکید اصلی بر توسعه اقتصاد محلی و ایجاد فرصت های شغلی است.
براساس تعریف انجمن ملی مراکز رشد آمریکا، مرکز رشد یک روند پویای توسعه تجاری است. مراکز رشد به شرکت های نوپا کمک می کنند تا در مراحل آسِیب پذیری اولیه، رشد و بقای بهتری داشته باشند و در این مسیر از حمایت های مستقیم مدیریتی، تامین سرمایه و حمایت های فنی برخوردار می شوند. همچنین خدمات اداری مشترک، دسترسی به تجهیزات، پرداخت اجاره بهای قابل انعطاف و فضای اداری قابل توسعه را همه زیر یک سقف جمع کرده است.
در حدود 3000 مرکز رشد با این تفکیک تقریبی در جهان داریم: آمریکا 1000، اروپا 900، شرق دور 600، آمریکای جنوبی 200، اروپای شرقی 150 و بقیه 150 عدد. 20% مراکز رشد آمریکا با دانشگاه ها و یا پارک های علمی همکاری دارند. این مراکز ابتدا بصورت مفهومی ایجاد شده بودند سپس بصورت مراکز رشد چند منظوره رشد کردند در پی آن مراکز رشد تخصصی شکل گرفت. نسل بعدی عبارت بود از مراکز رشد تکنولوژیک، مراکز رشد بدون دیوار، و مراکز رشد مختص یک بخش. در حال حاضر مراکز رشد مجازی و نیز مراکز رشد اقتصاد نوین منتسب به لالکاکا مشهورترند. نوع دیگری از مرکز رشد هم در آمریکا وجود دارد که 18 درصد کل مراکز رشد را تشکیل و داده و معروف به مرکز رشد پیوندی می باشد. در این مرکز رشد، امکانات دولتی در کنار تسهیلات بخش خصوصی جمع شده است. البته مراکز رشد دیگری هم داریم که معمول نیست از جمله مراکز رشد ایجاد شده توسط کلیسا ها و یا اتاق های بازرگانی که 8درصد کل مراکز رشد آمریکا را تشکیل می دهد. از نظر استفاده از دیگران، برخی از این مراکز رشد مانند مرکز رشد پاناسونیک در آمریکا به دنبال یافتن همکارانی از بیرون است در حالیکه مرکز رشد رویتر به کارکنان خود اتکا نموده است. در سوئد بیش از نیمی از مستاجران مرکز رشد جدا شده های (spin off) دانشگاهها می باشند.
در آمریکای جنوبی برزیل پیشتاز می باشد. در حالیکه در شرق پس از کمک های UNDP چین با 160 مرکز رشد، بزرگترین مراکز رشد را در بین کشورهای در حال توسعه داراست و اکنون 160 مرکز رشد دارد. در ژاپن تخمین زده می شود که تا سال 2010 تعداد مراکز رشد به 300 عدد و تعداد مدیران تربیت شده به سقف 500 نفر و فرصت های شغلی به 150000 برسد. هند، کره، مالزی، اندونزی، ازبکستان و ایران نیز بدنبال بقیه هستند. در آفریقا، مصر، افریقای جنوبی، غنا، جامائیکا نیز مراکز رشد بنا نهاده اند. در اروپا بالاترین مرکز رشد را به ترتیب آلمان، فرانسه و انگلیس با 300، 190 و 150 عدد دارا هستند.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 18 |
روشهای نوین انشا با رویکردی به خلاقیت
چکیده :
متاسفانه تدریس انشا با شیوه های خلاق،که دانش آموز را در نوشتن ماهر و توانا کند در هیچ یک از مقاطع تحصیلی کشور ما رایج نیست و به همین علت دانش آموزان اغلب از این درس گریزانند و بسیاری از آنان تا آخرین سال تحصیلی انشا نوشتن را یاد نمی گیرند شاید هم انشارا درسی بیهوده می دانند و یا تصور می کنند این درس را برای آزار آنان در برنامه درسی گنجانده اند. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش دلفی* به جمع آوری اطلاعات در زمینه ی علل ضعف دانش آموزان در درس انشا و پایین بودن خلاقیت آنهاپرداخته ایم وبه اختصار برخی موانع خلاقیت را که با ضعف انشا بی ارتباط نیست مطرح نموده ایم.ودر بخش دوم راهکار هایی را برای رفع این نواقص ارائه کرده ایم.ودر بخش پایانی شیوه های نوین تدریس انشا را مطرح نموده ، که بدون شک این شیوه ها تاثیر مستقیم در پرورش خلاقیت دانش آموزان دارد.به امید آنکه تجارب ناچیز اینجانب مورد استفاده قرار گیرد.
آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید
*در این روش برای بررسی مشکل و تدوین راه حل از افراد صاحب نظر در این رشته از قبیل کارشناسان ،نویسندگان،معلمان موفق و درمرحله بعد از دانش آموزان برتر المپیادهای ادبی ودانش آموزان نویسنده یا شاعر نظر خواهی می شود.مجددا" جمع بندی نظریات بدون ذکر نام و بصورت چرخشی ادامه می یابد تا بعد از یک تبادل نظر جامع سند نهایی تدوین شود.لذا این روش دو ویژگی مهم دارد :
1-حل مشکل بطور ریشه ای 2-واقع گرایی بالا
از محاسن روش دلفی این است که اولا" لزومی ندارد افراد صاحب نظر و دخیل در تصمیم گیری در یک جا جمع شوندکه این بااستفاده از امکانات ICT فراهم است.ثانیا" نظرات وسوالات بدون ذکر نام توزیع میشود که درکاهش تعصبات واعمال نظرهای شخصی بسیارمهم است.ثالثا" ،درگیر کردن گروههای مختلف صاحب نظر در مسئله تعریف شده سند نهایی بسیار واقع بینانه
مقدمه:
توضیح درباره فواید نوشتن و اینکه هر انسان کار آمد روزی بتواند بنویسد شاید کار بی فایده ای باشد چرا که ضرورت این امر به همگان روشن است اما انگار در برنامه ریزی جدید درسی این مهم فراموش شده است و بدیهی است که اگر دانش آموزان هر هفته چند ساعتی را به موضوع انشایی فکر نکنند ودرباره آن ننویسند بعد از مدتی مهارت نوشتن در آنها ضعیف می شود. وبرای بر آوردن ساده ترین نیازهای نوشتاری خود دچار مشگل خواهند شد. ضمن اینکه نوشتن ،مزایای جانبی دیگری،مانندپرورش خلاقیت، تفکر و مطالعه نیز دارد و برای خوب نوشتن در مرحله اول باید خوب ببینند و مرحله دوم با دقت گوش کنند و در مرحله سوم آنچه را که دیده و شنیده اند بتوانند خوب بیان کنند و در مرحله پایانی اینها را بنویسند و تا زمانی که دانش آموز مراحل قبل را به دقت تمرین نکند در مرحله ی نوشتن موفق نخواهد بود.
اگر دانش آموزان یک جامعه نیاموزند چگونه ذهن خود را به جریان در آورند و روح سیال خود را به تکاپو وادارند حتی اگر به مدارج بالای علمی نیز دست یابند بی شک سرنوشت غم انگیزی در انتظار آنها خواهد بود چرا که انشا به عنوان یک سیستم ذهنی باز می تواند زیبا ترین آموزنده آزادی باشد . و محیطهای آموزشی باید جهت پرورش خلاقیت فرصتهای مختلفی را برای کودکان فراهم نمایند چرا که با به کارگیری روشهای درست پرورش خلاقیت، دانش آموزان در سطوح مختلف هنر، علم و خلاقیت را یاد می گیرند. قبل از ورود به بحث اصلی ذکر این نکته لازم به نظر میرسد که مبنای پرورش خلاقیت تخیل می باشد اما متاسفانه برخی از مربیان تخیلی بودن دانش آموزان را امری مضر می دانند در صورتیکه تاثیر بسزایی در امر خلاقیت می گذارد. با توجه به عللی که دانش آموزان برای ضعف خود در انشامطرح نموده اند(به روش دلفی) در می یابیم که محیط آموزشی مخصوصا معلم می تواند تاثیر مهمی در رشد خلاقیت و تقویت قوه ی تفکر داشته باشد.به همین جهت در این مقاله ابتدا به تعریف خلاقیت و موانع آن پرداخته ایم و سپس درس انشا را به عنوان یکی از راههای پرورش خلاقیت مطرح کرده ایم در این راستا ابتدا علل ضعف دانش آ موزان را در این درس، که بی ارتباط با موانع خلاقیت نیست ،بررسی کرده ایم. سپس به ارائه ی راهکار هایی برای رفع این موانع پرداخته ایم. و در قسمت پایانی مقاله روشهای نوین تدریس انشا را که به طور مستقیم با پرورش خلاقیت در ارتباط است شرح داده ایم.
خلاقیت
خلاقیت به معنای خلق و آفرینش اندیشه ها ، متفاوت نگریستن به امور و ابداع راه حلهای جدید برای یک مساله است. خلاقیت تشخیص و بیان مساله و ارائه راه حلهای جدید برای آن است . این توانایی در بشر به اندازه حافظه عمومیت دارد و می توان آن را با روشهای معین پرورش داد . به گفته ی اندرسن " خلاقیت در کودکان امری همگانی است در حالیکه در بین بزرگسالان تقریبا وجود ندارد. خودبخود این سوال پیش می آید که بر سر این توانایی بشر چه پیش آمده است." [1]
مهمترین موانع خلاقیت :
الف) موانع فردی ب) موانع اجتماعی (مدرسه و خانواده)
1- موانع فردی:
برخی عوامل فردی که باعث عدم رشد خلاقیت می شوند عبارتند از : عوامل روانی ، بیولوژیک و فیزیولوژیک. [2]
برخی موانع روانی و فردی که در رشد خلاقیت تاثیر دارند عبارتند از :
1- تاکید بر محفوظات ذهنی و حافظه
2- ترس از شکست و ریسک پذیر نبودن
3- عدم شفافیت در اهداف
4- عدم اعتماد به نفس
5- نداشتن پشتکار و مقاوم نبودن
6- خجالتی و کم رو بودن
7- اعتقاد به ارثی بودن خلاقیت
8- منفی گرایی و داشتن تصور منفی از خود
9- عدم تمرکز ذهنی
10- استراحت طلب بودن
11- انعطاف پذیر نبودن
12- تمایل به هماهنگ بودن با دیگران
13- عدم تحمل مخالفت و تضاد
2- موانع اجتماعی
1- عدم شناسایی و استفاده از مربیان خلاق و نوآور
2- مقاومت در برابر طرحهای جدید
3- اجرای روشهای تدریس سنتی
4- برقرای مقررات خشک انضباطی
5- توجه به نمره گرایی به جای توجه به فعالیتهای نوآورانه
6- انتقاد مکرر از رفتار دانش آموز
7- عدم مشارکت فعال دانش آموزان در فعالیتهای آموزشی
8- بی توجهی به تخیلات دانش آموزان و عدم شناسایی علایق آن ها
9- نبود امکانات کافی برای رشد خلاقیت
علل ضعف انشا :
اشکالات مربوط به درس انشا در واقع از همان سالهای اول دبستان که کودکان این درس را با جمله نویسی شروع می کنند پدید می آید برخی از معلمان دانسته یا ندانسته کمترین اهمیتی برای تمرینهای کتاب فارسی قائل نیستند و پس از آنکه چند بار از روی درس خوانده شد شخصا پرسش ها را در کلاس پاسخ می دهند تا دانش آموزان در کتابهایشان بنویسند اغلب دانش آموزان این کلاسها چون متن درس را درک نکرده اند بدیهی است که قادر نخواهند بود جملات محکم و زیبایی بسازند یا برداشتهای خود را از موضوع درس در چند جمله بنویسند یا بیان کنند این دانش آموزان همان هایی هستند که در سالهای بعد برای نوشتن انشا شب هنگام به سراغ والدینشان می روند تا صبح روز بعد در کلاس نمره ی خوبی به دست آورند .در حالی که اگر انشا را به مثابه ی روح سیال و جریان ذهنی دانش آموزان در نظر بگیریم می بینیم بی توجهی به این درس چه خسران عظیمی در بر دارد و تاکنون هم چه زیان عظیمی را متحمل شده ایم .و اما مهمترین علل ضعف دانش آموزان که با روش دلفی گردآوری شده است عبارتند از:
موضوعات انشا عموما تکراری و خسته کننده است و معلم توضیحی درباره ی موضوع انشا سر کلاس ارائه نمی دهد.
1- به درس انشا و نگارش بهای کمتری نسبت به دروسی نظیر ریاضی ، زبان ، فیزیک و .... داده می شود و همین امر سبب کمبود در این زمینه است.
2- معلمین اهمیت درس انشا را برای دانش آموزان بازگو نمی کنند و چه بسا دانش آموزان انشا را امری بیهوده تلقی می کنند و انگیزه کافی برای این درس ندارند.
3- برخی دانش آموزان از نمرات کم انشاء سرخورده می شوند و رغبتی به نوشتن دوباره ندارند و دیگر اینکه معلمین برای نوشتن انشا حجم خاصی را مشخص می کنند به عنوان مثال می گویند باید بیشتر از ده خط بنویسید. حال آنکه این شیوه اشتباه است.
4- دلسوزی بی جای والدین در درماندگی فرزندان خود از نوشتن انشا که با کمترین خواهش و اصرار فرزند خود از نوشتن انشا که با کمترین خواهش و اصرار فرزند حاضر می شود کار او را خود بر دوش بگیرند.
5- بی توجهی به فرهنگ کتابخوانی در اکثر خانواده ها به دلیل گرفتاریها و مشکلات ، زیرا اگر پدر و مادر قسمتی از اوقات فراغت خود را صرف خواندن کتابهای مفید و سودمند کنند می توانند عاملی برای ترغیب فرزند به امر مطالعه باشد.
6- سطح مطالعه در میان دانش آموزان بسیار کم است و آنها علاقه چندانی به خواندن کتابهای مفید غیر درسی ندارند و همین کمبود اطلاعات باعث ناتوانی آنها در نوشتن می شود.
7- دیده شده است دانش آموزی به علت اینکه نوشته اش خودش را راضی و خرسند نکرده از بیم دانش آموزان و احیانا تمسخر آنان ، سرزنش معلم و حتی نمره بد را به جان می خرد و به بهانه اینکه انشایش را نیاورده یا ننوشته، از خواندن انشا سرباز می زنند و کم کم این عقده در او شکل می گیرد که نمی تواندچیز خوبی بنویسد.
8- استفاده های مکرر از این ساعت درسی برای جبران دروس عقب افتاده.
10- عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی مثل فیلم و تصویر و عدم تنوع ساعتهای انشا.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
سنجش پرونده ای
معلمان عموماً بر این باورند که پرونده ای که آنان از دانش آموزان خود تهیه می کنند ابزار مهمی برای سنجش پیشرفت شاگرد و دارای چنان قابلیت انعطافی است که زمینه ساز رویکردهای گوناگون تدریس است . این پرونده سنجشی که حاوی اطلاعات فراوان و مستمر راجع به وضعیت پیشرفتهای دانش آموز است . برای قضاوت درباره شاگرد و مقایسه او با سایر دانش آموزان ، تصمیم گیر ی درباره جایدهی دانش آموز ، یه بکار گیر ی شیوه های متناسب تدریس ، و بررسی ثمر بخشی فعالیتهای معلم به کار می آید . این روش را برخی از محققان به عنوان یک شیوه مستقل و متفاوت سنجش به حساب می آورند که فرصتهای مناسبی را در اختیار معلم قرار می دهد تا سنجش دانش آموزان را به تدریس کلاس مربو ط نماید .
(آشباخر ، 1991 ؛ فرید من ، 1993 )
پرونده ای اختصاصی که برای دانش آموزان تهیه می شود . اگر چه معمولاً محتوای متفاوتی دارند و هدفهای کما بیش مختلفی را دنبال می کنند . عموماً نموداری از فعالیتهای دانش آموزان و حاوی پیشرفت کار ، انگیزه و علاقمند یو ، خود سنجیهای شاگرد هستند ( هرمان و همکاران ، 1993 ؛ آرتر و اسپاندل ، والنسیا و کالفی ، 1991 ؛ پاولسون و همکاران ، 1991 ) .
این پرونده ا گاهی توسط معلم ، گاهی با همکاری معلم و شاگرد و گاهی توسط یک ارزشیابی کننده خارج از کلاس درس تهیه می شود . چگونگی ارزشیابی این پرونده ها نیز با یکدیگر متفاوت است . این کار گاهی به رو ش نمره گذاری کلی یا تفضیلی ، و گاهی از طریق توصیف وضعیت دانش آموز صورت می گیرد .
رزنیک و رزنیک کارکرد سنجش یا آزمون در دورة کنونی را در سه مقولة اصلی توضیح داده و گفته اند که سنجش پرونده ای ابزار کار آمدی در هر سه مورد ( یعنی در اجرای تدریس ، گزینش و گواهی دادن به دانش آموز ، و ارزشیابی ثمر بخشی برنامه ها ) است . آنها می گویند برای هر نوع از سنجش موضوعات گوناگون و روابط متفاوت بین نتایج آزمون و برنامة درسی و تدریس وجود دارد .
آن نوع از سنجش که به اجرای تدریس مربوط است باید با برنامة درسی ارتباط داشته باشد . هدف از این سنجش آن است که به معلّم و شاگرد کمک کند تا در مورد میزان دانش شاگرد ( یعنی آنچه می داند و آنچه نمی داند ) و سطح مهارت های او اطّلاعات لازم را به دست آورند و این اطّلاعات را راهنمای تدریس قرار دهند . وصول به این هدف مستلزم سنجش مداوم ، بازخورد دادنِ سریع به دانش آموز ، و دستیابی به اطّلاعات دقیق راجع به او است .
نوع دیگری از سنجش که برای گزینش و پذیرش و یا گواهی دادن به دانش آموز به کار می رود باید همراه با دریافت اطّلاعات دقیق راجع به وی باشد . این نوع سنجش که معمولاً در آموزش ویژه به کار گرفته می شود وسیله ای برای پیش بینی عملکردهای آتی دانش آموز است و نیازی ندارد که به برنامة درسی ارتباط داشته باشد . همچنین ، به نظر رِزنیک و رِزنیک ، این آزمون ها می تواند حالت غیر مستمرّ داشته باشد و نیازی به بازخورد سریع نیز ندارد . به نوشتة آنها « در سنجشی که برای گزینش صورت می گیرد مهمّ این است که بتوانیم ، با کمک یک استاندارد مشترک ، دانش آموزان خود را با شاگردان سایر مدارس مقایسه کنیم .
در نوع سوم سنجش ، یعنی ارزشیابی میزان ثمر بخشی عمومی برنامه ها هدف این است که اطّلاعاتی راجع به عملکرد کلّی مدرسه به دست آوریم و به همین جهت به اطّلاعات دقیق راجع به یکایک دانش آموزان و مهارت های آنها نیازی نداریم . همچنین ، به بازخورد سریع و آزمون مستمرّ نیز احتیاجی نیست .
برخی دیگر از محقّقان ، علاوه بر ثمر بخشی عمومی آزمون ها که مورد توجّه معلّمان و مسؤولان آموزشی و دیگر نهادهای دولتی است ، به ضرورت پاسخگویی آزمون ها به نیازهای خود دانش آموزان و والدین آنها توجّه کرده و آن را یک ضرورت اخلاقی و وظیفة اختصاصی سنجش شاگرد دانسته اند ( نگاه کنید به بِرگس ،1992 ، و فار ، 1994 ) . آنها این « پاسخگویی به شاگرد یا مُراجع » را تا حدّ پاسخگویی به والدین و سرپرستان نیز فرا می برند و معتقدند که معلّم باید نتایج سنجش و تدریس را نه تنها با شاگرد در میان گذارد بلکه والدین و افراد ذیصلاح خارج از کلاس درس را نیز در جریان امر قرار دهد . نوع اطّلاعاتی که به هر یک از این افراد ارائه می شود ممکن است با دیگری متفاوت باشد . اطّلاعات مورد نیاز معلّم و شاگرد این است که پیشرفت شاگرد را مشخّص کنند و به این وسیله برنامة تدریس را تدارک ببینند . امّا عموم مردم نیازمند آنند که بدانند کارآیی مدرسه تا چه حدّی است . فار ( 1994 ) معتقد است که والدین به هر دو نوع اطّلاعات مذکور نیازمندند .
با چنین ادراکی از سنجش است که سنجش پرونده ای می تواند پاسخگوی نیازهای معلّم و شاگرد و والدین و یا افراد دیگری در خارج از کلاس درس باشد . این روش سنجش ، حتّی اگر شیوه ای مستقلّ و یا معادل با شیوه های روان سنجی به حساب نیاید ، کمک ارزشمندی برای معلّم و تدریس است و پروندة ارزشیابی و پروندة مستند دانش آموز و معلّم نیز به حساب می آید . در این نوع سنجش ، همان طور که پاولسون و همکاران( 1991 ) می نویسند : « دانش آموز به جای آن که موضوع سنجش باشد ، شریک سنجش است . » آرتر و اسپاندل ( 1992 ) براساس اظهار نظرهای تعدادی از متخصّصان تعلیم و تربیت در انجمن ارزشیابی شمال غرب ( NWEA ) تعریف زیر را از سنجش پرونده ای ارائه نموده اند :
« پروندة دانش آموز یک مجموعة هدفدار از فعالیت های او است که شرح حال تلاشها ، پیشرفتها ، و دستیابی های شاگرد در یک حوزة معیّن را ارائه می دهد . این مجموعه باید در برگیرندة سهم دانش آموز در انتخاب محتوای پرونده ، دستورالعمل های گزینش و پذیرش ، معیارهای قضاوت دربارة شایستگیها ، و شواهد مربوط به واکنش های شخصی دانش آموز باشد ».
برخی از متخصّصان پا را از این نیز فراتر گذاشته و تأکید می کنند که « واکنش های شخصی دانش آموز ، ارزشیابی وی از خود ، و انتخاب شخصی او ، اولویّت برتری از معیارهای استاندارد دارد » .
آنچه مسلّم است این است که آزمون های سنّتی ، و از جمله آزمون های استاندارد چند گزینه ای ، تناسب لازم را با نگرش ها و پیشرفت های تدریس و یادگیری ندارد . مشکل اساسی این آزمون های سنّتی همان پیش فرض های فلسفی رفتارگرایی و به خصوص جدا کردن موضوع مطالعه از زمینة طبیعی آن و نادیده گرفتن روابط عنصر مورد مطالعه با سایر اجزاء است .
در مورد پیش فرض اوّل ، یعنی جدا کردن موضوع مطالعه از زمینة طبیعی آن ، چنین پنداشته می شود که گویا هر جزء از یک مهارت ، مقولة ثابتی است و در هر جا و هر موقعیّتی شکل یکسان و همانندی به خود می گیرد . به همین جهت نتایج حاصل از آزمون در فضای روان سنجی را ، که معمولاً متفاوت از فضای طبیعی ـ مثلاً محیط کلاس درس ـ است ،به محیط های طبیعی تعمیم می دهند . امّا واقعیّت این است که ، به قول رزنیک و رزنیک ( 1992 ) « ما نمی توانیم سنجش معتبری از شایستگی فرد در یک وضعیّت کاملاً متفاوت از محیط طبیعی عملکرد او انجام دهیم .
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 18 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
شیوه های نوین در آموزش عالی
چکیده
گرایش شدید و روزافزون نسبت به آموزش الکترونیکی حاکی از مزایای مختلف این روش نسبت به روشهای سنتی آموزش است. اما باید به این نکته هم توجه داشت که شاید هیچگاه کامپیوتر و روشهای آموزش الکترونیکی نتواند کاملا" جایگزین آموزش چهره به چهره شوند. آنچه مهم است این است که بدانیم آموزش الکترونیکی دقیقا" چیست و چه مزایایی دارد و باتوجه به محدودیتهایی که دارد، در چه مواردی استفاده از آن توصیه می شود. بر خلاف سایر شیوه های آموزش از راه دور، آموزش الکترونیکی تجربه منحصر به فرد استفاده همزمان از سه شیوه آموزش یعنی دیداری، شنیداری و متنی را فراهم می کند. خصوصیت منحصر به فرد دیگر این شیوه آموزشی که به مدد پیشرفت تکنولوژی فراهم گردیده است، کارایی بیشتر آموزش و مخاطبینی است که نه در یک منطقه یاکشور خاص، بلکه در سرتاسر جهان پراکنده اند. بعلاوه، با تبدیل تدریجی آموزش از طریق وب به استاندارد آموزش الکترونیکی، هزینه های انتشار و توزیع برنامه های آموزشی بسیار کاهش یافته است. آموزش الکترونیکی همچنین امکان آموزش خصوصی را فراهم می کند. چیزی که با استفاده از رسانه های چاپی امکان پذیر نیست و بصورت حضوری نیز هزینه بسیار زیادی در بر خواهد داشت. خصوصیت دیگر آموزش الکترونیکی در این است که این امکان را برای دانشجو فراهم می کند تا به میل خود ومتناسب با توان یادگیریش سرعت پیشرفت درسی را تعیین کند. دراین شیوه آموزش، دانشجویانی که از سطح اطلاعاتی بالاتری برخوردارند می توانند مطالب ساده تر را بسرعت بگذرانند درحالی که دانشجویان ضعیفتر می توانند وقت بیشتری را صرف یادگیری همان مطالب کنند. این امر درمقایسه باکلاسهای حضوری، موجب کاهش اضطراب و نگرانی این گونه دانشجویان ناشی از عدم توانایی همگامی با سایر دانشجویان می شود. در این مقاله سعی می شود تا با نگاهی اجمالی بر تاریخچه آموزش الکترونیکی و سیر تحولات آن و همچنین شیوه های مختلف آموزش الکترونیکی و مزایای آنها، معروف ترین و متداول ترین انواع آموزش الکترونیکی یعنی آموزش با استفاده از لوح های فشرده و آموزش از طریق وب معرفی شده و در مورد مزایا و معایب هریک توضیح داده شود.
مقدمه
گرایش شدید و روزافزون نسبت به آموزش الکترونیکی حاکی از مزایای مختلف این روش نسبت به روشهای سنتی آموزش است. اما باید به این نکته هم توجه داشت که شاید هیچگاه کامپیوتر و روشهای آموزش الکترونیکی نتواند کاملا" جایگزین آموزش چهره به چهره شوند. آنچه مهم است این است که بدانیم آموزش الکترونیکی دقیقا" چیست و چه مزایایی دارد و باتوجه به محدودیتهایی که دارد، در چه مواردی استفاده از آن توصیه می شود. تاریخچه آموزش الکترونیکی تاریخچه آموزش الکترونیکی به چند دهه قبل بازمی گردد هرچند که در آن زمان با این نام شناخته نمی شد. در نخستین شکل آن، اطلاعات در کامپیوترهای بزرگ موسوم به مین فریم ذخیره شده بود و دسترسی به آنها از طریق ترمینال های ابتدایی و تک رنگ که تنها قادر به نمایش متون سبزرنگ بودند امکان پذیر بود. اما با اختراع اولین کامپیوترهای شخصی و علی الخصوص ساخت و پیشرفت مرورگرهای وب تحول بسیار بزرگی در تکنولوژی آموزشی ایجاد گردید. بعضی اشخاص و سازمانها به سرعت خود را با آخرین تغییرات تکنولوژی تطبیق می دهند؛ در حالی که برای بیشتر سازمانها زمان زیادی برای ارزیابی، خرید و به کارگیری سخت افزارها و نرم افزارهای جدید لازم است. این بدان معناست که همواره تکنولوژی های قدیمی، معمول و جدید توسط افراد و سازمانهای مختلف مورد استفاده هستند. به دلیل نقش مهم و اساسی وسایل ذخیره و انتقال اطلاعات در آموزش الکترونیکی در ابتدا به معرفی آنها پرداخته می شود. فلاپی دیسک ها در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 میلادی، برنامه های آموزشی عمدتا" بر روی فلاپی دیسک ها عرضه می شدند. هر فلاپی دیسک 5/3 اینچی ظرفیت ذخیره سازی 44/1 مگابایت اطلاعات را دارد که تقریبا" معادل 5/1 میلیون حرف یا 700 صفحه متن معمولی است. نرم افزارهای ذخیره سازی اطلاعات می توانند این مقدار را تقریبا" به پنج برابر افزایش دهند اما در این حالت برای دسترسی به اطلاعات باید ابتدا با استفاده از همان نرم افزارها مطالب بر روی دیسک سخت کامپیوتر نصب شوند. با توجه به حجم زیاد فایل های صوتی و تصویری نمی توان برای ذخیره برنامه های چند رسانه ای به راحتی از فلاپی دیسک ها استفاده نمود زیرا بدون استفاده از نرم افزارهای فشرده سازی، بر روی هر دیسکت می توان تنها حدود 6 ثانیه فیلم با کیفیت پایین ذخیره کرد. به همین دلیل برنامه های آموزشی اولیه که بر روی فلاپی ها عرضه می شدند عمدتا" مبتنی بر متن و با استفاده محدود از تصاویر ساده بودند. البته این بدین معنی نیست که نمی توان از فلاپی دیسک برای عرضه برنامه های چند رسانه ای آموزشی استفاده کرد بلکه بدان معنی است که برای ارائه یک برنامه آموزشی ساده چندرسانه ای به تعداد بسیار زیادی دیسکت نیاز است. البته انواع جدید تر فلاپی دیسک ها (مانند زیپ دیسک ها یا سوپر دیسک ها)که قابلیت ذخیره سازی بسیار بیشتری دارند نیز به بازار آمده اند اما به دلیل نیاز روزافزون به وسایل ذخیره سازی با ظرفیت و سرعت بسیار بالاتر، امروزه دیگر کمتر از فلاپی دیسک ها برای عرضه برنامه های آموزش الکترونیکی استفاده می شود. CD-I سی دی آی که به معنای "دیسک فشرده تعاملی" است یک سیستم چند رسانه ای است که در اواخر دهه 1980 میلادی به بازار آمد و برای استفاده در خانه، مدرسه و تجارت طراحی شده بود. دستگاه گرداننده سی دی آی نسبتا" ارزان بود و همانند دستگاههای ویدیوئی وی سی آر مستقیما" به تلویزیون متصل می شدند. این دیسکها می توانستند متن، صدا، تصویر و فیلم های ویدیوئی ذخیره شده بر روی خود را بصور تمام صفحه نمایش دهند. محبوبیت زیاد سی دی آی در آن زمان، بیشتر به خاطر قیمت بسیار پایین و سادگی استفاده از آن در مقایسه با کامپیوترهای دارای سی دی رام و مجهز به سیستم چند رسانه ای بود. بعلاوه کیفیت نمایش برنامه های چند رسانه ای از طریق آن بسیار بالاتر از سی دی رام بود. عمده ترین مشکل در استفاده از این وسیله در آموزش الکترونیکی، عدم وجود دیسک سخت یا وسیله ذخیره سازی اطلاعات مورد نیاز مانند فلاپی دیسک به منظور ذخیره نتایج تمرینات فراگیران یا یادداشت های آنها بود. بنابراین، با کاهش سریع قیمت کامپیوترهای مجهز به سیستم های چند رسانه ای، به شدت از محبوبیت این وسیله کاسته گردید. CD-ROM لوح فشرده یا سی دی رام که به معنای "دیسک فشرده فقط خواندنی" است؛ وسیله ای برای انتقال برنامه های چند رسانه ای به یک کامپیوتر شخصی می باشد. هر سی دی رام معمولی ظرفیت ذخیره سازی 650 مگابایت اطلاعات و یا به بیان دیگر ظرفیتی معادل 450 فلاپی دیسک را دارد. بر روی هر سی دی رام می توان حدود 70 دقیقه فیلم با کیفیت پایین ذخیره نمود. به دلیل ظرفیت بالا، سی دی رام ها وسیله ای ساده و ارزان برای انتقال فایل ها و برنامه های حجیم از قبیل فایل های صوتی، تصویری و انیمیشن های پیچیده درآمده است. در اواسط دهه 1990 میلادی، برنامه های آموزش الکترونیکی عمدتا" بر روی سی دی رام ها ارائه می شدند. DVD-ROM دی وی دی رام یا "دیسک ویدیوئی دیجیتال فقط خواندنی"در واقع سی دی رام های سریعتر و پرظرفیت تری هستند که به تدریج جایگزین سی دی های معمولی می شوند. دی وی دی رام ها از نظر شکل ظاهری کاملا" شبیه سی دی رام معمولی هستند با این تفاوت که می توانند 7/4 گیگابایت اطلاعات یا 2 ساعت و 17 دقیقه فیلم ویدیوئی با کیفیت بسیار بالا بر روی خود ذخیره کنند. تکنولوژی دی وی دی رام امروزه جایگزین تکنولوژی سی دی رام شده و به استاندارد کامپیوترهای جدید تبدیل شده است. دستگاههای گرداننده دی وی دی رام به گونه ای طراحی شده اند که با استفاده از آنها می توان سی دی های معمولی قدیمی را نیز مورد استفاده قرار داد. گرایش شدید و روزافزون نسبت به آموزش الکترونیکی حاکی از مزایای مختلف این روش نسبت به روشهای سنتی آموزش است.