سل یو

سیستم همکاری در فروش فایل

سل یو

سیستم همکاری در فروش فایل

هنجاریابی مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان (SASA) برروی دانش آموزان دختر17-15 دبیرستانهای شهرساوه

هدف پژوهش حاضر هنجار یابی و بررسی پایایی ،روایی تست اضطراب اجتماعی نوجوانان(SASA )و رابطه آن با ابعاد ادارک خود بر روی دختران نوجوان با گروه سنی 1715سال شهرستان ساوه بود پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای توصیفی است تعداد 300نفر به روش نمونه برداری چند مرحله ای انتخاب شدند تا به دو مقیاس اضطراب اجتماعی و ابعاد ادراک خود پاسخ دهند پس از جمع آوری و تجزیه و
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 103 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 130
هنجاریابی مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان (SASA)  برروی دانش آموزان  دختر17-15 دبیرستانهای شهرساوه

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

چکیده

هدف پژوهش حاضر هنجار یابی و بررسی پایایی ،روایی تست اضطراب اجتماعی نوجوانان(SASA )و رابطه آن با ابعاد ادارک خود بر روی دختران نوجوان با گروه سنی 17-15سال شهرستان ساوه بود .پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای توصیفی است .تعداد 300نفر به روش نمونه برداری چند مرحله ای انتخاب شدند تا به دو مقیاس اضطراب اجتماعی و ابعاد ادراک خود پاسخ دهند .پس از جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات نتایج زیر حاصل شد :جهت اعتبار یابی ابزار پژوهش از روش آلفای کرونباخ استفاده شد .ضریب فوق برای 25 سئوال باقیمانده 78/. برآورد گردید. روایی سازه ای تست با روش تحلیل مولفه های اصلی با چرخش ابلیمن مورد بررسی قرار گرفت .نتایج نشان داد تست از دو زیرمقیاس بیم و ترس از ارزیابی منفی و تنش و بازداری در برخورد اجتماعی اشباع شده است..نتیجه آزمون هبستگی پیرسون ،نشان داد که شایستگی رفتاری وتحصیلی با ترس از ارزیابی همسالان رابطه منفی دارد.از سوی دیگر ،شایستگی اجتماعی ،ورزشی وجسمی ،خود ارزشمندی کلی با تنش و ترس از روابط اجتماعی رابطه منفی دارد .

کلید واژه : اضطراب اجتماعی ،روایی ،اعتبار ،ابعاد ادراک خود

اختلال اضطراب اجتماعی[1] (هراس اجتماعی )یکی از شایع ترین اختلالهای کودکی و نوجوانی است .این اختلال در 1/1 درصد تا 7/3 درصد از جمعیت کلی کودکان و نوجوانان دیده می شود(بنجامین کاستلوووارن ؛1990؛ورهوست ؛ونداند ؛فردنیا ندوکاسیوس ؛1997) وبین 3تا13درصد در جمعیت بزرگسالان ؛گزارش شده است (هورای ؛کوپر ؛کرسول ؛شوفیلد وسک ؛2007).

بطورکلی این اختلال در کودکان به عملکرد تحصیلی ضعیف (لاست ,هرسن ؛کاردین ؛اوروشل وپرین ؛1991) ومشکلات روان شناختی مانند افسردگی (اینوربیتزن ؛نولان وواترز؛2000)و سوءمصرف مواد (پاین ؛کوهن گرلی ؛بروک؛ وما ؛1998) منجر می شود.

افزون براین ؛نوجوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی درخطر ناپختگی اجتماعی قراردارند ؛اختلالی که در درماندگی و اجتناب از روابط اجتماعی را در پی دارد (بیدل وترز ؛؛1998ایندربتیزن ؛نولان ؛واترزوباکوسکی ؛1997).و می تواند به نارساکنش وری اجتماعی وروان شناختی و حتی بروز شخصیت اجتنابی در بزرگسالی منتهی شود (پاین ودیگران ؛1998).این اختلال درکودکان با نشانه هایی مانند کم رویی افراطی ؛کناره گیری ازتماس با دیگران ؛عدم تمایل به بازی گروهی ظاهرمی شود.انجمن روانپزشکی امریکا ((APA اختلال اضطراب اجتماعی را یک الگوی پایدار ترس های اجتماعی می داند(DSM-IV1994)

بطور کلی اضطراب عبارت است ازترسی مقاوم وشدید از شیئ یا موقعیتی که در واقع خطرناک نیست . چنین ترسی به تمایل شدید برای اجتناب از موقعیتهای اضطرابی می انجامد ؛ با اینکه افراد به غیر منطقی بودن ترسها و اجتنابهایشان آگاهی دارند( دادستان ؛ 1376 ).

اضطرابها شایعترین اختلالهای طبقه اختلالات اضطرابی می باشند. در [2]DSM-IV این اضطرابها به سه دسته عمده تقسیم می شوند؛(1)گذر هراسی[3] 2)هراس خاص [4]و(3)اضطراب اجتماعی .

.اختلال اضطراب اجتماعی خود به دو نوع تقسیم می شود؛ نوع اول که با ترس از یک موقعیت اجتماعی همچون صحبت کردن درجمع یا روی صحنه ودر حضور دیگران عمل کردن مشخص میشود و نوع غیر فراگیر؛محدود یا خاص نام دارد .

بیش از 20درصد از افراد در اکثر جوامع این نوع اضطراب اجتماعی را نشان می دهند .نوع دوم که نوع فراگیر این اختلال می باشد وافراد تقریبا در همه موقعیتهای اجتماعی اضطراب دارند . این نوع ازاختلال را به مشکل می توان از اختلال شخصیت اجتنابی[5] تمایز داد . در موقعیتهای بالینی افراد مبتلا به هر اس اجتماعی بیشتر موقعیت اجتماعی را برای خود هراس آورگزارش میکنند.( سادوک و سادوک[6] ؛ 2000 ).

بیان مسئله

باتوجه به این که اختلال اضطراب اجتماعی درجمعیت های بالینی ،13تا8 درصد ازاختلال های اضطرابی را تشکیل میدهد. ترس پایداروغیر منطقی همراه با میل قابل توجه برای اجتناب از موقعیتهایی که فرد در آنها ممکن است در حضور دیگران بصورت تحقیر آمیز وخجالت آور عمل کند ، همان طور که پیشتر اشاره شد اضطراب اجتماعی در تخریب یا مختل کردن روابط اجتماعی نوجوانان نقش مهمی دارد. به نظر می رسد که اضطراب اجتماعی به کناره گیری و اجتناب از تعاملات منجر گشته و افت، کاهش یا نقصان در عملکرد را به همراه می آورد. بر این اساس هنگامی که نوجوانان مضطرب اجتماعی تلاش می کنند که از مهارت های اجتماعی خود استفاده کنند و یا می کوشند با دیگران به شیوه مناسبی تعامل داشته باشند سطوح بالای اضطراب، عملکرد آنان را تضعیف و یا حتی تخریب می کند. لذا توجه به اضطراب اجتماعی به عنوان بخش جدایی ناپذیر ارزیابی کارکرد اجتماعی تلقی می گردد. علاوه بر شناسایی افکار اضطرابی پرسشنامه های بسیاری می تواند برای ارزیابی اجتماعی نوجوانان مورد استفاده واقع شود. این پرسشنامه ها شامل پرسشنامه نگرانی های اجتماعی (اسپنس، 1995) و مقیاس اضطراب اجتماعی کودکان (لاگریگا و استون، 1993) است.

از نگاهی دیگر ، نتایج مطالعات مختلف نشان داده است که دختران در مقایسه با پسران سطوح بالاتری از ترس از ارزیابی منفی گزارش کردند (ایندربیتزن ـ نولان و والترز، 2000؛ لاگرکا و لوپز، 1998؛ مالت و رودرگیوز ـ تام، 1999؛ پاکلک و ویدمار، 2000؛ پاکلک، 2004؛ پاکلک و ویدس، 2008).بنابراین معرفی دقیق مقیاسی که بتواند اضطراب اجتماعی نوجوانان با توجه به ساختار عاملی و ویژگی های روانسنجی این مقیاس به طور دقیق دنبال کند لازم وضروری است ..

اولین موردی که با اختلال هراس اجتماعی در متون گزارش شده است ؛ توصیفی می باشد که بقراط پزشک یونانی در قرن چهارم قبل از میلاد از یک فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی کلاسیک ؛ارائه کرده است که دارای این ویژگیها میباشد.

(( ... در همه جا دیده نمی شود ؛زندگی در تاریکی را دوست دارد ؛و نمی تواند روشنایی را تحمل کند یا در مکانهای روشن بنشیند ؛ کلاهی چشمانش را پوشانده است ؛ نه می بیند ونه دیده می شود. اواز ترس اینکه مبادا در حرکات وگفتارها مورد سوء استفاده قرار گیرد ؛ مورد تعرض قرار گیرد ؛ پذیرفته نشود یا مریض شود؛ با هر کسی معاشرت نمیکند؛ او فکر می کند هرکسی او را می بیند...))( بورتون[7]؛ 1621 ؛ ص 272 ؛به نقل از روزنهان[8])و سلیگمن[9]1995 )

اضطراب اجتماعی برای نخستین بار در امریکا توسط بیرد)در فرانسه بوسیله ژانه توصیف شد .نخستین بار اصطلاح (( اضطراب اجتماعی[10])) را مارکس گلدر[11] ( 1966 ؛به نقل ازنویس [12] و هاهن ساریک [13] ؛ 2000 )برای این اختلال بکار بردند.این دو فردبر اساس یافته های خود مبتی بر اینکه اضطراب اجتماعی از نظر سن شروع از سایر هراسها متفاوت است ؛ این اختلال را از سایر هراس تمایز کردند ،که تاثیر به سزایی در تثبیت این واحد تشخیصی به عنوان یک اختلال مستقل داشت (مارکس ولگدر؛1966؛ به نقل از همان منبع).

این اختلال تا پیدایش راهنمای تشخیصی وآماری اختلالهای روانی ویرایش سوم ( DSM-III)در سال 1980 ؛ به عنوان یک اختلال یا نشانگان خاص قلمداد نمی شد.در این سال بود که این اختلال وارد نظام طبقه بندی اختلالهای روانی گردید و سیمایه های این اختلال دردو بازنگری DSM-III-Rو DSM-IVباوضوح بیشتری تعریف شدند

ویژگی یا سیمایه اساسی اضطراب اجتماعی در DSM-IV عبارت بود از ترس پایداروغیر منطقی همراه با میل قابل توجه برای اجتناب از موقعیتهایی که فرد در آنها ممکن است در حضور دیگران بصورت تحقیر آمیز وخجالت آور عمل کند. در DSM-III-R عنوان شد که فرد یا ازاین موقعیتهای هراسناک اجتناب می کند و یا با اضطراب شدیدی این موقعیت را تحمل می کندو این رفتار اجتنابی با کارکرد شغلی یا اجتماعی شخص تداخل می کند و از داشتن این ترس آشفته و ناراحت هستند. در ویرایش چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی DSM-IV ذکر گردید که شخص از افراطی یا غیر منطقی بودن هراس و ترس خود آگاهی دارد .

بطور کلی سیمایه اصلی هراس اجتماعی یک ترس آشکار ویاپدار از موقعیتهای اجتماعی یا عملکردی است واز این باورفرد ناشی می شود، که او دراین موقعیتها به شکل خجالت آوری یا تحقیر آمیزی رفتار خواهد کرد . درضمن این افراد هر گاه امکان داشته باشد از موقعیتهای ترس آور اجتناب خواهند کرد؛ در غیر اینصورت فرد بایستی فشار و ناراحتی قابل توجهی را در موقعیت تحمل کند. برای بعضی از افراد فقط بخش کوچکی از موقعیتهای اجرایی یا عملکردی همچون نوشتن در جمع یا سخنرانی برای گروهی از شنوندگان ترس آوراست و عده ای دیگر از دامنه گسترده ای از عملکرد عمومی یا موقعیتهای تعامل اجتماعی می ترسند. در هر کدام از موارد ؛ اضطراب اجتماعی زمانی بعنوان یک تشخیص مطرح می گردد که این گونه ترسها بطور معناداری عملکرد روزمره شغلی یا اجتماعی فرد را مختل می کند. اضطرابهای اجتماعی شایع شامل، ترس از صحبت کردن یا غذا خوردن در جمع ؛ ادرارکردن در توالتهای عمومی ؛ نوشتن در حضور دیگران ؛ سرخ شدن ؛ استفراغ کردن در حضور افراد دیگر و یا گفتن چیزهای احمقانه در موقعیتهای اجتماعی می باشد( سادوک و سادوک ؛ 2000)

علامتهای شایع همراه با اضطراب اجتماعی مشتمل است بر حساسیت زیاد نسبت به انتقاد ؛ ارزیابی و طرد ؛ مشکل در ابراز وجود ؛ عزت نفس پایین و احساس حقارت ؛ آنها مهارت اجتماعی ضعیف همچون تماس چشمی ضعیف وعلائم اضطراب را نیز نشان می دهند .این افراد اغلب دارای شبکه های حمایت اجتماعی ضعیف هستند و کمتر ازدواج می کنند. پاسخ به درمان خوبی دارند، ولی مراجعات کمی برای درمان دارند زیرا مشکل خود را نوعی خجالتی بودن می پندارند که نیاز به درمان ندارند .معمولا" این افراد در موقعیتهای بالینی همواره شاکی هستند که از چند موقعیت اجتماعی می هراسند ( نویس و هاهن – ساریک ؛ 2000؛ سادوک و سادوک ؛ 2000) . هراس اجتماعی ممکن است با اختلال وحشتزدگی[14] ؛ گذرهراسی ؛ اختلال وسواسی - اجباری[15] ؛ اختلال های خلقی ؛ اختلال های وابستگی به مواد و ... همراه باشد.

طبق یک مطالعه بین فرهنگی در کشورهای آمریکا؛کاندا ؛وکره بالاترین میزان شیوع اضطراب اجتماعی در ایالات متحده با 3/13% در کره با 5/0% پایین ترین شیوع مشاهده شد (سادوک وسادوک ؛2000).

میانگین سن شروع این اختلال از اواسط نوجوانی تا اواخر 20 سالگی می باشد که اغلب سن متوسط شروع اضطراب اجتماعی را 16 سال گزارش می کنند .

مطالعات مختلف در بررسی عوامل زمینه ساز برنقش بااهمیت عوامل جمعیت شناختی سن وجنس تاکید قابل ملاحظه ای داشته اند .

رفتارگرایان عقیده دارند که افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی ؛ نخست از راه شرطی شدن ترس را می آموزند وسپس اجتناب از پاره ای از اشیاء ؛ موقعیتها یا رویدادها فرا می گیرند.

نظریه های شناختی پیرامون اختلالات اضطرابی مبتنی بر این انگاره می باشند که عوامل شناختی همچون باورهای ناکارآمد و افراد غیر منطقی نقش به سزایی در سبب شناسی و تداوم اضطراب بازی می کنند .

در حوزه علت شناسی و درمان گری اختلال اضطراب اجتماعی در کودکان ، تنوع و تعدد دیدگاه های نظری و به تعاقب آن شیوه های درمان گری بسیاری است .

دیدگاه های فرهنگی – اجتماعی ، رفتاری نگر ، شناختی ، رفتارشناسی طبیعی و زیستی – رفتاری ، زیست شناسی و تبین های روان پویشی هر یک از منظری به این اختلال نگریسته و بر مبنای روی آورد خود، به تدوین طرح های درمان گری خاص پرداخته اند .آنچه در همه این روی آوردها مورد تاکید قرار گرفته است تشخیص زودهنگام و سپس انتخاب شیوه درمان گری متناسب در کودکان و نوجوانان به منظور پیشگیری از آسیبهای وخیم در بزرگسالی است .

ادراک خود [16]

بیرن[17] (1984)در مورد الگوهای نظری مفهوم خود بحث کرده است .او به سه الگو بیشترین توجه خود را اختصاص داده است .الگوی نخست ،بیانگر تک بعدی بودن مفهوم خود است .الگوی دوم بیانگر این است که مفهوم خود از جنبه های نسبتامتمایزی ساخته شده است .الگوی سوم ،بیانگر یک الگوی سلسله مراتبی است ،محسنی (1375) معتقد است ادراک خود ،مفهومی شناختی –اجتماعی است و کوشش در جهت متما یز ساختن خود از دیگری است .در این ارتباط ،هارتر (1999) براین باور است اگر کودکان در محیطی پذیرا زندگی کنند ،به طوری که مجبور به انجام تکالیفی نشوند که برای انجام آن آمادگی ندارند ،ادراک آن ها از لیاقت های شناختی خود آسیب نمی بیند .

مفاهیمی مانند حرمت خود [18]خودپنداشت [19]،ادراک شایستگی [20]و ادراک خود در ادبیات مربوط به علوم شناختی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده اند .ادراک شایستگی اساس پیدایش و سلامت روانی [21] در نظریه اریکسن (1950)است .در این نظریه ادراک شایستگی عبارت است از احساس توانمندی برای انجام موفقیت آمیز تکالیفی که مستلزم برخورداری از مهارتهای معینی است که از طریق تعامل با محیط اجتماعی و فیزیکی بوجود می آید .

طی چند دهه اخیر پژوهش هایی درباره روابط اجتماعی با همسالان و متغیرهای همبسته با آن در دوران کودکی و نوجوانی صورت گرفته است .یافته های از این پژوهش ها نشان میدهد که روابط ضعیف با گروه همسالان با الگوی عمومی منفی ادراک خود همراه است .این الگو عبارت است از ادراک شایستگی اجتماعی پایین ،خودکفایی ضعیف و انتظارات سطح پایین برای پیامدهای اجتماعی و ارزشیابی دوستان (هیمل و فرانک ،1985).در حالی که دانش آموزان اجتماعی ،از اداراک خود مثبت ،بویژه در زمینه شایستگی اجتماعی[22] ،شایستگی جسمانی [23] و حرمت خود برخوردار هستند (بویومن و بگین ،1989)

شواهد موجود حاکی از آ« است که تعامل با همسالان می تواند به عنوان عاملی با اهمیت در شبکه روابط اجتماعی فرد تلقی گردد ،اما در شکل گیری ادراکات نسبت به شایستگی و ارزشمندی خود.عوامل دیگر این شبکه از جمله روابط با والدین و سایر اعضا ،تجارب قبلی و کنونی شخص ،اضطراب اجتماعی نیز حائز اهمیت است .(مایز ،راسل و پتی ،1998) علاوه براین ،ویژگی های شناختی و نیز بسترا جتماعی و فرهنگی برپیدایش و تحول ادراک های خود و عواطف همایند یا برخاسته ار آن تاثیر گذر است (هارتر ،1999)

بهر حال می توان بیان کرد که ادراک نوجوانان از ابعاد متفاوت خود در کاهش ویا افزایش میزان اضطراب آنها نقش دارد .زیرا شایستگی های متفاوت و عدم سوگیری شناختی در تجربه کردن اضطراب از سوی نوجوانان می تواند موثر باشد ..باتوجه به این واقعیات که ، تعداد بسیار زیادی از موقعیت ها وجود دارد که، پریشانی، نگرانی و رفتارهای اجتنابی را در نوجوانان فرامی خواند، تشخیص زودهنگام و سپس انتخاب شیوه درمان گری متناسب به منظور پیشگیری از آسیبهای وخیم در بزرگسالی بسیار موثر خواهد بود .

ضرورت پژوهش

اختلال اضطراب اجتماعی (هراس اجتماعی )یکی از شایع ترین اختلالهای کودکی و نوجوانی است ؛ این اختلال در کودکان ونوجوانان به عملکرد تحصیلی ضعیف ومشکلات روان شناختی مانند افسردگی و سوءمصرف مواد (پاین ؛کوهن گرلی ؛بروک؛ وما ؛1998) منجر می شود.از طرفی دیگر با وجود میزان شیوع بالای آن، به مثابه یک حالت اختلال هیجانی، نگرانی درباره ارائه خود و اجتناب از رفتار در تعاملهای اجتماعی واقعی و فرضی در نوجوانان، ،آنان را در خطر ناپختگی اجتماعی قرارمی دهد و درماندگی و اجتناب از روابط اجتماعی را در پی دارد و می تواند به نارساکنش وری اجتماعی وروان شناختی و حتی بروز شخصیت اجتنابی در بزرگسالی منتهی شود،،

تجارب اولیه افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی یک رشته فرض ها را در باره خودشان و موقعیت اجتماعی به وجود می آورند ،این فرض ها منجر به این خواهد شد که آنها تعامل های اجتماعی را بصورت خطرناک ارزیابی کنند و درنهایت منفی تعبیر نمایند .این ارزیابی ها و تعبیر های منفی به نوبه خود برنامه اضطرا ب را فعال می سازد که به سه موء لفه در هم تنیده جسمی و شناختی ؛ رفتارهای ایمنی و تغییر در توجه ظاهر می شود . از طرف دیگر تعداد زیادی از فرایندهای شناختی، رفتار واقعی نوجوانان را در موقعیت های اجتماعی تعیین می کنند (مک فال، 1982؛ نقل از اسپنس و دونوان، 2000). این فرایندها در بر دارنده یک تاثیر متقابل و پیچیده بین مهارت های ادراک و حل مسئله اجتماعی می باشند. مشکلات در هر یک از این مهارت ها می تواند منجر به یک رفتار نامناسب شود. عوامل بسیار دیگری وجود دارند که نشان می دهند چرا نوجوانان به شیوه ای خاص در شرایط اجتماعی رفتار می کنند. رفتار اجتماعی از طریق همان اصول یادگیری که در مورد هر شکل از رفتار آدمی به کار می رود، مشخص می شود. بنابراین، عواملی مثل الگوبرداری از دیگران، تقویت یا تنبیه بر پاسخگویی اجتماعی تاثیر معناداری دارند.

تحقیقات اخیر بر روی نوجوانان با فوبیای اجتماعی حاکی از آن است که این نوجوانان در موقعیت های اجتماعی ارزیابی کننده به عنوان کسانی که انتظارات منفی و خودارزیابی های انتقادی بالایی دارند، توصیف می شوند. آنان منتظرند تا اتفاقات بدی در موقعیت اجتماعی رخ بدهد و انتظار دارند که بد عمل کنند. این افکار احتمالا سبب بروز رفتار اجتنابی و سطوح بالای اضطراب در این نوجوانان می شود. به طور مشابه سبک شناختی بدبینانه در نوجوانان افسرده با صلاحیت اجتماعی ضعیف رابطه نشان می دهد (گاربر، ویس و شانلی، 1993؛ نقل از اسپنس و دونوان، 2000).

بنابراین، رفتار اجتماعی ممکن است تحت تاثیر افکار مختل کننده اضطرابی و افسرده قرار گیرد.اگر نوجوانان بدانند که چه گونه رفتار کنند و بتوانند یک تکلیف اجتماعی را به طور رضایت بخشی در سطوح اضطراب پایین انجام دهند، احتمال اینکه عملکرد آنان به طور معناداری تغییر کند در شرایطی که اضطراب زیادی را تجربه می کنند وجود دارد. لذا تشخیص زودهنگام وسپس انتخاب روش درمانگری متناسب در کودکان و نوجوانان به منظور پیشگری از آسیبهای وخیم در بزرگسالی تاثیر بسزایی می تواند داشته باشد .

هدف پژوهش

شاید بتوان گفت که لازمه مطالعه نظامدار و هدفمند موضوع اضطراب اجتماعی در نوجوانان پس از درک اهمیت مطالعه آن، دسترسی به ابزاری باشد که در سنجش این سازه موثر است ..هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی و ویژگیهای روان‌سنجی مقیاس اضطرب اجتماعی نوجوانان (SASA) (پاکلک،1997) در گروهی از نوجوانان ایرانی است. از طرف دیگر ادراک شایستگی در نوجوانان می تواند، دررسیدن به یک قضاوت کلی در مورد ارزشمندی خود در کاهش اضطراب اجتماعی و واحساس خوب و مفید بودن و شایستگی اجتماعی و تغییر نوع شناختهای نوجوانان تاثیر گذار باشد . بنابراین یکی از اهداف فرعی پژوهش حاضر ،رسیدن به تاثیر ادراک ابعاد خود در اضطراب اجتماعی نوجوانان دختر است .بدین منظور اهداف پژوهش حاضر بطور خلاصه بررسی روایی ،اعتبار ،ابزار می باشد که در زیر بیان شده است .

1-برآورد اعتبار مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان ) SASA)

2- تشخیص ساختار عاملی مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانانSASA) )

هدف فرعی پژوهش

رابطه هریک از ابعاد ادراک خود در مورد وقوع اضطراب اجتماعی نوجوانان دختر .

سئوال های پژوهش

1-آیا بین مجموعه سوالهای آزمون هماهنگی درونی کافی وجود دارد تا بتوان آن را به عنوان یک وسیله معتبر بکار برد ؟

2- آیا آزمون دارای روایی کافی است ؟

3- محتوای سئوال های پرسشنامه از چه عواملی اشباع شده است ؟

4- آیا ابعاد ادراک خود با اضطراب اجتماعی نوجوانان دختر رابطه دارد ؟

تعریف نظری اصطلاحات و متغیرهای پژوهش

روایی [24]و اعتبار[25]

در ارزشیابی تست ما با دو پرسش کلی متفاوت اما همپوش ومتداخل روبرو هستیم ،پرسش نخست آن است که نمونه تست تاچه حد معرف دقیق مرجع وسیع تر پاسخ هایی است که از آن استخراج شده است ؛پرسش دوم آن است که مرجع مزبور از لحاظ مطابقت با خصیصه مکنون مورد علاقه ما تاجه حد صداقت دارد .پرسش نخست به گونه کلی اعتبار تست نامیده می شود وپرسش دوم به روایی مربوط می شود (ثرندایک 1982،ترجمه هومن ،1375،ص193)

روایی اصطلاحی است که به هدفی که آزمون برای تحقق بخشیدن به آن درست شده است اشاره میکند .لین وگرانلاند(2000) روایی را به صورت یک ارزشیابی از کیفیت ومناسبت تفسیر کرده اند .کاپلان و ساکوز (2001) گفته اند که روایی را می توان به صورت توافق بین نمره آزمون وکیفیتی که قرار است اندازه بگیرد تعریف کرد .بنابرآنچه گفته شد آزمونی دارای روایی است که برای اندازه گیری آنچه مورد نظر است کافی ومناسب باشد .(سیف ،1382) به عبارت دیگر ؛روایی مستلزم آن است که ابزار پژوهش همان متغیری را اندازه گیری کند که پژوهشگر قصد اندازه گیری آن را دارد (شریفی ؛1386).

اعتبار به معنای قابلیت اعتماد ،ثبات ،همسانی ،قابلیت پیش بینی ودقت یا صحت است (کرلینجر ،ترجمه سریفی ونجفی زند ،1376)اعتبار آزمون به دقت اندازه گیری وثبات وپایایی آن مروبط است ودومعنای متفاوت دارد.یکی اعتبار ،ثبات وپایایی نمره های آزمون درطول زمان است .بدین معنا که اگر یک آزمون چندبار درباره یک آزمودنی اجرا شود ،نمره وی درهمه موارد یکسان باشد .معنای دوم اعتبار به همسانی درون آن اشاره دارد ومفهوم ان این است که سئوالهای آزمون تاچه اندازه بایکدیگر همبستگی متقابل دارند(شریفی ،1386)

ساختار عاملی[26]

تحلیل عاملی اصطلاحی است، کلی برای تعدادی از تکنیک های ریاضی و آماری مختلف اما مرتبط با هم به منظور 1)توسعه یا رواسازی ابزارهای روان سنجی وآزمون تئوری هایی که ابزار هابر پایه آنها ساخته میشود ،2)تحلیل داده ها به منظور کشف سازهای جدید وکمک به تدوین تئوری ،3)تحلیل محتوا ومواد مصاحبه و.... از طریق کاهش تعداد زیادی از متغیرهای وابسته به هم ،به صورت تعداد کوچکتری از ابعاد پنهان یا مکنون (هومن ،1380،ص373-367).در حقیقت این تکنیک پژوهشگر را قادر می سازد تا روایی سازه یک ابزار پژوهشی را مطالعه کند .به عبارت دیگر ساختارعاملی عبارت است از تعداد عواملی که کل پراکندگی موجود در متغییر های پرسشنامه را تعیین میکند ،منظور از بررسی ساختار عاملی ،تعیین عوامل تشکیل دهنده پرسشنامه است (هومن ،1380).

اضطراب اجتماعی

اضطراب اجتماعی عبارت است ازترسی مقاوم وشدید از شیئ یا موقعیتی که در واقع خطرناک نیست. چنین ترسی به تمایل شدید برای اجتناب ازموقعیتهای اضطرابی می انجامد ؛ با اینکه افراد به غیر منطقی بودن ترسها و اجتنابهایشان آگاهی دارند( دادستان ؛ 1376(.

ادراک خود

ادراک خود : ادراک فرد نسبت به صفات و ویژگی های خویش است (هیگینز 1987).این احساس که فرد کیست ،توانائیها ،خصوصیات اجتماعی و شخصیتی او چیست .مجموعه ای از آن چیزی که شخص می تواند آنرا از آن خود بداند .

براساس نظریه هارتر ادراک خود دارای مولفه هایی می باشد که عبارت است از :

شایستگی شناختی [27] : که بر موفقیت در امور تحصیلی تمرکز دارد .

شایستگی اجتماعی-[28]:حاکی از احساس توانمندی در برقراری روابط با همسالان است .

شایستگی جسمانی [29]متمرکز بر توانایی ها و مهارتهای جسمی و ورزشی است .

خود ارزشمندی کلی : رسیدن به یک قضاوت کلی در مورد ارزشمندی خود وراء ادراک های ویژه خود ،احساس اعتماد به خویشتن (هارتر،1983)

تعریف عملیاتی متغیرها

اضطراب اجتماعی نوجوانان :نمره ای که آزمودنی ها در مقیاس اضطراب اجتماعی (sasa) بدست می آورند .

ادراک خود : عبارت است از آنچه که مقیاس ادراک خود هارتر در ابعاد مختلف شایستگی اجتماعی، ورزشی ،شناختی ،رفتاری نوجوانان را می سنجد.

فصل دوم

مرور ادبیات و پیشینه پژوهش

اختلال اضطراب اجتماعی (هراس اجتماعی) یکی از شایع ترین اختلال های کودکی و نوجوانی است. اختلال اضطراب اجتماعی (هراس اجتماعی )یکی از شایع ترین اختلالهای کودکی و نوجوانی است .این اختلال در 1/1 درصد تا 7/3 درصد از جمعیت کلی کودکان و نوجوانان دیده می شود(بنجامین کاستلوووارن ؛1990؛ورهوست ؛ونداند ؛فردنیا ندوکاسیوس ؛1997) وبین 3تا13درصد در جمعیت بزرگسالان ؛گزارش شده است (هورای ؛کوپر ؛کرسول ؛شوفیلد وسک ؛2007)

بطورکلی این اختلال در کودکان به عملکرد تحصیلی ضعیف (لاست ,هرسن ؛کاردین ؛اوروشل وپرین ؛1991) ومشکلات روان شناختی مانند افسردگی (اینوربیتزن ؛نولان وواترز؛2000)و سوءمصرف مواد (پاین ؛کوهن گرلی ؛بروک؛ وما ؛1998) منجر می شود .

افزون براین ؛نوجوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی در خطر ناپختگی اجتماعی قرار دارند ؛اختلالی که در درماندگی و اجتناب از روابط اجتماعی را در پی دارد (بیدل وترز ؛؛1998ایندربتیزن ؛نولان ؛واترزوباکوسکی ؛1997).و می تواند به نارساکنش وری اجتماعی وروان شناختی و حتی بروز شخصیت اجتنابی در بزرگسالی منتهی شود (پاین ودیگران ؛1998)این اختلات درکودکان با نشانه هایی مانند کم رویی افراطی ؛کناره گیری ازتماس با دیگران ؛عدم تمایل به بازی گروهی ظاهرمی شود.انجمن روانپزشکی امریکا( (APA اختلال اضطراب اجتماعی را یک الگوی پایدار ترس های اجتماعی می داند(DSM-IV1994)

اختلال اضطراب اجتماعی

بطور کلی اضطراب عبارت است ازترسی مقاوم وشدید از شیئ یا موقعیتی که در واقع خطرناک نیست چنین ترسی به تمایل شدید برای اجتناب ازموقعیتهای اضطرابی می انجامد ؛ با اینکه افراد به غیر منطقی بودن ترسها و اجتنابهایشان آگاهی دارند( دادستان ؛ 1376 ).

اضطرابها شایع ترین اختلالهای طبقه اختلالات اضطرابی می باشند. در DSM-IV این اضطرابها به سه دسته عمده تقسیم می شوندگذر هراسی ،هراس خاص واضطراب اجتماعی .اختلال اضطراب اجتماعی خود به دو نوع تقسیم می شود؛ نوع اول که با ترس از یک موقعیت اجتماعی همچون صحبت کردن درجمع یا روی صحنه ودر حضور دیگران عمل کردن مشخص میشود و نوع غیر فراگیر؛محدود یا خاص نام دارد .

بیش از 20درصد از افراد در اکثر جوامع این نوع اضطراب اجتماعی را نشان می دهند .نوع دوم که نوع فراگیر این اختلال می باشد وافراد تقریبا در همه موقعیتهای اجتماعی اضطراب دارند . این نوع ازاختلال را به مشکل می توان از اختلال شخصیت اجتنابی تمایز داد . در موقعیتهای بالینی افراد مبتلا به هر اس اجتماعی بیشتر موقعیت اجتماعی را برای خود هراس آورگزارش میکنند.( سادوک و سادوک ؛ 2000 ).

تاریخچه اختلال اضطراب اجتماعی

اولین موردی که با اختلال هراس اجتماعی در متون گزارش شده است ؛ توصیفی می باشد که بقراط پزشک یونانی در قرن چهارم قبل از میلاد از یک فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی کلاسیک ؛ارائه کرده است که دارای این ویژگیها میباشد.

(( ... در همه جا دیده نمی شود ؛زندگی در تاریکی را دوست دارد ؛و نمی تواند روشنایی را تحمل کند یا در مکانهای روشن بنشیند ؛ کلاهی چشمانش را پوشانده است ؛ نه می بیند ونه دیده می شود. اواز ترس اینکه مبادا در حرکات وگفتارها مورد سوء استفاده قرار گیرد ؛ مورد تعرض قرار گیرد ؛ پذیرفته نشود یا مریض شود؛ با هر کسی معاشرت نمیکند؛ او فکر می کند هرکسی او را می بیند...))( بورتون) ؛ 1621 ؛ ص 272 ؛به نقل از روزنهان و سلیگمن(1995 )

اضطراب اجتماعی برای نخستین بار در امریکا توسط بیرد در فرانسه بوسیله ژانه توصیف شد .نخستین بار اصطلاح (( اضطراب اجتماعی)) را مارکس)گلدر ( 1966 ؛به نقل ازنویس و هاهن ساریک ؛ 2000 )برای این اختلال بکار بردند.این دو فردبر اساس یافته های خود مبنی بر اینکه اضطراب اجتماعی از نظر سن شروع از سایر هراسها متفاوت است ؛ این اختلال را از سایر هراس تمایز کردند که تاثیر به سزایی در تثبیت این واحد تشخیصی به عنوان یک اختلال مستقل داشت (مارکس ولگدر؛1966؛ به نقل از همان منبع).

این اختلال تا پیدایش راهنمای تشخیصی وآماری اختلالهای روانی ویرایش سوم ( DSM-III)در سال 1980 ؛ به عنوان یک اختلال یا نشانگان خاص قلمداد نمی شد.در این سال بود که این اختلال وارد نظام طبقه بندی اختلالهای روانی گردید و سیمایه های این اختلال دردو بازنگری DSM-III-Rو DSM-IVباوضوح بیشتری تعریف شدند

ویژگی های بالینی اختلال اضطراب اجتماعی

ویژگی یا سیمایه اساسی اضطراب اجتماعی در DSM-IV عبارت بود از ترس پایداروغیر منطقی همراه با میل قابل توجه برای اجتناب از موقعیتهایی که فرد در آنها ممکن است در حضور دیگران بصورت تحقیر آمیز وخجالت آور عمل کند در DSM-III-R عنوان شد که فرد یا ازاین موقعیتهای هراسناک اجتناب می کند و یا با اضطراب شدیدی این موقعیت را تحمل می کندو این رفتار اجتنابی با کارکرد شغلی یا اجتماعی شخص تداخل می کند و از داشتن این ترس آشفته و ناراحت هستند. در ویرایش چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی DSM-IV ذکر گردید که شخص از افراطی یا غیر منطقی بودن هراس و ترس خود آگاهی دارد ؛ بعلاوه سایر ملاکها که در جدول شماره(1-2) آورده شده است .

بطور کلی سیمایه اصلی هراس اجتماعی یک ترس آشکار ویاپدار از موقعیتهای اجتماعی یا عملکردی است واز این باورفرد ناشی می شود که او دراین موقعیتها به شکل خجالت آوری یا تحقیر آمیزی رفتار خواهد کرد . درضمن این افراد هر گاه امکان داشته باشد از موقعیتهای ترس آور اجتناب خواهند کرد؛ در غیر اینصورت فرد بایستی فشار و ناراحتی قابل توجهی را در موقعیت تحمل کند. برای بعضی از افراد فقط بخش کوچکی از موقعیتهای اجرایی یا عملکردی همچون نوشتن در جمع یا سخنرانی برای گروهی از شنوندگان ترس آوراست و عده ای دیگر از دامنه گسترده ای از عملکرد عمومی یا موقعیتهای تعامل اجتماعی می ترسند. در هر کدام از موارد ؛ اضطراب اجتماعی زمانی بعنوان یک تشخیص مطرح می گردد که این گونه ترسها بطور معناداری عملکرد روزمره شغلی یا اجتماعی فرد را مختل می کند. اضطرابهای اجتماعی شایع شامل ترس از صحبت کردن یا غذا خوردن در جمع ؛ ادرارکردن در توالتهای عمومی ؛ نوشتن در حضور دیگران ؛ سرخ شدن ؛ استفراغ کردن در حضور افراد دیگر و یا گفتن چیزهای احمقانه در موقعیتهای اجتماعی می باشد( سادوک و سادوک ؛ 2000)

جدول شماره 1-2-ملاکهای تشخیصی اختلال اضطراب اجتماعی بر اساس DSM-IV

A- ترس بارز و مستمر از یک یا چند موقعیت یا عملکرد اجتماعی که در آن شخص با افراد ناآشنا مواجه است یا ممکن است موضوع کنجکاوی آنها قرار گیرد. شخص می ترسد به گونه ای رفتار کند ( یا علائم اضطراب نشان دهد ) که موجب تحقیر و شرمندگی او شود . توجه : در کودکان باید قرائن توانایی برای برقراری روابط اجتماعی با افراد آشنا وجود دشته باشدواضطراب در میان همتاها نه فقط در میان بزرگسالان ظاهر شود

B- رویارویی با موقعیت اجتماعی برانگیزاننده ترس تقریبا" بدون استثنا به اضطراب منجر می شود ؛ که ممکن است بصورت حمله هراس وابسته به موقعیت یا زمینه سازی شده با موقعیت درآید توجه : درکودکان ؛ اضطراب ممکن است بصورت ترس ؛ قشقرق ؛میخکوب شدن ؛ یا دوری گزیدن از موقعیتهای اجتماعی تظاهر کند.

C- شخص متوجه افراطی و غیر منطقی بودن ترس خود می باشد. توجه : در کودکان ممکن است این ویژگی وجود نداشته باشد.

D- شخص از موقعیتها یا عملکرد فوبیک اجتناب می کند ؛ در غیر اینصورت متحمل اضطراب شدید و ناراحتی میگردد.

E- اجتناب ؛ انتظار توام با تشویش ؛ یا ناراحتی در موقعیتها یا عملکردهای ترس برانگیز بطور قابل ملاحظه در برنامه های معمولی شخص ؛ عملکرد شغلی (تحصیلی) ؛ فعالیتهای اجتماعی یا روابط با دیگران تداخل می کند یا فرد از داشتن هراس ناراحتی شدید احساس می کند.

F- در افراد زیر هیجده سال طول اختلال حداقل 6 ماه است .

G- ترس یا اجتناب حاصل تاثیر فیزیولوژیک مستقیم یک ماده ( مثل داروهای نسخه شده یا مورد سوء مصرف ) ؛ یا یک اختلال طبی عمومی نمی باشد و بر حسب یک اختلال روانی دیگر (مثل اختلالات وحشت زدگی با یا بدون گذر هراسی ؛ اختلال اضطراب جدایی ؛ اختلال بد ریختی بدن ؛ اختلال فراگیر رشد یا اختلال شخصیت اسکیزوئید ) قابل توجیه بهترنیست.

H- اگر یک اختلال طبی عمومی یا اختلال روانی دیگر وجود داشته باشد ؛ ترس در ملاک A با آن ربطی ندارد؛ مثلا" ترس مربوط به لکنت زبان ؛ لرزش دربیماری پارکینسون ؛ یا ابراز رفتار نابهنجار مربوط به خوردن در بی اشتهایی روانی یا پراشتهایی روانی نمی باشد مشخص نمائید . نوع فراگیر:اگر ترس شامل اکثر موقعیتهای اجتماعی است( تشخیص اختلال شخصیت اجتنابی را هم در نظر بگیرید) .

___________________________________________________

اقتباس از انجمن روانپزشکی آمریکا ( 1994 ؛ کاپلان و سادوک ؛ 1378 )

علائم و اختلال های همراه

علامتهای شایع همراه با اضطراب اجتماعی مشتمل است بر حساسیت زیاد نسبت به انتقاد ؛ ارزیابی و طرد ؛ مشکل در ابراز وجود ؛ عزت نفس پایین و احساس حقارت ؛ آنها مهارت اجتماعی ضعیف همچون تماس چشمی ضعیف وعلائم اضطراب را نیز نشان می دهند .این افراد اغلب دارای شبکه های حمایت اجتماعی ضعیف هستند و کمتر ازدواج می کنند. پاسخ به درمان خوبی دارند ولی مراجعات کمی برای درمان دارند زیرا مشکل خود را نوعی خجالتی بودن می پندارند که نیاز به درمان ندارند .معمولا" این افراد در موقعیتهای بالینی همواره شاکی هستند که از چند موقعیت اجتماعی می هراسند ( نویس و هاهن – ساریک ؛ 2000؛ سادوک و سادوک ؛ 2000) . هراس اجتماعی ممکن است با اختلال وحشتزدگی ؛ گذرهراسی ؛ اختلال وسواسی - اجباری ؛ اختلال های خلقی ؛ اختلال های وابستگی به مواد و ... همراه باشد.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.