سل یو

سیستم همکاری در فروش فایل

سل یو

سیستم همکاری در فروش فایل

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدل تعالی سازمانیefqm

مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدل تعالی سازمانیefqm
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 9
فرمت فایل doc
حجم فایل 210 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 51
مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدل تعالی سازمانیefqm

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

تعریف تعالی سازمانی EFQM

تعالی در لغت به معنی بلند شدن و برتر شدن است و تعالی سازمانی به معنای تعهّد سازمانی به رشد و توسعه پایدار و دایمی شرکت در جهت کسب رضایت مشتری و افزایش مستمر سودآوری شرکت در یک محیط ملّی فراگیر و حمایت کننده می باشد. تعالی سازمانی تابع شرایط ویژه، فرهنگ، محیط داخلی و خارجی و کسب و کار، ویژگی نیروی انسانی سازمان، نقاط قوّت و ضعف و فرصت ها و تهدید هایی است که سازمان را در بر گرفته است (جلوداری ممقانی،1389).

مدل های تعالی سازمانی در قالب الگوهای ارزیابی در صورتی که درست بکار گرفته شوند، ابزارهای کارآمدی هستند که می توانند مفاهیم و ارزش های سازمانی، تدوین و اجرای برنامه های استراتژیک، به کار گیری روش های خود ارزیابی، یادگیری سازمانی و بهبود مداوم را در سازمان ها نهادینه نموده و امکان شناسایی بهترین فرآیندها را فراهم سازند (قورچیان،1388). مدل های تعالی سازمانی به سازمان کمک می کنند تا با مقایسه وضع موجود و مطلوب خود تفاوت ها را شناسایی و سپس با شناسایی عارضه ها و بررسی علل وقوع آن ها، راه حل های بهینه سازی وضع موجود را تعیین و اجرا نمایند (نجمی وحسینی، 1387).

معیارهای توانمند سازآنچه که یک سازمان انجام می دهد را پوشش می دهند و عواملی هستند که سازمان را برای رسیدن نتایج عالی توانمند سازو معیارهای نتایج، نتایجی هستند که یک سازمان بدست می آورد و بیان کننده دستاوردهای حاصل از اجرای مناسب توانمند سازهستند. روش امتیاز دهی در مدل تعالی به این صورت است که کل امتیاز در این مدل 1000 است که معیارهای توانمند ساز50 درصد ارزش کل معادل 500 امتیاز را به خود اختصاص می دهد که وزن زیر مجموعه 5 معیار آن عبارت است از: فرآیندها 14درصد، رهبری 10 درصد، مشارکت و منابع 10 درصد، کارکنان 9 درصد و خطّ مشی و استراتژی 8 درصد است. معیارهای نتایج نیزاز 50 درصد ارزش کل معادل 500 امتیاز برخوردارند که وزن زیر مجموعه آن عبارتند از: نتایج مشتریان 20 درصد، نتایج کارکنان 9 درصد نتایج جامعه 6 درصد و نتایج کلیدی عملکرد 15 درصد (صالحی،1389).

بنابراین، با توجّه به رسالت و مأموریّت آموزش و پرورش که در تعلیم و تربیت جامعه نقش وافر دارد، ازاین رو، بررسی کارکرد شاخص های توانمند سازدر آن از اهمیّتی ویژه برخوردار است. سازمان ها برای این که باقی بمانند، باید متعالی شوند. به بیان دیگر، تعالی در کسب و کار و هر آنچه انجام می دهند، لازمه و زمینه ساز بقاست. از سوی دیگر، سازمان ها برای تعالی نیازمند مدل و الگویی کارآمد هستند که بتوانند بر مبنای آن برنامه ریزی، اجرا، پایش وبازنگری داشته باشند (رضایتمندی و قاسمی،1385).

از سوی دیگر، مشاهده ها و مطالعات اوّلیّه نشان می دهند که بسیاری از فعّالیّت های موجود در مدیریّت آموزش و پرورش شهرستان جغتای مورد بررسی قرار نگرفته که این پدیده خود منجر به عدم قضاوت از کارکردهای آن مدیریّت خواهد شد. بنابراین، برای بررسی و ارزیابی واقعی، عملکرد آموزش و پرورش شهرستان جغتای با توجّه به شاخص های توانمند سازی مانند رهبری، خطّ مشی و استراتژی، منابع انسانی (کارکنان)، شراکت ها و منابع با مدل تعالی سازمانی مورد ارزیابی و قضاوت قرار خواهد گرفت.

2-3- مزایای مدل تعالی سازمانی EFQM

این مدل از فرآیندهای سازمانی سیستماتیک و فراگیر برخوردار است، نسبت به تغییر و تحوّل و نیازهای ذینفعان واکنش سریع دارد، به نتایج کسب شده توسّط سازمان توجّه ویژه ای دارد، ارزیابی مبتنی بر واقعیّات است، مشارکت گسترده کارکنان در انجام امور را مدّ نظر قرار می دهد، نقاط قوّت زمینه های بهبود پذیر در این مدل قابل شناسائی است، زبان مشترک مدیریّت و کارکنان را فراهم می کند، تبادل تجربیّات درون و بیرون سازمان با به کار گیری ابزار الگو برداری صحیح صورت می گیرد، به منظور سرآمد کردن سازمان از روش خودارزیابی استفاده می شود. محرّکی برای یادگیری های فردی و سازمانی است، نشان دادن تصویری واقعی از کیفیّت فعّالیّت های سازمان، شناسایی حوزه های تمرکز فعّالیّت های بهبود، ساماندهی طرح های بهبود در چارچوبی واحد (قوی دل،1384).

2-4- تاریخچه مدل های تعالی سازمانی

در سال 1950 مؤسّسه اتّحادیّه دانشمندان و مهندسین ژاپن[1] آقای دکتر ادوارد دمینگ را برای انجام سخنرانی های مختلفی در زمینه کیفیّت به ژاپن دعوت نمود و در سال 1951 این مؤسّسه به پاس خدمات دکتر دمینگ در زمینه کیفیّت جایزه ای به نام ایشان بنیان نهاد. مدلی که جایزه دمینگ بر اساس آن تهیّه گردید و از دهه پنجاه میلادی در ژاپن به اجرا در آمد عمدتاً بر کیفیّت محصولات و روش های کنترل کیفی استوار است به بیان دیگر مدل جایزه دمینگ بر این اصل استوار است که برای تولید محصولات و خدمات با کیفیّت بالا نیاز به هماهنگی همه جانبه و فراگیر در سطح سازمان است. این مدل نگرش جدیدی در بحث کیفیّت ایجاد کرد و همین تفکّر نگرش فراگیر منجر به ظهور «کنترل کیفیّت فراگیر» در دهه 60 میلادی گردید (امیران،1384).

مدیریّت کیفیّت فراگیر روشی است برای مدیریّت و اداره سازمان جهت تعیین کیفیّت با مشارکت همه اعضای سازمان که از طریق جلب رضایت مشتری و تأمین منافع همه ذینفعان بدست می آید (امیری،1384).

موفقیّت ژاپن در به کارگیری روش های علمی کسب و کار تهدیدی جدی برای شرکت های آمریکائی ایجاد کرد به طوری که در دهه 80 بسیاری از آن ها با واگذار کردن بازار به رقبای ژاپنی در آستانه ورشکستگی قرار گرفتند این تهدیدات منجر گردید که شرکت های غربی در روش های کسب و کار خود تجدید نظر کرده و مدیریّت کیفیّت فراگیر را بطور گسترده بکار گیرند (الهی،1378).

جایزه کیفیّت و سرآمدی کانادا[2] در سال 1983 و پس از آن در سال 1987 جایزه ملّی کیفیّت مالکوم بالدریج درآمریکا از اولین گام هایی بودند که برای بخشیدن دید فراگیر به مدل هایی که برای ارزیابی در مؤسّسات صنعتی و غیر صنعتی مورد استفاده قرار می گرفتند برداشته شد و این مدل ها در واقع پوشش دهنده تمامی اجزای یک کسب و کار با در نظر گرفتن منافع تمامی ذینفعان بود (بلال زاده،1387).

به دنبال مدل مالکوم بالدریج در سال 1988 مدل تعالی سازمانی EFQM در پاسخ به نیاز بهبود رقابت پذیری سازمان های اروپایی توسط چهارده کمپانی بزرگ اروپایی ( بوش، رنو، فیات، بی تی، بول، الکترولوکس، ک ال ام، نستله، اولیوتی، فیلیپس، سولزر، فولکس واگن، رازالت، سیبا [3]) در کمیسیون اروپایی مورد توافق واقع و امضاء گردیده است. این اقدام متهوّرانه از شبکه قدرتمند مدیریّت در حال حاضر دارای 800 عضو از 38 کشور جهان در بخش خصوصی و دولتی می باشد که در چارچوب یک جامعه اروپایی و در زمینه بهبود کیفیّت در ادامه مدل مالکوم بالدریج از آمریکا و همچنین مدل دکتر دمینگ در ژاپن به پیش می رود.

مدل EFQM در سال 1991 به عنوان مدل تعالی کسب و کار معرفی گردید که در آن چارچوبی برای قضاوت و خودارزیابی سازمانی و نهایتاً دریافت پاداش کیفیّت اروپایی ارائه شد، این اقدام در سال 1992عملی گردید. این مدل نشان دهنده مزیت های پایداری است که یک سازمان متعالی باید به آن ها دست یابد. این مدل به سرعت مورد توجّه شرکت های اروپایی قرار گرفت و مشخّص شد که سازمان های بخش عمومی و صنایع کوچک هم علاقه دارند از آن استفاده کنند(آلور[4]974:2010).

در سال 1995 ویرایش مربوط به بخش عمومی و در سال 1996 مدلی مربوط به سازمان های کوچک توسعه داده شد. در سال1999مهمترین بازبینی مدل EFQM صورت گرفت. در سال2001 مدل سرآمدی EFQM ویرایش سازمان های کوچک و متوسط و درسال 2003 ویرایش جدیدتری از مدل EFQM ارائه شد که در زیر معیارها و نکات راهنما تغییرات قابل ملاحظه ای نسبت به ویرایش سال 1999 داشت (چاوشی ،1383).



[1] Union Of Japanese Scientists And Engineers

[2] Canadian Quality And Business Excellence Award

[3] Bosch,BT,Bull,Ciba'Geigg, Electrolux, Fiat, KIM ,Nestle ,Olivetti ,Philips, Sulzer, Volkswagen

[4] Allur


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.