دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 24 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 35 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 36 |
*مقاله تاریخ زبان فارسی*
محمد تقی بهار
برگرفته از: بهار، محمدتقی.(1381).سبک شناسی. تهران:زوار.ج 1.
زبان ایرانی : دانشمندان زبان شناس برآنند که زبان های امروزی دنیا بر سه بخش است:
نخست- بخش یک هجائی (یک سیلابی) و این قسم زبان ها را زبان های ریشگی نامند، زیرا لغات این زبان ها تنها یک ریشه است که به اوّل یا آخر آن هجاهایی نیفزوده اند. زبان چینی، آنامی و سیامی را از این دسته می دانند، در زبان های ریشگی شماره ی لغت ها محدود است، چنانکه گویند چینیان برای بیان فکر خود ناگریزند لغات را پس و پیش کنند یا مراد خود را با تغییر لحن و آهنگ کلمه بفهمانند.
دوم- بخش زبان های ملتصق این زبان ها یک هجائی نیست چه در لغات این زبان به هنگام اشتقاق هجاهائی بر ریشه ی اصلی افزوده می شود ولی ریشه ی اصلی از افزودن هجاها هیچگاه تغییر نمیکند و دست نمیخورد و هر چه بر او افزایند به آخر او الحاق می شود. مردمی که زبانشان را ملتصق خوانند اینانند:
1- مردم اورال و آلتائی که شاخه ی از نژاد زردپوست می باشند مانند مغولان و تاتاران و ترکان و مردم دونغوز و فین و ساموئید و بیشتر ساکنان سیبریا و دشت قبچاق 2- مردم ژاپن و اهالی کره 3- دراوید، و باسک از مردم هند 4- بومیان آمریکا، 5- مردم نوبی (جنوب مصر در آفریقا) مردم هُوتْ تِنْ تُتْ مردم کافرْ و سیاه پوستان آفریقا 6- مردم استرالیا.
سوم- بخش زبانهای پیوندی، در این زبان ها بر ریشه و ماده ی لغات هجاهائی افزوده می شود ولی نه تنها به آخر ریشه، بلکه به آخر و اوّل ریشه هم- دیگر اینکه ریشه ی لغت بر اثر افزایش تغییر میکند، گوئی که ریشه با آنچه بر وی افزوده شده است جوش خورده و پیوند یافته است- به خلاف زبان ملتصق که چون ریشه تغییر نمیکند هجاهائی که بر ریشه افزوده است مثل آن است که به ریشه چسبانده باشند نه با او پیوسته باشد.
زبان های پیوندی اینهاست:
الف- زبانهای سامی مانند عبری، عربی و آرامی که بعد سُریانی نامیده شد، و در عهد قدیم زبان های فنیقی و بابلی و آشوری و زبان مردم "قرطاجنه" که شعبه بوده اند از فنیقیان و زبان حیمری.
ب-زبان های مردم هند و اروپایی به معنی اعم:آریائیان هند- آریائیان ایران؛ یونانیان- ایتالیائیان- مردا سِلْت(بومیان اروپائی غربی) ژرمنی (آلمان و آنگلوساکسون و مردم اسکاندیناوی)- لِتْ و لیتوانی و سلاو (که روس و سلاوهای شرقی اروپا و مردم بلغار و صرب و سایر سلاوهای بالکان باشند)
علمای زبان شناسی برآنند که زبان های بخش سوّم از مراحل زبان های بخش اوّل و دوّم در گذشته و ترّقی کرده تا بدین درجه رسیده است- یعنی این زبان ها مستقلاً در سیر تطوّر کمال یافته و به مرحله ای رسیده است که اکنون مشاهده می کنیم و ما در این پاره به تفصیل گفتگو خواهیم کرد.
زبان پارسی
فارسی زبانی است که امروز بیشتر مردم ایران، افغانستان، تاجیکستان و قسمتی از هند، ترکستان، قفقاز و بین النهرین بدان زبان سخن می گویند، نامه می نویسند و شعر میسرایند.
تاریخ زبان ایران تا هفتصد سال پیش از مسیح روشن و در دست است و از آن پیش نیز از روی آگاهی های علمی دیگر می دانیم که در سرزمین پهناور ایران- سرزمینی که از سوی خراسان (مشرق) به مرز تبّت و ریگزار ترکستان چین و از جنوب شرقی به کشور پنجاب و از نیمروز (جنوب) به سند و خلیج پارس و بحر عمان و از شمال به کشور سکاها و سارمات ها (جنوبی روسیّه امروز) تا دانوب و یونان و از مغرب به کشور سوریّه و دشت حجاز و یمن می پیوست مردم به زبانی که ریشه و اصل زبان امروز ماست سخن میگفتهاند.
زرتشت پیمبر ایرانی می گوید که ایرانیان از سرزمینی که "اَیْرانَ وَیجَ" نام داشت و ویژه ی ایرانیان بود، به سبب سرمای سخت و پیدا آمدن ارواح اهریمنی کوچ کردند و به سرزمین ایران درآمدند. دانشمندان دیگر نیز دریافته اند که طایفه ی "اَیْریا" از سرزمینی که زادگاه اصلی آنان بود برخاسته گروهی به ایران،گروهی به پنجاب و برخی به اروپا شتافته اند و در این کشورها به کار کشاورزی و چوپانی پرداخته اند و زبان مردم ایران، هند و اروپا همه شاخه هایی هستند که از آن بیخ رسته و باز هر شاخ شاخه ی دیگر زده و هر شاخه ی برگ و باری دیگرگون برآورده است.
در علم نژادشناسی مردم اروپائی را به هشت شعبه بخش کرده اند و زبان آنان را نیز از یک اصل دانسته اند به طریقی که گذشت.
ما را اینجا به سایر زبان ها کاری نیست، چه آن علم خود به دانستنی های دیگر که آن را زبان شناسی و فقه اللّغه گویند باز بسته است. ما باید بدانیم که تاریخ زبان مادری ما از روزی که نیاکان ما بدین سرزمین درآمده اند تا به امروز چه بوده است و چه شده است و چه تطورّها و گردش هایی در آن یافته است، از این رو به قدیم ترین زبان های ایران باز می گردیم.
زبان مادی
قدیم ترین یادگاری که از زندگی نیاکان باستانی ما باقی است "نُسک های اَوسْتا" است که شامل سروده های دینی، احکام مذهبی و محتوی تواریخی است که شاهنامه ی فردوسی نمودار آن است و مطالب تاریخی آن کتاب از "کیومرث" تا زمان "گشتاسب شاه" می پیوندد، و پادشاهی اَپَرداتَه(پیشدادیان)،کَویان(کیان) و زمانه ی هفت خدائی را با هجوم بیگانگان، مانند: اژیدهاک (ضحاک) و فراسیاک تور(افراسیاب) ترک تا پیدا آمدن زردتشت سپیتمان شرح می دهد.
در این روایات همه جا می رساند که رشته ی ارتباط سیاسی، اجتماعی و ادبی ایران هیچ وقت نگسسته و زبان این کشور نیز به قدیم ترین زبان های تاریخی یا قبل از تاریخ می پیوندد و "گاثه ی زردشت" نمونه ی کهن ترین آن زبان هاست.
امّا آنچه از تواریخ ایران، روم، نوشته های سمگ و تواریخ دیگر مردم همسایه بر می آید، دوران تاریخی ایران از مردم "ماد" که یونانیان آن را مدی و به زبان دری "مای" و "ماه" گویند برنمیگذرد، و پیداست
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 30 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 7 |
*تحقیق پادشاهی گشتاسب و ظهور زرتشت*
ای فرزند، دانای طوس چنین گفته است که یک شب دقیقی شاعر به خواب او آمد. می گوید: نمی دانم از کجا آمد ولی جامی می داشت همچون گلاب. بر آن جام نگاه می کرد و داستان ها می گفت از گذشته و آینده، از پیروزی محمود و گذشتگان خوشبخت و موفق. فردوسی گوید: دقیقی به من، آواز دادی که می بخور به آیین کاوس کی و در آن باره سخن گفتیم و دوستانه به من گفت من از شاهنامه بیش از هزار بیت را سروده ام و اگر یافتی تو بخیلی مکن داستان گشتاسپ و ارجاسپ را بشعر در آورده ام که ناگاه سرآمد مرا روزگار.
دانای طوس می گوید:
پذیرفتم آن گفت او را بخواب
بخوبی و نرمیش دادم جواب
که ای مرد دانا این راهی است که همه باید بروند و من هم به پیش تو خواهم رسید، از این شربت من هم خواهم چشید.
چون از خواب بیدار شدم عهد کردم تمام سخن او را در شاهنامه بیاورم. او اسیر خاک است و من به ظاهر زنده و آزاد. پس یکهزار بیت را که از گشتاسپ آغاز میشود. بدون دستکاری آوردم.
و چنین گوید دقیقی نامدار آغاز کننده اصلی این تاریخ بزرگ مردم ایران.
دقیقی چنین آغاز سخن کرد: لهراسپ حکومت را به گشتاسپ داد و از تخت به زیر آمد. به آتشکده نوبهار که سابقهای کهن در یزدان پرستی داشت رفت. آتشکده نوبهار در آن زمان و قرن ها بعد آنچنان محترم بود که مردم گرد آن می چرخیدند، چنانکه تازیان مکه را احترام می کنند. او بدان خانه شد و خدا را ستایش کرد. جایی را برای عبادت خود برگزید و کسی را در آن مکان راه نداد. جامهایی خشن بر تن کرد. از بزرگی گذشت. موی سرش بر گردن و شانه اش ریخت، سی سال خدا را از دل و جان نیایش کرد و بدین سان پرستید باید خدای.
ای فرزند. آن زمان مردم ماه و خورشید را می پرستیدند و لهراسپ نیز نیایش خورشید می کرد و از خداوند آمرزش میخواست.
چون گشتاسپ حاکم شد و بر تخت او نشست، تاج بر سر نهاد و گفت: شاهی یزدان پرست هستم و ایزد پاک این تاج را بر سر من گذارده است تا مردم را به سوی او راهنما باشم و بدان را به راه راست رانده و به دین خدای درآورم.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 22 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 6 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 5 |
*تحقیق بازار نجف ابادی ها*
بازار نجف آبادی ها
این بازار از منشعبات بازار عربان قدیم بوده است و سراهائى که در این بازار قرار دارند: خانى واردستانى می باشد. از این بازار کوچه اى منشعب می شود که به دو مناره گنبد سلطان بخت آغاملکه آل مظفر می رسد در وسط راه حمام کوچکى است از آثار شیخ بهائى.
بازار مقابل بازار عربان
این بازار بازارى است مقابل بازار عربان از جانب جنوب خیابان جدید محمد رضا شاه از جنب هارونیه تا محل معروف به پادرخت سوخته یا درخت سوخته، این قسمت نیز از بازارهاى قدیمى اصفهان و از منشعبات آن بازار هارونیه است. که نامسجد على ادامه دارد و در قدیم این بازار , بازار بوریابافها می نامیدند و سرائى هم هنوز بنام سراى بوریاباف ها باقى است. انشعاب دیگر بازار عربان بازارچه آقا می باشد. سراهاى واقع در این بازار سراى آقا و سراى پادرخت سوخته است. یکى از درهاى هارونیه از بناهاى دورمیش خان شاملو(918 ه.ق( در این بازارچه می باشد قسمتى از کاشیکارى سر در آن مورد دستبرد و خرابى قرار گرفته است باغچه عباسى که در حدود سال (1000ه.ق) محل اقامت شاه عباس کبیر بوده در جانب غرب این بازار واقع و در مقابل هارونیه می باشد.
از سراهاى معروف این بازار است: سراى سفید، میراسماعیل، مردادرکشها، مروارید فروش ها میرزا کوچک، سراى تالار، سراى حاج کریم سه سراى اخیر تجارتى است سراى خوانساری ها تیمچه قزوینی ها.
بازار نیم آورد
از بازار تالار بازارى منشعب می شود به نام بازار نیم آورد و به خیابان جدید متصل می گردد مدرسه تاریخى نیم آورد که از بناهاى عهد شاه سلطان صفوى است در این بازار واقع و نیز مساجد: خیاط ها، مسجد نو، مسجد ذوالفقار، مسجد شیشه واقع در جنب باغ قلندرها که کتیبه آن به خط محمد رضا امامى و تاریخ آن (1100 ه.ق) قمرى است در این بازار قرار دارند.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 27 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 10 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 9 |
*تحقیق اموختن زبان شیرین ترکی*
به نام خداوند آفریننده زبانها
سلام. یورولمیاسیز/ سلام خسته نباشید
آموختن زبان شیرین ترکی خیلی آسان است
زبان ترکی یکی از زبانهایی است که علاوه بر ایران در چندین کشور دنیا از جمله ترکیه, جمهوری آذربایجان, بیشتر جمهوری های قفقاز و حتی در چندین کشور اروپایی مانند آلمان, فرانسه و ... به عنوان یکی از زبانهای مطرح کاربرد دارد زیرا در آن کشورها تعداد زیادی ترک به عنوان اقلیت قابل توجه زندگی می کنند که دارای حق و حقوق فرهنگی خود می باشند. علاوه بر آن با توجه به اینکه تمامی افعال زبان ترکی از یک قاعده واحد تبعیت می کنند و دارای ریشه هستند بنابراین هم یاد گرفتن آن آسان است و از سوی دیگر با یادگرفتن یک لهجه از زیان ترکی قادر خواهید بود با افرادی که به لهجه های مختلف ترکی صحبت می کنند ارتباط برقرار کنید. بنابر این در این سایت آنچه که برای یک شخص برای برقراری ارتباط و انجام امور روزمره به زبان ترکی لازم است, در قالب درس های مختلف آورده خواهد شد. امید که در این زمینه موفقیت هایی حاصل گردد.
درس 1 (اعداد)
اعداد در ترکی از یک قاعده خاصی پیروی می کند که یادگیری آن را آسان می کند. شما ابتدا اعداد زیر را به خاطر بسپارید:
1= بیر 2= ایکی 3= اوچ 4= دؤرد 5= بئش 6= آلتی 7= یئددی 8= سگگیز 9= دوققوز
10= اون 20= ایییرمی 30= اوتوز 40= قیرخ 50= اَللی 60= آتمیش 70= یئتمیش 80= هشتاد 90= دوخسان 100= یوز 200= ایکی یوز 300= اوچ یوز 400=دؤرد یوز و الی آخر 1000= مین 1000000= میلیون 1000000000= میلیارد
حالا که این اعداد را به خاطر سپردید (سطر اول اعداد از 1 تا 9 و سطر دوم اعداد ده تا میلیارد)
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 18 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 7 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 8 |
*نمونه سوالات ادبیات فارسی2 *
به نام خداوند جان و خرد
اداره کل آموزش و پرورش ناحیه 7 مشهد استان خراسان
نام و نام خانوادگی : نام آزمون : ادبیات فارسی 2 نمره مستمر:
نام آموزشگاه : تاریخ آزمون : 28/2/1385 نمره پایانی :
شماره دانش آموزی : مدت آزمون : 75 دقیقه مجموع نمرات :
امضاء دبیر :
« لطفا" پاسخ در همین صفحه »
الف ) ابیات و عبارات زیر را به نثر روان برگردانید ( 6 نمره )
1 ) محمد ولی زخم زبان میزد و حساب کهنه پاک می کرد . 0.25
2 ) این را من از روی طبیعت کشیده ام . 0.25
3 ) یکی از حضار که کباده ی شعر و ادب می کشید . 0.25
4 ) در خون من غرور نیاکان نهفته است . 0.25
5 ) از آن دهان که هرای شیر می خروشید کلمات کودکانه تراوید . 0.5
6 ) و آتش چنان سوخت بال و پرت را که حتی ندیدیم خاکسترت را . 0.5
7 ) از سایه های آبی خارهای سرخ فروریخت . 0.5
8 ) تو یک ساعت ، چو افریدون به میدان باش تا زان پس
به هر جانب که روی آری در منش کاویان بینی 0.75
9 ) چنان دید بر روی دشمن زخشم که شد ساخته کارش از زهر چشم 0.75
10 ) محبوسم و طالع است منحوسم غمخوارم و اختر است خونخوارم 1
11 ) در سخن مخفی شدم مانند بو در برگ گل هر که خواهد دیدنم گو در سخن بیند مر 1